eitaa logo
محتوای جامع نماز
134 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مرکز تخصصی‌نماز @namazmt بانوی باحیا @banoy_ba_haya دعوت به نماز @d_b_namaz احکام نماز @ahkam_namaz سخنرانی‌کوتاه نمازی @sokhanrani_namaz ذکرهای نماز @navb111 محتوای نماز @navb112 عناوین کانال https://eitaa.com/navb110/7162
مشاهده در ایتا
دانلود
آثار و بركات عبوديّت و بندگى‏ 1- احساس غرور و افتخار در اين دنياى ناچيز، اگر مخاطب انسان شخصى بزرگ و دانشمند باشد، انسان به وجود او افتخار و از مصاحبت با او احساس غرور مى ‏كند و از اينكه زمانى شاگرد فلان استاد بوده است بر خود مى ‏بالد. امام زين العابدين عليه السلام در مناجات خود مى گويد: «الهى‏ كَفى‏ بى‏ عِزّاً انْ اكُونَ لَك عَبْداً» «بحار، ج 77، ص 402» همين افتخار مرا بس كه بنده تو باشم. چه افتخارى از اين بالاتر كه انسان با خالق خود سخن بگويد و او كلام انسان را بشنود و بپذيرد! 2- احساس قدرت‏ كودك مادامى كه دستش در دست پدرى قوى و مهربان است احساسِ قدرت مى ‏كند، امّا اگر تنها شود هر لحظه ترس و دلهره دارد كه ديگران او را آزار دهند. انسانى كه متّصل به خدا شد، در برابر ابرقدرت‏ها و طاغوت‏ها و مستكبرين احساس قدرت مى ‏كند. 3- احساس عزّت‏ عزّت به معنى نفوذناپذيرى است. در مكتب انبيا تمام عزّت‏ها از آنِ خداست، چنانكه همه قدرت‏ها از اوست. لذا قرآن از كسانى كه به سراغ غير خدا مى ‏روند انتقاد مى ‏كند كه آيا از غير خدا عزّت مى ‏خواهيد؟ «سوره نساء، آيه 139» 4- عامل تربيت‏ گرچه نماز يك ارتباط روحى و معنوى است و هدف از آن ياد خداست، اما اسلام خواسته با این عبادت انسان را تربيت كند و لذا شرايط زيادى را براى آن قرار داده‏ است، شرايط صحيح بودنِ نماز، شرايط قبولى و شرايط كمال. پاك بودن بدن و لباس، رو به قبله بودن، درست خواندن كلمات، مباح بودنِ مكان و لباس نمازگزار از شرايط صحّت نماز است. چنانكه توجّه و حضور قلب، پذيرفتن رهبرى امامان معصوم و اداى واجباتِ مالى چون خمس و زكات، شرط قبولى نماز است و انجام آن در اوّل وقت، در مسجد، به جماعت، با لباس تميز و عطر زده، مسواك زده و رعايت نظم صفوف و امثال آن از شرايط كمال نماز است. دقت در اين شرايط بخوبى مى ‏رساند كه هر يك از آنها نقش مؤثرى در تربيت انسان‏ها دارد. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 30)
سيماى نماز * به هنگام صبح اولين كلامِ واجب نماز و به هنگام شام آخرين واجب، نماز است. * اولين فرمان بدنبال آفرينش انسان، فرمان سجده بود كه به فرشتگان فرمود: براى آدم سجده كنيد. «سوره بقره، آيه 34» * اولين نقطه زمين ( كعبه) كه از زير آب بيرون آمد و خشك شد مكان عبادت بود. «سوره آل عمران، آيه 96» * اولين كار رسول خدا پس از هجرت به مدينه ساختن مسجد بود. * نماز خروج از خود و پرواز بسوى خداست و قرآن مى ‏فرمايد: «وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً الَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْت فَقَدْ وَقَعَ اجْرُهُ عَلَى اللَّهِ» «سوره نساء آيه 100» هر كه از خانه‏اش به قصد هجرت بسوى خدا و رسولش خارج شود و سپس مرگ او را دريابد پاداشش بر خداست. امام خمينى مى ‏فرمايد: هجرت از خانه دل بسوى خدا، يكى از مصاديق آيه است، هجرت از خودپسندى و خودخواهى و خودبينى به سوى خداپرستى و خداخواهى و خدابينى، از بزرگ‏ترين هجرت‏هاست. «اسرار الصلوة ص 12» ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 39)
نماز و تنبیه دزد! يكى از تنبیه های اسلام آن ست كه دست دزد بايد قطع شود، ولى فقط چهار انگشت او، و كف دست باقى مى ‏ماند. زيرا قرآن مى گويد: «وَ انَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ» «سوره جن، آيه 18» محلّ سجده براى خداست. انسان هنگام سجده بايد كف دست خود را بر زمين مى ‏گذارد، لذا در كيفر سارق بايد به مسأله نماز و سجده توجّه داشت و كف دست او را قطع نكرد تا حقّ عبادت حتى براى سارق هم محفوظ بماند! ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 43)
عبادت و ولايت‏ عبادت زمانى ارزش دارد كه همراه با شناختِ رهبر آسمانى و ولايت او باشد. حضرت على عليه السلام گرفتار يك عدّه نماز خوانِ خشك مقدس بود كه در تاريخ بنام خوارج معروفند. كسانى كه پيشانى آنها بخاطر سجده ‏هاى طولانى و مكرّر پينه بسته بود، امّا در برابر على عليه السلام قيام كردند و بر او شمشير كشيدند. در روايات مى ‏خوانيم كه وقتى امام‏زمان عليه السلام ظهور كنند گروهى از مساجد عليه آن حضرت حركت خواهند كرد. گمان نكنيد آنها كه براى كشتن امام‏حسين به كربلا آمده بودند همه تارك‏الصلوة بودند، بلكه نماز جماعت مى ‏خواندند! و خود يزيد و معاويه پيشنماز بودند! نه فقط نماز كه ساير عبادات نيز بايد همراه با معرفتِ رهبر حق و اطاعت از او باشد، لذا در روايات آمده كه خداوند حج را واجب كرد تا مردم دور خانه او جمع شوند و در اين مركز اجتماع با امامان معصوم ارتباط برقرار كنند. اما امروزه ميليون‏ها نفر گرد كعبه مى ‏گردند، و به خاطر نداشتن رهبر آسمانى از هم گسيخته‏اند و با داشتن مركز وحدت و اهرمهاى اقتصادى از عدّه‏اى يهودى توسرى مى ‏خورند! ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 43)
درجات عبادت‏ اگر از كودك سؤال كنيم پدر و مادرت را براى چه دوست دارى؟ مى گويد: بخاطر خريد شيرينى و لباس و كفش! امّا اگر از يك جوان سؤال كنيد چرا آنها را دوست دارى، مى گويد: والدين نشانه هويت و شخصيت من و مربّى و دلسوز من هستند. اگر رشد فرزند بيشتر شود، انس با والدين براى او لذّت‏بخش‏تر است و ديگر به فكر كفش و كلاه نيست و چه‏بسا فرزندانى كه خدمت به والدين را وسيله قرب و كمال خودشان مى ‏دانند و بالاتر از ماديات فكر مى ‏كنند. پرستش و عبادت خدا نيز اين چنين است و مراحلى دارد: 1. عبادت شکر: گروهى خدا را بخاطر نعمتهايش عبادت مى ‏كنند تا شكر او را بجاى آورند. چنانكه قرآن نيز مى ‏فرمايد: «فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ الَّذى‏ اطْعَمَهُم مِنْ جوُعٍ وَ آمَنَهُم مِنْ خَوْفٍ» «سوره قريش، آيه 3» پس پروردگار اين خانه را پرستش كنند كه آنان را از گرسنگى و ناامنى نجات داد. 2. عبادت رشد : در اين مرحله، انسان به خاطر آثار و بركاتِ عبادت، خدا را پرستش مى ‏كند و توجّه به آثار روحى و معنوىِ نماز دارد. چنانكه قرآن مى ‏فرمايد: «انَّ الصَّلوةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنكَر» «سوره عنكبوت، آيه 45» همانا نماز انسان را از بدى‏ها و منكرات بازمى ‏دارد. 3. عبادت انس : خداوند به حضرت موسى مى ‏فرمايد: «اقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْرى‏» «سوره طه، آيه 14» نماز را بخاطر ياد من بجاى آر. حضرت