eitaa logo
تا انتهای افق
10.3هزار دنبال‌کننده
601 عکس
169 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
دبیرستانی بودم که با حاج احمد متوسلیان آشنا شدم، در میان خاطرات ایشان با شهید محمود شهبازی آشنا شدم... دوست صمیمی هم بودند. با هر کدام آشنا می‌شوی با جهانی ملکوتی آشنا شده‌ای... واقعا چه کسانی بودند ایشان... حاج احمد لقب «مهاجر» را به او داده بود و اینگونه شد که من هم نام «مهاجر» را به امانت گرفتم... تا چه قبول افتد و چه در نظر آید... پیشنهاد می‌کنم کتاب «راز نگین سرخ» و همین کتاب مهاجر را بخوانید. هرجا از شهید محمود می‌پرسیدند سمت و مقامت چیست؟ می‌گفت: چه فرقی می‌کند؟ مهم این است که بنده خوبی برای خدا باشیم... وقتی شهید شد، تازه خانواده‌اش فهمیدند که بوده و چه سمتی در جبهه داشته! تصور می کردند در سپاه کارگری می‌کرده... امروز ۲ خرداد، مصادف بود با سالگشت روزی که مقدمات فتح و پیروزی خرمشهر با مجاهدتش فراهم شد و با دلی آرام و قلبی مطمئن «عند ربهم یرزقون» شد... 🌱مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
همیشه فکر کرده‌ام که امیرکبیر در چه زمان و دوره‌ای امیرِ کبیر شد! در دورانی به غایت سخت... در دورانی که دخالت کشورهای خارجی و بی‌کفایتی مسئولین زیادی در داخل ایران موج می‌زد. بی‌نظمی و بی‌برنامگی و ضعف امنیت داخلی و نبود برنامه‌های علمی فرهنگی و... در دورانی که تک و تنها بود... نشانش هم همان شد که اجماع کردند برای حذفش از سیاستمداری و اداره کشور و حتی به این هم اکتفا نکردند و در سرزمین خودش ترورش کردند... اما جالب است که نگفت این مملکت دیگر درست بشو نیست. یا من یک نفری چه کاری از دستم مگه بر می‌آید؟! یا اینها لیاقت وجود مرا ندارند و من بروم خارج جایی که قدر من را بدانند... بجای فرو رفتن در نقش قربانی، تلاش‌ها کرد برای ارتقا شخصیت و تخصص خودش. بدون وجود امکانات مالی و اعتباری خانوادگی و اجتماعی. امیر کبیر برای همهٔ غرزن‌های ناله کنِ بی‌هدف و انگیزه با بهانه همیشگی شرایط بیرونی، می‌تواند الگو و اسوهٔ بزرگی بشود. امیر کبیر این مرد بزرگ تاریخ ایران، که برای همه قابل قدردانی و احترام است، راه هر بهانه‌ای را برای نداشتن هدف و برنامه، تلاش جدی نکردن و اثرگذاری نداشتن بر همه بسته است. امروز که شرایط از هر نظر هزار برابر بهتر از گذشته تاریخ ایران است. کارها می‌شود کرد... زمان نسبی است. همه ۲۴ ساعت زمان داریم اما یکی می‌شود امیرکبیر که در سه سال چه کارهای بنیادینی می‌کند. جالب است که دغدغه رشد جوانان ایرانی را داشته و استدلال و ایده جالبی داشته. می گفته بجای اینکه ۲۰ نفر از جوانانمان را هزینه کنیم و بفرستیم خارج، ۲۰ متخصص خارجی بیاوریم و استخدام کنیم که ۲۰۰ جوان ما را در داخل کشور آموزش دهد! چقدر انسان با برخی انسان‌های دیگر در خصوص طرز فکر می‌تواند متفاوت باشد! یعنی هم جوانان را در کشور حفظ کند. هم وقتی تو استادی را استخدام می‌کنی عزت با دانشجوی تو در وطن خودش است. اما وقتی دانشجوی تو به خارج می‌رود عزت و اعتبار برای آن کشور و آن استادان است... اعتماد به نفس کدام جوانان بیشتر می‌شود؟ تک تک ما هم می‌توانیم برای ثبتِ ناممان در تاریخ ایران و جهان، کاری کنیم و البته که نیت، ثبتِ نام نیست. یعنی فرصت داریم کارهای بزرگ و ارزشمندی برای آب و خاک خود کنیم که ارزش بخاطر سپاری ما را داشته باشد. برای عزت و تعالی و سربلندی کشوری که نان و نمکش را خوردیم تا رشد و نمو کنیم، خط و نشان نکشیم، دائما معترض نباشیم، با ادای روشنفکری، نقدها و بررسی‌ها نکنیم اما عملا هیچ خروجی و دستاورد ارزشمندی برای میهن خود نداشته باشیم. طلبکار نباشیم. وظیفه شناسی کنیم. بگوییم من هم جنسی از جنس امیرکبیرِ زمان خود خواهم شد... خواهش می‌کنم زمان بگذارید و کل صفحات پیوند زیر را بخوانید. فهرست کردن کارهای بزرگی که این مرد با عظمت در ایران کرده، قابلیت حتی فهرست سازی در این فضا را ندارد. امیرکبیر - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد https://fa.m.wikipedia.org/wiki/امیرکبیر 🌱مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
امیرکبیرهای کوچک حالا گوشه کنار این سرزمین پر شده از امیرهایی که با جدیت برای رفع مشکلات کشورشان در حال تلاش هستند. و صف خود را از کسانی که در ژست قربانی مدام نق می زنند و غر می زنند و ناله می کنند جدا کرده اند. این مدتی که ایران بودم برایم بسیار جای شگفتی، هیجان و تحیر داشت که جوانانی با چه شاخص هایی با جدیت هرکدام در مرکزی در حال فعالیت هستند... خب می دانیم که غالبا اینها رسانه ای نمی شوند. عموم هیجان اخبار ذکر نکات منفی است. اما خبرهایی در راه آینده ایران است که به دست امیرکبیرهای زیادی در حال تحقق است. حتی با چندین مرکز و سایت و مجموعه آشنا شدم که در حال جذب افراد متخصص برای فعالیت مشترک بین ایران و سایر کشورها هستند. بی حاشیه های سیاسی و طمع های اقتصادی. فقط و فقط برای کشور. یا افرادی که همین الان در حال انجام پروژه های متعدد بین المللی هستند بدون اینکه از سن و سال زیادی برخوردار باشند و این جای شگفتی دارد. به نظرم همچنان کانال خوش خبر و کانال های مشابه که فقط دستاوردها را رسانه ای می کند دنبال کنید و البته بدانید خیلی اخبار الان رسانه ای نخواهد شد و در آینده یک به یک شما در جریان آن قرار خواهید گرفت. https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75 می دانم بسیاری از شما که در حال خواندن این متن هستید جزء همین گروه ها هستید. با قوت و قدرت و بی توجه به تلاش عجیب افراد برای اعلام ناتوانی و ضعف، کار خود را پیش ببرید که خداوند در کتاب آسمانی اش به ما وعده داده است هرکس در مسیر حق و درست، جهد و کوشش کند، این من هستم که راهبری آنها را به دست می گیرم. و من بهترین هدایت کننده هستم و بهترین یاری کننده. نعم المولی و نعم النصیر... 🌾مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند @ninfrance
من، یک خانم مسلمان ایرانی هستم که می‌نویسم... 🌾مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
شناختش با یک نوجوان و جوان چه می‌کند؟ من نوجوان بودم که کم کم با آشنا شدم. به معنی اینکه بیشتر به ایشان فکر کنم که چه کسی بودند و چه کردند. دنبال بازی‌های کودکانه بودم که بزرگواری در خانواده، ما را کنار هم نشاند و از امام گفت... از افکار و اهداف ملی و فراملی‌اش و از نسلی که به واسطه فقط شناخت او کوبیده شدند و از اول ساخته شدند... داخلی و خارجی. هر قدمی که در شناخت ایشان برداشتیم برایمان شخصیت ساز شد. هر کتابی در معرفی شخصیت ایشان و سیر و سبک زندگی ایشان شنیدیم، برایمان شخصیت ساز شد. هر کتابی از آثار و نوشته‌های ایشان خواندیم، برایمان شخصیت ساز شد. هر متنی از سخنرانی‌ها و نامه‌های ایشان خواندیم، برایمان شخصیت ساز شد. من فکر می‌کنم بعد از خواندن و شنیدن و فهمیدن امام خمینی، چیز دیگری شدم. مثلا به