زوّار آفتاب اگر شکسته رسیدم اگر خراب رسیدم درست وقت اذان بود و من به آب رسیدم وضو گرفتم و شستم خمار خستگی ام را شبیه قطره به دریایی از شراب رسیدم طلوع نارس یک سیب سرخ بودم و آنجا به پای بوسیِ زوّار آفتاب رسیدم وزید عطر حرم از کنار موکب کاشان که من به جرعه ای از شربت گلاب رسیدم بریز چای عراقی ! به یاد حضرت ساقی که من به جنّت باقی چه بی حساب رسیدم در این مسیر چقدر آب می دهند به زائر؟! چقدر زود به دردِ دلِ رباب رسیدم نشست روی دل من غبار غربت مولا به روضه خوانی فرزند بو تراب رسیدم گدای بابِ حبیبم هلا ! امام غریبم به قتلگاه تو با سینه ای کباب رسیدم میانه ی دو حرم ، بغض و گریه بود و تبسّم به وعده گاهِ دعاهای مستجاب رسیدم خوشا به حال من این روزها ی خوب ! خوشا من! به اربعین تو امسال کامیاب رسیدم #جواد_جعفری_نسب #محفل_ادبی_مشکات #کتابخانه_فرامرز_ناوی #محفل_ادبی https://eitaa.com/navi_library

اَحد میمی میانِ نام خود انداخت احمد شد نشست آن میم در آغازِ حمد او محمد شد به رقص آورد میمش مدّ بسم الله قرآن را از آن مدّ است اگر این آیه های سبز مُمتد شد ملایک تا ابد در حلقه ی میم تو سرگردان شبی گویا بُراقت از سرِ ادراکشان رد شد نبود از خُلق و خو در هفت اقلیم زمین بویی که در هفت آسمان اخلاق نیکویت زبانزد شد عقیقی نیست لایق تا بگیرد نقش نامت را از آن نام بلندت زینت طاق زبرجد شد به انکار تو می لافند و می بافند و باکی نیست که شیطان هم اگر شد از همین انکار مرتد شد #جواد_جعفری_نسب #محفل_ادبی_مشکات #محفل_ادبی https://eitaa.com/navi_library

گزارش تصویری نشست هفتگی محفل ادبی مشکات روز یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ #محفل_ادبی #محفل_مشکات #حسن_دلبری #جواد_جعفری_نسب #حسین_شکیبی #مهدی_صحرایی #حسن_نصر #کتابخانه_فرامرز_ناوی #شب_شعر

صدای بال ملائک چقدرآینه این جا ! چقدر نور این جاست چقدر حسِّ صمیمانه ی حضور این جاست چقدردل به تمنّای صبح می شکند چقدر پنجره جاری به سمت نور این جاست برای فیضِ تجلّی تمام درها، باز برای اوج رهایی ، پل عبور این جاست صدای بالِ ملائک ، نوای نغمه ی غیب شرابِ تاکِ طهورا جمال حور این جاست غم غریبی اگر هست جایش اینجا نیست که شادمانه ترین چشمه ی سرور این جاست #جواد_جعفری_نسب #محافل_ادبی_مشکات #شب_شعر #امام_هشتم