موسى كه نماز را بخاطر آب و غذا نمى ‏خواند، بخاطر دورى از فحشاء و منكرات هم نمى ‏خواند، زيرا او اصولًا از شكم‏پرستى و منكرات دور است. او پيامبر اولوالعزم است و نماز را بخاطر انس با خدا و ياد خدا بجاى مى ‏آورد. براى اولياى خدا انس با او بهترين دليل براى عبادت است. آرى اين كودكانند كه در بالاى مجلس نزد بزرگان مى ‏نشينند تا بهتر پذيرايى شوند! اما افرادى هستند كه كنار بزرگان نشستن را بخاطر استفاده ‏هاى معنوى انتخاب مى ‏كنند، براى آنها همين انس با دانشمند يك ارزش است. 4. عبادت قرب : اين مرحله كه بالاترين مرحله عبادت است، عبادت براى شكر و رشد و انس نيست، بلكه براى قرب و نزدیک شدن به خدا. خداوند به پیامبر عزیزمان مى ‏فرمايد: «وَاسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ» « سوره علق، آيه 19» سجده كن و به او قرب پيدا كن. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 46)
نمازهاى مشكل‏گشا (نماز جعفر طيّار) اسلام سفارش مى ‏كند هرگاه حاجت يا مشكلى داشتيد، با خواندن نمازهايى مخصوص حلّ مشكل خود را از خدا بخواهيد، كه مناسب است در اينجا يك نمونه از آن نمازها را بياوريم. جعفر طيّار برادر حضرت على عليه السلام است كه در هجرت به حبشه توانست با استدلال و رفتار مناسب خود دل نجاشى و عدّه زیادی را به اسلام جذب كند و مؤسّسِ اسلام در قارّه آفريقا شود. او در جنگ موته دو دستش را در راه خدا داد و خداوند بجاى آن دو بال در بهشت به او داد و لذا به جعفر طيّار مشهور شد. هنگامى كه جعفر از حبشه بازگشت، پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود: آيا مى ‏خواهى هديه با ارزشى به تو عطا كنم؟ مردم گمان كردند كه حضرت مى ‏خواهد طلا يا نقره‏اى به او بدهد و لذا هجوم آوردند تا هديه پيامبر را ببينند. اما پيامبر فرمود: نمازى به تو هديه مى ‏كنم كه اگر هر روز آنرا انجام دهى، از دنيا و آنچه در دنياست براى تو بهتر باشد و اگر هر روز يا هر جمعه يا هر ماه يا هر سال بجاى آورى، خداوند گناهان بين دو نمازت را (گرچه يكسال باشد) بيامرزد. «بحار، ج 18، ص 421» امام صادق عليه السلام مى ‏فرمايد: هرگاه مشكل يا حاجتى داشتيد پس از خواندن نماز جعفر دعا كنيد كه انشاءاللّه مستجاب مى شود. اين نماز به سندهاى معتبر از شيعه و سنّى نقل شده است و نام اكسير اعظم و كبريت احمر به خود گرفته است. «بحار، ج 91، باب فضل صلاة جعفر » شیوه خواندن اين نماز در اوايل مفاتيح پس از ذكر نمازهاى امامان معصوم آمده است. (این نماز را در هر زمان و روز هفته می توان خواند) ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 50)
نماز، ز گهوراه تا گور نماز يك خط الهى است كه از هنگام تولد تا لحظه مرگ براى ما ترسيم شده است؛ نوزاد كه بدنيا آمد در گوش راست و چپ او اذان و اقامه بگو كه سفارش به نماز مى ‏كند، «حىّ على الصلوة» و به هنگام مرگ نيز او را با خواندن نماز ميّت دفن كن. در طول زندگى نيز همواره در حال عبادت و پرستشِ خدا باش. «واعبُد رَبَّكَ حتّى‏ يَأتِيكَ اليَقِين» «سوره حجر، آيه 99» ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 55)