خاطر دارم از کودکی -بزرگانه- تصمیم گرفتم گناه نکنم که اراده‌ام سست نشود. (تا چه حد موفق بودم بحث دیگری است)، موسیقی گوش ندهم که از جدیت نیفتم. آموختم که باید عزت نفس داشته باشم و خودباور باشم و هرگز دلسرد نشوم چون برای مومن به خدا و شاهد و ناظر بودنش دلسردی معنا ندارد. آموختم اخلاق الهی خیلی عمیق است و اگر خودسازی کنم می توانم زندگی خود و دیگران را بسازم. آموختم انسان قدرتی الهی دارد که می تواند تمام قدرت های غیر الهی را شکست دهد. من فکر می‌کنم، بعد از شناخت امام خمینی و آموزه هایش، انسان شدم. پر از انرژیِ «ما می توانیم». پر از احساس مسئولیت؛ فردی و اجتماعی. دینی و سیاسی. آموختم باید کمک کنیم دیگران هم بیدار شوند و بدانند که می توانند. پر از حس غرور و درس‌گیری و نشاطِ «الحمدلله که به خداوند ایمان داریم و شخصیت‌های الگو در زندگی ما کسانی مثل امامان معصوم شیعه هستند». من بعد از شناخت امام خمینی و گذراندن آموزه‌های ایشان، اعتماد به نفس پیدا کردم که ظرفیت یک زن تا چه حد می تواند بالا و والا باشد، که در زندگی خود و دیگران تأثیر‌گذار باشد. اصلا یک بانو بودن یعنی چه و چه قدرتی دارد، اگر عمرش و زمانش صرف مسائل پیش پا افتاده دنیایی زنانه نشود. خب اینها و هزاران مورد دیگر که این فضا گنجایش بیان آن را ندارد از منِ نوعی، چنین چیزی می‌تواند بسازد. یا جهت می‌دهد که تلاش کنم از خود بسازم. چون افق و آرمان و ظرفیت را نشان می‌دهد. و باور می‌بخشد که بخواهی می‌توانی... معلوم شد چرا نباید نوجوانان و جوانان یک سرزمین و سایر سرزمین‌های جهان، امام خمینی را بشناسند و از او الگو بگیرند؟ بشتابید به شناخت ایشان. نوجوانان و جوانان؛ خانم ها و آقایان؛ مراجعه کنید به متن های سخنرانی و نامه‌های ایشان که در کتبی با عنوان «صحیفه نور» به چاپ رسیده و مراجعه کنید به کتبی که آثار ایشان است. مثل کتاب «شرح چهل حدیث» ایشان که ما کانالی برای یادگیری‌اش به راه انداختیم @Chelhadisemam، «شرح جنود عقل و جهل»، «آداب الصلوه» و «اسرار الصلوه»، کتاب «ولایت فقیه» ایشان و «شرح دعای سحر» ایشان «دیوان اشعار» ایشان و ... بعد از یک سال که طبق یک برنامه منظم این مطالب را خواندیم و آموختیم بیایید با هم به بحث بنشینیم که چه بودیم و چه شدیم؟ متن‌ها و محتواها سنگین است؟ اشکالی ندارد. به خود و فهم خود فشار بیاوریم و ادامه دهیم؛ هر آنچه بفهمیم عالی است برای ساخته شدن بخشی دیگر از شخصیتمان. ما نباید معطل کسانی بمانیم که حوصله یا ظرفیت درک چنین شخصیت بزرگ و تأثیرگذاری را ندارند. ما مگر چندبار فرصت استفاده از عمر و حیات در این دنیا را داریم که بر اساس نظر آدم‌هایی که اگر به زندگی خودشان سری بزنیم چیز درس‌آموزی پیدا نمی‌کنیم اعتماد کنیم و خود را از شناخت چنین الگوی بزرگ و جامعی محروم کنیم؟ کارهای مهمی از دست ما بر می آید اگر شبیه «او» فکر کنیم و عمل کنیم. مثلا کافی است شبیه او به خدا «ایمان» داشته باشیم و شبیه او «امیدِ» تغییر و تحول بنیادین خود، جامعه و جهان را داشته باشیم. عملکرد ما اینگونه زمین تا آسمان تغییر خواهد کرد و اینچنین کارآیی و اثربخشی ما در ارتفاع و قطر و عمق، زیر و رو خواهد شد... 🌾مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
