ستارهى كوچكى
در كلمهاى بگذار
و به آسمانم روانه كن
بسيار تاريكم...
(منوچهر آتشى)
@nebeshtan
هدایت شده از مدرسه نبشتن
تو کلمهی ابد را دوست نداری. میگفتی: «یهودیها چقدر کمعقلند. این چه شعار پوچی است که روی تابلوها مینویسند و بالا میبرند و میگویند قدس پایتخت ابدی دولت اسرائیل است؟ هرکس از ابد حرف بزند از تاریخ بیرون رفته. ابد ضد تاریخ است. هیچ چیز ابدیای وجود ندارد. حتی خدایان را ما عربها خوردیم. در جاهلیتمان خدایی از خرما ساختیم و خوردیم. چون گرسنگی از ابد مهمتر است. حالا میآیند و میگویند که قدس پایتخت ابدی است. حرف مفت است. این یعنی شروع کردهاند که مثل ما بشوند، شکستپذیر بشوند.»
گفتی ما هیچوقت آنها را شکست نمیدهیم، کمکشان میکنیم خودشان خودشان را شکست بدهند. هیچکس از بیرون شکست نمیخورد. هر شکستی درونی است و آنها از وقتی شروع کردند به بالا بردن تابلوهای شعار ابد، در گردونهی شکست افتادند و ما باید کمکشان کنیم.
📘 دروازهی خورشید، الیاس خوری، ترجمهی نرگس قندیلزاده، نشر نی،
صفحهی ۱۵۶
#جرعه_ای_کتابی
@nebeshtan
بهترین آغازها در شاهکارهای ادبی
در باب اهمیت جمله و پاراگراف آغازین در یک اثر ادبی و نوشته، زیاد صحبت کردهام هم در اینجا و هم در کلاسهایم. اما شاید برای شما هم این اتفاق بارها افتاده باشد که خواندن سطور آغازین یک کتاب شما را تشویق به خواندن کتابی کرده باشد و یا مصمم به تهیه کتابی که در خرید آن تردید دارید.
روزنامهی گاردين در سال 2011 طی گزارشی به چگونگی آغاز هفت شاهكار ادبی جهان پرداخته است؛ آثاری كه نام آنها برای بیشتر علاقه مندان به ادبیات آشناست.
▫️ «باك موليگان تپل با كاسهای از كف صابون كه آيينه و تيغ ضربدري روي آن قرار گرفته بود، در دستش به سنگيني از پلكان پايين ميآمد.»
اين شروع روايت شخص سوم شاهكاري ادبي است كه در قرن بيستم پايههای ادبيات داستانی مدرن را تا 100 سال آينده بنيان نهاد. «جيمز جويس» رمان معروف «اوليس» خود را با همين خطوط آغاز كرد و اثري برجسته را در تاريخ ادبيات برجاي گذاشت.
▫️«اين يك حقيقت است كه در جهان به اثبات رسيده؛ اين كه مردي با رفاه مالي مناسب بايد در پي همسر باشد.»
جملهای كه پس از گذشت 200 سال هنوز با طعنه و كنايه يادآوري ميشود، آغازگر رمان معروف «غرور و تعصب» است. جين آستين، نويسندهی كلاسيك انگليس اين رمان را در سال 1813 به نگارش درآورد تا نمونهاي بارز از ادبيات دورهي ويكتوريايی خلق شود.
▫️ «قدم زدن در آن روز به هيچ عنوان ممكن نبود.»
«شارلوت برونته» حاصل عمر ادبیاش را با روايت مايوسكنندهی شخصيت اول داستانش «جين اير» آغاز كرد. «اميلي برونته» اما، در تضاد كامل با خواهرش، رمان «بلندیهای بادگير» خود را اينچنين شروع ميكند: «تازه از ملاقات با صاحبخانهام برگشتهام، تنها همسايهاي كه دارم و احتمالا با او دچار مشكل خواهم شد.»
▫️«تو از من چيزي نميداني، مگر اين كه كتابي به نام «ماجراهای تام ساير» را خوانده باشی. اما اين مهم نيست. آن كتاب به دست آقاي مارك تواين نوشته شده و او اغلب حقيقت را میگويد.»
تاثيری كه مارك تواين با چنين شروع محاورهاي و خودآگاه بر ادبيات قرن بيستم گذاشت، غيرقابلانكار است. حتی پس از آن نيز ميتوان تاثير نوع روايت «ماجراهای هاكلبریفين» را بر شاهكار «جی.دی. سالينجر» مشاهده كرد. «ناتور دشت» با اين خطوط آغاز شد: «اگر واقعا دوست داري از من بشنوي، احتمالا اولين چيزی كه ميخواهی بدانی، محل تولدم و اينكه دوران كودكی نكبتبار من چطور بوده...»
▫️«بعد از ظهر هشتادويكمين سال تولدم بود و روي تخت دراز كشيده بودم كه آلي آمد و اعلام كرد اسقف اعظم براي ديدن من آمده است.»
اين جملهاي بود كه «آنتونی بورخس» رمان «نيروهای زمينی» خود را با آن شروع كرد. بورخس با آغاز فخرفروشانهی خود، داستانی بلند را برگرفته از زندگی «سامرست موآم» رو در روي خواننده قرار ميدهد.
▫️«تابستانی شرجی و ناخوشايند بود، تابستاني كه روزنبرگها را با برق اعدام میكردند و من نمیدانستم در نيويورك چه ميكردم.»
اينها نخستين جملات اولين رمان آمريكايي پس از جنگ جهانی دوم است كه به قلم «سيلويا پلات» به نگارش درآمد. شروع رمان «حباب شيشه» را ميتوان كنايهای نزديك به خودكشی پلات دانست. در واقع، اين رمان تنها يك ماه پس از مرگ تراژيك نويسندهاش در زمستان 1963 به چاپ رسيد.
▫️«اسكوئر ترلانی، دكتر ليوزی و بقيه اين آقايان از من خواستهاند تمام جزئيات سفرمان به جزيرهي گنج را بنويسم، از اول تا آخر. هيچچيز از قلم نيندازم، به جز گنجهای جزيره، چون هنوز هم گنجهای پنهان در جزيره باقي ماندهاند.»
«رابرت لوييس استيونسون» شاهكار خود «جزيرهی گنج» را در سال 1883 به نگارش درآورد. اثر استيونسون با جذابيتهايی كه دارد، تاكنون بارها به دنياي سينما و تلويزيون راه يافته و مورد اقتباسهای مختلف قرار گرفته است.
#از_نوشتن
@nebeshtan
از دست رستخیز حوادث کجا رویم؟
ما را میان بادیه باران گرفته است…
#صائب
@nebeshtan
من چیزهای ساده را دوست دارم؛ کتاب را، تنهایی را، یا بودن با کسی که مرا میفهمد.
#قصار
(دافنه دوموریه)
@nebeshtan
Omid-Nasri-In-Niz-Bogzarad-320.mp3
6.51M
این نیز بگذرد ...
#آوای_نبشتن
@nebeshtan
این دیگر جنگ نیست...
تا دیشب هرچه اخبار حمله اسرائیل به غزه را میشنیدم، با اینکه خیلی ناراحت میشدم، خیلی غصه میخوردم به خاطر مردم مظلومی که هیچ یاوری جز خدا ندارند. با اینکه هر لحظه به زینب کوچکم نگاه میکردم، یاد دخترکان معصوم غزه میافتادم که به جای بازی با عروسکهایشان باید بمببازی کنند و برای اینکه نترسند به صدای بمبها بخندند؛ ولی باز با خودم میگفتم، جنگ است دیگر، میزنی و میخوری. میکشی و کشته میشوی. با خودم میگفتم، هزینه رسیدن به آزادی همین است.
از دیشب که خبر تلخ و ویرانکنندهٔ حملهٔ اسرائیلیهای کثیف به بیمارستان المعمدانی دستبهدست و گوشبهگوش همهجا چرخید و به گوشم رسید، با خودم گفتم این دیگر جنگ نیست. این نهایت پستی یک مشت موش کثیف است که خوی وحشیانه خود را به عالم نشان داده است. این روزگار، روزگار مرگ انسانیت است...
از دیشب که این خبر را شنیدم، هر بار به زینب کوچکم نگاه میکنم، چیزی درونم فرو میریزد. هر بار ته دلم خالی میشود، یاد مردانی میافتم که دخترکان معصومشان را گذاشتند و رفتند تا من کنار دخترکم آسوده بخوابم.
یاد جواد محمدی یاد مصطفی صدرزاده، یاد محسن حججی یاد عموقاسم عزیزمان بهخیر که ثمره خونشان آزادی و آرامش است برای این خاک.
#غزه
#فلسطین
✍ مجید عمیدی
@nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهار تکنیک کاربردی برای توصیف بهتر یک تصویر:
یکی از تمرینهای بسیار مفید برای دست ورزی و بازی با کلمات، توصیف تصاویر و مناظر مختلف است که تأثیر چشمگیری در توسعه مهارت نویسندگی دارد. برای انجام بهتر تمرینهای مبتنی بر توصیف در اینجا چند تکنیک کاربردی را مرور میکنیم.
۱. واژگان تصویری:
سعی کنید در توصیف تصاویر، از واژگانی تصویری مانند رنگها، فرمها، جزئیات و ... استفاده کنید. به عنوان مثال، میتوانید به جای «آسمان خیلی زیبا بود» بگویید: «سرخی آسمان در پشت صحنه شعله ور شده بود»
۲. صفت و موصوف:
به کارگیری صفت و موصوف، به شما کمک میکند تا تصویر را بهتر توصیف کنید. به عنوان مثال، میتوانید به جای «مردی در تصویر است»؛ بگویید: «مرد قد بلند با موهای جوگندمی در حالی که لبخندی بر لب دارد، به آسمان خیره شده»
۳. بیان احساسات:
تصاویر ممکن است حسهای مختلفی در شما برانگیخته کنند. شما میتوانید از این احساسات استفاده کنید تا توصیف بهتری از تصویر ارائه دهید. به عنوان مثال، میتوانید به جای«دختر به روبرو نگاه میکرد»؛ بگویید: «چشمان دختر پر از شوق و شور بود»
۴. تشبیه و مقایسه:
مقایسه تصویر با چیزی دیگر، به شما کمک میکند تا توصیف بهتری از تصویر داشته باشید. به عنوان مثال، میتوانید بگویید: «قایق کوچک، چون قویی بر روی آب شناور است»؛ به جای «قایقی روی آب به چشم میخورد»
#از_نوشتن
#تمرین
@nebeshtan