زینت در نماز اسلام سفارش مى ‏كند كه: «خُذُوا زينَتَكُم عِنْدَ كُلِّ مُسْجِد» «2» به هنگام شركت در مساجد خود را زينت كنيد و زينت‏هاى خود را برگيريد. با لباس پاكيزه و معطّر وارد مسجد شويد. چنانكه سفارش شده زنان به هنگام نماز، زيورهاى خود را همراه داشته باشند و با آنها خود را زينت كنند. «بحار، ج 80، ص 188» حتّى به مسأله مسواك توجّه شده و در روايات مى ‏خوانيم: نماز با مسواك، هفتاد برابر نماز بدون مسواك است. «بحار، ج 73، ص 133» و فرموده‏اند قبل از رفتن به مسجد سير و پياز نخوريد «رساله احكام امام قدس سره، مسئله 915» كه بوى دهان شما ديگران را اذيّت نكند و مردم را از مسجد فرارى ندهد. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 56)
تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟ مساجد كه زمانى ابراهيم و اسماعيل و زكريا خادمش بودند «سوره بقره، آيه 125» و مادر مريم نذر مى ‏كند فرزندش خادم مسجد باشد، «سوره آل‏عمران، آيه 35» مى ‏رسد به جائى كه خادمانش غالباً افرادى از كار افتاده و پير و مريض و فقير و بى‏سواد و گاه بداخلاق هستند! راستى چرا غبارروبى حرم امام رضا عليه السلام افتخار است، اما غبارروبى خانه خدا هيچ! چرا بايد مساجد ما به گونه‏اى باشد كه هر كس وارد مى شود غم و اندوه و كسالت او را بگيرد؟ مگر مسجد عزاخانه است و يا مجلس فاتحه‏خوانى كه همواره پارچه سياه بر در مسجد آويزان باشد؟ البتّه بحمداللّه در چند سال اخير حركتى در مساجد پيدا شده و بسيارى از آنها مجهز به كتابخانه و صندوقِ قرض‏الحسنه و ديگر امور خدماتى شده‏اند. چه زيباست حديثى كه مى ‏فرمايد: روز قيامت سه چيز از مردم شكايت مى ‏كند: عالمى كه مردم به او مراجعه نكنند، قرآنى كه در منزل باشد اما تلاوت نشود و مسجدى كه مورد بى‏اعتنايى مردم واقع شود. «بحار، ج 2، ص 41» مسجد در صدر اسلام محل اجتماع مسلمين‏ براى تصميم‏گيرى‏ها و مشورت‏ها، براى كسب علم و دانشها، پايگاه رزمندگان و جهادگران، محل رسيدگى به مشكلاتِ فقراء و بيماران، مركز قيام عليه حكومت‏هاى ظالم و ايراد خطابه ‏هاى تند عليه آنان بوده است. همين جايگاهِ رفيع مسجد بوده است كه در طول تاريخ، مسلمين بهترين معمارى‏ها را در ساخت مساجد بكار برده و براى اداره مساجد اموال بسيارى را وقف مى ‏كرده‏اند. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 57)
تفسیر اذکار و افعال نماز نيّت‏ اوّلين ركن نماز نيّت است. نيّت، يعنى آنكه بدانيم چه مى ‏كنيم و چه مى ‏گوييم و براى كه و چه حركت مى ‏نمائيم. ارزشِ هر كارى به نيّت و انگيزه آن است، نه فقط صِرف عمل. لذا حساب كسى كه بخاطر حفظ نظم و احترام به قانون، پشت چراغ قرمز مى ‏ايستد از حساب كسى كه از ترس پليس يا جريمه مى ‏ايستد جداست. اصولًا چيزى كه يك كار را عبادت مى ‏كند، نيّتِ الهى آن كار است كه بدون آن، هرچه هم ظاهر كار خوب و صحيح باشد، امّا ارزش عبادت ندارد. پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مى ‏فرمايند: «انَّمَا الْاعْمالُ بِالنّيَّات» «بحار، ج 70، ص 210» كارها به واسطه انگيزه ‏ها ارزش پيدا مى ‏كند وبا آنها سنجيده مى شود. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 60)