باید کتاب خواند. زحمت کشید. مطالعه کرد... در کانال «منِ بابرنامه» ام، @manebabarname آموزش داده‌ام چگونه با برنامه می‌شود حجم بالایی مطالعه داشت. به راحتی. خب دوستانی پیگیری کردند چه کتبی بخوانیم. کتبی که الان دم دستم بود را ارسال کردم. باید با حوصله وارد عرصه شویم. با کتاب «سه دیدار» شروع کنید. سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد... این کتاب که داستان‌وار به معرفی امام پرداخته بی‌نظیر است... ابتدای کتاب به نقل از امام آمده که: «ایران موجودی‌ست الهی که بر بال فرشتگان نشسته است»... وقتی با دوست ایرانی در بلژیک نشست و برخاستمان زیاد شد، بعدها فهمیدم به محض آمدن به ایران این کتاب را تهیه کرده... دست نوشته‌اش را که در ابتدای کتاب اتفاقی دیدم، خیلی حس خوبی داشت. ان شاء الله در پست بعدی ارسال می‌کنم. 🌾مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
دست نوشته دوست ایرانی بعد از بازگشت از بلژیک... « خدا کند در این کتاب چیزی پیدا کنم تا مرا... روح خسته مرا انگیزه بدهد... برای سرباز خدا شدن... برای سرباز روح الله شدن... حالا برایم پیام فرستاده از دوست بلژیکی‌اش که تصویری از امام فرستاده و نوشته: ما مرده بودیم امام ما را زنده کرد... بعد هم گفته: پدرم با خواندن آثار و سخنان امام سالها پیش شیعه شد... 🌾مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
گفت: استاد ما سر کلاس گفته است که زمان شاه هم اعتراض و حضور در خیابانها بود اما کسی را نمی کشتند... متحیرم از بیخبری دانشجوی جوان کشورم که از تاریخ شصت ساله کشور خودش هم خبر ندارد. و خشم غریبی از استادی که چنین به راحتی تحریف تاریخ می کند و با حرف هایش ممکن است سرنوشت انسانهایی را تغییر دهد که هر بلایی سرشان بیاید به گردن او هم تا همیشه خواهند نوشت. یقین دارم در همین دنیا خداوند جواب این دروغ ها و تحریف های ناجوانمردانه را میدهد. دنیایی بعدی که بماند. در ایام ۱۵ خرداد هستیم. سالی که مردم قم و تهران و ورامین و... در اعتراض به زندانی کردن امام خمینی در سال ۴۲ حرکت کردند و صرف اعتراض به رگبار بسته شدند... به آن جوان دانشجو گفتم: واقعا تصور می کنی حرف استادت درست است؟ به مزار شهدای شهرها که می توانی سر بزنی؟ برو و تاریخ شهادت و علت شهادتشان را یک به یک بررسی کن. ببین به چه شکل از دنیا رفته اند. کتاب تنها گریه کن را خوانده ای؟ بخوان... این کتاب و کتب زیادی که داستان انقلاب را مردمی مستند روایت می کند. از زبان پاک ترین انسانها که در ایمان به روز حساب و صداقت و راستگویی و حفظ امانت شهره هستند. نه از زبان کسانی که ظاهر و باطنشان و فلسفه کارشان فریاد می زند که شغلشان دروغ سازی و تخریب و تضعیف است. شغلشان خیانت به کشور و ملت و سرزمینشان برای امرار معاش خصوصی شان یا برای ثروت اندوزی فردیشان است. آرزو دارم روزی مدیریت محتوایی مدارس، معلمان و اساتید سرزمینم در دستانم باشد. لازم و ضروری است که تاریخ واقعی و آنچه حقیقتا رخ داده به دست همه برسد... چند پیوند زیر شرح واقعه ۱۵ خرداد به عنوان نمونه جهت مطالعه اجمالی معرفی شده است: https://fa.wikishia.net/view/%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85_%DB%B1%DB%B5_%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF https://fa.wikifeqh.ir/%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85_%DB%B1%DB%B5_%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF http://www.imam-khomeini.ir/fa/c504_2692/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C_%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AA/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87_15_%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF1342 🌾مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
