eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
34 عکس
13 ویدیو
95 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
مگر اندوه شب‌های علی را چاه می‌فهمد؟ کجا درد دل آیینه‌ها را آه می‌فهمد؟ شب تاریک کوفه، کوچه‌ها در خواب خاموشی فقط حال یتیمان را نگاه ماه می‌فهمد به دام خویش افتادند بوجهلان صفینی فریب کفر را کی لشکر گمراه می‌فهمد؟ خوارج چیزی از پند علی هرگز نفهمیدند کجا آفاق را اندیشۀ کوتاه می‌فهمد؟ مسیر کهکشان‌ها با نگاهش می‌شود روشن ولی این قوم آیا راه را از چاه می‌فهمد؟ علی درد دلی انبوه دارد، بغض دارد، آه... مگر درد دل آیینه‌ها را آه می‌فهمد؟ ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
◾️«فَرقم» شکافت تا که «فراقم» به سر رسید... ⚡️در لحظات احتضار، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به دنبال أمیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌آید... اسماء بنت عُميس گوید: أنَا لَعِندَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام بَعدَما ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ، إذ شَهَقَ شَهقَةً، ثُمَّ اُغمِيَ عَلَيهِ، ▪️پس از ضربت ابن ملجم بر بالین أمیرالمؤمنین عليه‌السلام بودم كه فریادی کشید و از هوش رفت. سپس به هوش آمد و فرمود: مَرحَبا، مَرحَبا، الحَمدُ للّهِِ الَّذي صَدَقَنا وَعدَهُ، وأورَثَنَا الجَنَّةَ ▪️خوش آمديد، خوش آمديد! حمدْ خدايى را كه به وعده اش وفا كرد و در بهشت جایمان داد. به او گفتند: چه مى‌بينید؟ مولا فرمود: هذا رَسولُ اللّهِ، وأخي جَعفَرٌ، وعَمّي حَمزَةُ، وأبوابُ السَّماءِ مُفَتَّحَةٌ، وَالمَلائِكَةُ يَنزِلونَ يُسَلِّمونَ عَلَيَّ ويُبَشِّرونَ، ▪️اين پيامبر خداست، و برادرم جعفر، و عمويم حمزه. درهاى آسمانْ گشوده است و فرشتگان فرود مى آيند و بر من سلام و بشارت مى دهند. وهذِهِ فاطِمَةُ قَد طافَ بِها وَصائِفُها مِنَ الحورِ، وهذِهِ مَنازِلي فِيالجَنَّةِ، «لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَمِلُونَ» ▪️و اين، فاطمه است كه حوريان بر گِرد اويند و اين‌ها منزل هاى من در بهشت است. «براى چنين پاداشى عمل كنندگانْ عمل كنند» 📚ربيع الأبرار ج ۴ ص ۲۰۸. ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
1_994679089.mp3
1.76M
صدا زدی عباسم ، بیا برام کاری کن ... تو کربلا جای من ، حسینمو یاری کن ... ( چه شب قدر دلگیری ... داری تو از پیشم میری ... ) 2 امون از این دل زینب به علیا یا الله شب قدر ذکر من یه کفن مونده تنها به حسینه فکر من پدر بچه های کوفه(خداحافظ۲) غریب بچه های کوچه های کوفه(خداحافظ۲) چرا گل یاس تو ، میون کوچه پژمرد ... با دست بسته دیدی که مادرم سیلی خورد ... ( یه گل یاس که بی برگ شد مادرمون جوون مرگ شد ) 2 امون از دل زینب در شکسته محکم ، به پهلوی مادر خورد ... قلاف شمشیر ای وای به بازوی مادر خورد پدر بچه های کوفه(خداحافظ۲) غریب بچه های کوچه های کوفه(خداحافظ۲) نرو ببین که زینب چه پناهه بابا قرارمون عاشورا تو قتلگاه بابا ... آتش و غارت و سرها حرم و یک زن تنها امون از این دل زینب .... به حسین یا الله ، دل من خون خونه تنی که میشه بی سر ، زیر مرکب می مونه پدربچه های کوفه(خداحافظ۲) غریب بچه های کوچه های کوفه(خداحافظ۲) 👉 ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
