تقدیم به #شهید_مرتضی_مطهری
بهمناسبت #روز_معلم
لبی گشود و شراب طهور جاری شد
سکوت کرد و غمی سوت و کور جاری شد
کسی که فلسفه هم عاشق تکلم اوست
کسی که در نَفسَش، نفخِ صور جاری شد!
مبارز است و معلم...، مفسّر است و شهید...
مطهری که در او رودِ نور جاری شد
نه هر که زنده فقط، در فراقِ او جان داد
که جان، دوباره از اهلِ قبور جاری شد!
و قطره قطرهی دریا و رودها خشکید
و اشک از دلِ سنگِ صبور جاری شد
چه سخت میشود از نو، میان ما برسد
کسی در آینهی تو، میان ما برسد
کسی که پارهای از جانِ آسمان باشد
چو رود، جاری و چون بحر، بیکران باشد
برای راهِ تو، پشت و پناه باید بود
قدم قدم قلمت را سپاه باید بود
هنوز هم کسی آیینهوار چون تو نزیست!
چقدر جای صدای بصیرتت خالیست!
✍ #عارفه_دهقانی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
بهمناسبت #روز_معلم
تقدیم به راهنمایان نور و معرفت الهی...
تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را
ای هادی راهِ دین، دلسوزتر از بابا
هرگمشدهای داریم، نزد تو شود پیدا
تعظیم به تو باشد، تکلیف برای ما
روشن شده این مطلب، در جملهای از مولا
«مَن عَلّمني حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً»
استاد به شاگردش، حق پدری دارد
نازم به مُرادی که، بزم سحری دارد
هنگام مناجاتش، چشمان تری دارد
از راز تقرّب هم، بی شک خبری دارد
اینجاست که این جمله، قدری بشود معنا
«مَن عَلّمني حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً»
چون کودک نو پائی، آهسته بَری راهم
بی راهنمائیها، یک طفلکِ گمراهم
در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهَم
با زحمتِ تو قدری، از عاشقی آگاهم
بوسیدنِ دستِ تو، واجب شده، ای والا!
«مَن عَلّمني حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً»
از مرحمت زهرا، با تو شدهام مأنوس
چون قطرهٔ ناچیزم، در ساحلِ اقیانوس
هربار حرم رفتم، با دیدهی تَر پابوس
بهر تو دعا کردم، در محضر شاهِ طوس
نامِ تو از این باب است، خواندم همه جا "آقا"
«مَن عَلّمني حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً»
✍ #قاسم_نعمتی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
تقدیم به #شهید_مرتضی_مطهری
بهمناسبت #روز_معلم
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
قناریان کلامش هنوز میخوانند
نوای سُنتیاش را بهروز میخوانند
قناریان کلامش هنوز جان دارند
«صدا صداست که...» پس عمر جاودان دارند
کتاب و دفتر از اندیشهاش فروغ گرفت
چراغ دانش او جلوۀ نبوغ گرفت
کتاب، واسطهای بین اوست با این نسل
مطهّری، هنر گفتگوست با این نسل
خرد، هنوز مرید جنون و مستیِ اوست
مرکّب آینهدار قلمبهدستی اوست
بخوان زمانه! بخوان با رساترین فریاد
از او بگو و بخوان باز! هر چه، بادا باد!
بخوان به نام بزرگی که آسمانی شد
فروتنانه درخشید تا جهانی شد
صفای باطنیاش غبطهآور است هنوز
که کوچه باغ نیایش معطّر است هنوز
کتاب و سنّت و اجماع و عقل را فهمید
رموز تازهای از عقل و نقل را فهمید
کتاب و منبر و سجّاده را به هم آمیخت
سه رود منشعب از کوه را به دریا ریخت
نهال کاشت ولی ریشه را عمیق نشاند
به خاک پایۀ اندیشه را عمیق نشاند
هزار پنجره را رو به آفتاب گشود
-هزار پنجرۀ مستعدِّ کشف و شهود-
گشود پنجرهها را، وَ با دو بال قنوت
خودش پرنده شد و پر کشید تا ملکوت...
