eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
16 عکس
13 ویدیو
95 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امام سجاد(ع) حضرت عباس(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا اَبَا الْحَسَنِ، یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، یَا زَیْنَ الْعابِدِینَ، یَا ابْنَ رَسُولِ، اللّٰهِ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ امام سجاد رو چهل منزل رو شتر برهنه، غل و زنجير به گردنش بستن، اومدن مردم دور و برشون هلهله ميكردن، ميگفتن: اينا خارجي هستن، زخم و زبانشون ميزدند... بميرم برات آقا زين العابدين، بخدا قبرت غريبه، چقدر شما مصيبت ديدي، چقدر زجر كشيدي، ولي صبر كردي به خاطر خدا، همه رو به جان خريدي...*   ♦️من نگویم ظلم برمن کم کنید             ♦️بلکه زنجیرِ مرا محکم کنید ♦️هر چه می خواهید ظلم افزون کنید   ♦️هرچه می خواهید دلم را خون کنید ♦️گاه دامنِ خون به رُخ رنگم زنید          ♦️دسته دسته بر بدن سنگم زنید   ♦️اين من و اين كعب ني، اين پيكرم ♦️اين من و فرقِ پر از خاكسترم ♦️ظلم از اينها بيشتر بر من كنيد      ♦️لیک دستِ عمّه ام را واکنید ♦️عمّه ام چون مادرم زهرا شده          ♦️پشتش از بار مصیبت تا شده   ⬅️اونايي كه رفتيد مدينه، حتما ديديد قبر امام سجاد تو بقيع با خاك يكسانه... امام باقر ميگه: وقتي بابام رو غسل ميدادم، وقتي پيرهنش رو از تنش در آوُردم ديدم هنوز جايِ زنجير بر بدنِ بابام مونده، دلها بسوزه براي امام سجاد هر وقت بچه كوچيك ميديد گريه مي كرد، هر وقت نگاهش به آب مي افتاد گريه مي كرد.. *سهل ساعدي ميگه: به امام سجاد گفتم: آقاجان! من يكي از دوستان شما هستم، آيا امري داريد؟ فرمود: سهل! خدا رحمت كنه بابا ي تو رو، يه قدري پول داري به اين نيزه دارا بدي، اين نيزهارو از جلوي زنها دور كنن، كمتر نامحرم ها به اين زنها نگاه كنن... ميگه: پول دادم به نيزه دارها، سرها رو دور كردن، گفتم: آقاجان! اَمرِ ديگه اي داريد؟ فرمود: قدري پارچه برام تهيه كن، سهل ميگه: يه قدري از عمامه ي خودم پارچه اي بريدم به آقا دادم، آقا گردنشون رو كج كردن، فرمود: اين زنجير رو بلند كن پارچه رو زير زنجير بگذار، اين زنجير رو بلند كردم همچين كه نگاه كردم ديدم خونِ تازه از زيرِ زنجير جاري شد... اما جمله آخرو گریز به روضه آقا اباالفضل و التماس دعا آقا اباالفضل به به شیخ کاظم سبطی، فرمودند هر سواری که میخواد روزمین بیفته اول دستاش رومیذاره با صورت رو زمین نیوفته، من که دست نداشتم بتونم عمود قرار بدم آخ بیمرم آقا با صورت به زمین افتاد 🔸باید به لبم جگر می آمد ،عباس! 🔸در پیش تو عمر سرمی آمد، عباس! 🔸ای کاش که بیش از به زمین افتادن 🔸از چشم تو تیر در می آمد ،عبّاس! 🔸مبهوت شدم توانِ گفتارم نیست 🔸یارایِ سخن ندارم و یارم نیست 🔸ای حرمله این تیرنبوده آخر 🔸یک نیمه ی صورتِ علمدارم نیست با همین تیر،علی اصغر رو ذبح کرد “فَذُبِحَ الطِفلُ مِن الورِید اِلی الورید ، مِن الُذُنِ اِلیَ الاُذُن الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امام حسین (ع) حضرت علی اصغر(ع) بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن     حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یا د ان لحظه ای که اقا ابا عبدالله می فرمودند لا حول ولاقوه الا بلا العلیم  العظیم یعنی بدانید که هنوز من زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد😭 همه  از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند 😭 امدند جلوی ذوالجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه  بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عناب ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه    دیدند😭 ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب  وکودکان پشت سر ذوالجناح  ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است 😭 اما زبان حالی دارد بی بی زینب 🔸گلی گم کردم می جویم او را 🔸به هر گل می رسم می بویم او را 🔸گل من یک نشانی در بدن داشت 🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت ⬅️یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندامامیدونم کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمدند انشاالله حاجت روابشند از همين جا دلت را روانه کن کربلا برای علی اصغر امام حسین ناله بزنید چون با آن دستهای کوچکش خیلی گره های بزرگی رابازمی کنه انشالا به هرنیتی شرکت نموده اید حاجت روا بشیید اما مادرانی که بچه ی کوچک دارید کجای مجلس نشسته ای امروز به یاد مادر علی اصغر ناله بزنید اما ازهمه روضه خوان ، مادر علی اصغره، چه می گفت، عزیزان شما حاضرید کوچکترین خراشی زیر گلو بچه شما باشه اما این جایی روضه را اززبان مادر علی اصغربخوانم لالا لالا لالا لالا، لالای علی اصغر آروم بخواب مادر چه قدر گردن بچه شُله،همچین كه بغلش كنی،سرش میاُفته😭 این قدر با گریه هات من و آتیش نزن مادر لالای علی اصغر تو خیمه ها نمونده، نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام، آروم آروم میمیری حسین.😭 طاقت بیار خدای ما بزرگه ای اصغر آرم بخواب مادر زبونت و دور لبات نچرخون ای مادر لالای علی اصغر لالا می گم بخوابی، تا عموت آب بیاره قول عموت عزیزم، اصلاً نشد نداره الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
Hasan Kateb Karbalaei - Ghadam Ghadam Ba Ye Alam [SevilMusic].mp3
15.45M
(🏴)همراه با مداحی های ویژه پیاده روی👣 اربعین ۱ -قدم قدم با یه علم 🎙کربلایی حسن کاتب ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
انالله.mp3
8.95M
نماهنگ داره خون می‌ ریزه از لابه‌ لای زرهت .... 🎙کربلایی محمدحسین حدادیان ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🩸شتری که دلش به حال اسراءِ آل الله سوخت و به شترهای دیگر می‌گفت: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار بر محمل‌ها کنید... در نقلی آمده است: 🥀 علیا مخدره زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: سر امام سجاد علیه‌السلام بر روی زانوی من بود که دیدم شتران برهنه و بی‌جهاز را برای ما آوردند؛ 🥀 امام زین العابدین علیه‌السلام به من فرمود: عمه‌جان! این شترها را می‌بینید که می‌آورند؟ و آن شتر خاکستری‌رنگ را که از جلوی شتران می‌رود و اشک می‌ریزد، مشاهده می‌کنید؟ 🥀 من گفتم: بله؛ ای نور دیده‌ام. امام فرمود: عمه‌جان! میدانید این شتر چرا گریه می‌کند و به شتران دیگه چه می‌گوید؟من گفتم:ای پسر برادرم!‌ حجت خدا توئی! زبان حیوانات را تو می‌دانی! 🥀 إمام فرمود: ای‌عمه‌جان! این شتر دلش به حال ما سوخته است؛ می‌رود‌ و به شتران دیگر می‌گوید: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار کنید‌‌ و آهسته راه بروید؛ مبادا بچه‌ها را به زمین بزنید و زن‌ها را زجر بدهید. 📚ریاض القدس، ج۲ ص۲۱۰ (نسخه خطی) ✍ای سربریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن پاشو کمک بده که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را نگاه کن با شمر و حرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر! سفرم‌ را نگاه کن رفتم پی لباس تو اما مرا زدند بر روی گونه هام ورم‌ را نگاه کن عباس را بگو که زمین خورد زینیت حالا کبودی کمرم را نگاه کن ای آفتاب کم‌ به تن دلبرم بتاب! ای آفتاب چشم ترم را نگاه کن! چادر نماند تا بکشم روی پیکرت شرمندگی اهل حرم را نگاه کن
