هدایت شده از جهاد تبیین
🔰 #معرفیشهید | #شهید_مجید_قربانخانی
📝#خاطرات_شهدا | #سالگرد_شهادت
🌷تفنگ خیلی دوست داشت هر چه پول تو جیبی جمع میکرد تفنگ می خرید، تا کلاس پنجم دبستان باید با او به مدرسه میرفتم و میماندم تا مدرسه تمام شود و برگردانمش خانه، خیلی به من وابسته بود، بعد از دبیرستان، باید خدمت سربازی میرفت، اصلا دوست نداشت، به هر دری زد که محل خدمتش تغییر کند، در نهایت هم در پرند خدمت کرد، وقتی هم که خدمت رفت حرف گوش نمیداد، به جای پوتین با دمپایی در پادگان میگشت که با این کارها فرماندهاش را ناراحت میکرد، اگر قرار بود در برف پست دهد زنگ میزد خانه که من در برف نمیمانم، ما تماس میگرفتیم و خواهش می کردیم نگذارند در برف نگهبانی دهد، همین چیزها بود که باعث تعجب مان میشد وقتی می خواست سوریه برود.
📍 بسیجی شهید مجید قربانخانی متولد ۲۹ مرداد ماه ۱۳۶۹ ه.ش. می باشد. «شهید مدافع حرم مرتضی کریمی با مجید دوست بود. گویا در بسیج با هم آشنا شده بودند. یک بار مرتضی از مجید می خواهد به هیئت آنها برود. اسباب تحولات مجید از همین جا آغاز شد. البتّه ناگفته پیداست که منشأ اثر این تحولات ریشه در باورهایی داشت که سرشت شهید قربانخانی با آنها آمیخته شده بود. نفس سلیم مجید مثل آتش زیر خاکستری بود که در انتظار یک تلنگر نشسته بود تا صفای وجودش را بروز دهد.
💎 پدر شهید میگوید:«مجید بچه زبر و زرنگی بود و درآمد خوبی داشت. غیر از ماشین نیسان، یک زانتیا هم برای سواری خودش داشت. اما عجیب دست و دلباز بود و اگر مستمندی را میدید، هرچه داشت به او میبخشید. فکر هم نمییکرد که شاید یک ساعت بعد خودش به آن پول نیاز پیدا کند. گاهی طی یک روز کلی با نیسانش کار میکرد، اما روز بعد پول بنزینش را از من میگرفت! ته توی کارش را که درمی آوردی میفهمیدی کل درآمد روز قبلش را بخشیده است. واقعاً دل بزرگی داشت، تکه کلامش این بود که «خدا بزرگ است میرساند.»
🔶 فرمانده یگان فاتحین تهران می گوید: شب قبل از آغاز عملیات متوجّه شدم مجید با یکی دیگر از دوستانش در حال کندن یک کانال است. بلند گفتم مجید چند بار گفتم خاکبازی نکن. لباس آستین کوتاه پوشیده بود. گفتم «چرا خالکوبی ات مشخص است . چند بار گفتم بپوشان». پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود».
کتاب مدافعان حرم، ناصرکاوه
روی آدرس بزنید ادامه را مطالعه کنید👇
از چاقوی ضامندار و قلیان تا پاک شدن در خانطومان + عکس - مشرق نیوز
https://www.mashreghnews.ir/news/825527/%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D8%A7%D9%82%D9%88%DB%8C-%D8%B6%D8%A7%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%A7%DA%A9-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B7%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B9%DA%A9%D8%B3
هدایت شده از جهاد تبیین
☀️عاشق امام زمان(عج) بود
🌷باید تأکید کنم که مسلماً ذکر و یاد امام مهدی(عج) در رفتارهای ایشان تاثیر فوق العادهای داشت. به عنوان مثال من گاهی میدیدم که ایشان نیت شان را از پرداخت صدقه، سلامتی امام زمان(عج) عنوان میکرد و معتقد بود که این نیت، موارد دیگر را نیز دربر میگیرد و بالاترین مسئلتها است. بنابراین، دعای فرج و دعا برای سلامتی امام عصر(عج) همیشه ورد زبان ایشان بود. امکان نداشت بدون دعای فرج، شروع به خواندن دعا، قرآن (حتی سورهای از قرآن) یا زیارت عاشورا کند؛ اگر هم فراموش میکرد، تلاوت را قطع میکرد و بعد از دعای فرج، ادامه میداد. گویا احساس میکرد که بدون دعای فرج اعمال اش مقبول نیست و باید آن مقدمه و آن دعا برای سلامتی حضرت حجت(ع) همیشه وجود داشته باشد. این مسئله برای ما هم عادت شده و حتی بچهها نیز از ایشان یاد گرفتهاند که همیشه اعمال و دعاهایمان را با دعا برای سلامتی امام عصر(عج) آغاز کنیم.
بسیار دیده بودم که ایشان در شرایط و موقعیتهای مختلف، نشسته یا ایستاده، در حال تماشای تلویزیون یا حین راه رفتن، گویی ناخودآگاه چیزی از ذهن و دلشان میگذشت و دست بر سر میگذاشت و به امام زمان(عج) سلام میداد. نمیدانم در آن شرایط چه چیزی به دل ایشان خطور میکرد ولی این برای من همیشه جای تعجب بود که چطور همیشه و در هر حال، ارتباط شان برقرار است. اینگونه نبود که فقط در موقعیتهای خاص به یاد حضرت (عج) بیفتد یا دیگران به ایشان یادآوری کنند، بلکه در هر شرایطی در زندگی روزمره گویا این ارتباط حفظ میشد...
☀️مراسم عروسی بدون گناه
🌷عروسی ما ۱۸ فروردین ۸۶ همزمان با میلاد پیامبر اکرم (ص) بود. جشن عروسی در یک سالن برپا شد. مراسم عروسیمان به لطف خدا ذرهای گناه نداشت. دلمان می خواست شب اول زندگی مان همراه با نور معنویت باشد و اهل بیت (ع) مهمان مجلسمان شوند. آن شب نمازمان را قبل از آمدن مهمانها در اتاق عقد سالن، اول وقت خواندیم. آقا جواد جلو ایستادند و من به ایشان اقتدا کردم و بعد مراسم همراه با مولودی برگزار شد. آن شب آقا جواد برخلاف آنچه مرسوم است، به مجلس خانمها نیامدند. از قبل قرارمان همین بود. گفته بودند: «من اصلا در مجلس خانمها پا نمیگذارم. اصلا نمیپسندم. هم خانمها به سختی میافتند و هم من معذبم». عکسی از ایشان را که همان روز در عکاسی گرفته بودیم، آماده کردند و در مجلس خانمها گرداندند. کتاب زندگی به سبک شهدا، ناصرکاوه
راوی : همسر شهید مدافع حرم، جواد الله کرمی #سالگرد_شهادت ۱۹ اردیبهشت
هدایت شده از ایران وطنم جان و تنم
⊰•🕊🍃•⊱
١١ شهریور ١٣۶۵، در عملیات کربلای ٢ بر بلندای قله ٢۵١٩ حاج عمران، کاوه، مرد آوازه شجاعتها که خودگذشتگیهایش فراموشناشدنی است، شهید شد. او خود را فرزند کردستان معرفی کرده بود. روحیه انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر گذاشته بود که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه او و یگان تحت امرش، مردم مهاباد با پای برهنه در تشیع پیکر پاک و مطهرش بر سر و سینه میزدند، اشک میریختند و ضد انقلاب را نفرین میکردند. پیکرش را که به مشهد آوردند محرم بود. جمعیت زیادی برای تشییع پیکر او آمدند. برای همین بود که تشیع جنازه شهید محمود کاوه ۶ ساعت طول کشید. قطعه شهدای بهشت رضا (سلام الله علیه) حالا سالهاست که میزبان سردار جوانی است که رشادتهایش لرزه بر دشمن میانداخت.
#شهید_محمود_کاوه
#سالگرد_شهادت
●➼┅═❧═┅┅───┄
🇮🇷ایران وطنم جان و تنم....
@iranvatanamjanotanam
هدایت شده از جبهه فرهنگی منتظر الشهادة
#سالگرد_شهادت
🔻شعار شهيد مدافع حرم علیرضا قنواتی: تا زمانی که کفر هست باید جنگید.
یکی از خصوصیات بارز ایشان صبر بود.
از نصایح همیشگی این بزرگوار به فرزندانشان این بود که آنان را به #صداقت توصیه میکرد و میگفت: صداقت حرف اول زندگیتان باشد. اول با خدا بعد با خود و خانواده. اگر صداقت باشد هر چیزی پشتبندش میآید.
🔸شهید مدافع حرم «علیرضا قنواتی» متولد ۱۳۳۹ و از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بود. وی در تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۹۴ بر اثر اصابت خمپاره توسط گروهک تروریستی داعش، در منطقه حمص سوریه، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید مدافع حرم🕊🌹
#علیرضا_قنواتی