eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
10.9هزار دنبال‌کننده
43 عکس
50 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•ایوان نجف، دنیایِ منه... و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین سیب سرخی• 😢😢😢😢 🌷شهیدعباس‌بابایی: ، در اين دنيا چيزی ندارم، هرچه هست از آن توست.خدايا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را قرار بده. | 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•سی سال هرشب روضۀ .. و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام به نفس حاج حسین سازور سی سال هرشب روضۀ زهرا گرفتم شب‌های عمرم را همه احیا گرفتم در بین نخلستان کوفه جا گرفتم شکرخدا که اذن رفتن را گرفتم زهرای من در آسمان‌ها هم خبر شد دیگر زمان دیدنش نزدیک‌تر شد سی سال دست بسته دیدم گریه کردم از این و آن طعنه شنیدم گریه کردم از خانه تا مسجد رسیدم گریه کردم خودرا به سمت در کشیدم گریه کردم تو رفتی و شرمندگی مانده برایم مسمار خیلی روضه‌ها خوانده برایم بهتر که رفتی و عذابم را ندیدی دیگر سلام بی‌جوابم را ندیدی بی خوابیِ دروقت خوابم را ندیدی از خون فرق سر خضابم را ندادی بعد از تو این مردم غرورم را شکستند دربین مسجد پشت برمن می‌نشستند حالا منم با روضه های رفتن تو هستم همیشه در عزای رفتن تو عمرم تماماً سوخت پای رفتن تو هرروز جان دادم برای رفتن تو یک عمر هرشب روضه خوانت می‌شدم من سینه زن قد کمانت می‌شدم من سینه زن قدی که با مسمار خم شد افتاد ما بین در و دیوار خم شد از خانه تا مسجد برای یار خم شد پشت سرم در راه چندین بار خم شد دیدار ما روز دهم پایین گودال دور تنی که رفته با سرنیزه از حال یک عده آوردند بر نیزه سری را یک عده می‌ریزند برهم پیکری را یک عده می‌بندند دست خواهری را یک عده می‌دزدند از سر معجری را زن‌ها به پریشان دم وا غربتایند نامحرمان عازم به سمت خیمه‌هایند شاعر: سیدپوریا هاشمی🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•سی سال هرشب روضۀ .. و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام به نفس حاج حسین سازور با استوری و توئیت مذهبی زدن فقط گوشـیت میره بهشت! یکم به فکر اعمالمون باشیم!! اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالحات.. ❤️ 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•تب گرفته تمامِ جسمِ مرا .. و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی• امشب بریم خونۀ مولا، اما نه بذار بریم دَرِ خونۀ دخترش، آخه امشب علی خونۀدخترش مهمون بوده، هی میدید بابا میره وسط حیاط، هی به آسمون نگاه میکنه، هی زیر لب میگه:" إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون"، هی زیر لب میگه:" دارم میام، دوریمون داره تموم میشه .. اومد وسطِ حیاط، بابا جان! با کی حرف میزنید؟ بابا! یه شب مهمون ما شدی ببین داری چیکار میکنی با دلِ دخترت، بعد از این همه هم که اومدی خونۀ دخترت نمیآیی بشینی؟ چرا اینجوری میکنی بابا؟ فرمود: دخترم! امشب، شبِ وصلِ منِ، دخترم! خیلی دلم برا مادرت تنگ شده .. خداحافظی کرد، راه افتاد، همچین که اومد از در بیرون بره، دید این مرغابی ها دورِ حضرت رو گرفتن، می فهمن امیرالمؤمنین کجا داره میره، خیلی عجیبِ، میگه: امیرالمؤمنین به دخترش سفارش مرغابی ها رو کرد، گفت: اینهارو آب و غذا بهشون بده..."آقاجان! سفارش حیوونا رو میکنی، میشه یه سفارشی مارو هم به دخترت بکنی؟" تا اومد بره این لباس و این عبا گیر افتاد به دستگیره در، حضرت لباس رو از دستگیره در آوُرد شاید اونجا زمین نشست، نمی دونم، یه آهی کشید، چی شده؟ علی نگاهش به در افتاده .. اینجا لباس علی به در گیر کرد، یهو دلش رفت سی سالِ پیش، اون لحظه ای که فاطمه اش پشتِ دَرِ ..* تب گرفته تمامِ جسمِ مرا همه جا را سیاه میبینم کاش زهرا عیادتم بکند او بیاید برای تسکینم گرچه بستند باز میریزد خونِ دل از شکاف زخمِ سَرَم زخم شمشیر قاتل من نیست داغ ناموس مانده بر جگرم دور بستر، حسین هست و حسن جای محسن کنارشان خالیست من که مرد نبردها بودم یک جراحت مرا ز پا انداخت وای از فاطمه که حوریه بود پنجه بر گونه هاش جا انداخت برو قنبر میان هرکوچه بگو از حال و روزِ غمبارم کودکان یتیم کوفی را با خبر کن که کارشان دارم *چیکار داری با یتیم ها؟ همه رو جمع کرد...* این حسین است ، چهره ی او را ای پسربچه ها نگاه کنید سَرِ رخت و لباس او نکند کشمکش بین قتلگاه کنید سنگ از روی بام ها نزنید هر زمان که اسیر آوردید صدقه دست زینبم ندهید کودکانی که شیر آوردید آه و نفرین من به کوفه اگر از سری معجری ربوده شود وسط ازدحام جمعیت نکند دختری ربوده شود صاحبان تنور بعد از این به سَرِ آفتاب رحم کنید اهل کوفه وصیتم این است به عروسم رباب رحم کنید رضا قربانی سید پوریا هاشمی * تو رو خدا ببخشید دیگه، شبِ قدرِ...