عروة الوثقی دوست دارم خاک باشم درقدم های علی تاکنم در رهگذار او تماشای علی دوست دارم اشک باشم چشمه چشمه جوبه جو تاکه قطره قطره افتم درقدمهای علی دوست دارم بادباشم با امید وآرزو سرنهم مثل نسیم صبح برپای علی دوست دارم چون کبوتر باشم وبابال شوق پرزنم تا گلشن سبزو دل آرای علی دوست دارم گوش باشم تا به بزم انس او بشنوم از دوستانش صوت آوای علی دوست دارم چشم باشد عضو عضوم تا مگر وقت جان دادن ببینم روی زیبای علی دوست دارم شمع باشم تا بسوزم روز وشب گاه بایاد علی گاهی به زهرای علی دوست دارم دست مارا او بگیرد روز حشر نامۀ اعمال ما باشد به امضای علی دوست دارم ای «وفایی» روزسخت واپسین عروه الوثقای ما باشد تولای علی حاج سید هاشم وفایی ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بارسفر آرام درخـون خفتی و لب بـاز كردی فزت و رب الكعبــه را آغـاز كردی توبـا نسيـم آه خـود، در آن شب قـدر يك در به روی عرش اعلا باز كردی خـون دلی كه خورده بودی از سرت ريخت بر روی محرابی كز آن پـرواز كردی گنجينــه ی راز الهـی بــودی و بــاز محــراب را آئينـه دار راز كــردی گاهی برای قاتلت كـردی سفـارش گاهی يتيمـان را ز رأفت، نـاز كردی وقتی كه بـرعبـاس گفتی ازحسينت از كـربــلا يك راز را ابـراز كردی دنبال تو عــدل وامـان بار سفر بست آن شب كزين دنيا سفر آغاز كردی رفتی ولی بـانگ رسـای معـدلت را سرتاسر دنيـا طنيــن انداز كردی بار دگـر با التفـاتی چــون هميشـه طبع «وفایی» را سخن پردازكـردی حاج سید هاشم وفایی ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بال عروج امشب دلم از هرشبی آماده ترشد سوی خدا آمادۀ پرواز باشد من از دل محراب خود معراج دارم بال عروجم با شهادت باز باشد عمری پی احقاق حق کوشیده ام من تاکی زجهل مردمان آتش بگیرم ای تیغ زهرآلوده امشب راحتم کن من دیگر از این زندگانی سیرسیرم یک هم نفس پیدا نکردم بین مردم درد خودم را تا سحر با چاه گفتم وقت نیایش با خدا از حال رفتم راز دل خود را به اشک وآه گفتم چیزی به جز خاکستر ی باقی نمانده ازاین دلی کز شعله های درد وغم سوخت خاری به چشم واستخوانی درگلو شد میخ دری که همسرمن رابه در دوخت رخسارۀ زهرای من از ضرب سیلی گه چون فلک نیلی گهی مهتاب گون شد پهلوی اورا مثل دست او شکستند چشمان من پیمانۀ لبریز خون شد گرچه طبیب عالمی هستم درعالم سرباز کرده زخم من از بی طبیبی یارم زدستم رفت ومن با حسرت وغم کوبیده ام سررا به دیوار غریبی ازبس گره از کار مردم باز کردم دست علی چون سجده گاهش پینه دارد فرقم جراحت یافت اما کس ندانست این زخم را عمری علی درسینه دارد این زخم را گویی که جایی دیده بودم آری از آن درنیمه شب خوناب میرخت وقتی که آهم شعله برهفت آسمان زد اسما به روی زخم هایش آب میرخت شق القمر کردند این جا ای دریغا باید بگویم رازهای باورم را دستی که زد شمشیر بر فرقم شکافد درکربلا فرق علی اکبرم را ازقول من برگو «وفایی»گرچه نیکوست نقش غم من برهمه دل ها بیفتد زیر بغل های مرا دیگر نگیرید ترسم زحالم دخترم از پا بیفتد حاج سید هاشم وفایی. ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
