تو کلمهی ابد را دوست نداری. میگفتی: «یهودیها چقدر کمعقلند. این چه شعار پوچی است که روی تابلوها مینویسند و بالا میبرند و میگویند قدس پایتخت ابدی دولت اسرائیل است؟ هرکس از ابد حرف بزند از تاریخ بیرون رفته. ابد ضد تاریخ است. هیچ چیز ابدیای وجود ندارد. حتی خدایان را ما عربها خوردیم. در جاهلیتمان خدایی از خرما ساختیم و خوردیم. چون گرسنگی از ابد مهمتر است. حالا میآیند و میگویند که قدس پایتخت ابدی است. حرف مفت است. این یعنی شروع کردهاند که مثل ما بشوند، شکستپذیر بشوند.»
گفتی ما هیچوقت آنها را شکست نمیدهیم، کمکشان میکنیم خودشان خودشان را شکست بدهند. هیچکس از بیرون شکست نمیخورد. هر شکستی درونی است و آنها از وقتی شروع کردند به بالا بردن تابلوهای شعار ابد، در گردونهی شکست افتادند و ما باید کمکشان کنیم.
📘 دروازهی خورشید، الیاس خوری، ترجمهی نرگس قندیلزاده، نشر نی،
صفحهی ۱۵۶
#جرعه_ای_کتاب
@nebeshtan
✔️ یک تکنیک طلایی برای بهسامان کردن نوشته
گابریل گارسیا مارکز، نویسنده مشهور کلمبیایی و برنده جایزه نوبل که خیلی ها او را با رمان معروفش«صد سال تنهایی» میشناسند، در مصاحبهها و نوشتههای مختلفی درباره رویکرد خود به نوشتن صحبت کرده است. یکی از تمرینهایی که او به عنوان یک تمرین کلیدی برای بهبود نوشتن بر آن تاکید دارد، «بلند خواندن» است.
در ادامه ببینیم این تکنیک چطور می تواند به تقویت مهارتهای نوشتاری ما کمک کند:
مارکز معتقد است که خواندن نوشته با صدای به درک نکات ظریفی در نوشته از جمله ریتم و جریان موسیقایی جملات کمک می کند؛ نکاتی که ممکن است هنگام خواندن بی صدا مغفول بمانند. این تمرین میتواند به وضوح، انسجام و شکل موسیقایی نثر شما کمک کند.
مراحل کار:
1. نوشته اولیه: بدون نگرانی و توجه به این که نوشته شما خوب می شود یا نه، مقاله، داستان یا یادداشت خود را بنویسید؛
2. به نوشتهتان فرصت استراحت بدهید: پس از اتمام پیش نویس، کمی استراحت کنید. بگذارید کارتان چند ساعت یا حتی یک روز بماند تا کمی فاصله بیافتد؛
3. با صدای بلند بخوانید: حالا در یک فضای ساکت بنشینید و کل پیش نویس خود را با صدای بلند بخوانید. توجه کنید که کلمات چگونه در کنار هم ادا میشوند. به عبارتهای ناخوشایند، ساختار یا فعلها و کلمات تکراری یا هر چیزی که به طور طبیعی جریان ندارد توجه کنید؛
4. بخشهایی که فکر میکنید مشکل دارد، علامت گذاری کنید: در حین مطالعه، جاهایی که در آنها سکت دارید و یا تلو تلو خوردهاید یا جایی که ریتم متفاوتش احساس می شود علامت بزنید. همچنین به جملاتی که جذابیتی ندارند یا ناخوشایند و مبهم هستن و یا گیج کننده به نظر میرسند توجه کنید.
5. تجدید نظر کنید: به پیش نویس خود برگردید و بخش های علامت گذاری شده را اصلاح کنید. روی روانتر، واضحتر و جذابتر کردن زبان تمرکز کنید. ساختار جمله و انتخاب کلمات را در صورت نیاز برای بهبود خوانایی و روانی نوشته تنظیم کنید.
6. در صورت لزوم تکرار کنید: گاهی اوقات صیقل دادن نوشته بیش از یک بار خوانش و اصلاح نیاز دارد. روند خواندن با صدای بلند و بازبینی را تکرار کنید تا زمانی که از نتیجه راضی شوید.
این تکنیک به هماهنگی در شکل موسیقایی نوشته شما کمک میکند و نثر شما را برای خواندن لذتبخشتر و در انتقال معنای مورد نظرتان مؤثرتر میکند.
#از_نوشتن
#مهارت_نویسندگی
#موفقیت
@nebeshtan
قدس مظهر جراحتی است که بر قلب امت اسلام وارد شده است و این جراحت را جز به خون نمیتوان شست. راه قدس با کاهلی و تن آسایی و دل به جیفه بی مقدار دنیا بستن میانهای ندارد... راه قدس مرد جنگ میخواهد.
ندای «صلح، صلح» برای همین است که ما بشنویم، نه اسرائیل. آزادی هم «چماقی» است که بر سرما ساختهاند. اگر نه هرگاه که منافع ابوالهول در خطر بیافتد، حکم سانسور اخبار در سراسر امپراتوری ارتباطات به اجرا در میآید....
شبکههای گسترده «امپراتوری ارتباطات» در جهت حفظ وضع موجود و استمرار آن با هر جنگ و انقلابی مخالفت میورزند؛ اما در مواقع لزوم، اگر ابوالهول (امپراتور جهان وهم ترس) بخواهد که دولتی همچون اسرائیل را در کشور فلسطین تشکیل دهد، چشم اغماض بر جنگ میبندد تا اسرائیل مستقر شود و آنگاه دیگر، تا بجنبیم و علیه اسرائیل متحد شویم و فلسطین را از او پس بگیریم، دهها سال میگذرد.
#شهید_آوینی
@nebeshtan
شعرِ ناب چگونه است؟
به این بیت حافظ بنگرید:
چو آفتابِ می از مشرقِ پیاله برآید
ز باغِ عارضِ ساقی هزار لاله برآید
ما با هنرسازههایی از نوع تشبیه «آفتابِ می» و «مشرقِ پیاله» و «باغِ عارض» از قبل آشنایی داریم، یعنی در ادبیات فارسی و عربیِ قبل از روزگارِ حافظ اینگونه تشبیهات به تکرار دیده میشود. آنچه باعثِ انگیزش این تشبیهات، در این شعر، شده است آن عملِ ذهنیِ شاعر است که با این «نظامِ نو» فُرمی به وجود آورده است که در آن فُرم، آن «هنرسازهها» از نو فعّال شدهاند.
هرچه هست و نیست مسألهٔ انگیزشِ «هنر سازه»ها است. وزن و قافیه و ردیف و تشبیه و استعاره و جناس و تمام ابزارهای موجود در آثار ادبی، بر اثرِ «تکرار» ناتوان و غیر فعّال میشوند، کارِ نویسنده و شاعر این است که هنر سازهها را فعّال کند.
در درون همین نظریهٔ «ادبیّت» و فعّال کردن هنر سازهها است که تکاملِ آثارِ ادبی، در بستر بیکرانهٔ تاریخ ادبیات ملل مختلف، شکل میگیرد و تمام «موتیف»های ناتوان و همهٔ هنرسازههای بیرمق و از کارافتاده، فعّال میشوند و با چهرهای دیگر خود را آشکار میکنند.
از باب تمثیل میتوان گفت هر «واژه» سکهای است که دو روی دارد. ما همیشه در گفتگوی روزمرّه فقط با آن روی سکّه سروکار داریم که معنایی و یا پیامی را به ما منتقل میکند امّا روی دیگر سکّه که وجه جمالشناسیک اوست، غالباً، از ما نهفته است. تنها شاعر است که میتواند با خلاقیتِ خویش کاری کند که آن روی دیگر سکّه را نیز ببینیم و مسحور آن روی دیگر سکّه شویم و غالبا این عمل، در شعر، چنان اتفاق میافتد که ما از فرطِ اعجاب نسبت به وجهِ جمالشناسیکِ کلمه، « پیام» آن را یا روی دیگر آن را که وظیفهٔ پیامرسانی دارد فراموش میکنیم. حتی، گاهی، در اوج شاهکارهای شعری، به تعبیرِ الیوت، قبل از اینکه شعر «فهمیده» شود، با ما «رابطه برقرار» میکند.
