🔴هشدار از غافلگیری بزرگتر!
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻وَلٰكِنِ اَلْحَذَرَ كُلَّ اَلْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ، فَإِنَّ اَلْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ، فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَاتَّهِمْ فِي ذٰلِكَ حُسْنَ اَلظَّنِّ
امام علی (علیهالسلام) در نامهی ۵۳ خطاب به مالک اشتر میفرمایند: اما پس از صلح، کاملاً از دشمن بر حذر باش؛ زیرا دشمن چهبسا نزدیکی میکند تا تو را غافلگیر سازد. پس راه احتیاط را در پیش گیر و هرگونه خوشگمانی به دشمن را متهم ساز!
🔻حکایتِ برخی سیاسیون که فراموش کردهاند دشمن، هفتهی پیش خودشان را ترور نافرجام کرد و خودش اقرار نمود: «دو ماه مذاکره برای فریب و حمله به شما را برنامهریزی کردهبودیم!»؛ به کنار!
🔻حکایتِ خطِ رسانهایِ متصل به دستگاه امنیتیِ اسرائیل که از لانه بیرون آمدند و تلاش دارند برای خلقِ دوگانههای کاذبی چون امت–ملت و...، هم بهکنار!
🔻اینمیان، مهم مردماند و نخبگانِ دلسوزِ کشور!
عدهای پندارِ شکست داشتند و مایوس بودند؛ اما عدهای بهخصوص با سخنانِ امروزِ رهبری، مطمئن از پیروزی شدند.
اما فراموش نکنیم: پیروزی در یک مرحله، به معنای اتمام جنگ نیست!
مبادا تنگهی هوشیاری و بازسازی را رها کنید!
این دو–سه روز، صحنهی میادین را که نگاه میکنم، با صحنهی بسیار خطرناک و نگرانکنندهای روبهرو میشوم: گویا جنگ تمام شده و همه مهیای بازگشت به روالِ زندگیِ عادی شدهاند!
چنانکه اگر دشمنِ غدارِ بدسابقه، طرحی برای شبیخونِ دیگر و بازگشتی زودهنگام به عرصهی قتالِ سخت داشته باشد، این آرایشی که من میبینم، با غافلگیریِ بزرگتری نسبت به دفعهی نخست روبرو خواهد شد!
🔻 ۱. رخنهی امنیتی بزرگ
ما با رخنهی امنیتیِ بزرگی روبرو هستیم! لشکرِ نفوذیهای دشمن، هنوز در میانِ ما زندگی میکنند! نفوذیهای ارشدی که در لایههای امنیتی، سیاسی، تصمیمساز و تصمیمگیر رخنه کردهاند، هنوز بر مصدرِ کارند! همانها که این اتوبانِ نفوذ و مسیرِ غافلگیری و ضربهی پیشین را ساختند و پرداختند!
– با این اضافه که به سازمانِ امنیتیِ انقلابی هم ضربههایی زدند؛
– بخشهایی از حفاظتِ نهادها که وظیفهی مقابله با نفوذ را داشتند، شهید کردند!
چه کسی با سرعت از این فرصتِ تنفّس، برای بازسازیِ سازمانِ امنیتیِ کشور و مقابله با لشکرِ نامرئیِ دشمن بهره میبرد؟
🔻 ۲. تضعیفِ دفاعِ مدنی
بخشی از یگانِ حافظانِ شهری و تجهیزاتِ مرتبط را از بین بردند!
– با نفوذی هوشمندانه در ۱۴ سال اخیر، پشتوانهی مهمِ نظام در دفاعِ مدنی (یعنی بسیج و ساختارهای محلهمحور و شهری) را تضعیف کردند!
حضورِ مردم و حفظِ اتحادِ مردمی، نیازمندِ بهانهها و رخدادهایی برای کنشگریِ آنها در دفاع از کشور است.
