در کتاب اخبار الدّول آمده است که یزید به بیماری ذات الجنب در منطقه حوران از دنیا رفت، جنازه پلیدش را به دمشق آوردند، و در باب صغیر به خاک سپردند، و محل قبرش هم اکنون محّل انباشتن زباله است، سن او در زمان مرگ سی و هفت سال بوده، و سه سال و نه ماه حکومت کرد.
https://eitaa.com/neveshteh313/3405
آیتالله بهجت از زمانی که کودکی 12 ساله بود چشمش در عبادت باز شده بود
و میتوانست باطن گناهان را ببیند و در سن 14 سالگی نیز که در نماز جماعت مرحوم نائینی شرکت میکرد میتوانست سیر آفاقی مرحوم نائینی را درک کند.
آیتالله بهجت توانسته بود در زندگیاش #عصمت_کودکیشان را حفظ نماید
و در حقیقت به این دلیل آلوده نبوده و میتوانست به راحتی پرواز کنند.
آدرس کانال
https://eitaa.com/neveshteh313/3407
علامه طباطبایی خودشان میگفتند که ما بعد از 5، 6 سال ماندن در نجف یاد میگرفتیم به محضر آقای قاضی برسیم اما آیتالله بهجت از همان ابتدا به محضر آقای قاضی رسیدند.
https://eitaa.com/neveshteh313/3407
آیا فروش اجناس که قبلاً ارزان بودهاند و الان گران شدهاند به قیمت روز جایز است یا اینکه اجناس را باید به همان قیمت قبل به فروش رساند؟
توضیح
«همانطور که مستحضرید، عموماً کسبه ای که از طریق خرید و فروش کالا امرار معاش می کنند سرمایه مشخصی را برای خرید کالا فراهم می نمایند و سپس با درصد متعارف بالاتری نسبت به مبلغ خریدشان، آن کالا را می فروشند و اختلاف مبلغ خرید و فروش، سود فروشنده و منبع امرار معاش و مخارج خود و خانواده ایشان می شود.
اما در شرایطی که اقتصاد دچار عارضه تورم می گردد، این دسته از کسبه باید کالاهای مربوطه را با قیمت بالاتری خریداری نمایند و این امر به معنای آن است که این افراد یا باید در صورت امکان، سرمایه اولیه بیشتری برای کسب و کار خود فراهم نمایند تا همان حجم قبلی کالا را خریداری نمایند که بسیاری از ایشان این امکان را ندارند، یا باید با همان سرمایه قبلی، حجم کمتری از کالا را خریداری نمایند که هر دو حالت به لحاظ اقتصادی، تحلیل تدریجی سرمایه اولیه محسوب و ادامه این روند منفی در نهایت به ورشکستگی احتمالی ایشان منجر می گردد.
در چنین شرایطی یکی از راه های رایج حفظ ارزش سرمایه اولیه کسبه این است که فرد مذکور قیمت پایه کالایی را که قبلاً ارزانتر خریداری نموده به قیمت پایه روز و بالاتر در نظر بگیرد و آن کالا را علیرغم خرید ارزانتر، به قیمت روز و بالاتر بفروشد. انجام این کار از سویی موجب کسب مبلغی مازاد بر سرمایه اولیه و سود متعارف و از سوی دیگر موجب انتقال فشار اقتصادی به خریداران می شود و عدم انجام آن هم احتمال ورشکستگی تدریجی این دسته از کسبه را افزایش می دهد.
