eitaa logo
منتظر که گناه نمی کند!
5.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
347 ویدیو
8 فایل
کانال اختصاصی ترک گناه وقایع و تحولاتی که بعد از ترک گناه برای شما اتفاق افتاده، و همچنین تجربیات موفق ترک گناه خود را برای ما ارسال کنید ارسال به👇 @admin_nejat
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️پیام محبت آمیز علیه السلام : 🔸ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای راهی نگشایند. و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان. و به و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به و من و دیگر اولیاء اوست. 🔹دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کرده‌ام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت‌ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود. 🔸به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد. 🔹جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، روح را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما (ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم. 📚بحارالانوار_ جلد ۷۱_صفحه۲۳۱ ____ ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonahsapp.ir/nejatazgonaheitaa.com/nejatazgonah
#حدیث 🔅 #امام_رضا عليه السلام: ✍️من جَلَسَ مَجلِسا يُحيى فيهِ أمرُنا ، لَم يَمُت قَلبُهُ يَومَ تَموتُ القُلوُبُ ؛ 🔸هر كه در مجلسى بنشيند كه در آن ياد ما (#اهل_بيت) زنده مى شود ، قلبش ، در روزى كه قلب ها مى ميرند ، نمى ميرد . 📚وسائل الشیعه، ج 44 ، ص 278 . ____ ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
⭕️ اجابت دعا 🔸ابوالحسن محمد بن عبدالله هروى مى گويد مردى از اهالى بلخ با غلامش به زيارت حضرت (عليه السلام) آمد. خود و غلامش آن حضرت را زيارت كردند. ارباب، بالاى سر حضرت آمد و مشغول نماز شد و غلام، پايين پاى حضرت به نماز ايستاد. 🔹چون هر دو از نماز فارغ شدند، به سجده رفتند و سجده را طولانى نمودند. ارباب پيش از غلام سر از سجده برداشت و غلام را صدا كرد. 🔸غلام سر از سجده برداشت و گفت لبيک، اى مولاى من. به غلام گفت مى خواهى آزادت كنم؟ گفت آرى. 🔺گفت تو در راه آزادى و فلان كنيز من هم كه در بلخ است، در راه خدا آزاد است و من در اين حرم مطهر او را با اين مقدار مهريه به همسرى تو درآوردم و پرداخت آن را نيز ضامن شدم و فلان زمين حاصل خيز خود را هم وقف بر شما دو نفر و اولادتان و اولاد اولادتان و همين طور نسل و ذريه شما كردم و حضرت امام رضا (عليه السلام) را هم به اين برنامه شاهد گرفتم. غلام گريست و به خدا و به حضرت رضا (عليه السلام) سوگند ياد كرد كه من در سجودم جز اين امور را نخواستم و به اين سرعت اجابتش از سوى خدا برايم معلوم شد. 📚 منابع: ۱. بحارالانوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۳۰ ۲. عیون اخبار الرضا، جلد ۲، صفحه ۲۸۲ ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
سلام هیچ دلیلی برا نوشتن نداشتم تا امروز که تصمیم گرفتم بنویسم: به خاطر اینکه یک- بدونید مفید و تأثیر گذار هستید دو- به این فعالیتهای فرهنگی بیشتر تداوم بدید. مثل خیلی ها تو یه خونواده متوسط به دنیا اومدم پدر و مادرم معتقد به و مسلمون و اهل و بودند به اخلاق معتقد بودند ولی هیچ وقت با کتک و زور و نگرفتم تنها موارد سختگیریها در مورد حضور اجتماعی بود که دختر باید متین باشه موش اگه دیده بشه و... ولی همیشه برام سؤال بود خب همسایه نامحرم با پسر خاله نامحرم چه فرقی داشت که پاسخم را نمی دادند و امروز ایمان دارم که نهال یقین را خود خدا در وجودم رویاند روزی که در حرم با وجود معلولیتی که دارم فقط از ایشون خواستم: "کمکم کنه که به شناخت و معرفت برسم آدم بشم..." می خوندم می گشتم نه تنها به یقین نمی رسیدم بلکه شبهه هم پیدا می کردم تو سایتهای پرسمانی می نوشتم ولی جواب ها قانعم نمی کرد تا اینکه با استاد آشنا شدم روزی که یکی از دوستانم خواست dvd های ایشون رو براشون بریزم داخل فلششون ایشون گفتند: "خیلی جالبه اگه دوست داری گوش بده..." گوش کردم و ... از اون روز واقعاً متحول شدم تقریباً دو سه سال می گذره - چهار سال گذشته که دروغی نگفتم -یک سالی گذشته که اول وقت را به لطف خدا به جا میارم - چند ماهی هست که نماز را در محل اجتماعی با دوستانم میخونیم - در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شرکت می کنم و تا حدی که توان دارم برای اصلاح امور تلاش می کنم و تکیه گاهم خداست. - یک هفته هست که حسن خلق رو اولویت گذاشتم - و انشا الله که بتونم ی واقعی باشم التماس دعا ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
✍️باسلام ابتدا از شما بابت راه اندازی این کانال تشکر میکنم،خیلی دوست داشتم ماجرای متحول شدنم رو تعریف کنم تا شاید عبرتی باشد برای دیگران. 🔸من دریک خانواده نه خیلی مذهبی بزرگ شدم،تقریبابه هیچ چیز اعتقادنداشتم و متاسفانه درگیر بسیار بسیار زیاد که از بیانش شرم دارم،واین قضایاادامه داشت تازمانی که من یک شکست درزندگیم خوردم و این نقطه شروع ارتباط من با بود،از استاد سخنرانی زیاد گوش دادم،واین شروع تحول من بود،سعی کردم بخونم،نمازمیخوندم ولی خیلی بهش اهمیت نمیدادم،کم کم نمازهامو اول وقت کردم،من آیه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر رو با وجودم درک کردم،واقعا نمازهای اول وقتم منو از کارهای زشتم دورکرد،واین قضایا همزمان شد با ماه ،یادمه تو اون سال محرم،زندگی نامه ازتلویزیون پخش شدویه جورایی زندگی من به این شهید گره خورد،دلم شکست،خیلی براش گریه کردم(منی که معروف بودم به سنگدلی واینکه اشکم درنمیاد،اگه مثلا ازتلویزیون روضه پخش میشدویکی گریه میکرد من خندم میگرفت،میگفتم این واسه چی داره گریه میکنه؟!!!)،این شهید منو انداخت تودامن امام حسین ع.کارم شده بود فقط و فقط گریه برا ع.فقط روضه دانلود میکردمو گریه میکردم،شب باگریه میخوابیدم، صبح باگریه بیدارمیشدم، غذا میخوردم گریه میکردم،در همه حال گریه میکردم. 🔹خیلی حال عجیبی بود،حالم از خودمو گذشتم بهم میخورد.اونقدرتومراسما گریه میکردم که همه ازم التماس دعا میگرفتن. واین قضایاادامه داشت تااینکه من توایام فاطمیه رفتم وهمونجابا ع عهدبستم که سرکنم ووقتی برگشتم گفتم من دیگه نمیتونم اینطوری ازخونه برم بیرون(منی که هیچ ابایی نداشتم که منو با تیپای ناجور ببینه) و بیرون نرفتم تا چادرتهیه کردم.الان کاربه جایی رسیده که اگر تو خواب ببینم که یه ذره موهام بیرونه انقدرگریه میکنم که با هق هق از خواب میپرم.خیلی هم تواین راه مسخره شدم،بهم میگفتن که چادری شدی شوهرپیداکنی،یامیگفتن دوست پسرت گفته چادری شی؟یامیگفتن که الان دیگه کسی دختر چادری رو نمیگیره،ولی من از راهی که انتخاب کرده بودم برنگشتم،چون یقین داشتم به کاری که میکردم. 🔺یادمه استاد یکبار در سخنرانیهاشون گفتن که کی حاضره تیکه تیکه بشه ولی یک ثانیه ظهور جلو بیوفته؟من اگر تو اون جمع بودم دستموبالا میکردم،شاید یک ثانیه به ظاهر تاثیر چندانی در نداشته باشه ولی عمروجون من فدای امام زمانم شده،و من حاضرم نه فقط خودم بلکه فرزند دلبندم هزاران هزاران بار تکه تکه شود در راه یار. آقا جانم عزیزُ علیَّ ان ارَی الخلقَ ولا تُری و لا اسمعَ لکَ حسیسا و لا نجوی برای من اینکه مردم را ببینم و تو را نبینم و از تو صدایی و نجوایی نشنوم سخت است... ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
منتظر که گناه نمی کند!
