#دخترانه
#چادرانه
به تمام به گوش باشید
من مدافع حریم وحرمم
من زینب وار مدافع حسین زمانم
🥀
#ریحانه #حجاب
#چادر #عفاف
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💙🍃
🍃🍁
#نمازےویژه_درروزجمعہ
✍در بحار از حضرتامیرالمؤمنین(ع) منقول است ڪه حضرترسول(ع) فرمودند: هر ڪه بخواهد دریابد فضیلت روز جمعه را پس بجا بیاورد.
💫پیش از ظهر چهاررڪعت نماز که قرائت ڪند
💫 در هر رڪعت یڪ مرتبه سوره(حمد) و پانزده مرتبه سوره (قُلْ هُوَ اللّهُ أحَدُ)
💫 پس چون از نماز فارغ شود استغفار نماید.هفتاد مرتبه (أسْتَغْغِرُ اللّهَ رَبَّی وَ أتُوبُ إلَیهِ) و بعد پنجاهمرتبه (لاحَوْلَ وَ لا قُوهِ إلاّ بِاللّهُ) و پنجاه مرتبه بگوید (لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ) و پنجاه مرتبه بگوید (صَلّی اللّهُ عَلی النِّبیِّ الاُمِّیِّ وآلِهِ)
💯✍پس چون این عمل را بجا آورد از جاے خود برنمیخیزد تا خداوند او را از آتش دوزخ آزاد فرماید و نمازش را میآمرزد و مینویسد حقتعالی از براے او به هر حرفی ڪه بیرون آمده از دهان او (یعنی در این نماز شریف و اعمال) ثواب یڪ حج و یڪ عمره و بنا میڪند از براے او به عدد هر حرفی یڪ شهرے در بهشت و عطا میفرماید به او ثواب هر ڪسی را ڪه نماز ڪرده باشد در مسجدهاے جامع شهرها با پیغمبران وبرآورده شدن تمام حاجات شرعیہ
#سوره_درمانے
#رونق_کسب
✍🏻هرگاه ڪسے بعد از نمازِ
روز جمعه آیه ۲۶ سوره اعراف را
بنویسد
و در منزل یا مغازه خود
آویزان کند ، روزیش زیاد گردد✨
📚 اسرار المقاصد ۱۰۱
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
Part14_خار و میخک.mp3
14.78M
🇵🇸🕊🕊🕊🇵🇸🕊🕊🕊🇵🇸🕊فلسطین کلید رمزآلود #ظهور است..
🌷کتاب آموزنده، امنیتی و صوتی 🕊 #خار_و_میخک
🌷قسمت 4⃣1⃣
🕊(مقدمه کتاب)
💠 نویسنده؛ یحیی ابراهیم سنوار
💠راوی؛ حسن همایی
💠ناشر؛ انتشارات کتابستان معرفت
💠تولید شده؛ از پایگاه صدای گویای ایران صدا
💠صدابردار؛ میثم جزی
💠تهیهکننده؛ سیدعلی میرطالبیپور
🕊لینک کتاب گویا از پایگاه ایران صدا
https://book.iranseda.ir/DetailsAlbum/?VALID=TRUE&g=643988
🇵🇸🇵🇸🕊🕊🇵🇸🇵🇸🕊🕊
#فلسطین #قدس
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💫🔥💫💫🔥💫🔥💫💫🔥💫💫🔥رمان واقعی، تلنگری و آموزنده
💫 #تجسم_شیطان
🔥قسمت ۴۷ و ۴۸
صدای تیز و عصبانی فتانه در گوش روح الله پیچید:
🔥_به به، میبینم شازده پسر تشریفشون را آوردن و انگار ما را قابل نمیدونن که خبری هم بدن!
روح الله کمی نیم خیز شد و سلام کرد و گفت:
_میخواستم اول کارهای باغ را انجام بدم و سر شب بیام خونه...
فتانه که انگار چشمش به دست روح الله بود و چیزی از حرفاش نمی فهمید گفت:
🔥_این دفترچه بانکی هست دستت؟!
و بعد بدون اینکه اجازه صحبت کردن به روح الله را بدهد جلو آمد و در یک لحظه دفترچه را قاپید و همانطور که دفتر را بالا و پایین میکرد گفت:
🔥_اینو از کجا آوردی؟ به اسم خودته؟
روح الله سری به نشانه تایید تکان داد و گفت:
_پس اندازی هست که مادرم برام جمع کرده، توی بانک، الانم بهم داده تا هر چی وسیله احتیاجم هست برا خودم بخرم.
