eitaa logo
مدرسه نبشتن
1.1هزار دنبال‌کننده
190 عکس
89 ویدیو
0 فایل
مجالی برای همنشینی با واژه ها (آموزش نویسندگی) ارتباط با ادمین صفحه نبشتن: @nebeshtan_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر برای تحمل کردن خلق شده. کدام مصیبتی روی زمین اتفاق می‌افتد،که سهمی از آن، مال مادرها نباشد؟ @nebeshtan
اگر به این دلیل که نوشتن را کار سختی می‌دانید و یا فکر می‌کنید که به اندازه کافی خوب نمی‌نویسید، نوشتن را ترک کنید؛ نتیجه این سرکوب را در جای دیگری خواهید دید. شاید معتاد چیز دیگری شوید و یا اعتماد به نفستان را از دست بدهید و برای همیشه خودتان را دست کم بگیرید. @nebeshtan
یا چیزی بنویس که ارزش خواندن داشته باشد و یا کاری انجام بده که ارزش نوشتن داشته باشد. (بنجامین فرانکلین) @nebeshtan
«نوشتن برای من به فهم و درک کار کمک می‌کند. نوشتن برای من بخشی از فرایند فهم موضوع است…از این طریق مسائل مشخصی برایم معلوم و محرز می‌شوند… مهم برای من خودِ فرایندِ تفکر است که قرار گرفتن در آن رضایت مرا تأمین می‌کند… آیا مایلم تأثیرگذار باشم؟ نه، می‌خواهم بفهمم.» (هانا آرنت، گفت‌وگو با گونتر گاوس، از کتاب «در جست‌وجوی معنای زندگی») @nebeshtan
نوشتن، تصحیح‌کردنِ زندگی است و تنها چیزی است که از ما در برابر زخم‌ها و ضربه‌های زندگی محافظت می‌کند. (انریکه ویلا ماتاس) @nebeshtan
نوشتن، تمرین زندگی است. (مارگریت دوراس) @nebeshtan
این واقعیتی عجیب است که بهترین داستان‌های کوتاه لزوماً بهترین و عمیق‌ترین سوژه‌ها را ندارند. منظورم این است که مهم‌ترین جنبه‌ی آن‌ها سوژه نیست، بلکه سبک نگارش‌شان است؛ سبک غیرمستقیمی که به‌واسطه‌ی آن چیز مهمی را روشن می‌کنند. سوژه‌ی ظاهری‌شان ممکن است بی‌اهمیت به‌نظر بیاید ولی با استفاده از آینه‌ی غیرمستقیم هنر، سر از جاهای عمیق و فراموش نشدنی درمی‌آورد. سوژه‌ی عمیق خیلی سرراست و مستقیم است. این مسئله جایی برای تخیل و زمینه‌ی تفسیری ذهن باقی نمی‌گذارد. ادبیات درخشان تقریباً همیشه غیرمستقیم است. (بن اُکری) @nebeshtan
نویسندگان دو بار زندگی می کنند. (ناتالی گلدبرگ) @nebeshtan
«فقط هر روز از زندگی خود بنویسید. به شدت بخوانید. بعد ببیند چه می‌شود. اکثر دوستان من که از این رژیم پیروی می‌کنند، مشاغل بسیار خوبی دارند.» @nebeshtan
من به حد مرگ نومید می‌شوم، به حد مرگ مأیوس می‌شوم، به حد مرگ زده می‌شوم ولی هیچ‌وقت نه زندگی دست از سر من برمی‌دارد و نه من دست از سر زندگی برمی‌دارم. در عین حال هرگز از آن‌هایی نیستم و نبوده‌ام که صبح بیایم از خانه بیرون و بگویم که بَه‌بَه زندگی چه زیباست. نه! اما می‌توانم ادعا کنم که از عمق تمام این فجایع همیشه توانسته‌ام شعله‌ی زندگی را بجویم و پیدا کنم. چه بسا علت عمده‌ی گرایش من به هنر نویسندگی همین بوده باشد. «محمود دولت‌آبادی، ما نیز مردمی هستیم» @nebeshtan
صاحب مرزبان نامه، در باب سوم از کتاب خود، حکایتی از احمد غزالی نقل می کند که شنیدنی است. روزی احمد غزالی در اثنای وعظ بر سر منبر، خطاب به حاضرین گفت: «ای مسلمانان! از چهل سال پیش به شما پند و نصیحت می دهم. در این زمان دراز هر چه وعظ و نصیحت به شما کردم، فردوسی خلاصه آن را در یک بیت بیان داشته است و آن بیت چنین است: ز روز گذر کردن اندیشه کن پرستیدن دادگر، پیشه کن اگر شما نیز بر این عمل کنید، هیچ وعظ و نصیحت دیگر برای شما لازم نیست!» (مرزبان نامه، باب سوم، صص 78 ـ 77) @nebeshtan
اگر میخواهی محال‌ترین اتّفاق زندگی‌ات رخ بدهد، باورِ محال‌بودنش را رها کن! @nebeshtan
سخت ترین بخش کار، نشستن است. این جمله را در اولین جلسه تمام کلاسهایم روی تخته می‌نویسم. و بعد اضافه می کنم که هیچ تضمینی نیست که داستان، کتاب، نمایشنامه یا فیلمنامه بزرگی بنویسید. اما به قول «شاه لیر» شکسپیر، «از هیچ، هیچ زاده میشود». تا ننشینید و یک داستان ننویسید، هرگز نمی‌توانید یک داستان بزرگ بنویسید. و برای این کار باید مقداری شهامت در شما باشد. تجربه به من نشان داده که برای نوشتن شهامت لازم است؛ چه اولین کارتان باشد و چه پنجاهمین کار. نوشتن نه به معنای غلبه بر ترس، که به معنای ادامه دادن به رغم ترس است. درواقع، ترس باعث تنش می‌شود که لازمه هر فرآیند خلاقه ای است. لذا به ترس اعتماد کنید‌. وجود آن به این معناست که در مسیر درست هستید. @nebeshtan
اگر آنچه را که خودتان صمیمانه و صادقانه به آن فکر می‌کنید، احساس می‌کنید و به آن علاقه دارید در موردش بنویسید، افراد دیگر را نیز به خواندن آن علاقه‌مند خواهید کرد. این امر مؤید شخصی بودن شیوه نویسندگی است. غیر از این نویسنده به مرز خاموشی می‌رسد. @nebeshtan
به نظرم می‌آید که یکی از لوازم زندگی ادبی، حداقلی از اتصال و وابستگی رمانتیک به خود زندگی است. ولی زندگی این روزها زیاد رمانتیک نیست. مطمئن نیستم هیچ وقت بوده باشد اما لااقل درگذشته و پیش از آن که رسانه‌ها با کم ارزش کردن مفهوم خلوتِ شخصی، زندگی را دگرگون کنند، نیروی خیالِ نویسنده و پاسخ خیال خواننده را حسی از امکان پذیری واقعی، شکل می‌داد و می‌پروراند. از آن‌جا که جهانِ بیرون، فاصله بیشتری با فرد عادی داشت، به خانه آوردنش نیازمند پرش بلند خیال بود و وقتی خیال از میان کاغذ و حروف چاپی می‌گذشت، آدم تکانه‌ی هنر را احساس می‌کرد؛ همان نیرویی که می‌توانست شکل هنر را تغییر دهد. 🗞 فقط روزهایی که می‌نویسم، آرتور کریستال @nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما باید بنویسید زیرا عاشق شکل داستان‌ها و جملات و ایجاد کلمات مختلف در یک صفحه هستید. نوشتن از خواندن می‌آید و خواندن بهترین معلم نحوه نوشتن است. @nebeshtan
«گفتم چیز خواندن را به کلی کنار گذاشته‌ای، تقریباً مثل ورزش. از مایه می‌خوری و خوف می‌شوی. خواندن بیش از هر چیز تمرین و عادت است. اگر از دست برود دوباره از سر گرفتن آسان نیست. مثل ورزشکاری که بدنش خشک شود. معلوم نیست دوباره بتواند یا لااقل به همان نرمی و آسانی گذشته بتواند.» 📖 روزها در راه؛ شاهرخ مسکوب @nebeshtan
بزرگترین تفاوت بین نویسندگان و کسانی که می‌خواهند نویسنده شوند، نگرش آنها نسبت به بازنویسی است... بی‌میلی به بازنویسی معمولاً مشخصه آماتورها است. @nebeshtan
✔️ می‌خواهی خاطراتت را حفظ کنی، آن‌ها را بنویس. (ایزابل آلنده) 📌شما اهل نوشتن خاطراتتان هستید؟ @nebeshtan
آزادنویسی مانند سفری است به درون جایی که خلاقیت و طبیعت ذاتی فرد در آن نهفته است. در درمان حالات روانی از نوشتن آزاد می‌توان برای دست یافتن به ناخودآگاه استفاده کرد. (نانسی ویرجینیا لاتشاو) @nebeshtan
طنز و تلمیح از هنر شاعری و نویسندگی جدا نیست. هنرمند هرقدر پخته‌تر و مجرب‌تر می‌شود روحش تلطیف بیشتری پیدا می‌کند باریک‌بین‌تر و نکته‌سنج‌تر می‌شود و طنز هم چیزی جز باریک‌بینی و نکته‌سنجی نیست. به‌همین‌جهت است که شما در آثار موفق‌ترین نویسندگان و منتقدین همیشه رگه‌هایی از طنز و هزل می‌بینید. (محمود عنایت) @nebeshtan