خارجیتر از خارجیها
هربار میایم ایران با سرعت عجیبی همهچیز پیشرفتهتر شده.
از دوچرخههای شهری، تا کیفیت باشگاهها، بانکها، رستورانها، محیطهای کاری و کافیشاپها...
ما که هم #هلند رو تجربه کردیم، هم #فرانسه رو، بارها متحیر شدیم از سرعت و کیفیت و به روز بودن.
پیوند زیر فیلمی است از کارکنان مجموعه علیبابا...
امیدوارم این جوانانی که در این بستر کار میکنند، اگر رفتند خارج از ایران، حقیقت ایران را نشان بدهند. چون برخی هستند که متأسفانه بخاطر داشتن یک شخصیت حق به جانبِ طلبکار و تصور حتما بهتر بودنِ هرجایی جز ایران، گزارش برعکس میدهند.
حالا برخی موارد که دیگه از خارجیها هم خارجیتر شده...
حجم آرایش خانمهای در حال فعالیت در رستورانها و کافیشاپها، سبک چینش فضا، سبک لباس پوشیدنها و موسیقیها، آزاد بودن استعمال دخانیات و حتی سبک سرویسهای بهداشتی.
سبک برخی کافیشاپها کاملا به سبک بارهای خارجی ساخته شده، غالبا سرویسهای بهداشتی فرنگی است و معمولی ندارد، و حتی موردی را تجربه کردیم که سرویس بهداشتی فرنگی شلنگ و شیر آب هم نداشته است... در هلند و فرانسه قلیان که نیست، سیگار کشیدن هم در فضای بسته ممنوع است، اما اینجا تجربهای غیر این داشتهایم... و برخی فضاها که موسیقیهای خارجی با صدای بلند صدا را به صدا نمیرسانده است...
آدم دلش میسوزه... به نظرم بروز اعتماد به نفس پایین در این افراد واضح است. اینکه هرچه بیشتر تلاش کنند خود را شبیه خارجیها کنند، از آنها جلو هم بزنند، اما باز احساس کنند از جامعه اروپایی آمریکایی عقب ماندهاند و با حسرت زندگی کنند...
https://www.instagram.com/tv/Cf_9ZIeAEBX/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
داستان این مخلوق خدا «سگ»
قسمت اول
در فرانسه که بودیم آرامش روان نداشتم در خصوص سگها در سطح شهر.
برخی با قلاده، در دست صاحبانشان بودند بهتر بود. اما بیشتر پیش می آمد آزاد بودند و یکبار حمله یک سگ در یک پارک، ترس بدی در وجودم ایجاد کرد...
غیر این، فضولات سگ به طرز ناراحت کنندهای روی زمین و همه جا دیده میشد که با همه تلاش فرهنگسازی و تعیین جریمهٔ نقدی، اغلب افراد که موظف به جمعکردن فضولات سگ خود بودند بیخیال عبور میکردند و به روی خود نمیآوردند. و متأسفانه بارها میشد که کفش افراد ناخواسته روی آن میرفت و بد از بدتر میشد.
هلند که رفتیم تعداد سگ به نظرم کمتر بود، و فضولاتش هم کمتر، اما معضل دیگری بود. عموما عادت این بود که افراد سگهای خود را در پارکها راه میبردند.
دو سه بار رفتم پارکهای اطراف منزل که پیادهروی کنم. انقدر سگ و فضولاتش در مسیر و چمنها زیاد بود که پشیمان شدم و به خانه برگشتم.
فقط یک پارک بود که یک محدودهٔ مشخص برای چرخاندن سگها بود و بقیه فضا را برای انسانها آزاد گذاشته بودند که عالی بود.
شنیدم در برخی پارکهای غرب تهران هم وضعیت مشابهی پیش آمده. آدمها از وفور سگهایی که برای گردش میآورند، عاجز شدهاند.
این بیشک سلب آزادی، امنیت، آرامش و حتی سلامت و بهداشت انسانهاست.
از طرفی ظلم جدی به این سگ، مخلوق خداست.
بارها دیدم که سگ دوست داشته بایستد، مثلا با چیزی روی زمین مشغول شده، اما صاحبش آن را با زور دنبال خود کشانده، که خیلی به گلوی سگ فشار آورده...
ادامه دارد...
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
داستان این مخلوق خدا «سگ»
قسمت دوم
هم در فرانسه، هم هلند میشنیدم و میدیدم که افراد سگ خود را در خانه زندانی میکنند و به محیط کار میروند که بارها صدای ناله و زوزه سگ همسایه به گوش رسیده. خودم هم تجربه کردم.
در تهران هم دوستی میگفت در خانه آرامش ندارم. همه اعضای خانواده سر صبح بیرون میروند و تا شب سگشان تنهاست و مدام صدا و ناله میکند و این اعصاب و آرامش و تمرکز را برای منی که در خانه کار میکنم گرفته است.
قدیم الایام سگها نگهبانان خانهها بودند، مکان استقرارشان بیرون از خانه بود. غذا و مراقبتشان بجا بود و سگها هم در آرامش و هوای آزاد فرصت حرکت و استراحت و فعالیت داشتند.
در احکام الهی هم که حیوانات حق و حقوق دارند و مسلمان موظف به رعایت آن است. سگ خلق شده که کمک کار انسان باشد، نه با انسان زندگی کند... لذا در شرع احکامی برای آن قرار داده شده که سگ با زندگی انسان درآمیخته نشود.
اما فرهنگ غربی همه این قواعد را تغییر داد و به جهان هم القا کرد. سگ، اسباب بازی انسان شد، به اندازه یک عروسک اما زنده که فقط برای لذت و بازی و رفع تنهایی خودساخته آدم، نقش ایفا کند. عموما ظلم زیادی متوجه اوست اما از طرفی گاهی بیش از انسانها تحویل گرفته میشود. نه به احترام خود این موجود. صاحبانشان و میزان خرجی که برایش میکنند و احساس مالکیتی که دارند، از آنان افراد طلبکار و حق به جانب میسازد.
جالب است بدانید یکی از بیماریهای رایج بیماری شپش در موی سر بچههاست که از این حیوانات منتقل میشود، یا حتی بیماریهای رایجی هست که به دلیل چهار دست و پا رفتن بچهها و حتی اشتباهی غذای سگ را در دهان گذاشتن، در معده و روده بچهها ایجاد میشود و داروی مشخصی در داروخانههای فرانسه داشت.
قبل از ایران رفتنم هم شنیده بودم که در آماری که از مدارس تهران گرفته بودند، کودکانی که در موهای سرشان شپش یافت شده بود بر خلاف تصوری که در مناطق کمتر برخوردار از بهداشت باید این مورد زیاد باشد، در منطقه ۱ تهران و محله پولدار نشین آن، بیشتر دیده شده بود که بعد از بررسی به دلیل وجود حیوانات خانگی در این خانهها بود...
امروز هم که مستنداتی از وجود سایر بیماریهای قابل انتقال از سگ و گربه به انسان توسط خود مستندسازان غربی پخش میشود... صرف نظر از همه نکات بهداشتی و واکسن حیوانات و شستشوی آنها....
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
دردسرهای نظم و ترتیب افراطی
رعایت نظم و ترتیب، بارها ما را اذیت کرده، انقدر باید همه چیز منظم، شمرده شمرده و به ترتیب انجام شود که انگار آدمها را در غرب ضعیف کرده...
کافیست کمی جایی شلوغ شود، کنترل خود را از دست میدهند و نمیتوانند مدیریت کنند. یا زمان انجام کارها به شدت به تعویق میافتد.
انگار مغز فرمان نمیدهد که با خلاقیت میتوان مشکل را حل کرد. یعنی نظم شدید دیکته شده و قانونمداری رباتیک، جرأت و جسارت و ابتکار را از آدمها گرفته. این را هم بارها در فرانسه تجربه کردیم هم در هلند.
مثلا به من تذکر میدادند میخواهی نامه بنویسی به استادی یا ادارهای، از جملات کوتاه استفاده کن. کمی جملات طولانی و پیچیده باشد واقعا نمیفهمند. کارها را به ترتیب بگو. چند کار با هم بگی گیج میشوند.
یا وقت دکتر متخصص خیلی بافاصله داده میشود. از ۲ ماه شروع میشود تا ۹ ماه!
تبدیل گواهینامه فارسی به فرانسوی دوستمان یک سال طول کشید!
چون اگر ازدحام شود کنترل از دستشان خارج میشود. و توان مدیریت را از دست میدهند.