– نیاز به آموزش و آمادگی است: آموزشهای وسیعِ دفاعی، شناسایی، امدادی، امنیتی، شهری و...
– نیاز به آمادگیهای وسیع در قالبِ گروههای محلی، تشکیلاتی و شهری!
چه کسی از این فرصتِ تنفّس، برای ساختِ یک سازمانِ کارآمد در دفاعِ مدنی و عرصههای مقاومتِ مردمی بهره میبرد؟
🔻۳. ضعفِ فناورانه در پدافند و آفند
ما با ضعفِ جدیِ فناورانه در عرصهی پدافند و آفند روبرو هستیم!
– اگر تمامِ شرکتهای دانشبنیانِ فناورانه،
– بسیاری از ظرفیتِ تولیدِ صنعتیِ کشور،
– بخشِ بزرگی از توانِ دانشگاهیانِ فنیِ دلسوزِ کشور را
امروز معطوف به عرصهی دفاعی و پروژههای بزرگ و فوری کنیم (حوزههایی چون: پدافندِ هوایی، آفندِ هوایی، فناوریهای پدافندِ ماهوارهای، عرصهی سایبریِ حمله و دفاع، امنیتِ سایبری، پروژههای مبتکرانه در حوزهی تهاجم، پهپاد و سلاحهای مؤثرِ منطقهای و مردمی و...) باز هم معلوم نیست فرصت برای بازسازی و ابتکارِ مؤثر تا تهاجمِ بعدی کافی باشد!
🔻 ۴. پنجرهی فرصتِ بینالمللی
پنجرهی فرصتِ مهمی در عرصهی بینالملل (چه در جهانِ اسلام و چه در میانِ آزادگان و اکثریتِ مردمِ جهان) پدید آمده است: امیدواری و حسِ خوب نسبت به ایران و جمهوری اسلامی و شکسته شدنِ انباشتِ تصویرهای سیاهِ پیشین!
این فرصت در دیپلماسی عمومی را کنار فرصت تازه در دیپلماسی برای قطببندیهای جدید در نظم نوین باید غنیمت شمرد.
کدام گروه، کدام سازماندهی و کدام محور، مشغولِ تدارکِ جدی برای بهرهگیریِ وسیع از این فرصتِ بیبدیل است؟ (تهاجم به غربِ وحشی و پایههای امنیتِ آمریکا و اسرائیل!)
🔻مهم نیست با حسِّ پیروزی یا حسِّ شکست! اما اگر غافلانه به روالِ عادیِ زندگی برگردیم و این رخنهها و فرصتهای عظیم را رها کنیم، فردایِ غافلگیری، پس از سقوطِ تنگهی احد، جز خود را ملامت نکنیم!
این جنگ ادامه دارد!
ای کسانی که این واقعیت را درک میکنید، فکری به حالِ غفلت و خوشخیالیها کنید!
✍حجت الاسلام مجتبی عرب
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴حیات مبارزه!
🔻حجت الاسلام مجتبی عرب | نشست «آتش بدون صلح»
▪️کاری از مجموعه «سیما فکر»
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3
5928113526701039360_303536985304361.mp3
زمان:
حجم:
44.69M
🔴#صوت| نشست «آتشِ بدونِ صلح»
درباره جنگی که در میانه آن هستیم!
🔻مجتبی عرب
🔻سیدعلی متولی امامی
🔻سیدعلی سیدان
▪️کاری از مجموعه: سیمافکر
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3
🔴جهاد تبیین، جهاد تخدیر نیست!
🔻تلاشی برای رسیدن به مفهوم ولایت پذیری در اندیشه اصیل انقلابی
✍حجت الاسلام مجتبی عرب
▪️برای مطالعه متن یادداشت اینجا کلیک کنید...
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3
🔴جهاد تبیین، جهاد تخدیر نیست!
تلاشی برای رسیدن به مفهوم ولایت پذیری در اندیشه اصیل انقلابی
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
#بخش_اول
🔻اندیشه شیعی در طول تاریخ، عجین با دو عنصر کلیدی بوده است: عدالت ⚖️ و عقلانیت💡.
این دو عنصر، حتی در نزاعهای عقیدتی و کلامی پرچم تشیع بودهاند.
🌟 امامت شیعی، خود قلهی این دو عنصر در کنار معنویتِ زنده و زندگیمحور تشیع است.
مرز روشن شیعه با اشاعره، خوارج، اهل حدیث، سیاستمدارانی چون قاسطین و امویان، بنیعباس و بسیاری از جریانهای فکری و سیاسی، همواره در پرتو این دو عنصر پررنگ بوده است.
در طول تاریخ تشیع، جریانهایی حضور داشتند که کوشیدند به بهانههایی، دستکم یکی از این دو رکن اساسی را کمرنگ کنند:
🔻چه آنها که با طعم فکری و احساس تقدس، تمسک عمیق و ملاکمحور به کلام مقدس اهلبیت(ع) و روایات را تخطئه میکردند،, اخباریمسلکی در مواجهه با متن و اشعریمسلکی در مواجهه با فکر را ترویج مینمودند و شمشیر عقلانیت شیعی را کند میساختند؛
چه دیگر جریانها که عقلِ مدبر، مصلحتسنج و دوراندیش شیعی را در عرصهی سیاست و حرکتسازی اجتماعی، همراه با عدالتخواهی عمیق تشیع برنمیتافتند و به دنبال قیامهای غیرعاقلانه بودند؛
چه جریانهایی که آرمان مقدس مبارزه با ظلم و عدلیهبودن شیعه را به نفع سیاستِ مرسومِ امویگونه و علویگونه نمیپذیرفتند و نقشی داشتند که در تاریخ قابل وارسی است.
🔻جریان امامت شیعی که از اهلبیت(ع) به اصحاب و فقهای تربیتیافتهی ایشان تسری مییافت، شیعه را به سهگانهی معنویت، عقلانیت، و عدالت مجهز میپروراند.
امامت و ولایت، هیچگاه معارض این سهگانه نبود.
ولایتپذیری شیعی:
- نه امری غیرمعنوی و دنیازدهی محض و قدرتطلبانهی سیاسی بود؛
- نه امری غیرعقلایی و غیرعقلانی مبتنی بر تعطیل قوهی فکر و پرورش آدمهای کوتاهقد و بیهنر شبیه وعاظالسلاطین و افراد ناسازگار با فطرت عمومی بود؛
- و نه این ولایتپذیری، نافی پیگیری آرمان مبارزه با ظلم و قراردادن امور در وضعِ صحیحِ عدالتخواهانه میشد.
🔄 تحریف مفاهیم در سالهای اخیر
در سالهای اخیر، مطامع سیاسیِ جریانهای قدرتطلب، با تحریف مفاهیم و خروج از مواضع کلیدی تفکر شیعی، سعی در پرورش نیروهایی داشتهاند:
بیفکر، بلهقربانگوی قدرتطلبان، خوشخیال، بیمسئولیت نسبت به کشور، شبهاخباری، شبهاشعری، غیرعمیق و گریزان از تأمل بر مسائل سخت جهانی و داخلی ایران
📌 این موارد را مرور کنیم:
۱. تشبیه ناروای خوارج به عدالتخواهان:
خوارج، نماد تقدسِ خشک، بیعقل، بیفکر و ظاهرگرا بودند و هرچه به اخباریمسلکان امروز شبیه باشند، هیچ سنخیتی با جویندگان حقیقیِ آرمان عدالت نداشتند.
