ندای قـرآن و دعا📕
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄 قسمت۱۰۵ شب فاطمه، کارت عروسیش رو آورد. همدیگر رو در آغوش گرفتیم.گفت: _
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄
قسمت ۱۰۶
بالاخره شیطنتهای فاطمه صدای فیلمبردار رو درآورد درحالیکه او رو از ما جدا میکرد گفت:
_بیا ببینمممم کلی کار داریم. ناسلامتی تو عروسی! چرا اینقدر شیطونی یک کم متین باش..
فاطمه درحالیکه میرفت روبه ما گفت:
_چون بهش گفتم تو فیلم نمیرقصم خواست اینطوری تلافی کنه، از خودتون پذیرایی کنید بچه ها..شیرینی عروسی من خوردن داره!
ریحانه گفت:
_ان شالله خوشبخت بشه چقدر ماهه این فاطمه..
اعظم گفت:
_خیلی سختی کشید..واقعا حقشه خوشبخت بشه..
من با تاثرنجوا کردم:
_کاش الهام بود.
اونها جا خوردند.ولی زود حالتشون رو تغییر دادند.اعظم پرسید:
_فاطمه درمورد نماز و دعا تو خونت راستش رو گفت.؟
لبخند محجوبانه ای زدم.گفتم:
_من از وجود فاطمه حاجت روا شدم ولی گمونم فاطمه از دعا وپاکی خودش مشکلش حل شد..
اعظم متفکرانه گفت:
_پس واقعا جدی میگفته!!حالا که اینطور شد شنبه هممون میام خونتون!
گفتم:
_قدمتون روچشمم.
ریحانه گفت:
_راستی درمورد اونشب واقعا من متاسفم! دیگه از اون شب به این ور اون زن تو مسجد نیومد ولی حاج آقابعدنماز خیلی راجع به اون شب حرف زدن! کاش یکی به اینها میگفت وقتی درمورد اون شب حرف میزنند من شرمنده میشم حتی اگه در جبهه ی موافق من باشن.! حرف رو عوض کردم.
_بیخیال…دست بزنید برای مولودی خون..بنده ی خدا اینهمه داره واسه ما چه چه میزنه!
عروسی فاطمه هم تموم شد.
خنده های مستانه ی فاطمه وبذله گوییهای شیرینش در میان مهمونهاش به پایان رسید و اشکهای پنهانی و سوزناکش از زیر شنل بلند و پوشیده اش در میان درب خونه ی پدریش اشک همه رو سرازیر کرد.
من میدونستم که این اشکها به خاطر زجر این سالهاست و بخاطر فقدان خواهری عزیز و دوست داشتنیه که روزی بخاطر اشتباه او به کام مرگ رفت و شاید در میان اشکهایش برای من دعا میکرد!
🍃🌹🍃
وقت رفتن شد.
فاطمه رو بوسیدم وبراش از ته دل آرزوی خوشبختی کردم.اوهم همین آرزو رو برام کرد وگفت امشب برام دعای ویژه میکنه!
او به حدی به فکر من بود که حتی در این موقعیت هم به فکر این بود که چگونه منو راهی خانه ام کنه!گفتم:
_معلومه با آژانس برمیگردم..
فاطمه گفت:
_پس صبر کن به بابام بگم زنگ بزنه آژانس.
خندیدم.
_فاطمه من مدتهاست تنها زندگی کردم .بلدم چطوری گلیمم رو از آب بیرون بکشم.اینقدر نگران من نباش!
از فاطمه جدا شدم و با باقی دوستانم خداحافظی کردم. میخواستم به آن سمت خیابون برم که یک نفر از ماشین پیاده شد و گفت:
_ببخشید…
سرم رو برگردوندم.رضا بود. به طرفش رفتم و #چادرم_رو_تابین_ابروهام_پایین_کشیدم
#تا_مبادا_از_ته_ماندهی_آرایشم_چیزی_باقی_مونده_باشه.سرش رو پایین انداخت.
