قهرمان 💪 (قسمت نهم)
#داستان
🖇 لینک قسمت هشتم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/9684
گفتم: «حالا اگر یه وقتی طرف، زیادی کلهش داغ باشه و بخواد بیاد دعوا چی؟»
ساسان گفت: «هیچی، بذار بیاد تا سوسکش کنیم!» 💪
دستم را گذاشتم روی زانوی رامین و گفتم: «پس اگر اومد جلو و خون از دماغش اومد، که مشکلی نیست⁉️»
رامین گفت: «من که همون دیروز گفتم؛ توی جنگ نُقل و نبات تقسیم نمیکنن که!»
اردشیر گفت: «دیگه اگر یکی خودش دوست داشت جنگ رو شروع کنه، کوروش که تقصیری نداشته. باید مینشسته تا بیان دست و پای خودش و مردمشو ببندن؟! 😕
خب معلومه که نه. این قدر غیرت داشته که جلوی دشمن رو بگیره. اینجا دیگه اگر خون از دماغ دشمن هم اومده باشه، به درَک! خون که هیچی، جونشم اگر از دماغش دربیاد، اشکالی نداره!» ✅
🌸 @Negahynov
خندیدم و گفتم: «به افتخارش...» 👏👏
ساسان هم با من شروع کرد به دست زدن.
مکثی کردم وادامه دادم: «این در مورد دشمن بود. ولی مردم، قضیهشون فرق میکنه. قهرمان ما وقتی به مناطق مختلف میرفت، طرفِ جنگ و درگیریهاش مردم نبودن. ☝️
خیلی جاها اصلاً به درخواست همون مردم میرفت و افرادی رو که به اون سرزمینها تجاوز کرده بودن، عقب میزد. بنا بر این، در مورد مردم، خیالتون راحت باشه که خون از دماغ کسی نیومده!» 👌
حمید با تردید پرسید: «حاجی، جدی دارید کوروشو میگید؟!» 🤔
پسر باهوشی بود... خندیدم و جوابی ندادم. 🙂
اردشیر که سکوت من را دید، به جایم جواب داد: پس چی؟! ماجرای بابِل همین بوده دیگه. کوروش رفت اونجا؛ یهودیهایی رو که اسیر بُختُالنصر شده بودن، نجات داد.» 👏👏
گفتم: «ببین من فقط یهودیها رو نمیگما! مردم همهی این مناطقی که حرفشون رو زدیم، قهرمان ما رو دوست داشتن و حتی خودشونو مدیون اون میدونستن. ❤️
جالبتر، اینکه: مردمِ نقاط خیـــــــلی دورتر هم که ما اونجا حضور فیزیکی نداشتیم، خیلیهاشون همین حس رو داشتن.
و اصلاً قهرمان ما رو قهرمان خودشون هم میدونستن.» 💐
🌸 @Negahynov
حمید گفت: «خیلی جالبه. من تا حالا این جوری نشنیده بودم! توی کدوم کتاب، اینا رو نوشته؟» 🙄
گفتم: «عجله نکن! همه رو میگم. 😉
حالا یه سؤال: به نظرتون اشکالی نداشته که قهرمان ما وقت و انرژیش رو میذاشته برای بیرون مرزهای کشور⁉️»
ادامه دارد...
#کوروش
#قهرمان
#هفتم_آبان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
قهرمان 💪 (قسمت دهم)
#داستان
🖇 لینک قسمت نهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/9686
«حالا یه سؤال: به نظرتون اشکالی نداشته که قهرمان ما وقت و انرژیش رو میذاشته برای بیرون مرزهای کشور⁉️»
اردشیر بدون معطلی گفت: «معلومه که اشکالی نداشته. کوروش یه انسان بوده! انسانیت به خرج داده؛ اون وقت شما میگی اشکال داشته یا نداشته؟!» 😐
گفتم: «قاتی نکن اردشیر خان! مثل این که من طرف تو هستما❗️
بچهها بقیهتون هم نظر بدید.»
