eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
39 عکس
25 ویدیو
98 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
اندر این دشت بلا زخم جگر می بیند یک سه ساله ز جفا داغ پدر می بیند این همان خاک مصیبت طلب کرببلاست اندر این دشت حسین داغ پسر می بیند در همین خاک بلاخیز علی اکبر او.. دست های پدرش را به کمر می بیند این همان جاست که از جور و ستم های یزید حلق شش ماهه به خود تیر سه سَر می بیند اندر این دشت لب خشکِ ابوالفضل جوان لب دریا ز عطش سوز و شرر می بیند زینب اینجا به دو چشمان پریشان خودش داغ می بیند و هی داغ دگر می بیند کربلا شهر غریبی ست که سوغاتی آن دست هر کس برسد دیده ی تَر می بیند پسر فاطمه این جاست که دور از وطن است سَر بُریده ز قفا پیکر او بی کفن است این همان جاست که عمامه و انگشتر او می شود غارت و عریان تَن و بی پیرهن است (دلسوخته) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
کاروان، کاروان شورآور کاروان، اشتیاق، سرتاسر همه در حالت سفر از خود همه بی‌تاب چون نسیم سحر همه دل‌باخته چو پروانه همه بر پای شمع، خاکستر پدران از تبار ابراهیم مادران از قبیلهٔ هاجر عارفانِ قبیلهٔ عرفات شاعران عشیرهٔ مشعر... سروهایی به قامت طوبی چشمه‌هایی به پاکی کوثر هم‌رکاب حماسه‌های عظیم در گذر از هزار و یک معبر در دل و جانِ كاروان اکنون می‌تپد این نهیب، این باور: نكند شوكران شود معروف! نكند نردبان شود منكر! مرحبا بر سلالهٔ زهرا هان! «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَر» می‌سزد حُسن مَطلعی دیگر وقت وصف عقیله شد آخر در نزولش ز منبر ناقه خطبه‌خوانِ حماسه، آن خواهر شد عصا، شانهٔ علی‌اكبر پای عباس، پلهٔ منبر سرزمین، سرزمین گل‌ها بود پهنهٔ عشق! وه چه پهناور! شد پدیدار صحنه‌ای دیگر کشتی نوح بود و موج خطر ناگهان در هجوم باد خزان كنده شد برگه‌هایی از دفتر! کاش دستان باد می‌شد خشک کاش می‌شد گلوی گل‌ها تر! كیست مردی كه می‌رود میدان كه ندارد به جز خودش لشکر؟! ترسم این داغ شعله‌ور گردد مثل آتش که زیر خاکستر... آه! از زین، روی زمین افتاد پارهٔ جان احمد و حیدر و زنی روی تل برای نبی صحنه را می‌شود گزارش‌گر كه ببین جای بوسه‌های شما شده سرشار بوسهٔ خنجر! می‌بَرَند از تن عزیز تو جان می‌بُرَند از تن حسین تو سر آن طرف صحنهٔ شگفتی هست نه! بسی صحنه هست شرم‌آور رفته از پای دختران خلخال! رفته از دست مادران زیور! كاروان می‌رود به كوفه و شام کاروان می‌رود به مرز خطر كاروان می‌رود ولی خالی‌ست جای عباس و قاسم و اكبر کاروان جاری است در تاریخ کاروان باقی است تا محشر... ✍ حجت‌الاسلام ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
دوباره عطر محبت وزید، بسم الله دوباره ماه محرم رسید، بسم الله سرآمد عاقبت این انتظارِ یک ساله به اذن حضرت شاهِ شهید، بسم الله اگر که آمده‌ای روسیاه و شرمنده میان روضه شَوی رو سفید، بسم الله به اشک، دیدهٔ مهدی‌ندیده را تَر کن اگر که آمده‌ای با امید، بسم الله بیا که روضه مجال دوباره نو شدن است عزیز فاطمه درهم خرید، بسم الله ** رسید قافله‌ی عاشقان به کرب و بلا پُر از ستاره و سرو رشید، بسم الله همین که خواند به لب آیه‌های استرجاع صدای گریه‌ی گل را شنید، بسم الله ندیده عالم از این داغ، داغِ سنگین‌تر نگفت آن‌که سرش را برید، بسم الله ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