💢 عليه السلام : ✅هفت چيز است كه بدون هفت چيز ديگر مسخره آميز است: 👈كسى كه به زبان خود كند اما در دلش [از ]پشيمان نباشد خودش را مسخره كرده است، 👈كسى كه از خدا بخواهد امّا در برابر سختيها شكيبا نباشد خود را به سخره گرفته است، 👈كسى كه خواهان موفقيت باشد امّا نكوشد خودش را به باد تمسخر گرفته است، 👈كسى كه جوياى دورانديشى باشد امّا احتياط نورزد خودش را ريشخند كرده است، 👈كسى كه از به خدا پناه برد امّا خواهشهاى دنيايى را رها نكند خود را به باد تمسخر گرفته است 👈و كسى كه را ياد كند ولى براى ديدار او نشتابد خود را ريشخند كرده است. 📚بحار الأنوار : 78/356/11 . ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
✍️رفع گرفتاری با توسل به علیه السلام 🔸عبدالله به دیواره ی سخت صخره ی کوچک تکیه داد . دلش پر از غصه شد . دور و بر خود چشم چرخاند . دلش می خواست با ناله ی بلند، عقده هایش را بیرون بریزد . چه کسی بود که پای درد دلش بنشیند و غصه هایش را بروبد! چشم به آسمان کشاند و به خدا شکایت کنان گفت: «فقط خودت به دادم برس; تنهایم، خدا!» یاد طیس و دوستانش افتاد . در نظرش، طیس چه قدر پست شده بود! دیگر کم مانده بود که آن ماجرا را از همه جای شهر جار بزند . حالا خیلی ها به موضوع پی برده بودند . همان ماجرای پول مختصری که عبدالله به «طیس » بدهکار بود . 🔹آخرین بار، همین چند دقیقه ی پیش بود که طیس، سر راه او سبز شد و زبان پشت لب های درشت و سیاهش چرخاند که: «آهای عبدالله! دوباره که دست خالی هستی، نکند باز هم گرفتاری و شرمنده ... هان؟!» عبدالله هم با رویی سرخ، اما دلی خشمگین گفت: «نه! باور کن هنوز در تلاش هستم تا هر طور شد، بیست و هشت دینارت را برایت جور کنم; کمی صبر داشته باش مسلمان!» ناگهان دوستان «طیس » دور عبدالله جمع شدند و او را به باد خنده های مسخره آمیزشان گرفتند . - آهای آهای عبدالله گدا! آهای آهای عبدالله بی پول! عبدالله گرسنه! همان دم بود که عبدالله از دست آن ها گریخت . «طیس » هم پشت سرش عربده کشید که: «تا فردا مهلت داری پولم را پس بیاوری; وگرنه، هر چه دیدی از چشم خودت دیدی . می دهم نوچه هایم از پا به نخل های نخلستانم آویزانت کنند، آن وقت ... !» حالا عبدالله آرام آرام می گرید . 🔸- خدایا! از کجا بیست و هشت دینار طلا جور کنم . برای من پول زیادی ست . کاش محتاج نبودم و از او قرض نمی گرفتم! کاش می مردم و دست به دامان او نمی شدم! فکری به خاطرش رسید . - بروم دست به دامان او بشوم . نه ... بهتر نیست؟! او خیلی کریم است . خیلی هم با گذشت و راز دار! 🔹فوری به عریض، در نزدیکی مدینه رفت . چون اهل خانه ی امام رضا ( علیه السلام) گفته بودند که حضرت به آن جا رفته است . به طرف کلبه ی امام راه افتاد . امام را از دور دید، تا آمد پا تند کند، دید امام فوری اسبش را به سمت او راند و خیلی زود به او رسید . هر دو گرم سلام و احوال پرسی شدند . عبدالله تا آمد حرفی بزند، امام رضا ( علیه السلام) پرسید: «چه خواسته ای داری عبدالله!» - قربانت گردم مولای من! «طیس » از من طلبی دارد و چند روزی ست که در گرفتن آن پافشاری می کند . من نتوانسته ام پولش را تهیه کنم; اما او با حرف ها و اعمال خود مرا در کوچه و بازار، رسوای مردم کرده است! صورت امام رنگ به رنگ شد . عبدالله فکر کرد شاید امام به «طیس » خواهد گفت که باز هم به عبدالله مهلت بده و دیگر او را آزار نده! اما چنین نشد . امام رضا ( علیه السلام) با جمله ی کوتاه گفت: «همین جا باش تا برگردم!» او بر روی زیلویی ساده در بیرون کلبه نشست . ماه رمضان بود . عبدالله هم مثل امام روزه دار بود . دقایقی گذشت، امام نیامد . عبدالله نگران شد . برخاست تا به مدینه برگردد