eitaa logo
نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی
8 دنبال‌کننده
285 عکس
1 ویدیو
0 فایل
با علی تا مهدی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۱۲ فرائض.mp3
4.55M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣1⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى (فرائض) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 12 ) 🔹ارزشهای والای اخلاقی(فرائض) 🔰 در ادامه حکمت ١١٣، حضرت می‌فرمایند: « لَا عِبَادَةَ كَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ» ؛ " هیچ عبادتی ارزشمندتر از انجام واجبات نیست. " 🔻در نهج‌البلاغه شریف، پیرامون فرائض و واجبات سه مطلب کلی است؛ 1⃣ اول ، جایگاه فرائض؛ مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ٣٨٢ می‌فرمایند: " همانا خداوند متعال، بر بدن و اعضا و جوارح شما چیزهایی را واجب کرده که به واسطه آنها در قیامت بر شما احتجاج خواهد کرد. " 🔻در حکمت ١٠۵ هم مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: « إِنَّ اللَّهَ افْتَرَضَ عَلَيْكُمْ فَرَائِضَ فَلَا تُضَيِّعُوهَا » ؛ " خدا یک واجباتی را بر شما قرار داده که باید این واجبات را ضایع نکنید. " 🔻و در نامه ۴۵ هم می‌نویسند: « طُوبى لِنَفسٍ أدَّت إلى رَبِّها فَرضَها » ؛ " خوش به سعادت کسی که واجباتی را که خدا بر او تکلیف کرده، در محضر خدا انجام داده باشد. " 2⃣ مطلب دوم، اثر و فایده انجام فرائض است؛ در خطبه ١۶٧ می‌خوانیم: «الْفَرَائِضَ أَدُّوهَا إِلَى اللَّهِ تُؤَدِّكُمْ إِلَى الْجَنَّه» ؛ " واجبات را ادا کنید، تا شما را به بهشت برساند. " 3⃣ اما مطلب سوم، نحوهٔ مدیریت نفس در بحث انجام واجبات و فرائض است؛ 🔸 ۱. اولاً مولا علی (علیه‌السلام)، در حکمت ٣٩ می‌فرمایند: « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ » ؛ "اگر مستحبّاتی به واجبات ضرر برسانند، اصلاً مایهٔ نزدیکی ما به خدا نمی‌شوند. " 🔻لذا در حکمت ٣٧٩ می‌فرمایند: « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا » ؛ " هر وقت دیدید مستحبّی دارد به واجبی ضرر می‌زند، آن مستحب را ترک کنید. " 🔻و باز هم مولا علی (علیه‌السلام) ، در نامه ۶٩ می‌نویسند: « خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا كَانَ مَكْتُوباً عَلَيْكَ مِنَ الْفَرِيضَةِ » ؛ " در عبادت ها آن مقداری را که با لذت و نشاط می توانی انجام بده، مگر عبادات واجب که آنها بر تو واجب هستند و اصلاً شرطش نشاط نیست و باید در هر حالتی انجام دهی." 🔸 ۲. مطلب دوم در این نحوهٔ مدیریت این است که « وَلْيَکُنْ فِي خَاصَّةِ مَا تُخْلِصُ بِهِ لِلَّهِ دِينَکَ إِقَامَةُ فَرَائِضِهِ الَّتِي هِيَ لَهُ خَاصَّةً » ، در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می نویسند : "در آن بخش خالصی که برای خداوند متعال دینت را خالص می کنی ، اقامهٔ واجبات را قرار بده که این اقامهٔ واجبات فقط برای خداست." 🔻و در نامه ۵۹ حضرت می نویسند از اینکه در انجام واجبات بدنت فرسوده می شود نگران نباش ؛ «وَ ابْتَذِلْ نَفْسَكَ فِيمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكَ رَاجِياً ثَوَابَهُ وَ مُتَخَوِّفاً عِقَابَهُ» ؛ چرا ؟ چون امید ثوابش را داری و از آن طرف هم ترس از عقاب ترک واجبات داری. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (63).mp3
