eitaa logo
نوای مقتل
4.4هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
6.4هزار ویدیو
339 فایل
کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5893522259208831077.mp3
10.04M
زمینه ترکی اجرا:حاج مهدی رسولی گتدون سن سیز ئولرم زهرا دای سنسیز من گولمرم زهرا بالا لاریمی گوتورم من مدینه دن گدرم زهرا بو شهریده قالامرم یاراما دوز ویریلار حیدریوه گولولر سنه سیلی ویرانلار (خانم حیالی خانم-خانم وفالی خانم) ای مردم قلب علی خونه حال این روزام پریشونه دیگه بی زهرا میشم امشب اشک چشمام مثل بارونه خانم خونمون رفت با اشک بی امون رفت شبونه روی دشونه ام بانوی بی نشون رفت (خانم حیالی خانم-خانم وفالی خانم) رفتی دست حق نگه دارت سر شدن روزای دشوارت مهمون پیغمبری امشب ما هم میمونیم عزا دارت دل شکسته داریم چشمای خسته داریم خاطره های تلخ از دستای بسته داریم (خانم حیالی خانم-خانم وفالی خانم) حاج مهدی رسولی ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ @Navaymagtal
4_422275948977586450.mp3
9.52M
خادم اهل بیت 🌺: جواد مقدم ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ @Navaymagtal
خادم اهل بیت 🌺: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *روضه_فاطمیه* *«امان از شعله وای مادر»* امان از شعله وای مادر امان از دیوار وای از در گرفته آتش جان حیدر مدینه چها کردی با جان زهرا امان از خنده از تماشا از آن مسمارِ بی مدارا مدینه می خندند به اشک من و داغ و روی زردم همانها که هر شب دعاشان کردم پر از آه و دردم... پر از آه و دردم... به دست بسته دیدم ابوتراب به پیش چشمم شد از خجالت آب گره به کارش افتاده با طناب (مولاحیدر... زهرا فدای تو) من و اشکِ غربت من چه کردی با قامت من چه کردی با صورت من مدینه غم حیدر کی گذارد؟ که چشمانم خون نبارد که یاری جز من ندارد مدینه افتاده چرا تازیانه به دست و پایم فدای علی هستی و دنیایم علی کن دعایم ...علی کن دعایم بگو بدانند زهرا فدای توست همه وجودم در زیر پای توست عبادت حق تنها ولای توست (مولاحیدر... زهرا فدای تو) *🖊️شاعر: رضا یزدانی* ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ @Navaymagtal
4_5884453852375157354.mp3
3.02M
خادم اهل بیت 🌺: 😭 حاج میثم مطیعی ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ @Navaymagtal
‬‏◼️ حکایت جانسوز "بیت الاحزان" فاطمه زهرا سلام الله علیها... ◼️ اصحاب سقیفه، بی رحمی را به کجا رسانند ؟! پیرمرد های مدینه و همسایه های خانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام گرد هم آمدند، به حضور امیرالمؤمنین علی علیه السّلام مشرف شدند و گفتند: «یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می‌کند، هیچ کدام از ما شب در رختخواب به خواب نمی رویم. روزها هم بر مشغله و کسب معاش آرام و قرار نداریم. ما از تو تقاضا می‌کنیم که فاطمه علیهاالسلام یا شب‌ها گریه کند یا روزها. » حضرت امیر علیه السلام فرمود: «اشکالی ندارد. » وقتی علی علیه السّلام به سراغ فاطمه اطهر علیهاالسلام رفت، دید که گریه آن بانوی معظمه دمی آرام نمی گیرد و تسلیت گویی به او ثمری ندارد. هنگامی که چشم آن بانو به حضرت امیر علیه السلام افتاد، لحظه ای آرام شد. علی علیه السّلام به وی فرمود: «ای دختر پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم! پیرمرد های مدینه از من خواسته اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز. » فاطمه اطهر علیها السّلام فرمود: «یا اباالحسن! من چندان در میان این مردم نمی مانم. به زودی از میان این مردم می‌روم. یا علی! به خدا قسم من شب و روز می‌گریم تا اینکه به پدرم ملحق