🩸مصیبت جانسوز سوارشدن زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر شتر بی جهاز... | وقتی‌که زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرَمانِ من؟! راوی گوید: 📋 ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. 🥀 زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: 📋 سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر می‌کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ 🥀 به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام‌الله‌علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها کسی نماند. 🥀 در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. 🥀 امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند، لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. 📋 فَالْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه ▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... 📋 فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید.پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. 📋 فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه 🥀 زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه می‌کرد و به شمر می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. 🥀 پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهرا علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه‌السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰ ✍ غمی بزرگ در دلم مرا عذاب می‌دهد تورا صدا که می‌زنم، سنان جواب می‌دهد برای بار اول است خود سوار می‌شوم کار رسیده تا کجا ! فضه رکاب می‌دهد مقابل نگاه یک سپاه می‌خورم زمین همینکه شمر ناقه‌ی مرا شتاب می‌دهد آیه‌ی تطهیر! بگو چه خاک بر سرم کنم دهان قاتلان تو بوی شراب می‌دهد شیر درست می‌شود گریه بلند میشود همینکه بر لب خودش رباب آب می‌دهد
Karimi-ShahadatImamSajad1395[03].mp3
6.19M
شهادت امام سجاد علیه السلام سبک زمینه 🎤حاج محمود کریمی متن ✍ کنارِ سجادم بی نفس افتادم بی نفس افتادم مثل داداشم اکبر میرسی بدادم (یه عمر بی تو پلکام از گریه وا نمیشه تا از غمت نمیرم حقش ادا نمیشه)۳ شد هر روز من عاشورا حسین لبیک یا شهید لبیک یا حسین لبیک یا حسین اگر سویی داره چشای گریونم به خدا خیلی خیلی به عمه مدیونم۲ عمه تو شام و کوفه قیامت و نشون داد هر جا نفس نداشتم به من دوباره جون داد زینب زنده کرد عشقو با حسین جان زینبت لببک یا حسین لبیک یا حسین (یه عمره بی تو پلکام از غصه وا نمیشه تا از غمت نمیرم حقش ادا نمیشه)۲ لبیک یا حسین پر از آه نالم پریشونه حالم ۲ این دم آخر انگار کنار گودالم تو دست و پا زدی و زینب تو رو صدا زد هنوز تو زنده بودی دشمن به خیمه ها زد۲ مثل کربلا شد اینجا حسین شاه تشنه لب لبیک یا حسین لبیک یا حسین یه عمره بی تو پلکام از گریه وا نمیشه تا از غمت نمیرم حقش ادا نمیشه لبیک یا حسین ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب جمعه امام حسین (ع) روضه امام سجاد(ع) بسم الله الرحمن الرحیم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ♦️شب جمعه حرمت بوی محرم دارد ♦️بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد ♦️شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم ♦️دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد ♦️مادرت روضه گرفته است برایت آقا ♦️زیر لب زمزمه وای حسینم دارد ♦️بیرق روضه عیان است ز روی گنبد ♦️مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد ♦️گریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاند ♦️روضه آه بُنَیَّ چقدر غم دارد ♦️حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین ♦️هر که آید به حرم نام تو را دم دارد ♦️در هوای لب خشکت به لب آب فرات ♦️چشم هر زائرتان چشمه ی زمزم دارد ♦️عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر ♦️برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد ⬅️شب جمعه است شب زیارتی آقا ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا(س) مهمان امام حسین است امشب بی بی فاطمه زهرا خودش میاد رو سرعزادار حسینش دست میکشه ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسینو قسم بده به پهلوی شکسته مادرش (زهرای مرضیه)انشاء الله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله حالادلت روانه کن کربلا برات روضه بخونم همه اموات کسانی که بین من و شما بودند حالا جایشان خالیست فیض ببرند ⏪اما امان از لحظه ای که حسین تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که اومدن دوره حسینِ زهرا رو گرفتن، خدایا یکی با نیزه میزنه یکی با شمشیر میزنه هر کی وسیله نداشت با سنگ میزد امان‌از دل زینب(این روضه خیلی حق داره عزیزان خودتو ببر یه لحظه کربلا ببین حسین و زینب چی کشیدن)ای وای سنگی بر پیشانیِ مولا اثابت کرد الله اکبر خون جلوی چشمای آقا رو گرفت پیراهن عربی شو بالا گرفت خونه پیشانیشو پاک کنه اما یه وقت تیر سه شعبه ای بر قلبِ آقا زدن ای وای این تیر دیگه امید زینب رو ناامید کرد اما زینب حالا منتظره خدایا چرا دیگه صدای تکبیر برادرم نمیاد الله اکبر کربلا به لرزه در اومده زینب دوید بالای تل زینبه ای وای خدایا آنچه زینب دید هیچ خواهری نبینه یه وقت دید شمر رو سینه ی برادرش نشسته(اونی که کربلا رفته میدونه تلِ زینبیه با حرم زیاد فاصله نیست)بی بی زینب چی کشید خدایا یه وقت دید شمر هر کاری کرد خنجر از جلو گلوی حسین رو نمی برید (وای میدونی چرا؟) آخه جایی که پیغمبر بوسه زده، تا یه لحظه پیش زینب اون جا رو بوسه زده، زهرا بوسه زده یه وقت شمر خدا لعنتش کنه بدن حسین رو برگردوند، سجده بر خاکِ کربلا گذاشت، لحظات آخر میگه دیدم زینب اومد بالای تل زینبیه ، حسین صدا زد زینب برگرد به خیمه نمی تونی ، طاقت نداری این صحنه رو ببینی برو خواهر جون مادر ، نبینی بریدنِ سر بروخواهر جون مادر نبینی خنجر وحنجر برو خواهر ، یه وقت بمیرم زینب دستاش رو رو سرش گذاشت خدا لعنت کنه شمرو با شمشیر سر حسین رو از بدن جدا کرد، آی امان از دل زینب 🔸او می بُرید و من می بریدم 🔸او از حسین سر من از حسین دل 🔸یه وقت دید سری به نیزه بلند است در برابر زینب 🔸خدا کند که نباشد سرِ برادرِ زینب یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضراز این مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه امام سجاد(ع)بهره امواتمان باشه دیگه دلت اینجا نباشه بریم مدینه کنار قبرستان بقیع بنشینیم... برا آقامون امام سجاد زار زار گریه کنیم... وقتی اومدن کنار امام سجاد عرضه داشتند... آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام.. 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ای وای... ای وای. ‌من نمیدونم چی به آقا گذشته 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید 🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید یا صاحب الزمان 🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید 🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید امان از اون شبی که.. ما رو دم دروازه شام نگه داشتند. شهر رو آذین بندی کردن. گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن تا وارد شهر شام شدیم هرکس هر چی بدست داشت. به ما میزد... یکی با سنگ میزد. یکی خاکستر میریخت. یکی خارجی میگفت. ای وای ای وای 🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید 🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید یا صاحب الزمان منو ببخشید... 🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند خدا لعنتشون کنه. 🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید حسین آرام جانم..حسین روح وروانم حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
