eitaa logo
مدرسه نبشتن
1.1هزار دنبال‌کننده
190 عکس
94 ویدیو
0 فایل
مجالی برای همنشینی با واژه ها (آموزش نویسندگی) ارتباط با ادمین صفحه نبشتن: @nebeshtan_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدرسه نبشتن
شما باید بلد باشید یک خطابه غرّا در وصف یک رویداد یا در رثای یک دوست یا شخصیت مورد علاقه‌تان ایراد کنید. یک نامه فدایت شوم نسبتا طولانی بنویسید و یا اگر در جایی مشغول کاری هستید، یک گزارش مفصل و با آب و تاب بنویسید. شما زمانی در این‌ها موفقید که توانایی بافتن داشته باشد؛ قابلیتی که مهارت نوشتن به شما می‌آموزد. مهارتی که هوش کلامی و دایره واژه‌گانیتان را گسترش می‌دهد و به توسعه زبانتیان کمک می‌‌‌کند. اگر می‌خواهید از دنیای آدم‌های معمولی فاصله بگیرید و اثرگزار باشید، مهارت نوشتن را بیاموزید. @nebeshtan
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این باغ، سروی نیامد بلند که باد اجل بیخش از بن نکند قضا نقش یوسف‌جمالی نکرد که ماهیِ گورش چو یونس نخورد دو بیتم جگر کرد روزی کباب که می‌گفت گوینده‌ای با رباب: دریغا که بی‌ما بسی روزگار بروید گل و بشکفد نوبهار بسی تیر و دی‌ماه و اردیبهشت برآید که ما خاک باشیم و خشت @nebeshtan
چون میوه‌ی سرمازده در نشئه‌ی خامی پژمرده شدیم و به رسیدن نرسیدیم @nebeshtan
آورده‌اند که نوشین‌روانِ عادل را در شکارگاهی صیدْ کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: «نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد.» گفتند: «از این قدر چه خلل آید؟» گفت: «بنیادِ ظلم در جهان اول اندکی بوده است. هر که آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.» اگر ز باغِ رعیت ملک خورد سیبی برآورند غلامانِ او درخت از بیخ به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ 📖 ، گلستان. «بابِ اول: در سیرتِ پادشاهان» @nebeshtan
این پیام یکی از هنرجویان محترم ما در کارگاه «نون نوشتن» است که در دوره جدید ما ثبت نام کرده‌اند. مادربزرگ عزیزی که با 62 سال سن نویسندگی را آغاز کرده اند و مایه مباهات ما هستند. واقعا آفرین به این همّت. قابل توجه دوستانی که با سن خیلی کم‌تر، حرفشان این است که دیگه از ما گذشته. به همین بهانه مطلبی را که با همین موضوع در کانال منتشر شده بود، بازخوانی می‌کنیم. 👇👇
هدایت شده از مدرسه نبشتن
دیگه از من گذشته نویسندگی از آن کارهایی است که به سن و سال کاری ندارد و از هر سنی می توان آن را شروع کرد برای نویسنده شدن هیچ وقت دیر نیست پس نگویید: «سر پیری و معرکه گیری» اتفاقا اگر فرض کنیم حرف شما درست باشد؛ نویسندگی فیت بازنشسته هاست که آردهایشان را بیخته اند و الکشان را آویخته. می پرسید چرا؟ چون آدم برای نوشتن باید حرفی و تجربه ای داشته باشد و این ها هم در سن پختگی حاصل می شود حالا وقت آن است که داشته ها و تجربه هایت را به دیگران منتقل کنی. سعدی بزرگ شاهکار خود گلستان را زمانی نوشت که دنیا را گشته بود و تجربه های فراوان اندوخته. @nebeshtan
هیچ هنری بهتر از ساد‌گویی و ساده‌نویسی نیست و این همه از یک بینش سالم و بی‌غل‌وغش سرچشمه می‌گیرد. نمی‌گویم همه‌چیز را سطحی و سرسری بگیریم. می‌گویم پیچیده‌ترین مسائل را -اگر لااقل خودمان قادر به فهم آن‌ها باشیم- می‌توانیم به ساده‌ترین مفاهیم تبدیل کنیم، و این درست نیست که ساده‌ترین مفاهیم را، به مغلق‌ترین و مبهم‌ترین معماهای عالم تبدیل کنیم. فردی جلوی هیزم‌فروشی را که بر الاغی سوار بود گرفت و گفت «این حطب مرتب اسوداللون علی‌الحمار را بچند درهم در معرض بیع می‌گذاری؟» هیزم‌فروش مدتی زل‌زل به‌ صورت طرف نگریست و بعد گفت «اگر می‌خواهی عربی بلغور کنی مکتبخانه چند قدم آن‌طرف‌تر است و اگر می‌خواهی هیزم قیمت کنی، خرواری صد دینار!» (محمود عنایت) @nebeshtan
یک راه سومی میان حرف زدن و سکوت کردن وجود دارد و آن ادبیات است. (جان مکسول کوتزی) @nebeshtan
اثر ظلم محال است به ظالم نرسد ناله پیش از هدف از پشت کمان می‌خیزد @nebeshtan
«بزار» یا «بذار»؟ ما در زبان معیار دو فعل نزدیک به هم داریم. «گزاردن» و «گذاشتن». توی عامیانه از «فعل» گزاردن استفاده نمی‌کنیم. و مد نظرمون گذاشتنه. مثلا این «متنو بذار» که منظورمون اینه که: این متن رو منتشر کن. در نتیجه «بذار» برابر عامیانه «بگذار» استفاده می‌شه‌. حالا بزار یعنی چی: یعنی زار بزن. گریه کن. @nebeshtan
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان @nebeshtan