چشمان فتانه برقی زد و گفت:
🔥_عه...چ...چقدر پول داخلش هست؟!
روح الله که ذات فتانه را میشناخت و میدانست سواد ندارد و چیزی از عدد و رقم سردرنمی آورد و از طرفی ، دروغ در وجودش راه نداشت، مبلغ واقعی داخل دفترچه را گفت و فتانه که از حرکاتش ذوق زدگی برمی آمد ، در عملی ناباورانه، کنار روح الله نشست و لبخند مهربانی زد و گفت:
🔥_حالا چی میخوای باهاش بخری؟!
روح الله شانه ای بالا انداخت و گفت:
_نمیدونم، هر چی که برای یه زندگی جم و جور و مجردی لازمه،به اضافه پول اجاره یه خونه کوچولو و نقلی..
فتانه خودش را کمی جلو کشید و دستی به استکان چای گرفت و گفت:
🔥_ای وای، چاییت سرد شد،بزار برات عوضش کنم
و با لحن ملایم و مهربانی ادامه داد:
🔥_پسر گلم! فردا برو پول را بگیر بیا بده به من، بهترین وسایل را برات میگیرم،آخه مردها خیلی سر در نمیارن از وسایل منزل، ما زنها واردیم هاا
روح الله از مهربانی بی سابقهٔ فتانه متعجب شده بود، پس گفت:
_نه دیگه راضی به زحمت شما نیستم، خودم میرم یه چیزی میخرم خوب..
فتانه خودش را جلوکشید وگفت:
🔥_اصلا من فردا شهر کار دارم، باهم میریم پول را بگیر و بعد یه سری وسیله برات میگیرم.
انگار فتانه دست بردار نبود و روح الله هم چاره ای جز قبول نداشت و گویی زبان روح الله در مقابل فتانه، قفل شده بود و با خود فکر کرد، شاید دل فتانه تنوع میخواد و برای خرید تنگ شده، پس سری تکان داد و گفت:
_باشه چشم،فقط زود باید برگردیم شب جمعه است و میخوام داخل مسجد اینجا، دعا کمیل بخونم.
فتانه لبخند گل گشادی زد و گفت:
🔥_ای به چشم! قربون پسر دعا خون خودم بشم..
روح الله نفس کوتاهی کشید و زیر لب گفت:
_نمردیم و مهربانی فتانه هم دیدیم.
فتانه بی توجه به حرفی که شنیده یا نشنیده بود گفت:
🔥_پاشو، پاشو بریم خونه یه غذایی چیزی بخور ،پاشو ...
و روح الله هر لحظه متعجب تر میشد. صبح روز بعد، ماشین بابا محمود دست روح الله بود و این انتهای شگفتی بود، چون فتانه هیچ وقت به روح الله اجازه نمیداد حتی به آن نگاه کند، حالا سوویچ را خودش از محمود گرفته بود و همراه روح الله و مجید راهی شهر بودند.
هر سه سوار ماشین شدند و مجید از همان ابتدای سفر اخمهایش را در هم کشیده بود و هر وقت به روح الله نگاه می کرد انگار دشمن خونی اش را میدید. فتانه که صندلی جلو نشسته بود از بین دو صندلی با شوخی لپ مجید را کشید و گفت:
🔥_داریم با داداش روح الله میریم ددر ددور تو چرا اخم کردی؟!
مجید، با انگشت روح الله را نشان داد و گفت:
_چون از این غول تشن خوشم نمیاد.
فتانه لبش را به دندان گرفت و گفت:
🔥_واه این چه حرفیه پسرم، غول تشن چیه؟! زشته این حرف،داداش بزرگته خوب
مجید خودش را محکم به صندلی کوبید و گفت:
_خودت میگی بهش غول تشن، چرا تو بگی من نگم؟!
فتانه قهقه ای سرداد و با نشان دادن درختان اطراف جاده و وراجی های زیاد حرف را عوض کرد و روح الله خوب میدانست که فتانه، مجید را جوری بار آورده که به روح الله نه به چشم یک برادر بلکه به چشم دشمن خونی نگاه میکند
بالاخره به بانک رسیدند و فتانه به همراه روح الله وارد بانک شدند. روح الله مبلغ مورد نیاز را از فتانه پرسید،فتانه همانطور که لبخند موذیانه ای میزد گفت:
🔥_خوب پسرم همه اش را بیرون بکش، بالاخره پول نقد لازم میشه، لازم هم نشد میزاری تو جیبت، به قول معروف پول رفیق راه آدم هست.
