مدرسه نویسندگی مبنا
🔰کنار زیست گیاهی و ترجمه و سفر و تفسیر قرآن نویسندگی را ادامه داد 😄 🔻مهدیه یونسی - استادیار مبنا
✍️
مهدیه یونسی وقتی لیسانس زیست گیاهیاش را از دانشگاه تهران گرفت، احساس کرد دیگر کار نکرده در ایران ندارد؛ به همین خاطر مدتی در هند و مدتی در لبنان و مدتی هم در هلند زندگی کرد؛ و وقتی به ایران بازگشت متوجه شد که زبانش کمی سنگینتر شده؛ و خب علت این ماجرا این بود در اثر این زندگی مارکوپولو وار، به زبان انگلیسی و عربی هم مسلط شده بود...
#قسمت_دوم
#بانویسندگی_زندگی_کن
| @mabnaschoole |
مدرسه نویسندگی مبنا
🔖 پنجرهها میبینند... گشت و گذارم در باغ همایونی تمام نشده بود که در انتهای باغ چشمم خورد به مطبخ
🔖
و صدای آشپزباشی دربار را که با تشر و بد و بیراه به جان کلفتها افتاده و در حالی که لنگان لنگان راه میرود مرتب توصیه میکند که مبادا کباب بریان حضرت شاه زیادی برشته شود و یا تهچین پلوی همایونی کمزعفران شود و از درد پاهای فلک شدهاش آهی میکشد.
اگر کمی دقت کنی پسرک هفده هجده ساله ای را میبینی که تازه پشت لبش سبز شده و با آن پیراهن سفید بلند و جلیقه سیاهش داد میزند که رعیتزاده است. خودش را به زیر پنجره میرساند و دزدکی دختری را دید میزند که روسری گلبهیاش را دور گردنش گره زده و خمیر نان اعلی حضرت را ورز میدهد.
#قسمت_دوم
#از_شما
📝 @nevisandegi_mabna
مدرسه نویسندگی مبنا
🔖 وارد دبیرستان امام شدم، به دنبال سوژهای متفاوت بودم برای نوشتن روایتی ماندگار. به دقت همهجا را
🔖
سرش را از پشت عکس در آورد و با تعجب نگاهی به من انداخت و خندید. خودم هم خندهام گرفت، گفتم:"ببخشید مادر جان نذاشتم تو حال خودتون باشین."
گفت:"آره دخترم از صبح تا حالا یه ریز دنبال کارای خونه بودم. بشور و بساب و قالیبافی. کُلّه جیرهی من روزی ده رجه! اما به خودم واجب دونستم بیام و توی این جشن شرکت کنم. آخه میدونی این فقط جشن پیروزی ایران نیست، جشن پیروزی اسلام هم هست، الهی که صاحب اصلی مون هم زودتر بیاد و دلامون حسابی شاد بشه.
گفتم:«نظرتون راجعبه حملهی دیشب ایران چیه؟»
#قسمت_دوم
#از_شما
📝 @nevisandegi_mabna