۲.اسطوره شیعه تنوری: تمسک به روایتی از صادقین(ع) درباره فردی که اطاعتش را با ورود به تنور نشان داد، و تلقی آن بهمثابهی «آرمان ولایتپذیری»! ممکن است گمان کنید توسعه دهندگان خالصانه دنبال گسترش اصل اطاعت از امام هستند اما مقصود توسعهدهندگان این نبوده؛ آنان درپی ایجاد معارضهی عقل و تفکر با ولایتپذیری اند! گویی هرچه بیفکرتر، ولایتپذیرتر! این پروژهای خطرناک است برای تهیکردن ولایتِ عقلانی و عدالتمحور از عناصر کلیدی، و توجیه پرورش نیروی بیفکر. «شیعهی تنوری»، نه اصل اطاعت، که ساخت رقیبی برای ولایتپذیری عقلانیِ عمار و مالک بود.!
۳. تحریف در تحجر: تحجری که اساسش جدایی دین از مدیریت عینیت اجتماعی و زندگی و در نتیجه سیاست است، را به «ایستادگی بر آرمانهای اصیل و کهن شیعی» که در کالبد انقلاب اسلامی رنگی نو به خود گرفته، تأویل بردند. متحجر یعنی آرمانخواه! یعنی حقطلب! یعنی آنکه دنبال تحقق تام آرمانهای انقلاب است!
۴. غیرمردمی کردن عقلانیت تدبیرگر شیعی: شعار «سپردن کار به کارشناسی» در واقع، مردمزدایی از سیاست است. میگویند: «امنیت، جامعه، اقتصاد و فرهنگ را به «کارشناسان» بسپارید!» این پوششی است برای حذف مردم و نظارت جریانهای حزباللهی از سیاست، تا جریانهای چپاولگرِ ظاهرالصلاح، در سایهی وفاق و توافق، سیاست را از آرمان دور کنند و امکانهای عقلانیِ کشور را برای مسیر آرمانی تنگ نمایند. مروجان این گفتمان در فضای مجازی و رسانهها — که میگویند: «مردم! شما از جزئیات و پشتصحنهی سیاست بیخبرید!» — درواقع مزدور جریانهای قدرتیاند که میخواهند: «این سیاستِ کثیف را به ما واگذارید! چرا خود را آلوده میکنید؟!»
▪️ادامه متن را در اینجا بخوانید...
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3
🔴جهاد تبیین، جهاد تخدیر نیست!
#بخش_دوم
۵. انسجام حقیقی از جنس جنگ یا ائتلاف وفاقی؟
وفاق در این نگاه نه حرفی رو به جلو برای نزدیک شدن عقب افتادگان از آرمانهای مردم به آرمانها و اصول جمهوری اسلامی که تلاشی تئوریک و عملی برای نزدیک کردن جمهوری اسلامی به این عقب افتادگان است! وفاق وحدت و انسجام روبه جلویی که در جنگ دیدیم را دنبال نمیکند بلکه حذف اصول و نیروهای پاسدار آرمانها به نفع یک ائتلاف بی وحدت قلوب و عقول است!
۶. «همه چیز تحت اشراف رهبری است»، «در شرایط جنگی که دیگر همهچیز تحت اشرافتر رهبری است»: مقصودشان آرامکردن دل مردم است؟ مقصودشان امیدواری به آینده است؟ مقصودشان عدم بدبینی و هتاکی به مسئولین کشور است؟ ظاهرش همینقدر قشنگ است.
اما پشت این لالاییِ بهظاهر زیبا، هدف اختهکردن جریانِ فعالِ آرمانخواهِ انقلابی است تا ناظر بر کجرویها نباشد. روش کارشان این است:
- موج اجتماعی مصنوعی میسازند که «مردم چنین خواستهاند!»
- رهبری را در برابر تصمیمِ انجامشده قرار میدهند.
- سپس تأیید رهبری را چماقی میکنند بر سر منتقدان: «مخالفت شما، مخالفت با ولایت است!»
این «لالاییخوانهای مخدّرساز» میکوشند جریان انقلابی را گیج و خوابزده نگه دارند؛ حتی اگر مسئلهای (مانند مذاکره با آمریکای متجاوز) آشکارا خلاف اندیشهی اسلام ناب و بیانات متواتر امام و رهبری باشد، با شعار «همهچیز تحت اشراف است!» میخواهند دغدغهها را تخدیر کنند: «شما را چه به نگرانی؟! این نگرانیها مخالفت با ولایت است!»
❌ مردمزدایی: خطر اصلی
این زنجیرهی تاویلها و انحراف مفاهیم اصیل و مفهومسازیهای جدید، از بالا که بنگریم، یک هدف دارد:
مردمزدایی از سیاست — که بهقول امام(ره)، «خطرش از دینزدایی از سیاست بیشتر است!»
🎯 نوک پیکان این مردمزدایی، متوجه جریان حزباللهی است — تنها جریانی که انقلاب و نظام را در تمام صحنهها حاضر و زنده نگه میدارد — تا آن را:
- اخته، تخدیرشده و بیکنش؛
- کوتوله، بیفکر و ناامید؛
- محتومبینِ وضع موجود و امکان های موجود کشور؛
- نرمالشده و غیرجسور برای تحولِ گامِ دومی؛
بسازد!
📌جهاد تبیین یا جهاد تخدیر؟!
در این نقشه، حتی جهاد تبیین— که میبایست زمینهساز خلق ارادهی عمومی برای تحول باشد — به جهاد تخدیر تبدیل میشود: توجیهگری و مالهکشی بر وضع موجود! حذف کنش مردم در نمایش دستاوردها!
🔻جهاد تبیینِ راستین، حرکتی برای فهمِ مردم از ایستارِ باشکوه (و پرنگرانی) جمهوری اسلامی و زمینهسازی ارادهی عظیمِ "جهش گام دومی" است، نه آنکه خنجری از پشت به پیکر جریان اصیل انقلابی تبدیل شود!
تکنیک آنان:
- ایجاد دعواهای بیهوده درون جبههی حزباللهی؛
- معطلکردن و بدنامسازی نیروهای کنشگر؛
- ترمزگیری در برابر هر عقلانیتِ انقلابیِ مستقل و نگرانِ دستاوردها؛
- پرورش «کوتولههایی» که بهجای تعمق بر ملاکات و نقشهی عمیق رهبری، صرفاً به ظاهرِ بیانات — آنهم بهشکلی غیراجتهادی — میچسبند، از تحولات جامعه و جهان عقب میمانند، و مدام درگیر ساختوپرداخت توجیهات برای این عقبافتادگیاند...
📌 صحنه را از بالا بنگریم
- شعار «انسجام» و «هیس! حزب اللهی ها فریاد نمیزنند» بهانهی پوشاندن کدام مخاطراتِ انسجامِ حقیقی است؟
- 🔇 این «جهاد تخدیر»، درواقع خاموشکنندهی موتورِ انسجام ملی— یعنی نیروی کنشگر و فداکارِ حزبالله — است...
✍حجت الاسلام مجتبی عرب
▪️برای مطالعه بخش اول یادداشت اینجا کلیک کنید...
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3
🔴در موضعگیری آدمها نباید دنبال این بود که طرف بیاد رسماً بگه «غلط کردم، غلط گفتم» از کوچکترین بازگشتی عاقلانه و مومنانه باید استقبال کرد
از آنسو مراقب بود گربه با توبه زاهد و عابد نمیشود! اینگونه نشود که جو بگیردمان ناگهان طرف را استاد جبهه انقلاب و جهاد تبیین هم جا بیاندازیم!
🔻نه با غوره سردی نه با مویز گرمی!
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3
🔴نعمت انسجام؛ کدام انسجام؟
✍حجت الاسلام مجتبی عرب
🔻برای مطالعه متن یادداشت اینجا کلیک کنید.
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3
🔴نعمت انسجام: کدام انسجام؟
#بخش_اول
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻برخی پدیدههای اجتماعی که پس از رخدادهای سخت، موقعیتهای بزرگ یا وضعیتهای مهم پدید میآیند، برای تداوم و جهتیابی، سخت نیازمند معنابخشی هستند. جامعه از خود میپرسد: چه تجربهای را پشت سر گذاشته؟ چرا چنین رفتاری کرده؟ کدام عواطف نهان و خِرَدهای خفته سبب شد حرکتی چنین حکیمانه از جامعه سر بزند؟
در اینجاست که روایتِ صحنه، خودِ صحنه را میسازد؛ هم نعمت را حفظ و بالنده میکند و هم میتواند آن را از ریشه برکَند و به ضد خود بدل سازد.
ماجرای انسجامِ معجزهوار جامعه ایران در رویارویی با اسرائیل، از همین دست پدیدههاست.
🔻انسجام خالق اراده رویارویی با دشمن ایران بود و این اراده مهمترین علت عقب نشینی دشمن و به هم ریختگی محاسبات او شد.
تلاش گروههای گوناگون پس از این حادثه برای مصادره و معنابخشی به این انسجام—به سود فهمهای پیشین خود—نه مصادرهای ساده، بلکه کوششی بود برای معنا بخشیدن به انسجام، به گونهای که کهنه پایگاههای فکری، عاطفی، مکتبی، سیاسی و اقتصادیشان را به لرزه نیندازد.
زیرا اگر انسجام آنگونه که بود، درک و بازگو میشد و با جامعه به بازخوانی گذاشته میشد، مرجعیت آنان به پرسش گرفته میشد.
کوشش برای دوگانهسازی «امت-ملت»، تغییر پارادایم، کشاندن بحث به مجادلات صداوسیما، تقلیل راه انسجام به حضور چند چهره در تلویزیون، دعواهای فرسوده انتخاباتی، مطالبه عفو زندانیان سیاسی و... همگی را میتوان تلاشهایی شتابزده از همین سنخ دانست.
🔻اما نعمت انسجام بهراستی از کجا آمد؟ با چه معنایی؟ کدام عواطف پنهان و عقلانیتهای تهنشین بوده در جامعه—بر اثر تلاطم روزگار—بار دیگر به میدان آمد؟ کدام داراییهای خفته جامعه بیدار شد؟ آنچنان که خود جامعه نیز از چنین داشتههایی و چنین واکنشی شگفتزده شد.
بیایید نگاهی بیندازیم به فهرستی از این باورها و داراییهای گروهی، و راهی که جامعه در اصلاحِ ادراکهای تفرقهساز طی کرد و بکوشیم به عاملِ ماندگاریِ انسجام زبان بدهیم:
۱. بازشناسی رهبری:
گروهی میپنداشتند رهبری، حاکمی مستبد و بینسبت با آنان است. رویارویی نظامی سبب شد او را عمیقاً چون پدری که پناه خانواده است و پس از سالها قهر، اکنون تازه انگار پیدایش کردهاند بیابند، حالا همگان نگران محافظت از او شده بودند.
۲. دگردیسی نگاه به سپاه:
گروهی سالها باور کرده بودند سپاه، بلای جان و قاتل ملّت است. اکنون در آتش جنگ، بهروشنی دیدند که پناهگاه و فداکار جانها و چتر امنشان—که با خون خویش پاسدار آنان است—همین سپاه است؛ هرچند رفتاری داشته که آنان را رنجانده. چون برادری که سالها با او قهر بودهای، اکنون سپاه را در آغوش میفشردند، برای جانش دلنگران بودند و از کامیابیهایش در ضربه به دشمن شادمان.
۳. کشفِ «دشمن واقعی»:
«دشمن واقعی» گمشدهای بود برای بخش بزرگی از جامعه در سالیانِ دراز. پرسشهایی چون: «اسرائیل به ما چه؟»، «در سوریه و لبنان چه کار داریم؟»، یا «آمریکایِ شیطان که آخرش قابل تعامل است، مگر با ما چه کار دارد اگر با او مذاکره کنیم؟» جدی شده بود. «دشمن! دشمن!» در ذهن جامعه شده بود یک بازی لوس و ادعای لوث! حالا جامعه رنگی و سه بعدی مشاهده میکرد که دشمن چقدر واقعی است! تا کجاها نفوذ کرده و برای این سرزمین چه نقشهها که نکشیده است.
۴. بازتعریفِ «خودی» و «غیرخودی»:
گروهی گمان میبردند بیحجابان دشمنان درجهیک کشور و اسلاماند. واقعیت جنگ نشان داد چه بسیار در میان همینان، آدمهای درست، شجاع و خداجو با باورهایی استوار و دلبسته به ایرانوجود دارند؛ و در مقابل، چه بسیار به ظاهر صالحانِ نشسته بر مسند که جاسوس و خائن بودند.
دریافته که شهادت، پیش و بیش از ظاهر، با ایمان و پایمردیِ تو در راه این سرزمین مقدس پیوند دارد. حالا جامعه پاره های خود را بیشتر مثل خواهر و برادر واقعی خودش درک میکرد
میدید که شهادت مسأله اولش با ظاهر تو نیست با ایمان و پای کاری تو برای این کشور مقدس سروکار دارد.
▪️برای مطالعه ادامه متن اینجا کلیک کنید...
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3
🔴نعمت انسجام: کدام انسجام؟
#بخش_دوم
۵. یادآوریِ همبستگی فراموششده:
مردم سالها در گسلهای ژرف، فراموش کرده بودند که پس از خدا، جز همدیگر کسی را ندارند—با هر چهره و رنگ و قیافهای. این جنگ، با لمس واقعیت دوباره آنها را به این باور عمیق درونی رساند:
چون خانوادهای که ده سال در کدورتی سخت گرفتار بودند، و رویدادی بزرگ برونازخانه، یادشان آورد: «ما خانوادهایم!»؛ بر سر چه چیزهای بچهگانهای با هم قهر بودیم؟ چه برداشتهای غلطی ما را به هم بدبین کرده بود.
۶. بیداریِ عشق به «ایرانِ جان»:
«ایرانِ عزیز» گمگشتهای بود در ژرفای جان همه ما!—چه آنان که تا دیروز راحت در اندیشه مهاجرت بودند، چه آنان که گمان داشتند، مکتب اسلام بیاین خاک حاصلخیز و سرشار از فداکاری و آمادگی ایران جان، حالا حالا ها ظرفی برای بروز و ظهور شایسته خود پیدا میکرد! .حتی مداحان، «ای ایران» خواندن را سوسولبازی میپنداشتند! دیگرانی هم فراموش کرده بودند که ایران—که جمهوری اسلامی ارجمندترش ساخته و حالا قواره ایستادن جلوی زورگویان را دارد—چقدر دوستداشتنی است! چقدر عزیز! چقدر فداشدنی؛ چون مادری مهربان.
۷. زندهشدنِ باورهای الهی:
مرگآگاهیِ جنگ، شجاعت نبرد با پلیدترین اشرار جهان، در میدان بودن و لذت بردن از این ایستادگی، ایمان استوار به خدا، عشق به علیِ فاتحِ خیبر(ع) و... همگی بخشی از باورها و عقلانیتهای الهی و معنوی خفته در این جامعه بود که گویا از آن زیر زیرهای خروارها خاک، تکانِ جنگ آن را بر سطح آب زلالِ نفس این جامعه آورده بود! آنچنان که خود مردم نیز باور نمیکردند چنان اند.
✍حجت الاسلام مجتبی عرب
▪️برای مطالعه متن کامل یادداشت اینجا کلیک کنید...
#نظر_سومـــ | با ما همراه باشید...
@nazare3