روح الله که انگار جلوی فتانه زبانش بسته بود و حتی اگر با کارش مخالف بود، نمی توانست این مخالفت را ابراز کند، سری تکان داد و گفت:
_آخه...
فتانه لبخندش را پررنگ تر و لحنش را ملایمتر کرد، انگار میخواست با تمام قوا به مقصود برسد و گفت:
ندای قـرآن و دعا📕
💫🔥💫💫🔥💫🔥💫💫🔥💫💫🔥رمان واقعی، تلنگری و آموزنده 💫 #تجسم_شیطان 🔥قسمت ۴۷ و ۴۸ صدای تیز و عصبانی فتانه در گو
🔥_آخه و اما و اگر نداریم، بگیرشون دیگه و به این ترتیب روح الله تسلیم شد.
مامور باجه دسته های اسکناس را جلوی روح الله ردیف کرد و روح الله خو شد تا کیفش را از روی زمین بردارد که فتانه از زیر چادر گل مخملی سیاه رنگش ، کیف دستی بزرگی را بیرون آورد و به سرعت شروع به چپاندن اسکناس ها در کیف شد
روح الله مثل برق گرفته ها او را نگاه میکرد، آخرین دسته اسکناس هم محو شد، روح الله دستش را جلو برد و گفت:
_کیفتون سنگین شد بدین به من بیارمش..
فتانه کیف را که انگار جانش به او بسته بود دو دستی به سینه چسپاند و اشاره به مجید کرد و گفت:
🔥_اینو من میارم تو دست مجید را بگیر.
روح الله به سمت مجید رفت، مجید دستش را کشید و پشت سر فتانه راه افتاد. سوار ماشین شدند، روح الله ماشین را روشن کرد و رو به فتانه گفت:
_حالا که زحمت کشیدید و آمدید، الان از کجا شروع کنیم، کدام مغازه بریم؟
فتانه کیف را روی پایش گذاشت و با دو تا دستش دو طرف شقیقه اش را فشار داد و گفت:
🔥_هیچی نگو، سرم داره میترکه، بریم طرف روستا، شنبه من خودم میرم برات میگیرم.
روح الله نفسش را محکم بیرون داد و ماشین را روشن کرد و به طرف روستا حرکت کرد اما او تصمیم گرفته بود که به هر طریقی شده پولها را از فتانه بگیرد،حالا میفهمید که آنهمه مهربانی برای چی بود؟! اما کور خوانده پولها را باید میگرفت...
👈 #ادامه_دارد....
#رمان واقعی #تجسم_شیطان
✍ نویسنده ؛ «طاهره سادات حسینی»
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌼.🍂.🌼.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════،🌼.🍂.🌼،═╝
ندای قـرآن و دعا📕
🔥_آخه و اما و اگر نداریم، بگیرشون دیگه و به این ترتیب روح الله تسلیم شد. مامور باجه دسته های اسکناس
💫🔥💫💫🔥💫🔥💫💫🔥💫💫🔥رمان واقعی، تلنگری و آموزنده
💫 #تجسم_شیطان
🔥قسمت ۴۹ و ۵۰
وارد خانه شدند، فتانه مثل روحی از قفس پریده ناگهان غیب شد و بعد از چند دقیقه از اتاقی که به عنوان انبار بود بیرون آمد، روح الله نگاهی به او کرد و گفت:
_پولها را بیارین، میخوام پیش خودم باشه..
فتانه نگاه تندی به او کرد و گفت:
🔥_حالا پیش من باشه چی میشه؟! سرم داره از درد میترکه و تو صحبت پول میکنی؟! پاشو برو تو باغ به درختا برس، دیروز که تنبلی کردی و هیچ، از صبح هم که نرفتی
روح الله که متوجه حیله گری فتانه شده بود و خوب میدانست که خواب پولهایش را باید ببیند گفت:
_خودت خوب میدونی من مرد کار هستم و تنبلی با من جور درنمیاد، دیروز هم تو با اون مهربونی مصنوعیت منو کشوندی تو خونه، تمام هدفت هم این بود که پولهام را از دستم دربیاری، اما کور خوندی، اول که به بابا محمود میگم اگر اون پوها را پس نگرفت شده این خونه را بهم بریزم و زیر و رو کنم، میکنم و پول هام را ازت میگیرم..
فتانه چشمهایش را در آورد و گفت:
🔥_پاشو گمشو ،برا من پول پول نکن، چندرغاز به چشمش میاد، اصلا اینا بابت اینهمه سال که زحمتت را کشیدم، من کنیز بی جیره و مواجبت که نبودم..
