eitaa logo
ندای وحی
350 دنبال‌کننده
3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
108 فایل
🍁هرکه منظور خود از غیر خدا میطلبد 🍁چون گدایی است که حاجت ز گدا میطلبد! 🍀معرفی زندگی با نشاط 🍀پاسخ به سوالات 🍀ارائه مطالب ناب 🔸️ مدرس @nedayevahy
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 اگر کسی بگوید هر چه خواستی گناه کن خدا ! این اصلا دین را نفهمیده! 💬 مرحوم آیت الله ضیاءآبادی @nedayevahy
1_713322260.pdf
17.85M
📥 دریافت فایل pdf کتاب «صعود چهل ساله» 🔸اثر حجت الاسلام والمسلمین سید محمد حسین راجی 🔅کتابی که قلب رهبر معظم انقلاب رو شاد کرد ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 📚📚📚📚📚 @nedayevahy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر تایم‌لپس هوایی از موتورسواران تهرانی در جشن پیروزی انقلاب @nedayevahy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📱نرم افزار ایران مقتدر 🇮🇷 کاری از سازمان فضای مجازی سراج (مخصوص گوشی های همراه اندروید) 🔻در اپلیکیشن ایران مقتدر ببینید. 💢 دستاوردهای در زمینه های ذکر شده زیر را میشناسید؟ ✅دفاعی ✅پزشکی ✅انرژی ✅صنعت ✅علمی و فناوی و سایر زمینه ها 📲 دانلود از کافه بازار👇👇 https://cafebazaar.ir/app/ir.smartmob.powerfuliran 👇دریافت فایل نرم افزار به صورت مستقیم👇
app-release.apk
4.68M
📥 دانلود مستقیم اپلیکیشن اندروید «ایران مقتدر» 🇮🇷 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
🌀 روحانیت و دنیاگرایی 📝 دعای یک سگ و توفیر توفیقات مرحوم حجت الاسلام شفتی اصفهانی (ره) 🔸 يكی از علماي ربّانی قرن دوازدهم مرحوم سيد محمدباقر شفتی رشتی معروف به «حجت‌الاسلام شفتی» است كه از مجتهدين برازنده و پرهيزكار بود. او در سال ۱۱۷۵ هـ.ق در چرزه طارم گيلان ديده به جهان گشود و در سال ۱۲۶۰ در سن ۸۵ سالگی در اصفهان از دنيا رفت. مرقد شريفش در كنار مسجد سيد اصفهان، معروف و مزار علاقه‌مندان است. 🔹 حجت‌الاسلام شفتی در ايام تحصيل خود در نجف و اصفهان به قدری فقير بود كه غالباً لباس او از زيادی وصله به رنگ‌های مختلف جلوه می‌كرد، گاهی از شدت گرسنگی و ضعف، غش می‌كرد، ولی فقر خود را كتمان می‌نمود و به كسی نمی‌گفت. روزی در مدرسه علميه اصفهان، اجرت نماز وحشت بين طلاب تقسيم می‌كردند. وجه مختصری از اين ناحيه به او رسيد، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خريد و به مدرسه بازگشت، در مسير راه ناگاه در كنار كوچه‌ای چشمش به سگی افتاد كه بچه‌های او به روی او افتاده و شير می‌خورند، ولی از سگ بيش از مشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حركت نداشت. 🔹 حجت‌الاسلام به خود خطاب كرد و گفت: اگر از روی انصاف داوری كنی، اين سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است؛ زيرا هم خودش و هم بچه‌هايش گرسنه‌اند، ازاين‌رو جگر را قطعه‌قطعه كرد و جلوی آن سگ انداخت. خود حجت‌الاسلام شفتی نقل می‌كند: وقتی كه پاره‌های جگر را نزد سگ انداختم گويی او را طوری يافتم كه سر به طرف آسمان بلند كرد و صدايی نمود. من دريافتم كه او در حقّ من دعا می‌كند. از اين جريان چندان نگذشت كه يكی از بزرگان، از زادگاه خودم «شفت» مبلغ دويست تومان برای من فرستاد و پيغام داد كه من راضی نيستم از عين اين پول مصرف كنی، بلكه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت كند و از سود تجارت، از او بگير و مصرف كن. 🔹 من به همين سفارش عمل كردم، به قدری وضع مالی من خوب شد كه از سود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی به دستم آمد و با آن حدود هزار دكان و كاروانسرا خريدم و يک روستا را در اطراف محله‌مان به نام گروند، به طور دربست خريداری نمودم كه اجاره كشاورزی آن در هر سال نهصد خروار برنج می‌شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قريب صد نفر از در خانه من نان می‌خوردند. تمام اين ثروت و مكنت بر اثر ترحمی بود كه من به آن سگ گرسنه نمودم و او را بر خودم ترجيح دادم. 📗 کتاب داستان دوستان، نشر بوستان کتاب، چاپ ۶، ج ۵، ص ۱۹۰ (نوشته آیت الله محمدی اشتهاردی) @nedayevahy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور عروس و دامادهای کرجی در جشن ۲۲ بهمن😄 ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @nedayevahy
انتشار نامه سردار شهید سلیمانی به فرزندش/هرگز نمی‌خواستم نظامی شوم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در نامه‌ی خود به فرزندش که برای نخستین بار منتشر شده است از چگونگی انتخاب شغل خود می‌گوید و این‌که هرگز نمی خواسته نظامی شــود و هرگز از مدرج شدن خوشش نمی‌آمده. متن نامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش به این شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضی‌ام. در این سفر برای تو می نویسم تا در دلتنگی‌های بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید. هر بار که ســفر را آغاز می‌کنم احساس می کنم دیگر نمی بینمتان. بارها در طول مســیر چهره‌های پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کرده‌ام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریخته‌ام. دلتنگتان شده‌ام، به خدا ســپردمتان. اگر چه کمتر فرصت ابراز محبت یافته‌ام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم. اما عزیزم هرگز دیده‌ای کسی جلوی آیینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوستتان دارم، کمتر اتفاق می‌افتد اما چشمانش برایش باارزشترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید. دخترم هر چه