واحــــدِ حماســــی مدحِ حضرتِ علی علیه الاسلام یار می گوید حیدر ، دِلدار می گوید حیدر " میثـــمِ تمّــــار " رویِ دار می گوید حیدر بـــاد می‌گوید حیدر ، آبــاد می گوید حیدر تـــا ابــد هـــر بنـــده ی آزاد می گوید حیدر خاک‌ می گوید حیدر افــلاک‌ می گوید حیدر هرکسی که خورده شیرِ پاک می گوید حیدر حال می گوید حیدر خوشحال می گوید حیدر چون ندارد نطفه اش اشکــــال می گوید حیدر نــاب می‌گوید حیدر ، نــــایـاب می گوید حیدر مسجد و گلدستـــه و محـــراب می گوید حیدر هوش می گوید حیدر مدهوش می گوید حیدر کیسه ی خرمــــا به رویِ دوش می گوید حیدر شیر می گوید حیدر ، شمشیر می گوید حیدر کودکی با کاســـه ای از شیـــر می گوید حیدر سنگ می‌گوید حیدر ، فرسنگ می گوید حیدر " مالــــکِ اشتـــر " میانِ جنگ می گوید حیدر یا علی حــــیدر مدد ، ای فــاتحِ خیبر مدد یا علی حــــیدر مدد ، ای ساقیِ کوثر مدد بیم می گوید حیدر تکریم می گوید حیدر در طوافِ کعبـــه ابراهیــم می گوید حیدر ایل می گوید حیدر هابیل می گوید حیدر بینِ قربانگاه " اسماعیــل " می گوید حیدر خوب می گوید حیدر محبوب می گوید حیدر گریه هـــایِ حضــــرتِ یعقوب می گوید حیدر آه می گوید حیدر ، جانکاه می گوید حیدر حضرتِ یوسف میانِ چـــاه می گوید حیدر راز می گوید حیدر ، ایجاز می گوید حیدر حضرتِ عیسی دمِ اعجـــاز می گوید حیدر تور می گوید حیدر مستور می گوید حیدر حضرتِ موسی به کوهِ طور می گوید حیدر تاج می گوید حیدر محتـاج می گوید حیدر مصطفی هم در شبِ معراج می گوید حیدر گاه می‌گوید حیدر ، آگـــاه می گوید حیدر رو بـــه رویِ آینــــه " الله " می گوید حیدر یا علی حــــیدر مدد ، ای فــاتحِ خیبر مدد یا علی حــــیدر مدد ، ای ساقیِ کوثر مدد خار می‌گوید حیدر غمخوار می گوید حیدر " فاطمه " بینِ در و دیــــوار می‌گوید حیدر زار می گوید حیدر ، گــلزار می گوید حیدر ذوالفـــقـــارِ حیـــدرِ کـــرّار می گوید حیدر مرد می گوید حیدر شبگَرد می گوید حیدر بین حُجره مجتبــی با درد می گوید حیدر دال می گوید حیدر گودال می گوید حیدر زیرِ خنجر حنجری هر سال می گوید حیدر دید می گوید حیدر توحید می گوید حیدر روی نیزه حضرتِ خورشید می گوید حیدر بند می گوید حیدر ، دلبنــد می گوید حیدر " امِّ لــیلا " از غـــمِ فرزنــــد می گوید حیدر مست ‌می گوید حیدر سرمست‌ می گوید حیدر اصغــرِ شش ماهـــه رویِ دسـت می‌گوید حیدر یاس می‌گوید حیدر احساس‌ می گوید حیدر با رجـزهایِ " انَاالعبّــــاس " می گوید حیدر ذات‌ می گوید حیدر ، ذرّات می گوید حیدر خطبه های عمّــــه ی سـادات می‌گوید حیدر تاب می‌گوید حیدر ، بیتاب می گوید حیدر در خرابـــه دخـترِ اربـــاب‌ می‌گــــوید حیدر یا علی حــــیدر مدد ، ای فــاتحِ خیبر مدد یا علی حــــیدر مدد ، ای ساقیِ کوثر مدد یـاد می گـــوید حیدر ، فریـاد می گوید حیدر زینـــتِ سجّـــاده ها ، سجّـــاد می گوید حیدر قوس می گوید حیدر ناقـــوس می گوید حیدر حضرتِ شمس الشموسِ طوس می گوید حیدر شور می گوید حیدر ، منشور می گوید حیدر حضرتِ معصومه بیت النـــور می گوید حیدر بـــود می‌گوید حیدر معبـــود می‌گوید ‌حیدر انتـــظارِ مهـــدیِ موعـــود می گــــوید حیدر سوز می گوید حیدر جانسوز می گوید حیدر حجّت بنِ العسگـــری هر روز می گوید حیدر یا علی حــــیدر مدد ، ای فــاتحِ خیبر مدد یا علی حــــیدر مدد ، ای ساقیِ کوثر مدد شعر ابراهیم زمانی ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی در غفلت از قیامت، با شعله ی جهالت آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی ای ذوالکرم می آیی؟ بالاسرم می آیی... هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی مانند والدینم، گریه کن حسینم این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی عقده گشایی ام کن، کرب و بلایی ام کن دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی شاعر : محمود ژولیده ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
نوحه امیرالمومنین ع سبک حاج ناظم ره فرق علی ازتیغ کین دوتاشد مظلوم عالم حاجتش روا شد امیرالمومنین شده نقش زمین رخسار مولا غرق خون شد محراب مسجد لاله گون شد علی علی علی علی جان 4بار عدل مجسم کشته شدبه محراب مظلوم عالم کشته شدبه محراب به کعبه ولادت به مسجدشهادت خون دلش ازدیده میسفت فزت وورب الکعبه میگفت علی علی علی علی جان کس ازعلی مظلوم ترندیده که فرقش اشق الشقیادریده زد منادی ندا قدقتل مرتضی وقت عزای مرتضی شد کوفه زغم ماتمسرا شد علی علی علی علی جان زینب ببیندگرکه خونین سرش یاد آورد از سینه مادرش ز غصه زینبش شودجان بر لبش بر فرق او ماتم بگیرد ترسم زغم زینب بمیرد علی علی علی علی جان شعر (عبدالحسین محبی) ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
شب عفو است و محتاج دعایم ز عمق دل دعایی کن برایم اگر امشب به معشوقت رسیدی خدا را در میان اشک دیدی کمی هم نزد او یادی ز ما کن کمی هم جای ما او را صدا کن بگو یا رب فلانی روسیاهست دو دستش خالی و غرق گناهست بگو یا رب تویی دریای جوشان درین شب ، رحمتت بر وی بنوشان شبی است که «لیلة البراتش» خوانند: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بسم الله الرحمن الرحیم برگزیده "مجموعه‌ای از رباعیات علوی" رباعی۱ ای در پی گنج، گنج و گنجینه علی‌ست ای اهل عمل، دست پر از پینه علی‌ست ای آن که به دنبال خدا می‌گردی دنبال علی باش که آئینه علی‌ست رباعی۲ هرکس که در این جهان گرفتار علی‌ست با قیمت جان و دل خریدار علی‌ست عمری‌ست جهان ریزه‌خور سفره‌ی اوست هرچند که نان‌ونمک افطار علی‌ست رباعی۳ هر دل که شناخته‌ست راهی به‌علی پس رو زده با کوه گناهی به‌علی پیغمبر ما که "مُستَجابُ الدَّعوة" است در سجده چنین