روح الله از عصبانیت خون خودش را میخورد دست مشت شده اش را روی زانویش زد و از جا بلند شد و میخواست به باغ برود.
داخل باغ شد، آنقدر عصبانی بود که با مشت به تنهٔ درخت کوبید، صدایی در ذهنش اکو میشد:
_خودت را بکش و از این زندگی راحت کن... اما روح الله سخت تر از این را کشیده بود.
بیل را برداشت و بی هدف داخل باغ میگشت، حال و حوصله رسیدگی به درختان را نداشت، پس بیل را به کناری انداخت و خود را به زمینی که تازه علف های نورس از آن روییده بود رساند و روی علف ها دراز کشید، دستانش را زیر سرش گذاشت و به آسمان خیره شد، کم کم پلکهایش سنگین شد..
نمی دانست چقدر خوابیده، ناگهان با فریاد تیز فتانه از جا پرید:
🔥_ای پسرهٔ فلان فلان شده نگفتن بیای اینجا پی یللی تللی، گفتن بیای به باغ برسی، خاک بر سرت که مثل اون مادر بی آبروت هستی که حواسش همه اش پی مردهای دور و برشه ،یا مثل این خواهر....
فتانه انگار عقلش را از دست داده بود، فحش های زشت و ناموسی و تهمت های قبیح و الکی به مادر و خواهر روح الله میزد، روح الله هر چیزی را تحمل میکرد جز این... ناگهان از جا بلند شد، انگار دست خودش نبود، خونش به جوش آمده بود، روبه روی فتانه قرار گرفت و با فریاد بلند گفت:
_یک بار دیگه حرفهایی که لایق خودت هستند به مادر و خواهر من بچسپانی کاری میکنم که دنیا جلوی چشمات تیره و تار بشه
فتانه که انتظار این گستاخی را نداشت فحش رکیکی به مادر روح الله داد و گفت:
🔥_هیچ غلطی نمیتونی بکنی
روح الله مثل کوه آتشفشان فوران کرد به سمت فتانه رفت و شروع کرد به زدن، تمام فن هایی که توی کلاس رزمی یاد گرفته بود روی فتانه اجرایی کرد، انگار فتانه کیسه بوکسی بود که روح الله باید قدرتش را به آن نشان میداد و داد و فریاد فتانه هم هیچ اثری نداشت.روح الله آنقدر زد که فتانه بی حال روی زمین افتاد و انگار واقعا دنیا پیش رویش تیره و تار شد. فتانه که افتاد، روح الله تفی روی صورتش انداخت و گفت:
_حقت بود، من قبلش بهت گفتم
و به طرف اتاق حرکت کرد و در یک چشم بهم زدن لباسها و کیفش را برداشت و بی توجه به فتانه که آه و ناله میکرد، از باغ بیرون آمد و به طرف جاده حرکت کرد تا خود را به قم برساند.
دو سال از زمانی که روح الله،فتانه را در باغ کتک زده بود میگذشت، روح الله در این دو سال، حتی یک بار هم به خانه پدری و باغ سر نزده بود، اما احوال عاطفه را همیشه میگرفت و گاهی هم با هماهنگی، جایی قرار میگذاشتند و یکدیگر را میدیدند،
اما الان بیش از یک ماه بود که روح الله، خواهرش عاطفه را ندیده بود، آخرین باری که با او تماس گرفت، متوجه شد که بچه اش به دنیا آمده و حتما الان کودکی یکی دو ماه داشت. روح الله داخل حوزه و سر کلاس یکی از اساتید بود که تقه ای به در خورد، انگار کسی روح الله عظیمی را کار داشت.
انتهای وقت کلاس بود، روح الله به سرعت وسایلش را جمع کرد و داخل کیف گذاشت و از جا بلند شد، همانطور که کفشهایش را می پوشید، اطراف را نگاه کرد تا ببیند چه کسی با او کار داشت، اما انگار کسی نبود
طلاب یکی می امد و یکی میرفت، ناگهان کنار حوض آب وسط حیاط ، چهرهٔ آشنایی را دید که لبه حوض نشسته بود و دستش را داخل آب حوض فرو برده بود و با دستش موج درست میکرد.
