eitaa logo
شکوفه پرتقال(نرولی) 🪴 Neroli
98 دنبال‌کننده
522 عکس
240 ویدیو
16 فایل
کانالی صمیمی برای شاعرانه ها ؛ دلنوشته،هایکو ،عکس نوشته، کاریکلماتور،رمان و... ارتباط با مدیر کانال: @morning_rain_1403
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم را بردی با نگاهت جایش خالیست بی دلم! ط_م(مهدا) https://eitaa.com/neroly1402 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونجا که همه گفتن کاری از ما ساخته نیست! خدا در گوشم گفت: کار نشد نداره ،تو زندگیتو بکن،بقیه اش با من... https://eitaa.com/neroly1402
طلوعت هزار دسته ی گل سرخ طلوعت بوسه باران فرشتگان طلوعت آرام دلی بی قرار طلوعت بی غروب! ط_م(مهدا) https://eitaa.com/neroly1402
روز شماری بی شمار برای آمدنت روز شمار دارم یا برای رسیدن به خواهش های بی شمارم ،فی الواقع نمی دانم ، که هستی ودر کجایی... هرچند در احوالت کتاب ها خوانده ام وسخن ها رانده ام به راستی تو در کجای قلبم جا داری بیچاره من ...،باکریدور قلبم روزهای بودنم مثال برگه هایی است، کاهی و بی ارزش از رمانی تکراری.... در زمانه ای اسف بار کاش ،تکرار می شدم در لحظات با تو بودن با محبتی دست نخورده تمام تمام از جنس امامم که تا حد کمال نثارت می کردم مهدی جان، غم نبودنت را هدیه می خواهم آن را به من بده به عنوان تحفه ای، در تولد زمستانی ام ،که در بمباران آن روزها در زیر شیشه های مات قدیمی ،ماندم و نشکستم تا شاید، قلم زنم ،در بمباران این روزها و غزه های ‌مجازی آن... فضای مجازی را می گویم در آن جا ورود ممنوع است تباهی مشغول به کار است مسلح وارد شوید سوزاننده است قدم به قدم نفس به نفس برنامه ها دارند آن جا هویت ها سوخته است آن جا ،بی نشانه می میری گمشده ای به دور از نور آنجا حتی خودت را از خودت می گیرند شخص دیگری می شوی مراقب باشید گناه قطره قطره می چکد ازسقف ایمانتان وانگهی آن رابر سرتان ویران می کند می گویند در آخر آلزمان نگه داشتن دین چون ذغال است در کف دست همان مرز پاکی است ...✨ مراقب مرزهایمان باشیم ترک برندارد.... (مهدا) اسفند۱۴۰۲ https://eitaa.com/neroly1402 🪴🪴🪴
صبحت پر از عطر شهدا🌹
داستان بزرگان🪴 آیت الله بروجردی (ره) درباره عزاداری امام حسین (ع) در روز عاشورا، نقل می کنند که زمانی چشم درد شدیدی داشته اند. در آن روزها، ایشان در بروجرد به سر می برده اند. روز عاشورا، مقداری از گلی را که یکی از اعضاء هیئت های عزاداری بر سر و صورت خود مالیده بود، می گیرد و به چشمان خود می مالند و چشمان شان شفا می یابد و هرگز حتی به عینک نیازی پیدا نمی کنند. در همین رابطه، مرحوم آقای محمد قائدی (ره) از اهالی همان شهر، تعریف می کردند که در زمان نوجوانی شان از صبح روز عاشورا، همراه هیئت به عزاداری می پردازند و خود را به گل آغشته می کنند. سپس برای اقامه نماز ظهر به مسجد جامع شهر می روند، نگاه شان به مفاتیح ها و قرآن های مسجد می افتد و با سوز دل، آرزو می کنند که کاش سواد داشتند و می توانستند در روز عاشورا یک زیارت عاشورا بخوانند. تا اذان ظهر هنوز مدتی فاصله بوده و ایشان بسیار خسته بوده اند؛ از این رو به خواب می روند. در خواب آیت الله العظمی بروجردی (ره) را می بینند که با لهجه محلی به ایشان می گوید: «محمد جان! برو مفاتیح را بیاور.» آقای قائدی مفاتیح را می آورد و همین که بازش می کند زیارت عاشورا می آید. آیت الله بروجردی (ره) می فرمایند: «بخوان» آقای قائدی می گویند: سواد خواندن ندارم ولی به اصرار آیت الله جرأتی می یابند و شروع به خواندن می کنند. در میان زیارت تنها چند کلمه را اشتباه می خوانند که با تذکر آقای بروجردی اصلاح می کنند. وقتی از خواب بیدار می شود آرزو می کند که کاش این خواب حقیقت داشت و می توانستند دوباره زیارت عاشورا را بخوانند؛ از این رو مفاتیح را بر می دارد و آن را باز می کند، صفحه ابتدایی زیارت عاشورا می آید. احساس می کند که شاید بتواند زیارت را بخواند با ناباوری خط آغازین زیارت را نگاه می کند و کلمات آن را زیرلب تکرار می کند: «السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یابن رسول الله...» با تعجب و اشتیاق بسیار، تا پایان زیارت را می خواند و این کار را چند بار تکرار می کند، سرانجام یقین می کند که به برکت یکی از نایبان امام زمان (عج) خواندن را آموخته است. این نمونه کوچکی از امدادهای غیبی بزرگان و عنایات ائمه (ع) به شیعیان است. https://eitaa.com/neroly1402