گفت؛ "الهی بِعلی" رباعی۴ بر پای تو کوه درد و غم سجده کند نامت که نوشته شد، قلم سجده کند از بس که به سجده رفته ای در دل شب حق است که برتوسجده هم سجده کند رباعی۵ بار غم اگر به شانه برداشت علی در کوفه نهال عشق را کاشت علی هر شب در اوج خلوت نخلستان باچاه قرار درددل داشت علی رباعی۶ یک‌عمر به فکر دیگران بود علی با دشمن و دوست مهربان بود علی تاریخ گواه است که تا روز ابد مظلوم‌ترین مرد جهان بود علی رباعی۷ شب‌های زمین بدون او بی‌بدر است حتی شب قدر بی‌علی بی‌قدر است در زمره‌ی خوبان جهان در تاریخ تا روز حساب نام او در صدر است رباعی۸ بودند اگرچه دورش افراد دورو هرگز دو خورش نبود بر سفره‌ی او از جهلِ زمانه با علی عمری بود؛ خاری در چشم و استخوانی به گلو رباعی۹ امشب خبری نشد از آن مرد کریم خالی مانده‌ست ظرف طفلان یتیم این‌بار به دست کافری معجزه شد در مسجد کوفه ماه گردید دونیم رباعی۱۰ شب شاهد چشم‌های بیدار علی‌ست تاریخ در انتظار تکرار علی‌ست خوشبخت کسی که مُهر پرونده‌ی او امضای "براءَةٌ مِنَ النّارِ" علی‌ست شعر مجتبی خرسندی ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
؛ به لطف گریه نبود و برای توبه نبود خدا گذشت از آدم به احترام حسین ✍
علیه‌‌السلام 🔹مهتاب کوفه🔹 نمی‌جنبد ز جا مرداب کوفه چه دلگیر است و سنگین، خواب کوفه در این ظلمت بمانید؛ آی مردم! به خون آغشته شد مهتاب کوفه دل شب سوگ‌باران شد همیشه و نخلستان، پریشان شد همیشه چه می‌گفتی مگر با چاه؟ مولا! که چشم چاه، گریان شد همیشه فدای دردهای بی‌دوایت! فدای گریه‌های بی‌صدایت خدا را می‌توان دیدن، علی‌جان! در آن گل‌پینه‌های دست‌هایت 📝 ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
الله اکبر، این نماز آخرین است پشت سر من، ابن ملجم در کمین است کوفه، صدایم را نکن هرگز فراموش سوز نوایم را نکن هرگز فراموش با مردم بی چشم و رو حرفی ندارم محراب مسجد، بهر رفتن بی قرارم شمشیر، کاری کرد کامل شد جنایت شد منهدم بر خلق، ارکان هدایت فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبه... شد فرقم شکسته انگار زهرا آمده پیشم نشسته یادم نرفته فاطمه بر من سپر شد در پشت دَر ماند و وجودش شعله‌ور شد ایثار زهرا داد از فتنه نجاتم در مسجد یثرب نشد مو از سرم کم بی فاطمه اوضاع حیدر شد دگرگون در مسجد کوفه سرم شد غرق در خون سی سال با یاد در و دیوار مُردم در بین کوچه از مغیره طعنه خوردم هر بار از در رد شدم، افتادم از پا از پیش بستر رد شدم، افتادم از پا اطرافیان، خاک عبایم را تکاندند تا خانه با زحمت مرا آخر رساندند گفتم که دستم را کسی اینجا نگیرد در پیش زینب بازوانم را نگیرد زینب که تاب غصه را آخر ندارد... ای وای اگر بیند حسینم سر ندارد زینب کجا و دیدن ساعات آخر؟! زینب کجا و دیدن ذبح برادر؟! ای وای اگر باشد ببیند ماجرا را رأس جدای بر فراز نیزه ها را ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
287.4K