نسیم، معتکف گوشۀ عبایش بود
فرشته، دست به دامان ربّنایش بود
تمام دلخوشیِ کوچه و خیابان از
نفَس نفَس زدن عطر آشنایش بود
در آن شبِ خفقان که سکوت شایع بود
درست اوج سحرخیزی صدایش بود
تلاش کرد و سرانجام هم نصیبش شد
اجابتی که برازندۀ دعایش بود:
پیامبر شبی آمد به خواب شیرینش(١)
و بوسه زد به لبان مبلّغ دینش
و بوسه زد که بگوید جهاد یعنی این
سلوک یعنی این، اجتهاد یعنی این
نویدبخش شهادت به خواب او آمد
به خواب نیمهشبش صبح آرزو آمد
چگونه میشد از آن شور و شوق دم نزند
و زود پا نشود، اندکی قدم نزند
چگونه میشد از تاب و تب نگوید هیچ
و از حرارت بر روی لب نگوید هیچ
چه خوب شد که -اگر رفت- پیش ماست هنوز
هزار باغ پر از گُل از او به جاست هنوز...
سپرد دست خدا رشتۀ کلامش را
تمام کرد به خون، شعر ناتمامش را
✍ #سیدمهدی_موسوی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
(١) 🔷لبهایی که پیامبر بوسید
مرحوم فاکر:
«ایشان (#شهید_مطهری) زمانی خودشان خوابی دیده بودند که خانواده ایشان برای من گفتند که چند شب قبل از شهادت، مرحوم آقای مطهری برای نماز شب از خواب بیدار شدند، همیشه برای نماز شب بیدار میشدند. خانواده ایشان وقتی که بیست سال پیش، تشریف آورده بودند، منزل ما، این را فرمودند.
فرمودند که مرحوم آقای مطهری که آن شب بیدار شدند، دیدم ایشان برعکس همیشه که بیدار میشدند، یک جوری آرام حرکت میکردند که ما از خواب بیدار نشویم، ولی آن شب من دیدم ایشان از خواب که بیدار شدند، پاهایشان را محکم به زمین میزنند. من بیدار شدم و گفتم چی شده شما امشب این جوری راه می روید؟ برگشتند. تا دیدند من بیدار شدم فوراً آمدند. نشستند و دست من را گرفتند گذاشتند روی لبهایشان. گفتند: ببینید لبهای من داغ است. من دست گذاشتم، دیدم لبهای ایشان داغ است. گفتند: «خواب دیدم الآن پیغمبر لبهای من را بوسید.»
خب وقتی رسول اکرم (ص) لبهای کسی را میبوسد، خیلی معنی دارد؛ یعنی یک دنیا معنی دارد. یعنی معلوم میشود تمام روح آقای مطهری در آن لبهاست و در دفاع از اسلام است و این مسئله با تمام خلوص نیت انجام میگرفت.
رسول اکرم (ص) واقعاً این لبها را به این جهت بوسیدند. این بوسه باعث شد که مرحوم مطهری تا دوران قیامت زنده بماند!»
📚 گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا فاکر، از چشمه تا دریا، ص۹۰ و ۹۱.
پینوشت:
شهید مطهری پنج شب پس از این بوسه به شهادت رسید.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
بهمناسبت #روز_معلم
دیر سالیست هر چه میخواهم
از تو یک واژه درخورت گویم
من چنین واژهای نمییابم
من چنان جملهای نمیجویم
باز هم تشنهی کلام توأم
در تو انگار آسمان جاریست
گر چراغ هدایتت خواندم
این هم از حرفهای تکراریست...
بویِ گل میگرفت صحنِ کلاس
از سخنهای عطرآگینت
در رگم خونِ تازهای میریخت
واژه واژه کلامِ شیرینت
حاصلِ رنج بینهایت توست
هر که منصوب شد به هر ردهای
تو خودت را برایِ خاطر ما
به همه آب و آتشی زدهای...
هر کجا شور علم میبینم
ردّ پای حضور تو پیداست
هر کجا نامی از معلّم هست
روشنایی، اُمید هم آنجاست...
جز خدایی که آفرید تو را
آن که قدر تو را شناسد کیست؟
حرفِ آخر: به هیچ قاموسی
واژهای بهتر از معلّم نیست
✍ #عباس_شاهزیدی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_حضرت_ابالفضل_ع
اقای سعید حدادیان
یا رب مدد کن این فَرَس برانم
این آب را به کودکان رسانم
*دست راستش رو قطع کردن، مشک رو به کتفِ چپ انداخت، فریاد زد:" اَنَا بنُ علیٍ المُرتضی" صدا از محبوبش ابی عبدالله به گوشش رسید":" اَنا بنُ فاطمة الزهرا" دیگه دردِ دست یادش رفت، آخه اسمِ دست شکسته ی مدینه به گوشش رسید، دست چپش رو قطع کردن، دیگه نشد جوابِ حسین رو بده، هر چی حسین گفت: " اَنَا بنُ محمدٍ المُصطفی" داداشم چی به سرت آوُردن " اَنَا بنُ خَدیجَهَ الْغَرّاءِ" یه وقت دید یکی میگه: "یا اَخا اَدرک اَخاک" می دونی کی بود؟ آخه تیر به چشم زدن، تیر به مشک زدن، هر دو دست قطع شد، از روی اسب داشت زمین می خورد، یه نفر اشاره کرد همه کنار رفتن، پاشو گذاشت روی رکاب، رو پای اباالفضل، سرش رو بُرد تو سینه ی عباس، گفت: اونی که میگن: یَلِ عربِ تویی؟ فرمود: یه وقتی اومدم دست دربدن ندارم... نامرد قهقهه زد، گفت: من که دست دارم، یه نگاه کرد یه عمود آهنی برداشت، دورِ سر می چرخونه، سَرِ عباس پایینِ، تیر رو می خواد با دوتا کُنده ی زانو در بیاره، چنان عمودِ بر فرقِ اباالفضل زد، داره از اسب می افته داد زد: داداش! حالا دیگه برادرت رو دریاب... حالا یک صدا ناله بزنید: حسین!...*
↫
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#روضه_حضرت_رقیه_س
#شب_جمعه
کربلایی حسین عینی فرد •✾•
من از لگد بدم میاد
از حرف بد بدم میاد
از اونکه هی تو صورتم
سیلی میزد بدم میاد
من از طناب بدم میاد
از اضطراب بدم میاد
از اونی که نداد بهم
یه ذره آب بدم میاد
از خیزرون بدم میاد
از ساربون بدم میاد
از اونکه ما رو با چشاش
میداد نشون بدم میاد
من از غذا بدم میاد
از دشمنا بدم میاد
از این روزا که میگذره
هی بی بابا بدم میاد
از آبله بدم میاد
از حرمله بدم میاد
از قاتل بابام حسین،
که سنگ دله بدم میاد
*یه شب بی بی رقیه خوابش برد موند وسط بیابون نصفه شب هرکی باشه میترسه ..رقیه که سه سالشه..وسط بیابون هی ناله می زد یا جداه..بابا! عمه زینب! هرکاری کردن این نیزه تکون نخورد ..دیدن چشمِ پر از خون باباش به مسیر نگاه می کنه..گفتن واویلا!
یه بچه تو راه مونده.بی بی رقیه منتظره باباش بیاد با ناز بغلش بگیره..اما کی رفت دنبالش..اون زجر حروم زاده رو فرستادن دنبالش..که قلبش از سنگ بود...گفت: هممون رو آوراه کردی کجا بودی؟ موی دختر بچه رو گرفت کشون کشون برد..*
هی گفتم بهش میام میام میام
موهامو نکش میام میام میام
از مردِ مست بدم میاد
از زجرِ پست بدم میاد
از اونی که سیلی زد و..
دستام و بست بدم میاد
از میخونه بدم میاد
از ویرونه بدم میاد
از اونکه با خندش مارو
میسوزونه بدم میاد
از جیغ و داد بدم میاد
از زخم حاد بدم میاد
از اون که عمه مو میزد
خیلی زیاد بدم میاد
من از شرور بدم میاد
از حرف زور بدم میاد
از اونکه برد سر تو رو..
توی تنور، بدم میاد
از جام می بدم میاد
از طبل و نی بدم میاد
از اونکه رأس بابامو
زد روی نی بدم میاد
من از سبو بدم میاد
از سُرخْ مو بدم میاد
از اونکه زَد ما رو پیشه
سر عمو، بدم میاد
من از شراب بدم میاد
از تب و تاب بدم میاد
از اونی که سر تو رو..