. 🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عاقبت از راه رسیدش موسم خزان زینب روی نیزه ها نشستی قاریِ قرآن زینب به خدا تموم هستیِ منه این سرِ خونی سهم من بودی ولی حالا توو دست این و اونی برادر جان / زخم سرت رو کاشکه می‌بستم نمی‌رِسه به رأس تو دستم / من این پایینم و تو بالا الهی که / یکی به فکرِ پیکرت باشه خدا نگهدارِ سرت باشه / نَیُفته از نیزه ایشالا تویی ماهِ درخشانم - حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مونسِ نیزه شدی داداش مگه من دل ندارم؟ توی آغوشم بودی ای کاش، مگه من دل ندارم؟ بی قرارم بی پناهم بی کسم ای وای از این دل تا سر زخمیتو دیدم سر زدم به چوب محمل دیدی آخر / پیر شدم از غمت توو این صحرا شدم آواره ی بیابونا / می‌گذره این روزا چقد سخت دیدی آخر / تو رو گرفتن از من ای داداش سرت رو بُردن واسه ی پاداش / نمی‌گذرم از اینا هیچ وخت خزون شد باغ و بُستانم - حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلخوشی واسم نمونده توی این دنیا پس از تو رفتی و دار و ندارم رفته به یغما پس از تو چشم من بارونیه بی تو دلم دریای درده خوب نگاهم کن ببین داغ غمت با من چه کرده حسین من / تمام زندگیم به غارت رفت اهل و عیالت به اسارت رفت / ببین که دیگه نا ندارم حسین من / کمتر روزام و تیره چون شب کن نگاهی ام به سوی زینب کن / شاید یه کم دَووم بیارم شبیهِ موت پریشانم - حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم ۲ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دارم از پیشت میرم دلخسته با چشمای خونبار ای غریب مادرم حسین من خدانگهدار دارم از پیشت میرم با این دلِ خراب حسین جان وعده ی دیدارمون توو مجلس شراب حسین جان تن پاکِت عریان میون قتلگاه مونده این غصه قلب منو سوزونده آخر تو رو کفن نکردن جلو چشمت ریختن روی خاکِ زمین آبو آتیش زدن این دل بی تابو رحمی به حال من نکردن از این غم سینه کردم چاک / سرت بر نی تنِت رو خاک حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی نیزه خوش نشستی ای هِلالِ در خُسوفم با دو دستِ بسته راهیِ به سمت شام و کوفم با تو اومدم ولی با قاتلت از اینجا میرم هرجوری باشه از اینا پیرهنت رو پس می‌گیرم برادر جان خدانگهدارِ تنِ پارَت از این به بعد من شدم آوارت میون این دشت و بیابون برادر جان سپردمت به خاکِ این صحرا به ریگ و رملِ این بیابونا با این غم و دردِ فراوون برات گریون شده افلاک / سرت بر نی تنت رو خاک حسین جانم حسین جانم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سخته واسه خواهر تو طعمِ تلخِ این جدایی جای اینکه توی آغوشم باشی رو نیزه هایی خیر نبینه اونی که نیزه توو حلقومِت فرو کرد هم تو رو هم زندگی خواهرت رو زیرورو کرد  برادر جان پُر از غمه دلم، به جون تو چیکار کنم حالا بدون تو با کاروانی بی علمدار برادر جان اَشکای بی حساب منو کشته بی تابیِ رُباب منو کشته داره می‌میره از غم انگار می‌خونه روضه ی غمناک / سرت بر نی تنت رو خاک حسین جانم حسین جانم ۲ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
. 