InShot_۲۰۲۳۰۸۰۷_۲۱۰۲۳۳۵۷۶_۰۷۰۸۲۰۲۳.mp3
15.49M
#فیلوقهرمان
༺◍⃟🐘჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد👈سبزیجات برای سلامتی مفیده😉
#داستان
#داستان_شب
#گروهسنی_۵_۱۰
#قصه
#گوینده:معینالدینی
#نویسنده: آیناز افسون نژاد
༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f
༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
داستان شب
گوینده:(معین الدینی)
✨༺༽بسم الله الرحمن الرحیم༼༻✨
اسم داستان امشب هست فیلو فیل قهرمان🐘 که به مردم کمک میکنه که از پس مشکلاتشون بر بیان اسم فیل قهرمان داستان ما هست فیلو
فیلو همیشه باید سالم و قوی باشه تا بتونه به مردم کمک کنه اون همیشه از قدرت فوق العادهاش استفاده میکنه تا کارهای روزانشو انجام بده و در کنار اون از قدرتش برای حل مشکل دیگرانم استفاده میکنه اون اونقدر قویه که حتی حیوونای وحشیم نمیتونن اونو شکست بدن فیلو همینجور که داشت با خودش فکر میکرد که این دفعه باید به کی کمک کنه یه دفعه صدای شکمشو شنید (قاررررر_قووووور) گرسنش بود بچهها به خودش فکر کرد حتماً وقتی شام رسیده رفت خونه و پشت میز نشست منتظر غذا یه دفعه دید مامانش یه بشقاب سبزیجات آورد جلوش تا بخوره به به شما هم سبزیجات دوست دارین؟؟؟
بلــــــــــــــــــــــــــه منم خیلی دوست دارم
فیلو تا بشقاب دید چهرشو تو هم کشید و گفت: وای نـــــــــــــــــــــــــه.... من سبزیجات دوست ندارم من اصلاً هویج دوست ندارم من از خوردن کلم بروکلی بیزارم از پشت فیلو از پشت میز بلند شد و رفت تو اتاقشو دراز کشید شروع کرد به خودش فکر کردن اخه چطور سبزیجات به این بدمزه ای میتونن منو قوی کنن چیزای شیرینو خوشمزه ای مثل بستنی شکلاتی با روکش مارشمالوی آب شده اینا منو قوی بزرگ میکنن نه اون سبزیجات
همینجور که داشت با خودش فکر میکرد از خستگی روز به خواب رفت
فیلو خوابید و خواب دید تو اتاقش پشت میز نشسته و دوباره مامانش براش سبزیجات اورده بود فیل و دوباره اومد که اعتراض کنه یه دفعه دید یه فلفل دلمه🫑 از گوشه بشقاب اومد بیرون روی شونش نشست گفت: چته؟ چرا اینقدر غر میزنی؟ تو اصلا مزه منو چشیدی؟ میدونی من چقد برات مفیدم، اگه میخوای دوباره بدنت سالم قوی باشه ما سبزیجات بدمزه رو باید بچشیم، اصلاً کی گفته ما بد مزه ایم؟! بیـــا، بیا مزه منو بچش تا بهت بگم که خوراکی های قند دار چقد برات بده
ین دفعه یه کلم بروکلی 🥦 سبز خوشرنگ از گوشه بشقاب امد کنار گفت: دلمه راست میگه، راستی سلـــــام من بروک ام قیافه من شبیهه یه درخت سبز کوچولو اع وقتی منو بخوری باعث میشم که ماهیچه هات قوی و سالم بمونه، ماهیچه های قلبتم قوی میشه مطمئناً الان دلت میخواد منو بخوری؟! نــــــــــه؟
فیلو یهویی صدای دیگه ای هم شنید؛ یهویی به شونه دیگش نگاه کرد و گفت: اع، تو دیگه کی هستی؟! یه هویچ کوچولو 🥕 روی شونش نشسته بود، یه دفعه هویجم شروع کرد به صحبت و گفت: سلاممم من هویچ کوچولو ام وقتی منو میخوری صدای خرت خرت از دهنت میشنوی که خیلی بهت کیف میده حتی بیشتر از چیپس و پفک، میدونی ما هویج ها ام مثل تو قهرمانیم ما با بیماری ها میجنگیم و برای بدن و چشمات مفیدیم
