eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
10 عکس
16 ویدیو
91 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5989983432220871096.opus
164.1K
میا میا تو کوفه مولا، وفا نمانده دیگر اینجا، وفا نمـــانده دیگر اینجـا، میا تو یابن زهرا(۲) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ منم منم غریب وتنها، منم منم اسیر غمها، میان کوچـه ها می گردم،غریب وبی پناهم جفای کوفیان را دیدم، ز دست کوفیان رنجیدم، کسی نمانده دیگر پیشم،قرین اشک وآهم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میا میا تو کوفه مولا، وفا نمانده دیگر اینجا، وفا نمـــانده دیگر اینجـا، میا تو یابن زهرا(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خبر ندارم از طفلانم، نوای بیکسی می‌خوانم، بکوبم هر دری در کـوفه، کسی نمی گشـــــاید میان این همه نامردی،زنی شده پناهـم مولا، به خــــانه داده راهــــــم مولا، به یاریم می آید 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میا میا تو کوفه مولا، وفا نمانده دیگر اینجا، وفا نمـــانده دیگر اینجـا، میا تو یابن زهرا(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نوشته ام بیایی اینجا، ز جرم من گذر ای آقا، میان کوفیان یاری نیست.شوی چومن توتنها همه به کیـنه ات دل داده،برای کشـتنت آماده، زنان و کــــــودکان را مولا، میاوری به اینجـــــــا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میا میا تو کوفه مولا، وفا نمانده دیگر اینجا، وفا نمـــانده دیگر اینجـا، میا تو یابن زهرا(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:اسماعیل تقوایی ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ : همه جا کربلا کاروان حـسین ، آمـــــــــده کــــــربلا (۲) می برد او پناه، زین جهت بر خدا (۲) یاحسین یاحسین، یا حسین یا حسین (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غرق دلشـــــورها، دل خواهر شده ملتمس زینبــــش،. بر برادر شده ای برادر بیا، تـــــرک اینجــــــا کنیم جای دیگر رویم، خیمه بر پا کنیم ((یا حسین یا حسین،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زینبم زینبم، این زمین کربلاست خاک آن بهر من، تربتی آشناست این زمین زینبم،وعده گاه منست قتلگاه من و، این ســـــپاه منست ((یا حسین یا حسین،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دارم از تو طلب، من شکیبایی ات وقت سیل غم و، وقت تنهایی ات می شود رأس من، از تن من جدا می ســـــــپـارم تو را، آنزمان بر خدا ((یا حسین یا حسین،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می رود از کفت، عون وهم جعفرت قاســــــــــم و اکــــــــبرت، یل نام آورت ((یاحسین یاحسین،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:اسماعیل تقوایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
4_5911121076682752517.mp3
4.68M
مران يكدم ساربان اُشتر، ناقه ی زينب رفته اندر گل بده ظالم مهلتی آخر زآنكه دارم من عقده‌‌ها در دل بده مهلت تا بمانم من در كنار اين پيكرِ بي‌سر از آن ترسم ساربان امشب آيد و بُرّد دست‌اش از پيكر ندارد چون طاقت ديدن مادرم زهرا، باب من، حيدر در اين صحرا اي شترداران، ماندنم آسان، رفتنم مشكل شترداران بي‌كفن باشد اين تن مجروح اندرين صحرا مرا نَبوَد معجري ديگر تا كفن سازم جسم اين شه را ندارد چون سايه‌اي بر سر غير خاشاك و جز تَفِ گرما اله من كُن تو آگاهم، كشتي عمرم كي رسد ساحل شتربانان ره خطر‌ناک و کودکان مضطر، ناقه‌ها عريان همي ترسم اي شترداران، از شتر افتند کودکان آخر چرا آخر اين همه تعجيل؟ رحم بنمائيد بر دل طفلان رهِ شام و دشمن اندر پيش، از يتيمانْ من چون شوم غافل شتر‌بانان مهلتي آخر، بهر ما نبود قافله‌سالار نباشد چون مَحرمي ديگر بهر ما زنها غير اين بيمار ندارد او طاقتي ديگر، پيکر بيمارش بود تب‌دار همي‌گويد خاشع و غمگين، کربلا خواهم تا کنم منزل ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ فصل گریه باز هم مـــاه عــــــزا، ماه غـــــم تو آمده فصل گــــریه های ما، ماه محّرم آمده آمدم چشمه ی اشکی تومرا عطا کنی آمــــــدم دل مـرا زائـــــــر کــــــــــربـلا کنی ((یاقتیل العبرات،،، یا اسیرالکربات منکه طوفان زده ام،،، تویی سفینه النجات)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خیمۀ ماتم تو، میان صحن دل بپاست دل هر ســینه زنی، پُر از نوای نینواست نینـــــوائی شــــــــده ام پُر از نوای ماتمت شکــــــرلله که شــــدم سینه زن محرمت ((یاقتیل العبرات،،، یا اسیرالکربات منکه طوفان زده ام،،، تویی سفینة النجات)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آبروی دیــــن شده ، جمال لاله گون تو مُحرم گــریه شدم، به یاد حج خون تو ای امـیر کــــعبۀ دل، لک لبیک حسین ای نبی قدرو فضائل،لک لبیک حسین ((یاقتیل العبرات،،، یا اسیرالکربات منکه طوفان زده ام،،،، تویی سفینة النجات)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای که مرده را دهی،جان زنسیم تربتت عالمی پُر شــــده از، گـرد عـــــزا و غُربتت تا به محشــــر به خــــدا ز قتلگاه اطهرت نغمــــــۀ غریب مــــادر می رسد ز مادرت ((یاقتیل العبرات،،، یا اسیرالکربات منکه طوفان زده ام،،،، تویی سفینه النجات)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:حاج سید هاشم وفایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ سیاهپوشان آفتاب به تن داریم ای ماه عزا پیراهن مِشکی که باشد یک نشان از کربلا پیراهن مِشکی چنان سخت است و سنگین داغ عاشورا ببین ای دل که دارد کعبه هم از این عزا پیراهن مِشکی نگاهی ژَرف انداز و ببین عرشِ الهی هم که دارد در غمِ خون خدا پیراهن مِشکی نه تنها ناله دارد حضرت صدّیقه ی اطهر به تن دارد عزیز مصطفی پیراهن مِشکی ازین آتش که می گردد بپا در خیمه ها جانا کند بر پیکر خود نینوا پیراهن مِشکی چه فیضی می برد از آه زهرا اشکریز تو که دارد زین عزا سر تا بپا پیراهن مِشکی ببین عهد و وفا دارد به مولا شیعه ی نابش به تن کرده ازین عهد و وفا پیراهن مِشکی عزا دار حسین بن علی گردیده ایم از غم که بر عاشق دهد لطف و صفا پیراهن مِشکی تمامِ اشکِ تو بر دامنش آب بقا گردد شود یعنی تو را آب بقا پیراهن مِشکی اگر گفتند داغِ کربلا را می خری ای دل بُوَد خود پاسخش قالُوا بَلی پیراهن مِشکی جهنّم را کند خاموش اشکِ بر حسین آری بهشتت را کند تضمین بیا ، پیراهن مِشکی به روی زخمِ دل بگذار مَرهَم از همین پوشش که باشد زخم را عینِ دوا پیراهن مِشکی به دنبال چه میگردی ، اگر خواهی شِفای دل که باشد نزدِ ما دارُالشِّفا پیراهن مِشکی در و دیوار این شهر از سیاهی پُر شده یعنی که پوشیده ز غم بهرِ شما پیراهن مِشکی برای آشنا ســـــوزد وجــــــــودِ آشنا یاران که دارد در غـــم او آشنا پیراهن مِشکی رساندم خویش را در خیمه گاه آل پیغمبر چو شب دارم درین ماتمسرا پیراهن مِشکی سیه پوشِ عزای جدّ خود مهدی ست می دانم چنان مهدی به تن کردیم ما پیراهن مِشکی رسد روزی که جبـــــریل امین در عالَمِ بالا بپوشد از غمِ آن ســـر جدا پیراهن مِشکی مپندارید خاموشش که در ظهر عطش یاران شود با داغداران همصدا پیراهن مِشکی دهد پیغام ما را بر حسین بن علی اکنون بُوَد یک پرچم از داغ شما پیراهن مِشکی شدم مانند «یاســــر» داغدار لاله های وی مرا کرده به داغــــش مبتلا پیراهن مِشکی شعر: حاج محمود تاری «یاسر» ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ آرام گریه کن آخر کمی بخواب چرا گریه می کنی با سیـــــنۀ کــباب چرا گریه می کنی با ناله نبض تو چقـــــدر کُند می زند با بغض در گلو نفســت تُند می زند آه ای رقیه، جان من آرام گریه کن آهسته درسکوت دل شام گریه کن باگریه های خویش قیامت بپا مکن با ناله اینقـــدر پدرت را صـــــدا مکن ترســـــــم برای گـــــریۀ تو سر بیاورند این جــان مانده را ز تنت در بیاورند ای وای من که محشرکبری شروع شد بار دگر قیامــــت عظمـــــا شروع شد آرام شو ز گــــریه وشیون رقیه جان بابا رســیده با سر بی تن رقیه جان روپوش را ز چهــــرۀ بابا تو پس بزن جانت به لب رسیده شمرده نفس بزن ازگریه های خویش به بابا سخن بگو از آنچه دیده ای تو به صحرا سخن بگو یکدم به سیل اشک روانت امان مده رخسارۀ کبـــــــود به بابا نشــــــان مده بوسه زدی به لعل لب ازجا بلند شو دیگر بس است دیـــــدن بابا بلندشو عمه چرا صدای تو دیگـــــر نمی رسد غمناله ات به گوش من آخر نمی رسد عطر گلی شنیدی وبیهوش گشته ای حرفی نمی زنی وتوخاموش گشته ای درگوش باب خویش چه گفتی که پر زدی ما را گــــذاشتی و تو ســـــاز سفر زدی پرپر شدی و طاقت هجــــران نداشتی بر روی داغ های دلم غـــــــم گذاشتی بگذار تا بگـــــــریـم و کوته سخـن کنم این نیمه شب برای تو فکر کفن کنم بردوش اهل بیت سـه ساله بلند شد خاموش شد «وفایی» و ناله بلند شد شعر: حاج سید هاشم وفایی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ سَلامُ اللّٰهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَسَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ ، وَأَنْبِيائِهِ الْمُرْسَلِينَ ، وَأَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبِينَ ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِينَ ، وَجَمِيعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّيقِينَ ، وَالزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فِيما تَغْتَدِي وَتَرُوحُ عَلَيْكَ يَا مُسْلِمَ بْنَ عَقِيلِ بْنِ أَبِي طالِبٍ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ؛ هر چه گشتم شهر کوفه مالک اشتر نداشت مسلم درمـــــانده غیر طوعه همسنگر نداشت شــــــــهر بود و قصــــــه ی مسلم