* نیزه می رفت و بر می گشت چشماش باز و بسته میشد هر کس تویِ مقتل اومد اونقدر میزد خسته میشد زود راحتش کنید، رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید پیراهنش رو نه، میدونید کیِه میخواید هتک حرمتش کنید زود راحتش کنید،نزدیکِ سه ساعتِ توی گودالِ کمتر اذیتش کنید،چشم مادرش خیره سویِ گودالِ *بالحسینِ الهی العفو...* 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•تب گرفته تمامِ جسمِ مرا .. و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی• خبر در مسجد را که پخش کردند اَهالی شهر می‌گفتند: مگر نماز می‌خواند! از ، جایِ و را خیلی خوب عوض کرده بود! 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
بی عِطر یاس، کوچه مُعطر نمی شود بی کیمیای او، مِس ما زَر نمی شود شب های قدر اگرچه که تقدیرِ سال ماست بی گوشه چشم یار، مُقَدَّر نمی شود *شبِ نوزدهم ماهِ رمضان رسید، شبِ لَیلَةُ التَّقدیرِ، بر اساسِ روایاتِ ما، امشب شبِ اندازه گیریِ مقدرات و بررسی امورِ سالِ آینده است،شبِ بیست و یکم،شبِ ثبت و ضبطِ، شبِ بیست و سوم،طبق روایات،شبِ امضایِ امام زمانِ،امشب شبِ مهمی است،امشب خدا به همه مژده داده،«اِبنِ عباس از پیغمبر روایت کرده: خداوند متعال مثلِ امشبی به ملائکه ی خودش امر میکنه، به همراه جبرئیل و میکائیل علیهم السلام از سِدْرَةِ الْمنْتَهی نازل شوند،چهار جا سر بزنن،یکی کنارِ خانه ی خدا،بر بامِ کعبه، مدینه برن کنار قبرِ پیغمبر، برن بیت المقدس و طور سَینا،اما تموم میشه؟نه، روایت میگه: جبرئیل به فرشته ها دستور میده، بر روی زمین پراکنده بشین،ملائکه روی زمین پراکنده میشن،یه جوری که هیچ جایی نمی مونده که مؤمن و مؤمنه ای باشه،مگر اینکه این فرشته ها دورش رو میگیرن،شروع میکنن استغفار کردن،تسبیح کردن...»امشب ما از خدا هم ترمیم گذشته رو میخواهیم و هم ترسیمِ آینده رو...* شب های قدر اگرچه که تقدیرِ سال ماست بی گوشه چشم یار، مُقَدَّر نمی شود بیهوده فیضِ اشک به هرکس نمی دهند بی اِذنِ دوست، دیده ی ما تر نمی شود باید شبیه موج در این راه بشکنی نابرده رنج، گنج مُیَسر نمی شود یا ایها العزیز! خدا را عنایتی بی ذکر نام تو شبِ ما سر نمی شود دنیا اسیر درد و مصیبت شده، بیا حالِ جهان بدونِ تو بهتر نمی شود *ما امشب برا همه ی مَردمِ دنیا دعا می کنیم، غیر از ظالمین و مستکبرین...* امشب بیا به حُرمَت فرقِ شکافته ما را بِخر به خاطر حیدر، نمی شود؟🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
داستان شهادت حضرت علي(ع)⚘⚘⚘ حال امام مؤمنان هر لحظه وخيم و وخيم‌تر مي‌شد. گاهي بي‌حال شده و لحظاتي چشم هاي خدابين او بسته مي‌شد و چون چشم مي‌گشود مي‌فرمود: به سوي رفيق بلند مرتبه كه بهترين جايگاه و نيكوترين منزلگاه امام است مي روم! شب جمعه، بيست و يكم ماه رمضان سال چهل هجري از نيمه گذشته بود. امام (ع) فرزندان، خانواده و بستگان خويش را مي‌ديد كه اطراف بستر او با چشم هاي گريان نظاره‌گر كوچ او به سراي باقي بودند. امام پرهيزگاران هربار كه چشم مي‌گشود آنان را نصيحت مي‌فرمود. به پيروي از امام حسن مجتبي(ع) و امام حسين(ع) سفارش مي‌كرد و فرامين الهي را ياد‌آوري مي‌فرمود. پيشاني مقدسش عرق كرده بود. و لب هاي او به ذكر خدا مترنم بود. لحظه‌‌ي وداع نزديك مي‌شد. پيشواي خدا جويان به امام حسن و حسين(عليهما سلام) فرمود كه او را با حنوط بهشتي غسل داده و با كفن‌هايي كه از بهشت آورده شده بود، كفن كنند. و او را شبانه به محلي در نزديكي كوفه برده و در قبري كه توسط حضرت نوح(ع) براي ايشان آماده شده و پنهاني دفن كنند. چرا كه مي دانست در‌صورت آشكار بودن خوارج و امويان نسبت به جايگاه ايشان اهانت و دست درازي خواهند كرد. لحظاتي بعد امام علي(ع) در سن ۶۳ سالگي به شهادت رسيد و سرور اوصياء پيامبران به ديدار پروردگار متعال شتافت. پيكر مبارك او را همان‌گونه كه فرموده بود شبانه غسل و كفن كردند و امام حسن(ع) درنماز بر او هفت تكبير گفت و فرمود: پس از علي(ع) بر جنازه‌ي هيچ كس هفت تكبير گفته نمي‌شود. آنگاه در حالي كه فرشتگان در حمل پيكر امام(ع) به ياري خانواده و گروه اندك شيعيان راستين ايشان آمده بودند، علي(ع) را شبانه و پيش از طلوع فجر در نزديكي كوفه و مكاني به‌نام «غُري» به‌خاك سپردند. مكاني كه سال‌ها بعد به «نجف اشرف» مشهور شد و به راهنمايي امام صادق(ع) قبر پنهان ايشان آشكار کشتند....