7.63M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و نودم : خطبه ۲ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.) 1⃣ ستايش پروردگار ♦️ستايش می کنم خداوند را برای تکميل نعمت های او و تسليم بودن در برابر بزرگی او و ايمن ماندن از نافرمانی او. و در رفع نيازها از او ياری می طلبم؛ زيرا آن کس را که خدا هدايت کند، هرگز گمراه نگردد و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نيابد و هر آن کس را که خداوند بی نياز گرداند نيازمند نخواهد شد. پس ستايش خداوند، گرانسنگ ترين چيز است و برترين گنجی است که ارزش ذخيره شدن دارد و گواهی می دهم که جز خدای يکتای بی شريک معبودی نيست، شهادتی که اخلاص آن آزموده و پاکی و خلوص آن را باور داريم و تا زنده ايم بر اين باور استواريم و آن را برای صحنه های هولناک روز قيامت ذخيره می کنيم، زيرا شهادت به يگانگی خدا نشانه استواری ايمان، بازکننده درهای احسان، مايه خشنودی خدای رحمان و دورکننده شيطان است. 2⃣ ويژگی های پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️و شهادت می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده خدا و فرستاده اوست. خداوند او را با دينی آشکار و نشانه ای پايدار و قرآنی نوشته شده و استوار و نوری درخشان و چراغی تابان و فرمانی آشکارکننده فرستاد تا شک و ترديدها را نابود سازد و با دلايل روشن استدلال کند و با آيات الهی مردم را پرهيز دهد و از کيفرهای الهی بترساند. 3⃣ شناخت عصر جاهليت ♦️خدا پيامبرِ اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دين پاره شده و ستون های ايمان و يقين ناپايدار بود. در اصول دين اختلاف داشته و امور مردم پراکنده بود؛ راه رهايی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت؛ چراغ هدايت بی نور و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصيت می شد و شيطان ياری می گرديد؛ ايمان بدون ياور مانده و ستون های آن ويران گرديده و نشانه های آن انکار شده، راههای آن ويران و جادّه های آن کهنه و فراموش گرديده بود. مردم جاهلی شيطان را اطاعت می کردند و به راههای او می رفتند و در آبشخور شيطان سيراب می شدند. با دست مردم جاهليّت، نشانه های شيطان، آشکار و پرچم او برافراشته گرديد. فتنه ها مردم را لگدمال کرده و با سُم های محکم خود نابودشان کرده و پابرجا ايستاده بود. امّا مردم حيران و سرگردان، بی خبر و فريب خورده، در کنار بهترين خانه (کعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) زندگی می کردند. خواب آنها بيداری و سُرمه چشم آنها اشک بود؛ در سرزمينی که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامی بود. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹سهم : خطبه ۲ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( پس از بازگشت از نبرد صفين در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود.) 4⃣ ويژگيهای اهل بيت (علیهم السلام) ♦️عترت پيامبر(علیه السلام) جايگاه اسرار خداوندی و پناهگاه فرمان الهی و مَخزنِ علمِ خدا و مَرجع احکام اسلامی و نگهبان کتاب های آسمانی و کوه های هميشه استوار دين خدايند. خدا به وسيله اهل بيت (علیهم السلام) پشت خميده دين را راست نمود و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت. 5⃣ سیمای فاسدان ♦️برابر فاسدانی که تخم گناه افشاندند و با آب غرور و فريب آبياری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود برداشتند. 6⃣ جایگاه خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) ♦️کسی را با خاندان رسالت نمی شود مقايسه کرد و آنان که پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر(صلی الله علیه و آله) اساس دين و ستون های استوار يقين می باشند. شتاب کننده بايد به آنان بازگردد و عقب مانده بايد به آنان بپيوندد؛ زيرا ويژگی های حقّ ولايت به آنها اختصاص دارد و وصيّت پيامبر(صلی الله علیه و آله)نسبت به خلافت مسلمين و ميراث رسالت به آنها تعلّق دارد. هم اکنون (که خلافت را به من سپرديد) حق به اهل آن بازگشت و دوباره به جايگاهی که از آن دور مانده بود، بازگردانده شد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
گزارش موضوعات مهم خطبه ۲.mp3