فروشی بلال در وجـــــودش ذره ای از غــــیرت مادر نداشت انتظارم از سلیمــــــان بیش از اینها بود حیف  هیچ کـــــس مانند او حـــرف مرا باور نداشت نامه بود از جـانبش هر روز دستت می رسید کفـــــــتر نامه برش ای کاش اصلا پر نداشت پرســـــــه می زد در پی تیــر سه شعبه حرمله کاش که بازار کــــــوفه دیگــــــر اهنگر نداشت لشگـــــــر ابن زیـاد از معجــــــــزات سکه است ابن مرجـــــــانه میان چنــته غیر از زر نداشت  تشــــــنه ی خـــــــون تــمام بستگان حیدر اند کوفه ی نامرد دست از کشتن من برنداشت در عجــــب از حکــــم قاضی القضات کوفه ام تیغ می زد بر تو گرچه دست بر خنجر نداشت پــــرده را بالا زدند از پیـــــش چشــــــــمان ترم دخترت را دیـدم اما بر سرش معجر نداشت زجــــــر های شهر می آینـــــد چنگـــم می زنند حرف دارم می زنم با کینـــــه سنگم می زنند از دل از دشـــــمنی لبریز می ترســـم حسین از سپاه شهر نفــــرت خیز می ترسم حسین پیرمردان حریصــــــی را به چشــــمم دیده ام از عصــای چوبی ناچـــــــیز می ترسم حسین خنجر کنـــــــدی نشـــانم می دهد شمر لعین از همین تیغ نگشـــته تیز می ترسم حسین دختران خویـــــش را قول غنیمت داده است خیلی از خولی و چشم هیز می ترسم حسین در ضمــــــیر من لبانت خــــــودنمایی می کند از وجود خــــیزران هم نیز می ترسم حسین طاقت دیـــــــدن ندارم کــــــــوره ای از آتــــشم میــــروم پیش قـــــــــدم های تو قربانی شوم مسلــــــــم اما پیـــــــــرو اسلام اینـــــان نیستم تا بفهــماند به عــــــــالم من مسلمان نیستم بر ســـــردار بـــــــــلا با ســـــــــر نه با پا می برد پیکـــــرم را دشـــــــمنت برعکـــس بالا می برد این بدان معنی ست که حرمت ندارد این بدن بی عبــــــا و بی عمــــــــامه بی ردا و پــــــیرهن غ محض خوشـــنودی امثال ســــــــنان و حرمله پیکرم را می برنــــد آخـــــــر به ســـــــوی مزبله با غم غـربت چـــــه بر روز من آوردی حسین کاش می شــد از میـــــان راه برگردی حسین شعر: علیرضا خاکساری (ع) (ع) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ سَلامُ اللَّهِ الْعِلىِّ الْعَظيمِ،وَسَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ، وَاَنْبِيآئِهِ الْمُرْسَلينَ، وَاَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبينَ، وَعِبادِهِ‏ الصَّالِحينَ، وَجَميعِ الشُّهَدآءِ وَالصِّدّيقينَ، وَالزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فيما تَغْتَدى‏ وَتَرُوحُ عَلَيْكَ يا مُسْلِمَ بْنَ عَقيلِ بْنِ اَبيطالِبٍ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ‏ وَبَرَكاتُهُ انگار در بهشــــــــت خدا پا گذاشـــــــتیم وقتی قــــــدم به مجلــــــس آقا گذاشتیم در این حسیـنیه شهدا صف کشیده اند اینجا مقـــــدس است که ما پا گذاشتیم  با وحــــــدت عقیده به کثرت رسیده ایم اینجا بجای واژه ی "من"، "ما" گذاشتیم شور و شـــــعور ناب حـــسینی خویش را در خیمـــــه ی عــــــزا به تماشا گذاشتیم زانو زدیم اگرچه در این روضه ها ولی دل را میــــان کـــــــــرببلا جــــــــا گذاشتیم "سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است" ما نیز ســــــر به دامن صحــــرا گذاشتیم "باز این چه رستخیز عظیم است"در حرم گویا قدم به محشـــــــر کبــری گذاشتیم امشب هر آنکه آمده مهمان مسلم است حتی خود حسین پریشان مسلم است دلداده ای بخــــــــــاطر دلدار میـــــــــــرود "پیک امـام " و "محــــــــرم اسرار"میرود ترسی در او ز فتنه ی إبـن زیاد نیست با غیـــــــــرت و شکــــــوه علی وار میرود او نیز شیر بیشه ای از نسل هاشمی ست تا قلـــــب فتـــــــــنه "مسلم کرار "میرود در یک نگاه کوفه ابوالفضل دیگری ست با شوکــــــــــت و جلال علمــــــدار میرود مسلم نگـو بیا و بگــــــــــو میثم حسین آن میثمی که خـــــود به سر دار میرود کوچه به کوچه شهر دو صد گونه فرقه را در جستجـــــــــــوی یار فـــــــــداکار میرود مثل عمـوش خســـــته از اوضاع روزگار مثل عموش دســـــــــت به دیوار میرود بر دختـــــــــران آل علی گـــــــــریه میکند هر ســـــــاعتی که بر ســـــــر بازار میرود مسلم اگرچه گــرم نماز عشای خویش کوفی ســـــــــراغ درهــــــم و دینار میرود خولی ســـــــراغ کعـب نی و تازیانه و ... اشعث ســـــــراغ نیـــــزه ی بسیار میرود تیر سه شعـــــــبه ی دگری میکند شکار بازار کوفــــــــــه حــــــــــرمله هــربار میرود دارد ســـــــــنان به شــــــــهر بـرای خریدن سرنیــــــزه ای شبــــــیه به مسمار میرود با نام و یاد حضــــــرت زهرا توان گرفت بالای بــــــــام دارالعمــــــــــاره زبان گرفت جز گریه بر غریبی تو راه چـــــاره نیست بر ظلم های کــــــوفه توان نظاره نیست از این به بعد ماه تمام حمــــــــیده باش وقتی که آسمان شبش را ستاره نیست اول شهید راه توام ، راضــــی ام حسین "در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست" قاضی شریح خون تو را هم مباح خواند جز حکم قتل صبر تو روی مناره نیست جز تازیانـــــــــه بر کمــــــــر هر پیاده و ... جز تیغ تیز بر کمر هر ســـــــواره نیست این مسلخی که دور و بر کوفه دیده ام جای سپیـــــــدی گلوی شیرخواره نیست اینجا کـــــــــــفن برای تو پــــــــیدا نمیشود جــــــز بوریا برای تـــــنی پاره پاره نیست إرجع الی مدیــنه ...