▪️زمزمه مناجات با خدا در ماه رمضان و شب‌های قدر 🎙سبک: بابا ببین... ▪️ تویی خدا منم به تو بنده کردم سیاه تموم پرونده شدم به درگه تو شرمنده الهی العفو... ▪️ قرآن و رو سر می‌گیرم امشب منو ببخش به حضرت زینب تا نرسیده جُونِ من بر لب الهی العفو... ▪️ هر چی دادی صرف گناه کردم جوونیم و چطور تباه کردم خوب میدونم که اشتباه کردم الهی العفو... ▪️ قسم میدم بحق پیغمبر به فرق پاره گشته ی حیدر بیا ز جرمِ این گدا بگذر الهی العفو... ▪️ به عزتت قسم تو پاکم کن وقتی که بخشیدی هلاکم کن صحن علی بیا و خاکم کن الهی العفو... ▪️ ✍جواد علیجانپور ✅کانال شعر و سبک مداحی ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
468.6K
▪️زمزمه مناجات با امام زمان و گریز به روضه در شبهای قدر شبای قدر رسید کجایی ای غریب کاش توی بزم‌ ما بیایی ای غریب تو مجلس عزای پدر تو رو میخونم بیا نمون تو صحرا ای صاحب الزّمونم فدای چشم خیست کجای عالمی تو نبینم ای آقاجون که غرق ماتمی تو عجل علی ظهورک... ▪️ نگاه حیدره به سمت آسمون چی داره میگه با چشمای غرق خون میره به سمت مسجد اوّل امام مظلوم آتیش زده با آهش به قلب امّ کلثوم مانع رفتنش شد قلّاب درب خونه مرغابیا میخوان که امشب علی بمونه مظلوم علی علی جان... ▪️ سدّ علی شده قلّاب در ولی نرفته دیگه میخ تو سینه ی علی علی چه دید بمیرم در بین درب و دیوار محسن شده شهید از کینه با ضرب مسمار یا فِضَّةُ خُذینی در بین خونه پیچید حیدر دو تا گلش رو در زیر دست و پا دید مظلوم علی علی جان... ▪️ محراب مسجد و عدو به خون کشید تیغ عدو چه بد به پیشونی رسید حسن چطور بابارو نقش زمین ببینه حسین ببینه با اشک شکافی رو جبینه زینب چطور بابا رو با غصه هاش ببینه دستمال خونی روی سر باباش ببینه مظلوم علی علی جان... ▪️ سر علی شکافت ولی نشد جدا نرفت دیگه‌ تنش به زیر دست و پا زخمی ندیده زینب کلّ تن بابا رو نزد با حال مضطر بوسه رگ جدا رو فدای اون‌تنی که رها شده تو گودال جلوی مادری که از غصه رفته از حال غریب حسین زهرا... ▪️ ✍علی مهدوی نسب ✅کانال شعر و سبک مداحی دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
265.1K
▪️نوحه شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام رفته از دنیا، حضرت حیدر زینب زارش، می زند برسر هرکه را بینی، دیده گریان است رفتن او را، نکند باور آه و واویلا... ▪️ علی اعلا، حاجت روا شد با لب خندان، سوی خدا شد فراق زهرا ، با او سرآمد وقت وصالش، با مرتضی شد آه و واویلا... ▪️ مسجد کوفه، باشد عزادار رفته زدستش، دلبر ودلدار وای از آن سحر، وقت نماز و ضربه ی کینِ، آن جنایتکار آه و واویلا... ▪️ اطفال کوفه، در انتظارند بر زانوی غم، سر می گذارند بابای کوفه رفته ز دنیا دیگر یتیمان، یاری ندارند آه و واویلا... ▪️ جای ماندن نیست، کوفه بی مولا می رود از آن، زینب کبری آه ازآن روزی، که بر می گردد اما باشد او، دربند اعدا آه و واویلا... ▪️ ✍اسماعیل تقوایی ✅کانال شعر و سبک مداحی ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
447.7K
