تنها دوای دردهای بی دوا عباس
تنها دوا دفع بلا دارالشفا عباس
خواندند او را این چنین ماه بنی هاشم
این بیشتر بوده است مدح ماه تا عباس
وقتی گره انداخت در ابرو زمان فهمید
زین پس گره وا میکند از کارها عباس
آمد لب آب و نیامد آب بر لب هاش
ماندم که دریا تشنه تر بوده است یا عباس
بخشید دست خویش را گویا که دشمن هم
هنگام قطع دست او گفته است یا عباس
امید دستم قطع شد، شد مشک چشمم پر
خیلی غریبم بی تو ای درد آشنا عباس😭
خورده گره روی گره روی گره کارم
مشکل گشا مشکل گشا مشکل گشا عباس😭
من شک ندارم شهریار این گونه هم گفته است
ای عهده دار مردم بی دست و پا عباس
دستت جدا گردید و قدت دال شد مگذار
یک دم شود از دامنت دستم جدا عباس
گاهی بیا و در ته مجلس مرا دریاب
ای هم نشین گریه های بی صدا عباس
از تو به جز تو حاجتی دیگر ندارم
باب الحوائج بس که میخواهم تو را عباس
تا که شرابی صاف باشم فرصتی ساقی...
بگذار اربعین ها کربلا عباس...
جمعیت ما سینه زن ها نگسلد از هم
دلبسته ایم از بس به ارباب وفا عباس
#یاعباس😭
@Neveshtehaidel
-سوارتشنهایازسمترودمیآید
خدابهخیرکنددیر و زودمیآید
کناررودمگراتفاقیافتاده؟
کهچقدرنیزهدرآنجافرودمیآید🤎!
@Neveshtehaidel
12_Rasouli-Shab_09_Moharam1397-03_(www.rasekhoon.net).mp3
6.12M
یه دست به عنان ذوالجناح
یه دست بابا بر کمره...
یا جده سادات عمو افتاد😭
#یاعباس
#تاسوعا
@Neveshtehaidel
گاه نوشته های دل💕
خلاصه که رو کمک شما حساب کردیم 😉 بالش ها رو خودمون درست میکنیم براتون انشاالله عکس میذارم... واسه
.
رفقا....
امروز روز تاسوعاست
نذر کنید از طرف باب الحوائج ابوالفضل العباس هدیه به مادرشون ام البنین یه مبلغی رو واسه موکب ما کمک کنید.
صلی الله علیک یا اباعبدالله
🔴 ناگفتههایی از شهادت طلبه بسیجی آرمان علیوردی
🔹 روز گذشته یکی از دوستان شهید آرمان علیوردی ناگفتههایی از شهادت وی را بیان کرد؛ ناگفتههایی دردناک که نشان از اوج مظلومیت این شهید دارد. در ادامه این روایت آمده است.
🔹 روایت ماجرا از زبان دوست شهید علیوردی:
حالا که داریم به روز عاشورا نزدیک میشویم یک سری از ناگفتههای شهادت آرمان را بهتان میگویم. آرمان را دو مرتبه و دو گروه مختلف زدند. اولین گروهی که آرمان را گیر آوردن تا سرحد مرگ با هرچی که دستشان آمد آرمان را زدند. همان فیلمهایی که از شهادت آرمان منتشر شد یک بخش زیادی مربوط میشود به گروه اول. اما آخرش یک دختر که او هم داشت آرمان را میزد رو به جمعیت میگوید که بس است دیگر کشتینش! بسشه...آنها هم آرمان را رها میکنند.
🔹 آرمان از جایش بلند میشود و خونین سمت خیابون اصلی میرود. صدای بسیجیها را میشنود که داشتند حیدر حیدر میگفتند. میرود سمت صدا، اما وقتی میپیچد داخل کوچه میبیند که سر کوچه یک گروهی دختر و پسر ایستادند و دارند شعار مینویسند. آنها تا وضعیت آرمان را میبینند میفهمند بسیجی بوده و کتکش زدند. میروند سمت آرمان. آرمان که دیگر رمقی برایش نمانده خیلی راحت میافتد دست این جماعت. اینها شروع میکنند به قصد کشت آرمان را زدن. گویا چندتاشون حالت عادی هم نداشتند و مواد مصرف کرده بودند.
🔹 یک دختر بینشان که اسپری دستش بوده با همان میکوبد به صورت آرمان. یکیشان یک میلگرد داشته که نوکش را تیز کرده بوده و به عنوان سلاح از آن استفاده میکرده. با همان میلگرد میکوبد روی جمجمه سر آرمان. وقتی آرمان را رساندن بیمارستان جمجمهاش شکسته بود. اما یکی دیگهشان که واقعاً امیدوارم قیافش را یک روز ببینم میشیند جلوی آرمان و به بقیه میگوید دست نگهدارین. رو به آرمان میکند و همزمان که داشته فیلم میگرفته به آرمان میگوید به امام اولت فحش بده ببينم سریع...به علی فحش بده...به حسین فحش بده، به خامنهای فحش بده... آرمان چیزی نمیگوید.
🔹 با ناخونگیر پوست بدنشو آروم آروم میکند و از او میخواهد فحشاشو تکرار کند. اما آرمان هیچی نمیگوید. انقدر آرمان را میزنند تا بیهوش میشود. وقتی آرمان بیهوش میشود شروع میکنند به رقصیدن و لگد زدن به بدن شهید و از اینکارشان فیلم هم میگیرند.
🔹 وقتی میروند یک کارگر افغانستانی که گویا نگهبان یکی از ساختمانهای اطراف بوده میآید و زیر سر آرمان بالش میگزارد و روی بدنش پتو میاندازد اما زنگ نمیزند به آمبولانس. البته اگر زنگ هم میزد فرقی نمیکرد توی آن شلوغی آمبولانس به آرمان نمیرسید.
🔹 وقتی رساندنش بیمارستان، هوشیاری آرمان سه بوده. یکی از رفقا میگفت وقتی رسیدم بیمارستان دستایش را به تخت بسته بودن، شاید برای اینکه اگر به هوش آمد تشنج نکند و همه صورتش ورم کرده بود. نصف روز توی حالت کما میماند و آخر به شهادت میرسد.
🔹 تمام این وقایع توسط خود قاتلها فیلمبرداری شده ولی وقتی از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا این فیلمها را قطره چکانی منتشر کردید و فیلمهای اصلی را منتشر نمیکنید گفت که من توی عمر کاری خودم همچین جنایتی تو ایران ندیده بودم. برای مراعات حال خانواده و شایدم متشنج نشدن بيشتر فضا فیلمهای اصلی هنوز هم منتشر نشده. البته شاید بعد دادگاه آرمان منتشر بشوند.
@Neveshtehaidel
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
صبح فردا بدنش زیر سم اسبان است😭😭😭
مکن ای صبح طلوع😭😭💔💔
واسه روضه امروز...
همین بس که ما ده شب واسه چیزی گریه میکنیم که یه صبح تا ظهر اتفاق افتاده😭💔
امان از دل زینب💔
داداش...
من بی وضو موی تو را شانه نکردم😭😭
حالا به دنبال سرت باید بگردم😭😭💔💔
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین..
دست و پا میزد حسین..
زینب صدا میزد حسین..!😭💔