نمایشنامه خوانی #چند_مسافر
اپیزود سوم
مسافر سوم: سیدغلامرضا نادری
نقشخوان: #امیررضا_باقریان
{این دنیا بیمعجزه، ارزش زندگی نداره...}
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
مسافر سوم.mp3
36.6M
🎭 نمایشنامه خوانی #چند_مسافر
🎧 اپیزود سوم
مسافر سوم: غلامرضا نادری
نقشخوان: #امیررضا_باقریان
نوازندهٔ دوتار و آواز: #جمشید_پورعطایی
{این دنیا بدون معجزه، ارزش زندگی نداره...}
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
نمایشنامه خوانی #چند_مسافر
اپیزود چهارم
مسافر چهارم: گلین استادجعفر
نقشخوان: #نفیسه_شیرینبیگی
{امشب جبلالنور، نوربارون میشه...}
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
مسافر چهارم.mp3
20.27M
نمایشنامه خوانی #چند_مسافر
اپیزود چهارم
مسافر چهارم: گلین استادجعفر
نقشخوان: #نفیسه_شیرینبیگی
آواز: مرحوم #عاشیق_مسیحالله_رضایی
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
آغاز فروش اشتراک چهار شمارهٔ آیندهٔ مدام
از امروز میتوانید از طریق تکمیل پیوند ثبتنام اشتراک، شمارههای دوم، سوم، چهار و پنجم مدام را تهیه کنید.
✅ با پرداخت هزینهٔ سه شماره، چهار شماره با ارسال رایگان برای شما ارسال خواهد شد.
ما همهٔ تلاشمان را میکنیم که قیمت مدام در سال جاری افزایش نداشته باشد. اما اگر با نوسان شدید قیمت در کاغذ و چاپ مواجه و ناچار به افزایش قیمت شویم، این موضوع شامل مشترکین نمیشود و با همان قیمت ابتدایی، مجله تقدیمشان میگردد.
دقت کنید که بیشترین میزان تخفیف، در همین حالت اشتراک است.
جهت تهیهٔ اشتراک شمارههای امسال، از طریق پیوند زیر اقدام کنید. 👇
https://survey.porsline.ir/s/S7j4KWSy
مدام؛ یک ماجرای دنبالهدار | @modaam_magazine
May 11
«ما رزق اشکهای محرم و صفرمان را از شما گرفتیم آقای امام رضا؛ آنجا که سفارش کردید: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ»
و حالا اجر اشکها و روضههامان را هم در شام آخر عزا از شما میخواهیم.
رزق و اجر اشکهایمان با شماست سلطان ایران»
عزاداریهاتون قبول
ربیعالاولتون مبارک 😊
| @mabnaschoole |
🔖مردی نزد ایاس بن معاویه آمد و گفت:
اگر خرما خورم زیانیم باشد؟
گفت:نه.
گفت:در صورتیکه سیاهدانه با نان خورم گناهی کرده ام؟
گفت:نه.
گفت:اگر کمی آب بر سر آن نوشم؟ گفت:منعی ندارد.
گفت:شراب خرما هم ترکیب همین چیزها باشد بعد از چه رو حرامست؟
ایاس گفت:اگر بر تو کمی خاک افشانند دردت آید؟
گفت:نه.
گفت:اگر بر پیکرت آب پاشند، اندامیت بشکند؟
گفت:نه.
گفت: اگر از آب و خاک خمیری کنند و در آفتاب نهند که خشک شود و بر سرت بکوبند چون باشد؟
گفت: آنم میکشد.
ایاس گفت: آن هم چون این باشد.
🖋عبید زاکانی
#کهن_داستان
📝@nevisandegi_mabna