سوال این است که وظیفه شرعی کسبه در چنین شرایطی چیست؟ آیا کسبه به منظور حفظ ارزش سرمایه اولیه خود، مجاز به انجام این کار هستند یا وظیفه دیگری دارند؟»
🆔 https://eitaa.com/neveshteh313/3407
🌹دعای جوشن صغیر را برای پیروزی مبارزین فلسطینی بخوانیم.. (حداقل کاری که از ما بر می آید)
🔹دعای جوشن صغیر
🌹دعایی است بس بلند و پر ارج و هنگامی که هادی عبّاسی کشتن حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام را قصد کرد آن حضرت این دعا را خواند در نتیجه جدّش رسول خدا صلّی اللّه و علیه و آله را در خواب دید که به ایشان فرمود:
👈حق تعالی دشمن تو را هلاک خواهد کرد.👉
📖»کفعمی در حاشیه کتاب بلد الامین«
🌹به آشنایان و اطرافیان هم توصیه کنیم 🌹
🆔 آدرس کانال:
🆔 https://eitaa.com/neveshteh313/3410
در مثنوی آمده که یک کسی بدبخت و بیچاره بود و به هر دری که می زد، رزق و روزی تنگ بود. یک بار شب در خواب دید که در مصر، قاهره، در یکی از محله های معروف، در فلان کوچه، فلان خانه، بغل این خانه درختی است و در زیر این خانه گنجی است. سه شب متوالی این خواب را دید و راه افتاد و رفت آنجا، شب ها می رفت و گودال را می کند تا مردم به او نگویند اینجا چه می کنی و روی آن یک پوششی می گذاشت و باز فردا شب می آمد. یک شب صاحب خانه ی بغلی آمد و گفت اینجا چه می کنی؟ گفت اینجا را می کنم. گفت تو دزدی و او برای این که ثابت کند دزد نیست، گفت من دزد نیستم. من یک خوابی دیده ام و از بغداد تا این جا به دنبال آن آمده ام. به او گفت مرد حسابی تو سه شب خواب دیده ای که در فلان محله ی مصر یک فلان چیزی هست.
من هشت سال است که خواب می بینم در بغداد، در فلان محله و در فلان خانه در باغچه اش گنجی هست و اعتنا نمی کنم. حالا تو با سه شب خواب راه افتاده ای آمده این جا.
تا آدرس را گفت، دید آدرس خانه ی خودش است.
بازگشت و آمد خانه ی خودش را کند و دید که گنج در خانه ی خودش است. حالا این نظام نشانه ای است، ولو راه پرپیچ و خمی باشد.
https://eitaa.com/neveshteh313/3407
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸هیئتهای کودک و نوجوان، مهمترین هیئتها هستند🔸
من از هیئات مذهبی تشکر میکنم که بعضی از آنها هیئتهای کودکان و هیئتهای نوجوانان تشکیل دادند.
باز هم به هیئتها تأکید میکنم که مهمتر از همه هیئتها، هیئتهای کودکان و نوجوانانِ شماست. چون اینها را به وسیله آوردن در هیئت، میتوانید از چنگ شیطان خارج کنید. اگر اینها را با حسینبن علی (ع) تربیت نکنید، میخواهید با چه چیز تربیت کنید؟ اگر با بوی حسینبن علی علیه السلام بیمه نکنید با چه چیزی میخواهید بیمه کنید؟
به پدر و مادرها توصیه میکنم اجازه بدهند بچهها عضو هیئتهای کودکان و نوجوانان شوند. اگر در محلهها بتوانید با هیئتها صحبت کنید، دست بچهها را بگیرید و به هیئتها بدهید.
@haerishirazi
حدس تو قوی است!!!👍
شیطان وقتیکه میخواهد کسی را در گرداب تهمتی بیندازد، یکی دو سال یا بیشتر روی او کار میکند؛ بهاینترتیب که همواره به او تلقین و تزریق میکند که #حدس_تو_قوی_است؛ تو میتوانی با نگاه و از روی قیافه، خائن را از خادم تشخیص دهی! میتوانی از وضع ظاهر بفهمی که چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ!
ممکن است که چند مورد از این حدسها نیز برای اطمینان شما درست دربیاید.
شیطان از این چند مورد، فیلم تهیه میکند و بهطور مرتب در حافظۀ شما به نمایش میگذارد.
اشکال بزرگ کار زمانی است که شیطان دفتردار و مسئول حافظۀ انسان شود.
آنوقت بهگونهای در درون انسان نفوذ میکند که انسان به او اعتماد کند. پس از آن هر عملی هم که انسان انجام دهد، آیا دیگر میداند که از فکر شیطان است یا نه؟
باید دانست که اگر شیطان در درون انسان رخنه کند، مثل آن است که #دفتردار انسان، شیطان باشد. شیطان هرکدام از پروندهها را که بخواهد، جلو میآورد و هرکدام را که نخواهد، عقب میبرد. ممکن است بعضی از اوراق درون پروندهها را نیز سرقت کند یا به برخی از پروندهها کلماتی را بیفزاید. خلاصه، او کارگردان میشود و انسان هنرپیشه! ببینید که شیطان چقدر به انسان صدمه میزند!