شوم. » حضرت امیر علیه السلام فرمود: «ای دختر رسول خدا! تو صاحب اختیاری ، هر چه می‌خواهی همان را انجام بده . » از آن به بعد، موقعی که صبح می‌شد، فاطمه اطهر، دست حسن و حسینش را می‌گرفت و از مدینه خارج می‌شد و در نزدیکی بقیع و قبور شهدا، مشغول گریه می شد. و إذا وهجتها الشمس تفيّأت بظلّ‌ أراكة هناك؛فبلغ ذلك الرجلين فقطعاها ▪️و وقتی که نزدیک ظهر شده و آفتاب سوزان می شد، به سایه درختی که در آن جا بود، پناه می بردند و آن جا می گریستند. اما وقتی که خبر آن درخت خشکیده و گریه کردن های فاطمه زهرا و حسنینش علیهم السلام به گوش عمر و ابوبکر رسید، آن دو آمدند و آن درخت خشکیده را نیز قطع کردند. فلما خرجت في اليوم الثاني رأت الأراكة قد قطعت،فجلست تبكي ذلك اليوم في الشمس ▪️روز دوم که فاطمه زهرا همراه حسنینش علیهم السلام آمدند، دیدند که آن درخت را قطع کردند. پس در آن روز نشستند و زیر آفتاب سوزان گریه کردند. نزدیک غروب وقتی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام به دنبال آن ها آمد و حال آن ها را دید،نگاه بی رمقی به طرف آسمان انداخت و فرمود : اللهم أنت شاهد كل نجوى و موضع كل شكوى؛اللهم إنك ترى ما يفعل بآل نبيك و صفيك. ▪️خدايا تو شاهد هر نجوایی و شنونده هر شکوایی.... خدا تو خوب می بینی که با عترت رسولت، این قوم چه می‌کنند.... ثم صنع ظلالا من جريد النخل و سمّاه ب‍‌«بيت الأحزان».فجعلت تخرج إليه.فاتفق المنافقون و هدّموه،فجعلت تخرج إلى مقابر الشهداء و تبكي . ▪️سپس امیرالمومنین علیه السلام از آن به بعد با چوبه نخلی یک سایبانی برای آن ها درست کرد تا زیر سایه آن گریه کنند و نام آن را " *بیت الاحزان* " گذاشت. اما باز منافقین دست به دست هم دادند و آن را نیز خراب کردند. دگر از آن روز به بعد، فاطمه زهرا سلام الله علیها همراه حسنینش بر سر قبور شهدا در بقیع می رفت و در آن جا تا شب گریه و زاری می‌کرد. و وقتی که شب فرا می‌رسید، حضرت امیر علیه السلام می‌آمد و فاطمه اطهر سلام الله علیها را به منزل خود باز می‌گرداند. 📚الزهراء عليها السّلام في السنة و التاريخ و الأدب:ص ٥٤٢ 📚 مجالس الاحزان في احوال فاطمه( نسخه خطی) 📚بحارالانوار ج ۴٣ص١٧۴(با کمی اختلاف)
4_5960928390780290224.mp3
2.3M
حضرت زهرا امام حسن مجتبی علیه السلام حاج حیدر خمسه ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ @Navaymagtal
روضه حضرت رقیه گریز به حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀🥀🥀🥀😭😭 توی دنیا بی بابا زنده بودن جا نداره  الهی نباشه دختری که بابا نداره عمه جان بابای من که این جوری نبوده،دخترم منم تو گودال می گفتم:أأنت اَخی؟ گوینده باید توکلش به خدا،توسلش به معصومین،تمسکش به قرآن باشه. یقین داشته باشه اگه روزی براش نوشتند،حضرت زهرا سلام الله علیها سهمش رو نگه داشته.صد نفر می خونند، یه دفعه می بینی تو اگه حواست جمع باشه،به تو که میرسه،یه خط،یه نیم بیت، یه مصرع میگی، چراغ دل ها روشنتر میشه،شعله ور میشه زخانه ها همه بوی طعام می آمد  ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم دخترم بریم بابا،مادرم برات سفره انداخته،مادرم فاطمه چشم براه توست. این زبانحال گفتن منه:تو که سیلی می خوردی مادرم آه میکشید. مادرم سیلی خورد جدم آه کشید. یا اباعبدالله جون بچه ات مارو رها نکن.آقا جان ببخش مارو دل عشقات رو خون کردیم امروز،آخه اینها دیونه ی شما هستند،نمیشه کم براشون بذاریم.قربونت برم آقاجان. به قصد شستن خون از رخ تو میگریم  ولی چه سود مرا هر دو دیده خونبار است بابا همیشه برا راهب دعا میکنم،بالاخره تو این سفر یه نفر پیدا شد. گرد و خاکی از صورتت پاک کرد.