3.04M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۲ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 3⃣4⃣ (قسمت چهل و سوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین(خطبه ۱۶) 🔻اختلاف طبقاتی ؛ عامل سقوط جوامع 🔹کسی که در تاریخ نگاه کرده ، دیده و فهمیده که «وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا» ؛ " و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانانش را وامیداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد ، پس آن را یکسره زیر و رو می کنیم." کسی که این قانون و سنت الهی را می شناسد ، می داند که هرگاه وقت مردن یک جامعه نزدیک می شود ، وقت در هم پاشیدن فرهنگ و مدنیت یک ملت می رسد ، خدای متعال مُترفین و ثروتمندان و اشراف آن جامعه را وامیدارد؛ وامیدارد یعنی مجبورشان می کند ؟ نه ، خدا هیچ کس را به گناه مجبور نمی کند ، [واداشتن] باز یعنی [همان] قانونها . 🔹 كَلَّا إِنَّ الاْءِنسَانَ لَیطْغَی أَن رَآهُ اسْتَغْنَی ؛ این کسانی که بر اثر طغیانِ پول داری افتادند در جادهٔ گناه ، اشرافی گری ، فساد ، ایجاد تباهی در جامعه ، اینها سر بلند می کنند ، اینها بنا می کنند به عیش و عشرت ، بنا می کنند به حق ضعفا را غصب کردن ، واجبات گرسنگان را در مستحبات خود و فرزندان خود و نزدیکان خود و نوکرهای خود و حیوانات داخل خانهٔ خود صرف کردن. غذای یک سال یک شهر را یک شب در یک میهمانی مصرف می کنند ! 🔹 «فَفَسَقُوا فِيها» ؛ فسق می کنند ، گناه می کنند ؛ نتیجه اش چه می شود ؟ «فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ» ؛ قانون خدا ، سنّت خدا بر آنها قرار می گیرد ، «فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا» ؛ آن جامعه در هم پاشیده می شود ، آن نظام متلاشی می شود. نظام اشرافی گری نابود خواهد شد ؛ کجای دنیا ؟ همه جای دنیا ؛ چه وقت از زمان ؟ در عمر جهان و زمان و تاریخ از اول تا آخر ؛ وقتی ندارد ، جایی ندارد ، مال همیشه است ؛ این یک سنت است . 🔹 در یک جامعه ای که اختلاف طبقاتی هست ، یعنی ثروتهای طغیانگر هست ، فقرهای کشنده هست ، در این جامعه قهراً فساد هست، فسق هست، ظلم و نابسامانی هست که اینها از هم تخلّف ناپذیر است. ممکن نیست در یک جامعه ای آزادی مطلق در به دست آوردن ثروت باشد و ثروت طغیانگر نباشد . کجا اسلام اجازه می دهد که آدم ثروتمند و سرمایه دار هر کار دلش خواست در تحصیل ثروت یا خرج آن انجام بدهد؟ [ این ] کجا از منطق اسلامی است؟ اسلام اجازه نمی دهد ؛ چرا؟ برای اینکه اگر چنین چیزی وجود پیدا کرد ، اگر آزادی و بی بندوباری و افسارگسیختگی در مقابل سرمایه داران، پول داران، اشراف و ثروتمندان قرار داده شد ، این جادهٔ آسفالته ، این هم اسب بی لجام ؛ بتاز هر چه می توانی ! آن قدر می تازد که دیگر انسانی که قابل فشردن باشد نماند ؛ هر که را می شود فشرد می فشرد . بنابراین اختلاف طبقاتی به وجود می آید. اختلاف طبقاتی که به وجود آمد ، بدبختی به وجود می آید ، گناه به وجود می آید. ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش حیاء و صبر 💠 « لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ » 🔹هیچ ایمانى مانند حیاء و صبر نیست. 📒 ، حکمت ۱۱۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۱۳ ارزشهای والای اخلاقی بخش ۱۳ حیاء (۱).mp3