🏴سبک روضه ای شهادت علیه السلام 🏴بند اول چهل ساله به غما مبتلام،میسوزم که دارم با دعام،میسوزم دعا واسم شده بهونه یاد کرب و بلام،میسوزم داغ هجده عزیزو نصفه روز من تو صحرای کربلا دیدم من شهادت میدم غریب بودن سراشونو رو نیزه ها دیدم کربلارو یادم نرفته عاشورارو یادم نرفته زیر چکمه ی شمر حرومی من بابارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند دوم چهل ساله که منم بی قرار،میبارم مثه ابر بهار،میبارم تا میبینم یه کودکو من به یاد شیرخوار،میبارم میخونم روضه یاد قحط آب چی میشد میرسید یه قطره آب جای آب اون تیر سه شعبه شد چاره ی کار طفلک رباب هنوز اصغر یادم نرفته تیر و حنجر یادم نرفته گلوشو گوش تا گوش برید و تن بی سر یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند سوم چهل ساله که گرفته صدام،گریونم زخمیه دست و پام،گریونم تو اسارت به والله شام سخت گذشته برام،گریونم میکنم گریه یاد شهر شام مارو بردن بین یهودی ها ردمون کردن از تو بازار و اونجا میخندیدن به ما اونا اون روزارو یادم نرفته شامیارو یادم نرفته مارو بردن بزم شراب و نگاهارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
. 🏴سبک یا ایام اسارت آل الله از کربلا تا 🏴بند اول ای جان خواهر،حسین برادر/چرا به روی،نیزه نشستی دارم از این غم،میمیرم آخر/چرا به روی،نیزه نشستی تو رفتیو من خون جگر شدم ای برادر با قاتلِ تو همسفر شدم ای برادر همراه تو با راس تو میام ای برادر بالای نی قرآن بخون برام ای برادر سالار زینب غمخوار زینب ای یار زینب دلدار زینب اخا یا مظلوم 🏴بند دوم تو که نخواستی،قلبم بِرَنجه/چرا به روی،نیزه نشستی حالا ببین که،میشم شکنجه/چرا به روی،نیزه نشستی پشت سرت،منو به زور،میارن برادر برای معجر من نقشه دارن برادر با حرف بد،مشت و لگد،منو میدن آزار با دسته بسته بردنم منو بین اغیار سالار زینب غمخوار زینب ای یار زینب دلدار زینب اخا یا مظلوم 🏴بند سوم بُردی توون و،صبر و قرارم/چرا به روی،نیزه نشستی میخنده دشمن،به حال زارم/چرا به روی،نیزه نشستی از دشمنت من تازیانه خوردم برادر از کربلا تا کوفه جان سپردم برادر مثل سرت من هم سرم شکسته برادر خون روی پیشانیِ من نشسته برادر سالار زینب غمخوار زینب ای یار زینب دلدار زینب اخا یا مظلوم ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
زمزمه_مگه میشه گریه نکنم.mp3
2.3M
. 🏴سبک یا روضه ای به بهانه ی شهادت جانسوز علیه السلام مگه میشه گریه نکنم مگه میشه حالم بد نشه اونا جلو چشمم بریدن آخه سر بابامو مگه میشه آروم بگیرم مگه میشه حالم خوب بشه آخه جلو چشمم دزدیدن انگشتر بابامو مگه میشه ضجه نزنم نمیشه که من عذاب نکشم آخه جلو چشم من زدن رو نیزه سرهارو مگه میشه مضطرب نشم مگه میشه غصه نخورم آخه میدیدم که میزنن سیلی دخترارو 🕯🕯🕯🕯 مگه میشه از شام بلا بگن و من آزرده نشم آخه مارو بردن اونجا از بین یهودی ها مگه میشه از خرابه ها بگن و من افسرده نشم نمیشه که از یاد ببرم رقیه رو اونجا مگه میشه دردام کم بشه نمیشه که زخمام خوب بشه هنوزم از اونروزا رو تن کبودی رو دارم مگه میشه خون نبارم و نمیشه طاقت بیارم و آخه چجوری بگم من از شامیا بیزارم ۱۴۰۳/۰۴/۲۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
. |⇦•شاهد مقتل همه... علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ آنقدر داغ بود از تب که آب اگر بود بر لبش می‌سوخت احتیاجی نبود بر آتش خیمه هم داشت از تبش می‌سوخت درد را چاره‌ای اگر بکند چه کند با غمِ پریشانیش نیست آبی که دستمالی خیس بگذارند روی پیشانیش خویش را می‌خورَد ، ندارد جان قوَتی نیست جز تقّلا حیف یک به یک می‌روند یاران و چاره‌ای نیست جز تماشا حیف بارها شد به دست بی جانش پرده‌ی خیمه را به بالا زد شاهدِ مقتل همه ، هربار به سرِ خویش دستِ خود را زد دید از خمیه روی یک نقطه لشکری را که بی هوا می‌ریخت دید در بین راه تا به حرم چقدر اکبر از عبا می‌ریخت بین بستر نشست در خیمه زد به سر با دو دست در خیمه تا صدای برادرش آمد کمرِ او شکست در خیمه باز هم پرده را کناری زد قاسمش بود و سنگ باران بود یک یتیم و هزارها می‌دید لحظه‌ی پایکوبیِ سواران بود ناله‌ی دختران به او فهماند دستهایی میان راه اُفتاد دید از خیمه خواهرش غَش کرد مادری بینِ خیمه‌گاه اُفتاد پرده را زد کنار و گفت: ای وای حرمله آمده گلو بزند او خجالت کشید وقتی دید پدرش