▪️زمزمه مناجات با امام زمان در شب قدر و گریز به روضه 🎙سبک: سلام آقا که الان روبروتونم... اباصالح کجاقرآن به سرداری شب قدره کجاقصدسفرداری اباصالح اباصالح اگه سمت نجف رفتی دعایم کن منو با حــال گریه آشنــایم کن اباصالح اباصالح بمیرم من برای غصــه های تو الهی بشنوم  امشب صدای تو اباصالح اباصالح شب قدره دوباره کوهی ازدردم دوباره کوله بارخجــلت آوردم ازاین شرمنده ام آقا چرا یک عمر برای بخشش خود گریه کم کردم اباصالح اباصالح پناهم باش دوباره غرق عصــیانم دعــایــم کن پشیــمانم پشیــمانم ببخش آقا ، شکستم عهد و پیمان را نظــر  کــن بر  دل زار و پریشــانم اباصالح اباصالح شب قدره ، به یاد غربت مولا امان از گریه های زینب کبری علی جانم علی جانم سلام ای اولین مظلوم این عالم سلام ای یادگــارحضــرت خاتم علی جانم علی جانم دلم تنگه برای صحن و ایوانت شب قدره آقا دستم به دامانت برای غصه هایت گریه کم کردم بمیرم من برای بغض پنهــانت علی جانم علی جانم امان از بی وفــایی های این دنیا چه زخمایی زدن برقلب تو مولا شکستی تو از اون زخم غلافی که عدو می زد به دست و بازوی زهرا علی جانم علی جانم... ▪️ ✍رقیه سعیدی (کیمیا) ✅کانال شعر و سبک مداحی ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
به مسجد می‌رود یا سمت قربانگاه می‌آید؟ چرا از هر طرف امشب نسیم آه می‌آید؟ قدم‌هایش چقدر از خانه تا مسجد شتابان است به سختی عرش دارد پا به پایش راه می‌آید چه شوقی می‌چکد از صورتش وقت وضو امشب برایش عاقبت آن لحظۀ دلخواه می‌آید برای بار آخر کوچه‌کوچه، کوفه می‌بیند سراغ سایه‌های تیره، نور ماه می‌آید هلا ای شهر! شام آخر است آماده‌ای آیا؟ چه بر روز تو در این فرصت کوتاه می‌آید؟ نمی‌بینند مردم حجم تنهایی مولا را غریبی علی تنها به چشم چاه می‌آید ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب مقدّر کن برایم بهترین‌ها را همین امشب برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت گره خورده‌ست إحیا با امیرالمؤمنین امشب تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن به تن بودم به دیدارت می‌آیم از جدالی سهمگین امشب پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است نگاهی کن به این درماندۀ گوشه‌نشین امشب شب قدر است و جا خوش کرده بغضی در گلوی من مقدّر می‌شود آیا برایم اربعین امشب؟ به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
سکوتم را شما دیدید اما بی‌صدا بودید به سوی قبله اما روی‌گردان از خدا بودید   سراغم آمدید اما چه دیر! آن روز که باید- به دادم می‌رسیدید، آه ای مردم کجا بودید؟!   ز غربت با شما می‌گفتم ای بی درد دین‌داران! اگر اندازه‌ی این چاه با من آشنا بودید   تمام زندگی من میان کوچه روزی سوخت چه می گویم؟! شما خود در میان کوچه‌ها بودید!   شما بودید و می‌دیدید من تنها شدم، آری! همان‌ها که مرا آتش زدند آن شب، شما بودید!   شما باشید و این دنیا! علی و یک جهان ماتم شمایی که از اول هم به دنیا مبتلا بودید ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