یا غیاث المستغیثین آه از کرب و بلا از فلک آمد ندا: واویلا واویلتا تا ابد لعنت به هر چه کینه هست از مرتضی کوفه زد بر طبلِ جنگ و عرش بر طبل عزا بر سر و سینه‌ زنان با عرشیان روح الامین آسمان خون گریه کن، زینب شده صحرا نشین وای از مکر حرامی‌ها حرم آواره شد آسمان از دل کشید آه و زمین بیچاره شد کعبه مشکی پوش از این حج نیمه‌کاره شد تا ابد شرمنده از حاجیِ در گهواره شد از منا آید ندایی: خوش به حال کربلا بهر قربانی حسین آورده اسماعیل‌ها روبرو شد عاقبت با طور سینایش حسین دارد اینجا وعده با رب تعالایش حسین مانده با یک کوفه تنها، مثل بابایش حسین روضه‌خوانی می‌کند با هاهُناهایش حسین باغبان سر بسته گوید با گلستان از خزان کس ندیده بود زینب را چنین دل ناگران کس نگفته خیر مقدم این چنین بر میهمان با کمان، با تیر، با شمشیر، با سنگ و سنان شد رقیه دل پریشان، شد سکینه بی امان بر عقیق دست آقا، خیره مانده ساربان ساربان! قدری بچش از لطف این نعم الامیر تا نگشته دیر از او هر چه می‌خواهی بگیر آه دارد می‌رسد فصل زمستانِ رباب لرزه افتاده است در این خاک بر جان رباب کمتر از ده روز اصغر ، هست مهمان رباب حرمله، تیر سه شعبه، چشم حیران رباب بیشتر از اصغرش دلواپس آقاست او رفته زیر آفتاب و فکر فرداهاست او در مدینه کن خبر ام البنين را ای صبا کمتر از ده روز دیگر می‌شود حاجت روا تا ابد عباس گردد ساقی آب بقا هست آماده برای دیدنش خیرالنسا ای صبا اصلاً نگو بر او حسین تنها شده او نفهمد که امامش ساکن صحرا شده چند روزی مانده تا در این جهان غوغا شود ارباً اربا شبه پیغمبر در این صحرا شود همچو سروی، سیزده ساله گلی، رعنا شود دختر شیرین زبانی کاملاً زهرا شود مرتضی‌ها روی نی قاری قرآن می‌شوند فاطمه‌ها روی ناقه سنگ باران می‌شوند شام را دارند از امروز تزئین می‌کنند خویش را پیش خلیفه خوب شیرین می‌کنند خوب مردم را به حق دارند بدبین می‌کنند کودکان زخم زبان در خانه تمرین می‌کنند نامه‌ای آمد: حسین بن علی شد رفتنی باید آماده شود بزم شرابی دیدنی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لحظۀ پر زدن ما به نظر نزدیک است راه عرش از دل صحرا چقَدَر نزدیک است در دل خیمه بیایید همه جمع شوید همه را سیر ببینم که سفر نزدیک است مادرم زودتر از ما زده خیمه اینجا چقَدَر بوی گل یاسِ پدر نزدیک است تا سری هست به سجده بگذارید امروز لحظۀ بال درآوردن سر نزدیک است تا توانید به شش‌ماهۀ من بوسه زنید بوسه‌های لب یک تیر سه پر نزدیک است گریه‌ای کرد و غریبانه به زینب فرمود: دخترم پیش تو باشد که خطر نزدیک است گفت آسوده بخوابید همین شب‌ها را وقت بیداری شب تا به سحر نزدیک است گریه کرد و به علمدار اشاره فرمود:  که فدای تو شوم درد کمر نزدیک است بر سر و روی یتیمان حسن دست کشید  گفت قاسم که: عمو مرگ مگر نزدیک است؟ قد و بالای جوانش جگرش را سوزاند  ای خدا صبر بده، داغ پسر نزدیک است ✍ . ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
