1. تهیه انواع محصولات فرهنگی (سی دی، کتاب و...) با محوریت نماز، بهخصوص اگر همراه با هنر باشد، می¬تواند گامی برای دعوت به نماز به شمار آيد.
بیان و جمعآوری خاطراتی از نمازگزاران واقعی، که لازم است برای این منظور کتاب¬هایی به رشته تحرير درآيد.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 129)
1. برای دعوت به نماز میتوان از راه موقوفات نیز وارد شد. در استان فارس و شهرستان استهبان، درختان زیادی از بادام و گردو وقف شده تا محصول آن در مساجد به بچه¬های مسجد داده شود.
در مراسمات محرم و عاشورا، از نقش و سهم اطعام¬های بسیار گسترده نباید غافل شد. در رمضان هم از نقش سفرههای افطاری نباید غفلت کرد.
ما باید برای دعوت به نماز، مردم را به نذر کردن برای نماز، وقف نماز و تشویق نماز، راهنمایی کنیم؛ زیرا نماز «بِرّ» است و اینگونه کمک¬ها نوعی تعاون بر «بِرّ» میباشد که قرآن میفرماید: «تَعاوَنوا عَلَی البِرّ ». (مائده: 2)
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 137)
1. در مناطقی مسجدهای بسیار گرانقیمت ساخته میشود، ولی همین که به مناطق محروم می¬رسیم، گفته می¬شود بودجه و بانی نیست. ساخت مساجد کوچک ولی محکم، متعدد و در دسترس که بسیاری از آنها با یک بانی ساخته میشود و رنگ مردمی آن پر رنگ است، بسیار مفيدتر است از مساجد مجلل و پرهزینه که ساخت آن سالها طول می¬کشد.
البته ممکن است بانیان آن مساجد اشرافی به نام شعائر دینی کار خود را درست بدانند، ولی فراموش نکنیم که قرآن کریم میفرماید: اسرافکاران کار خود را زیبا میپندارند. «كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ». (یونس: 12)
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 194)
1. پارک ماشین و موتور و وسایل دستی در کنار مساجد، نیاز به برنامهریزی عملیاتی دارد. و همچنین گاهی اطفالی که به همراه والدین هستند، مانع اقامه نماز می¬شوند. در اینگونه موارد باید برای دعوت به نماز مکانهایی شبیه مهد کودک در کنار مساجد وجود داشته باشد تا افراد، کودک خود را به آنجا بسپرند و با آرامش نماز بخوانند، دغدغههای کفش و وسایل دستی نمازگزاران باید برطرف شود.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 189)
1. اگر در مدرسهای مدیر، معلم و مربیان با هم، شاگردان را به نماز دعوت کنند، یعنی صدای دعوت به نماز از حلقوم دبیر ریاضی و دبیر ورزش و مربیان با هم برخاسته شود، و نیز اگر در جامعه آحاد مختلف جامعه با زبانها و بیانهای مختلف به دعوت و ترویج نماز بپردازند اثر قابل توجهی خواهد داشت.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 198)
1. برای تربیت امام جماعت باید حوزهها در کنار درسهای رسمی، دوره¬های مهارتی را آموزش دهند.
یکی از راه¬های دعوت به نماز تشکیل گروه¬های یاوران نماز است. می¬شود در هر منطقه¬ای افراد فعال نماز، شناسایی شده و در گردهمایی¬هایی آموزش ببینند و به وسيلة آنها دیگران را به نماز دعوت کنیم، به ويژه اگر این یاوران افراد باسواد و محبوب و خوشبیان و با حوصله باشند.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 198)
1. صدا و سیما میتواند از نمازهای ویژهای که شهيدان محراب، جبهه، اسيران در زندانها و اردوگاهها اقامه کردهاند، فیلم بسازد و میتواند فرازهایی از وصیتنامه شهدا درباره نماز را در چند لحظه بخواند.