دوست دارم خاک باشم در قدم‌های علی تا کنم در رهگذار او تماشای علی دوست دارم اشک باشم، چشمه‌چشمه جوبه‌جو تاکه قطره قطره اُفتم در قدم‌های علی دوست دارم باد باشم با امید و آرزو سرنهم مثل نسیمِ صبح، بر پای علی دوست دارم چون کبوتر باشم و با بالِ شوق پَر زنم تا گلشن سبز و دل‌آرای علی دوست دارم گوش باشم تا به بزم انس او بشنوم از دوستانش صوت آوای علی دوست دارم چشم باشد عضو‌عضوم تا مگر وقت جان دادن ببینم روی زیبای علی دوست دارم شمع باشم تا بسوزم روز و شب گاه با یاد علی، گاهی به زهرای علی دوست دارم دست مارا او بگیرد روز حشر نامه‌ی اعمال ما باشد به امضای علی دوست دارم ای «وفایی» روزِ سخت واپسین عروة الوُثقای ما باشد تولای علی ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
جاده‌ی وصل علی و فاطمه هموار بود لحظه‌ی پرواز روح حیدر کرّار بود رنگ خون شد دستمال زرد بر پیشانی‌اش یعنی این که جوشش زخم سرش بسیار بود گوشه‌ی خانه به سر قرآن گرفته زینبش بر لبش امّن یجیب و ذکر استغفار بود چند باری از سر شب تا سحر از حال رفت گوییا آماده‌ی رفتن به سوی یار بود بعد زهرا روز خوش هرگز ندیده مرتضی در گلویش استخوان و بین چشمش خار بود! یک نگاهش بر حسین و زینب و عبّاس بود یک نگاه دیگرش هم بر در و دیوار بود غصّه‌ی خانه‌نشینی و غم سی ساله‌اش پیش چشمش می‌گذشت و غرق این افکار بود ماجرای کوچه و روی کبود فاطمه مثل یک دیوار خانه بر سرش آوار بود آن چه که شیر خدا را بر زمین انداخته ضربه‌ی تیغ عدو نه... تیزی مسمار بود ... آمد استقبال او با شاخه‌ی گل، همسرش روی دستش غنچه‌ی شش ماهه‌ی خون‌بار بود ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
چشم‌های به رنگ خون‌ات را بر پرستار خود کمی وا کن دلِ من شور می‌زند بابا گریه‌های مرا تماشا کن گر چه بستم شکاف زخمت را خونِ تازه دوباره می‌ریزد گر چه بر معجرم گره زده‌ام لخته خون، پاره پاره می‌ریزد بعد لبخند قاتلت بر من تو چرا خنده می‌کنی بابا شب بی مادریِ ما را باز این چنین زنده می‌کنی بابا واژه‌هایی که خاطرات من است باز تکرار می‌کنی هر بار کوچه‌ی تنگ، خنده و هیزم میخ در، دود، آتش و دیوار مُردم از روضه‌خوانی‌ات امشب سوختم پایِ هر وصیت تو سرِ شب از شکاف در دیدم حال عباس را ز نیت تو دست او را گرفتی و گفتی رو سپیدم کن ای رشید علی پیش زهرا کن آبرو داری آبرویم بخر، امید علی جان تو، جان خواهرت زینب ای علمدار کاروان حسین حیدر بی مثال عاشورا جان تو، جان دخترانِ حسین نکند کودکی شود تشنه نکند دختری زمین بخورد نشود با تو خیمه‌ای بی تاب نکند مادری زمین بخورد دست‌هایت اگر زمین افتاد نام زهرا به لب ببر، جان گیر بدنت را سپر کن و بشتاب خم شو و مشک را به دندان گیر تشنه‌لب مشک آب را به لبِ کودک بی زبان بگیر عباس تیر وقتی به چشم‌هایت خورد مدد از زانوان بگیر عباس دست وقتی که نیست با صورت از سرِ زین به خاک می‌اُفتی غرق در تیر، ای کمان ابرو به زمین چاک چاک می‌اُفتی مادری می‌رسد به بالینت دست دارد به روی پهلویش کاش چشمت نبیندش وقتی جای یک دست مانده بر رویش ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113