آیت الله حائری شیرازی
@haerishirazi
https://eitaa.com/neveshteh313/3413
پروتکل های دانشوران صهیون
اولین پروتکل
حق با زور است. آزادی ایدهای بیش نیست. طلا، ایمان، خود مختاری، سرمایه و حاکمیت مطلق آن، دشمن داخلی، تودهی مردم، هرج و مرج اجتماعی، ناسازگاری سیاست و اخلاق، قدرت یهودیت آزادیخواه شکست ناپذیر است، هدف وسیله را توجیه میکند، توده و اکثریت مانند انسان کور است. الفبای سیاست: اختلافات حزبی، استبداد مطلق در حکومت، رواج مشروبات الکلی، کهنه پرستی، تباهی اینها اصول و قواعد حکومت یهودی است که متشکل از ترور، آزادی، مبانی حکومتهای موروثی، سلطهی پنهانی که نمایندگان را از مردم دور می کند شیرازهی آن را تشکیل داده است
داستان امیرکبیر و سماور ساز
فصل بهار و ايام پر نشاط عيد نوروز بود. جمعى از بزرگان قاجار در باغ چهل ستون اصفهان دور هم نشسته و مشغول تفريح و سرگرم گفتگو بودند . ناگهان سائلى وارد مجلس شد و از حضار تقاضاى مساعدت كرد.
چون ايام عيد بود هر يك از جمع حاضران مبلغ قابل توجهی را به سائل مزبور كمك كردند. در اين هنگام سائل جمعيت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت :
من فقير حرفه اى نيستم و اهل تكدى نبوده ام . اين مبلغ كه به من داديد مخارج چند ماه مرا تاءمين مى كند. اگر حال شنيدن داريد، سرگذشت جالب خود را كه تا حدى شگفت آور است براى شما نقل كنم . چون حضار روى خوش نشان دادند. سائل هم شروع به گفتن كرد و سرگذشت خود را بدين گونه شرح داد: چندين سال پيش از اين يك روز حاكم اصفهان فرستاد و مسگران را كه من هم يكى از آنها بودم احضار نمود و خطاب به آنها گفت : هر كدام كه ميان شما استادتر است به من معرفى كنيد . مسگران دو نفر را كه يكى من بودم از بين خود معرفى نموده و گفتند: اين دو نفر از همه ما در فن خود استادترند .
حاكم سايرين را مرخص كرد و بعد به ما گفت : كدام يك از شما دو نفر برازنده تر هستيد؟ همكار من ! مرا معرفى كرد و افزود كه اين شخص در فن خود سرآمد همگان است و يكى از صنعتگران خوب اصفهان مى باشد.
حاكم او را هم مرخص كرد، آنگاه رو به من كرد و گفت : ميرزا تقى خان امير كبير صدراعظم براى انجام كار مهمى تو را به تهران احضار نموده است . سپس خرج راه كافى به من داد و فورا مرا به سوى تهران گسيل داشت . بعد از اينكه وارد تهران شدم به حضور امير كبير صدراعظم رسيدم و خود را معرفى كردم .
امير كبير پس از استحضار كافى از حال من و بعد از آنكه تشخيص داد كه در فن مسگری استادم ، سماورى كه جلويش گذاشته بود برداشت و به من نشان داد، آنگاه از من پرسيد: آيا مى توانى مانند اين سماور بسازى ؟
اولين بارى بود كه در اوائل سلطنت ناصرالدين شاه ، سماور (از روسيه ) به ايران آورده بودند .
من تا آن روز چنين چیزی نديده بودم . قدرى به آن نگاه كردم و از طرز ساختمان آن آگاهى حاصل نمودم ، سپس گفتم : آرى . امير كبير گفت : اين سماور را به عنوان نمونه ببر و مانندش را بساز و بياور .