سیره پیامبر این بود که بزرگان هر گروه و قومی را احترام میکرد؛ «َ يُكْرِمُ كَرِيمَ كُلِّ قَوْم». (مكارم الأخلاق، ص14)
اگر در میدان فوتبال نماز جماعت بزرگان ورزش فوتبال را نشان دهند، در دعوت مردم به نماز مفیدتر از آن است که نماز جماعت معمولی را نشان دهند. واقعیت این است که پخش نمازهای تکراری برای دعوت به نماز جاذبه لازم را ندارد.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 195)
عبادت چيست؟
عبادت، هدف آفرينش ماست. قرآن مى فرمايد: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «سوره ذاريات، آيه 56»
كارهايى را كه انجام مى دهيم، اگر براى رضاى خدا باشد، عبادت است؛ گرچه مانند كسب و كار، تحصيل علم، ازدواج و يا خدمت به مردم، براى رفع نيازهاى خود يا جامعه باشد.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 14)
هدف انبیا ؛ ایجاد روح پرستش یا اصلاح پرستش
فطرت آنست كه زمان و مكان، جنس و نژاد، سنّ و سال در آن تأثيرى ندارد و هر انسانى از آن جهت كه انسان است آن را دارا مى باشد.
قديمى ترين، زيباترين و محكمترين آثار ساختمانىِ بشر، مربوط به معبدها، مسجدها، بتكده ها و آتشكده هاست و این نشانه فطری بودن روح پرستش در انسان است.
البتّه در شكل و نوع پرستشها تفاوتهاى زيادى ديده مى شود. يكى تفاوت در معبودها كه از پرستشِ سنگ و چوب و بتها گرفته تا خداى عزيز، و يكى در شكل و شيوه عبادت كه از رقص و پايكوبى گرفته تا عميقترين و لطيفترين مناجاتهاى اولياى خدا تغيير مى كند.
هدف انبيا نيز ايجاد روح پرستش در انسان نبوده، بلكه اصلاح پرستش در مورد شخص معبود و شكل عبادت بوده است.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 15)
فطرت و عبادت
خداوند حكيم هر ميل و غريزهاى را در فطرت انسان قرار داده، وسيله ارضاء و تأمين آن را نيز در خارج ايجاد كرده است. اگر تشنگى در انسان پيدا مى شود، آب آفريده و اگر گرسنگى هست، غذا نيز هست. اگر غريزه جنسى در انسان قرار داده، براى او همسر خلق كرده و اگر قوّه شامّه آفريد، بوئيدنىها را نيز آفريد.
يكى از احساسات عميق انسان ميل به بىنهايت، عشق به كمال و علاقه به بقاست و رابطه با خداوند و پرستش او، تأمين كننده اين تمايلات فطرى است.
نماز و عبادت، رابطه انسان با سرچشمه كمالات، انس با محبوب واقعى و پناهندگى به قدرت بىنهايت است.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 16)
ريشه پرستش
كيست كه خداوند را با اوصاف و كمالاتِ بى پايانش بشناسد، اما سر تسليم و خضوع فرو نياورد؟ قرآن از طريق داستانها و تاريخها، نشانه هايى از قدرت و عظمت او را براى ما بيان مى دارد.
مى فرمايد: خداوند به مريمِ بىهمسر فرزند داد. رود نيل را براى موسى شكافت و فرعون را در آن غرق كرد. انبيا را با دست خالى بر ابرقدرتهاى زمان خود پيروز كرد و بينى طاغوتها را به خاك ماليد. اوست كه شما را از خاكِ بى جان آفريد و مرگ و حيات و عزّت و ذلّتِ شما بدست اوست.
كيست كه ضعف و ناتوانى و جهل و محدوديت خود و خطرات و حوادثِ پيشبينى شده و نشده را درك كند، ولى احساس نياز به قدرت نجات دهندهاى نكند و سر تسليم خم نكند؟
قرآن در لابلاى آيات، ضعف انسان را به او گوشزد مى كند و مى گويد: تو هنگام تولّد هيچ نمى دانستى و هيچ آگاهى نداشتى، يكپارچه ضعف بودى، چنانكه پس از قدرت هم باز رو به ضعف مى روى. تو هر لحظه مورد تهديد انواع خطرات هستى.
توجه به قدرت خداوند و ضعف انسان او را از غفلت در می آورد و غرورش را می شكند و به عبادت و تذلّل در برابر آفريدگار وا می دارد.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 17)
زیاده روی در عبادت ممنوع
عبادت، غذاى روح است. غذاى زياد خوردن كارساز نيست، غذاى مفيد خوردن مهّم است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به جابربن عبداللّه انصارى فرمود: «انَّ هذَا الدّينَ لَمَتينٌ فَاوْغِل فيهِ بِرِفْقٍ وَلا تُبَغِّضُ الى نَفْسِك عِبادَةَ اللَّهِ» « بحار، ج 71، ص 212»
همانا دين خدا استوار است، پس نسبت به آن مدارا كن (و زمانى كه آمادگى روحى ندارى عبادت را بر خود تحميل نكن) كه عبادت در نزد تو مبغوض شود.
در حديث ديگرى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى خوانيم: «طُوبى لِمَنْ عَشِقَ الْعِبادَةَ وَ عانَقَها» « بحار، ج 71، ص 212» خوشا به حال كسى كه به عبادت عشق ورزد و آن را همچون محبوبى در بر گيرد.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 20)
ميانهروى در عبادت
به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خبر دادند كه گروهى از امّت تو بخاطر عبادت، همسر و فرزند را رها كرده و به مسجد آمدهاند. پيامبر فرياد برآورد كه اين راه و روش من نيست، من خودم با همسرم زندگى مى كنم و در منزل ساكنم، هر كس غير از اين عمل كند از من نيست. « كافى، ج 5، ص 496»
امام صادق عليه السلام داستانِ مسلمانى را نقل مى كند كه همسايه مسيحى داشت و مسلمان شد. اين مسلمان هنگام سحر او را بيدار كرد و به مسجد آورد و به او گفت: نماز شب بخوان تا صبح شود. هنگام صبح گفت: نماز صبح بجاى آور و پس از آن تا طلوع آفتاب دعا بخوان. سپس تا وقت نماز ظهر قرآن بخوان و بدين گونه يك شبانه روز او را با نماز و قرآن و دعا پر كرد. مسيحى كه به خانه بازگشت، دست از اسلام برداشت و ديگر پاى به مسجد نگذاشت. «سيرى در سيره نبوى، ص 213» آرى زيادهروى در عبادت، مردم را فرارى مى دهد.
در روايات مى خوانيم: «انَّ لِلْقُلُوبِ اقْبالًا وَادْباراً» « بحار، ج 78، ص 357» روح انسان، علاقه و فرار دارد. هرگاه رو مى كند و بهرهگيرى كنيد و هرگاه آمادگى ندارد به او فشار نياوريد كه ناخودآگاه عكس العمل منفى نشان مى دهد.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 21)
فایده عبادت
عبادت، وسيله دريافت امدادها و الطاف الهى است.
«وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ» « سوره حجر، آيه 99» آن قدر عبادت كن تا به درجه يقين برسى.
حضرت موسى براى دريافت كتاب آسمانى تورات، چهل شبانه روز در كوه طور به عبادت و مناجات پرداخت و پيامبر گرامى اسلام براى دريافت وحى مدّتهاى طولانى در غار حرا به عبادت مشغول بود.
در روايات آمده است: «مَنْ اخْلَصَ الْعِبادَة لِلّهِ ارْبَعينَ صَباحاً ظَهَرتْ يَنابيعُ الْحِكْمةَ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ» «بحار، ج 53، ص 326» هر كس چهل شبانه روز تمام كارهايش رنگ عبادت و خلوص داشته باشد، خداوند چشمه هاى حكمت را از قلبش بر زبانش جارى مى سازد.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 26)
فلسفه عبادت در قرآن
1. یاد خدا
قرآن فلسفه نماز را ياد خدا مى داند؛ «أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِكْرِى» «سوره طه، آيه 14» و ذكر خدا را مايه آرامش دلها؛ «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «سوره رعد، آيه 28» و نتيجه آرامش دل را پرواز به ملكوت. «يَآ أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى رَبِّك» «سوره فجر، آيه 27 و 28»
2. تشکر از خداوند
«اعْبدوُا رَبَّكُمْ الَّذى خَلَقكُم» «سوره نساء، آيه 1» پرستش كنيد پروردگارتان را كه شما را آفريد. «فَلْيَعْبُدُواْ رَبَّ هذَا الْبَيْتِ الَّذِى أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَءَامَنَهُم مِّنْ خَوْفِ» «سوره قريش، آيه 3 و 4» پس پروردگار اين خانه (كعبه) را پرستش كنند كه آنان را از گرسنگى و ناامنى نجات داد.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 27)
نماز در كلام امیرالمؤمنین عليه السلام
«انَّ اللَّهَ جَعَلَ الذّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَالْوَقَرَة وَ تُبْصِرُ بِه بَعْدَ العَشوة» «نهجالبلاغه، خطبه 222» خداوند ذكر و يادش را صيقل روحها قرار داد تا گوشهاى سنگين با ياد خدا شنوا و چشمهاى بسته با ياد او بينا شوند.
آنگاه حضرت در مورد بركات نماز مى فرمايد: «و انَّها لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَق وَ تُطلِقُها اطْلاقَ الرَّبَق» « نهجالبلاغه، خطبه 199» نماز گناهان را مثل برگ درختان مى ريزد و انسان را از ريسمان گناه آزاد مى كند.
آنگاه در ادامه، تشبيهى جالب از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى فرمايد كه: نماز همچون جوى آبى است كه انسان روزى پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد، آيا ديگر آلودگى باقى مى ماند؟
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 28)
آثار و بركات عبوديّت و بندگى
1- احساس غرور و افتخار
در اين دنياى ناچيز، اگر مخاطب انسان شخصى بزرگ و دانشمند باشد، انسان به وجود او افتخار و از مصاحبت با او احساس غرور مى كند و از اينكه زمانى شاگرد فلان استاد بوده است بر خود مى بالد.
امام زين العابدين عليه السلام در مناجات خود مى گويد: «الهى كَفى بى عِزّاً انْ اكُونَ لَك عَبْداً» «بحار، ج 77، ص 402» همين افتخار مرا بس كه بنده تو باشم.
چه افتخارى از اين بالاتر كه انسان با خالق خود سخن بگويد و او كلام انسان را بشنود و بپذيرد!
2- احساس قدرت
كودك مادامى كه دستش در دست پدرى قوى و مهربان است احساسِ قدرت مى كند، امّا اگر تنها شود هر لحظه ترس و دلهره دارد كه ديگران او را آزار دهند.
انسانى كه متّصل به خدا شد، در برابر ابرقدرتها و طاغوتها و مستكبرين احساس قدرت مى كند.
3- احساس عزّت
عزّت به معنى نفوذناپذيرى است. در مكتب انبيا تمام عزّتها از آنِ خداست، چنانكه همه قدرتها از اوست. لذا قرآن از كسانى كه به سراغ غير خدا مى روند انتقاد مى كند كه آيا از غير خدا عزّت مى خواهيد؟ «سوره نساء، آيه 139»
4- عامل تربيت
گرچه نماز يك ارتباط روحى و معنوى است و هدف از آن ياد خداست، اما اسلام خواسته با این عبادت انسان را تربيت كند و لذا شرايط زيادى را براى آن قرار داده است، شرايط صحيح بودنِ نماز، شرايط قبولى و شرايط كمال.
پاك بودن بدن و لباس، رو به قبله بودن، درست خواندن كلمات، مباح بودنِ مكان و لباس نمازگزار از شرايط صحّت نماز است.
چنانكه توجّه و حضور قلب، پذيرفتن رهبرى امامان معصوم و اداى واجباتِ مالى چون خمس و زكات، شرط قبولى نماز است و انجام آن در اوّل وقت، در مسجد، به جماعت، با لباس تميز و عطر زده، مسواك زده و رعايت نظم صفوف و امثال آن از شرايط كمال نماز است. دقت در اين شرايط بخوبى مى رساند كه هر يك از آنها نقش مؤثرى در تربيت انسانها دارد.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 30)
سيماى نماز
* به هنگام صبح اولين كلامِ واجب نماز و به هنگام شام آخرين واجب، نماز است.
* اولين فرمان بدنبال آفرينش انسان، فرمان سجده بود كه به فرشتگان فرمود: براى آدم سجده كنيد. «سوره بقره، آيه 34»
* اولين نقطه زمين ( كعبه) كه از زير آب بيرون آمد و خشك شد مكان عبادت بود. «سوره آل عمران، آيه 96»
* اولين كار رسول خدا پس از هجرت به مدينه ساختن مسجد بود.
* نماز خروج از خود و پرواز بسوى خداست و قرآن مى فرمايد: «وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً الَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْت فَقَدْ وَقَعَ اجْرُهُ عَلَى اللَّهِ» «سوره نساء آيه 100» هر كه از خانهاش به قصد هجرت بسوى خدا و رسولش خارج شود و سپس مرگ او را دريابد پاداشش بر خداست.
امام خمينى مى فرمايد: هجرت از خانه دل بسوى خدا، يكى از مصاديق آيه است، هجرت از خودپسندى و خودخواهى و خودبينى به سوى خداپرستى و خداخواهى و خدابينى، از بزرگترين هجرتهاست. «اسرار الصلوة ص 12»
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 39)
نماز و تنبیه دزد!
يكى از تنبیه های اسلام آن ست كه دست دزد بايد قطع شود، ولى فقط چهار انگشت او، و كف دست باقى مى ماند. زيرا قرآن مى گويد: «وَ انَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ» «سوره جن، آيه 18» محلّ سجده براى خداست.
انسان هنگام سجده بايد كف دست خود را بر زمين مى گذارد، لذا در كيفر سارق بايد به مسأله نماز و سجده توجّه داشت و كف دست او را قطع نكرد تا حقّ عبادت حتى براى سارق هم محفوظ بماند!
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 43)
عبادت و ولايت
عبادت زمانى ارزش دارد كه همراه با شناختِ رهبر آسمانى و ولايت او باشد.
حضرت على عليه السلام گرفتار يك عدّه نماز خوانِ خشك مقدس بود كه در تاريخ بنام خوارج معروفند. كسانى كه پيشانى آنها بخاطر سجده هاى طولانى و مكرّر پينه بسته بود، امّا در برابر على عليه السلام قيام كردند و بر او شمشير كشيدند. در روايات مى خوانيم كه وقتى امامزمان عليه السلام ظهور كنند گروهى از مساجد عليه آن حضرت حركت خواهند كرد.
گمان نكنيد آنها كه براى كشتن امامحسين به كربلا آمده بودند همه تاركالصلوة بودند، بلكه نماز جماعت مى خواندند! و خود يزيد و معاويه پيشنماز بودند!
نه فقط نماز كه ساير عبادات نيز بايد همراه با معرفتِ رهبر حق و اطاعت از او باشد، لذا در روايات آمده كه خداوند حج را واجب كرد تا مردم دور خانه او جمع شوند و در اين مركز اجتماع با امامان معصوم ارتباط برقرار كنند. اما امروزه ميليونها نفر گرد كعبه مى گردند، و به خاطر نداشتن رهبر آسمانى از هم گسيختهاند و با داشتن مركز وحدت و اهرمهاى اقتصادى از عدّهاى يهودى توسرى مى خورند!
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 43)
درجات عبادت
اگر از كودك سؤال كنيم پدر و مادرت را براى چه دوست دارى؟ مى گويد: بخاطر خريد شيرينى و لباس و كفش! امّا اگر از يك جوان سؤال كنيد چرا آنها را دوست دارى، مى گويد: والدين نشانه هويت و شخصيت من و مربّى و دلسوز من هستند.