رامین کمی فکر کرد و گفت: «اونا که باهاشون میجنگید، دقیقاً کی بودن؟ چه جوری بودن؟» 🤔
گفتم: «همین قدر بهت بگم که اونا هم نمیذاشتن خون از دماغ مردم بیاد!... چون کلاً برای طرف، دماغی باقی نمیذاشتن... یعنی اصلاً سَری باقی نمیذاشتن که دماغی بمونه و حالا بخواد ازش خون بیاد!» 😰
رامین گفت: «خب یه دفعه بگید زامبی بودن دیگه!» 👹
لبخند کمرنگی زد و ادامه داد: «به نظر من که اگر واقعاً اونا اینجوری بودن، کار کوروش هیچ اشکالی نداشته.»
🌸 @Negahynov
حمید در تأیید صحبتهای رامین گفت: «حاجی این، به قول رامین، زامبیا رو اگر ول میکردن، حتماً یه روزی که کشورای اطراف رو کامل میگرفتن، سراغ ایران هم میاومدن. 👹
مطمئنم با این روحیهای که داشتن، وقتی به مرز ایران میرسیدن، متوقف نمیشدن و میاومدن داخل...»
ساسان پرید وسط حرف حمید و گفت: «متوقف نمیشدن رو خوب اومدیا! 😜
حاجی این حمید، حرف زدنش از همهمون بهتره. میخوای امشب به جای شما بِره نماز؟... میتونه ها!»
دستم را زیر چانهام گذاشتم و گفتم: «آره بَدَم نمیگی! فقط...»
ساسان پرسید: «فقط چی حاجی؟» 🙄
گفتم: «هیچی، همون صصصصصصصالحححححححینشو درست کنه، حَلّه!» 😁
هر چهارتایشان زدند زیر خنده. 😂😂
🌸 @Negahynov
نگاهی به بوفه پارک انداختم و گفتم: «بچهها، من برم یه چیزی از بوفه بگیرم که بخوریم خستگیمون دربِره.» 😋
ساسان نیمخیز شد و گفت: «نه حاجی، شما بشین؛ من میرم...»
دستم را روی شانهاش گذاشتم و بلند شدم. گفتم: «حالا دیگه اول من گفتم. اگه راست میگی، دفعه دیگه شما پیشقدم شو.» 😉
عبا و عمامه را از روی چمنها برداشتم و با حوصله پوشیدم. نیمنگاهی هم به رامین داشتم.
رامین طبق معمول، سرش توی گوشی بود. ولی گاهی هم زیرزیرکی، نگاهی به من میانداخت. 🙄
🌸 @Negahynov
گفتم: «راستی بچهها شما چی میخورید؟»
حمید گفت: «بستنی» 😋
ساسان گفت: «نه بابا! یخ میکنیم! من چایی میخورم.»
اردشیر گفت: «بابا شما چهقدر قانع هستید!... حاجی حالا که دارید زحمت میکشید، من چلوکباب برگ میخوام!» 😎
ادامه دارد...
#کوروش
#قهرمان
#هفتم_آبان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
✍️ باران گرفت و سقف مدائن نشست كرد
دندانههاى كنگره قصد شكست كرد🌷
نورى به صحن معبد زردشتیان رسید
كآتشكده ز نابى آن نور مست كرد
بالا بلند آمد و هر ارتفاع را
در زیر پا نهاده و پایین و پست كرد🌷
در هر دلى نشست و به شكلى ظهور داشت
این گونه بود كآینه را خود پرست كرد
وقتى سؤال كردم از او خود اشارهاى
در پاسخم به پرسش روز الست كرد🌷
حُسنش به غایت است و ظهورش قیامت است
زیباترین هر آنچه كه زیباتر است كرد
فیض مقدسى و تعجب نمیكنم
این چیزها كه هست، نگاه تو هست كرد🌷
#پیامبر_اکرم (ص)
#من_محمد_را_دوست_دارم
🌸 @Negahynov
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣️✨ میلاد با سعادت ✨❣️
🌸✨ رسول خدا✨🌸
❣️✨ ختم مرسلین✨❣️
🌸✨ حضرت محمد(ص)✨🌸
❣️✨ و امام صادق(ع) ✨❣️
🌸✨ بر همه شما ✨🌸
❣️✨ مبارك باد✨❣️
#لبیک_یا_رسول_الله
#من_محمد_را_دوست_دارم
💠 @sallavat
🌸 @Negahynov
قهرمان 💪 (قسمت یازدهم)
#داستان
🖇 لینک قسمت دهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/9694
گفتم: «آخ گفتی! فقط حیف که اون فعلاً شرایطش نیست! حالا بستنی و چایی خودمونو میگیرم؛ چلوکباب شما باشه برای وقتی که پولدار شدم!» 😉
سرش را خاراند و گفت: «نخواستیم حاجی! همون آبنبات چوبی بگیری بسه!» 😐
چند ثانیه منتظر ماندم که رامین هم چیزی بگوید. بعد گفتم: «خب، رامین هم که هرچی بخواد، با گوشیش دانلود میکنه میخوره!» 😉
🌸 @Negahynov
از بوفه، سه تا بستنی و دو تا چای گرفتم و برگشتم.