نيّت خالص‏ نيّت خالص آن است كه انسان فقط براى رضای خدا كار كند و از مردم انتظار تشكّر يا پاداش نداشته باشد. نانى كه اهل بيت رسول خدا عليهم السلام در چند شب پى‏درپى هنگام افطار به يتيم و اسير و فقير دادند، ارزش مادّىِ زيادى نداشت، اما چون خالصانه بود خداوند بخاطر آن يك سوره نازل كرد. «سوره انسان، آيه 9» در تاريخ مى ‏خوانيم كه كسى در جبهه كشته شد و همه گفتند: او شهيد است، اما حضرت فرمودند: او «قَتيل الحِمار» است، يعنى كشته راه الاغ! مردم تعجّب كردند، اما حضرت فرمود: هدف او از آمدن به جبهه، خدا نبود، بلكه چون ديد دشمن سوار بر الاغ خوبى است، با خود گفت: او را مى ‏كشم و الاغش را به غنيمت مى ‏برم، اما موفق نشد و آن كافر اين مسلمان را كشت، پس او «قَتيل الحِمار» است. «محجّةالبيضاء، ج 8، ص 104» خالص كردن نيت، كارى بس دقيق و مشكل است. لذا در روايت آمده است: ريا و شرك از حركت‏ مورچه سياه در شب تاريك بر سنگ سياه، آرام‏تر و دقيق‏تر است. «بحار، ج 72، ص 93» نيّت به قدرى ارزش دارد كه اگر انسان نتواند كار خيرى را انجام دهد، امّا نيّت آنرا داشته باشد كه انجام دهد، خداوند پاداش آنرا به او مى ‏دهد. « محجّةالبيضاء، ج 8، ص 104» ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 61)
خدا را براى خدا بخوانيم‏ قرآن از كسانى كه خدا را بخاطر خود مى ‏خوانند و فقط در مشكلات به سراغ او مى ‏روند و در غير آن خدا را فراموش و يا حتى انكار مى ‏كنند، به شدت انتقاد كرده است: «فَاذا رَكِبوُا فِى الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ فَلمَّا نَجَّاهُمْ الىَ الْبرِّ اذاهُمْ يُشْرِكوُن» «سوره عنكبوت، آيه 65» هرگاه بر كشتى سوار و در آستانه غرق شدن قرار گيرند، با اخلاص خدا را مى ‏خوانند، اما همين كه به خشكى پا گذاشتند و نجات يافتند مشرك مى شوند. هر دم که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی به هرحال، كار براى خود، نفس‏پرستى است. كار براى مردم، بت‏پرستى است. كار براى خدا و خلق، دوگانه‏پرستى است. و كارِ خود و خلق را براى خدا كردن، خداپرستى است. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 64)
عبادت آزادگان در مناجات مى ‏خوانيم: «الهى‏ ما عَبَدْتُك خَوْفاً مِنْ نارِك وَ لا طَمَعاً فى‏ جَنَّتِك بَلْ وَجَدْتُك اهْلًا لِلْعِبادَة فَعَبْدتُك» «بحار، ج 70، ص 186» خداوندا! عبادتِ من نه از ترس دوزخ و نه به طمع بهشت توست، بلكه بخاطر آنست كه تو را شايسته عبادت و بندگى يافتم پس تو را عبادت كردم. در كلمات معصومين آمده است: «انَّ قَوماً عَبَدوُا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْك عِبادَةُ التُّجارِ وَ انَّ قَوْماً عَبَدوُا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْك عِبادَةُ الْعَبيدِ و انَّ قَوماً عَبَدوُاللَّهَ شُكْراً فَتِلْك عِبادَةُ الْاحْرارِ» «بحار، ج 41، ص 14» آرى، اين تجّارند كه به طمع سود كار مى ‏كنند و اين بردگانند كه از روى ترس كار مى ‏كنند، آزادگان و احرار بخاطر شكر نعمتهاى الهى او را عبادت مى ‏كنند. به قول حافظ: در ضمير ما نمى ‏گنجد بغير از دوست كس‏ هر دو عالم‏ را به ‏دشمن دِه‏كه‏ ما را دوست بس‏ ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 66)