چه شد که ریخت دلم بی هوا، نمی‌دانم چقدر دلهره دارم، چرا پریشانم من از شلوغی این نخل‌ها هراسانم حسین گریه نکن جان من، نسوزانم چه بوی سیب عجیبی گرفته این صحرا چقدر نام حزینی‌ست نام کرب و بلا بیا و مرهم غم‌های بی شمارم باش قرار، رفته ز جان و دلم، قرارم باش همیشه روشنی چشم‌های تارم باش شبیه فرصت این سال‌ها کنارم باش به زیر سایه‌ی لطفت، خیال من تخت است نبودنت به کنارم، تصورش سخت است نبین که در دل این دشت اسیر خَناسیم نبین که در به درِ خلقِ قدر نشناسیم اگرچه آینه هستیم اگرچه حساسیم هزار شکر که ما در پناه عباسیم به سوی تشنه لبان با شتاب می‌آید به هیبت پدرم بوتراب می‌آید دلم خوش است به دیدار روی پیغمبر بگو قدم بزند باز هم علی اکبر صدای رحمت وحی است گریه‌ی اصغر سکینه‌ات چقدر رفته است بر مادر فدای روی رقیه که مثل خورشید است گمان کنم کمی از اهل کوفه ترسیده است نگاه کن همه مهمان قوم نامردیم دروغ بود همه نامه‌ها و دلسردیم اگر صلاح بدانی بیا که برگردیم خودت ببین که عزیزم، کفن نیاوردیم نصیب پیکرت اینجا حصیر خواهد شد به دست حرمله، زینب اسیر خواهد شد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
مسلم و مسعود و عبدالله و جندب آمده کربلا ! حر و حبیب و جون و شوذب آمده شمع و هفتاد و دو تا پروانه‌ی دلسوخته آفتابی در حصار ماه و کوکب آمده منبری نذر عقیله در حرم برپا شده اهل کوفه! باز هم استاد مکتب آمده کربلا تا کوفه را دیگر قرق باید کنند عصمت الله عمه‌ی سادات زینب آمده تک تک اصحاب گرم نوکری زینب‌اند هاشمیون حافظان روسری زینب‌اند در میان گور می‌لرزد ابوسفیان به خود نسل فتنه طعمه‌ی روشنگری زینب‌اند ذوالفقار در نیامش بر کسی پوشیده نیست در تحیر از شکوه حیدری زینب‌اند با دم کوبنده‌ی تکبیر غوغایی شده کربلا با زینب کبری تماشایی شده شد قیامت این صدای نفخ صور محشر است محشرِ امروز اذان‌های علیِ اکبر است عطر و بوی مجتبی دارد مصلای حرم کربلا مبهوت و حیران حسن‌های حرم در میان خیمه با عمه تبانی می‌کند دختری شیرین زبان، شیرین زبانی می‌کند مشک‌ها پر می‌شود با دست آب‌ور از آب خاطرْآسوده سکینه، خاطرْآسوده رباب گرم بازی با علی اصغر تمام بچه‌ها دست پخت ام کلثوم است شام بچه‌ها تا رقیه خواب می‌آید به چشم اطهرش می‌شود دست عمو جان بالش زیر سرش برقرار است امنیت در چادر ناموس دین معجری دارد به سر بنت امیرالمومنین تحت بیرق نجمه‌های خیمه در آسایش‌اند با وجود حضرت عباس در آرامش‌اند صاعقه اما زمین را رنگ ماتم می‌زند جمع اهل بیت را يک‌باره بر هم می‌زند نزد خود می‌خواند آقا ریگ‌های داغ را پُر کند انا الیه الراجعون آفاق را گیرم آقا سر به راهش کرد ابن سعد را وا کند از سر چگونه قاتلین بعد را روضه مکشوف است پس دیگر چه جای گفتن است؟ دور تا دور خیام او سپاه دشمن است باغ سبزی پای هر نامه نشانش داده‌اند کربلا اصلاً کجای آن شبیه گلشن است یک دل سیر از فرات آبی ننوشیده حسین شمر بی انصاف در فکر شریعه بستن است از نگاه خواهرش سنگین‌ترین روضه ها روضه‌ی سخت وداع و روضه‌ی دل کندن است عرض اندامی کند بین تمام تیغ‌ها خنجری که تشنه‌ی بوسه به پشت گردن است از همین امروز تقسیم غنیمت می‌کنند بین خولی و سنان دعوا سر پیراهن است از منا تا نینوا چشم حریص ساربان داد می‌زد هر قدم انگشترش مال من است گریه هم دارد غمش زیرا که بعد از کربلا قافله سالار زینب زاده‌ی ذی الجوشن است ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