اگر رشد فرزند بيشتر شود، انس با والدين براى او لذّتبخشتر است و ديگر به فكر كفش و كلاه نيست و چهبسا فرزندانى كه خدمت به والدين را وسيله قرب و كمال خودشان مى دانند و بالاتر از ماديات فكر مى كنند.
پرستش و عبادت خدا نيز اين چنين است و مراحلى دارد:
1. عبادت شکر: گروهى خدا را بخاطر نعمتهايش عبادت مى كنند تا شكر او را بجاى آورند. چنانكه قرآن نيز مى فرمايد: «فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ الَّذى اطْعَمَهُم مِنْ جوُعٍ وَ آمَنَهُم مِنْ خَوْفٍ» «سوره قريش، آيه 3» پس پروردگار اين خانه را پرستش كنند كه آنان را از گرسنگى و ناامنى نجات داد.
2. عبادت رشد : در اين مرحله، انسان به خاطر آثار و بركاتِ عبادت، خدا را پرستش مى كند و توجّه به آثار روحى و معنوىِ نماز دارد. چنانكه قرآن مى فرمايد: «انَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنكَر» «سوره عنكبوت، آيه 45» همانا نماز انسان را از بدىها و منكرات بازمى دارد.
3. عبادت انس : خداوند به حضرت موسى مى فرمايد: «اقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْرى» «سوره طه، آيه 14» نماز را بخاطر ياد من بجاى آر.
حضرت موسى كه نماز را بخاطر آب و غذا نمى خواند، بخاطر دورى از فحشاء و منكرات هم نمى خواند، زيرا او اصولًا از شكمپرستى و منكرات دور است. او پيامبر اولوالعزم است و نماز را بخاطر انس با خدا و ياد خدا بجاى مى آورد. براى اولياى خدا انس با او بهترين دليل براى عبادت است.
آرى اين كودكانند كه در بالاى مجلس نزد بزرگان مى نشينند تا بهتر پذيرايى شوند! اما افرادى هستند كه كنار بزرگان نشستن را بخاطر استفاده هاى معنوى انتخاب مى كنند، براى آنها همين انس با دانشمند يك ارزش است.
4. عبادت قرب : اين مرحله كه بالاترين مرحله عبادت است، عبادت براى شكر و رشد و انس نيست، بلكه براى قرب و نزدیک شدن به خدا. خداوند به پیامبر عزیزمان مى فرمايد: «وَاسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ» « سوره علق، آيه 19» سجده كن و به او قرب پيدا كن.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 46)
نمازهاى مشكلگشا (نماز جعفر طيّار)
اسلام سفارش مى كند هرگاه حاجت يا مشكلى داشتيد، با خواندن نمازهايى مخصوص حلّ مشكل خود را از خدا بخواهيد، كه مناسب است در اينجا يك نمونه از آن نمازها را بياوريم.
جعفر طيّار برادر حضرت على عليه السلام است كه در هجرت به حبشه توانست با استدلال و رفتار مناسب خود دل نجاشى و عدّه زیادی را به اسلام جذب كند و مؤسّسِ اسلام در قارّه آفريقا شود.
او در جنگ موته دو دستش را در راه خدا داد و خداوند بجاى آن دو بال در بهشت به او داد و لذا به جعفر طيّار مشهور شد.