التماس دعااا🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•شدی راحت از غصه و درد... و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین سیب سرخی 😢😢😢😢 علی جان! شدی راحت از غصه و درد و غم های دنیا وفایی نکرد این زمونه بهت بعدِ زهرا یامولا! علی جان! شکستن غرورت رو تو کوچه هایِ مدینه زدن زندگیتو بهم از روی بغض و کینه یامولا! جلویِ نگاهِ تو در سوخت، واویلا به همراه مادر پسر سوخت، واویلا چهل تا حرومی شدن رد از رویِ در تویِ شعله ها، بال و پر سوخت، واویلا علی جان! علی یاعلی یاعلی یاعلی جان علی جان علی جان! یه عُمره که سوزونده قلبت رو کابوسِ کوچه غم و غصه هاتُ میگفتی به چاه های کوفه یامولا! علی جان! هنوز بعد سی سال نرفته زیادت چه ها شد شدن حمله ور سمت در، محسنت هم فدا شد واویلا بمیرم برا سوزِ اشکات، یامظلوم نداشت هیچ تسلایی دردات، یامظلوم مغیره تو رو وقتی میدید، می خندید نمک میزدش رویِ زخمات، یامظلوم علی جان! علی یاعلی یاعلی یاعلی جان علی جان علی جان! بافرق شکسته تویِ بسترت نیمه جونی با چشمای تر از عطش داری روضه میخونی یامولا! علی جان! حسین و با لب های تشنه می بُرن سرش رو یه لشکر تو گودال بخون میکِشن پیکرش رو یامولا! تمومِ تنش میشه غارت، واویلا می ریزن برایِ غنیمت، واویلا می مونه حرم بین مُشتی نامحرم رویِ ناقه میرن اسارت، واویلا علی جان! علی یاعلی یاعلی یاعلی جان علی جان علی جان! یه روزی میاد که همین کوفه میشه قیامت به اهل حرم میشه تو کوفه خیلی جسارت واویلا علی جان! بحالِ پریشون و اشکایِ زنها میخندن تویِ کوچه بس کوچه ها راهشون رو می بندن واویلا امان از نگاه های انظار، واویلا عقیله کجا، کوچه بازار، واویلا یه عده حرومی میان و زینب رو با زخم زبون میدن آزار، واویلا حسین جان! سرت رو تویِ قتلگاه نانجیبا بریدن تنت رو یه لشکر با سر نیزه از هم دریدن واویلا حسین جان! دیدم حتی اون کهنه پیراهنت رفت به غارت زدی دست و پا در عوض حرمله کرد اهانت واویلا صدا میزدم مادرم رو، یازهرا! بریدن سَرِ دلبرم رو، یازهرا! گرفت بوی خون دشت و صحرا نامردا زدن حلقه دور و برم رو، یازهرا! حسین جان! با مرکب رسیدن تو گودال تنت زیر و رو شد دیدم نعل تازه زدن، پیکرت پشت و رو شد واویلا حسین جان! غریب کشتنت تویِ گودال، یامظلوم شدی زیرِ پاها لگد مال، یامظلوم سرت رو زدن روی نیزه، یامظلوم چی اومد سرت بینِ جنجال، یا مظلوم🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شدی راحت از غصه و درد... و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین سیب سرخی 😔😢😔😢 از حُرمت و حِرمان دو مقام است یک روزِ مُحرّم نشود این 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•آلوده دامانم، در این که .. با خدا و شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی • 😔😢😔😢😔😢 آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست *هم خودم‌ میدونم‌ .. هم تو‌ میدونی .. هم امام زمانم مطلعِ ..* آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست *من امشب خودم ‌اومدم دارم اعتراف میکنم .. کسی ام زورم‌ نکرده اومدم‌ .. گفتم شاید دیگه نباشم ..* چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت در دست هایِ خالی ام حتی کلافی نیست *هرچی گشتم یه چیزی بیارم هیچی پیدا نکردم .. ولی میخواستم بیام یهو یادم افتاد یه چیزی پیدا کردم با اون امشب اومدم .. اونم تربت حسینِ .. * یک بار شد توبه کنم مردانه برگردم؟! شرمنده ام که توبه ام چون بُشر حافی نیست *بچه ها تورو‌ خدا امشب بیدارشید نه بیداربمونید ..!! امشب خیلیا بیدار میشن ..* هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن یا رب چیزی بگو، بخشیدنِ تنها که کافی نیست *یه حرفی به من بزن یه نشونی به من بده .. من امشب متوجه بشم بیدارشدم و منو بخشیدی ..* سرچشمۀ توحید امیرالمؤمنین باشد این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست تا نور راهم از نجف هست و از ایوانش راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست گفته می آید وقت مرگ و در کنارم هست حق است حیدر، وعده هایش را خلافی نیست لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب.. طوری علی را زد که قادر بر مصافی نیست *بی بی گفت : ابن ملجم! خدا لعنتت کنه ....وقتی اومد ازش سؤال کرد چرا این کار رو کردی و بابامُ زدی؟! ان شالله بابام خوب میشه حسابتُ میرسه .. گفت یه کاری با بابات کردم .. یه جوری زدم دیگه نمیتونه از جا بلند بشه ..* درد علی اما، شکاف سینۀ زهراست زخم سرش اصلا برای او شکافی نیست *سادات منو ببخشن .‌بچه های حضرت زهرا منو ‌حلال کنید ..* یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست *آخه شما با علی کار دارید چرا زنش رو ‌میزنید ؟ شما اومدین علی رو ببرید چرا دارید زنش رو‌ کتک‌ میزنید؟ بابا اشتباهی گرفتید آخه مرد باید با مرد بجنگه، مرد باید با مرد رو به رو بشه .. شما چه مردایی بودید که روی مادرم‌ وایستادید .. چطوری اسم خودتون رو مرد میذارید در حالی که نه یکی نه دوتا چهل نفری ریختید سر مادرمون ...* دور سر حیدر چنان پروانه می چرخید آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟! محمد جواد شیرازی 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•آلوده دامانم، در این که .. با خدا و شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی • 😔😢😔😢😔😢 [آقا سید علی خامنه‌ای❤️] شب قدر، فرصتی برای و عذرخواهی‌ست؛ حال که خدای متعال به من و شما میدان داده که بـه سوی او برگردیـم! طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم .. 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
😔😢😔😢الهی بِعَلیٍ ..| . فرقت شکافت،😢 تا که دلِ کعبه نشکند ..😢 آری که سجده‌گاهِ تو چون قبله‌گاه شد 😔😢😔😢
❣﷽❣ 🖤 💔 💔 💔 🔹امشب بگو که ای خدا 🔶شرمنده تم شرمنده تم 🔹واکن به روی من درو 🔶هر چی باشم من بنده تم ⬅️نمیدونم سال دیگه زنده باشیم یا نه...امشب ان شاالله جوری با خدا حرف بزنیم،، دست خالی از اینحا نریم...بگم یه بار دیگه... 🔹امشب بگو که ای خدا 🔶شرمنده تم شرمنده تم 🔹واکن به روی من درو 🔶هر چی باشم من بنده تم 🔹🔶با ربنا یا ربنا 2 🔹من چی بگم وقتی خودت 🔶داری میبینی حالمو 🔹امشب بیا پاره بکن 🔶پروندهٔ اعمالمو 🔹گریه دوای دردمه 🔶از من نگیر این مرحمو 🔹خیلی خجالت میکشم 🔶از بس شکستم توبه مو ⬅️چقدر گفتم خوب میشم ..میام درِ خونت آدم میشم اما دوباره توبه مو شکستم.. خدایا بندگی نکردم برات...هر وقتم تصمیم گرفتم آدم بشم و. به تو تقرب پیدا کنم...کم آوردم ...توبه مو شکستم.. (یه بیت دیگه بخونم..) 🔹گفتی بیا من اومدم 🔶دیدی چطور زانو زدم 🔹با صد امید و آرزو 🔶خونتو امشب در زدم 🔹🔶یا ربنا یا ربنا2 🔳آقا جان یابن الحسن... ✨شب قدر است و دلها بیقرار است ✨دو دیده منتظر بر روی یار است ✨بیا و از غم جدّت سخن گو (امام زمان) ✨همان که دیده بر او اشکبار است ✨حسینش یک طرف عباس یک سو ✨حسن بر داغ او آیینه دار است (یابن الحسن آقا جان) ⬅️شب قدر رسید...کاری برا خودم نکردم...امشب التماست میکنم...آقا جانم... آقا جان ..امشب قسمت میدم به جد مظلومت علی...دست رد به سینمون نزن.. اما آی مردم...چند شبه صدای مناجات علی تو مسجد کوفه نمیاد... دیگه درو دیوار مسجد کوفه، صدای(( مولای یا مولای)) آقا رو نمیشنوه... ▪️دیگر صدای ناله مولا نیامد ▪️تنهای شهر خویش در صحرا نیامد واویلا 3 ▪️ای نخلها معشوق صحرا را ندیدید ▪️ای چاه ها آیا صدایش را شنیدید ⬅️دیگه چاه کوفه صدای مولا رو نمیشنوه... آخه می اومد سر در چاه میکرد درد دل میکرد... 🔘الا ای چاه یارم را گرفتند 🔘گلم عشقم بهارم را گرفتند ⬅️آی چاه فاطمه مو از من گرفتند..فاطمه مو جلوی چشمام تازیانه زدند... یه بیت دیگه.. 🌱بیمار درد و غم طبیبت را چه کردی 🌱ای پیر نابینا حبیبت را چه کردی ⬅️وقتی حسنین بدن باباشونو غریبانه دفن کردند...دارن برمیگردند ...نیمه های دل شب دیدن از تو خرابه صدای ناله میاد... اومدن دیدن یه پیرمرد نابینا زانوی غم بغل گرفته.... (غربت مولا رو ببین) ⏺سر پیرمرد رو به دامن گرفتن..صدا زدند پیرمرد چی شده تو دل شب داری گریه میکنی.. صدا زد آقا زاده ها..یه آقایی بود هرشب برا من طعام می آورد غذا می آوررد...اما الان دو سه شبه دیگه سراغ من نیومده... ✳️فرج امام زمان ..شفای مریضا ...حاجت حاجتمندا .. اسیران خاک رو مهمون کن... تا نشونی هاشو داد دیدن صدای ناله حسنین بالا رفت... آی پیرمرد...بخدا بابامون علی بود..بابامونو تو محراب مسجد فرقشو شکافتند.. آی علی علی... 💠صدا زد تو رو خدا منو ببرید کنار قبر آقام،، دیگه طاقت ندارم.. آوردنش کنار قبر امیرالمومنین،، خودشو انداخت رو قبر مولا.. این قدر علی علی کرد.. یا زهرا یا زهرا... همونجا کنار قبر مولا از دنیا رفت.. ✴️این یه نابینا بود کنار قبرامیرالمومنین از دنیا رفت..اما یه نابینای دیگه هم جابر بود.. آی حسینیا ..روز اربعین اومد کنار قبر ابی عبدالله...خودشو انداخت رو قبر ارباب... حسین جان پاشو جابر اومده...همونی که وقتی رو دوش پیغمبر بودی شما به من سلام میکردی.. آی حسین جواب سلام منو بده... (دید جواب سلامی نمیاد ) ولویلا .. خودش جواب خودشو داد..صدا زد جابر ..چطور توقع جواب سلام داری..از کسی که میان سر و بدنش جدایی انداختن... ♻️ای حسین... 🔅درشب قدردلم راتوجلا بخش خدا 🔅قلب آلوده من را تو صفا بخش خدا 🔅کاش امشب بشود عاقبتم ختم بخیر 🔅زین سبب از کَرمت کرببلا بخش خدا 🔰با همه وجود ..شهدا رو مهمون کن..فرج امام زمان عج..شفای همه مریضا.. سه مرتبه صدا بزن یا حسین...