فیلم «چشم عقاب»، Eagle eye از خاص‌ترین فیلم‌هایی بود که دیدم و بسیار پر تفسیر... این فیلم سال 2008 ساخته شده! به نظر دیدن آن لازم و جالب باشد برایتان. داستان یک هوش مصنوعی که به دست آمریکاییها ساخته شده ولی از کنترل خارج می‌شود و به تشخیص خود، انسان‌ها را برای اهدافی که درست تشخیص می‌دهد کنترل و هدایت می‌کند. این هوش مصنوعی که برای دولت آمریکا و منافع آن طراحی شده، پس از خارج شدن از کنترل، با همه داده‌ها، به این نتیجه می‌رسد که عامل اصلی تمام مشکلات کشورشان و جهان، دولت آمریکا و مسئولین رده اول حکومت هستند و با هدایت کامپیوتری تصمیم به از بین بردن تک تک آن‌ها می‌گیرد... هرچند طبیعتا گرایش فیلم به نفع آمریکاست (نابودی این هوش مصنوعی)، اما اصل داستان بسیار جالب است و خبر از آینده واقعی جهان به نظر می‌دهد. از همه بخش‌ها جالب‌تر نام این هوش مصنوعی است... حتما فیلم را ببینید و از شنیدن نامش تعجب کنید ☺️ خلاصه که در بسیاری از فیلم‌ها و انیمیشن‌ها نشان می‌دهند که در نهایت هوش مصنوعی ( شاید آن موجودیتی در جهان که عاقل مانده و مقابل زیاده‌خواهی های آن‌ها ایستاده و خام تظاهر و دورویی‌هایش نشده و از حقیقت و باطن آن‌ها با خبر است) عامل نابودی‌شان می‌تواند بشود و به شکلی خواهد شد... 🌾مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
برسد به دست آقای خامنه‌ای... ایرانی‌تر از همه ایرانی‌ها در طول تاریخ پیدایش حکومت و مرز جغرافیایی در سرزمین پارس... به بهانه‌ی سالگشت انتخاب شما به رهبری ایران می‌نویسم... قسمت اول من، تاریخ خوانده هستم. و به اندازه‌ی کوچک خودم، دنیا دیده. من، تاریخ ایران را خوانده‌ام. از زمان سرزمین مادها، پارس‌ها و پارت‌ها... من، جز تاریخ جهان،‌ تاریخ پادشاهان ایران را خوانده‌ام؛ از کوروش و داریوش و انوشیروان و خسروپرویز تا نادرشاه و شاه عباس و کریم خان زند با لقب وکیل الرعایا!... من، تاریخ دویست ساله اخیر ایران را خوانده‌ام... و آن سال‌های پایانی نظام پادشاهی ایران... من، آنچه در ایران در دوره رضاخان و پسرش گذشته خوانده‌ام. در کتب مختلف به زبان‌های مختلف... و پس از آن... من، زندگی امام خمینی را خوانده‌ام و شیوه رهبری و حکومت‌داری‌اش و شأن و شخصیت و هویتش. و بعد شما... من تاریخ زندگی شما را خوانده‌ام. با تنوعی بالا... من، بیست و چند سال سخنرانی‌های شما پس از رهبری را گوش داده‌ام. با دقت و فکر خوانده‌ام... با جرأت و اعتماد به نفس و اتکا به اعتقاداتم می‌گویم: بعد از امام خمینی، ایرانی‌تر از همه‌ی ایرانی ها شما هستید. پادشاه تر از همه پادشاهان ایران، شما هستید. خدماتی که شما به ایران کرده‌اید مثل و مثال دیگری جز امام خمینی ندارد. آقای خامنه‌ای، رهبر فرزانه ایران؛ فقط شما هستید که از قدرت خود سوء استفاده نکرده‌اید. فقط شما هستید که چون تمام پادشاهان ایران، برای قدرت و ثروت نجنگیدید. برای شهرت و محبوبیت دست به رفتارهای رایج، جهت عوام فریبی نزدید. فقط شما هستید که سفرهای تفریحی ندارید. فقط شما هستید که از همسر و دخترانتان استفاده ابزاری نکردید. فقط شما هستید که نگذاشتید فرزندانتان دیده شوند و صاحبان مقام و منصب و شهرت و قدرت. فقط شما هستید که دغدغه دین و دنیای مردم را با هم در