در این عالم فکر می کنم و کرده‌ام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمی توانم و این به دلیل علاقه‌ی من به نظامی‌گری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما. من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است یکی علم می‌آموزد و دیگری علم می‌آموزاند. یکی تجارت می کند کسی دیگر زراعت می کند و میلیون‌ها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است. من دیدم چه راهی را می بایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است انتهای آن‌ها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی می مانند و می روند. بعضی‌ها چند سال برخی‌ها ده سال اما کمتر کسی به یک ‌صد سال می رسد. اما همه می روند و همه موقتند. دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براق شده و چند خانه و چند ماشین. اما آن‌ها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شــما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهم‌اید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه‌ی وجودم را درد فرا می‌گیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شــعله‌های آتش می بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می ریزد. اما دیدم چگونه می توانم حلال این خوف و نگرانی‌هایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. این ارزش و گنجی که شما گل‌های وجودم هســتید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست. وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مــردن خود جلوگیــری کنند و یا ثروت و قدرتشــان مانع مرض‌های صعب‌العلاجشان شود و از در بسترافتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کرده ام و راه او را. اولین بار است که به این جمله اعتراف می‌کنــم؛ هرگز نمی خواســتم نظامی شــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمی‌آمد. من کلمه‌ی زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمی خاست بر هیچ منصبی ترجیح نمی دهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوندی باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گنده‌گویی است و بار خورجین را سنگین می کند. عزیزم از خدا خواستم همه‌ی شریان‌های وجودم را و همه‌ی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفته‌ام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعه‌ی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشت‌زده بی‌پناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچه‌به‌سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است می جنگم. عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوا
بند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا مانده‌ام. دخترم خیلی خسته‌ام. سی سال است که نخوابیده‌ام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلک‌هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بی‌پناه را سر ببرند. وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظاره‌گر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم. والسلام علیکم و رحمت الله»
🔍 تاءخير عذاب به خاطر علاقه جوانان به نماز قال علي🌷 - عليه السلام 🌷- 🍀ان الله - عزوجل - ليهم بعذاب اهل الارض جميعا حتي لايتحاشي منهم احدا اذا عملوا بالمعاصي و اجترحوا السيئات فاذا الي الشيب ناقلي اقدامهم الي الصلوة و الولدان يتعلمون القرآن رحمهم الله فاخر ذلك عنهم 🍀 🍀آنگاه كه اهل زمين در گناه و بديها غوطه ور مي شوند خداوند متعال قصد مي كند تمامي آنان را بدون استثناء دچار عذاب نمايد ، ولي با توجه به پيرمردان ريش سفيدي كه براي نماز (به سوي مسجد) گام برمي دارند و نيز نونهالاني كه در حال يادگرفتن قرآن هستند ، به تمامي اهل زمين رحم نموده و عذاب آنان را به تاءخير مي اندازد .☘ 📝 (مستدرك الوسائل ، ج 3 ، ص 360 ، باب 3 ، روايت 12) . ❤️اذان مغرب به افق تهران❤️ @nedayevahy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنرانی قابل تامل حاج قاسم سلیمانی در زیر شلیک توپ: 👈 کل جمهوری اسلامی حرم است. وجوبش کمتر از حرم امام حسین (ع) نیست! 💠💠💠💠💠 @nedayevahy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها عبادتی که مستقیما با خداست ”نماز” است. نماز تعطیل بردار نیست آقایان جوانان و نوجوانان محترم مراقب نماز باشید...حالا به هرحال جوان هستید و شهواتی دارید و ممکن است گناهانی هم مرتکب شوید ...گناه سمّ مهلک انسان است ...اما اگر غرق در گناه هم شدید نماز را ترک نکنید ، عاقبت نماز شما را اصلاح می کند...بگذارید این رشته ی باریک بین شما و خدا محفوظ بماند...اگر [نمازتان] در ابتدا یک قالب بی روحی هم دارد اما کم کم درست خواهد شد و تکامل می یابد @nedayevahy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 ❣صفحه ۱۳۲ قرآن کریم❣ صفحه ۱۳۲ مصحف شریف سوره مبارکه انعام ❤️یاعلی مددی کن مارا ╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮ 🦋 @nedayevahy 🦋 ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
4_6041950651011827052.mp3
1.03M
‌🔸ترتیل صفحه ۱۳۲ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام‌ : صبا ❤️یاعلی مددی کن مارا ╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮ 🦋 @nedayevahy 🦋 ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
﷽❣ ❣﷽ یادت نرود همیشه فردایی هست در قلب کویر آب گوارایی هست گر موج زند جهان ز نامردی‌ها نومید نباش، عزیز زهـرایی هست 🌼 🍃