باورش سخت بود،یعنی اتفاقی افتاده؟ پدرش برای چه بعد از دو سال یاد او افتاده؟! نکند برای خواهر یا برادرش اتفاقی افتاده؟ یادش می آمد که در آخرین تماسی که با عاطفه داشت،
ندای قـرآن و دعا📕
💫🔥💫💫🔥💫🔥💫💫🔥💫💫🔥رمان واقعی، تلنگری و آموزنده 💫 #تجسم_شیطان 🔥قسمت ۴۹ و ۵۰ وارد خانه شدند، فتانه مثل روح
او میگفت که پدر به خاطر او با فتانه دعوا کرده و به او گفته اگر دوباره روح الله را به این خانه برنگردانی طلاقت میدهم... یعنی فتانه... نه نه امکان نداره، محاله فتانه قبول کنه، این زن کینه ای و حیله گر محاله بخواد منو ببینه.. آرام آرام جلو رفت، کنار پدرش ایستاد، همانطور که سرش پایین بود گفت:
_سلام بابا..
محمود با سرعت از جا بلند شد و لبخندی روی لبش نشست، آغوشش را باز کرد و روح الله را محکم در بغل گرفت و گفت:
_سلام پسرم، سلام شاخ شمشادم، سلام بی معرفت، هیچمیدونی چند وقته منو ندیدی؟ شاید دل تو سنگ شده باشه، اما فکر دل این پدر دلتنگ را نکردی؟! حتی یه تلفن هم نزدی..حالا فتانه یه غلطی کرده بود، حساب من از فتانه جداست.
روح الله کمی خودش را عقب کشید و گفت:
_منم دلم براتون تنگ شده بود، اما چه کنم، میترسیدم بیام و فتانه دوباره جگرتون را خون کنه، آخه بابا تو از فتانه چشم میزنی، انگار حرف فتانه وحی منزل هست، حالا چی شده الان اومدی اینجا نمیدونم...
محمود لبخندی زد و گفت:
_اومدم دنبالت ببرمت خونه، دیگه فتانه هم فتانه قبل نیست، سکته کرده، صورت و دهنش کج و معوج شده، دستش فلج شده و گوشه خونه افتاده
روح الله میخواست حرفی بزند که محمود اجازه نداد، پرید وسط حرفش و گفت:
_هیچی نگو، اول بیا همه چیز را با چشم خودت ببین بعد اگر دیدی من الکی حرف میزنم اونوقت هر کار دلت خواست بکن
و سپس صدایش را پایین تر آورد و ادامه داد:
_الانم به اصرار فتانه اومدم، همش میگفت این حال و روزم به خاطر ظلمی هست که به روح الله کردم، بیا و روی منو زمین ننداز و برگرد..
روح الله که قلبی صاف و مهربان داشت قبول کرد و از همانجا راهی روستا شدند اما حسی درونی به او میگفت که اینها همه اش فیلم است..
👈 #ادامه_دارد....
#رمان واقعی #تجسم_شیطان
✍ نویسنده ؛ «طاهره سادات حسینی»
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌼.🍂.🌼.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════،🌼.🍂.🌼،═╝
❎ #نورانیت_دل
🌺 مرحوم سید عبدالکریم کشمیری می فرماید: این استغفار را برای نورانیت دل سه مرتبه بعد از هر نماز گفته شود.
.
اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لٰا اِلٰهَ اِلّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیّومُ ذُوالْجَلٰالِ وَ الْاِکْرامِ وَ اَتُوبُ اِلَیهْ.
📕 منبع: کتاب : روح و ریحان صفحه ۸۸
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✅ #دفع_شر_ظالم
🌺 جناب آقای رضوی می فرماید
برای دفع شر ظالم این آیه را رو به روی او بخواند
کَتَبَ اللّٰهُ لَاَغْلِبَنَّ اَنَا وَ رُسُلِی اِنَّ اللهَ قَوِیٌ عَزِیْزٌ سوره مجادله آیه ۲۱
و همچنین آیه شریفه
صُمٌ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ سوره بقره آیه ۱۷۱
را نیز بخواند. این دو آیه برای دفع شرّ ظالم مجرب است
📕 منبع کتاب : تحفة الرضویة صفحه ۲۶۱
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸 #دعای_مجرب_جهت_دفع_دشمن
از حضرت سید الساجدین علیه السلام مروی است که اگر کسی به جهت رفع #دشمن بعد از نماز صبح بلافاصله بخواند
✨اللَّهُمَ إِنِّی ضَعِیفٌ وَ أَعْدَائِی أَقْوِیَاءِ وَ أَنْتَ الْقَوِیُ وَ قِنی شَرَّهُمْ وَ اكْفِنِی أَمرَهُمْ وَ أَعِنِّی عَلَیْهِمْ بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ یَا قَوِیُ✨
👈 مقهور نمی شود
📙 منبع کتاب : خرائن نراقی ص ۴۴۶
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨#ذکر_گرهگشا
🌹امام صادق علیه السلام:
در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» سوره مباركه غافر آیه ۴۴ پناه نمی برد.
زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» سوره غافر آیه ۴۵
📚 منبع کتاب : بحارالانوار، ج ۹۰ ص ۱۸۴
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌺 #دعا_برای_محفوظ_ماندن_از_بلاها
✨از وجود نورانی امام صادق علیه السلام روایت شده است که هر که در صبح سه مرتبه این دعا را بخواند تا شام به او بلایی نرسد و اگر در شام بگوید تا صبح به او بلایی نرسد.
بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي لَا يَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
📚 منبع کتاب : بحارالانوار ج ۸۳ ص ۲۹۸
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🔵 #علم_مال_فراوان
امام صادق عليه السلام مي فرمايند: هر که دو ماه پياپي هر روز چهار صد مرتبه اين دعا را بخواند، خداوند علم بسيار يا مال فراوان به او کرامت فرمايد.
اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ، اَلرَّحْمنُ الرَّحيمُ، بَديعُ السَّماواتِ وَ الاَْرْضِ، مِنْ جَميعِ ظُلْمى وَ جُرْمى وَ اِسْرافى عَلى نَفْسى وَ اَتُوبُ اِلَيْه
📕 منبع کتاب : وسائل الشيعه ۷ / ۲۵
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 دستورالعملی از امام جواد (ع) برای موفقیت در دنیا و آخرت
حجت الاسلام حسینی قمی
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی استاد_پناهیان در مورد #علائم #ظهور امام زمان عج
نسخه کم حجم
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نمازخوانهای_گنهکار
چرا برخی نمازخوان ها اینهمه معصیت می کنند
پس اثر #نماز کجاست
#حجت_الاسلام_رنجبر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
قانون مهم جذب.mp3
9.67M
💥 بمحض اینکه به درگیری و اختلاف میخورید، رزقتون بسته میشه!
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_عباسی_ولدی
منبع: جلسه ۲۷ از مبحث خیر و برکت
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فتنه ها داورند، نه ادعاها!.mp3
8.77M
🎙️#پادکست
✍ فتنهها داورند، نه ادعاها!
🔰 صدای حقیقت از دل فتنه
* هنگام هزینه دادنها، بازیگران جا میزنند!
* وقتی ایمان در غربال الهی سنجیده میشود، چه در چنته داری؟
🔻به زینب اهانت کن!!
* محک ایمان؛ آیا تا آخرین قدم میمانی؟
📌برگرفته از جلسات «به وقت شام، قبیله سلمان »
#مقاومت #وعده_صادق #ظهور
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⤴️ شرح در کلیپ🔴
* روشنگری درباره پشت پرده کمبود برق
و گرفتار کردن مردم به وضعیت موجود.
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حاج مسعود ما تو رو خالی خالی هم قبولت داریم.
بیخیال شو😁
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
⭕️ گانتس وزیر دفاع پیشین اسرائیل: باید مستقیما به ایران حمله کنیم/غرب آسیا
👈 در ایران کسی بیدار نیست همه خواب هستند مسئولان سیاسی و نظامی ما فقط درجه روی درجه اضافه می کنند و نشان فتح می گیرند بجز گنده گویی ، حرافی ، سوزاندن فرصت ، از دست دادن زمان ، تحلیل های سیاسی غلط و ... کاری بلد نیستند فعلا هم دولت نفوذ پزشکیان بر سر کار است یک کشور را ، معطل خیانت های این دولت کرده اند و دولت هم اراده خود را بر نهاد هایی که تحت سیطره دولت نیستند مثل قوای نظامی و مجلس تحمیل می کند سردار سلامی فرمانده سپاه هم با وزیر بهداشت دولت پزشکیان دیدار می کند و قرار همکاری می گذارند درست مثل زمان دولت رئیسی که سپاه پاسداران افتاد پشت دولت رئیسی و مردم را با واکسن های ناامن کرونای دروغین واکسینه کرد
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌سردار فدوی: تا چند سال آینده حکومتی به اسم صهیونیستها وجود نخواهد داشت
جانشین فرمانده کل سپاه:ما اطمینان داریم با توجه به این روندی که شروع شده تا چند سال آینده حکومتی به اسم صهیونیستها وجود نخواهد داشت.
👈 بالفرض هم این تئوری جناب فدوی هم درست باشه و یه روزی این اتفاق بیافته اما چه سود وقتی که مردم غزه سلاخی شدند و #خواهران و برادران ما در غزه یکسال زجر کشیدند و بی عملی شما منطقه را از دست ما خارج کرد و کوتاهی های شما بر هزینه های جبهه حق افزود و امیرالمومنین را شرمنده و دل امام زمان را خون کردید
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌مرد فلسطینی: دولت های عربی از خدا بترسید.
👈 فلسطینی ها و اهالی غزه از ایران هم به علت عدم توجه به درخواست کمک آنها و تنها گذاشتن آنها در غزه و سلاخی شدن شان بدست اسرائیل گلایه شدید دارند منتها در ایران این گونه کلیپ ها رسانه ای نمی شود
#فلسطین #غزه
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گزارش تکاندهنده از کودکان فلسطینی که در بمباران صهیونیستها نابینا شدند
#فلسطین #غزه
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
#اطلاعیه
#ختم_دوره_339
#ختم_قرآن_دسته_جمعی(هفتگی)
اعضای محترم #کانال_
📕نــداے قــرآن و دعــا📕 رو آغاز می کنیم.🌷 😍
💠 روزهای جمعه«ختم قرآن» برای خشنودی و سلامتی و تعجیل در فرج مولا و هدیه به ساحت مقدس اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و تمام اموات مومنین و مومنات و سلامتی مریضان و
به نیت شفای بیماران مد نظر
صاحب خونه شدن تمامی مستاجرها و آزادی زندانیان بی گناه و دوری از گناه و ازدواج و خوشبختی جوانان و موفقیت در درس و دانشگاه و به نیت بچه دار شدن زوجینی که نمیتوانند بچه دار بشن و همچنین به نیت حوائج شخصی
و همچنین به نیت
برای نجات از شر فتنه های آخرالزمان و در امان بودن و نگه داشتن دین و ایمانمان
همچنین به نیت
#سال_فرج_مولاعج
وهمچنین هدیه به
🌺✨#حضرت_امام_ابوالفضل_علیه_السلام_مادر_گرامیشان_و_حضرت_زهرا _سلام_علیها🌟🌺
و همچنین حاجت روایـــے شما دوستـان برگزار می شود .
🔷عزیزان جهت اتمام ختم همکاری کنند
💠 دوستان جزو هایی که تیک کنارشون خورده انتخاب شده هستند بقیه رو انتخاب کنید
#توجه
💠 جزء مورد نظر رو به شخصی مدیریت اعلام کنید 💠
💠 فرصت خواندن جزو:از امروز تا جمعه هفته آینده
📖🔰«««﷽»»»🔰📖
اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن،اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
با توکلـ به نامـ اعظمتـ یا رحمانـ یا رحیمـ
﷽📖 #جزء1) کاربر خانم غفاری
﷽📖 #جزء2) کاربر خانم اسکندری
﷽📖 #جزء3) کاربر آقا محسن
﷽📖 #جزء4) کاربر خانم عبدالوند
﷽📖 #جزء5) کاربر خانم فراهانی
﷽📖 #جزء6) کاربر نفس خانم
﷽📖 #جزء7) کاربر خانم زنگنه
﷽📖 #جزء8) کاربر خانم گرگی
﷽📖 #جزء9) کاربر خانم صدیقه س
﷽📖 #جزء10) کاربر آقا محسن
_🔰____🔰____🔰_____🔰_
﷽📖 #جزء11) کاربر خانم خواستار
﷽📖 #جزء12) کاربر آقا محسن
﷽📖 #جزء13) کاربر خانم میرزایی
﷽📖 #جزء14) کاربر خانم رضایی
﷽📖 #جزء15) کاربر آفاق خانم
﷽📖 #جزء16) کاربر شهناز خانم
﷽📖 #جزء17) کاربر خانم زهرا
﷽📖 #جزء18) کاربر خانم اعظم براتی
﷽📖 #جزء19) کاربر خانم اسعدی
﷽📖#جزء20) کاربر خانم شهناز جعفری
_🔰____🔰_____🔰_____🔰_
﷽📖 #جزء21) کاربر خانم Kh_S
﷽📖 #جزء22) کاربر خانم براتی
﷽📖 #جزء23) کاربر خانم الارا
﷽📖 #جزء24) کاربر خانم آلارا
﷽📖 #جزء25) کاربر آقای توکلی
﷽📖 #جزء26) کاربر خانم بزرگی نژاد
﷽📖 #جزء27) کاربر خانم فاریابی
﷽📖 #جزء28) کاربر خانم فاطمه رضایی
﷽📖 #جزء29) کاربر خانم جعفر زاده
﷽📖 #جزء30) کاربر خانم غفاری
❣ الّلهُــــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــــــــرَجْ ❣
به لطف دوستان ختم کامل قران انجام وبه پیشگاه مقدس آقا صاحب الزمان (عج) هدیه خواهد شد.
#توجه
💠 جزء مورد نظر رو به شخصی مدیریت اعلام کنید 💠
دوست عزیزی که جزء سی رو میخونه ان شاءالله ختم قرآن رو هم بخونه بی زحمت 😍🌸
تعجیل در ظهور و سلامتی امام زمان عج 14 مرتبه #صلوات🌺😍
اجرکم عندالله🌺🌺🌺
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
➖➖➖➖➖➖:
@zohoreshgh
@NedayQran
🌸 دوستان عزیز
برای انتخاب و اعلام شماره جزءهای قرآنی لطفا عضو گروه بشید.🌸
https://eitaa.com/joinchat/1145241787C9085a19747
#مورخ
#1403_10_06
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
4_484897422556790927.mp3
6.39M
#مناجات #امیرالمومنین❤️
#التماس_دعای_فــرج😍
قرآن به جز از وصف علي آيه ندارد
ايمان به جز ازعشق علي پايه ندارد
گفتم بروم سايه لطفش بنشينم
گفتا كه علي نور بود سايه ندارد
ترجمه و متن دعا 👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/237
متن ترجمه و دعای #امین_الله👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/243
#امام_زمان عج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
زیارتآلیاسین+دعا۩فرهمند.mp3
7.37M
#زیارت_آل_یاسین
🎤 بانوای گرم استادفرهمند
🌹 #سلام_علی_آل_یاسین🌹
نام تو را میبرم قلبم غریبی میکند
چشم انتظاری در دلم درد عجیبی می کند
تعجیل در ظهور 14 مرتبه #صلـــــوات
متن دعا👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/111
متن و ترجمه دعا👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/229
#امام_زمان عج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_5785009438028989691.m4a
3.38M
سيدابن طاووس مي فرمايد
اگراز هرعملي در #عصر_جمعه غافل شدي از :صلوات
#ابوالحسن_ضراب_اصفهاني غافل نشو چراكه دراين دعا سري است كه خدا مارا برآن آگاه كرده است
💎 * فواید عجیب صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی+متن صلوات*
🎗️ *۱- دعای حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شامل او خواهد شد*.
🎗️ *۲- موجب نجات از فتنه های آخر الزمان خواهد شد*.
🎗️ *۳- دعا واستغفار ملائکه شامل او خواهد شد.*
🎗️ *۴- موجب وسعت روزی می شود.*
🎗️ *۵- موجب آمرزش گناهان انسان می شود*
🎗️ *۶_ نور امام زمان* *در دل انسان زیاد می شود*
🎗️ *۷- از گرفتاری های عالم آخرت نجات پیدا خواهد کرد*
🎗️ *۸- بدون حساب یا باحساب آسان به بهشت خواهد رفت*
🎗️ *۹- کارهای بد او به خوبی مبدل می شود.*
🎗️ *۱۰- موجب برطرف شدن غصه و اندوه می شود.*
🎗️ *۱۱- موجب کمال ایمان می شود.*
🎗️ *۱۲- موجب اجابت دعا می شود.*
🎗️ *۱۳-موجب دفع بلا می شود.*
🎗️ *۱۴-مادامی که مشغول دعاست مشمول رحمت خداوند خواهد بود*
🌸 *صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی رو می توانیم هر روز بخوانیم*
*این صلوات معجزه می کند به فضل الهی.*
خواندن سوره #قدر و #توحید در عصر #جمعه هر کدوم 100بار توصیه شده
💌
متن دعا 👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/62
متن و ترجمه دعا👇
https://eitaa.com/Monajatodoa/222
*اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الفَرَج بِحَقِّ زِینَب کُبری*
#امام_زمان عج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غروبجمعه
🍂چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی
اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی...
🍂گفتم غروب جمعه تو از راه می رسی
عمرم در این قرار به سر شد نیامدی...
#اللهمعجللولیکالفرج
#اینجمعههمنیامدی😔
#استوری
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