سینی پلاستیکی بوفه را روی زمین گذاشتم و گفتم: «خب، بفرمایید». 🍦☕️
ساسان گفت: «قربون دستت حاجی» و یکی از چایها را برداشت.
حمید و اردشیر تشکر کردند و بستنی برداشتند.
من هم شروع کردم به درآوردن و تا کردن عبایم.
رامین بدون هیچ حرفی، لیوان پلاستیکی چای را برداشت و گذاشت کنار خودش.
عبا و عمامه را گذاشتم روی چمنها و نشستم.
یک بستنی توی سینی باقی مانده بود که سهم خودم بود. 😋
بستنی را برداشتم و گفتم: «خب کجا بودیم؟!»
🌸 @Negahynov
حمید گفت: «حضور ایران بیرون مرزها» 👌
گفتم: «آفرین! حالا به نظرتون ایران یه همچین قدرتی رو از کجا آورده بود؟»
حمید در سکوت و متفکرانه، داشت نگاهم میکرد. 🤔
اردشیر کمی فکر کرد و گفت: «راستش در این مورد، چیزی رو نشنیدم. ولی حتماً تجهیزات نظامی خیلی قویای داشته.»
گفتم: «حالا اگر این طور باشه، این تجهیزات رو از کجا آورده بود❓»
ساسان گفت: «خب حتماً ساختن دیگه! از مغازه که نخریده بودن❗️»
رامین گفت: «شایدم توی جنگها غنیمت گرفتن.»
🌸 @Negahynov
گفتم: «حالا بذارید من براتون بگم:
معلومه که این قدرت، از اول نبوده.
نه تنها ما این قدرت و تجهیزات رو نداشتیم، بلکه اگر هم میخواستیم، کسی به ما نمیداد. ❌
خب قهرمان ما که بیکار نمینشست... به قول آقا اردشیر، غیرتش اجازه نمیداد که کاری انجام نده. بنا بر این، یه کاری کرد کارستان. 👌
نبوغ و استعداد خودش و نیروهاش رو به کار گرفت و در عرض چند سال، شد یکی از برترین قدرتهای نظامی دنیا. 💪
خودشون تحقیق کردن؛ خودشون اختراع کردن؛ خودشون هم ساختن... بدون این که زیر بار منت کسی بِرَن.»
ساسان کمی از چایش را هورت کشید و گفت: «بابا دَمشون گرم! همین درسته.» 👌
اردشیر گفت: «حاجی، شما تا حالا کجا بودی؟!
من فکر میکردم خودم آخرِ کوروشپرستی هستم...»
ساسان گفت: «حالا فهمیدی باید جلوی حاجی لُنگ بندازی!»
اردشیر گفت: «آره واقعاً» 😅
ادامه دارد...
#کوروش
#قهرمان
#هفتم_آبان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
⭕️ طرحی جالب از واکنش امروز رهبر انقلاب به پیروزی ترامپ یا بایدن در انتخابات آمریکا
#آمریکا
#مقام_معظم_رهبری
💠 @Radar_enghelab
🌸 @Negahynov
قهرمان 💪 (قسمت دوازدهم)
#داستان
🖇 لینک قسمت یازدهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/9701
گفتم: «حالا کجاشو دیدید! این نبوغ و پیشرفت قهرمان ما فقط توی تجهیزات نظامی که خلاصه نمیشد. روی هر زمینهای که دست بذارید، همین بود.