کرده خضاب بدم میاد
*من از دختر یزید بدممیاد، من سیاه پوشیده بودم اون قرمز ...*
↫
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_حضرت_رقیه_س
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#مدح_امام_رضا__ع
دستم بگیری می شوم آقایِ عالم
دستم نگیری می شوم رسوای عالم
قدری نگاهم کن مگر اوجی بگیرم
طوفی کنم بر گنبدت مولای عالم
آقا بزرگی کن فقط بالا سرم باش
بی تو یقیناً می شوم تنهای عالم
از رافتت هرچه بگویند بیش از آنی
ای هشتمین آئینه ی عظمای عالم
دستِ نوازش می کشی؟آخر یتیمم
ای آنکه مشهوری تو بر بابای عالم
ای ضامنِ آهو نگاهی کن که پستم
دربینِ تحقیرِ خلایق بد شکستم
آقا بلندم کن که خورده بر زمینم
مُهر غلامی خورده مولا بر جبینم
چشم انتظارم لحظه های آخر عمر
تا که قدم رنجه کنی رویت ببینم
هرجا سخن لطف و احسان تو آید
بی اختیار افتاده از پا می نشینم
اصلاً ندیدم رد کنی با دستِ خالی
هر کس نمی گیرد بر حالش دل غمینم
آمیخته با خونِ من عشقت رضا جان
مهرِ تو باشد عشقِ من دنیا و دینم
ای ضامن آهو پناهی ده اسیرم
ای کاش در پایِ ضریحِ تو بمیرم
قربانِ آن گلدسته های باصفایت
آقا بزرگم کرده ای در این سرایت
یاد امیرالمؤمنین کردم دوصد بار
وقتی که چشمم خورد بر ایوان طلایت
یک بذل و بخشش کن که من چیزی ندارم
بازم عطا کن از کرم بر این گدایت
این پنجره فولادِ تو کولاک کرده
باشد حریمِ پنجره دارالشفایت
با تو چه غم دارم از این دور و زمانه
پشتم همیشه باش ای جانم فدایت
ای ضامن آهو دلم را باصفا کن
یک خواهشی دارم نصیبم کربلا کن
شاعر:محسن راحت حق
امام رضا (ع)
مدح
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
نوحه سینه زنی
مناسب برای ختم و ترحیم برادر
ترکی🌴🌴
سبک کوفه راماتم گرفته🌱🌱
یاندیم الله بو محنده
بل سینار قارداش ئولنده
گور تفاقیم نجه برهم اولدی
قارداشیم ئولدی قدیم خم اولدی🌱
بند دوم
تز خزان اولدی بهاری
آغلادوب بو دلفکاری
قالدی عکسی یادگاری
قان اولار قلبیم گورنده
گور تفاقیم نجه برهم اولدی
قارداشیم ئولدی قدیم خم اولدی🌴
بند سوم🌾
خون دل رخساره آخدی
قلبیمی یاندیردی یاخدی
گوز آچوب حسرتله باخدی
گوزلریمه جان وئرنده
گور تفاقیم نجه برهم اولدی
قارداشیم ئولدی قدیم اولدی🌿
بند چهارم🌴🌴
سسلرم یول یولداشیم وای
گور نلر چکدی باشیم وای
گئتدی الدن قارداشیم وای
طاقتیم یوخدور بدنده
گور تفاقیم نجه برهم اولدی
قارداشیم ئولدی قدیم خم اولدی
اجرای سبک
مداح پیرزاده🍀🍀
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
غزل مصیبت امام صادق علیه السلام
غریب مانده ام و با کس آشنا نشدم
شبی نبود که شب گرد کوچه ها نشدم
قسم به قامت همچون کمان مادر خود
شبی نبود که همچون کمان دوتا نشدم
نفس نفس زدم از بس مرا نمانده نفس
تمام دردم و یک لحظه ام دوا نشدم
منی که از همه عالم بلا بگردانم
شبی نبود گرفتار صد بلا نشدم
دو دست بسته من دیده اند و خندیدند
تمام عمر من از دست غم رها نشدم
مرا به مثل علی بین کوچه گرداندند
ولی غریب تر از شاه لافتی نشدم
میان کوچه دگر همسر مرا نزدند
منم که با خبر از کل ماجرا نشدم
شنیده ام که علی روی او عبا انداخت
که گفته است که من آگه از عبا نشدم
علی میان عبا مشت استخوان می دید
چنان گرفته ام از داغ او که وا نشدم
اگر چه این جگر پاره پاره من سوخت
ولیک به مثل شهیدان کربلا نشدم
ز یاد رفتم و اما به یاد گودالم
به مثل جد غریبم جدا جدا نشدم
دوباره سوخت دلم تا مرا کفن کردند
کفن شدم من و محتاج بوریا نشدم
تنم که بود روی خاک برنگرداندند
چو جد خویش دگر ذبح از قفا نشدم
به دست و پا زدنش دست می زدند همه
چرا نمردم از این غم چرا فدا نشدم
شنیده ام که به بازار رفت عمه من
چنان ز غصه فتادم ز پا که پا نشدم
حاج سید محسن حسینی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