eitaa logo
ندای پاک فطرت
8.1هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
51 ویدیو
242 فایل
«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» 🔘فعالیت ندای پاک فطرت در ایتا، سروش و روبیکا و آپارات و سایت @nedayepakefetrat www.nedayepakefetrat.ir 📬 ارتباط با ما: @Khalili58
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ویژگی‌های عرفان حقیقی 🔰سومین ویژگی عرفان حقیقی: سلوک، فقط الی الله است. [ویژگی] سوم که در عرفان حقیقی است، این است که سالک را مربی سالک، فقط به سوی خدا دعوت می‌‌کند. فقط و فقط؛ غیر از آن هرچه که هست آن را شرک می‌‌داند. نوعی از شرک، قسمی از شرک، صنفی از شرک، بالأخره دعوتِ فقط و فقط به سوی خداست. دیگر در اینجا که وعده این را بدهد که اگر در این راه بیایید، طی‌‌الارض پیدا می‌‌کنی، در این راه بیایید علم غیب پیدا می‌‌کنید، در این راه بیایید، مستجاب‌الدعوه می‌‌شوید، در این راه بیایید، اجنّه را تسخیر می‌‌کنید، در این راه بیایید، همه مشکلات را به سادگی در زندگی حل می‌‌کنید، در این راه بیایید، صاحب کرامات و کشفیات و خارق‌العاد‌ات می‌‌شوید، هرچه که هست، این‌‌ها غیر خدا هستند. در عرفان حقیقی دعوت فقط به سوی خدا [است] و بس. لذا قرآن می‌‌فرماید: «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَي اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني‏ مِنَ الْمُسْلِمينَ» . اشاره به اینکه، دعوت به‌سوی الله دستورالعملش عمل صالح است و عمل صالح حتّی کافی نیست. تأکید بر صالح بودن عمل، این خواهد بود «إِنَّني‏ مِنَ الْمُسْلِمينَ» تسلیم محض باشد، تا آن‌وقتی‌که این‌‌ها اثر خود را بروز بدهند. 🌐کانال ندای پاک فطرت 🆔 @nedayepakefetrat
💠ویژگی‌های عرفان حقیقی 🔰ادامه سومین ویژگی عرفان حقیقی: 🔹در سوره یوسف می‌‌فرماید: «قُلْ هذِهِ سَبيلي‏ أَدْعُوا إِلَي اللَّهِ عَلي‏ بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني‏ وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکينَ» . این مسئله شرک مانند قضیه معرفت الهی چقدر حساس است که قرآن به کوچک‌ترین نوسان آن حساسیت نشان می‌‌دهد و دیگر از عرفان حقیقی بودن ساقط می‌‌شود. در آن آیه «إِنَّني‏ مِنَ الْمُسْلِمينَ» بود، با اینکه عمل صالح هم بود، در این آیه با یک بیان دیگر، تأکید می‌‌کند. «قُلْ هذِهِ سَبيلي» راه من چیست؟ دعوت به چی؟ نتیجه این مجاهده‌‌ها و فعالیت‌‌ها و زحمت‌‌ها و برنامه‌‌ها کجاست؟ «أَدْعُوا إِلَي اللَّهِ» دعوت به او، نه دعوت به خود. 🔹پس اینجا فرق بین این راه و آن راه‌‌ها این است که مربی در عرفان‌‌های دیگر طوری عمل می‌‌کنند که آن شاگرد یک عشق و علاقه و رعب و حبّ و نوعی تسخیر شدن به خود آن استادش می‌‌شود؛ درحالی‌که در عرفان حقیقی، انتقال به خدا است و علائم جالبی در این موضوع دارد. 🔹لذا قرآن می‌‌فرماید: «عَلي‏ بَصيرَةٍ» این بصیرت چیست؟ این بینش چیست؟ بعضاً بزرگان، وقتی [شاگرد] به محضر آن‌‌ها رسیده است، به این سادگی قبول نکرده‌‌اند. فرموده که اول برو و راجع به من تحقیق کن، برو بررسی کن، احساساتی نباش، در جوّ نباش، حالا آن وقت که مطمئن شدی و به این نتیجه رسیدی که باید بیایی و تحت تربیت قرار بگیری، اوّل برو راه را بشناس، برو یک مقدار مطالعات بکن، دیدگاه‌‌هایت باز شود، نکند جوگیر باشی بیایی؛ من هم با بینش و آگاهی، در شناخت خود راه، در آشنایی به روش راه، در اطمینان به استاد راه [وارد این راه می‌‌شوم]. تمام این‌‌ها باید منابعش مشخّص باشد، با چه منبعی این راه طی می‌‌شود، استاد، سالک، برنامه‌‌ها و ... . 🔹هم «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکينَ» و هم «سُبْحانَ اللَّهِ» آمده. مطلب خیلی حساس است. توجه به «سُبْحانَ اللَّهِ». اینجا چه چیز را می‌‌خواهد مطرح بکند؟ چه هشدارهایی است؟ چه تأکیداتی است؟ چه خطر عظیمی است؟ [خطر این است که] غیر الله در کار پیش بیاید؛ چقدر مرموزانه، چقدر مکارانه. 🔹باز تأکید می‌‌فرماید: «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکينَ»، شرک در یک معیار دیگری در عرفان حقیقی با دیگر عرفان‌‌ها، این است که در عرفان حقیقی سعی می‌‌کنند که فطرت انسان‌‌ها را که به دلایل مختلف خاموش شده و مریض شده است، تحت گرد و غبارهایی دفن شده است، در این عرفان حقیقی با روش‌‌های خاصی بر اساس کتاب سنت، با ظرافت‌‌های خاصی این فطرت را طبابت می‌‌کنند و بیدار می‌‌کنند. پس از اینکه انسان فطرتش بیدار شد، یواش یواش خواهد فهمید که آن خدایی که تا به حال آن را پرستش می‌‌کرد، آن معارفی که از آن خدا به او رسیده بود، همه خیال‌‌بافی بود، همه ساخته ذهن او بود؛ آنی که قرآن ما را به آن دعوت فرموده است، این خدایی است که از [راه] فطرت [می‌‌توان به او رسید]، آنی که قرآن همه معارف الهی در ارتباط باخدا را آورده است، آن‌‌ها از این توحید فطری نشأت می‌‌گیرند؛ نه خدایی که اول خودم از دوره بچگی تا حالا در ذهنم ساختم و آن را تقویت کردم. آنگاه [درباره] معاد صحبت می‌‌شود، معادِ آن خدا، بهشتِ آن خدا، جهنمِ آن خدا، قضا و قدرِ آن خدا. وقتی‌خدایی از اول ساخته ذهن من شد، پیدا است که چه آثار مخربی در جامعه اسلامی در طول تاریخ از آن [به جای می‌‌ماند]. در عرفان حقیقی می‌‌آید این فطرتی که مریض شده است را مداوا می‌‌کند، می‌‌آید شکوفا می‌‌کند و بقیه مسائل به طور واضح آشکار می‌‌شود. آن سنگینی‌‌های [شبهات] که در معارف هنوز بعضی از آن‌‌ها به‌جایی نرسیده است پاسخ آن شبهات را خواهد دید که اصلاً شبهه‌‌ای در کار نبوده است. نیازی به این همه سختی و تحقیق سنگین برای رسیدن به آن وجود نداشته، مطلب خیلی واضح بوده است، اصلاً غیر از این باشد سؤال بود. فلذا می‌‌فرماید: «إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکينَ» حقیقت‌‌گرایانه؛ یا دستور صریح خود قرآن است که «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» . امر شده است. 🌐کانال ندای پاک فطرت 🆔 @nedayepakefetrat