هر جا که کار، دستِ قهرمانمون بود، جهشهای فوق العاده و عجیب و غریبی اتفاق میافتاد. 🚀🚀
هرجا دشمن به خیال خودش میاومد برامون محرومیت ایجاد کنه، آخرش به غلط کردم میافتاد! 😎
چون خودمون در زمان کوتاه و با کیفیت عالی میتونستیم از عهده اون نیاز علمی یا صنعتی بربیایم. ⚙️
یه بار، برای جلو بردنِ یه تکنولوژی پیشرفته، یه نیاز علمی داشتیم که بعضی کشورای دیگه میتونستن کمکمون کنن؛ ولی نکردن... 🚫
قهرمان ما شبانهروزش رو گذاشت روی حل این مشکل و در عرض یک سال، طوری اونو حل کرد که همه انگشت به دهن موندن!
جالبه که قهرمانمون اصلاً سهم و بهره مالی هم برای خودش برنداشت!
اولش اصلاً کسی باورش نمیشد که واقعاً ما تونستیم این کار رو بکنیم. ولی خب قهرمان ما واقعاً تونسته بود.» 👏👏
🌸 @Negahynov
رامین گفت: «حالا همهی چیزایی هم که درباره کوروش میگن، راست نیستا! شما یه کلمه «کوروش» سرچ کنی، یه عالمه حرف راست و دروغ میاد بالا...» 😐
ساسان گفت: «بابا، رامین! معلومه حاجی درسخونده هست. روی هوا که حرف نمیزنه.»
گفتم: «آفرین رامین، درست میگی. 👏👏
ولی مطمئن باش اینایی که براتون گفتم، با تحقیق و اطمینان گفتم.»
حمید دوباره پرسید: «حاجی، جدی جدی، اسم این قهرمانی که میگید، کوروش بوده؟! 😳
یعنی این همه کار رو کوروش انجام داده؟!»
اردشیر گفت: «حالا اسمش کوروش نبوده؛ حمید بوده! خوبه؟ خیالت راحت شد⁉️»
با خنده به اردشیر گفتم: «یعنی اگر اسمش حمید باشه، بازم این قدر براش احترام قائلی؟»
🌸 @Negahynov
اردشیر گفت: «خب چه فرقی میکنه؟! شما فکر کردی من به کوروش واسه اسمش یا مثلاً چشم و ابروش احترام میذارم؟!
خب کارایی که کرده، احترام داره دیگه.
حالا کوروش نه، حمید! چه فرقی میکنه؟!» ✅
ساسان گفت: «احترام و این جور چیزا مال سوسولاست! من اگر توی زمانِ اون آدم بودم، میذاشتمش روی کولَم تا خود قله دماوند، قلمدوش میبُردمش.
میخواد کوروش باشه یا حمید... یا حتی رامین!» 🤣
رامین با خنده، قندش را پرت کرد سمت ساسان و گفت: «چهار بار بهت گفتن پهلوون، جَوگیر شدی!» 😏
ادامه دارد...
#کوروش
#قهرمان
#هفتم_آبان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید.👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ روز دوشنبه...
🎓 دانشگاه کابل...
💥 انفجار...
و تلفن همراهی که ۱۴۲ بار زنگ خورده بود...
#جان_پدر_کجاستی ؟ 😭
#افغانستان
#تروریسم
@Negahynov
نگاهی نو
☀️ روز دوشنبه... 🎓 دانشگاه کابل... 💥 انفجار... و تلفن همراهی که ۱۴۲ بار زنگ خورده بود... #جان_پدر_ک
📢 هشتگ تلخی که ترند شد
🔹هشتگ #جان_پدر_کجاستی (که به دانشجویان قربانی حمله تروریستی به دانشگاه کابل اشاره می کند) در میان کاربران توییتر، اینستاگرام و تلگرام بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
🔹 ۲۴۸۷ پست و تولید محتوا در فضای توییتر و در مدت ۲ روز با این هشتگ منتشر شده است.
🔹نمودار بازه زمانی ۱۳ و ۱۴ آبان را به تصوير كشيده و رشد ۴۰۰ درصدی میزان محتوای منتشر شده در ارتباط با این هشتگ در فضای مجازی را نشان مى دهد.