یا بخاطر کرونا خیلی کارها سختتر هم شد. مثلا تمدید کارت اقامت دوستم در فرانسه بیش از یکسال طول کشیده و هنوز انجام نشده. هربار هم مراجعه میکنند میگویند بخاطر کرونا کارها کندتر شده...
یا الان در هلند بیش از ۶ ماه زمان میبرد تا نوبت شما بشود که آزمون آییننامه را قبول شدهاید و باید آزمون شهر بدهید...
نظم لازمه زندگی است. اما معقولش. اگر خود نظم هم از حالت تعادل خارج شود و به افراط کشیده شود، باعث دردسر و اذیت میشود. که به نظر مهمترینش این است که اراده و فکر و ابتکار انسان را بسیار ضعیف و سرعت انسان را بسیار کند میکند. و به هر دلیل اگر این نظم بهم بریزد، انسانها را آشفته میکند و دستپاچه میکند...
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
تحمل این سبک نظم را دارید؟
دوستان پرسیدند نظم وقتدهی دکتر مثلا به چه شکل است؟ مثل ایران معطلی دارد و توجه به وقتی که هدر میشود ندارند؟
گفتم: عموما وقتی نوبت ما میشود نهایت شاید یک ساعت معطلی داشته باشد. مطب خلوت است و ازدحامی نیست.
اما باید بررسی کنیم که آیا حاضرید سه ماه درد یا نگرانی بکشید تا نوبت شما شود اما به وقت وارد مطب دکتر شوید؟ یا اینکه ظرف یک هفته یا حتی کمتر از آن به متخصص مراجعه کنید اما حالا چند ساعت در آن روز معطل شوید...
کدام را میپسندید یا تحملش را دارید؟
به نظر در ایران ما، رفتار با بیمار انسانیتر است در این خصوص، چون به راه انداختن زودتر کار بیمار و رسیدگی به مشکل و نیاز او خیلی سریعتر است اما در غرب دغدغه اصلی حفظ نظم موجود است. لذا کاری به بیمار ندارند، و همه چیز طبق برنامه و سر صبر و حوصله پیش میرود. هرچند بیمار در رنج و ناراحتی باشد...
چند وقت پیش در هلند در یکی از میدانهای شهر دختری ظاهراً فشارش پایین بود و روی زمین افتاده بود. بیش از ۱ ساعت طول کشید تا آمبولانس آمد و فرایند بررسی بیمار و بردنش هم بیش از ۳۰ دقیقه طول کشید...
من فقط حرص میخوردم و دلم برای آن دختر میسوخت... شرایطش فراهم نشد فیلم بگیرم، اول خیلی حالش بد نبود، به هوش بود و با دوستش حرف میزد اما زمانی که داشتند او را می بردند، بیهوش بود و بدنش لرزش شدیدی داشت...
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
دنیا فریب و رنگ بود...
تا جا بمانی از او...
اما تو میتوانی،
خود را شکسته بسته،
تا کربلا رسانی...
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
فعالیتهایم در فضای مجازی
در این سالهای دور از وطن، به ناچار فعالیتهایم در فضای مجازی گسترش یافت. همهٔ دغدغهام رشد و بالندگی مردم سرزمینم ایران و تمام فارسیزبانان در سراسر دنیاست. و البته آرزو دارم پس از آن برای همهٔ مردم جهان نیز محقق بشود.
📗کانال «تا انتهای افق»: شرح مشاهدات، تجارب و یادداشتهایم در فرانسه، هلند و ایران
eitaa.com/ninfrance
📒کانال «من بابرنامه»: آموزش چشمانداز نویسی، تعیین هدف و برنامهریزی استراتژیک در زندگی فردی و اجتماعی به همراه تکنیکهای مدیریت زمان و انرژی
eitaa.com/manebabarname
📘کانال من نوجوان بابرنامه: محتوای فوق با بخشهای جدید، مخصوص نوجوانان
eitaa.com/nojavanebabarname
📙کانال « چهل حدیث به زبان ساده»: روخوانی و توضیح کتاب شرح اربعین حدیث امام خمینی، که یک کتاب اخلاقی است و در اصلاح و بهبود اخلاق الهی ما تحول بنیادین ایجاد میکند.
eitaa.com/chelhadisemam
📗کانال « آموزش زبان فرانسوی»: آموزش زبان فرانسوی به زبان ساده از صفر و برای افراد کاملا مبتدی. با دریافت مدرک بینالمللی دلف، از کشور فرانسه
eitaa.com/ninfrance2
📗 کانال «سیر مطالعاتی آثار کمتر خوانده شدهٔ علامه شهید مرتضی مطهری»
eitaa.com/shahidmotahari_asar
📌تمامی این کانالها در بله، تلگرام، اینستاگرام و آپارات هم برقرار است. و صوتها در پادکست شنوتو نیز بارگزاری شده است.
