eitaa logo
منتظر که گناه نمی کند!
6.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
216 ویدیو
7 فایل
کانال اختصاصی ترک گناه وقایع و تحولاتی که بعد از ترک گناه برای شما اتفاق افتاده، و همچنین تجربیات موفق ترک گناه خود را برای ما ارسال کنید ارسال به👇 @admin_nejat
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب شهدا و الصدیقین یه گناهی رو داشتم حمل میکردم سنگینی اون زیاد بود به طوری که کمرم خم کرد دلم و پر از غم کرد قرار بود برم حوزه علمیه درس بخونم پیش خودم گفتم "خدایا من که گناه کارم سلام الله علیها منو لایق این راه میدونه؟حدود یکماهی بود که با این سوال ازخودم شب و روز نداشتم تااینکه.... والامقامی رو تو رسانه دیدم مدافع حرم بود که شنفتم برا (س) سر داد وصیت نامش که شنیدم لحظه لحظه حرفاش پر از عشق بود هیچ شناختی از آن شهید که شهید محسن بود نداشتم تو یه نگاه که به چشماش انداختم دلم لرزش پیداکرد بازم زدم زیرگریه داشتم میخوندم یهویی گفتم شهیدجان برادرجان محسن جان قسمت میدم ضامن من بشو پیش خدا و فاطمه زهرا(س) بگو من و لایق حوزه علمیه بدونن (قبول شدنم برام مهم بود)اون شب خیلی دعاکردم تااینکه خواب دیدم تو مشهدم کنار سقاطلا 😭شهید حججی باچهره نورانی لب خندان پیراهن سفید دستای مبارکشون و به سمت گنبد آقا امام رضا(ع)بردن و رو به من کردن و گفتن مگه میشه تو قبول نشی!!باخنده این حرف و زدن گفتن وقتی قبول شدی بیا مشهد .... بضرب ازخواب بلند شدم دیدم خواب بود باز چشام پرازاشک شد گفتم خدایا قبول بشم خصلت بدم کنارمیذارم چند هفته گذشت و نتایج رسید قلبم تند تند میزد خیس عرق بودم خدایا جواب نتایج چی میشه !!!!😰 من من بنده حقیر ،فاطمه زهرا(س)لایق این راه انتخاب کردن اره قبول شدم باورم نمیشد ازشدت خوشحالی اشک شوق ریختم الان که دراین راه هستم و پاک مدیون شفاعت شهیدحججی هستم اگه و شفاعت شهید نبود ممکن نبود من کجا بودم تمام کاری که دراین راه انجام میدم تقدیم میکنم به شهیدوالامقام شهید حججی آسمان فرصت پرواز بلندی است ولی... قصه این است چه اندازه کبوترباشی ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
✍️باسلام ابتدا از شما بابت راه اندازی این کانال تشکر میکنم،خیلی دوست داشتم ماجرای متحول شدنم رو تعریف کنم تا شاید عبرتی باشد برای دیگران. 🔸من دریک خانواده نه خیلی مذهبی بزرگ شدم،تقریبابه هیچ چیز اعتقادنداشتم و متاسفانه درگیر بسیار بسیار زیاد که از بیانش شرم دارم،واین قضایاادامه داشت تازمانی که من یک شکست درزندگیم خوردم و این نقطه شروع ارتباط من با بود،از استاد سخنرانی زیاد گوش دادم،واین شروع تحول من بود،سعی کردم بخونم،نمازمیخوندم ولی خیلی بهش اهمیت نمیدادم،کم کم نمازهامو اول وقت کردم،من آیه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر رو با وجودم درک کردم،واقعا نمازهای اول وقتم منو از کارهای زشتم دورکرد،واین قضایا همزمان شد با ماه ،یادمه تو اون سال محرم،زندگی نامه ازتلویزیون پخش شدویه جورایی زندگی من به این شهید گره خورد،دلم شکست،خیلی براش گریه کردم(منی که معروف بودم به سنگدلی واینکه اشکم درنمیاد،اگه مثلا ازتلویزیون روضه پخش میشدویکی گریه میکرد من خندم میگرفت،میگفتم این واسه چی داره گریه میکنه؟!!!)،این شهید منو انداخت تودامن امام حسین ع.کارم شده بود فقط و فقط گریه برا ع.فقط روضه دانلود میکردمو گریه میکردم،شب باگریه میخوابیدم، صبح باگریه بیدارمیشدم، غذا میخوردم گریه میکردم،در همه حال گریه میکردم. 🔹خیلی حال عجیبی بود،حالم از خودمو گذشتم بهم میخورد.اونقدرتومراسما گریه میکردم که همه ازم التماس دعا میگرفتن. واین قضایاادامه داشت تااینکه من توایام فاطمیه رفتم وهمونجابا ع عهدبستم که سرکنم ووقتی برگشتم گفتم من دیگه نمیتونم اینطوری ازخونه برم بیرون(منی که هیچ ابایی نداشتم که منو با تیپای ناجور ببینه) و بیرون نرفتم تا چادرتهیه کردم.