شعرِ ناب چنین است. قبل از آنکه به معنیِ آن برسیم مسحورِ زیبایی و وجهِ جمالشناسیک که آن میشویم.
گاهی هست که ما ساعتها مسحورِ یک بیت سعدی یا حافظ یا مولوی و فردوسی میشویم و آن را با خود زمزمه میکنیم و هرگز به معنی آن کاری نداریم. همان حالت رستاخیز کلمهها است که ما را مجذوب خود میکند و چنان است که آن روی دیگر سکّه را هرگز به یاد نمیآوریم، روی پیامرسانی و جانب معنایی جمله را.
📘 محمدرضا شفیعی کدکنی، رستاخیز کلمات، صص ۶۲-۵۹
#حافظ
@nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهان جایی ندارد،
گر توانی در دلی جا کن ...
#بیدل
@nebeshtan
■ صلی الله علیک یا ابا عبدالله▪︎
عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو
#مولوی
@nebeshtan
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافی است
تو مرا باز رساندی به یقینم کافی است
قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
گله ای نیست من و فاصلهها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی تو! در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
که همین شوق مرا خوب ترینم! کافیست...
#محمد_علی_بهمنی
روحت شاد استاد! ما غزل را با عاشقانههای شما یاد گرفتیم.
@nebeshtan
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و هر صبح، آغازی است برای طلوع و درخشش
@nebeshtan
پفک خورهای بیسواد
یکی از مولفههای پیشرفت در عصر مدرن توجه به توسعه فردی است. یک زمانی بیسواد کسی بود که خواندن و نوشتن بلد نباشد؛ اما امروز ممکن است یک نفر با تحصیلات عالیه بیسواد باشد. سواد رسانه و شناخت فناوریهای دیجیتال، سواد ارتباطی و تعاملی، توانایی حل مسأله، خلاقیت و ایده پردازی، توانایی مدیریت زمان، خودآگاهی و رشد شخصی و صدها عنوان دیگر مهارتهایی است که مردمان عصر حاضر برای زیست آگاهانه و موفق باید آنها را فرابگیرند.
بی دلیل نیست که عصر حاضر را عصر سرعت و ارتباطات گذاشتهاند. در عصر ارتباطات همه چیز سرعتی بیشتر از آنچه انتظار میرود به خود گرفته است و جهان و جوامع به سرعت پیش میروند و اگر ما کمی تعلل کنیم از قافله جا خواهیم ماند. به همین امسال نگاه کنید که چه زود دو فصل از آن گذشت انگار همین دیروز بود که سال جدید را به هم تبریک میگفتیم. سرعت این روزها دیوانه کننده است. و ما برای بقا و زندگی بهتر در این عصر باید خودمان را با تغییراتش سازگار کنیم. و این اتفاق نمی افتد مگر این که ما با کسب شناخت کافی و مهارتهای لازم با دنبال کردن رویکردهای جدید و خلاقانه به بقای خود و موفقیت شغلی و خانوادگی خود و خانواده مان کمک کنیم.
این به شرطی است که ما اهمیت موضوع را درک کنیم. درک اهمیت این موضوع تا زمانی که ما خوردن خوراکیهای مضر و فست فود را به کسب مهارت جدید ترجیح میدهیم، برایمان روشن نخواهد شد. و تا زمانی که قیمت یک دوره مهارتی صد هزار تومانی برایمان خیلی گران به نظر برسد، اما حاضر باشیم با دو برابر آن پول، چیپس و پفک بخوریم و اصلا به چشممان نیاید، نه پیشرفتی در ما اتفاق میافتد و نه سوادی شکل میگیرد.
کوتاه سخن این که تا ما نگاهمان را تغییر ندهیم، تغییر مثبتی در جهان بیرون و درون ما رخ نخواهد داد.
@nebeshtan