من از نزد صدراعظم خارج شدم . رفتم بازار و دكان مسگری پيدا كرده مشغول ساختن سماور گرديم . بعد از اتمام كار ، سماور را برداشتيم و نزد امير كبير بردم . كار من مورد نظر امير واقع شد و از من پرسيد: اين به چه قيمت تمام شده است ؟
من در پاسخ گفتم : روى هم رفته 15 قران ، اميركبير با قيافه گشاده و در حالى كه تبسم بر لب داشته به منشى خود دستور داد، امتياز نامه اى برايم بنويسد كه فن سماورى سازى به طور كلى براى مدت 16 سال ذر انحصار من باشد، و بهاى فروش هر سماور را 25 قران معین كرد.
بعد از صدور فرمان و اعطاى امتيازنامه اميركبير رو گرد به من و گفت : برو به اصفهان كه دستور كار تو را به حاكم اصفهان داده ام تا وسائل كارت را از هر جهت فراهم نمايد .
من هم از تهران حركت كرده وارد اصفهان شدم . بلافاصله پس از ورود حكومت اصفهان مرا احضار نمود و گفت : بايد فورا دكانى با چند شاگرد تهيه كنى و هر چه مخارج آن مى شود نقدا از خزانه دولت دريافت نمائى و مشغول سماور سازى شوى .
طبق دستور من هم فورا چند دكان كه خراب بود از صاحبش اجازه كردم و آنها را به يكديگر راه دادم و بر حسب موقيت و لزوم احتياجات در هر يك از دكانها بنائى نمودم .
در يكى از دكانها كوره هائى جهت ريخته گرى ساختم و در ديگرى لوازم مسگری و در سومى سكوئى بستم كه شاگردان بنشينند، تا بدين وسيله بتوانم به کمک شاگردانم سماورهای خوبى را بسازیم . جمعا مبلغ دويست تومان مخارج بنا و دكان ها و فراهم كردن اسباب كار شد .
اما از بخت بد من ، هنوز مشغول كار نشده بودم كه يك نفر مامور حكومتى مثل اجل معلق آمد و مرا با حالت خاصى مانند اين كه دزدى را گرفته باشد، نزد حاكم برد . به محض اين كه حاكم چشمش به من افتاد گفت : اين مبلغ دويست تومان را که قبلا به تو دادم متعلق به دولت است ، بايد بدون چون و چرا تمام آن را پس بدهى !
ولى چون آن پول خرج بنائى دكانها و ساير مايحتاج شده بود و من نيز از خود اندوخته اى نداشتم كه وجه مزبور را ادا نمايم ، به دستور حكومت تمام هستى مرا ضبط کردند كه جمعا به 170 تومان نرسيد .
چون سى تومان ديگر باقى مانده را نداشته بپردازم ، سربازارها مرا مى بردند و در انظار مردم چوب مى زدند تا مردم به حال من ترحم كنند و آن پول وصول شود . بدين گونه آن سى تومان هم به مرور پرداخت شد ! در نتيجه آن چوبها و صدمات بدنى كه به من وارد شد ، امروز چشمهايم تقريبا نابينا شده و ديگر نمى توانم به كارگرى مشغول شوم . از اينرو به گدائى افتادم در صورتى كه اگر امير كبير را نگرفته بودند و در حمام فین کاشان به قتل نرسانیده بودند من همچنان مشغول كار بودم ، امروز يكى از بزرگترين ثروتمند ترین فرد اين شهر بودم .
سخن طیب و پاکیزه را از هر که گفت بگیرید،
اگر چه او خود، بدان عمل نکند.
امام باقر (علیهالسلام)
خُذُوا الْکَلِمَهَ الطَّیِّبَهَ مِمَّنْ قَالَهَا وَ إِنْ لَمْ یَعْمَلْ بِهَا؛
(تحف العقول ص ۲۹۱)
https://t.me/soal_va_javab110/1891
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چت بـٰا نـٰامحرم در فضـٰاے مجـٰازے❗️
🎬استـٰاد ماندگارے•.
حتما ببینید رفقا👍
▫️#ترک_گناه
#امام_زمان
#حجاب
•❊•🧕↡↷ # 𝑱𝑶𝑰𝑵⍣↯
@𝒉𝒂𝒗𝒂𝒍𝒊𝒊𝒆𝒌𝒉𝒐
https://eitaa.com/neveshteh313/3417