عالی ترین درجات دارید. فقط شما هستید که به نحو احسن وظیفه‌ای که به گردن دارید را هزاران بار بیش از حد انتظار به انجام رسانده‌اید. فقط شما هستید که مردم را تحقیر و تضعیف نکردید و هرگز از ایشان بدگویی ننمودید. در این تمدن ۲۵۰۰ ساله تشکیل حکومت در ایران،‌ بین تمام پادشاهان این سرزمین، فقط شما هستید که نظام طبقاتی را بی اعتقادید، حرم سرا ندارید و بدون کاخ و برج و مراکز تفریحی اختصاصی هستید. فقط شما هستید که بجای سر زدن و چشم درآوردن و زبان از حلقوم بیرون کشیدن که عرف تنبیهات و جنایات پادشاهان سرزمینم بوده، سالانه و بارها، آسیب زنندگان به حیثیت و آبروی فرهنگ و اقتصاد و سیاست یک کشور را شامل عفو عمومی کردید. فقط شما هستید که جنگ‌های متجاوزانه به سرزمین‌های مجاور نداشته‌اید که هیچ، برای استقلال آن‌ها و افتادن حکومت دست مردم آن سرزمین‌ها تلاش کرده‌اید. فقط شما هستید که در سرزمین‌های مختلف همسایه و غیر آن، علاقه‌مند و معتقد و فدایی دارید... در میان تمامی پادشاهان ایران، فقط شما هستید که در حوزه‌های مختلف علمی و معرفتی سرآمد علما و دانشمندان زیادی هستید. فقط شما هستید که آنقدر کتاب خوانده‌اید که از شماره خارج است. فقط شما هستید که تحمل شکنجه و تبعید داشتید و خم به ابرو نیاوردید و هرجا رفتید منشا خیر برای ایران و ایرانی شدید. فقط شما هستید که اهل انتقام نبوده و نیستید. فقط شما هستید که خودتان را خرج ایران کردید نه ایران را خرج خودتان... فقط شما هستید که هرگز از ما مردم ناامید نشده‌اید. فقط شما هستید که معنای مقاومت را در کلام و عمل به ما ثابت کردید. فقط شما هستید که جانانه از زبان فارسی حمایت کردید. فقط شما هستید که دغدغه دارید و آرزو دارید که با همت همین جوانان ایرانی، روزی زبان علم دنیا، زبان فارسی باشد!... ادامه دارد... مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
برسد به دست آقای خامنه‌ای ایرانی‌تر از همه ایرانی‌ها در طول تاریخ پیدایش حکومت و مرز جغرافیایی در سرزمین پارس... به بهانه‌ی سالگشت انتخاب شما به رهبری ایران می‌نویسم... قسمت دوم فقط شما هستید که اگر مسئولین کشور خطایی عمدی و سهوی کردند عذرخواهی کردید و دل سوزاندید. فقط شما هستید که بعد از امام، بی تظاهر، به شکل جدی و سخت‌گیرانه، ساده زیست هستید و جانانه اهل تهجد و عبادت و ارتباط عمیق با خداوند و اهل بیت و معنویت هستید. فقط شما هستید که از مسلمان و مسیحی و کلیمی در کشور تقدیر می کنید و متواضعانه و خاکسار پا به منزل خانواده‌های شهید داده در راه ایران می‌گذارید. فقط شما هستید که از زمان انقلاب تا امروز اجازه ندادید یک وجب از خاک ایران به یغما رود. فقط شما هستید که با هدایت و راهنمایی و انگیزه بخشی جوانان همین مرز و جغرافیا، قدرت بازدارنده بومی برای ایران ساختید. فقط شما هستید که با تمام وجود به ما اعتماد کردید، به ما روحیه بخشیدید، به ما امید دادید، انگیزه دادید و گفتید که ما می‌توانیم. بعد از امام فقط شما هستید که شعار وحدت دادید، اعتقاد به جذب حداکثری دارید، به دو قطبی شدن جامعه علاقه‌ای ندارید و آرزو دارید مردم این سرزمین کلمه واحده شوند. فقط شما هستید، فقط شما هستید که با صبر راهبردی، قدرت‌ها مادی جهان را سر میز کشاندید که مودبانه برای مذاکره بنشینند. روسای جهان باشند و افتاده و دست به سینه به دیدار شما بیایند. بعد از امام فقط شما هستید که به زنان و دختران سرزمینمان عزت و احترام بخشیدید. گفتید