💠 @furqaan
🌸 @Negahynov
▪️این خبر مهمی است بجهت ایجاد نظم نوین در حکمرانی مجازی:
از نظر توییتر فقط 7 رسانه آمریکایی مجازند نتایج انتخابات آمریکا را اعلام کنند؛ رسانهها و کاربران دیگر هم میتوانند این پیامها را ریت و لایک کنند و اگر چنین نکنند، حذف میشوند یا محدود.
به دهکده آمریکایی ارتباطات خوش آمدید!
💬 فرشاد مهدیپور
#انتخابات_آمریکا
#دموکراسی
#آمریکا
💠 @Fars_Plus
🌸 @Negahynov
قهرمان 💪 (قسمت سیزدهم)
#داستان
🖇 لینک قسمت دوازدهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/9710
از فرصت گفتگوی بچهها استفاده کردم و یک گاز از بستنیام زدم. 🍦
بگومگو و شوخی بچهها که تمام شد، گفتم: «از این افتخارهایی که گفتم، توی کارنامه قهرمان ما کم نیست. از پزشکی و فنی - مهندسی و علوم پایه بگیـــــــــر تا تولید تجهیزات نظامی و اصلاً طرحریزی و استراتژی نظامی و سیاسی و اطلاعاتی و چندین زمینه دیگه. 🥇
ولی یه نکته خیلی مهم اینه که: محبوبیت قهرمان ما توی دل مردم خودمون و کشورای همسایه و حتی دورترین نقاط جهان، فقط به خاطر توانمندی علمی و تجهیزاتی نبوده. ☝️
🌸 @Negahynov
ویژگیهای مهم دیگهای هم بوده که توی این محبوبیت تأثیر داشته:
یکی، همین که قهرمان ما و مردمش جلوی قلدریهای دشمن ایستادن و روی دشمن رو کم کردن. 💪
یکی دیگه هم این که کمک قهرمان ما به مردم، فقط برای منافع خودش نبوده. بلکه واقعاً انساندوستی و مبارزه با ظالمین رو هم در نظر داشته. 😇
اگر توی جایی حضور فیزیکی و نظامی هم داشته، هدفش اشغال خاک و غارتِ ثروت و استثمارِ مردمِ اون سرزمینها نبوده...»
یک دفعه متوجه شدم آفتاب غروب کرده. 😱
گفتم: «آخ آخ! بچهها من باید برم که به نماز برسم. 🏃🏻♂️🏃🏻♂️
فردا ساعتِ یه ربع به پنج، همین جا ان شاء الله میبینمتون.»
و زود بلند شدم که عبا و عمامه را بپوشم.
🌸 @Negahynov
اردشیر گفت: «ای بابا حاجی! حالا نمیشه توی نمازخونه پارک، نمازتو بخونی؟!» 😕
رامین که فکر میکرد من مشغول مرتب کردن لباسم هستم و حواسم نیست، سقلمهای به پهلوی اردشیر زد و گفت: «بابا کجای کاری؟! فکر کنم طرف، امام جماعته❗️»
اردشیر سرفهای کرد و گفت: «هیچی حاج آقا، تقبَّلَ الله! همون فردا میبینیمتون!» 🙄
عمامه را روی سرم جابهجا کردم؛ با بچهها دست دادم و خداحافظی کردم.
🌸 @Negahynov
روز سوم، مجهزتر رفتم سر قرار!
دیشب تعدادی سند و کلیپ را توی گوشیام آماده کرده بودم؛ برای زمان هم برنامهریزی دقیقتری کرده بودم... هرچند با این بچهها و کارهای پیشبینی نشده آنها، هیچ وقت نمیشود برنامهریزی قطعی کرد! 😁
به پارک که رسیدم، کار را برای چندمین بار سپردم دست خدا و رفتم به سمت قسمتی از پارک که دیگر پاتوقمان شده بود!
ساعت ۴:۴۰ بود و هرچهارتا رفیقمان آمده بودند. 👌
ساسان تا از دور، من را دید، با صدای بلند گفت: «بَـــــــــــــه سلام حاجی».
برایش دست بلند کردم و از همانجا گفتم: «علیک سلام پهلوون». ✋
ادامه دارد...