با نام کربلا مستی شروع می‌شود از جام کربلا حیّ علی‌الحرم پیچیده در حسینیه پیغام کربلا پیراهن حسین در اهتزاز آمده بر بام کربلا مُحرم شدند تا بر تن کنند جامه‌ی احرام کربلا زینب به گریه گفت؛ ختم به‌خیر باد سرانجام کربلا طوفان نهفته است... در این مسیر ظاهراً آرام کربلا خیمه بنا کنید یک‌روضه در حسینیه‌ی دل به‌پا کنید ای اهل‌بیت من حالا عمل به وعده‌ی "قالو بلی" کنید اینجا بهشت ماست خود را به آستان خدا پاگشا کنید با صبر بر بلا از خود خدای عزّوجل را رضا کنید بر قد و قامت عباس و قاسم و علی‌اکبر دعا کنید هرکس شهید شد بر جسم او به‌جای کفن بوریا کنید... نوحوا علی‌الحسین تنها دلیل گریه‌ی ما از ازل حسین مُردن سعادت است وقتی که مرگ را بکند چون عسل حسین نام تو ذکر ماست از وقت شیر خوردن‌مان تا اجل حسین با گریه کردنم مانند حر گرفته مرا در بغل حسین در بین مشکلات بوده همیشه و همه‌جا راه‌حل حسین الشِّمرُ جالِسٌ... زینب صداش میزند از روی تل؛ حسین... زانو رکاب شد تا پرده‌دار اهل‌حرم آفتاب شد لشکر اضافه کرد پس رفته‌رفته خانه‌ی هستی خراب شد نُه روز بعد از آن با خون سر محاسن آقا خضاب شد نُه روز بعد از آن سقا کنار علقمه از غصّه آب شد نُه روز بعد از آن تازه شروع روضه‌ی "بس‌کن‌رباب" شد نُه روز بعد از آن دست مخدرات حرم در طناب شد... شعر از گروه ادبی انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
قدری به سینه آه برایم بیاورید پیراهن سیاه برایم بیاورید اخبار بین راه برایم بیاورید تربت ز قتلگاه برایم بیاورید دارد حسین می‌رود انگار کربلا دارد دل رسول خدا می‌شود مذاب می‌ریزد اشک روضه ز چشم ابوتراب شد نوحه‌های فاطمه هم‌ نالۀ رباب کودک چقدر می‌خورد از نهر آب، آب دارد عجیب قصۀ غمبار، کربلا این نالۀ دمادم زهرای اطهر است زینب بدان که کرب و بلا پر ز لشگر است تا چند روز بعد، حسینِ تو بی سر است آن‌روز روز غارت خلخال و معجر است بدتر ز روضۀ در و دیوار، کربلا گریان توست مادر تو ای حسین من بر نیزه می‌رود سر تو ای حسین من گردد اسیر، خواهر تو ای حسین من گردد یتیم، دختر تو ای حسین من تا شام و کوفه همره اغیار، کربلا عباس من! تو دور و بر کاروان بمان همراه زینب و کمک بانوان بمان پشت و پناه لشگر و پیر و جوان بمان پیش حسین من به تمام توان بمان بی تو نداشت سید و سالار، کربلا این قافله به سوی شهادت روانه است شب‌نامه‌های مردم کوفه بهانه است از غربت حسین هزاران نشانه است در انتظار زینب من تازیانه است زینب کجا و کوچه و بازار، کربلا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