كيفيّت يا كمّيت‏ اسلام به چگونگى كار و هدف و انگيزه آن توجّه بسيار كرده است. قرآن از عملِ بهتر ستايش مى ‏كند نه عملِ بيشتر، و مى ‏فرمايد: خداوند شما را در بوته امتحان قرار مى ‏دهد تا مشخّص شود كدام شما بهترين عمل را بجاى آورد. «لِيَبْلُوَكُمْ ايّكُم احْسَنُ عَمَلًا» «سوره هود، آيه 7» حضرت على عليه السلام در ركوع انگشترش را به فقيرى داد و آيه‏اى از قرآن بخاطر آن نازل شد. مردم گمان كرده‏اند نازل شدن يك آيه بخاطر يك انگشتر، از آن جهت بوده كه انگشتر قيمتى بوده و لذا گفته‏اند: قيمت انگشتر به مقدار خراج و مالياتِ شامات و سوريه بوده است. در حالى كه انگشترى با چنين قيمت هرگز با زهد على عليه السلام سازگار نيست، چنانكه با عدل على هم نمى ‏سازد كه او چنين انگشترى در دست كند و بعضى در فقر و ندارى باشند. اما حقيقت آنست كه نزولِ آيه‏ «انَّما وَلِيّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيموُنَ الصَّلوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» «سوره مائده، آيه 55» بخاطر كيفيت عمل بود نه كميّت آن، بخاطر اخلاص وقصد قربت بود، نه وزن و حجم و قيمتِ انگشتر. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 68)
قصد شهرت نيّت خالص آن است كه انسان فقط براى رضای خدا كار كند و از مردم انتظار تشكّر يا پاداش نداشته باشد. بهلول گروهى را ديد كه مسجدى مى ‏سازند و ادعا مى ‏كنند كه براى خداست، او بر سنگى نوشت: بانى اين مسجد بهلول است و آنرا شبانه بر سر در مسجد نصب كرد. روز بعد كه كارگران سنگ را ديدند به هارون‏الرشيد ماجرا را گفتند، او بهلول را حاضر كرد و پرسيد: چرا مسجدى را كه من مى ‏سازم به نام خودت كرده‏اى؟ بهلول گفت: اگر تو مسجد را براى خدا مى ‏سازى بگذار نام من بر آن باشد خدا كه مى ‏داند بانى مسجد كيست، او كه در پاداش دادن اشتباه نمى ‏كند. اگر براى خداست چه نام من باشد چه نام تو اين كه مهم نيست. بهلول با اين كار به او فهماند كه قصد قربت ندارد، بلكه قصد شهرت و نام دارد. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 69)
قصد قربت‏ قصد قربت، يعنى نزديكى به مقام پروردگار، و ناگفته پيداست كه وقتى مى ‏گويند: فلانى به فلان مقامِ كشورى نزديك است، مراد نزديكى مكانى و جسمى و فيزيكى نيست وگرنه پيشخدمت‏ها از همه نزديك‏ترند، بلكه مراد از نزديكى، نزديكى معنوى و مقامى و انس است. قصد قربت، يعنى كار را براى خدا انجام بده و از نيش و نوش‏ها نهراس. قرآن در وصفِ مؤمنان واقعى مى ‏فرمايد: «يُجاهِدوُنَ فى‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لايَخافُونَ لَوْمَةَ لائمٍ» «سوره مائده، آيه 54» در راه خدا جهاد مى ‏كنند و از سرزش ملامت‏كنندگان هراسى ندارند. قصد قربت، يعنى حق را بگو و از احدى جز او پروا نداشته باش. چنانكه قرآن مبلّغين الهى را چنين توصيف مى ‏كند: «الَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ احَداً الَّا اللَّه» «سوره احزاب، آيه 39» آنانكه پيامهاى الهى را تبليغ مى ‏كنند و از او خشيت دارند و از كسى جز خدا نمى ‏ترسند. به قول علّامه شهيد مطهّرى، قصد قربت يك شرط ذاتى است، نه قراردادى و اعتبارى، شرط تكوينى است نه تشريفاتى. « ولاها و ولايت‏ها، ص 290- 293» اگر گفتيم: شرط رسيدن به مكّه پيمودن راه مكّه است، اين شرط طبيعى و ذاتى است نه قراردادى، و شرط رسيدن به مقام قرب الهى، داشتن قصد قربت است و اين شرط ذاتى است. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 62 و 73 و 74)
امتياز نيّت بر عمل‏ امتيازى كه نيّت كار بر نفس كار دارد، اين است كه در انجام كار، گاهى ريا و خودنمائى مطرح است امّا در نيتّ چون يك امر درونى است و آثار ظاهرى ندارد، ريا و سمعه و امثال آن راه ندارد. امتياز ديگر نيتّ بر عمل آنست كه هميشه و همه جا ممكن است و شرايط خاصى نمى ‏طلبد امّا انجام يك عمل نياز به شرايط و امكاناتِ فراوانى دارد. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 78)
