فضه جان دریاب من را! بچه ها را دور کن
پشت آن سیلاب ها پهلوی این دریا شکست
#زهرا_حاجی_پور
#فاطمیه
(زبان خامه ندارد سر بیان فراق)*
بگوکه طاقت در شد از این حکایت طاق
به پیرهن شده وصل اسم اعظم خورشید
نشسته گونه ی حورا به ضربه های محاق
فقط به معجزه می شد شکافت دریا را
نداشت میخ دری این شکاف استحقاق
صدای چرخش دستاس امید می آورد
چقدر گرم دل کودکان شده به اجاق
غبار غصه نشسته به صورت زینب
چرا که میدهد این رفت و روب بوی فراق
چقدر سقف سقیفه بلند شد در شهر
که گریه های علی را نمی شنید اتاق
سپید بود ولی لاله می شکفت از آن
لباس فاطمه میکرد خون دل انفاق
میان شب چقَدَر خطبه خواند و کس نشنید
چنانکه ماه شده بر خسوف خود مشتاق
به دست هاش گرفته دو پایه را از عرش
پیاده رفت کند حق شیعه را احقاق
_
قصیده بودم و مصرع به مصرعم کردند
نمانده است ز قرآن زنده جز اوراق
(زبان خامه ندارد سر بیان فراق....)*
که شعله های در خانه می رسد به عراق
#زهرا_حاجی_پور
#فاطمیه
#تسلیت
#وارث_آن_چادر_خاکی
*:حافظ
ꕥ◍⃟ @niloofaranehha