ما موظّفيم يك «عرفتُ الله» بگوييم, يكي «ما عرفناك حقّ معرفتك» [36] درباره غير خدا فقط معرفت راه دارد اما درباره ذات اقدس الهي يك «عرفتُ الله سبحانه بفسخ العزائم و حلّ العقود و نَقض الهِمَم»
و مانند آن است يكي «ما عرفناك حقّ معرفتك» در هر معرفتي اين اعتراف بايد ضميمه آن بشود يا بگوييم «ما عرفناك حقّ معرفتك» يا ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾
آن وقت اين نقص ما ترميم ميشود ما بيش از اين هم نه وظيفه داريم نه مقدور ماست اما اگر چيزي را بشناسيم خيال كنيم اين خداست [اين اشتباه است] اين روايت مرسلي كه از وجود مبارك امام باقر(سلام الله عليه) در كتابهاست همين است فرمود: «كلّ ما» نه «كلّما», «كلُّ ما ميّزتموه بأوهامكم في أدقّ معانيه مخلوقٌ مصنوعٌ مثلكم مردودٌ إليكم» [39] ما از آن جهت كه بندهايم و ضعيفيم اين دو كار وظيفه حتمي ماست هر اندازه كه خدا را شناختيم شكر بكنيم «ما عرفناك حقّ معرفتك» را در كنارش داشته باشيم ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾ را در كنارش داشته باشم اين, آن نقص ما را جبران ميكند به طوري كه ما بلندپروازي نكنيم و به همان اندازهاي هم كه شناختيم از ما بيش از اين هم توقّع نيست.
#میزان_شناخت_خدا
#عدم_قدرت_شناخت_خدا
#ضعف_در_شناخت_خدا
#آیت_الله_جوادی_املی
#دروس_تفسیر
#سوره_احزاب
https://eitaa.com/neveshteh313