3.87M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣1⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى (حیاء) {بخش اول} 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 13 ) 🔹ارزشهای والای اخلاقی(حیاء) {بخش اول} 🔰 در ادامه حکمت ۱۱۳ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند : « لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ » ؛" هیچ ایمانی به درجهٔ ارزش حیاء و صبر نمی رسد. " 🔻در نهج البلاغه ما در حکمت ۳۱ بحث صبر را باز کردیم ، لذا در این حکمت فقط به بحث حیاء می پردازیم . 🔵 مطلب اول دربارهٔ حیاء در نهج البلاغه ؛ تقسیم حیاء به حیاء خوب و بد است . 🔰 درباره حیاء خوب، مولا علی (علیه السلام) را بیان کردند ؛ 1⃣ اولین مصداق خجالت کشیدن از فرار از میدان جنگ است ؛ 🔻در خطبه ۶۶ می خوانیم : « فَعَاوِدُوا الْكَرَّ وَ اسْتَحْيُوا مِنَ الْفَرِّ » ؛ یعنی " حمله را تکرار کنید و از فرار خجالت بکشید. " 2⃣ مصداق دوّمی که مولا علی (علیه السلام) آوردند ، خجالت کشیدن از افشا شدن عمل زشت خلوت انسان است. 🔻مولا علی (علیه السلام) در نامه ۶۹ خطاب به حارث همْدان می نویسند : « وَ احْذَر کُلّ عَمَلٍ یُعمَلُ بِهِ فِی السّرّ وَ یُستَحَی مِنهُ فِی العَلَانِیَهِ » ؛ " از هر کاری که در خلوت انجام می دهند ، ولی از آشکار شدنش خجالت می کشند (و علنی خجالت می کشند انجام دهند) بر حذر باش و دوری کن. " 🔰 اما دربارهٔ حیاء مذموم و بد هم ، مولا علی (علیه السلام) چند مصداق بیان کردند ؛ 🔸 ۱. یکی خجالت کشیدن از بخشش اندک است؛ 🔻در حکمت ۶٧ می‌فرمایند: « لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ » ؛ " از بخشیدن و اعطای چیز کم خجالت نکش؛ چون محروم کردن و محروم شدن از انفاق، خیلی بدتر از ندادن همان اندک است. " 🔸۲. دومی گفتن نمی‌دانم است؛ خجالت کشیدن از چیزی که نمی‌دانی و بگویی نمی‌دانم، زشت است ؛ 🔻 مولا در حکمت ٨٢ می‌فرمایند: « وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ » ؛ " کسی از شما خجالت نکشد، وقتی از او درباره چیزی سؤال کردند که نمی‌دانست، به راحتی بگوید نمی‌دانم. " 🔸۳. سومین مصداق در نهج‌البلاغه، خجالت کشیدن از یادگیری است؛ 🔻در همان حکمت ٨٢ می‌خوانیم: « وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ منِْکُم إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ »؛ " کسی از شما خجالت نکشد اگر چیزی را بلد نیست، راحت بگوید من نمی‌دانم و یاد بگیرد. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (64).mp3
16.33M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و نود و یکم : خطبه ۱ ، بخش ۱ تا ۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۱ بخش ۱ تا ۳ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.) 1⃣ عجز انسان از شناخت ذات خدا ♦️سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حساب گران از شمارش نعمت های او ناتوان و تلاش گران از ادای حق او درمانده اند. خدايی که افکار ژرف انديش، ذات او را درک نمی کنند و دست غوّاصان دريای علوم به او نخواهد رسيد. پروردگاری که برای صفات او حدّ و مرزی وجود ندارد و تعريف کاملی نمی توان يافت و برای خدا وقتی معيّن و سرآمدی مشخّص نمی توان تعيين کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد و با رحمت خود بادها را به حرکت در آورد و به وسيله کوه ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل کرد. 2⃣ دين و شناخت خدا ♦️ سرآغازِ دين، خداشناسی است و کمال شناخت خدا باور داشتن او و کمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگی اوست و کمال توحيد «شهادت بر يگانگی خدا» اخلاص و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است؛ زيرا هر صفتی نشان می دهد که غير از موصوف و هر موصوفی گواهی می دهد که غير از صفت است؛ پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعريف کند او را به چيزی نزديک کرده و با نزديک کردن خدا به چيزی، دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا، اجزايی برای او تصوّر نموده و با تصوّر اجزا برای خدا او را نشناخته است. و کسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره می کند و هر کس به سوی خدا اشاره کند، او را محدود کرده به شمارش آوَرَد. و آن کس که بگويد «خدا در چيست؟»، او را در چيز ديگری پنداشته است و کسی که بپرسد «خدا بر روی چه چيزی قرار دارد؟»، به تحقيق جايی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چيزی به وجود نيامده است. با همه چيز هست، نه اينکه همنشين آنان باشد و با همه چيز فرق دارد نه اينکه از آنان جدا و بيگانه باشد. انجام دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسيله. بيناست حتّی در آن هنگام که پديده ای وجود نداشت، يگانه و تنهاست، زيرا کسی نبوده تا با او اُنس گيرد و يا از فقدانش وحشت کند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
🌹سهم : خطبه ۱ بخش ۱ تا ۳ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 : ( امام علیه السلام در این سخنرانی از آفرينش آسمان و زمین و آفرینش انسان یاد می کند.) 3⃣ راههای خدا شناسی 🔹اوّل - آفرينش جهان ♦️خلقت را آغاز کرد و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فکر و انديشه ای، يا استفاده از تجربه ای، بی آنکه حرکتی ايجاد کند و يا تصميمی مضطرب در او راه داشته باشد. برای پديد آمدن موجودات، وقت مناسبی قرار داد و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد و در هر کدام، غريزه خاصّ خودش را قرار داد و غرايز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آنکه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهی داشت و حدود و پايان آنها را می دانست و از اسرار درون و بيرون پديده ها آشنا بود. سپس خدای سبحان طبقات فضا را شکافت و اطراف آن را باز کرد و هوایِ به آسمان و زمين راه يافته را آفريد و در آن آبی روان ساخت، آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکی بر ديگری می نشست، آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلّط ساخت و حدّ و مرز آن را به خوبی تعيين فرمود. فضا در زير تندباد و آب بر بالای آن در حرکت بود. سپس خدای سبحان طوفانی برانگيخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبيد. طوفان به شدّت وزيد و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر کرد تا امواج درياها را به هر سو روان کند و بر هم کوبد و با همان شدّت که در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّلِ آن برمی داشت و به آخرش می ريخت و آبهای ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آب ها روی هم قرار گرفتند و چون قلّه های بلند کوه ها بالا آمدند. امواج تُند کف های برآمده از آب ها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد که از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موج مهار شده و آسمان های بالا را مانند سَقفی استوار و بلند قرار داد، بی آنکه نيازمند به ستونی باشد يا ميخ هايی که آنها را استوار کند. آنگاه فضای آسمان پايين را به وسيله نور ستارگانِ درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغی روشنايی بخش (خورشيد) و ماهی درخشان، در مدارِ فَلَکی گردان و برقرار و سقفی متحرّک و صفحه ای بی قرار به جريان انداخت. 🔹دوّم- شگفتی خلقت فرشتگان ♦️سپس آسمان های بالا را از هم گُشود و از فرشتگان گوناگون پُر نمود. گروهی از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعند و يارای ايستادن ندارند و گروهی در صف هايی ايستاده اند که پراکنده نمی شوند و گروهی همواره تسبيح گويند و خسته نمی شوند و هيچ گاه خواب به چشمشان راه نمی يابد و عقلهای آنان دچار اشتباه نمی گردد، بدن های آنان دچار سُستی نشده و آنان دچار بی خبریِ برخاسته از فراموشی نمی شوند. برخی از فرشتگان، امينان وحی الهی و زبان گويای وحی برای پيامبران می باشند، که پيوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان و جمعی ديگر دَربانان بهشتِ خداوندند. بعضی از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته و گردن هاشان از آسمان فراتر و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهی بر دوش هايشان استوار است، برابر عَرش خدا ديدگان به زير افکنده و در زير آن، بال ها را به خود پيچيده اند. ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين تری قرار دارند، حجابِ عِزّت و پرده های قدرت فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وَهم و خيال در شکل و صورتی نمی پندارند و صفات پديده ها را بر او روا نمی دارند؛ هرگز خدا را در جايی محدود نمی سازند و نه با همانند آوردن به او اشاره می کنند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀🌹❀✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
گزارش موضوعات مهم خطبه ۱ بند ۱ تا ۳.mp3
2.54M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۱ بند ۱ تا ۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 4⃣4⃣ (قسمت چهل و چهارم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین(خطبه ۱۶) 🔻اختلاف طبقاتی ؛ عامل سقوط جوامع 🔹یک تیپ گناه ها هست که مخصوص افرادی است که از سیری دارند میترکند ، یک تیپ گناه هایی هم هست که مخصوص آن مردمی است که از گرسنگی دارند می میرند ؛ آنها هم دچار گناه می شوند ، خاصیت فقر ، گناه آفرینی است . 🔹 یک جامعهٔ فقیر در مقابل یک گروه غنی ذلیل می شود ، تن به ذلت می دهد و این گناه است ؛ گوهر شرف و انسانیتش را در هم می شکند و این گناه است ؛ در مقابل غير خدا خضوع می کند و این بزرگ ترین گناهان است و خلاصه حاضر می شود آلت فعل و آلت دست و وسیلهٔ انجام گناه و بدبختی و فساد باشد و این منتهای همهٔ گناهان است. لذا قرآن می گويد : «وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً» ، وقتی قرار شد یک تمدنی ، یک فرهنگی نابود بشود ، فرمولش این است که اشرافی ، طبقهٔ عالیه ای به وجود بیایند و این طبقه عالیه طغیانگری می کنند ، فسق می کنند ؛ فساد می کنند ، از جادهٔ انسانیت دور می شوند ؛ نتیجه این می شود که همه جا را گناه می گیرد ؛ وقتی یک گناه گرفت بعد گناه های دیگر و خاصیت و لازمهٔ طبیعی گناه ، نابودی مردم است. 🔹 نابودی مردم یعنی چه ؟ یعنی دانه دانه افراد می میرند ؟ نه ، از اینها بالاتر است ؛ یعنی یک تمدن ، یک فرهنگ ، یک جامعه مضمحل می شود . 🔹 اميرالمؤمنين ( صلوات الله علیه ) این را به ما بیان می کند ؛ می گوید هر کسی این جوری بشود که گذشته را بشناسد و گذشته برای او بیماری های موجود را ، دردها و عقوبتهای نقد را معرفی بکند ، «عَمَّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ» ، آن وقت «حَجَزَتهُ التَّقوى عَن تَقَحُّمِ الشُّبُهاتِ» ، تقوا و حساسیت و مراقبت موجب می شود که دیگر در وادی اشتباه فرو نرود ، اشتباه نکند . و اتفاقاً جامعهٔ اسلامی قبل از امیرالمؤمنین و همان مردمی که در مقابل او نشسته بودند و این حرفها را می شنیدند ، به همین بلیه ای که علی از آن خبر می داد ، به همین ماجرای تلخ دچار شده بودند و امیرالمؤمنین این واقعیت را داشت می دید و از نزدیک به آنها می گفت. ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش های والای اخلاقی 💠 سرمایه اى از عقل سودمندتر نیست و تنهایى ترسناک تر از خودبینى و عقلى چون دوراندیشى و بزرگوارى چون تقوا و همنشینى چون اخلاق خوش و میراثى چون ادب و رهبرى چون توفیق الهى و تجارتى چون عمل صالح و سودى چون پاداش الهى و پارسائى چون پرهیز از شبهات و زهدى چون بى اعتنایى به دنیاى حرام و دانشى چون اندیشیدن و عبادتى چون انجام واجبات و ایمانى چون حیاء و صبر و خویشاوندى چون فروتنى و شرافتى چون دانش و عزّتى چون بردبارى و پشتیبانى مطمئن تر از مشورت کردن نیست. 📒 ، حکمت ۱۱۳