eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
52 عکس
41 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
کنار من، صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان، پدرپدر نکنید توان دیدن اشک یتیم درمن نیست نثار خَرمن جان علی، شرر نکنید اگرچه قاتل من کرده سخت بی‌مهری به چشم خشم،به مهمان من نظر نکنید اگرچه بال و پر کودکان کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید ازآن خرابه که شب‌ها گذرگه من بود بدون سفرۀ خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی زمرگ من او را شما خبر نکنید ز کوچه ای که گرفتند راه مادرتان تمام عمر شما هم چو من گذر نکنید کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
جاده‌ی وصل علی و فاطمه هموار بود لحظه‌ی پرواز روح حیدر کرّار بود رنگ خون شد دستمال زرد بر پیشانی‌اش یعنی این که جوشش زخم سرش بسیار بود گوشه‌ی خانه به سر قرآن گرفته زینبش بر لبش امّن یجیب و ذکر استغفار بود چند باری از سر شب تا سحر از حال رفت گوییا آماده‌ی رفتن به سوی یار بود بعد زهرا روز خوش هرگز ندیده مرتضی در گلویش استخوان و بین چشمش خار بود! یک نگاهش بر حسین و زینب و عبّاس بود یک نگاه دیگرش هم بر در و دیوار بود غصّه‌ی خانه‌نشینی و غم سی ساله‌اش پیش چشمش می‌گذشت و غرق این افکار بود ماجرای کوچه و روی کبود فاطمه مثل یک دیوار خانه بر سرش آوار بود آن چه که شیر خدا را بر زمین انداخته ضربه‌ی تیغ عدو نه... تیزی مسمار بود ... آمد استقبال او با شاخه‌ی گل، همسرش روی دستش غنچه‌ی شش ماهه‌ی خون‌بار بود ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
چشم‌های به رنگ خون‌ات را بر پرستار خود کمی وا کن دلِ من شور می‌زند بابا گریه‌های مرا تماشا کن گر چه بستم شکاف زخمت را خونِ تازه دوباره می‌ریزد گر چه بر معجرم گره زده‌ام لخته خون، پاره پاره می‌ریزد بعد لبخند قاتلت بر من تو چرا خنده می‌کنی بابا شب بی مادریِ ما را باز این چنین زنده می‌کنی بابا واژه‌هایی که خاطرات من است باز تکرار می‌کنی هر بار کوچه‌ی تنگ، خنده و هیزم میخ در، دود، آتش و دیوار مُردم از روضه‌خوانی‌ات امشب سوختم پایِ هر وصیت تو سرِ شب از شکاف در دیدم حال عباس را ز نیت تو دست او را گرفتی و گفتی رو سپیدم کن ای رشید علی پیش زهرا کن آبرو داری آبرویم بخر، امید علی جان تو، جان خواهرت زینب ای علمدار کاروان حسین حیدر بی مثال عاشورا جان تو، جان دخترانِ حسین نکند کودکی شود تشنه نکند دختری زمین بخورد نشود با تو خیمه‌ای بی تاب نکند مادری زمین بخورد دست‌هایت اگر زمین افتاد نام زهرا به لب ببر، جان گیر بدنت را سپر کن و بشتاب خم شو و مشک را به دندان گیر تشنه‌لب مشک آب را به لبِ کودک بی زبان بگیر عباس تیر وقتی به چشم‌هایت خورد مدد از زانوان بگیر عباس دست وقتی که نیست با صورت از سرِ زین به خاک می‌اُفتی غرق در تیر، ای کمان ابرو به زمین چاک چاک می‌اُفتی مادری می‌رسد به بالینت دست دارد به روی پهلویش کاش چشمت نبیندش وقتی جای یک دست مانده بر رویش ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