هنگامى كه جعفر از حبشه بازگشت، پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود: آيا مى خواهى هديه با ارزشى به تو عطا كنم؟ مردم گمان كردند كه حضرت مى خواهد طلا يا نقرهاى به او بدهد و لذا هجوم آوردند تا هديه پيامبر را ببينند. اما پيامبر فرمود: نمازى به تو هديه مى كنم كه اگر هر روز آنرا انجام دهى، از دنيا و آنچه در دنياست براى تو بهتر باشد و اگر هر روز يا هر جمعه يا هر ماه يا هر سال بجاى آورى، خداوند گناهان بين دو نمازت را (گرچه يكسال باشد) بيامرزد. «بحار، ج 18، ص 421»
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: هرگاه مشكل يا حاجتى داشتيد پس از خواندن نماز جعفر دعا كنيد كه انشاءاللّه مستجاب مى شود. اين نماز به سندهاى معتبر از شيعه و سنّى نقل شده است و نام اكسير اعظم و كبريت احمر به خود گرفته است. «بحار، ج 91، باب فضل صلاة جعفر »
شیوه خواندن اين نماز در اوايل مفاتيح پس از ذكر نمازهاى امامان معصوم آمده است. (این نماز را در هر زمان و روز هفته می توان خواند)
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 50)
نماز، ز گهوراه تا گور
نماز يك خط الهى است كه از هنگام تولد تا لحظه مرگ براى ما ترسيم شده است؛ نوزاد كه بدنيا آمد در گوش راست و چپ او اذان و اقامه بگو كه سفارش به نماز مى كند، «حىّ على الصلوة» و به هنگام مرگ نيز او را با خواندن نماز ميّت دفن كن. در طول زندگى نيز همواره در حال عبادت و پرستشِ خدا باش. «واعبُد رَبَّكَ حتّى يَأتِيكَ اليَقِين» «سوره حجر، آيه 99»
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 55)
زینت در نماز
اسلام سفارش مى كند كه: «خُذُوا زينَتَكُم عِنْدَ كُلِّ مُسْجِد» «2» به هنگام شركت در مساجد خود را زينت كنيد و زينتهاى خود را برگيريد. با لباس پاكيزه و معطّر وارد مسجد شويد.
چنانكه سفارش شده زنان به هنگام نماز، زيورهاى خود را همراه داشته باشند و با آنها خود را زينت كنند. «بحار، ج 80، ص 188»
حتّى به مسأله مسواك توجّه شده و در روايات مى خوانيم: نماز با مسواك، هفتاد برابر نماز بدون مسواك است. «بحار، ج 73، ص 133» و فرمودهاند قبل از رفتن به مسجد سير و پياز نخوريد «رساله احكام امام قدس سره، مسئله 915» كه بوى دهان شما ديگران را اذيّت نكند و مردم را از مسجد فرارى ندهد.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 56)
تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟
مساجد كه زمانى ابراهيم و اسماعيل و زكريا خادمش بودند «سوره بقره، آيه 125» و مادر مريم نذر مى كند فرزندش خادم مسجد باشد، «سوره آلعمران، آيه 35» مى رسد به جائى كه خادمانش غالباً افرادى از كار افتاده و پير و مريض و فقير و بىسواد و گاه بداخلاق هستند! راستى چرا غبارروبى حرم امام رضا عليه السلام افتخار است، اما غبارروبى خانه خدا هيچ!
چرا بايد مساجد ما به گونهاى باشد كه هر كس وارد مى شود غم و اندوه و كسالت او را بگيرد؟ مگر مسجد عزاخانه است و يا مجلس فاتحهخوانى كه همواره پارچه سياه بر در مسجد آويزان باشد؟ البتّه بحمداللّه در چند سال اخير حركتى در مساجد پيدا شده و بسيارى از آنها مجهز به كتابخانه و صندوقِ قرضالحسنه و ديگر امور خدماتى شدهاند.
چه زيباست حديثى كه مى فرمايد: روز قيامت سه چيز از مردم شكايت مى كند: عالمى كه مردم به او مراجعه نكنند، قرآنى كه در منزل باشد اما تلاوت نشود و مسجدى كه مورد بىاعتنايى مردم واقع شود. «بحار، ج 2، ص 41»
مسجد در صدر اسلام محل اجتماع مسلمين براى تصميمگيرىها و مشورتها، براى كسب علم و دانشها، پايگاه رزمندگان و جهادگران، محل رسيدگى به مشكلاتِ فقراء و بيماران، مركز قيام عليه حكومتهاى ظالم و ايراد خطابه هاى تند عليه آنان بوده است.
همين جايگاهِ رفيع مسجد بوده است كه در طول تاريخ، مسلمين بهترين معمارىها را در ساخت مساجد بكار برده و براى اداره مساجد اموال بسيارى را وقف مى كردهاند.
( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 57)