_سلام علیکم. جسارتا من میرسونمتون.
و قبل از اینکه من چیزی بگم در عقب رو باز کرد وسوار ماشین شد. به شیشه ش زدم. شیشه رو پایین کشید.
_اصلا حاضر نیستم بهتون زحمت بدم.من خودم میرم.
ادامه ی جملم رو تو دلم گفتم:همین کم مونده که تو رو هم به پرونده ی سیاه من اضافه کنند.!او مثل برادرش با حالتی معذبانه گفت:
_چه فرقی میکنه.!؟ فکر کنیدمنم آژانس! سوار شید.اینطوری خیال همه راحت تره.
مگه غیر از فاطمه کس دیگری هم نگران من بود؟گفتم:
_نمیخوام خدای نکرده نسبت به برادری شما بیادبی کرده باشم ولی واقعا صلاح نیست.. ممنونم که حواستون به بنده هست.
دلم نمیخواست از جانب من خطری آبروی خانواده ی حاج مهدوی تهدید کنه!
بعد از کمی مکث گفت:
_چی بگم.هرطور خودتون صلاح میدونید.شما مثل خواهر بنده میمونید. اگر این کارونمیکردم از خودم شرمنده میشدم.
از او تشکر و قدردانی کردم و به تنهایی به خانه برگشتم.
🍃🌹🍃
من در میان خوبی ومحبت راستین این چند نفر احساس خوشبختی میکردم و واقعا آغوش خدا رو حس میکردم. آغوش خدا برام محل امنی بود ولی به قول فاطمه گاهی #برای_رسیدن به #مقصداصلی باید از #گلوگاهها و #دره_های_عمیق_و_وحشتناکی رد میشدم که اگر #آغوش او رو #باور نمیکردم ممکن بود #هیچوقت به #مقصد نرسم.
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #رهایی_از_شب
✍ نویسنده ؛ « #ف_مقیمی »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌼🍃🌼.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌼.🍃🌼═╝
ندای قـرآن و دعا📕
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄 قسمت ۱۰۶ بالاخره شیطنتهای فاطمه صدای فیلمبردار رو درآورد درحالیکه او رو
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄
قسمت ۱۰۷
اوایل مهر بود.
یک روز از سرکار برمیگشتم.به سر کوچه که رسیدم ماشین کامران رو دیدم.بدنم شروع کرد به لرزیدن.خودم رو به ندیدن زدم و قصد ورود به کوچه رو کردم که از ماشین پیاده شد و صدام کرد.ترجیح دادم جوابشو ندم.دنبالم اومد و مقابلم ایستاد.
صورتم رو به سمت دیگر چرخوندم .
او دستها رو داخل جیبش انداخته بود و از پشت عینک سیاهش نگاهم میکرد..گفت:
_باهات حرف دارم.
گفتم:
_من حرفی با کسی ندارم.مزاحم نشو.
خواستم از کنارش رد شم که چادرم رو کشید. به سمتش برگشتم ودرحالیکه اطرافمو نگاه میکردم گفتم:
_چیکار میکنی؟خجالت بکش.من اینجا آبرو دارم.
پوزخند زد:
_هه!! سوار شو اگه خیلی آبروت واست مهمه وگرنه به علی قسم واست تو این محل آبرو نمیزارم.
عصبانیت از لحنش میبارید.باید چیکار میکردم؟؟ گفت:
_فقط پنج دیقه بیا و جواب یک سوالمو بده بعدم بسلامت!!!
آب دهانم رو قورت دادم.مردم نگاهمون میکردند. گفتم:
_همینجا بگو من سوار ماشینت نمیشم.
چقدر خشمگین بود.
_میترسی بلایی سرت بیارم؟! خیالت راحت!میشینی تو ماشین یا داد بزنم همه بفهمن کارم باهات چیه؟
چاره ای نداشتم.سوار ماشینش شدم.او هم به دنبال من سوارشد و با سرعت زیاد حرکت کرد.گفتم:
_کجا داریم میریم.قرار بود واسه پنج دیقه حرف بزنی بری..