تب گرفته تمام جسم مرا همه جا را سیاه میبینم کاش زهرا عیادتم بکند او بیاید برای تسکینم گرچه بستند، باز می‌ریزد خونِ دل از شکافِ زخمِ سرم زخم شمشیر قاتل من نیست داغِ ناموس مانده بر جگرم من که مَردِ نبردها بودم یک جراحت مرا ز پا انداخت وای از فاطمه که حوریه بود پنجه بر گونه‌هاش جا انداخت سهم من از تمام این دنیا غُصه و حسرت و بد اقبالی‌ست دور بستر حسین هست و حسن جای محسن کنارشان خالیست برو قنبر میان هرکوچه بگو از حال و روز غم‌بارم کودکان یتیم کوفی را با خبر کن که کارشان دارم این حسین است، چهره ی او را ای پسربچه‌ها نگاه کنید سرِ رَخت و لباس او نَکنَد! کشمکش بین قتلگاه کنید ای یتیمان کوفه که عمری سرتان بوده روی دامن من مهربان با یتیم‌ها باشید با یتیمِ سه ساله مخصوصاً سنگ از روی بام‌ها نزنید هر زمان که اسیر آوردید صدقه دست زینبم ندهید کودکانی که شیر آوردید آه و نفرین من به کوفه اگر از سری معجری ربوده شود وسط ازدحام جمعیت نکند دختری ربوده شود صاحبان تنور بعد از این به سر آفتاب رحم کنید اهل کوفه وصیتم این است به عروسم رباب رحم کنید ✍ سروده گروه شعری ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
از شـرار دل من چشـمِ تَرَم می‌سوزد دل من بيش‌تر از زخـمِ سرم می‌سوزد مثل نخلی كه فتـاده‌ست كنـار دريـا دل گرفته شرر و چشم ترم می‌سوزد بر غريبی حسين و حسن و زينب خـويش هم چنان شمعِ دل شعلـه‌ورم می‌سوزد تا به رخساره‌ی عبـاس نگــاهـم افتـاد ديدم از غصه وجـود پسـرم می‌سوزد چون به زينب نگــرم يـادكنم از زهرا گوئيا فـاطمه پيش نظـرم می‌سوزد اين قـدر اشک نريزيـد عـزيــزان دلم كه من از آتش اين غـم، جگرم می‌سوزد قدری از بستر من فـاصلـه گيـريد همه هريتيمی كـه بـُوَد دور و برم می‌سوزد بسته‌ام بار سفـر، ليک خــدا می‌دانـد نگـرم چـون به شما بال و پرم می‌سوزد ای «وفایی» به خدا تا ابديت همه شب همچنان ماه، چراغ سحـرم می‌سوزد ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
تیر محبّت تو را منم نشانه یا علی گرفته بر زیارتت دلم بهانه یا علی بار ولایت تو را به دوشِ دل گذاشتم کوه معاصی‌ام فتاد از سر شانه یا علی ای ز دو دیده‌ام روان خونِ سرِ شکسته‌ات ای ز دلم گل غمت زده جوانه یا علی تو کز عطوفت دلت، شیر دهی به قاتلت دست تهی کجا مرا کنی روانه یا علی ** تو قهرمان خیبری چرا کنار بستری هما چگونه سر کند در آشیانه یا علی ای پدر یتیم ها، دو چشم خود ز هم گشا طفل یتیمت آمده بر در خانه یا علی داغ تو کرده آتشم، هر نفسی که می‌کشم شعله‌ی آهت از دلم کشد زبانه یا علی فدای دیده‌ی تَرَت چه شد که مثل همسرت شد بدن مطّهرت، دفن شبانه یا علی قسم به خونِ پاک تو، به قلب چاک‌چاک تو که کشته بارها تو را تیغ زمانه یا علی مرگ تو بود آن زمان که بین خانه دشمنان زدند همسر تو را به تازیانه یا علی عُمر تو یافت خاتمه در شب دفن فاطمه بر جگرت ز داغ او مانده نشانه یا علی طوطی طبع «میثمت» یاد کند چو از غمت ناله دمد ز سینه‌اش جای ترانه یا علی ✍ استاد ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
دلت هوای اجل کرده نیمه‌جانی تو در انتظار و هوایی آسمانی تو بیا بگیر ز اسم خودت مدد، برخیز هنوز هم که هنوز است، پهلوانی تو امان ازین همه غربت به تازگی مَردم_ شده‌ست باورشان که نمازخوانی تو چه قدر دل نگرانی برای قاتل خود فدای این همه لطفت، چه مهربانی تو گرفته صبر مرا، رنگ چهره‌ی زَردت بهار من چه شده زخمیِ خزانی تو دوباره "فاطمه یا فاطمه"ست روی لبت به یاد محسن و مادر چه بی امانی تو سر شکسته نکرده‌ست رو به قبله تو را شهید روضه‌ی زهرای قد کمانی تو شبیه مادرمان فاطمه دم رفتن برای پیکر صد پاره روضه‌خوانی تو امان از آن سر بر نیزه، وای از گودال امان ز کوفه و زینب، اگر نمانی تو... ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
کنار من، صدف دیده پُر گُهر نکنید به پیش چشم یتیمان، پدرپدر نکنید توان دیدن اشک یتیم در من نیست نثار خَرمنِ جانِ علی، شرر نکنید اگرچه قاتل من کرده سخت بی‌مهری به چشم خشم، به مهمانِ من نظر نکنید اگرچه بال و پر کودکانِ کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پَر نکنید ازآن خرابه که شب‌ها گذرگه من بود بدون سُفره‌ی خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی زمرگ من او را شما خبر نکنید ز کوچه‌ای که گرفتند راه مادرتان تمام عُمر شما هم چو من گذر نکنید ✍ استاد
دست من خالی است و چشمانی پُرِ اشک و گناه آوردم از خودم هم فراری‌ام، امشب من به اینجا پناه آوردم چیز بهتر نداشتم، با خود غیر ازین چشم‌های گریانم گریه‌ام قاطی ریا شده است اشک خالص که نیست، می‌دانم باخودم فکر می کنم گاهی " بی حیا این هزارمین بار است" در دلم وحی می شود انگار که دوباره بیا که غفار است سال‌ها بنده‌ی خودم بودم هی خودم را فریب می‌دادم همه چیزم به پای نَفْسم رفت جان مولا برس به فریادم قسمت می‌دهم تورا حقِ خانه‌ای که درش در آتش سوخت قسمت می‌دهم به آن مردی که پَر همسرش در آتش سوخت به همان ذوالفقار تنها که سپرش را مقابلش کشتند به علی که دو دست او بستند همسرش را مقابلش کشتند یا الهی به حق آن اشک و گریه‌های درون چاه علی آهِ مرد غریب می‌گیرد قسمت می‌دهم به آه علی می روم با دوچشم گریانم به در خانه‌ی علی امشب آن علی که حدود سی سال است کَم‌کَمَک جانش آمده بر لب خاطرات گذشته می‌کُشَد و فکر فردا عذاب می دهدش تب مولا که می‌رود بالا دست عباس، آب می‌دهدش به حسن خیره می‌شود گاهی یاد کوچه ... و می‌رود از حال به حسینش نگاه می‌کند و روضه می‌خوانَد از تهِ گودال حَسَنم پس چرا از آن سیلی هیچ حرفی به من نمی‌گفتی؟ نگرانم حسین جان! روزی زیر پاهای اسب می‌اُفتی چقدر حرف‌های ناگفته از وصایای همسرش دارد به حسینش نگاه می‌کند و گوشه‌چشمی به دخترش دارد همه‌ی ماجرای فردا را از دوچشم حسین خود می‌خوانْد یاد آن نیزه‌ها و خنجر‌ها... خیره بر حنجر پسر می‌مانْد همه‌ی روضه‌های کرب و بلا باهم از پیش چشم او رد شد آه این قامت رشید حسین قسمت سُمّ اسب خواهد شد لحظه‌های وداع آخر تا خواست زیر گلوش بوسه زند یادش آمد که هیچ شمشیری جای این بوسه را نمی‌بُرَّد تا به زینب نکاه می‌کرد... آه صورتش غرق حسِ غربت بود آخر این نازدانه‌ی بابا سرنوشتش غم و اسارت بود؟ ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
اين مرد كه در گوشه‌ی بستر نگران است واللهِ كه مظلوم‌ترين مردِ جهان است از زندگى پُر غَمِ خود سير شد امشب خيبرشكن از غصه زمين‌گير شد امشب خورشيد، دلش خون شده و ماه، زمين خورد سخت است بگويم: اسدالله زمين خورد در بستر مظلوميت آقاى حُنين است اين مردِ جگرسوخته باباىِ حسين است طفلان همه با اشک سرازير رسيدند واى از دل زينب همه با شير رسيدند واى از دل زينب چه كند زخم سرش را اين پارچه‌ی خونى و چشمان ترش را با زحمت علي امر به خيرالعملش كرد هرطور كه شد زينب خود را بغلش كرد بغض وسط حنجره‌ها زنده شد امشب با گريه همه خاطره‌ها زنده شد امشب دور و بر بستر همگى مرثيه خواندند با روضه‌ی مادر همگى مرثيه خواندند از آن در و ديوار علی خاطره دارد از تيزي مسمار علی خاطره دارد زردى رخش ياد همان روى كبود است روى لب او روضه‌ی بازوى كبود است سى سال غمش را اسدالله نگفته مي‌گفت از آن درد كه با چاه نگفته سخت است كه زن با لگد مرد بيفتد در پيش نگاه همه با درد بيفتد سخت است به ناموس كسى راه ببندند سخت است كه بر گريه‌ی مظلوم بخندند من مانده به يادم، زد و آيينه تَرَک خورد زهرا سر من بود كه در كوچه كتک خورد *** مي‌خواست كه در روضه‌ی احساس بماند رفتند همه، گفت كه عباس بماند هم آينه، هم آب، سپردم به تو عباس من زينب بي تاب سپردم به تو عباس مِن‌بَعد نگاه تو و چشمان عقيله ساقىِ حرم! جان تو و جان عقيله در كوفه مبادا بى علمدار بيايد بى تو نكند بر سر بازار بيايد سوگند به اين خونِ سر و روى خضابم دلواپس ناموسم و آن بزم شرابم ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
به احترام مناجاتِ نیمه‌شب‌هایش خدا گذشت ز ما شیعیانِ رسوایش علی اجازه نداد آبروی ما برود! چه دِین‌ها که ندارد گدا به مولایش... چگونه حاکم کوفه "نمک" غذایش بود؟! چگونه پی ببرد عقل بر معمایش؟! برای نوکر خود کفشِ نو خرید ولی همیشه کفش پُر از وصله داشت بر پایش علی که قامت یَل‌های شام را خم کرد شکست گریه‌ی اطفال، قد طوبایش طلاق داد خوشی‌های پوچ دنیارا خوشی آخرتش بود حزن دنیایش... کسی که باعلی امروزِ خویش را گذراند خوشا به روز قیامت، خوشا به فردایش! خدا گواه به نامرد و مرد، رو نزند هرآن‌کسی که فقط حیدرست آقایش کریمی پسران از کریمی پدرست چه خوب ارث گرفته حسن ز بابایش نشاند قاتل خودرا به سفره‌ی کرمش چه رحمتی‌ست دراین سفره‌ی مُصفایش سرش شکسته ولی عاشقانه می‌خندد نمانده فاصله‌ای تا وصال زهرایش ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
؛ ؛ بهایِ عُمْر، هدر داده‌ام به ارزانی چه سود و منفعتی دارد این پشیمانی؟! گناهکار قدیمی شدم به درگاهت خودت مقصری از بس قدیم الاحسانی بس‌ست خیره سری کردنم، مرا یارب... به خویش وا مگذارم به کمتر از "آنی" مؤاخذه کن و دادی بزن ولی دیگر_ نگو که از من بی دست و پا گریزانی بیا و بَخششِ آواره را عقب ننداز ببخش زود که تنگ است وقت مهمانی گناه، رزق نجف رفتن مرا سوزاند گناه کردم و پس داده‌ام چه تاوانی بهشت چیست؟ نشستن به گوشه‌ای تنها میان صحنِ نجف در هوای بارانی دل شکسته بیا و بگو علی مددی خیال کن که دوباره به زیر ایوانی همیشه ملت ما هست پای کار علی به عشق شیر حرم، قاسم سلیمانی ** میان تخته‌ی تابوت، جسم حیدر رفت به سوی فاطمه بر شانه‌های لرزانی نخوان رفیقِ خودت را که او سفر کرده مگر که پیر خرابه‌نشین، نمی‌دانی؟! دوباره زینب و یک بستری که خالی ماند شده دومرتبه سهمِ دلش پریشانی نه فاطمه دگر این خانه دارد و نه علی عجب سرای غریبی، چه بیتُ الأحزانی زمین کوفه و زینب، چه بر سرش آید اگر به خاک ببیند ذبیح العطشانی خبر دهید به شاه نجف، ابالایتام! که گُم شدند از اهل حرم یتیمانی... ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
دوبیتی قرآن و عترت‌اند؛ نجاتِ دَمِ لَحَد قرآن به سر بگیر و بگو: یاعلی مدد ✍ خطاب به حضرت زینب(س) فرقِ مرا، تو طاقت دیدن نداشتی هجده سَرِ بریده ببینی چه می‌کنی؟ ✍ کجا ماتم واسه حیدر گرفتی؟ بساط غم با چشمِ تر گرفتی؟ به قربون دلِ پُر دردت آقا کجا قرآن به رویِ سر گرفتی؟ ✍ چشم تو ماتِ ابالفضل شد و ماتِ حسین روضه خواندی دمِ رفتن به مصیباتِ حسین ✍ 🌱حسین جان... خدا کند که قَدَر، اَندر این لَیالیِ قَدْر مرا به هجر تو این‌قَدْر مبتلا نکند ✍استاد «التماس دعای فرج» سی سال به شانه بار غم بُرد علی سی سال فقط خونِ جگر خورد علی در کوفه نه! در کوچه علی را کشتند سی سال فقط مُرد، فقط مُرد علی... ✍ در وقت دعا گفت نبی هم بعلی ٍ ما پیش خدا غیر تو سوگند نداریم ✍ حقیقتِ شب قَـدْر ست حضـرت زهـرا برای درک شب قَـدْر، مادرم کافی‌ست ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
خطاب به ازین اتاق نرو، یار زینب من باش قمر، میان شب تار زینب من باش بیا جلو پسر نازنینم ای عباس بیا قرار دل زار زینب من باش میان این همه محرم، دلش به تو قرص است فقط کفیل و علمدار زینب من باش بیا و قول بده هر چه هم که پیش آمد تمام عمر، هوادار زینب من باش بمان کنار حسینم، فدای راهش شو امیر لشگرِ سردار زینب من باش رشید اُم بنین، در شریعه چون رفتی به یاد تشنگی یار زینب من باش قسم به این تب زهری که آتشم زده است به دور قافله، تبدار زینب من باش پس از تو وای به حالش میان کوفه و شام در آن مسیر، عزادار زینب من باش اگر به نیزه سرت شد بلند، در آن حال بیا و سایه به بازار زینب من باش ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
مُردم امشب کنار بستر تو باز کن چشم بسته را بابا پدرانه بگیر در آغوش زینب دل‌شکسته را بابا فرق تو باز و چشم تو بسته است می‌کشد غصۀ تو زینب را باز لب وا کن و بخوان قرآن بشکن آخر سکوت امشب را آن شبی که سر تو ضربت خورد نام تو بود ذکر افطارم جای مادر اگرچه خالی بود شکر کردم که من تو را دارم شکر کردم که گرمی دستت گرمی دست مادرم زهراست شکر کردم که گرچه مادر نیست به سرم باز سایۀ باباست شکر کردم که زینبم، یعنی همه‌جا زینت توام بابا بعد مادر که رازدارت بود مرهم غربت توام بابا شکر کردم که تو بهار منی باغ خانه پر است از بویت شکر کردم که آسمان دلم همه‌شب روشن است از رویت شده شقّ‌القمر ولی، ای وای! مثل فرقت شکسته‌ام بابا چشم بگشا کمی نگاهم کن ماه درخون‌نشسته‌ام! بابا کاش آن ضربتی که قاتل زد جای فرقت به فرق من می‌خورد من بمیرم برای زخم سرت کاش زینب به‌جای تو می‌مرد نه‌فقط زینب و حسین و حسن همۀ خلق بی تو بی‌پدرند چشم خود باز کن اَباالایتام که یتیمان کوفه دربه‌درند ضربتی که شکافت فرق تو را کینۀ بدر و خیبر است و حنین کینه‌ای که پس از تو می‌گیرد جان شیرین مجتبی و حسین استخوانی که در گلوی تو بود نفست را گرفته بود انگار بود سی سال خار در چشمت شاید از غصۀ در و مسمار روی تو زرد و فرق تو خونی رنگ دیگر گرفته‌ای بابا بیشتر از تمام این سی سال بوی مادر گرفته‌ای بابا... ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
بستر برای زینب کبری یادآور غم‌های بسیاری‌ست ِزخمِ سرِ بابای مظلومش یک زخم سی ساله‌ست که کاری‌ست زینب فراوان لاله برمی‌داشت، سی سال پیش از بستر زهرا حالا همان بستر پر از لاله‌ست از خونِ جاری از سر مولا خون دل‌ست این‌ها، نه خونِ زخم سر باز کرده زخمِ دیرینه امروز جاری از سر و دیروز می‌آمد از پهلو و از سینه این روزها حال و هوای او حال و هوای حضرت زهراست پیشانیِ مولا اگر باز ست شرح عزای حضرت زهراست هر روز پیش چشم مولا بود آن لحظه‌ای که فاطمه افتاد سخت است، ناموس علی آن روز، در پیشِ چشمانِ همه افتاد * جان دادم آن لحظه که نامردان انسیه، حورا را نمی‌دیدند بر چادرش پا می‌نهادند و انگار زهرا را نمی‌دیدند نه اتفاقاً خوب می‌دیدند آن کوچه را از عمد، سَد کردند نه اتفاقاً خوب می‌دیدند از عمد، پهلو را لگد کردند نه اتفاقاً خوب می‌دیدند که بین دیوار و در افتاده یک لحظه دیدم دومین ابلیس با پا به جانِ کوثر افتاده اشک خجالت بود در چشمم خونِ شهادت بر رویِ زهرا خون می‌چکید از چشم‌های من خون می‌چکید از بازویِ زهرا حالا در آغوش پُر از دَردَم محسن پس از سی سال می‌آید بارِ سَفر بستم خدا را شکر زهرا به استقبال می‌آید ✍ ‍┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113 ╚═══💫💎═╝
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ 💠💠 [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] ‌❀ ﴾﷽﴿ ❀❀ ﴾﷽﴿ ❀ تیغی که بین سجده شکسته سر مرا قبلا غلاف آن کمرم را شکسته بود... ✍ روی سجاده ز خونِ سرِ او گلگون شد چشم جبریلِ امین از غمِ او پُر خون شد ✍ با وضو آمد به قصد لیلة الفرقت، علی! ابن ملجم درشب احیاء چه قرآنی گشود ✍ قرآن و عترت‌اند؛ نجاتِ دَمِ لَحَد قرآن به سر بگیر و بگو: یاعلی مدد ✍ خطاب به حضرت زینب(س) فرقِ مرا، تو طاقت دیدن نداشتی هجده سَرِ بریده ببینی چه می‌کنی؟ ✍ چشم تو ماتِ ابالفضل شد و ماتِ حسین روضه خواندی دمِ رفتن به مصیباتِ حسین ✍ 🌱حسین جان... خدا کند که قَدَر، اَندر این لَیالیِ قَدْر مرا به هجر تو این‌قَدْر مبتلا نکند ✍استاد «التماس دعای فرج» اگرچه زخم سرش را تمام مي‌ديدند ولي ز زخم عميق دلش نپرسيدند ✍ در وقت دعا گفت نبی هم بعلی ٍ ما پیش خدا غیر تو سوگند نداریم ✍ حقیقتِ شب قَـدْر ست حضـرت زهـرا برای درک شب قَـدْر، مادرم کافی‌ست ✍ دارویِ زخمِ شیرِ خدا، شیرِ تازه بود ای کاسه‌های شیر! امان از دلِ رباب ✍ جرعه‌ نوشند از او حیات و ممات بر حیات و مماتِ او در جوابِ بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلی کاش گویی که گناهان تو را بخشیدم ✍ مسجد خموش و شهر پُر از اشکِ بی‌صداست ای چاهِ خون‌گرفته‌ی کوفه! علی کجاست؟ ✍ استاد ای که در عمرم همیشه خیر تو بر من رسید پیشِ نامم ثبت فرما امشب از لطفت: شهید ✍ بیتی از یک مثنوی (سروده جمعی از شعرا) خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب دعای ما، گل نرگس! نمی‌رسد که به جایی ✍ [﷽][﷽][﷽][﷽][﷽] ‌❀ ﴾﷽﴿ ❀❀ ﴾﷽﴿ ❀ ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 @Aaramesh42خادم کانال
خبر رسیده که رکن پیمبر افتاده‌ست ترک نشسته به محراب، منبر افتاده‌ست اگر غلط نکنم مرد خیبر افتاده‌ست طبیبِ حاذقِ عالَم به بستر افتاده‌ست به سائلان برسانید بی‌کریم شدند خرابه‌ها همه محروم از این نسیم شدند یتیم‌های عرب باز هم یتیم شدند که مهربان پدر کوفه دیگر افتاده‌ست قسم به کیسه‌ی نانش همیشه مظلوم است جواب خوبی این مرد، تیغ مسموم است سرِ نماز هم از حق خویش محروم است به جرم عدل، ترازوی داور افتاده‌ست خبر رسیده که بر فرق حیدر کرار رسیده تیغ کجی در ادامه‌ی مسمار مدینه در افق کوفه می‌شود تکرار دوباره پشت درِ خانه مادر افتاده‌ست خبر رسیده به سر قصه‌ی امیر آمد اجل به دیدنش آمد، اگر چه دیر آمد برای زخم سرش کاسه کاسه شیر آمد از این حدیث دلم یاد اصغر افتاده‌ست ابوتراب به بی‌شیریِ رباب گریست به حال کودک او چشم آفتاب گریست عمو نیامد و امّید رفت و آب گریست حسین مانده و کارش به لشکر افتاده‌ست از این طرف پدری رو به لشکر اندازد از آن طرف به جوابش سه‌شعبه می‌تازد برای اینکه پدر را زند، پسر را زد و حال اگر بکشد تیر را سر افتاده‌ست ✍ =صَــــدَقِہ جاریِہ دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
شده‌ام خاک پای حضرت عشق پس به هفت آسمان شرف دارم ذوق پرواز را نمی‌خواهم شوق پابوسی نجف دارم "بِعلیِِ" خدا ببخش مرا السلام علیکَ یا سلطان من به یادِ سَرِ علی دارم هر شب قدر بر سرم قرآن مسجد کوفه قتلگاه شده مرتضی بین بستر افتاده تا که ضربت زدند بر سر او آه عمامه از سر افتاده همگی مثل بچه‌های یتیم پشت بیت علی مقیم شدیم کودکی بین کوچه‌ها می‌گفت بخدا بچه‌ها یتیم شدیم بین بستر به دخترش می‌گفت کوچه‌های مدینه یادت هست؟ مادرت بین شعله‌ها می‌سوخت دخترم! زخم سینه یادت هست؟ کاش یک مشت بی حیا ای دوست آتش غم به حاصلت نزنند کاش یک روز در خیالت هم مادرت را مقابلت نزنند ✍ =صَــــدَقِہ جاریِہ دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
طبیب! بـاز مکـن زخـم فـرق مولا را مگـر نمـی‌شنـوی ناله‌هـای زهـرا را؟ طبیب! کـار ز دسـت کسـی نمـی‌آید که سوی قبله کشیده‌ست شیرحق ما را طبیب! زهـر بــه قلب علـی اثر کرده نشـان دهـد رخ زردش یتیمـی مـا را طبیب! نسخۀ زخم علی فقط کفن است به حال خویش گـذار این امام تنها را طبیب! رفت و علی چشم‌های خود را بست بـرای مــردم دنیـا گـذاشت دنیـا را علی به شوق ملاقات دوست وقت نماز ز خون زخم جبین شُست روی زیبا را چه شـد امام عزیزی که آبیاری کرد به گریۀ شب خود، نخل‌های خرما را؟ کشیده سر به فلک نخل‌های کوفه هنوز کــه بشنـوند صــدای اذان مــولا را الا تمــام یتیمــان کوفــه! بشتــابید کـه بنگریــد دم مـرگ، روی بـابـا را هزار حیف که دنیا شبانه چون زهرا به خـاک کـرد نهـان آفتـاب دل‌ها را هزار خار ز هر گل به دیده‌ات «میثم!» اگـر بـدون علـی در جنـان نهی پا را ✍ =صَــــدَقِہ جاریِہ دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