✅ سید یزدی فرمودند: قصد قربت در جماعت برای مأموم هم مثل امام معتبر نیست
یک استدلال، استدلال خوبی بود، و آن تمسک به اطلاق ادله بود.
تمسک به اطلاقِ دلیل برای نفی قید قصد قربت، این، محل خلاف است.
در قصد قربت، تمسک به اطلاق محل بحث و کلام و معرکۀ آراء است .
✅استدلال نافین تمسک به اطلاق
تقییدِ خطاب شرعی به قصد قربت، ممکن نیست، عقلاً محال است. امکان ندارد که شارع مقدس بگوید: یَجب علیک الصلاة مع قصدِ الامر، قصدِ قربت یعنی قصد امر. چون دور است، توقّف الشیء علی نفسه است
برای خاطر اینکه وقتی یک حکمی را بیان میکنند، موضوعِ آن بایستی مفروضُ الوجود باشد.
موضوع حکم عبارت است از صلاة با قصد امربه صلاة. چون میگوید که: یَجب علیک الصلاة مع قصدِ الامر.
پس قصد امر هم جزء موضوع وجوب است، در حالی که قبل از خطاب صَلِّ،امری وجود ندارد، با همین خطاب امر تحقق پیدا میکند. پس امر که جزء موضوع است، مفروضُ الوجود نیست برای خاطر اینکه همین حالا دارد امر صادر می شود
. وقتی تقیید امکان نداشت، اطلاق هم امکان ندارد؛ برای خاطر اینکه: تقابل اطلاق و تقیید، تقابلِ عدم و ملکه است
✅ استدلال قایلین به تمسک به اطلاق
مرحوم آقای نائینی یک راهی پیدا میکنند که آن راه را البته مرحوم آقای آخوند قبول ندارند و آن #تعدّد_امر است. مرحوم آقای نائینی میگویند: بله، در خودِ این امر نمیشود قصد امررا اخذ کرد اما شارع مقدس به یک امر دیگری، با یک امر ثانوی ای قصد تقرب را واجب میکند که به آن میگویند #متمِّم_الجعل
یعنی شارع مقدس در تشریع و جعل اصل واجب، همۀ ما یَجب علی المکلّف را جعل نکرده، خودِ وجوب اصل صلاة را مثلاً تشریع کرد، بعددردلیل دیگری می گوید :این صلاة لابُدّ أن یکون مع قصد القربة. این میشود متمِمُ الجعل
✅ استدلال ایت الله خویی
این که گفتید اخذ قصد امر، در دلیل امکان ندارد؛ اشتباه است .
اجمالاً این است که: میگویید: قصد امر متوقف است بر وجود موضوع قبل از اینکه این امر صادر بشود. در حالی که اینجا ایجاب قصد امر قبل از وجودِ خود امر نیست، با خود امر می آید. اشکال این بود. جوابش این است که: بله، بایستی فرض بشود وجود موضوع قبل از حکم، اما وجود موضوع در مقام #ذهنِ شارع و مقام تشریع یا در مقام عمل مکلّف. بله، در مقام عمل، وقتی مکلّف میخواهد به این حکم عمل بکند، باید قبل از این که نوبت عمل به این حکم برسد، موضوع باید محقق باشد. اینجا هم موضوع محقق است، قبل از اینکه بخواهید نماز بخوانید، امر صادر شده است. این که بگویید عقلاً محال است؛ نه، اگر به وجدان خودتان مراجعه کنید-برهان عقلی هم وجود دارد،-می بینید نه، محال نیست. هیچ اشکالی ندارد شارع مقدس بگوید: ای مکلّف! بر تو واجب است این عملی را که الآن میگویم انجام بدهی با قصد امتثال همین حرفی که الآن دارم میزنم انجام بده. هیچ محذوری از این لازم نمیآید، امر محالی لازم نمیآید.
✅بنابراین، بحث های تحلیلی و ذهنی و به یک معنا تخیّلی در این مسائل را نباید وارد فقه کرد
✅این ها غالباً مقایسه میکننداموراعتباری را باامور حقیقی و موجودات خارجی!که اینها قابل مقایسه نیستند