اگر نقش بزرگ زنان نبود این ایران راه به جایی در این همه دستاورد نمی برد. شان و مقام ایشان را بالا بردید و در هر زمینه و به هر بهانه از آنان تعریف و تمجید و تقدیر کردید. در جایگاه علمی، دینی، هنری و ورزشی، ملی و تمدنی و در هر جایگاه ارزشمندی، که به آنان ثابت کنید دختر ایرانی مسلمان قدرت متفاوتی دارد در افتخار آفرینی و تاثیرگذاری. ملی و بین المللی. بی تظاهر و نگاه شعاری و ابزاری. فقط شما هستید که به دنبال الگوی سوم زن (یعنی نه زن شرقی و نه زن غربی) هستید. زنی که بدون وابستگی و تقلید می¬تواند کسی باشد که به حد کمال وجودی خود برای خود، خانواده و جامعه برسد – دینی و دنیایی - و محتاج دنیاگرایی و ابراز وجود نمایشی امروز زنان برای دیده شدن نباشد. شما ایران را به اینجایی رسانید که ۲۵۰۰ سال حکومت پادشاهان ایران نتوانست چنین کند. یعنی ایران مستقل و قدرتمند با تاثیرگذاری جهانی، بدون جنگ و خونریزی و تجاوز و تعدی و چپاول و رشوه و نوکری و وابستگی و ایران فروشی. می‌دانم قدرتتان بیش از اینهاست. می‌دانم اگر بجنبیم و سرعت بگیریم، دست از انتقاد و اعتراض و لجبازی و سستی برداریم، متاثر از دشمنان وجودی ایران، درگیر دروغ‌ها و حواشی و سنگ‌اندازی‌ها نشویم، همه اهداف برحقتان در خصوص عزت و عظمت ایران، سریع تر، محقق خواهد شد. می‌دانم و با بند بند وجود در تلاشم که شاید من هم یکی از این سربازان شوم. سرباز ایران اسلامی... ما را حلال کنید که سربازان خوبی برای همچون شمایی نبوده و نیستیم. هرچند تلاش می کنیم و افق بلندمان این است که شما را راضی کنیم. تقاضا دارم در لحظه مناجات با خدای باعظمت و بخشنده و پیروز خود، ما را به دعا یاد کنید. همان خدایی که بارها و بارها با اعتماد کامل به ما متذکر شدید که به «او» ایمان کامل دارید. به او و نصرتش. هرچند شنیدم در یکی از صحبت هایتان که فرمودید: من برای تک تک مردم ایران دعا می کنم... فرمود: تشکر کنید که نعمت از شما گرفته نشود. تشکر کنید که نعمت شما افزون شود. تشکر کنید که نعمت برای شما دوام پیدا کند... آقای خامنه ای؛ ایمان و امید و استقامت؛ شجاعت و غیرت و عزت را، به معنی واقعی کلمه از شما آموختیم. عاقبتتان ختم به بهترین خیر؛ دوستتان داریم؛ از آخرین احساس قلب و از شما تشکر می کنیم؛ قلبی، زبانی و ان شا الله عملی. خرداد ۱۴۰۲ مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
رفته بودیم . ریشه شیرین بیان را مثل طلا و جواهر در محفظه شیشه‌ای گذاشته بودند و به چندین زبان نامش را و توضیحات جانبی را قرار داده بودند. مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیرهای غیب... دنیای با حساب کتابی است... چیزی از بلایی که با شبکه های اجتماعی و بازی های کامپیوتری بر سر نوجوان و جوان ما آوردند نگذشته... حالا که این بلا بر سر خودشان نازل شده و دردش را حس کرده اند به فکر افتاده اند... و اما یک نکته جالب... کانال ها و گروههای ایرانی که در ایام اغتشاشات در فرانسه مدام و متصل اخبار راست و دروغ ایران را مخابره می کردند سکوت کرده اند... تا این لحظه حتی یک پیام در خصوص حوادث فرانسه نگذاشته اند. چرا؟ چون می ترسند. چون به راحتی میان سراغشون و کمترین حالت این هست که ویزایشان باطل شود و از کشور فرانسه اخراج شوند. سرعت درس و عبرت گرفتن و شناخت انسان ها بسیار بالا رفته و حقیقتا آخرالزمان و صف بندی حق و باطل است؛ وقتی همه چیز اینقدر روشن و با این سرعت در حال وقوع است... مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