معرفت، مقدّمه قصد قربت‏ بهترين راهِ رسيدن به قصد قربت و نيّت پاك، معرفت و شناخت است. اگر بدانيم محبوبيّت پيداكردن نزد مردم بدست خداست. «سوره ابراهيم، آيه 37» اگر بدانيم عزّت و قدرت تنها بدست اوست. «سوره بقره، آيه 165» اگر بدانيم نفع و ضرر ما بدست ديگران نيست. «مناجات شعبانيه‏» اگر بدانيم كار براى خدا، گاهى دو برابر، گاهى ده برابر و گاهى هفتصد برابر پاداش دارد، براى غير او كار نمى ‏كنيم. اگر بدانيم روزى را در پيش داريم كه احدى به فرياد احدى نمى ‏رسد و تنها كسانى نجات مى ‏يابند كه قلب سليم داشته باشند. «سوره شعراء، آيه 89» و اگر بدانيم با نيّت فاسد چه ارزشهايى را از دست مى ‏دهيم، خود را براى انجام كار خالص و با قصد قربت آماده مى ‏كنيم. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 81)
آثار نيّت فاسد 1- مستجاب نشدن دعا. امام سجّاد عليه السلام مى ‏فرمايد: نيّت سوء سبب قبول نشدن دعاهاست. «بحار، ج 70، ص 375» 2- محروميّت از رزق. امام صادق عليه السلام فرمود: چه بسا مؤمنى كه نيّت گناه مى ‏كند و خداوند او را از رزق محروم مى ‏كند. 3- سبب شقاوت است. حضرت على عليه السلام مى ‏فرمايد: «مِنَ الشّقاءِ فَسادُ النِّيَّة» «غررالحكم، حديث 1610» نيّت فاسد نشانه شقاوت است. 4- بركت از عمر و زندگى مى ‏رود. حضرت على عليه السلام مى ‏فرمايد: «عِنْدَ فَسادَ النِّيَّة تَرْتَفِعُ الْبَرَكَة» «غررالحكم، حديث 1615» خداوند بركت را از كسى كه نيتش سالم نيست برمى ‏دارد. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 82)
تكبيرة الاحرام‏ زائران خانه خدا، اوّلين كلام واجبشان گفتن لبيّك است كه با گفتن آن وارد اعمال حج مى شوند و يك سرى چيزها بر آنها حرام مى شود. نماز نيز با گفتن اللّه‏اكبر شروع مى شود و امورى را بر نمازگزار حرام مى ‏كند، مانند خوردن، آشاميدن و حرف زدن، لذا به تكبير اوّل نماز تكبيرةالاحرام مى ‏گويند. «اللّه اكبر»، اوّلين كلمه واجب به هنگام صبح است. (یعنی نماز صبح بر مسلمانان واجب است و اولین جمله واجب آن الله اکبر است). اوّلين كلمه‏اى است كه نوزاد مسلمان در آغاز تولد به عنوان اذان و اقامه مى ‏شنود و آخرين كلمه‏اى است كه بر مرده خوانده مى شود (در نماز ميّت) و سپس وارد قبر مى شود. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 85)
360 مرتبه «اللّه اكبر» «اللّه‏اكبر» بيشترين ذكرى است كه هم در مقدّمات نماز، هم در خود نماز و هم در تعقيبات آن گفته مى شود، بدين صورت كه: 1- هر 5 نماز اذان دارد و هر اذان 6 مرتبه «اللّه‏اكبر» (مجموعاً 30 مرتبه) 2- هر 5 نماز اقامه دارد و هر اقامه‏ 4 مرتبه «اللّه‏اكبر» (مجموعاً 20 مرتبه) 3- قبل از تكبيرةالاحرام، در هر 5 نماز، 6 تكبير مستحبّ است و تكبير هفتم همان تكبيرةالاحرام واجب است، (مجموعاً 30 مرتبه) 4- تكبيرةالاحرامِ آغاز نمازها كه در مجموع 5 تكبير مى شود. 5- قبل از هر ركوع در 17 ركعت، يك تكبير. (مجموعاً 17 مرتبه) 6- در هر ركعت نماز دو سجده داريم كه براى هر سجده دو تكبير مستحبّ است، يكى قبل و يكى بعد از آن. (مجموعاً 68 مرتبه) 7- هر نماز يك قنوت دارد و قبل از هر قنوت يك تكبير دارد. (مجموعاً 5 مرتبه). 8- در پايان هر يك از نمازهاى 5 گانه 3 تكبير وارد شده است. (مجموعاً 15 مرتبه) 9- بعد از هر نماز 34 مرتبه تكبير به عنوان تسبيحات حضرت زهرا مى ‏گوييم. (مجموعاً 170 مرتبه) اگر انسان با ايمان و توجّه كامل هر روز بيش از 360 مرتبه بگويد: خدا بزرگتر است، ديگر از هيچ قدرت و ابرقدرت و توطئه‏اى هراس ندارد. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 85)