✨🌸✨🌸✨
من واقعا مرده بودم...
تو دنیایی که به زور به زنان القا می کنند حجابت را حذف کنی آزاد و راحت و خوشحال می شوی، یک همچین تجاربی خیلی برام شیرینه...
ملانی دیام، یکی از رپرهای معروف فرانسوی بوده که طرفداران زیادی داشته. آلبومها و کنسرت هاش خیلی طرفدار داشته و رکورددار جایزه های زیادی بوده. اما یک داستان تکراری براش اتفاق می افته... یعنی داستانی که افراد مشهور و محبوب زیاد تجربه می کنند. پشت این چهره محبوب و شاد و فعال، انسانی بوده که اصل حالش بد بوده و در نهایت یک شب، اقدام به خودکشی می کنه...
آشنایی با این خواننده فرانسوی، یکی از تجارب جالب برای من بود.. تصاویر و کنسرتهاش در نت هست. چون برای پیش از محجبه شدنش هست در کانال قرار نمی دهم. پر از هیجان و نشاط و لبخند و محبوبیت و شهرت و درآمد...
اما...
داستان از اینجا شروع می شود که کم کم حضورش کمرنگ می شود و ناگهان یک روز تصویری دزدیده شده از او در فضای مجازی پخش می شود که در حال خروج از یک مسجد است...
ادامه متن در پست بعدی.
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
من واقعا مرده بودم...
تو دنیایی که به زور به زنان القا می کنند حجابت را حذف کنی آزاد و راحت و خوشحال می شوی، یک همچین تجاربی خیلی برام شیرینه...
ملانی دیام، یکی از رپرهای معروف فرانسوی بوده که طرفداران زیادی داشته. آلبومها و کنسرت هاش خیلی طرفدار داشته و رکورددار جایزه های زیادی بوده. اما یک داستان تکراری براش اتفاق می افته... یعنی داستانی که افراد مشهور و محبوب زیاد تجربه می کنند. پشت این چهره محبوب و شاد و فعال، انسانی بوده که اصل حالش بد بوده و در نهایت یک شب، اقدام به خودکشی می کنه...
آشنایی با این خواننده فرانسوی، یکی از تجارب جالب برای من بود.. تصاویر و کنسرتهاش در نت هست. چون برای پیش از محجبه شدنش هست در کانال قرار نمی دهم. پر از هیجان و نشاط و لبخند و محبوبیت و شهرت و درآمد...
اما...
داستان از اینجا شروع می شود که کم کم حضورش کمرنگ می شود و ناگهان یک روز تصویری دزدیده شده از او در فضای مجازی پخش می شود که در حال خروج از یک مسجد است...
به زودی همه متوجه می شوند خواننده محبوبشان مسلمان شده! آماج توهین و تمسخر و تعجب از طرف همان علاقه مندان پر و پا قرص به سمت او سرازیر می شود...
او در سکوت کامل می رود و امسال یعنی سال ۲۰۲۲ بعد از ۱۳ سال که ترک خوانندگی کرده و بعد از ۷ سال که دیگر جلوی دوربین نیامده، به اصرار دیگران مستندی از زندگی اش با نام «سلام» می سازد که خودش کارگردانی کرده است.