پــــــــدر مـادرم فدات إرجع الی مدینه ...مجالی دوباره نیست شرمنده ام که نامه نوشتم بیا حسین شرمنده ام که نامه نوشتم بیا حسین شعر: علیرضا خاکساری (ع) (ع) (ع) (ع) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ هر که با عـــــــشق تو راهی به محـــــــرم دارد هر کجــــــــا هست ســـــــــراپرده ماتــــــــم دارد درمحرم همه ســاعت شب قدری دگر است آری این ماه شــــــــرف بر رمضـــــــان هم دارد بخـــــدا فلک نجـــــــاتی تو و مصــــــــباح هدی ایـــن بیــــانی است که پیغمــــــــــبر اکرم دارد انبیا را غــــــم عشــــق تو، رســــــانده به کمال شاهـــــدم سوز و گــــدازی است که آدم دارد جان عاشق به تو، پیوسته برد فیض بهشت دل فـــــارغ ز تــو، در ســـــــینه جهنــــــــم دارد زان نگینی که در انگشت سلیمان جاداشت بنـــــــده ی کـــــوی تو بسیـــــار به خـــاتم دارد شعر:زنده یاد سید رضا موید خراسانی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ناله ای زد شرر بال پروانه را کرده کرب و بلا کنج ویرانه را دختری خون جگر شد فدا یا حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا حسین یا حسین،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دختری در عزا بهر جـــــانانه شد شعله ی آه او شمع ویرانه شد گشته با او فَلک هم‌نوا یا حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا حسین یا حسین ،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بار دیگر دلی گشته غرق محن در طبق آمده رأس دور از بـــدن شد رقیــــه غمین زد صدا یا حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا حسین یا حسین،،،)) کنج ویران رسید تشنه ای از سفر اشک دختر چکد بر لــــــــبان پــــدر ناله ها از جگـــــــر شد رها یا حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا حسین یا حسین ،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رأس غرقه به خون شد عیان پیش او تا رود با پدر داده جان پیش او شیون و اشک و آه شد بــــپا یا حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا حسین یا حسین،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج محمود تاری «یاسر» ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ (( حَیاتُنَا الْحُسَیْن ، مَماتُنَا الْحُسَیْن )) نگاه من بُـــــوَد به کــــــربلای تو رسد نوای حق ز نینـــــــوای تو چو گل بُوَد مرا به دل ولای تو نمی رود مــــــرا ز ســر هوای تو به سینه مهر تو ، سعادتم حسین حَیْاتُنَا الْحُسَیْن ، مَماتُنَا الْحُسَیْن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حـــریم من بُوَد حریم عــــزّت ات مسیــر من بُوَد مسیر رحمت ات طریــق من بُوَد طریق خدمت ات نشسته در دلم پیام نَهضــت ات تویی به حق قسم ،حقیقتم حسين حَیاتُنَا الْحُسَیْن ، مَماتُنَا الْحُسَیْن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تو آفــــــــــتابی و تو کشتی نجات ز جان فشانی ات گرفته جان حیات به عاشقت یقین نمی رسد ممات تو معنـــی حیات تو معنی ثبـــات به دست تو بُوَد ، هدایتم حسین حَیاتُنَا الْحُسَیْن ، مَماتُنَا الْحُسَیْن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امیر عاشــــقان امیــــر اهل دین به خاتم جهان تویی تویی نگین پیام ســــــرخ تو مرا بُوَد طنیــــــن مسیر عشق من مــــسیر اربعین بُوَد همیشــــگی ، ارادتم حســـین حَیاتُنَا الْحُسَیْن ، مَماتُنَا الْحُسَیْن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جهاد تو حسین جهادِ برتر است جهادِ در رهــــت جهادِ اکبر است مـــــــــــرا ولای تو همیشه سنگر است دو دستِ من سپر به تیغِ کافر است تو داده ای مـــرا ، صَلابتم حسین حَیاتُنَا الْحُسَیْن ، مَماتُنَا الْحُسَیْن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ستم ستیزی ات زبانــــــــزدِ جهان ز اقتـــــــدار تو قیـــــام جاودان تو مقتدای من تو نور بی کران وَ حاج قاسم است براه حق نشان تویی تو منشــــأ ، رشادتم حسین حَیاتُنَا الْحُسَیْن ، مَماتُنَا الْحُسَیْن تو ایســــــتاده ای به پیش ظالمان تو داده ای به دین حیـــــات جاودان گرفــــــــته از تو غم شکست بی امان من و رهِ تـــــــــــو و حریـــم آســـمان ز حق دفاع من ، رسالتم حسین