eitaa logo
داستان شب|معین الدینی
24.1هزار دنبال‌کننده
514 عکس
154 ویدیو
22 فایل
﷽ من اینجا با قلبم برای فرزندانم قصه میگویم❤ ادمین داستان شب 👇 @Mojgan_5555 قصه گو:معین الدینی کانال فن‌بیان من 👇🏻 @bayaneziba استفاده از مطالب این کانال فقط با ذکر منبع بلامانع است.✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
@nightstory57(2).mp3
10.79M
༺◍⃟👧🏻🧒🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: فــــضــیلتی از امــــام جـــــواد علیه السلام ‌‌ :معین‌الدینی ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
206.6K
اسامی بچه های گلم😍: امیرحسین۱۵ساله؛فاطمه حسنا۶ساله وحلما صمدیان۳ساله ازشاهین شهر امیرمحمد و حلما امیری نور یوسفی اصیل۶ساله ازبندرامام خمینی ملیکا حیدریان ۸ ساله از شیراز امیرمهدی ؛معصومه زهرا ؛فاطمه زهرا وعلی جعفری محمد؛ علی و زهرا جابری از روستای ارباب سفلی حسین فلاحی۶ساله از تهران زهرا وعلی وریحانه محمد زاده ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ .
🔺این قسمت بچه لجباز بچه داره لجبازی میکنه 😖 واکنش های اطرافیان ☝️ این حـــــــرفا فقط درد اون مادر طفلی رو چند برابر میکنه و عذاب وجدان شدیدی بهش منتقل میکنه بابا اگه راه حل بلد نیستیم یا اگه نمیدونیم چطوری همدلی نکنیم کلا هیچی نگیم . ☹️لجبازی بچه ها توی بعضی سنین طبیعیه و اینقدر به پدر مادرا و روش تربیتشون گیر ندید فقط تلاش کنید یاد بگیرید چطور باید این لجبازی رو مدیریت کرد که موندگار نشه و کارتون توی سنین نوجوونی راحت تر باشه🙂 ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
InShot_۲۰۲۳۰۷۰۶_۱۹۵۰۳۱۳۳۵_۰۶۰۷۲۰۲۳.mp3
15.39M
🥗🍥 ༺◍⃟👧🏻🧒🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد:شناخت شخصیت امیرالمومنین علیه السلام در قرآن ‌‌ :معین‌الدینی ༺◍⃟🌴჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ 🆔@nighthistory63 ༺◍⃟🌴჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
72.1K
امیرالمومنین علیه السلام پشت و پناهتون باشه. همینقدر که هر شب بیشتر از ۱۰۰ نفر از بچه های کشورم با ذکر امیر المومنین علیه السلام میخوابن من اجرم از این کانال گرفتم 😍 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨تا حب علی و آل او یافته‌ایم کام دل خویش مو به مو یافته‌ایم وز دوستی علی و اولاد علی است در هر دو جهان گر آبرو یافته‌ایم❤️ ▫️ولادت حضرت امیرالمومنین ، امام اول شیعیان و روز پدر مبارک باد😍💐 هدیه به روح امیرالمومنین علیه السلام 5صلوات کنیم 😊 https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f
132.4K
🔰تمرین دهم سنی ۸ سال به بالا سلام و احوالپرسی: «یسرا جلائی» صدای قشنگ دخترم‌ازشرکت کنندگان دوره فن بیان کودک بشنوید که چقدر قشنگ و با احساس صحبت میکنه .... ☝️ :::.
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ممنون میشم از همه ی اعضا کانال که پیام بنده رو دیدند ی فاتحه هدیه کنند به روح پدر نازنینم که مرا با محبت امیرالمومنین علیه السلام بزرگ کردند 😊 روح پدران آسمانی در آرامشِ آغوش امیر المومنین علیه السلام 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nightstory57.mp3
7.44M
ا﷽ ༺👕჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویــکــــرد: مهربانی امام علی علیه‌السلام 🌻 :معین الدینی ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
✨༺༽بسم الله الرحمن الرحیم༼༻✨ داستان شب گوینده:(معین الدینی) داستان امشب: (دو تا پیراهن ) اولین مغازه دار جلو دوید سلام خوش آمدید مولای من بفرمایید در خدمت شما هستم. حضرت علی علیه السلام با خوش رویی جواب سلامش را داد از او تشکر کرد و رد شد. دومین مغازه دار جلو آمد سلام یا امیرالمؤمنین بفرمایید پارچه لباس دوخته هر چه بخواهید داریم قابل شما را ندارد حضرت علی علیه السلام جواب سلامش را داد و با تشکر از او رد شد. سومین مغازه دار جلو آمد «آقا» بفرمایید مغازه ی من اصلا مغازه ی من و شما ندارد عبا پیراهن هر چه بخواهید تقدیم میکنم. حضرت علی علیه السلام از او هم تشکر کرد و رد شد. او نمیخواست از مغازه دارهایی که او را میشناختند لباس بخرد؛ چون فکر میکرد امکان دارد آنها پول لباس را نگیرند یا پایین تر از قیمت با او حساب کنند. او همین جور با خدمت کارش «قنبر» از بازار رد میشد تا رسید به یک مغازه ی پیراهن فروشی که صاحب مغازه او را نمیشناخت وارد مغازه شد. مغازه دار جوان با دیدن او سلام کرد و گفت: خوش آمدید! حتما برای خودتان پیراهن میخواهید ببینید همه جور پیراهن با رنگهای مختلف داریم. امام گفت: مرد جوان ما دوتا پیراهن میخواهیم. مغازه دار کمی به قیافه ی امام و قنبر نگاه کرد بعد دو تا پیراهن از میان پیراهن هایش جدا کرد. بفرمایید این دو پیراهن برای شما مناسب است. امام قیمتش را پرسید مغازه دار گفت این یکی سه درهم و آن یکی هم دو درهم. امام پنج درهم داد. سپس همراه خدمت کارش قنبر به خانه برگشت.هر دو توی اتاق نشستند امام به پیراهنها نگاه کرد و به قنبر گفت: «این پیراهنی که سه در هم خریده ام مال تو و این پیراهن دو در همی را هم من می پوشم. قنبر با تعجب پرسید چه میگویی آقا شما بزرگ و مولای من هستید. خوب است که شما پیراهن بهتر را بپوشید؛ چون هر روز با مردم دیدار میکنید و بالای منبر میروید این پیراهن گران قیمت تر هم رنگش شادتر است و هم جنسش بهتر. امام با خنده گفت تو ،جوانی باید لباس خوب بپوشی من پیرم و آن لباس ارزان تر برای من بهتر است از پیامبر خدا حضرت محمد صلی الله عليه وآله شنیدم که فرمود:«به زیردستان و خدمت کاران خود غذایی بدهید که خودتان میخورید و لباسی بپوشانید که خودتان می پوشید.» من از خدا خجالت می کشم پیراهن بهتر را خودم بپوشم و آن لباس ساده و ارزان تر را تو بپوشی.» قنبر به ناچار قبول کرد پیراهنش را پوشید. پیراهنش صورتی بود و از زیبایی برق میزد. بعد نگاهی به امام علیه السلام کرد. امام لبخند میزد صورتش پر از گل شادی بود قنبر هم خندید و از امام تشکر کرد. ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