خدا آفریده، مرا تا... سینه_زنی و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی علی علی علی علی مولا... خدا آفریده، مرا تا بمیرم بسوزم بسازم، وَ اِلا بمیرم نه اینکه بمیرم، برای غریبه به راهِ تَوَلایِ مولا بمیرم علی علی علی علی... خدا آفریده، که دیوانه گردم زسوزِ شررهایِ لیلا بمیرم زهی افتخار و سعادت اگر که به پیشِ قدم هایِ زهرا بمیرم علی علی علی علی... خوشم که بمیرم، به پایِ امیرم کَرَم کن که با مرگِ زیبا بمیرم دلِ از مِهرِ خوبانِ عالم نگیرم به جز نام پاکان دگر دَم نگیرم علی علی علی علی همه گفتن: عَلیٌّ بَشَرٌ کَیْفَ بَشَر و علی گفت: که زَهرا بَشَرٌ كُفوُ عَلَى علی علی علی علی... کسیت زهرا همه گفتند همانندِ علی و علی کسیت همانی که ندارد بدلی و خدا گفت: هوادارِ علی تا ابدم و خداگفت: هوادارِ علی از ازلی بعدِ هر ذکرِ دعا، فاطمه نجوا می کرد بِعَلِیٍّ بِعَلِیٍّ بِعَلِیٍّ بِعَلِی علی علی علی علی... عُمری پدرم گفت: که فرزندِ خلف باش یعنی که فقط بنده ی سلطانِ نجف باش خورشیدِ شده آئینه گردانِ جمالش خوردن ملائک همگی غبطه به حالش گشتم بخدا نیست کسی مثل و مثلالش کس نیست به جز فاطمه با حیدر و اولاد با آلِ علی هر که در افتاد ور افتاد علی علی علی علی... آنکه مستور به قرآن کریم است علی است آنکه در جَنَّة وَ النّار قسیم است علی است آنکه مُهرِ صَدَقَ اللَّهُ الْعَظِيمَ است علی است پدر هرکه در این شهر یتیم است علی است پدر ما همه اصلاً پدرِ خاک علی است اصلاً آن کعبه که خورد است تنش چاک علی است علی علی علی علی...🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•خدا آفریده، مرا تا... و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی 🌷: ما اگر بتوانیم کسی را کنیم هنر کرده‌ایم. | 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•آه ای نفس بمان... و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی• آه ای نفس بمان، در سینۀ علی تا کم شود غمِ، دیرینۀ علی آندم که ناله ام، در چاه می رود آهِ من از زمین، تا ماه می رود می سوزم من عُمرم را به داغِ زهرا خون شد فرقم از فراقِ زهرا خون شد از هجران می بارم دل تنگِ دیدارم ای جان زتن برو، دنبالِ فاطمه یادم نمی رود، احوالِ فاطمه آتش زبانه زد، در جانِ دلبرم می زد نفس نفس، در خانه همسرم کوهِ صبرم، اما قامتم شکسته دیدن زهرا پشتِ در نشسته دیدن یاسِ من پرپر شد زینب بی مادر شد حالا که در برم، تنها نشسته ای من سر شکسته تو، پهلو شکسته ای باید دعا کنیم، چون بعدِ کربلا صد باره می شود، این کوفه بی حیا زینب تنها بینِ خنده های کوفه بینِ، سنگِ بچه های کوفه 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⇦•آه ای نفس بمان... و توسل به امیرالمومنین ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی• [آقا سید علی خامنه‌ای❤️] یکی از ابزارهای توسل و به پروردگار در ماه مبارک و شب های قدر به ارواح مطهر است ... 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
⇦•مراسم احیا..شب یچبیت ویکم قسمت_اول توسل و مراسم قرآن 😔😢😔😢😔😢 قرآن هاتون رو باز کنید اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ* قرآن هارو بذارید روی سر، هر کسی تو حالِ خودش باشه*اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ* ابی عبدالله روایت میکنه، میگه: جدم رسول الله رو می دیدم چه جوری دَرِ خونۀ خدا تضرع میکنه، گریه میکنه، میگه: پیغمبر اینقدر دستش رو بالا می آوُرد، یه جوری ناله میزد، مثل فقیری که برا گرسنگیش داره طلب میکنه... اُم سلمه میگه: اومدم تویِ خونه دیدم پیغمبر نشسته، تویِ دلِ سحر، دستش رو آوُرده بالا، داره ناله میزنه، اشک میریزه به پهنایِ صورت، اومدم توی اتاق منم شروع کردم گریه کردن، پیغمبر صدایِ گریه ی من رو شنید، گفت: اُم السلمه چی شده؟ چرا گریه میکنی؟ گفتم: آقا! شما که پیغمبرِ خدایید اینجوری دارید گریه می کنید، ما چیکار کنیم؟ فرمود: اُم السلمه! چرا گریه نکنم، وقتی میدونم خدا یه لحظه ازم چشم برداره مثل یونس که خدا یه لحظه به خودش واگذارش کرد، رفت تو دلِ ماهی... قرآن ها رو بذارید رویِ سر، خدایا! ببین کی اومده دَرِ خونه ات، یه سال دور بودم ازت، یه سالِ از این قرآنی که رویِ سرم هست دور بودم، حالا پیدام شده...* _ ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ .. _ ده مرتبه:الهی! بمُحَمَّدٍ .. _ میخوام اسمِ مولام رو ببرم، امشب شبِ شهادتشِ، دیگه این لحظه ها رمقی نداشت، دیگه رنگش زرد شده بود، دیگه نمی تونست حرف بزنه، مثلِ روزایِ آخرِ مادر، اما خدارو شکر خیلی ها اومدن عیادتِ علی، بچه های کوفه اومدن شیر آوُردن، بمیرم برا اون خانومی که هیچ کس نیومد عیادتش... چرا یه نفر اومد عیادت، سلمان اومد، گفت: سلمان! تو هم به ما سر نمیزنی؟ باشه...گفت: بی بی جان! حالتون خوب نبود نیومدم، نمیخواستم مزاحم بشم، گفت: سلمان! تو هم انگار مارو یادت رفته... سلمان سئوال کرد: بی بی جان! حالتون چطوره؟ گفت: سلمان! شب ها از دردِ پهلو خوابم نمی بره...یه چیزِ دیگه ای هم گفت، گفت: سلمان! علیم خیلی غریبِ... این آقایی که الان میخواهیم اسمش رو ببریم خیلی غریبه، میگه: دیدم پیغمبر توی مسجد نشسته داره خدارو به علی قسم میده، خدایا! بحقِ علی، بحقِ علی...جلویِ همه، امیرالمؤمنین سئوال کرد: آقا جان! شما پیغمبر خدایید، چرا به اسمِ من خدارو قسم میدید؟ پیغمبر فرمود: علی جان! محبوب تر از تو پیشِ خدا پیدا نمیشه..."محبوبِ خدا بودی اینجوری زدنت؟" الهی!بعَلِیٍّ .. _ الهی بفاطِمَهَ ... _ میخوای اسمِ اون کسی رو ببری که تویِ کوچه ها مادرش رو از رویِ زمین بلند کرد، خاکایِ چادرِ مادرش رو تکوند، می گفت: مادر پاشو، پاشو...بلند شو نامحرما دارن نگاه میکنن... الهی! بالْحَسَنِ بن علیٍ .. _ اسم ارباب رو میخواهیم ببریم، نوکر ادب میکنه وقتی میخواد اسمِ اربابش رو ببره...ابی عبدالله تا اومد بالا سَرِ عباسش، روایت میگه: داد میزد، گریه میکرد، قبلش به همه ی اهلِ خیمه ها گفته بود، بلند بلند گریه نکنید، ولی خودش تا اومد بالا سَرِ عباس داد میزد گریه می کرد، ناله میزد میگفت: عباس!، عباس!... صداش رو زینب شنید، گفت: حسین جان! تو خودت میگی گریه نکنید، حالا بلند بلند داری گریه میکنی؟ گفت: زینب جان! آخه من دیدم دستاش رو قطع کردن، پاهاش رو بریدن، چشمش رو دریدن، قلبش رو زدن، برا همین ناله میزنم... اینجا ابی عبدالله ناله میزد، یه جایی هم مدینه داداشش توی کوچه وقتی تابوتِ مادرشون رو بلند کردن، علی گفت: بچه ها بلند بلند گریه نکنید، اما حسن بلند گریه می کرد، می گفت: مادر! مادر!... حسن جان! چرا گریه میکنی؟ گفت: حسین جان! من چیزی دیدم که تو ندیدی، همین جا دیدم مادرم افتاد، با دست دنبال من میگشت...* الهی! بالْحُسَیْنِ .. _ الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ .. _ بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. _ الهی! بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ..