همین اواخر هم مصاحبه ای با او می شود که او با پوشش کامل چادر حاضر می شود و به شکل مختصر از این تغییر عظیم می گوید. پیوند کامل مصاحبه که به زبان فرانسوی است به پیوست می آید ولی بخشی از این مصاحبه را ترجمه کرده ام که برای آنان که تصور می کنند دنیای بعد از حجاب دنیای بهتری است خیلی مهم و شاید مفید باشد:
« من واقعا مرده بودم... انگار در کویر باشم. گمشده، تشنه، سراب و واقعا تنها... احساس می کردم خالی شدم. حالم خوب نیست. سوالاتی در ذهنم می آمد که مرا اذیت می کرد. من که همه چیز داشتم! چی رو از دست داده بودم! آرامش رو! دلم برای آرامش تنگ شده بود. خشم داشتم. غم داشتم. عصبی بودم... باید واقعا تعریف بشه معنی موفقیت چیه! برای من مهمه بدونم از کجا اومدم، معنای زندگی چیه؟ چه کسی من رو میسازه؟ چه کسی منو می بره؟ هدف از زندگی چیه؟ احساس می کنم میلیون ها نفر حالشون خوب نیست. ولی من الان که مسلمان شدم خوبم، خوشحالم. دوست دارم به همه بگم شما ارزشمندید، نگذارید کسی شما رو آلوده کنه. اجازه نده دنیا بهمت بریزه. رسانه به درد نمیخوره. حقیقت ما رو نشون نمیده. انگار ما دیگه هیچی نیستیم جز اونی که اون تو هست. باید همه خودشون یاد بگیرند از خودشون محافظت کنند...»
https://www.youtube.com/watch?v=vWcV8ZPBEDg
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد...
😭😭😭
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست...
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمیست در دل جاماندههای کربوبلا
که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها، شاید
تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفتهست بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفتهست، بیتفاوت نیست
و آن کسی که در این راه اهل دل باشد
مدام اهل گله کردن و شکایت نیست...
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
اگر تنش میان بدنهای زائرانش نیست...
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
برای یک جمع دانشجو صحبت میکردم.
ناراحت بودند از وضعیت موجود.
گفتم: خیلی طبیعیه...
ایران یه کشور معمولی نیست. چون پیشرو شده در جهان، و ابرقدرتهای پیشین بر نمیتابند، هر حادثهای یا اعتراضی خیلی سریع اغتشاشی امنیتی میشه. چرا؟ چون مشکل داخلی نمیمونه. که منطقی حل و فصل بشه. چون دشمن خارجی داره ابعاد بی سر و ته پیدا میکنه.
الان تو دنیا حادثه، خطا یا مرگ و ... هزار بار بدتر روزانه رخ میده. اما اندازه یه خبر ساده بازتاب داره و تمام. چرا؟ چون بودجه ساختن و پرداختن جهتدار بهش در سطح جهانی وجود نداره.
به صبر استراتژیک نیاز داریم. یه فرایند تکراری شده. حادثه. اعتراض. تبدیل شدن به اغتشاش. حضور مردمی و پایان.
حالا این روزها گذشت، سر صبر درباره داستان پوشش داشتن یا نداشتن. قانونی بودن یا نبودن. کنترل اجتماعی باشد یا نباشد و نوع مواجهه مردم مختلف، که منطقی است یا تحت تأثیر رسانه، مطالبی به اندازه فهم و درک و تجربه خودم خواهم نوشت.
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
نکتهٔ اول
عموم مردم به اتفاقی که خیلی زیاد رسانهای بشه واکنش نشون میدن یا اصطلاحا تحریک میشن؛ نه بخاطر خود کیفیت و موضوع حادثه.
عموم موضوعاتی که در مقابل حکومت ایران قرار میگیره، چون به شدت بهش پرداخته میشه و هیاهو میشه باعث هیجانات برخی آدمها میشه.
مثلا اگر این خانم حجاب داشت و به دلیل حالا هر خطایی دستگیر شده بود و از دنیا میرفت. ولو واقعا از ترس و دلهره هم بود. چون برای رسانههای ضد، اهمیت نداشت و افکار را جهت نمیداد و هدایت نمیکرد، هرگز به این شکل رسانهای نمیشد و اصلا به این شکل خونی به جوش نمیآمد و دغدغهای فوران نمیکرد.
این لازم است بر هر انسان سلیم النفسی که در تنهایی به آن فکر کند. مهم است بداند دغدغه انسانی دارد یا جانبدارانه. لازم است به خود بگوید از محبت به جنس زن و حمایت از اوست یا از بغض و کینهای دیگر منشأ میگیرد. مهم است با خود وجدان کند که درد حمایت از حقوق زنان دارد یا تحت تأثیر هیاهو و جو قرار گرفته است.
🏴🚩 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance