eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
10 عکس
16 ویدیو
91 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
شمر آماده یِ بریدن شد خنجر اما نمیبرد ای داد عاقبت با دوازده ضربه سرِ شاه از تنش جدا افتاد هانی امیر فرجی تا ز گودال سر در آوردی خویش را سمت پیکر آوردی دست خود را جلوتر آوردی نیزه را از دهن درآوردی آخرش رو به خنجر آوردی سر بریده شد از قفا زینب جواد پرچمی تو را چه نامرتب ذبح کردند به پیش چشم زینب ذبح کردند تو را با سم مرکب زجر دادند تو را با خشکی لب ذبح کردند اتحادِ هزار سرنیزه بدنش را چه نامرتب کرد کمک بوریا و مردم دِه پیکرِ شاه را مرتب کرد هانی امیر فرجی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin
هر شب جمعه به صد افسوس و آه فاطمه آید کنار قتلگاه بر حسینش ناله از دل میکند شکوه ها از دست قاتل میکند گوید ای جانم به قربان سرت دست بر پهلو رسیده مادرت کِای حسین ای نور چشمان ترم سوخت قلب من ز آه دخترم زینبم بالای تل، من دربرت پیش چشمم جابجا شد پیکرت آسمان از دود آه من گرفت کاکلت را پیش من دشمن گرفت محمود اسدی شمر آماده یِ بریدن شد خنجر اما نمیبرد ای داد عاقبت با دوازده ضربه سرِ شاه از تنش جدا افتاد هانی امیر فرجی تا ز گودال سر در آوردی خویش را سمت پیکر آوردی دست خود را جلوتر آوردی نیزه را از دهن درآوردی آخرش رو به خنجر آوردی سر بریده شد از قفا زینب جواد پرچمی تو را چه نامرتب ذبح کردند به پیش چشم زینب ذبح کردند تو را با سم مرکب زجر دادند تو را با خشکی لب ذبح کردند اتحادِ هزار سرنیزه بدنش را چه نامرتب کرد کمک بوریا و مردم دِه پیکرِ شاه را مرتب کرد هانی امیر فرجی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
شمر آماده یِ بریدن شد خنجر اما نمیبرد ای داد عاقبت با دوازده ضربه سرِ شاه از تنش جدا افتاد هانی امیر فرجی تا ز گودال سر در آوردی خویش را سمت پیکر آوردی دست خود را جلوتر آوردی نیزه را از دهن درآوردی آخرش رو به خنجر آوردی سر بریده شد از قفا زینب جواد پرچمی تو را چه نامرتب ذبح کردند به پیش چشم زینب ذبح کردند تو را با سم مرکب زجر دادند تو را با خشکی لب ذبح کردند اتحادِ هزار سرنیزه بدنش را چه نامرتب کرد کمک بوریا و مردم دِه پیکرِ شاه را مرتب کرد هانی امیر فرجی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
هفت حسین بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود بنویسیدميان لشكری بلوا شد سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود بنویسیدکه غارت شده پیراهن او مادری شاهداین واقعه در آنجا بود به سرنعش حسین بود که آمدمادر ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) :(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال:
روضه_شب_جمعه به نَفسِ کربلایی سیدمهدی حسینی اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین..... ــــــــــــــــــ .🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش