eitaa logo
ندای قـرآن و دعا📕
11.4هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
6.7هزار ویدیو
477 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31 ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
04 Didar Ba Ensaniyat (1400-10-30) Tehran.mp3
32.72M
🔉 📚 📣 جلسه چهارم * زیارت امین الله، زیارت انسانیت * معجزه توصیف غار اصحاف کهف در قرآن * تعابیر مختلف از سال در قرآن * دامنه‌دار بودن زیارت معصوم * تعریف انسان در قرآن * فرق امانت‌دار با امین الله * معیار زیارت مومن * مرجان برزخ بین جماد و نبات * امام برزخ بین انسان و خدا * همه موجودات نذیر دارن! * بین من و دیدن؛ خداوند متعال فاصله است. * کمال الانقطاع یعنی .... * خداوند مالک شنیدن ودیدن ماست. * قیامت؛ عرصه بروز مالکیت خداوند * فلسفه خلقت و دین * مقام امن چگونه مقامی است؟ ⏰ مدت زمان: ۸۱:۱۱ 📆1400/10/30 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
05 Didar Ba Ensaniyat (1400-12-05) Tehran.mp3
37.69M
🔉 📚 📣 جلسه پنجم * شکوه انسانیت در آیه امانت * دسته بندی انسان‌ها بر اساس امانت * موجودات به حسب قابلیت وجود، تجلی خداوند هستند. * تحویل امانت الهی توسط همه موجودات * تفاوت جوهری انسان و حیوان * حدیث کسا گوشه ای از فضیلت حضرت زهرا سلام الله علیها * برزخ ملحق به دنیاست. * اشراف بر همه عوالم، مرتبه انسان * عالی ترین مرتبه وجود * ذکر اصلی * همه معارف ذیل آیه انا لله وانا الیه راجعون * تطهیر خیال و وهم، مرتبه بعد از تطهیر حس * علامت رشد * امانت عقل چیست؟ * هیچی که از همه هستی بالاتر است. * به مرتبه توجه به انا لله، امانت را تحویل دادی؟! ⏰ مدت زمان: ۹۱:۲۵ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
06 Didar Ba Ensaniyat (1400-12-12) Tehran.mp3
37.92M
🔉 📚 📣 جلسه ششم * هستی انسان، امانت الهی * ذکر خدا، شرافت انسان * مومنین منت پذیرند نه منت گذار! * خواسته امام سجاد علیه‌السلام در روز عاشورا * درک امانت، علامت تقرب * معنای سکرات مرگ * وجه شبه مرگ و خواب * تشبیه بدن به کفش * در زمین دیگری خانه مکن! * مراعات حلال و حرام اولین قدم در تحویل امانت * خروج حب دنیا ازقلب و ورود به محدوده عشق الهی * عشق الهی مساوی با افزایش تعلق و انس به خدا * کثرت صلوات عشق می‌آورد. * این اختیار هم به ید اختیار اوست. * امین الله یعنی ولایت * سوال اصلی شب اول قبر: امامت کیست؟ * کشتی نوح جلوه اهل بیت عشق به امام حسین علیه‌السلام، اکسیر اعظم ⏰ مدت زمان: ۹۳:۱۷ 📆1400/12/12 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
07 Didar Ba Ensaniyat (1400-12-19) Tehran.mp3
31.91M
🔉 📚 📣 جلسه هفتم * سه دسته شدن انسان‌ها در قبال امانت الهی * خاص بودن سوره احزاب * معنای عرضه امانت به موجودات * غفلت از امانت زمینه‌ساز نفاق و شرک * نفس انسانی حامل امانت الهی * تاثیر درک امانت در سرنوشت انسان * فرهنگ حیوانی غرب، خود رامالک می‌بیند. * خودکشی بدتر از دیگر کشی * غوغای المیزان درتبیین فرهنگ غرب * دایره وسیع زکات در دین * هرچه داراتر، زکات بیشتر * خود خودت هم امانتی!! * تمام توجه به حق تعالی، اصل امانت * همنشینی با ملائک، تنزل در عالم نور * بالاترین حق ائمه، حاضر شدن در عالم دنیاست. * آیا تابه حال از امام زمان تشکر کردیم؟؟!! * اصل وسوسه در شئون ناس بودن انسان‌ها * اصل تصور خائنانه در امانت چیست؟ * از ناس به رب الناس پناه ببر. * از اسباب بیا بیرون!!! * تا خدا نخواهد اسباب سببیت ندارند. ⏰ مدت زمان: ۷۷:۳۳ 📆1400/12/19 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ندای قـرآن و دعا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۸۳ ,,,,۱۷سال قبل... ,,,, _سلام. _سلا
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی (حوراء) ✨قسمت ۸۴ شب شد...رضا حسابی در فکر این مسئولیت سنگینی بود که خواهر و شوهرخواهرش بر گردن او گذاشته بودند. باید با خانومش مشورت می کرد.. بالاخره امکان داشت که مسئولیت حورا تا آخر عمر بر گردنش بیفتد و اگر این گونه میشد باید به بهترین نحو انجامش می داد. مریم خانوم را به اتاق صدازد. _ مریم، علی آقا گفته که مادرش مریضی سختی گرفته. با حمیده باید برن کانادا و از من خواستن که حورا پیش مابمونه. مریم خانوم تا سخنان شوهرش را شنید گفت: _اصلا حرفشو نزن. یعنی چی که ما از دخترشون مراقبت کنیم؟ خودمون دوتابچه قد و نیم قد داریم. چطور از پس یه بچه دیگه هم بربیایم؟ _بزار ادامه حرفمو بزنم. برای مخارج حورا و اینکه خدایی نکرده شاید برنگردن ارثیه حورا و مبلغ صدمیلیون پول علی میده به من ولی خواسته که نزاریم لحظه‌ای بهش سخت بگذره. مریم باز با شنیدن اون مبلغ و ارثیه حورا به کل حرف‌هایی ک زده بود را فراموش کرد و گفت: _این چه حرفیه رضا جان حورا هم مثل مونای خودمه. معلومه که نمیزارم بهش سخت بگذره.خودم ازش مراقبت میکنم. حتما قبول کن. بگو علی اقا باخیال راحت بره. اما آقا رضا هنوز مردد بود.... او از همسرش باخبر بود و آینده ای تاریک را میدید. نکند از دردانه و خواهرش خوب مراقبت نکرده باشد و وجدان خود و خواهر و شوهر خواهرش بشود؟! مریم خانم اما با اصرار می خواست که شوهرش این کار را قبول کند. به هرحال شب راهی شدن علی و حمیده رسید.. همگی به سمت فرودگاه حرکت کردند. چشمان حورا گواه از گریه بسیار میداد...اما او دختری محکم بود که اجازه نمیداد کسی از دردهایش باخبر شود. وقت خداحافظی رسید...علی و رضا همدیگر را درآغوش کشیدند. _رضاجان، جون تو وجون حورا.. مواظبش باشی.حورا خیلی دختر احساسیه و البته در ظاهر بسیار محکمه. من چیزی جز اینکه بهش محبت کنین و حواستون بهش باشه، نمیخوام. _علی جان خیالت راحتِ راحت. من به خوبی ازش مراقبت میکنم تا انشالله خودتون سالم برگردین و زیر سایه خودتون بزرگ بشه. رضا نمیدانست که دل علی گواه بد میداد. حورا خداحافظی دردناکی با مادر و پدرش کرد و از آنها جدا شد....اما هیچ کس نمیدانست این وداع آخر این دخترک و خانواده اش است. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌸🍃🌸.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌸.🍃🌸═╝