حَیاتُنَا الْحُسَیْن ، مَماتُنَا الْحُسَیْن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج محمود تاری «یاسر» ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ (( سلام بر مُحرّم ، وَ بر حسین علیه السَّلام)) در دل من سرشک غـــــم مِهر تو را پدید کرد عشق تو سینه ی مرا لب به لب از امید کرد سیاه‌پوشم ای حســـــین از نَفَس مُحرّم ات پیرُهـــن ســـــــیاه تو روی مرا سفـــــــــــید کرد گریه کُن ات بهشت را برای خود خریده است جای بُوَد به دوزخ اش آن که تو را شهید کرد وای ازین همه ستم ، با تن هیچ کس نکرد آنچـــــه میانِ قتلگـــــــه با تن تو حــــــــدید کرد آتش تشنگی کنــــــد حنجـــــــــره را گـــــداخته آه که شعله ور تو را این عطـــشِ شدید کرد وای که روی سینه ات پایْ گذاشت قاتل ات قاتلِ بی مــــروّت ات کارِ بســــــی پلید کرد «یاسرِ»خسته دل بُوَد شاکر حق که درجهان فروخت جان و سر ولی عشق تو را خرید کرد شعر:حاج محمود تاری «یاسر» ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي وَلِيِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِيآئِکَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيراً طراوت همـــه ی روضــــــه ها ! امام زمان ! شبی به روضــــــه ی ما هــــم بیا امام زمان فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است همیشــــه باخبـــــــر از حــــــال ما امام زمان! به حال مضطر ماهیچ کس محل نگذاشت کسی بجـــــز تو نکــــــرد اعتـــــــنا امام زمان ! فـــــراق توست ســـــرآغـــاز درد بی درمــــــان کــــــه جــــــز ظهـــــــور ندارد دوا امام زمان ! شکستـــــن دل مولای مان خـــــــــدا نکند خــــــــدا کنـــــــد کــــه بمانیـــــم با امام زمان قســـــم به پــــــای پر از آبلــــــــه حـــلال کنید اگــــــر زدیـم به تو پشــــــت پـــــا امام زمان ! شنیده ایم همـه ببخـــــش از بزرگان است ببخـــــش محض رضـــــــای خدا امام زمان ! قیامــت و دل قبـــــــر و زمان جــــــان کندن به دادمان برس این چنــــــدجا امام زمان ! سلام سیـــــــنه زنان را به جــد خود برسان اگـــــــر روانه شـــــدی کــــــــربلا امام زمان! تو را به جــــــــان علی اکبــــــــر امام حسین بــــده حــــــواله ی پاییــــــــــن پا امام زمان ! به گریه کردن هر لحظه ی تو گریه کنیم به غیـــر تو نکنیـــــــم اقتـــــــــدا امام زمان ! روال اشــک تو یک روز میکـــــــشـــــد ما را نکش به روی ســــر خـــود عـــبا امام زمان! کنــــــــــار علقمـــــــه ای یا کــــــــنار گــودالی کجـــــــای کــــرببلایی ؛ کجــــــا امــام زمان ؟ امام کــــــرببلا شد به لطف نـــــــــــیزه و تیر هـــزار و نهصـــد و پنجــــــاه تا " امام زمان " شعر: علیرضا خاکساری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ اُف به دنــــیا ؛ رقیه سیلی خورد بیـــن صحــــــرا رقیه سیلی خورد دخــــــتـری را بــــرای سکـــــه زدند اُف به دنـــــیا رقیـــه سیلی خورد نیمه شب جای عــمه خالی بود تک و تنهـــــــا رقیه ســیلی خورد هر چهل منــــزل از عمـو پرسید هر چهل جا رقیـــه سیلی خورد کمتـر از گل به او نمی گفتـــــند بعـــــــد سقــــا رقیه سیلی خورد پهن شدشمرسفره اش هرشب هر شـــب اما رقیه سیلی خورد از شبـــــث تازیــــــــانه ها امــــــا از سنـــــان ها رقیه سیلی خورد با همـــان لکنـــــت زبان هــــــربار گفــــــت: بابا ؛ رقیـه سیلی خورد به زمین خورد وگوشواره شکست مثل زهـــــــرا رقیه ســـــیلی خورد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر اسیری که در اسارت گفت زیر لب یارقـــــیه ؛ سـیلی خورد شعر: علیرضا خاکساری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ اللّٰهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ باغٍ وَطاغٍ، وَمِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ، وَاحْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَآلَ رَسُولِكَ ســـــــالها در طلب ســـــــیم و زر دنـــــیاییـــــــم کــــــــه خجـــــالت زده از گل پســـــر زهـــراییم "به عــــمل کار برآید به سخنـــــــدانی نیـست" مانــــع آمــــــدن حضـــــــــرت حـجــــــــت ماییم او حســــــینی ست ولی بی علی اکــبر مانده غافل از فلســــفه ی مکـــــــتب عاشــــــوراییم حال مان حال یتیمی ست که از بـی مهـری همــــــــه محتــــــاج نوازشگــــــــــری باباییــــــــم عصر غیبت بخـدا کثرت ما وحـــــدت ماست تا نیاید خـــــــبر از صــــــاحب مـــــان تنهاییم وعـــــده ی آمدن منجـــــی عــالم حتمی ست چشــــــــم بر راه همــــــــه منتظـــــــر فـــرداییم آبرویـــی هم اگـــــــر هســـت از آقایی اوست ماهمـــــــه نوکـــــــر این خــــانه ولی اقایـــــــیم کاش همـــــراه