جوابم و نمیداد.ترسیدم.نکنه میخواست بلایی سرم بیاره.دستم رو داخل کیفم کردم و تسبیح رو فشار دادم.
خدایااا خودم و سپردم دستت.. داد زدم:
_نگه دار…منو کجا میبری!؟
گفت:
_یه جایی که راحت بتونم سرت داد بکشم.. هرچی دهنمه بهت بگم.. بعد میتونی گورتو واسه همیشه گم کنی.
🍃🌹🍃
همه ی این رفتارها نشون میداد که کامران پی به اون راز برده!
والبته شاید با چاشنی بیشتر و دروغ بیشتر.! صدای ضبطش رو زیاد کرد .یک موسیقی درباب خیانت و بی وفایی پخش میشد. سکوت کردم و زیر لب دعا خوندم. نمیدونم چقدر گذشت .رسیدیم به یک جاده ی خاکی در اطراف تهران..نفسهام به شمارش افتاده بود.فرمونش رو کج کرد و وارد جاده ی خاکی شد.
🍃🌹🍃
گفت:_پیاده شو.
اشکهام نزدیک بود پایین بریزه ولی اجازه ندادم. نمیخواستم از خودم نقطه ضعفی نشون بدم. خودش زودتر از من پیاده شد و به سمت در عقب، جایی که من نشسته بودم اومد و در رو باز کرد.با لحن طعنه واری خطابم کرد:
_پیاده شید رقیه ساداااات خانووووم…
فکم میلرزید.
اگر لب وا میکردم اشکم پایین میریخت. صورتم رو ازش برگردوندم.گفت:
_خیلی خب اگه دوست نداری پیاده شی نشو.. بریم سراغ پنج دیقه مون..
مکثی کرد و پرسید:
_چراااا؟؟؟؟
هنوز ساکت بودم.با صدای بلند تری فریاد زد:
_پرسیدددم چرااااا؟؟؟؟
ترسیدم. لعنتی! اشکم در اومد.حالا اون هم صداش میلرزید.نمیدونم شاید از شدت عصبانیت.شاید هم مثل من گلوش رو بغض میسوزوند.روبه روی صندلی م نشست و در ماشین رو گرفت تا تعادلش به هم نخوره.
گفت:
_فکر میکردم با باقی دخترهایی که دیدم فرق داری.!! تو چطوری اینقدر قشنگ بازی میکنی؟ هیچ کی نتونسته بود منو دور بزنه هیچکی…
گفتم:
_من بهت گفته بودم که نمیخوام باهات باشم..بهت گفته بودم خسته شدم از این کار.پس دیگه این بازیا واسه چیه؟اگه قصدم فریبت بود اون ساک وبهت برنمیگردوندم.
پوزخندی زد:
_اونم جزو بازیهات بود..خبر دارم.
سرم رو به طرفش چرخوندم و با عصبانیت گفتم:
_کدوم بازی؟!!! اصلا این کارچه سودی داشت برام؟
داد زد:
_چه سودی داشت؟؟ معلومه خواستی دیوونه ترم کنی..گفتی تا وقتی محرم هم نشیم نمیخوام باهات باشم! واقعا که خیلی زرنگی!! پیش خودت گفتی این که خرشده حالا بزار یه مهریه و یه شیربهایی هم ازش به جیب بزنیم بعدم الفرار…
دستم رو مشت کردم.باحرص گفتم:
_اینا رو خودت تنهایی فهمیدی یا کسی هم کمکت کرده؟؟ برو به اون بی شرفی که این خزعبلاتو تو گوشت پرکرده تا از من انتقام بگیره بگو بره به درررک!! و تو آقای محترم!!! تو که ادعات میشه خیلی زرنگی و..هیشکی دورت نزده پس چرا خام حرفهای اون خدانشناس شدی؟!
او بلند شد و با لگد لختی خاک به گوشه ای پرتاب کرد و گفت:
_همتون آشغالید..