الان کاربه جایی رسیده که اگر تو خواب ببینم که یه ذره موهام بیرونه انقدرگریه میکنم که با هق هق از خواب میپرم.خیلی هم تواین راه مسخره شدم،بهم میگفتن که چادری شدی شوهرپیداکنی،یامیگفتن دوست پسرت گفته چادری شی؟یامیگفتن که الان دیگه کسی دختر چادری رو نمیگیره،ولی من از راهی که انتخاب کرده بودم برنگشتم،چون یقین داشتم به کاری که میکردم. 🔺یادمه استاد یکبار در سخنرانیهاشون گفتن که کی حاضره تیکه تیکه بشه ولی یک ثانیه ظهور جلو بیوفته؟من اگر تو اون جمع بودم دستموبالا میکردم،شاید یک ثانیه به ظاهر تاثیر چندانی در نداشته باشه ولی عمروجون من فدای امام زمانم شده،و من حاضرم نه فقط خودم بلکه فرزند دلبندم هزاران هزاران بار تکه تکه شود در راه یار. آقا جانم عزیزُ علیَّ ان ارَی الخلقَ ولا تُری و لا اسمعَ لکَ حسیسا و لا نجوی برای من اینکه مردم را ببینم و تو را نبینم و از تو صدایی و نجوایی نشنوم سخت است... ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
✍️اره من یک هستم 🔸امروز وقتی دیدم بحث سر خاطرات متحول شدنه به دلم افتاد مروری کنم به زندگی خودم. یه دل نوشته .... یادم میاد ای خدا بهش فکر میکنم دلم میگیره قبل از این که وارد بشم خلاف ... ... هست؟نیست. واقعا میبینه منو ....حواسم نبود......چی بود روزه میگرفتم بدور از چشم بقیه میخوردم ....چه ساده بودم. چی فکر میکردم چی شد هیچ حسی نداشتم کسی نموند بود که از گزند کار های من در امان باشه نفهمیدم چی شد یکی زد پس کلم چی بود.؟! کی بود .!؟ 🔹14سالم بود،یهو دیدم یکی گذاشتم تو حوزه منی که پاش میفتاد به اخوند جماعت شاید بی احترامیم میکردم... روم نمیشد به کسی بگم رفتم حوزه. خودمم باورم نمیش هرکی میفهمید میگفت بابا تو دیگه بیخیال... تو.!؟ حوزه.!؟ اصلا داریم. میشه.؟! شده بودم مضحکه همه، سخت بود برام هیچ وقت یادم نمیره اوایل رفتم سر کوچه. یکی از بچها گفت. فلان همسایه نیست بریم از دیوار تو حیاط خونش فوتبال.کار همیشمون بود... برای اولین بار گفتم بچه‌ها گناه داره. شاید راضی نباشه.امدیم شیشش شکست... برگشت هرچی از دهنش در میومد بارم کرد ...تو فلان فلان شده تا دیروز.... 🔸الان که فکر میکنم میبینم چقدر اون لحظه شیرین بود و قدرشو ندونستم.... من که برا امام زمان کاری نکردم. اقلا 4تا فحش بخاطرش بخورم...حتی شاید پدرو مادرمم باورشون نمیشد. پسری که تو روشون می ایستاد. ....جلوی پاشون خمشوو پاشونو ببوسه. پدرم مدیون نون حلالتم. مادرم مدیون روضه رفتناتم...کجا کاری کردید خدا دستمو گرفت. دیگه دوستی نداشتم جز یکی، یکی که نفهمیدم چی شد محبتش افتاد تو دلم الان چند ساله نمیتونم فکر کنم که روزی بیاد و بفکرش نباشم کسی که پشت در حجره‌ها حسش میکردیم شب میخوابیدیم صبح پا میشدیم میدیدیم رفیقمون که لبخند از لبش نمیفتاد بغض گلوشو گرفته. داغونه. چیزیم نمیگفت بعدا میفهمیدم نگو اقا چیزهایی دیدوو رو نمیکنه... اقایی که لطفش بی پایانه محبتش بی کرانه 🔹یادمه تو حرم سلام الله علیها بودم. یه جوونی امد پیشم گفت شما طلبه ای ؟گفتم اره؛ گفت میشه حوزه رو برا من تعریف کنی؟ ناخواسته یه جمله گفتم ;گفتم حوزه مثل یه نردبونه که بهت میدن. یه آپشنه. میتونی از این نردبون استفاده کنی و بالا بری اما اگه خدای نکنه مراقبت نکنی طوری از بالا به زمین میخوری که ...گفتم از حوزه همین بس که من رو سیاهو متحول کرد. هرچند قدر نمیدونم رفقای زیادی بودن که تو حوزه عوض شدن.... این شعر چه ها کرد با دل من; این روز ها که میگذرد غرق حسرتم مثل قنوت‌های بدون اجابتم بسته است چشم‌های مرا غفلت گناه تو حاضری منم که گرفتار غیبتم عزیزان برا این بچه سید ضعیفو ناتوانو حقیرو دست خالی خیلی دعا کنید عاقبت بخیر شم انشاالله بعد از 120سال نوکری اقا شهید بشید. برا منم دعا کنید بشم ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