قسمت_پایانی توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده شب_بیست_و_یکم ماه مبارک رمضان 😔😢😔😢😔😢 یا باب الحوائج!...خیلی گرفتاری ها زیاد شده، خیلی ها نگران دینِ بچه هاشونن، خیلی ها سفارش میکنن دعاشون کنیم، خوب امشب خودت به باب الحوائج بگو... یا باب الحوائج! امشب میشه واسطه ی ما هم بشی؟... الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. _ خدارو شکر یه آقایی داریم پیشِ خودمونِ، کیف میکنیم امام رضا داریم... حرفِ من حرفِ دلایِ بی کَسه یه امام رضا دارم برام بسه میدونم صدام به آقام میرسه یه امام رضا دارم واسم بسه الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .. _ الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی .. _ الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .. _ روایت میگه: قیامت بی بیِ دو عالم، وقتی وارد میشه، ندایی از طرفِ خدا میاد: " اُدْخُلنی جَنَّتي" برو بهشت، بی بی حرکت میکنه به طرفِ بهشت، تو دهنۀ بهشت می ایسته، قدم از قدم بر نمیداره، پشتِ سر رو هی نگاه مینه...خداوند میگه: چی شده حبیبۀ من!؟ تو همه کارۀ محشری، بهشت رو آذین بستن، چرا وارد نمیشی؟ یهو بی بی می فرمایند: خدایا! یه عده ای تو دنیا برا حسینم گریه کردن، برا حسنم اشک ریختن، برا همسرم، برا اولادم گریه کردن، میشه اینهارو قبل از من واردِ بهشت کنی؟... حالا با گریه و حالِ خوشت بگو:...* الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ .. _ حالا رسیدیم به اسمِ صاحبمون، آقاجان! کاش می دونستم کجایی.... میخانه دگر جای منه بی سر و پا نیست بگذار به پشت دَرِ میخانه بمیرم ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم ای کاش که من خاکِ سر راه تو باشم هر کس به کسی نازد من به تو نازم ای کاش که جان بر سر کوی تو ببازم *امشب امام زمانت داره دعات میکنه، اما ما خیلی به امام زمانمون ظلم کردیم، سید بن طاووس میگه:مشرف شدم سردابِ مقدس، همچین که واردِ سرداب مقدس شدم، صدایی به گوشم رسید آشنا، دیدم داره دعا میکنه، خوب گوش دادم دیدم صدایِ امام زمانِ، گوش دادم ببینم چی داره دعا میکنه، دیدم داره قسم میده: خدایا! بحقِ منِ امام زمان، این شیعیانِ مارو ببخش، خدایا! اینها بواسطه ی محبتِ ما خطاهایی کردن، اینها رو ببخش، اینها کسی به غیر ما ندارن.... یا صاحب الزمان! امشب کجایی؟ کربلایی؟ نجفی؟ هر جا هستید برا ما هم دعا کنید، خدا خودش فرمود: از زبونِ کسی که گناه نکرده دعا کنید دعا مستجاب میشه، چه بهتر اززبان شما برا ما دعا بشه... ده مرتبه: الهی بالْحُجَّةِ .. - "اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن. صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا..." - "دعای فرجِ امام زمان رو هم بخونیم، ان شاءالله این بلاها و گرفتاری ها از همه ی شیعیانِ امیرالمؤمنین دفع بشه..."إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ. یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ."
درد...میکند این روزها تمام تنم درد می کند مانند فاطمه بدنم درد می کند گفتم حسین بر کفنم جوشنی نوشت در دست بی کفن کفنم درد می کند زین خجلتی که می کشم از شیر خوردنم در پیش زینبم دهنم درد می کند من اهل یثربم دلم آنجاست زیر خاک بیچاره دل که در وطنم درد می کند زهرای سوخته به تن من حلول کرد باور کنید پیروهنم درد می کند یا زینبی که می کشم از دست کوفیان چون سنگ خورده ها دهنم درد می کند محمد سهرابی
تا که از تیغ شرربار علی را کشتند هاتفی زد به فلک جار علی را کشتند لرزه بر پیکر ارکان هدایت افتاد ناله زد گنبد دوار علی را کشتند گاه با طعنه گهی زخم زبان گه دشنام به یکی روز دو صدبار علی را کشتند بعد زهرا دل او خانه درد و غم بود باغم و غصه بسیار علی را کشتند مسجد کوفه نشد قتلگه شیر خدا که میان در ودیوار علی را کشتند در همان روز که در کوچه زدند زهرا را به خدا حیدر کرار علی را کشتند ابن ملجم نبود قاتل حیدر،به خدا قنفذ و ثانی خونخوار علی را کشتند با غلافی که سیه بازوی زهرا کردند با همان ضربه مسمار علی راکشتند حسین میرزایی
افتاده بين بستري آتش گرفته با آتش غم حيدري آتش گرفته بعد از علي دانست تنها چاه كوفه راز قديمي پري آتش گرفته باور نمي كردند مردم تا به امشب افتادن نام آوري آتش گرفته زينب كنار بستر او هل كرده افتاده ياد مادري آتش گرفته ديدند در چشمان حيدر حلقه مي زد اشك وصال همسري آتش گرفته پايان قصه مي رسد با فرق خوني ساقي كنار كوثري آتش گرفته مرهم ندارد زخم او ، جز چادري كه خاكي شده پشت دري آتش گرفته راز مگويش با حسين ، عباس ، زينب حاكي شد از برگ و بري آتش گرفته راز مگويي كه در آن يك خيمه بود و در بين خيمه خواهري آتش گرفته اي ابرهاي كربلا باران بباريد روي زمين موي سري آتش گرفته كار از هجوم آتش و دامن گذشته انگار پاي دختري آتش گرفته با جيغ يك كودك سريعا عمه فهميد در پشت خيمه معجري آتش گرفته هي بوسه بر ميداشت لبهاي كبودي از پاره هاي هنجري آتش گرفته مسعود اصلانی
بابا اتاق پر شده از بوی مادرم وقتش رسیده پر بکشی سوی مادر دیگر خجل نباش تو از روی مادرم فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم از پشت در دوباره تو را می زند صدا تا که به دست تو بدهد محسن تو را ... سی سال در نبودن مادر شکسته ای پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای در کوفه های درد مکرر شکسته ای از مردم و نبودن باور شکسته ای گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر ... یادت که هست مادر ما قد خمیده بود یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود یادت که هست محسن خود را ندیده بود یادت که هست غنچه خود را نچیده بود آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد موی منم شبیه تو بابا سپیده شد ... مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد مرهم برای این دل پرپر بیاورد تا خار را زدیده تو در بیاورد حرفی بزن که مونس تو مادر آمده حالا که استخوان زگلویت در آمده ... بابا بگو به مادرم از غصه های من از کوفه های بعد تو و ماجرای من از بی حسین گشتن من از عزای من از کوفه گردی من و از کربلای من بابا بگو که زینب خود را دعا کند بعد از حسین زود مرا هم صدا کند ... مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد گریه برای گودی یک قتلگاه کرد پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد وشمر جالس ... نفس مادرم گرفت سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت رحمان نوازنی
توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام ویژۀ شب های قدر اجرا شده شب_بیست_و_سوم ماه مبارک رمضان *شبِ بیست و سومِ ماهِ مبارک رمضان رسید، شبِ حضرتِ زهراسلام الله علیها، باطنِ لیلۀ قدر، یازهرا!...* امشب به علی منو ببخش یارب! ما عاشقای قدیم آقاییم ما هرچی باشه علی رو دوست داریم ما هرچی باشه یتیمِ آقاییم ما سینه زنِ غمِ حسینش هستیم با اینکه گناهای زیادی داریم هر وقت که میگن حسین، ما میسوزیم هر وقت که میگن حسین، ما می‌باریم یا رب!تو ببخش ما رو، به علی امشب به حسین امشب یا رب،اربعین امسال، راهی کن ما رو به غمِ زینب یا رب، بعلی العفو... ای کوفه‌ی نامردِ علی نشناس! با بچه‌های علی مدارا کن شاید یه روزی بشن تک و تنها رحمی به پریشونی دلها کن اون روز اگه معجری نبود رو سرها غیرت کن و چشماتو ببند ای کوفه دیدی اگه گریه هاشونو تویِ کوچه مردی کن و بی صدا بخند ای کوفه ای وای، از سَرِ رویِ، نیزه‌ها ای وای کربلا ای وای ای وای،از تماشای، کوفیا ای وای کربلا ای وای حیدر، یا علی مولا... دنبال کسی تو کوفه می‌گردم میگن روی شونه ش نون و خرما بود میگن که شبا میون اشک و آه بر روی لبش: "کجایی زهرا؟" بود میگن که طناب به دور دستش بستن میگن که میون شعله ها خونه ش سوخت تا چادر خاکیو میدید میگفت: آه هر لحظه نگاهشو به دیوار می‌دوخت ای وای، میرسه انگار، از در و دیوار صدای زهرا ای وای،هنوزم هرشب، نگرانِ میشه برای زهرا زهرا، هستیِ مولا... شد پهلویِ زهرا قاتلِ حیدر آه از دلِ بی قرار و پر صبرش از اون شبی که فاطمه رفت، جون داد وقتی که لحد گذاشت روی قبرش *امیرالمؤمنین اون لحظه ای که بی بی رو دفن کردن، دست هارو علی به هم زد،" فَلَمَّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ، وَ أَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَى خَدَّيْه" علی اونجا شروع کرد های های گریه کردن، با پیغمبر حرف زد: "قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي" صبرِ علی کم شده،" وَ رَقَّ عَنها تَجَلُّدي، فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ، بَعدَکَ يَا رَسُولَ اللَّه" این حرفارو که زد، بعد گفت: " يَا رَسُولَ اللَّه! سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا" چقدر زود بینِ من و زهرا جدایی افتاد،" لَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَة" نگفت: امانت رو برگردوندم، عرضه داشت: امانت برگردونده شد.." وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، وَ اخْتُلِسَتِ‏ الزَّهْرَاء" یعنی زهرا رو به زور از من جدا کردن...