خــــــود این قافله را هم ببرد همــــــه در ارزوی دیـــــدن پایــــــــین پایـــــــیم شب هشتم شد و در راه به خودمی گفتیم مجلــس خــــــتم حســــین بن علی می آییم منتقم مطلع از ترجمه ی "مقــــراض" است جهل محض ایم همه ؛بی خبر از معـناییم روضه ی " لشگر جراحه " پر از ابهـام است ســــــــال ها منتــظــــــر حل معمـــــــا هایـــیم شعر: علیرضا خاکساری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ، وَأَسِيرِ الْكُرُبَاتِ، صَلاةً نَامِيَةً زَاكِيَةً مُبارَكَةً يَصْعَدُ أَوَّلُها وَلَا يَنْفَدُ آخِرُها أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ بــــــــه نام نامی او احـــــــترام بگــــــــذارید پس از "حسین" ؛ " علیه السلام " بگذارید به غیر اسم "علی "روی نسل خود نگذاشت به روی نسل خـــود اینگونه نام بگذارید ز پا نشســــت ؛ نمازی مگــــــر به پا دارد زمــــــان برای قعـــــود و قـــــــیام بگذارید عمود خورده و فرق سرش دو تا شده است که فـــرق بیـــــــن حـلال و حرام بگذارید اگــــر خـــــدای نکـــــــرده دچار درد شدید کمــــی ز تربــــت او بیــــن کـام بگذارید شبــــــیه سنــــت اجــــــدادمان محــرم را نشــــــــانه ی علمــــی روی بام بگــــذارید برای اینکه سلامی به محضرش بدهید به سینه دست ادب صبح وشام بگذارید بدون روضه ی گودال خاک تان نکنند برای ذریــــــه ی خـــــود پیــــــام بگذارید لباس مشکی مان را مـیان خــــانه قبر فقـط به نیـــــت حسن خــــتام بگذارید چنانچــــه کم بگذارید خود ضرر کردید قدم به مجلس روضــــه مدام بگذارید شبیه ضجه زدن های مادرش هرشب برای مرثیــــــه سنگ تمـــــــام بگــــذارید به کهنه پیرهنش کوفیان طمع نکنید کمــی لباس بـــرای امــــــام بگــــــــذارید گرسنــــه بود که شد ذبح ؛ لااقل دیگر برای طفل یتیـمــــش طعـــــام بگـذارید شعر: علیرضا خاکساری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ خودم را می‌کِشم سویت دو پایِ ناتوان را نَه غمم از یاد بُردم   طعـــــنه‌های کودکان را نَه سرِ تو رفت و قـــولت نه   یقینم بود می‌آیی به عمه صبر دادی  دخترِ شـــیرین‌زبان را نَه تمـام دخــــــتران خوابنــــــــد زیرِ چــــــادرِ عمه یتیمت را ببر  سربارم  امـا  عمـــــه‌جان را نَه خداصبرت دهد دیدی که می‌خندند بر وضعم که بر هر زخم طاقت داشتم  زخم زبان را نَه شنیدم غارتت کردندو عُریانت به خود گفتم که دزدان را نمی‌بخشم خصوصا ساربان را نَه حلالت می‌کنــــم ای تازیانه سنگ خاکســــــتر حلالت می‌کنـــــــم ای خار  اما خـــــیزان را نَه همینکه چوب می‌خوردی لبانم چاک می‌خوردند به او گفتم بزن من را  ولیکن آن دهان را نَه طنابی در تمــــام شــــــهر دورِ گــــــــردنِ ما بود فقط گفتم بکش مویم ولی این ریسمان را نَه گذشـــــــتم با مکافات از حــــــــراجیِ یهــودی‌ها من عادت داشتم بر درد ، درد استخوان را نَه به من برمی‌خورَد ما سفره‌دارِ عالمی هستیم بیانــدازید ســـــویم سنگ  اما تکـــــــه نان را نَه اگرچه کودک و پیرش هولم دادند و مو کندند پــدر بخشـــــیدم آنان را   ولی پیـــــــرِزنان را نَه شاعر:حسن لطفی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ از زبان حضرت زینب سلام‌الله انگار سرنوشتِ  ما را جدا نوشتند یا آرزوی من را  بر باد‌ها نوشتند امروز بِینِ این دشت  مرگِ مرا نوشتند آنان که مقتلت را  در کربلا نوشتند ای هستی‌ام بگو که  هستی به خواب ، زینب برخیز مرکبت را  از کربلا بگردان بگذار یا بمیرم   یا راه را بگردان هجران بلای ما شد  یارب بلا بگردان خیمه مزن به صحرا  حکمِ قضا بگردان تا جان نداده پیشت  از اضطراب زینب فهمیده‌ام کجایی  از ناله‌های زهرا من های های گِریَم  با وای وایِ زهرا فهمیده‌ام کجایی  از جایِ پایِ زهرا آنجاست جایِ گودال  آنجاست جای زهرا نگذار تا گذارد  پا بر تُراب زینب از حال بُرده ما را  هولِ سپاه دشمن ترسیده‌اند طفلان  پیش نگاه دشمن جمع حرامزاده  حجم سلاح دشمن پیداست خیمه‌ی ما  از خیمگاه دشمن می‌خواهد از لبانت  تنها جواب زینب می‌ترسم ای برادر  از چشمِ آن کمانگیر از شومیِ حرامی  از شعبه‌های آن تیر از خنجران عریان  از تشنگیِ شمشیر بی اختیار خوردم بر خاک ، دستِ من گیر عباس‌جان نخواهد  اینجا رکاب ، زینب ای کاش می‌نوشتی  ما شیرخواره داریم یا دختران کوچک  در این عِماره داریم در محملی  عروسی  با گاهواره داریم نه پایِ راه رفتن  نه راهِ چاره داریم اینجا نمان نگردد  رویش خضاب زینب لبهای ما از امروز  از آفتاب خُشکید هر قدر آب آمد  مثل سراب خُشکید تا دید حجم لشکر  از اضطراب خُشکید برگرد ای برادر  شیرِ رُباب خُشکید دلشوره دارد از او  از قحط آب زینب اینسو است خار تشنه  آنسو است آبِ جاری اینسو است تاولِ پا  آنسواست زخمِ کاری یک مرد باشد ای کاش  در قحط یار و یاری از حرمله بپرسد  نامرد بچه داری؟ می ترسد از شکارِ  طفل رُباب زینب منکه نرفته بودم  جز مجلس زنانه برگرد تا نبینم  دشنام و تازیانه بگذار تا گلویت  بوسم به این بهانه سر می‌بُرند اینجا  از پشت ، ناشیانه خانه خراب زینب  خانه خراب زینب برگرد ورنه دیدم  اینجا غبار گردد کوچه به کوچه این سر   با نیزه‌دار گردد صندوقچه‌ی سرِ تو  میزِ قمار گردد جای شراب‌خوار و  بی بند و بار گردد° تو گیرِ نیزه دار و  گیرِ طناب زینب ° در مقاتل آمده روزها رأس مبارک بر نیزه و شامگاه داخل صندوقچه‌ای قرار می‌گرفت . شعر: حسن لطفی ۴۰۲/۰۴/۲۷ کانال نوای ذاکرین👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه نوای ذاکرین👇 https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ (ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰه الحُسَين) آشنا چون خواست لب را با لب ساغر کند شد حسین کرببلایی تا لب از خون تر کند کرد محشر از فداکاری در آن محشر عیان تا به محشر محشری آن شافع محشر کند بست بار کربلا کای خصم دون سبط نبی خاک گرم کربلا را می‌توان بستر کند می‌دهد سر در ره حق تا که گردد سرفراز آن سری کاندر سنان با سرزنش‌ها سر کند میهمانی آن که با سر خانه‌ی دشمن رود استراحت می‌توان بر روی خاکستر کند قاری قرآن شود در تشت زر ، نزد یزید تا که خصم بی‌حیا را واقف از کیفر کند یافت چون توفیق مداحی (طلا) در روز حشر زو شفاعت زاده‌ی زهرا بر ِ داور کند قم ـ شادروان عباس طلاییان (طلا) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ تو حسینی و من محو نام توام تو حسینی و من مست جام توام تو حسینی و من مرغ بام توام تو حسینی و من صید دام توام تو حسینی و من چون غلام توام تو حسینی و من زیر گام توام یا حسین یا حسین ... در عزای تو ، می کنم نجوا یا حسین مولا یا حسین مولا تو حسینی و من بی قرار توام تو حسینی و من جان نثار توام تو حسینی و من سربدار توام تو حسینی و من غمگسار توام تو حسینی و من سوگوار توام تو حسینی و من دل فگار توام یا حسین یا حسین شده از داغت ، دیده ام دریا یا حسین مولا یا حسین مولا هر کجا بروم روبروی منی همه جا، همه دم گفتگوی منی هر نفس بزنم های و هوی منی ای بهشت همه عطر و بوی منی بخدا بخدا آرزوی منی تو طهارت عشق در وضوی منی یا حسین یا حسین... از غمت گلگون ، دامن صحرا یا حسین مولا یا حسین مولا ای چراغ زمان ای سپیده حسین مه بجز رخ تو ندمیده حسین وقف عشق تو شد دل و دیده حسین در حریم تو دل آرمیده حسین جان بجز غم تو نخریده حسین در غمت دل من خون چکیده حسین یا حسین یا حسین... ناله ها دارد ، مادرت زهرا یا حسین مولا یا حسین مولا تویی خون خدا تویی نور هدا تویی رمز دعا تویی روح ولا تویی آب بقا تویی قدر و قضا تویی لطف و عطا تویی جود و سخا تویی نخل وفا تویی اصل صفا تویی مدح و ثنا تویی سَیّد ما یا حسین یا حسین چه کشید از غم ، زینب کبری یا حسین مولا یا حسین مولا خون شد دل من ز مُحرّم تو دست حق به دلم زده پرچم تو من و اشک غمت من و ماتم تو چون گرفته نفس شعله از غم تو اشک من ، آه من شده همدم تو جاودان دین شد از عزم محکم تو یا حسین یا حسین رفته روی نی ، رأس تو امّا یا حسین مولا یا حسین مولا ای فروغ رخت بی کران یا حسین این تویی تا ابد جاودان یا حسین این تویی چون جنان بی خزان یا حسین جلوه ی حق تویی به جهان یا حسین می برم نام تو هر زمان یا حسین می شود آسمان خون فشان یا حسین یا حسین یا حسین زد شرر بر دل ، داغ عاشورا یا حسین مولا یا حسین مولا دین حق را حسین محترم کرده ای پیش ظلم و ستم قد علم کرده ای قد به پیش عدو کی تو خم کرده ای از دل عاشقان دفع غم کرده ای من خطا کرده ام تو کرم کرده ای این عطا و کرم دم به دم کرده ای یا حسین یا حسین ... من و الطاف و ، کرمت آقا یا حسین مولا یا حسین مولا همه هستی من به فدای حسین شده بسته دلم به ولای حسین جز رهش نروم بخدای حسین همه جا کربلا کربلای حسین این من و این دل و نینوای حسین چکد اشک عزا به عزای حسین یا حسین یا حسین ... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شده شام غم ، زین عزا پیدا یا حسین مولا یا حسین مولا شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
4_6008227353782652454.mp3
416.1K
در کربلا قحطی آب اصغر به دامان رباب از تشنگی رفته ز هوش بین حرم در التهاب ای خاک عالم بر سرم شرمنده سقای حرم گوید میان خیمه‌ها ای وای علی اصغرم ای وای علی اصغرم ای وای علی اصغرم (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گهواره‌ی اصغر ببین گشته چو آه آتشین مادر نهاد صورتش زین غصه بر روی زمین ذکر لالایی بر لبش شد گریه قوت هرشبش با ناله میگوید خدا تسکین این غم زینبش ای وای علی اصغرم ای وای علی اصغرم (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اشک دو چشمان رباب جاری شده چون در ناب گوید به طفل شیرخوار مادر بخواب مادر بخواب رفته عمو آب آورد تا بر لب خشکت نهد چند لحظه‌یی طاقت بیار تا تاب بر جسمت دهد ای وای علی اصغرم ای وای علی اصغرم(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: مرتضی محمودپور