فیلو حس کرد یه چیزی داره به دستش میزنه وقتی نگاش کرد با یه سیب زمینی شیرین🥔 روبرو شد سیب زمینی کوچولو به حرف امد گفت: خــــــــــوب باید بهت بگم که بروک و هویچ حرف ندارن اما من بی رقیبم، خوشمزه اما سالم نگهت میدارم، برای شام سیب زمینی شیرین رو امتحان کن حواس فیلو یه دفعه به سمت یه دونه زرد کوچولو که هی به هوا میپرید جمع شدو نگاهش به اون افتاد دونه زرد کوچولو همینطور که به اینور و اونور میپرید یهو وایساد روشو کرد به فیلو و گفت: ممکنه من کوچولو باشم اما قیافم داد میزنه که من پر زورم امیدوارم چون قیافم غلط اندازه منو دست کم نگیری به من میگن آقای نخود من خون و استخونتو سالم نگه میدارم
بله بچههای من صبح شد و فیلو یهو از خواب بلند شد و رفت دست و صورتشو شست و نشست پشت میز تا غذا بخوره به میز که رسید دید دوباره مامانش براش سبزیجات آورده خواست دوباره چهرشو توی هم جمع کنه و بگه من نمیخورم اما یهو حرفای سبزیجاتی که توی خوابش بودن یادش امد و گفت: اممم، با اینکه سبزیجات خوشمزهتر از شیرینی جات نیست اما چون میدونم منو از بیماریها دور میکنه و به من سلامتی میده تلاشمو میکنم که سبزیجات بخورم
فیل کوچولو شنلشو بست و گفت حالا حس میکنم شجاع شدم خیل خوب امتحانشون میکنم اول یه گاز کوچولو میزنم تا ببینم چطوریه فیل کوچولو وقتی هویج🥕 تو دهنش گذاشت یهو دید،اوووو واقعا خوشمزه اس با خودش گفت من چرا سبزیجات نخورده بودم تا الان اون گفت: الان حس میکنم که دارم قوی و سالم میشم دلم میخواد بشقابمو تا اخر بخورم
حالا فیلو دیگه برای خوردن سبزیجات صبر نداره چون سبزیجات برای قهرمان ها ساخته شدن و اونارو قوی سالم نگه میدارن ، فیلو به خودش قول داد که از این به بعد سبزیجات بخوره تا ضعیف و مریض نشه اون الان عاشق سبزیجاته و دوست داره هر روز این سبزیجات باحال و خوشمزه رو امتحان کنه
(سر میزارم بر این زمین بر این زمین نازنین هیچ کس بالای سرم نیاد غیر از امیرالمومنین) شبتون بخیر خدانگه دار
༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f
༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
InShot_۲۰۲۳۰۸۰۸_۱۹۳۷۰۳۱۱۹_۰۸۰۸۲۰۲۳.mp3
8.35M
#حامد_کوچولو_آرومباش👦🏻
༺◍⃟😊჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد:عصبانی نباش😍
#داستان
#داستان_شب
#گروهسنی_۵_۱۰
#قصه
#گوینده:معینالدینی
#نویسنده: آیناز افسون نژاد
༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f
༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
😍#حامد_کوچولو_آرومباش
داستان امشب ما راجع به یه پسر کوچولوی بامزه هست که گاهی اوقات عصبی میشه و نمیتونه عصبانیتشو آروم کنه. اسم این پسر کوچولوی داستان ما هست حامد
حامد کوچولوی قصه ما همیشه عصبی به نظر میاد
گاهی اوقات به خاطر این عصبی میشه که نتونسته کارتون مورد علاقه ش رو ببینه🖥 و وقتی کسی بهش میگه: «این کارتون هم قشنگه این رو ببین»,
عصبی میشه و میگه: «چرا باید این کارتون رو تماشا کنم؟ من از این کارتون خوشم نمیاد.. »
و وقتی که مامان حامد برای برادرش علی کادو میخره🎁 حامد کوچولو عصبی میشه و میگه: چرا برای من کادو نگرفتی؟
مادر حامد در جواب اون میگه: اما من همین هفته قبل برای تو کفش خریدم..