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #رهایی_از_شب
✍ نویسنده ؛ « #ف_مقیمی »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌼🍃🌼.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌼.🍃🌼═╝
#رفع #بدخویی و #پرخاشگری #کودک
برای رفع بدخوئی و تندخوئی کودک ، دعای شریف ذیل را در کاغذ بدون خط بنویسد✍ و آنرا همراه کودک نماید ( به لباس یا گردن کودک بیاویزد) .
#مجرب است.
🌷انک لعلی خلق عظیم🌷
( سوره مبارکه قلم آیه ۴)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#رزق_پول
هر کس در هر روز جمعه میان دو نماز این آیه مبارکه را بنویسد و با خود در کیسه نگاه دارد هرگز کیسه(کیف و جیب) او خالی نگردد به تجربه رسیده است
سوره اعراف آیه ۱۰
بسم الله الرحمن الرحیم وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ
📚گوهر شب چراغ
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
.
❣ #محبوب_شدن
هرکس ۷ بار آیه ۷سوره ممتحنه
را به کف دست خود بخواند
و به صورت خود بکشد
هر که او را ببیند دوستش دارد.
📚 گلهای ارغوان ۱/۱۵۴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#چشم_زخم
👁👁وقتی باکسی که چشم وقدمش
سنگین بود روبه رو شدی برای اینکه
از چشم زخمش درامان باشی ☺️👇
سوره ماعون ۳مرتبه +سوره ناس وفلق
یکمرتبه +ذکر زیر یکمرتبه بخونید
ماشالله لاحول و ولاقوه الابالله،
وصدقه هم فراموش نشه🌸
🔰متن سوره ماعون:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ ﴿١﴾
فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ﴿٢﴾
وَلا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ
﴿٣) فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ ﴿٤﴾
الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾
الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ ﴿٦﴾
وَیَمْنَعُونَ الْمَاعون (۷)
📘منبع:دوهزاردستورالعمل مجرب
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#موفقیت_حتمی
🌸✨براے امر #ازدواج ، #مسافرت ،
#تجارت یا ... قبل از شروع صد آیہ از
قرآن ازهرکجا ڪہ خواستے بخوان
سپس ۷ بار این ذڪر را بگو✨
📚 مکارم الاخلاق ۲۱۱/۲
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍽 میخواهید هر روز #رزق تون
ازغیب برسه 👇
🔻هر روز اول صبح وقتی بیدارشدید
قبل از اینکه باکسی صحبت کنید
۳مرتبه دعای زیر رو بخونید و
حواستون باشه از انجام این دستور به
کسی چیزی نگید وگرنه نتیجه نمیده👇
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
یا کثَیرَ الجُودِ وَ یا ذَا المَعرُوفِ یَا قَدِیمَ
الْإِحْسَان اَحسِنِ الدُّنیا بِاِحسانِکَ
القَدیمِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین🌱
📗منبع : هزار و یک ختم ص ۱۹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «دنیای بدون #امام_زمان»
👤 استاد #رائفی_پور
☀️ باید حجت بر تمام مردم دنیا تموم بشه
و بزرگترین حجت خدا بر روی زمین اباعبداللّه الحسین است...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
حرف خاص.mp3
18.02M
⭕️ از #امام_زمان علیهالسلام کمک خواستم، اما کمکم نکرد!
🎙استاد شجاعی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🟡🟢 شیاطین جنی چگونه وارد زندگی ما می شوند؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
کارگاه تفکر ۲.mp3
10.16M
#کارگاه_تفکر ۲
آنچه در پادکست دوم میشنوید :
√ آیا میدانید در جهان درون ما نیز، درست مثل بدن ما قوای پنجگانه وجود دارد؟
√ در جهان درون ما، چه اتفاقاتی رخ میدهد که یک فکر به نتیجه و راه حل درست میرسد؟
√ چند مدل «فکر کردن صحیح» وجود دارد؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سنت الهی این بود....mp3
1.69M
🎙️#پادکست
✍️ خدا همه رو بُرد تا سیدعلی خامنهای رهبر شود
⬅️ ما باید به سمت ارض موعود شتابان برویم.
📌برگرفته از جلسه «آن مانایی»
#رهبر_معظم_انقلاب #بیت_المقدس
#آخرالزمان #فلسطین #غزه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 این کلیپ جواب آنهایی است که می گویند در شهرهای سرزمین های اشغالی غیر نظامیان زندگی می کنند
🪧#طوفان_الاقصی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨اعتراف خاخام اسرائیلی به قتل عام ۷۵ هزار زن و کودک ایرانی
👌 وعده صادق ها انتقام همه جنایت های شما صگیونیست هاست
🪧#وعده_صادق
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨چطوری اسرائیل توانست در ۴۵ روز به ترور های خودش برسه
‼️آیا دستگیری پاول دورف ربطی به این ماجرا داره ؟
🪧#وعده_صادق
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مَن،
هَمان خستهیِ بیحوصلهیِ غم زدهام...
آدم بد قلقی که رگ خوابش حرم است...
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#شب_جمعه🌙
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمریه نوکرم و تو شاهی
آقا تکیه گاهی
من به فربون تو شم الهی
پای عشق تو فقط میمونم
درد تو به جونم
#نماهنگ📺
#شب_جمعه🌙
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#جواد_مقدم🎙
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
Farahmand.Komeil.mp3
30.74M
🌺 #دعای #کمیل
مخصوص شب های جمعه☝️☝️
🎙 👈 #محسن_فرهمند
متن دعای کمیل👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/51
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#اعمال_شب_جمعه 👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/192
#دعای_کمیل👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/51
و دعای پر فیض شب جمعه
#اعمال_روز_جمعه👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/198
برای دستیابی به پست مورد نظر روی لینک کلیک کنید
#التماس_دعای_فرج 🌺😍👆👆👆
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
ای تو فریاد رَسِ هرکه زده فریادت
ای شفاخانهٔ دل پنجرهٔ فولادت
نهریازچشمهٔعشقاستکهشدجانانه
در حیاطِ حرمِ توست چو سقاخانه
بانگ نقارهٔ تو صورِ دلِ عشّاق است
نور آن گنبدِ تو،نورِ دلِ عشّاق است
هرکه گم گشت به درگاهِ تو راه آورده
هرکه غم داشت به سویِ تو پناه آورده
به خدا کعبهٔ عشقِ تو صفایی دارد
سبز آن دل کهبهخود مِهرِ رضایی دارد
#السلام_علیک_یاامام_رئوف
#یاامام_رضاجانم😍✋
اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ
#زيارت_مختصر_امام_رضا ع👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/132
💌💌💌💌💌💌💌
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مولای من
تنها حضور شماست که به جهانم زیبایی می بخشد
و من یادم می رود تمام پلیدی های دنیا را...
#دلنوشت
#امام_زمان عج
▪️اللهم عجل لولیک الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 اگر در جستجوی امام زمان هستی....
#امام_زمان عج
#شهید_آوینی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
این #پست هر شب تکرار میشود
یک فاتحه و سه توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
...:
🌼🍀🌼قرار هر شبمان یک ختم قرآن👇🏻
( 3سوره توحید) به نیت سلامتی وتعجیل در فرج مولایمان صاحب الزمان عج 🌼🍀
💚دائم سوره قلهو اللهاحد را بخوانید
و ثوابش را هدیه کنید به #امام_زمان
💔این کار عمر شما را با برکت میکند
و
💔 مورد توجه خاص حضرت
قرار میگیرید•
#آیتالله_بهجت رحمه الله علیه⚘
❤️✨هروقتمیریرختخوابٺ
یهسلامۍهمبهامامزمانٺبده
۵دقیقهباهاشحرفبزن
چهمیشودیهشبیبهیادکسیباشیمکه
هرشببهیادمانهست...
#نمازشب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
🌺سلامتی #امام_زمان عج و تعجیل در ظهورش #صلوات🌺