رفته است رو بزند بی برادر شدن چه حسی داشت کمرش را دو مرتبه خَم کرد تشنه‌ای بود یک سپاهی که هرچه آورده بود دَرهَم کرد چند باری فقط برای وداع پدرش بوسه‌اش زد و برگشت دید در قتلگاه خولی را سمت گودال آمد و برگشت او گرفت از عصا که برخیزد تا پدر تکیه داد بر نیزه او زمین خورد تا حسین اُفتاد داد می‌زد بجای سرنیزه گرد و خاکی بلند شد فهمید آخرش شمر با سنان آمد غم ناموس دارد او یعنی عمه‌اش هم نفس زنان آمد عمه فریاد می‌زند که نزن چکمه بردار، احترامش کن چقدر طول میدهی نامرد زیر و رویش نکن تمامش کن : حسن لطفی *خواهر که رسید توی گودال، چشماش رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن...چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...* دارن زنده زنده ترا دفن میکنند برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند *اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید... آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
30569-attachment-shahadat_emam_sajad_hoseyni_2.mp3
3.19M
|⇦•شاهد مقتل همه ... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج سید مهدی حسینی
4_5960860474462441699.mp3
1.61M
. لحظه های آخرم ، یاد داغ کربلام گاهی یاد مقتل و ، گاهی یاد شهر شام از یادم نمی ره اون ، گودال و مصیبتاش دیدم تشنه کُشتنش ، بابامو توو ازدحام ای وای ای وای حسین چل ساله برا غم ، بابام خون شده چشام چل ساله که روز و شب ،مرگم رو همش میخام پیش چشم من سر ، بابام و بریدن و دیدم توی قتلگاه ، جسمش رو دریدن و ای وای ای وای حسین دیدم راس بی سر و ، روی خاک قتلگا دیدم با چشه خودم ، بابام و به زیر پا داره روضه های غم ، توو یادم مرور میشه خاطرات من همه ، زخم دود و آتیشه ای وای ای وای حسین با سنگا سرم شکست ، توی کوچه های شام همراهه مخدرات ، رفتیم بین ازدهام خندیدن به حال ما ، یک عده حرومیا جونم روی لب رسید ، توی مجلس حرام ای وای حسین از یادم نمیره که ، زد با چوب خیزرون بابای منو یزید ، میزد خیلی بی امون کابوسه غمای شام ، دائم پیش چشممه ما رو عده ای با دست ، میدادن همش نشون ای وای ای وای حسین ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_5958530811186647417.mp3
927.1K
. ای یوسف من/ کو پیروهنت افتاده رو خاک/ اعضای تنت تو دست سنان/ افتاده سرت خون می چکه از/ چشمای ترت هتک حرمت به همه قافله شد جلو چشمام چه قدر هلهله شد روی نیزه سر تو رفت کوفه خواهرت همسفر حرمله شد (وای من وای من ای حسین۴) ای شاه غریب/ ای شیب خضیب کشته شده ای/ با طرز عجیب دور از وطنی/صد پاره تنی شُهره شده ای/ به بی کفنی عده ای زدن تو رو با شمشیر عده ای با سنگ و چوب و با تیر عده ی زیادی هم با نیزه کشتنت با سختی با هر تقدیر (وای من وای من ای حسین۴) وای از شبای/ سردِ اسیری دل خون شدم‌ از / دردِِ اسیری دیگه چی بگم / از رد طناب!؟ از کوفه و از / بازار و شراب کوفیا قلب منو سوزوندن چرا ما رو خارجی می خوندن تو محله‌ی یهودی دیدم ... سر پاکِ تُو رو می چرخوندن (وای من وای من ای حسین۴) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_5920416343689007444.mp3
968.9K
. سلام مادر .... ببین با من چها کردن لب تشنه ... سرم از تن جدا کردن ببین موهام .... پر از خاکستر و خونه سرم اینجاس ... تنم بین بیابونه سلام مادر ... چرا دیر اومدی مادر بگو امشب ... به زینب سرزدی مادر ته گودال ... که غوغا شد کجا بودی سر نعشم .... که دعوا شد کجا بودی ...... سلام مادر ... چرا پر خونِ موی تو سلام مادر ... بریده کی گلوی تو خودم دیدم ... چها بر روزت آوردن به پیش من ... لباس کهنت‌م بردن ته گودال ... برای تو دعا کردم تو دست و پا ... زدی و من نگا کردم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