گاهی حامد برای این عصبی میشه که دوستانش در مدرسه برای برنده شدن در مسابقه دو 🏃♂️جایزه گرفته اند اما او نگرفته است
معلمش به اون میگوید: «حامد جان پسرم تو بیشتر مواقع در این بازی برنده میشدی، حالا چطور میشود اگر گاهی هم دوستانت در این بازی برنده شوند؟ »
و حتی گاهی هم وقتی عصبی میشود نه خودش میدونه چرا عصبی شده است نه اطرافیانش
حامد کوچولو وقتی عصبی میشه شروع میکنه به در و دیوار مشت زدن
ولی زود از کارش پشیمان میشود. چون با این کارها خودش را در چشم دیگران کوچیک میکنه
حامد کوچولو بعضی وقت ها اونقدر عصبی میشه که شروع میکنه به فریاد زدن، گاهی فریادش آنقدر بلند میشود که موجب آزار همسایه ها و نزدیکان میشود
گاهی وقتا از عصبانیت وسایلش را به زمین میکوبد
پدر حامد درجواب کار های بدش میگه: «چرا اینقدر وسایلت را میشکنی؟ این کار بدی است»
حامد کوچولوی ما از رفتارش پشیمان میشود و میگوید: متاسفم اما وقتی عصبانی میشوم نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم.
حس میکنم مانند آتش فشانی🌋 هستم که قراره به زودی فوران کند
مادر حامد وقتی صحبت های حامد قصه ما رو میشنوه میگه: «حامد ، من هم وقتی تو یادت میرود کارهایت را بکنی عصبی میشوم ، مثلا وقتی نقاشی میکنی و رنگ هایت را روی فرش میریزی و ریخت و پاش میکنی به جای تو من مجبورم ان را تمیز و جمع و جور کنم؛ اما قبل از اینکه چیزی بگویم نفس عمیق میکشم و تا ۱۰ میشمارم و به در و دیوار لگد نمیزنم.»
پدر حامد میگوید: «وقتی تو با خواهر و برادرت سر بازی کردن دعوا میکنی من هم عصبانی میشوم؛ اما قبل از اینکه چیزی بگویم تا ۱۰ میشمارم و نفس عمیق میکشم و اینطوری ارامش خودم رو حفظ میکنم »
مادر حامد میگوید: «حامد جان اگر بار دیگر عصبی شدی😡 تا ۱۰ بشمار این کار حالت را بهتر میکند، یا به کارهایی فکر کن که خوب انجامشون میدی یا کارهایی که دوست داری انجامشون بدی این کار باعث میشه عصبانیتت رو فراموش کنی
و حتی تو میتونی راجع به چیزهایی که عصبانیت میکنه با ما درد دل کنی.»
پدرش میگوید: «حامد من هم وقتی هم سن تو بودم اینها را تجربه کردهام وقتی میبینی که مانند یک بادکنکی 🎈هستی که هر لحظه ممکن است منفجر شود
عصبانی نشو و شروع کن تا 10 شمردن و بعد فریاد بکش اما خیلی آروم تر.
و یک لیوان آب خنک هم🥤بخور
༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f
༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
::
سلام به همه دوستان
خیلی خوشحالم از اینکه فرزندانم پیگیر ادامه داستان زندگی پیامبر صلوات الله علیه وآله هستند.
ان شاءلله از هفته آینده ادامه این
داستان زیبا را تقدیمتون خواهم کرد.
💌کانال فرزندان خودتان را با این بنر به دوستانتون معرفی کنید 😍👇👇👇
::
🪁اینجا کانال قصه های مفهومی،
مذهبی و اخلاقی است...🎈
من معین الدینی مادر ۴فرشته با هدف
ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام
برای بچه های این سرزمین با عشق
قصه میگویم
💌شما دعوتید به کانال داستان شب
👇👇👇👇👇👇👇
༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f
༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
::
InShot_۲۰۲۳۰۸۰۹_۱۸۰۴۰۴۰۷۵_۰۹۰۸۲۰۲۳.mp3
7.2M
#مرد_فقیر👴🏾
༺◍⃟😊჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد: شناخت شخصیت امام حسین علیهالسلام 😍
#داستان
#داستان_شب
#گروهسنی_۷_۱۲سال
#قصه
#گوینده:معینالدینی
༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f
༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