9 ـ چرا نمازگزاران در صنعت عقب هستند؟
چرا نمازگزاران در صنعت و تکنولوژی عقب هستند؟
اگر رانندهاي موتور ماشین را تنظيم كرد، ولي چرخ ماشينش پنچر باشد، اين ماشين حركت نميكند؛ قرآني كه ميفرمايد: «وَ اعبُدوا»، در کنارش ميفرمايد: «وَ اعلَمُوا»؛ يعني هم تحصيل و هم عبادت. اگر كسي عبادت كرد ولي تحصیل نداشت، مانند همين راننده ميشود. اسلام صدها دستور براي تحصيل، بهداشت، اقتصاد، معاشرت و سیاست بيان كرده كه نمازگزاران باید از آن پيروي كنند. بنابراين ضعف مسلمين به خاطر نماز آنان نيست؛ بلكه به خاطر بياعتنايي به باقي دستورات است.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 71)
10 ـ گناه کاران بیشتر بخوانند
افرادي هستند که بهخاطر بعضي از گناهان احساس يأس ميكنند و با خود ميگويند: تو كه فلان گناه را كردي ديگر نماز بخواني یا نخوانی چه فرقی میکند؟ ولي قرآن ميفرمايد: «هرگاه گرفتار گناهي شديد، سريع نماز بخوانيد تا نماز آثار شوم گناه را برطرف كند». البته باید این را نیز بدانیم که در روایات، یکی از بدترین گناهان، ترک نماز معرفی شده است.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 83)
11 ـ عجله خوب است
انسان بايد در كار خير عجله كند. در اذان نماز، بارها كلمه عجله به كار رفته است. «حي علي الصلاة» یعنی بشتابيد به سوی نماز.
رئيس جمهور شهيد ما ميگفت: به نماز نگویيد كار دارم، به كارها بگویيد نماز دارم و آنها را رها كنيد!
در ذيل آيه «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاة» ميخوانيم كه اين تجليل و ستايش براي كساني است كه با شنيدن صداي اذان، كسب و كار را رها ميكنند و براي نماز به مسجد ميروند.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 73)
12 ـ زیبا نیستم، پس نماز نمی خوانم
شنیدم که دختری ميگفت: چون من زيبا نيستم و خواستگار ندارم، پس نماز نميخوانم!
حضرت امير (علیه السلام) پاسخ می دهند که گاهي خداوند يك نعمت را ميدهد، ولي در كنارش نعمتي را ميگيرد، مثلاً قد انسان بلند است و همت او كوتاه: «مَادُّ الْقَامَةِ قَصِيرُ الْهِمَّة»
آري در كنار قلهها درههاست؛ اگر ليمویي را شيرين آفريد، بعد از چند ثانيه تلخ ميشود؛ ولي اگر ليمویي را ترش آفريد، اين ترشي سالها ماندگار است! ممكن است دختري زيبا باشد و خواستگار داشته باشد، ولي عمرش طولاني نباشد و یا مشکلات دیگری برای او وجود داشته باشد.
بايد نسبت به تدبير خدا تسليم و بلكه راضي باشيم و بدانيم که اگر در جایی به نظر ما نقص و كمبودي هست، همراه با حكمت و لطف از طرف اوست و خداوند مهربان، ضعفها را خیلی فوري، يا با تأخير، يا در نسل انسان یا در قيامت جبران ميفرمايد. زيرا يكي از اسامی خداوند «جبار» است؛ يعني جبران كننده.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 74 و 75)
13 ـ همرنگ هستی
اگر انسان باور کند که در یک مراسم عروسی همة شرکت کنندگان هدایایی در دست خواهند داشت و او دست خالی است، احساس شرمندگی میکند.
اگر كسي وارد مجلس شود و همه به احترام او برخيزند، كسي که نشسته و حرکتی نمی¬کند، احساس بدی در خود پیدا میکند.
اگر هنگام نماز همة مردم خیابان و بازار به سمت مسجد بروند، کسی که به مسجد نمی¬رود، خود را عقب¬افتاده احساس میکند.
قرآن میفرماید: همواره کلّ هستی در حال تسبیح خدا است: «يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض». (آیا شما نمی خواهید همرنگ هستی باشید؟)
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 94)
14 ـ انتقال آسان
نماز، سبب آسان مردن است. پیامبر اكرم فرمودند: «مَا مِنْ عَبْدٍ اهْتَمَّ بِمَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ وَ مَوَاضِعِ الشَّمْسِ إِلَّا ضَمِنْتُ لَهُ الرَّوْحَ عِنْدَ الْمَوْت وَ انْقِطَاعَ الْهُمُوم ِوَ الْأَحْزَان ِوَ النَّجَاةَ مِنَ النَّار» بندهای نیست که به نماز اهتمام داشته باشد، مگر اینکه من برای او ضامن می¬شوم که لحظة مرگ غم و غصهها را از او دور كند و به راحتی جان دهد و از آتش نجات یابد.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 98)
15 ـ پناهگاه مستحکم
انسان به دليل کمبودها و ضعف علمی، جسمی، فکری و با توجه به حوادث پیش¬بینی شده و نشده، به یک پناهگاه نیاز دارد و باید به منبعی متصل شود. بنابر روايات حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) هرگاه مسألة مهمى برايش رخ مىداد، به نماز مىايستاد و اين آيه را تلاوت مىكرد: «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ». (بقره: 45)
نماز احساسِ در محضر خدا بودن است و هر کس این احساس را داشته باشد، مقاوم میگردد. آنچنان که هر گروهی که از کنار نوح عبور ميكرد، او را مسخره میکردند، ولی او هیچ تردیدی به خود راه نمیداد: «كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْه». (هود: 38)
يا هرچه فرعون موسی را تحقیر کرد، ذرهای در موسی اثر نگذاشت. آری؛ اگر طنابی که به جایی محکم متصل است به دست انسان باشد، در برابر هیچ موجی دغدغه ندارد.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 100)
16 ـ نگاه از آسمان
اگر شما در یک قطعه زمين یک هکتاری باشید، آن را بزرگ می¬بینید؛ اما اگر سوار هواپیما شدید و به آسمان رفتید، این قطعه زمين یک هکتاری به اندازه یک جعبه پرتقال یا یک صابون یا یک آدامس یا یک عدس می¬شود؛ آنچنان كه هر چه بیشتر اوج بگیرد، زمین کوچک¬تر میشود. خاصیت نماز این است که اگر در آن اوجی باشد، هر چه غیر خدا باشد کوچک میگردد.
امیر المؤمنین (علیه السلام) در اوصاف متقین میفرماید: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِم»؛ کسی که خالق در نظرش بزرگ باشد، همه چیز دیگر در نزد او کوچک است.
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 102)
17 ـ انواع برخورد ها با نماز
1. برخي نماز و اذان را مسخره می¬کنند: «وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِبا» (مائده: 58)
2. برخي از نماز نهی می¬کنند: «أَ رَأَيْتَ الَّذي يَنْهى ، عَبْداً إِذا صَلَّى» (علق: 9 و 10)
3. برخي نماز را ضایع می¬کنند: «أَضاعُوا الصَّلاة» (مریم: 59)
4. برخي بیتوجه هستند؛ گاهی میخوانند و گاهی نمیخوانند: «الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون» (ماعون: 5)
5. برخي با کسالت نماز میخوانند: «قامُوا كُسالى» (نساء: 142)
6. برخي نماز نمیخوانند: «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى» (قیامت: 31)
7. برخي مراکز نماز را می¬بندند: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّه» (بقره: 114)
8. برخي برای مراکز حق رقیبسازی می¬کنند: «وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِرارا» (توبه: 107)
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 10)
18 ـ چه قضاوتی می کنید؟
اگر شما فرزندی را تربیت کنید که تمام امکانات را در اختیارش بگذارید، اما او از تمام امکانات شما برای رابطه با غیر شما استفاده کند، و نسبت به شما بیاعتنایی و بیمهری میکند، چه احساس و قضاوتی خواهید داشت؟ ( برخی از تمام امکانات خدا استفاده می کنند و به جای ارتباط با خدا به وسیله نماز، با شیطان رابطه برقرار می کنند)
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 104)
19 ـ نمونه های سبک شمردن نماز
نمونه های سبک شمردن نماز:
بعضی آن را بلد نیستند؛
بعضی شرایط صحیح بودن آن را نمی¬دانند؛
بعضی شرایط قبول شدن نماز را نمی¬دانند؛
بعضی نماز را در اول وقت نمیخوانند؛
بعضی نسبت به نماز فرزندانشان توصیهای ندارند؛
بعضی نسبت به صدای اذان بیاعتنا هستند؛
بعضی با عجله می¬خوانند که سجدة آنان در روایات به نوک زدن کلاغ تشبیه شده است؛
بعضی هر چیز دیگر را بر نماز ترجیح می¬دهند (ورزش، فیلم، غذا خوردن، گفتگو، عروسی و...)؛
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 106)
20 ـ عذر قابل قبول داری؟
چه بسیار نمازهایی که به خاطر عروسی¬ یا عزاداری¬، یا رها میشود یا به آخر وقت موکول میشود!
چه بسیار شهرک¬هایی که همة امکانات در آن وجود دارد، جز مسجد!
چه بسیار روحانیانی که پست¬های اداری و رسمی آنان را از امام جماعت شدن محروم کرده است!
چه بسیار مساجدی که دربشان بسته شده اند و در آن اقامة نماز جماعت نمیشود!
چه بسیار هیئت امناهایی که کارایی لازم را ندارند!
چه بسیار پروازهایی که از مبدأ تا مقصد، برنامه¬ریزی برای مراعات وقت نماز در آنها صورت نمی¬گیرد!
چه بسیار مراکز اجتماع مردم که نمازخانهای در شأن آنجا ندارند!
تمام این موارد، مصادیق استخفاف و بی اهمیتی نماز است و کسانی که بودجههای فرهنگی را در قالب¬های دیگری هزینه میکنند، باید در پیشگاه خداوند متعال پاسخ¬گو باشند.
شما قضاوت کنید که تاکنون چند فیلم برای آموزش نماز و اسرار آن ساخته شده است و چقدر فیلم برای آموزش شیرینیپزی، طباخی، کارهای دستی و...!؟
فکر نکنم (جز افراد نادر) کسی بتواند جواب یا عذر قابل قبولی برای این همه استخفاف داشته باشد...
(شیوه های دعوت به نماز؛ استاد قرائتی ، ص 106)