آداب تکبیر در نماز 1- هنگام گفتن تكبير اقامه نماز، دو دست را تا مقابل گوش‏ها بالا بياوريم، بطورى كه وقتى دستها مقابل گوش رسيد تكبير تمام شده باشد. امام رضا عليه السلام فرمود: حركت دستها در موقع تكبير در توجّه و ابتهال به خدا و حضور قلب مؤثر است. 2- انگشتان دست موقع تكبير بهم چسبيده باشد و بالا رود. 3- كف دستها رو به قبله باشد. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 88)
معناى تكبير اللّه‏اكبر، يعنى خدا برتر از همه موجوداتِ حسّى، ذهنى، مُلكى و ملكوتى است. اللّه‏اكبر، يعنى خدا برتر از آنست كه كسى بتواند او را توصيف كند. اى برتر از خيال و قياس و گمان و وهم‏ وز هرچه گفته‏ايم و شنيديم و خوانده‏ايم‏ مجلس تمام گشت و به پايان رسيد عمر ما همچنان در اوّل وصف تو مانده‏ايم‏ امام صادق عليه السلام مى ‏فرمايد: چون تكبير مى ‏گويى بايد همه چيز نزد تو كوچك شود جز او. «سرّالصلوة، ص 78» ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 89)
سوره حمد پس از گفتن تكبيرةالاحرام، بايد سوره حمد خوانده شود و اگر اين سوره در نماز خوانده نشود، نماز باطل است. «لا صلوة الّا بفاتحة الكتاب» «مستدرك‏الوسائل، حديث 4365» نام ديگر اين سوره، فاتحةالكتاب است، زيرا قرآن با اين سوره آغاز مى شود. از این نام‏گذارى، معلوم مى شود تمام آيات قرآن در زمان پيامبراكرم جمع‏آورى و به صورت كتاب درآمده و به امر ايشان در آغاز و ابتداى كتاب قرار داده شده است. سوره حمد، تنها سوره‏اى است كه بر هر مسلمانى واجب است حداقل روزى ده بار آنرا در نمازهاى پنجگانه خود بخواند. و بنا به روايتی از رسول ‏اكرم صلى الله عليه و آله بهترين سوره ‏هاى قرآن است. «تفسير كنزالدقائق‏» در اهميت اين سوره همين بس كه در روايات آمده: اگر هفتاد مرتبه اين سوره را بر مرده خوانديد و زنده شد تعجب نكنيد. «بحار، ج 92، ص 257» سوره حمد مايه شفا است. هم شفا از دردهاى جسمانى و هم شفا از بيمارى‏هاى روحى. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 94)
«بِسم‏اللّه الرّحمن الرّحيم» در ميان مردم و اقوام مختلف رسم است كه كارهاى مهّم را با نام يكى از بزرگان خويش كه مورد احترام و علاقه آنهاست، شروع مى ‏كنند، تا آن كار با ميمنت و مباركى آغاز شود و به انجام رسد. البتّه هركس بر اساس افكار و عقايد صحيح يا فاسد خود عمل مى ‏كند. بعضى با نام بتها و طاغوت‏ها و بعضى با نام و ياد خدا و به دست اولياى خدا كارهاى خود را شروع مى ‏كنند. چنانكه امروز رسم شده ساختمان‏هاى مهم را، افراد مهمّ اولين كلنگش را بر زمين مى ‏زنند، در جنگ خندق نيز پيامبراكرم براى حفر خندق، اوّلين كلنگ را خود به زمين زدند. بسم‏اللّه، نه تنها در ابتداى قرآن بلكه در آغاز تمام كتاب‏هاى آسمانى بوده است. وقتى كشتى حضرت نوح در ميان امواج طوفان به راه افتاد، نوح به ياران خود گفت: سوار شويد كه: «بسم‏اللّه مجراها و مرساها» «سوره هود، آيه 41» حركت و توقف اين كشتى با نام خداست. ( تفسیر نماز؛ استاد قرائتی ، ص 95)