بعضی شهرها،بعضی جاها از روی نیزه سرت رو نشونه میگرفتند. یا عقب رو سنگ باران سرت طفلان نبینند  یا جلو رو تا که سیلی خوردن طفلان نبینی الهی اگه بابات زنده است،خدا سایه اش رو از رو سرت کم نکنه،دعای بابا یه چیز دیگه است. بابا دعا کن من هم زودتر به علی اصغر برسم.بابا به من نگو بر زن جهاد نیست.اگه قرار نیست زن ها شهید بشن،چرا مادرت هیجده سالگی شهید شد. وای مادرم،مادرم،مادرم یه وقت آدم تو یه حال معمولی سیلی میزنه،یه وقت یه راهی رفته، میگه اگه من بهش برسم من میدونم و این.اومد تو مسجد گفتند:نبودی قباله رو گرفت. رفت. گفت:این چه کاری بود کردی؟ علی پول تو دستش باشه ما شکست میخوریم. سریع اومد راه زهرا رو بست. حالا کینه داره: اَحْقادًا بَدْرِیَّهً وَ خَیْبَرِیَّهً وَ حُنَیْنِیَّهً. فاطمه کجا بودی؟ حقم رو گرفتم.قباله رو بده.نمی دم. قاپ زد. آب دهان ریخت رو قباله. پاره پاره کرد. بی بی فرمود:خدا شکمت رو پاره کنه. بعضی خیال میکنند ما میگیم سیلی. یه دونه زد. با دو دست از دو طرف…. علامه ی امینی رحمه الله علیه میگه: حورای ِ انسیه.یعنی  اینقدر خداوند به این حورای  انسیه لطافت داده، برگ گل به صورتش میخورد جا می نداخت. گوشه ی چشم تو چرا شد کبود؟ فاطمه جان مگر علی مرده بود؟ این مال مادر. اما دختر چی؟  زخانه ها همه بوی طعام می آمد  ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم سوء تغذیه یکی از بلاهایی که به سر بچه میاره اینه، میبینی گریه اش که میگیره، یه دفعه نفس بند میآد. میگن ریسه میره. دکتر می بری میگه این کلسیم بدنش کم شده،خوب بهش غذا ندادید. باید بهش برسید.بچه سر رو دید ریسه رفت. دیدید بچه وقتی ریسه میره، هی تکونش میدن،هی فوت میکنند تو صورتش اکسیژن برسه، اول گفتند : ان شاء الله مثل همیشه دوباره نفس میکشه، دیدند نه ، نفس بر نگشت. ناخن ها سیاه شد. چشم ها رفت. چنان ضرب دست عدو سخت بود  که دندان شیری ِ دختر شکست ***************
◼️ وقتی که فاطمه زهرا سلام الله علیها از بلال می‌خواهد تا دوباره اذان بگوید... درد و جراحات ، فاطمه زهرا سلام الله علیها را ساعت به ساعت رنج می داد و چون درد حضرت شدید میشد، غش می کردند. روزی پیغام برای بلال فرستادند تا اذان بگوید تا بدین وسیله روزگار حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله به یاد آورد. بلال مدتی بود که اذان گفتن را ترک کرده بود ولی با اصرار فاطمه زهرا سلام الله علیها آمد که اذان بگوید. فاطمه زهرا سلام الله علیها رو به طرف فضة نمود و فرمود : مادامی که بلال، اذان می گوید بستر مرا کنار درب خانه ببر تا صدای بلال را خوب بشنوم. لأنها لم تكن تقوّي على حمل الفراش ذلك؛أن ضلعا من أضلاعها قد كسر ▪️حضرت این درخواست را از فضة نمود چون از آن جا که استخوانی از پهلویش شکسته شده بود، توانایی آن را نداشت که خودش بسترش را جابجا کند. بلال اذان را ‌شروع کرد و وقتی که گفت :الله اکبر؛ حضرت ناله ای زد و آهی از دل برآورد. و وقتی که به ‌"اشهد ان محمد رسول الله" رسید، فاطمه زهرا سلام الله علیها فریاد زد : پدر جان! ای رسول خدا! اسمت را بر مناره ها می آورند ولی جسمت بین خاک است. ثم وقعت على الأرض مغشيا عليها.ركض الحسنان و قالا:يا بلال! اقطع الأذان،لقد أغمي على أمّنا. ▪️سپس حضرت روی زمین افتاده و از هوش رفتند. امام حسن و امام حسین علیهما السلام چون حال مادرشان را دیدند، رفتند و به بلال گفتند :دگر اذان را قطع کن که مادرمان از هوش رفت. 📚 اعلموا اَنّی فاطمة ج١٠ص۶۶٩
◼️ فرازی از یکی از زیارت نامه های جامعه ، که عباراتی لطیف و نغز نسبت به صدیقه کبری علیها السلام در آن وارد شده است... در یکی از زیارتنامه های جامعه (غیر از آن زیارت جامعه معروفه) که از امام هادی علیه السلام به دست ما رسیده، اینگونه وارد شده است : ... اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ الزَّهْرَاءِ ابْنَةِ الرَّسُولِ أُمِّ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَارِثَةِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ وَ قَرِینَةِ خَیْرِ الْأَوْصِیَاءِ الْقَادِمَةِ عَلَیْکَ مُتَأَلِّمَةً مِنْ مُصَابِهَا بِأَبِیهَا مُتَظَلِّمَةً مِمَّا حَلَّ بِهَا مِنْ غَاصِبِیهَا، سَاخِطَةً عَلَی أُمَّةٍ لَمْ تَرْعَ حَقَّکَ فِی نُصْرَتِهَا، بِدَلِیلِ دَفْنِهَا لَیْلًا فِی حُفْرَتِهَا، الْمُغْتَصَبَةِ حَقُّهَا وَ الْمُغَصَّصَةِ بِرِیقِهَا صَلَاةً لَا غَایَةَ لِأَمَدِهَا وَ لَا نِهَایَةَ لِمَدَدِهَا وَ لَا انْقِضَاءَ لِعَدَدِهَا. 🔹 ترجمه: خدایا، و بر بتول، آن بانوی پاکیزه، زهرا دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، مادر امامان هدایتگر، سرور زنان جهانیان، وارث برترین پیامبران، و همسر برترین جانشینان، شتافته به سوی تو با حالت اندوهبار از آنچه به پدرش رسید، و دادخواه از آنچه از سوی غصب کنندگان حقش به او رسید، خشمگین بر امتی که در یاری او، حق تو را رعایت نکردند، به دلیل اینکه شبانه او را در قبر دفن کردند، همان کسی که حقش مورد غصب واقع شد، و آب دهانش را از روی غصه فرو میبرد، درودی بفرست که نه پایانی برای امتدادش باشد، و نه نهایتی برای دوامش، و نه تمام شدنی برای شمارش آن. 📚 مصباح الزّائر ص٢۵٠ 📚بحارالانوار ج ٩٩ص١٨٠ 👌این زیارتنامه ، از حیث فصاحت ادبی و سنگینیِ معارفی که در آن وارد شده از زیارات کم نظیر مأثوره از اهلبیت علیهم السلام است؛که سزاوار است تشنگان معارف ناب اهلبیت علیهم السلام و اهل تحقيق، از آن غفلت نورزند. علیها السلام در آن وارد شده است...
🏴شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) 🏴غزل :مصیبت حضرت زهرا از زبان حضرت علے علیه السلام ✍شاعر:حسین ایمانے ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پایِ من ایستاده‌اے بانو نذرِ من کرده‌اے پَر و پهلو بی‌قرارم نکن قرارِ علی پیشِ حیدر نگیر دیگر رو ذوالفقارم به رویِ دیوار و... چادرِ خاکیِ تو سِرِّ مَگو قاتلِ جانِ من شده بستر قاتلِ دخترت عیادتِ او...؟! ... او که بعد از عیادتَت می‌گفت به همه رفتنی‌ست با اَبرو تو نگفتے ولے علے فهمید که ندارد دو دیده دیگر سوء نیمه‌شب می‌پرد حسن از خواب پیشِ من می‌زند بغل زانو می‌زند ناله... العجل مهدی پا به کوچه که می‌گذارد او
توسلی به فاطمه زهرا (س)   صفای خانه ام دیگر به خانه بر نمی گردد                         پرستوی سفرکرده به لانه برنمی گردد کسی از سینه سوزان خبر دیگر نمی گیرد                     دگر در دانه هایم را کسی در بر نمیگیرد فلک تنهایی ام دیدی ولی تنها ترم کردی                      گرفتی شمع بزمم را چرا خاکسترم کردی بنال ای بلبل بیدل به یاد گلعذار من                              که گلچین برد از باغم گل هجده بهار من  💔💔💔💔
خورشید دلبرنده و دلجو ظهور کن شد بی‌تو روزگار ، سیه‌رو ظهور کن شد فاطمیّه ، باز عزادار گشته‌ای آقای من! به خاطر بانو ظهور کن یا صاحب الزّمان! چه بگویم ز مادرت سوگند به شکستنِ پهلو ظهور کن بعد از هجوم ،در دل آن کوچه ، فاطمه مجروح گشت بین هیاهو ظهور کن یابن الحسن! به خاطر آن سینه‌ی جریح یا منتقم! به سرخیِ بازو ظهور کن شد صورتش کبود به‌دست عدو ؛ شها! از داغ گوشواره و ابرو ظهور کن هجده بهار روی زمین بود مادرت از حُزن کوچ زودِ پرستو ظهور کن در هُرم شعله ، پشت در و بین بسترش کرده طلب ظهور تو را او ظهور کن محمدعلی نوری ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈ @Navaymagtal