نمیدونم علی چه جور بچه هاش رو از کنار قبر بلند کرد؟حسنم دیگه گریه نکن، حسینم به خاطرِ بابا دیگه اشک نریز...این بچه هارو بلند کرد، غریبانه، تو دلِ شب، راهِ خونه رو در پیش گرفت، وقتی به کوچه ی بنی هاشم رسید، چه حالی پیدا کرد علی؟...* شد پهلویِ زهرا قاتلِ حیدر آه از دلِ بی قرار و پر صبرش از اون شبی که فاطمه رفت، جون داد وقتی که لحد گذاشت روی قبرش یادش نمیره توی حیاط خونه هی آب روُون میریخت رو جسم زهرا *آخه روایته علی غسل میداد، اسماء آب می ریخت...* یادش نمیره توی حیاط خونه هی آب روُون میریخت رو جسم زهرا بغض علی رو میشکنه زخم بازو بغض علی رو میشکنه اسمِ زهرا ای وای، میرسه انگار، از در و دیوار صدایِ زهرا ای وای، هنوزم هرشب، نگران میشه برایِ زهرا رضا یزدانی
👆👆👇👇 آروم آروم، اسما بریز آب رَوُون یه طور بریز نشکنه این برگِ خزون پهلو کبود، صورت کبود، بازو کبود پس بگو از من چرا، رو گرفته بود؟ فاطمه ام، قسم می‌دم تو رو این سفرُ، با مرتضی برو یه گوشه ای با گریه زینبت بغل گرفته چادرو ای دنیا، علی بی زهرا، غریبه.. *حالا بریم کربلا؟ شب قدرِ، شبِ زیارتیِ ابی عبدالله...* لالا لالا، یکم دیگه دَوُوم بیار یه کم دیگه دندون روی جگر بذار مشک و یکی بُرده که بر می گرده زود وقتی می رفت همش به فکر خیمه بود نده با اشک، زندگی مو به باد آب می رسه، اگه خدا بخواد عمو رسید، کنار علقمه صدای تکبیرش میاد لالائی، عموش رفته آب بیاره... لالا لالا، منو نکن خونه خراب چیزی نمونده عمو جون بیاره آب بابات رفته به یاری آب آورش داره میاد! چرا خمیده کمرش؟ علیم داره، میزنه دست و پا بچم داره، میمیره ای خدا ببین هنوز به سمت علقمه ست نگاهِ مضطرِ بابا لالائی، الهی بارون بباره... لالا لالا، مادرِ تو بشه فدات خون می بارن فرشته ها با گریه هات سوخته دلم رو نفسایِ داغ تو آهی بکش شاید که بارون بگیره خدا تو رو، نمی بره زِ یاد خونده برات، بابا "و إن یَکاد" الهی که، سپیدیِ گلوت به چشمِ حرمله نیاد لالائی، عموش رفته آب بیاره... *اومد مقابل برادر ایستاد، گفت: یا اباعبدالله!" قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِين" دیگه سینه ام تنگی میکنه، بذار برم میدان انتقام بگیرم، یه عُمری مشقِ جنگ کرده بود برای این لحظه خودش رو آماده کرده بود، منتظرِ این صحنه بود، وقتی شهدای کربلا دون دونه می رفتن جلوی لشکر می ایستادن، با خودش میگفت: نوبتِ منم میشه، تا خواست بره میدان، آقا ابی عبدالله فرمود: "یا أَخِی! فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ" شما نمیخواد بری میدان، شما برو آب بیار، بعد امام حسین فرمود:" یا أَخِی أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی وَ إِذَا مَضَیْتَ تَفَرَّقَ عَسْکَرِی " داری میری برو، ولی تو پرچم دارِ من هستی، اگه تو بری لشکرم از هم میپاشه..." مشک رو برداشت" فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ العَطَشَ اَلعَطَشَ" صدای بچه ها می اومد، هی میگفتن:آب،آب، تشنگی مارو کشت...رفت میدان، جنگِ نمایانی کرد،" وَ رَمَوُهُ بِالنِبَالِ فَكَشَفَهُم" او را تير باران می کردند ولى او لشكرِ دشمن رو شكافت" فَدَخَلَ المَاء" بدون اینکه اهمیت بده به این چهارهزار موکلِ آب، رفت داخلِ آب، مشک رو پر کرد، بعد دستهارو برد زیرِ آب، آب رو بالا آورد" ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَين وَ أَهلِ بَيتِهِ فَرَمَى المَاء " یادش افتاد برادرش تشنه است، آب رو رویِ آب ریخت، اومد بیرون از آب، اول دستِ راستش رو زدن، مشک رو به دستِ چپ گرفت، بعد دستِ چپش رو زدن" فَاَخَذَ القِربَةَ بِأَسنَانِه" این مشک رو به دندان گرفت،" فَأَصَابَ القِربَةَ وَ أَريِقَ مَاؤَهُا" تیری به مشک خورد، آبِ مشک ریخت" وَقَفَ الْعَباس مُتِحَیِّرا" متحیر ایستاد، چه کنم؟ دست که ندارم... تیری به چشمانِ مبارکش خورد، عمود آهن به سرش خورد، با صورت رویِ زمین افتاد، صدا زد:" یا اَخا! اَدرک اَخاک" داداش! بیا به دادم برس، امام حسین آمد،" فَلَمّا رَآهُ الحُسَينُ عليه السلام مَصروعاً عَلى شَطِّ الفُراتِ، بَكى" اول که دید داداشش افتاده گریه کرد، دید برادرش دست که نداره، تیر که به چشماش زدن، صدا زد:" الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي" کمرم شکست، راهِ چاره ام کم شد، اول سعی کرد این بدن رو جمع کنه، عباس صدا زد: میخوای با من چکار کنی، من رو خیمه ها نبری...شروع کرد حسین با برادر حرف زدن:...* دستم رو میگیرم به پهلو راه میرم من اونچه نباید عاقبت دیدی سرم اومد تا که نشستم پیش تو انگار حس کردم یک لحظه بوی مادرم اومد دیدی بهت گفتم کبوده صورتِ مادر؟ دیدی بهت گفتم که خیلی سخت راه میره دیدی چقد سخته ببینی مادرت هربار دستش رو به پهلوش میگیره؟ دریا توو دستاته برادر ممنون دستاتم علمدار چشمات پر از خون شد عزیزم دلتنگِ چشماتم علمدار