و روزی دیگر به سراغ امام بیاید . چون وقت افطار شده بود . تا آمد راه بیفتد، امام را در برابر خود دید . امام رضا ( علیه السلام) با مهربانی او را به درون کلبه برد . عبدالله در کنار امام رضا ( علیه السلام) و خدمت کارش افطار کرد . بعد از خوردن غذا، امام با خوش رویی به عبدالله گفت: «تشکی را که رویش نشسته ای بلند کن . هر چه زیر آن است، برای توست!» عبدالله تعجب کنان، لبه ی تشک را بالا زد . دستش به کیسه ای کوچک خورد . با خوشحالی آن را برداشت . داخل آن پر از سکه بود . آن را تکان داد و سپس از امام تشکر کرد و برای رفتن برخاست . عبدالله خداحافظی کرد و با شعف و شوق راه افتاد . دوستان امام تا جایی که از دید یاران ابن مسیب دور بود او را همراهی کرند . سپس به نزد امام بازگشتند . عبدالله، بی قرار و باعجله وارد خانه شد و ماجرا را برای همسرش باز گفت . بعد بند از دور گلوی کیسه باز کرد و سکه های طلای آن را یکی یکی شمرد . 48 سکه ی طلا بود . شگفت زده شد . ناگهان نگاهش به نوشته ی روی یکی از سکه ها گره خورد: «28 دینار طلب آن مرد است و بقیه هم برای توست!» عبدالله به گریه افتاد . همسرش که با بهت و ناباوری نگاهش می کرد، پرسید: «چرا گریه می کنی مرد، چه شده عبدالله؟!» صدای عبدالله بریده بریده از ته حلقش بیرون آمد . ☀️- است; معجزه ی امام رضا علیه السلام. سوگند به خدا من به امام نگفته بودم که طلب «طیس » چه قدر است . اما انگار او همه چیز را فهمید . خدایا، او چه قدر به دل دوستانش نزدیک است! ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
✅آیا از نعمت نماز تشکر می کنیم؟! ✍️ (علیه السلام) می فرمایند: حداقلِ تشکر از برای توفیق خواندنِ واجبش این است که در بعد از نماز بگوید : شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّهِ از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: با این سجده می‏گوید این تشکر من است از به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز واجب را به‏ جای آورم. 📚وسائل الشيعه، ج‏۷، ص۶ ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
🔅 علیه السلام فرمود: ✍️و مَنْ تَلافيه آيَةً مِنَ القُرْآنِ، كانَ لَهُ مِثْلُ اَجْرِمَنْ خَتَمَ القُرْآنَ فى غَيْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ 🔴كسى كه در ماه مبارك رمضان يك آيه بخواند پاداش او همانند كسى است كه قرآن را در ماههاى ديگر ختم كرده است. 📚بحار،ج 93، ص 341 ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
عليه السلام فرمود: بر شما باد به ، هيچ بنده‌اى نيست كه آخر شب بيدار شود و هشت ركعت نماز شب و دو ركعت نماز شفع و يك ركعت نماز وتر بخواند و در قنوت آن هفتاد بار استغفار كند مگر اينكه خداوند او را از عذاب قبر و آتش پناه داده و عمر او را طولانى كرده، به زندگى او گشايش خواهد داد. سپس امام عليه السلام فرمود: خانه‌هائى كه در آنها نماز شب خوانده مى‌شود نورش براى اهل آسمان مى‌درخشد همانطور كه نور ستارگان براى مردم زمين مى‌درخشد. 📚 بحارالأنوار، جلد 84، صفحه 161 👌کانال تخصصی نجات از گناه مؤسسه مصاف 🔗@nejatazgonah
875.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- علیه‌السلام به مأمون فرمودند: بهشت و جهنم،بر اساس دوستی یا دشمنی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام تقسیم می‌شود و اوست؛ تقسیم‌کننده بهشت و جهنم..! •📚الکافی|ج۴|ص۵۷۰• ❤️ 🌱 - 👌کانال تخصصی نجات از گناه 🔗@nejatazgonah
علیه‌السلام: حتی اگر گناهکاری؛دوست‌دار اهل‌بیت علیهم‌السلام باش، و دوست‌دار دوستدارانشان؛ حتی اگر گناهکار باشند..! •📚الدعوات|ص۲۸• 🌱 👌کانال تخصصی نجات از گناه 🔗@nejatazgonah