#کوروش
#قهرمان
#هفتم_آبان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید.👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشون مشاور رئیس جمهور #آمریکا هستند که این جوری دارند فرشته های آفریقا و آمریکای جنوبی رو برای پیروزی #ترامپ فرامیخونند! 😵🤒
#انتخابات_آمریکا
🌸 @Negahynov
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹وقتی مترجم شبکه سعودی اینترنشنال قیمه ها رو میریزه تو ماستا! 😂😂😂
💠 @Radar_enghelab
🌸 @Negahynov
قهرمان 💪 (قسمت چهاردهم)
#داستان
🖇 لینک قسمت سیزدهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/9719
سلام و خوش و بش با بچهها را مفصلتر از همیشه کردم.
این دفعه، عبا و عمامه را که درآوردم، گذاشتم سمت رامین! و عکسالعملش را چک کردم... بد نبود... یعنی کلاً عکسالعملی نبود!
همین خودش خوب بود و من به آن راضی بودم. 👌
نشستم و گفتم: «خب چه خبرا؟»
اردشیر گفت: «همه چی امن و امانه حاجی. بریم سراغ ادامه حرفای دیروز.»
گفتم: «حالا بذار برسیم، یه نفسی تازه کنیم...»
ساسان گفت: «حاجی، نفَسو بذار چند دقیقه دیگه تازه کن! امروز قراره خودم مهمونتون کنم.» 😎
🌸 @Negahynov
گفتم: «باشه. پس با یه سؤال شروع میکنیم:
به نظرتون اگر همهی لشکریان ایران و همهی کارگزاران حکومتِ اون زمان، اخلاق و رفتار و فکر و تواناییشون شبیه قهرمانمون بود، کشور چه جوری میشد؟» 🤔
ساسان گفت: «صد برابر بهتر از اونی که کوروش درست کرده بود، میشد.» 💯
گفتم: «آفرین. حالا اگر بعضی از اون افراد، سست و بیحال و واداده باشن چی؟»
حمید گفت: «خب حتماً یه جاهایی خرابکاری میشد.» 🔥
گفتم: «بله، همین طور هم بوده. بالاخره هیچ وقت نبوده که همه، صد درصد درستکار و مصمم و قوی باشن.
حالا فکر میکنید این خرابکاریهایی که احتمالاً اتفاق میافتاد، تقصیر قهرمانمون بوده یا نه❓»
اردشیر گفت: «حاجی این دیگه بیانصافیه! طرف، از جونش مایه گذاشته؛ از زندگیش مایه گذاشته؛ بعد، خرابکاریِ یکی دیگه رو به پای اون بنویسیم؟!» 😡
🌸 @Negahynov
ساسان گفت: «خداییش راست میگه.»
به رامین و حمید نگاه کردم و گفتم: «شما با نظر اردشیر و پهلوون موافقید یا نظر دیگهای دارید؟»
رامین سرش توی گوشی نبود. ولی گوشیاش را عمودی گذاشته بود روی چمنها و داشت آن را چرخ میداد.
در همان حالت گفت: «من موافقم». ✅
حمید گفت: «منم تقریباً موافقم. ولی اگر میشده جلوی خرابکاری رو گرفت، باید گرفته میشد.» ☝️
گفتم: «منم با حمید موافقم. البته بحث مفصلیه که باید سر جای خودش بررسی بشه.
حالا بذارید یه چشمه دیگه از کارای قهرمانمون براتون بگم:
🌸 @Negahynov
بارها پیش اومده بود که توطئههای داخلی و خارجی با برنامه ریزی خیلی پیچیده اتفاق افتاده بود تا به مردم ما ضربههای اساسی بزنن. حالا یا ضربه نظامی یا امنیتی یا اقتصادی یا ایجاد شکاف بین مردم و خیلی چیزای دیگه. 💣
قهرمان ما یه جوری ماجرا رو رصد میکرد و توطئهها رو خنثی میکرد که همه هاج و واج میموندن...»
ساسان گفت: «خداییش ما هم الان توی کَفِش موندیم!» 😵
ادامه دارد...