✍️ داستان عباس بابایی و استاد زن آمریکایی زبان انگلیسی 🔸در بدو ورود به نیرو هوایی باید یک سری‌ آموزش‌ها می‌دیدیم که از آن جمله آموزش زبان انگلیسی بود. در کلاس زبان من به عنوان هنرجو سمت ارشدی کلاس را داشتم. با ورود عباس بابایی به کلاس به عنوان دانشجو می‌بایست ایشان ارشد کلاس می‌شد‌ اما عباس از این کار ‌امتناع می‌کرد. 🔹در این کلاس من با این شهید بزرگوار آشنا شده و با هم رفیق شدیم. ایشان شخصیت خاصی داشتند واز همه متمایز بودند. در آن دوران بیشتر استادان زن بودند از جمله استاد کلاس زبان که یک زن ‌امریکایی بود. آمریکایی‌ها می‌خواستند از این طریق فرهنگ منحوس غربی را به جوانان این مرز وبوم تحمیل کنند. عباس همیشه می‌گفت: اینها ماموران CIA هستند و در قالب استاد، جاسوسی می‌کنند. 🔸همانطور که گفتم ایشان اخلاق بخصوصی داشتند. انسانی متواضع و با اخلاص بودند که من شیفته او شده و تا پایان دوره با هم بودیم. این استاد زبان برای اینکه فرهنگ مبتذل غرب را رواج دهد، به دانشجویان پیشنهاد شرم‌آوری داد که، اگر کسی‌امتحان پایان ترم را ۲۰ بگیرد من یک شب با او خواهم بود. بعد از اعلام نمرات عباس ازهمه نمره‌اش بیشتر بود. او ‌امتحان را ۱۹ گرفته بود. 🔹من برگه او را که دیدم تعجب کردم زیرا او یک کلمه ساده را غلط نوشته بود و آن استاد هم به عباس گفت: تو عمدأ این کلمه را غلط نوشته‌ای تا با من نباشی. آنجا بود که من به عظمت روحی عباس پی بردم. ایشان با این کار درس و و بزرگواری را به دیگران آموخت. 👤راوی:عظیم دربند سری 📚خبرگزاری دانشجو کد خبر337861 ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
🔺سعی کنیم دائم الوضو باشیم: 🔸خواب با ، عبادت است ؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : کسی که با بخوابد بستر او برایش می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند و اگر کسی وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود.... 🔹مرگ با ، شهادت است؛ رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی خواهى بود... 🔅در قیامت نورانی می شوی؛ خدا می فرمایند: فردای خدای متعال امّت من را بین بقیّه‌ ی امّت‌ها در حالی محشور می‌کند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانی‌های نورانی‌ دارند... 📚مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج۱ ص۳۵۶ بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۲، باب۵ بحارالأنوار: ج۸۰، ص۳۱۴، روایت۳، باب۵ وسایل الشیعه: ج۱، ص ۲۹۷ ثواب الاعمال، شیخ صدوق ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
👈جریمه تأخیر اول وقت 🔸يكى از دوستان رجائى چنين مى گويد: روزى حدود ظهر نزد شهيد بزرگوار رجائى بودم صداى اذان شنيده شد، در حالى كه ايشان از جايش حركت كرده، مى خواستند خود را براى اقامه نماز آماده كنند، يكى از خدمتگزاران وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است سرد مى شود، اگر اجازه مى فرماييد بياورم. 🔹شهيد رجائى فرمود: "خير بعد از نماز" وقتى كه خدمتگزار از اتاق خارج شد، ايشان با چهره اى متبّسم و دلى آرام خطاب به من فرمود: "عهد كرده ام هيچ وقت قبل از نماز نهار نخورم اگر زمانى ناهار را قبل از نماز بخورم، يك روز مى گيرم." 📚روشهاى پرورش احساس مذهبى نماز، ص۲۹ ❤️ برای تعجیل در فرج ( ) میگوییم و میخونیم. 🔺 ✅ کانال نجات از گناه @nejatazgonah
«ارزش جهاد به اندازۀ شهادت و حضور و بينشى است كه در تو شكل مى‌گيرد. و اين است كه بايد شد و كرد. نه آنكه جهاد كنى تا به شهادت برسى. » 👌کانال تخصصی نجات از گناه 🔗 @nejatazgonah