رسید بالاخره قافله کنار فرات... سلامتی حسین و قبیله‌اش صلوات! رباب آمده با اصغرش خوش آمده است رقیه آمده با اکبرش خوش آمده است چقدر خوب که جمعِ بزرگ‌ها جمع است تمام قافله پروانه، عمه هم شمع است به بنده‌ها برسان جلوه‌ی رب آمده است خبر کنید زنان را که زینب آمده است چه با شکوه می‌آید ز محملش پایین سر تمامی مردان مقابلش پایین حجاب دختر حیدر، هزار پرده‌ی نور ز قد و قامت این زن نگاه عالم دور رکاب‌دار ابالفضل و پرده‌دار حسین شکوه این زن ابالفضل و اقتدار حسین چرا کسی نمی‌آید سلامشان بکند سلامشان بکند احترامشان بکند بزرگ بانوی این قافله پریشان است خدا بخیر کند خیره بر بیابان است گمان کنم خبرِ سر براش آوردند خبر ز غارت معجر براش آوردند رسانده‌اند خبر را که ای صبور حرم شکسته می‌شود این سمت‌ها غرور حرم اگر چه آمده‌ای با دوصدجلال اینجا به عصر روز دهم می‌روی ز حال اینجا همان زمان که حسینت میان گودال است همان زمان که تنش زیر چکمه پامال است همان زمان که همه درمیان آشوبند به بوسه‌گاه نبی نیزه نیزه می‌کوبند لباس کهنه‌ی او از تنش جدا شده است به روی جسم شریفش برو بیا شده است کبود می‌شود از تازیانه پیکر تو سری به نیزه بلند است در برابر تو ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
345K
🎤کربلایی جواد سالمی زاده ... اینجا کجاست ما رو. آوردی برادر٣ از غربت این دشت. می میرم از آخر٣ بیا برگردیم با هم پیش مادر می‌دونم اینجا از تو می‌بُرَّن سر حسین جانم حسین جانم کار دنیا رو ببین. چی اومد سرم٢ اشک چشمام در اومد. پیش مادرم٢ اینجا پر از تیرِ. سه شعبه‌است برادر٣ ما تنها می‌مونیم. میون یه لشکر٣ دل زارم می‌لرزه تو این صحرا پر از سرباز و نیزه است لب دریا حسین جانم حسین جانم دلهره توی دلم. نشسته حسین٢ قلبم از ماتم تو. شکسته حسین٢ شکر خدا که هست. علمدار خیمه٣ تا هست خدا هم هست. نگهدار خیمه٣ نباشی پیشم بی تکیه‌گاه میشم تو این صحرا بی پشت و پناه میشم حسین جانم حسین جانم چند روزِ دیگه حرم. بی سقا میشه٢ زائرش ام‌بنین. یا زهرا میشه ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
در آرزوی ای عموجانِ حرم، باز به من احسان کن یک شب جمعه مرا کرببلا مهمان کن ✍ در آرزوی گرفتارم، گرفتارم ابالفضل گره افتاده در کارم ابالفضل دعایی کن، دوباره چند وقتی‌ست هوای کربلا دارم ابالفضل ✍ در آرزوی اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم برات کرب‌و‌بلا جفت‌و‌جور خواهد شد ✍ ای خسته دلان زسوزجان گریه کنید! چون شمع از این داغ گران گریه کنید! در ماه محرم حسین بن علی با مهدی صاحب الزمان گریه کنید! ✍ آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست راه بسته به روی قافله‌اش دشمن و دوست ✍ از حال دل من و تو آگاه، حسین کشتیِ نجات هر چه گمراه، حسین ای دوست! دلت تا وسط روضه شکست... با قصد فرج صدا بزن: آه ... حسین ✍ الهی زخم رو بالش نیفته گذار غم به احوالش نیفته تموم راه سنگ و خار دیدم الهی زجر دنبالش نیفته پای این درد، غم اشکش در اومد خرابه دم به دم اشکش دراومد همین که دید زخمای تنت رو زن غساله هم اشکش دراومد قدش کوچیکه و ناقه بلنده غمش قلب منو از سینه کنده هنوز از کوچه داغ تازه داریم الهی زجر راهش رو نبنده تموم روضه‌ی امشب همینه واسه غسلت نیومد تا بشینه هنوزم یادشه زخمای مادر چطوری زخمتو زینب ببینه کف پاش داشت باغ لاله می‌شد هوا لبریز آه و ناله می‌شد غمو "سر بسته" می‌گم ...با قد خم سه ساله داشت هجده ساله می‌شد ✍ «سری به نیزه بلند است در برابر زینب» خدا کند که نبیند رقیه زخم سِنان را ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