#کوروش
#قهرمان
#هفتم_آبان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید.👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
▪️جالبه که خبر تبرئهی متهمان آبان پارسال در هیچ کدام از رسانههای فارسی زبان خارجی حتی یک خط بازتاب نداشت از جمله در بیبیسی، ایران اینترنشنال و دویچهوله. آنها از اعدام اینها سر ذوق میآمدند اما اشک تمساح میریختند
💬 علی اصغر شفیعیان
#ایران
💠 @Fars_plus
🌸 @Negahynov
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 خوب این ویدئو رو تماشا کنید
نه گفت اسلام و نه شیعه. علنی به نژاد آریایی اشاره کرد
براندازی عزیز کجان؟؟؟
#ایران
#آریایی
#اسرائیل
🌐 @neday_azadi
🌸 @Negahynov
قهرمان 💪 (قسمت پانزدهم)
#داستان
🖇 لینک قسمت چهاردهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/9724
گفتم: «توی این موارد آخری که گفتم، معمولاً به مردم خبر هم نمیدادن که آب توی دلشون تکون نخوره... یا اگر هم میخواستن بگن، صبر میکردن تا کار تموم بشه؛ بعد به مردم میگفتن.» 💐
🌸 @Negahynov
اردشیر گفت: «حاجی، جدی جدی کوروش این قدر باحال بوده؟!» 😳
دیگر وقتش بود...
گفتم: «اردشیر خان، میدونستی از این کوروشی که من دارم براتون میگم، ما یه دونه نداشتیم؟...»
رامین گفت: «آره کوروش اول و دوم و سوم داشتیم. این کوروش کبیر، نمیدونم اولیش بوده یا دومی.» 🤓
اردشیر گفت: «ولی اون یکیا در حد کوروشِ بزرگ نبودن.»
گفتم: «ببینید من دارم فراتر از یکی و دو تا و سه تا کوروش رو میگما. من دارم در مورد دهها یا صدها نفر صحبت میکنم.» 😉
🌸 @Negahynov
اردشیر و ساسان و رامین کاملاً گیج شده بودند. حمید هم هنوز دقیق نمیدانست که ماجرا چیست. ولی یک بوهایی برده بود.
ساسان گفت: «حیف که حاج آقایید؛ وگرنه، یه چیزایی بهتون میگفتم که...» 🤐
خندیدم و گفتم: «ماجرای صنعتی و سنتی و این جور چیزا؟!» 😁
گفت: «آره، توی همون مایهها!» 😅
رامین گفت: «ببخشید، میشه بگید دقیقاً منظورتون چیه؟
توی کدوم سلسله، صد نفر به نام کوروش داشتیم❓»
گفتم: «حالا ممکنه اسمشون کوروش نباشه. ولی رفتار و فکرشون همین جوری بوده که گفتم.» 👌
حمید گفت: «خب اسم چندتاشونو بگید.»
🌸 @Negahynov
گفتم: «اتفاقاً یکیشون مال همین چند سال پیشه... اسمش «حسن» بود.
یه فرمانده که صنعت موشکی ایران رو از صفر پایهگذاری کرد. از اون جایی که ما موشک آرپیجی که نه، گلوله تفنگ هم نه، سیم خاردار هم نمیتونستیم تولید کنیم.
این قهرمان و همکاراش، کار رو رسوندن به موشکهای نقطهزن و قارهپیما و ماهوارهبر. 🚀
این قدر خوب و عالی پیش رفت که آخرش دشمن راهی نداشت جز شهید کردنش!
ولی خب، مسیرش متوقف نشد. همکارا و شاگردای شهید حسن طهرانی مقدم، باز هم موشکهای جدیدتر و دقیقتری رو ساختن. ✌️
حالا نظرتون درمورد این قهرمان چیه؟... البته خب، اسمش کوروش نبوده!»
ساسان با لب و لوچه آویزان گفت: «هرچند که بهمون رکب زدی حاجی، ولی خب این فرمانده... حسن بود کی بود؟... اون که تقصیری نداره. اون ایول داره... 💪
ولی شما... یکی طلبت!»
ادامه دارد...
#کوروش
#قهرمان
#هفتم_آبان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید.👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 من بایدن هستم!
🔻قاسم سلیمانی مستحق کشته شدن بود و ترامپ عدالت را اجرا کرد.
🔻تحریم های فلج کننده باید علیه ایران ادامه داشته باشد و این خواسته اسرائیل از من است.