AUD-20210817-WA0572.mp3
7.64M
به نام خدا بسیار زیبا دلمون پر میزنه برای کربلا حسین ۲ نظری کن بیاییم کنار خیمه ها ت حسین اون قدر دوستت داریم که روز و شب به یاد تو اشک ماتم میریزیم برای بچه ها حسین مادرم یادم داده تو روضه هات گریه کنم مثل بچه مرده ها همش میگفت فدات حسین من به قربون تو و گل های سرخ پرپرت دوست دارم سر بذارم رو قبر کشته هات حسین ای حسین فاطمه به پسرت مهدی بگو شب و روز سر بزنه به این عزادارات حسین ________________________ 🔹️[ با تشکر از برادر بزرگوارم جناب کاظم پور از استان فارس، اعضای گرامی کانال مداحی گلواژه های اهل بیت ع ] 🔹️منبع:کتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ آتش گرفته پیکرم ، شدخاک حجره بسترم از پا فتادم امشب در انتظار دیدن ، در حسرت بوسیدن، روی جوادم امشب میـســوزد از زهــر جفا پا تا سرم آتش گرفته از عطش بال و پرم در انــــتظار دیــــــدن روی جوادم سوی مدینه مانده چشمان ترم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((جانم رضا...))(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امشب جوادم آمده، باب المرادم آمده ، جز او کسی ندارم غرق نوا و زمزمه ، با ناله ی یا فاطمه ، در حجره جان سپارم چون مرغ پرشکسته درکنج قفس افـــــتاده ام دیگــــــر خدایا از نفس از زهر کـین آتش گرفته سینه ام امشــب بیا مــادر به فـریادم برس 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((جانم رضا...))(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می سوزم از زهر جفا،تنهایم بی آشنا،کس نشنود صدایم بر روی خاک حجره ها ، یاد شهید سرجدا، در یاد کربلایم شاه دو عـــــالم بی کس و دور از وطن بر روی خاک افتاده ی بی غسل وکفن در ازدحـــــــــام نیزه و شمشیر و تیر جایی نمـــــانده سالم اندر این بدن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((جانم حسین...))(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شاعر:مجیدخانی سبک👇👇 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ :ای صفای قلب زارم ای امـــام مهـــــربانم ای پنــــاه بی پناهان بر حریمت میهمانم ای امید روســـیاهان وجودت ای شها،همه لطف وعطا به کویت آمدم ، عــــنایت کـن مرا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((علی موسی الرّضا ،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ طایری بشکســـته بالم آمدم با قلــب خســــته یک نظر بنما به حـالم آمدم من دل شکـسته حریم اطهــــرت ، بود دارُالـــــشِّـفا مریضـــم آمـــدم ، بده بر مـن دوا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((علی موسی الرّضا ،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زائری با دســــتِ خالی آمده همچــون گدایان سائلِ بشکـســـته بالی آمــده در نـــــزد سلطان تو را دل خسته ای ، زند هر دم صدا تو مولا من غریب ،تو شاه و من گدا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((علی موسی الرّضا ،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای همه جان ها فدایت ای غمت آتش به سینه شد خراســــان کــربلایت ای شهـــید از زهـــر کینه به غربت شد دلت ، به ماتم مبتلا شــــــرار قلب تو ، شده زهــــــر جفا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((علی موسی الرّضا ،،، )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:حاج محمود تاری «یاسر» سبک👇 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝
AUD-20211004-WA0180.opus
263.8K
به نام خدا :کنار قدم های جابر،،، دوباره دل ما شـکـسته شده موسم ماتم وغم که آمـد عزای حبیب و رســـول خداوند عــالم ز بــیت نـــبوت خـــدایا رسـد نــــاله واغــــــــریبا امان از فـــراق پـــیــمبر ز غم روضه سر داده زهرا پدر رفتی و این، دل ما حزینه نباشی ندارد، صفایى مدینه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (واویلا (واغربتا)۳)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سفارش نــمودی به امت علی،فاطمه، دین وعترت نبــودی بـــبینی چــــــگونه ادا گــــشته اجــر رســالت دو دست علی بسته گردد شود فـاطمه کشتـه یـارب حسین وحسن دیده گریان زنــد ناله کلثـــوم و زینـب بســــــوز ای دل من، از این ظلــم و بیداد رســـــد تــا قــــــیامت ز غــــــــم آه و فــریاد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (واویلا (واغربتا)۳)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج محمد آوخ جزوه هیئت سامرا ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال↙️↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💠═╝