🔻من یک صهیونیست هستم و نتانیاهو را هم دوست دارم.
🔻برجام به سود اسرائیل و عربستان بود.
#بایدن
#آمریکا
#انتخابات_آمریکا
💠 @Fars_Plus
🌸 @Negahynov
🔆 هدیه 125 میلیون دلاری شاه به مصر
به دنبال ارسال یک پیام خصوصی و فوری از طرف انور سادات (رئیس جمهور مصر) که به وسیله فرستاده مخصوص وی تقدیم شاهنشاه ایران شد ، ایران مبلغ ۱۲۵ میلیون دلار به مصر اهدا کرد
🗞 روزنامه اطلاعات 14 اردیبهشت 1354
#پهلوی_بدون_روتوش
#عرب_پرستی !
#پهلوی
📡 @GhararGahShayeat
🌸 @Negahynov
قهرمان 💪 (قسمت شانزدهم)
#داستان
🖇 لینک قسمت پانزدهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/9727
لبخند زدم و گفتم: «حالا از یه قهرمان دیگه براتون بگم. یکی از کسایی که واقعاً از اون کارهای کارستان کرده... به نظرتون مال چه زمانی هست؟»
حمید حساب و کتابی کرد و گفت: «اگر از زمان کوروش کبیر تا الان، مثلاً صد نفر این مدلی داشتیم، میشـــــــه... هر بیست و پنج سالی یه دونه.» ✍️
گفتم: «اونم اسمش کوروش نبوده؛ مجید بوده.
توی صنعت هستهای، برای رآکتور تحقیقاتی و تولید داروهای خاص، نیاز به سوخت ۲۰ درصد بود؛ یعنی اورانیوم با غنای ۲۰ درصد. سوختمون داشت تموم میشد. غربیها هم میدونستن که ما، برای جونِ مردممون ارزش قائلیم و میخوایم حتماً داروها رو تهیه کنیم. همون رو کردن اهرم فشار تا تسلیمشون بشیم یا از ما امتیاز بگیرن...»
ساسان پرید وسط حرفم و گفت: «ای نامردا!» 😡
گفتم: «ولی یه دانشمند و استاد دانشگاه به نام مجید، یه تیم رو جمع کرد و محاسبات لازم رو انجام داد. در عرض مدت کوتاهی ما تونستیم خودمون به غنیسازی ۲۰ درصد برسیم.»
ساسان نفس راحتی کشید و گفت: «دَمِش گرم» 👏👏
🌸 @Negahynov
نگاهم را چرخاندم به طرف رامین و گفتم: «حالا به نظرتون چه قدر دستمزد گرفته باشه، خوبه؟»
رامین تردید داشت که جوابی بدهد یا نه. با کمی مکث گفت: «حالا به بحثای سیاسیش کاری ندارم؛ ولی یه همچین کاری که این طرف انجام داده، هر جای دنیا بود، حتماً بهش چندهزار دلار میدادن.» 💵💵💵💵
حمید گفت: «اگر واقعاً این کار رو کرده، هرچی گرفته، نوش جونش.» ✅
گفتم: «بچهها... هیچی نگرفت!»
اردشیر که بعد از فاصله گرفتن از بحث کوروش، کاملاً سکوت کرده بود، اینجا نتوانست جلوی خودش را بگیرد و گفت: «هیـــچچچچچچی؟! مگه میشه؟!» 😳
گفتم: «پس چی؟ فکرکردی من قهرمان الکی بهتون معرفی میکنم؟!» 😎
رامین گفت: «حالا اسم این یارو چیه؟ همین دانشمنده؟»
گفتم: «شهید مجید شهریاری». 😇
🌸 @Negahynov
رنگش عوض شد. معلوم بود از این که با لفظ «یارو» در مورد شهید شهریاری، حرف زده، شرمنده شده.
ساسان گفت: «حاجی اینا که همهشون شهید شدن!» 😕
گفتم: «شانس آوردی دیگه! وگرنه، تا الان باید دو نفر رو قلمدوش تا قله دماوند میبردی!» 😉
بچهها زدند زیر خنده و فضای سنگینی که در دقایق اخیر حاکم بود، شکسته شد. ✅
ادامه دارد...
#کوروش
#قهرمان
#هفتم_آبان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید.👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282