آزادی؟ اوایل ایام کرونا در حال خواندن مستر ۲ در دانشگاه فرانسه بودم. کلاس ها مجازی شده بود و از طریق نت درس ها را دنبال می کردیم. سر یکی از کلاس ها یکی از همکلاسی های فرانسوی مرتبط با موضوع درس گفت به طور مثال من نمی دانم این چه قاعده ای است و چگونه می شود توجیه شود که به ما می گویند برخی را از اولویت درمان کنار بگذاریم... این همکلاسی ما پرستار بود. خیلی داشت ابراز ناراحتی می کرد که دستش بسته است و وجدانش اجازه نمی دهد کاری را کند که به او دستور داده شده... ظاهرا مثلا از یک سنی به بالا را گفته بودند در اولویت درمان نیست. پاسخگو نباشند و رها کنند... بعد از کلاس، خصوصی به او پیام دادم و جویای حالش شدم. با هم دوست شده بودیم و خوب مرا می شناخت. بهش خسته نباشید گفتم که در این بحران شبانه روز در حال فعالیت است و گریزی زدم به موضوعی که سر کلاس مطرح کرده بود. اول خیلی عادی با من سلام و احوالپرسی کرد. اما به محض پرسشم ناگهان سکوت محض و دیگر هرگز به من پیامی نداد و پاسخی به سوالی که پرسیده بودم هم نداد... من فهمیدم که ترسیده. ترسیده که این حرفهایش نشر اخبار شغلش باشد یا مثلا اعتراضی که نباید علنی شود... هرچه بود پر واضح از ترس هرگز پیام های مرا پاسخ نداد و به همین شکل برای همیشه ارتباط ما قطع شد! این برای من جلوه دیگری از درک معنای آزادی در غرب بود. در موارد بسیار و در برخوردهای متعدد تجربه کردم که اتفاقا هرگز مردم غرب و هرکس در این سرزمین ها زندگی کند آزاد نیست. به هیچ شکل آزاد نیست. حجم سنگین قوانین و جدیت در اجرای آن حتی تا شکل بی رحمانه، ترسی در دل مردم ایجاد کرده که کاملا در مسیر خط کشی شده حرکت کنند. چون بی هیاهو و بدون درز اخبار و اطلاعات به سخت ترین شکل دچار محرومیت های جدی که برای مردم غرب مهم ترین شکلش اقتصادی است می شوند. حیات غرب به پول وابسته است. حیات مردم غرب به پول وابسته است. اگر پول نباشد به راحتی خانه خراب می شوند. چون شکلی از دوستی و رفاقت و خویشاوندی که افراد به هم قرض دهند و رفاقتی برای هم هزینه کند تقریبا وجود ندارد. از این روست که بهترین حربه حکومت داری در غرب برای مدیریت اوضاع جریمه است. بستن حساب بانکی است. یا حذف فرد از محیط کار با ظاهر تعدیل نیروست. در هلند دوستی ایرانی داشتم که می گفت من و همسرم شغلی قراردادی داشتیم و نوع شغلمان به شکلی بود که در ایام کرونا بخاطر تعطیلی ها خانه نشین شده بودیم. در این آشفتگی محتاج یک سنت و دو سنت بودیم برای تهیه خورد و خوراک چون حتی پس اندازی که قابل توجه باشد نداشتیم و اینجا هم به شکلی نیست که در بحران ها بشود بی حساب از کسی قرض گرفت و به کسی رو زد... به نظر باید بیشتر در خصوص کیفیت آزادی در غرب نوشت. باید یکبار دیگر آزادی معنا شود. باید یکبار دیگر مصادیق آزادی مورد بررسی قرار بگیرد. تا معلوم شود چه بسیار مردمی که به آن ها تلقین شده آزادید اما در دنیای واقعی پر از محرومیت و کنترل هستند و مردمی که به آن ها تلقین می شود آزاد نیستید در حالی که به معنی واقعی کلمه آزادند و در دنیای واقعی هزاران شاهد و نشانه وجود دارد. ان شا الله به زودی به مقایسه زندگی و فرهنگ غربی و اسلامی ایرانی مان ادامه خواهم داد. منتظر پست بعدی با عنوان « غرق نعمت، اوج لذت» باشید. ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
🎉✨غرق نعمت، اوج لذت فقط وقتی زندگی در خارج از ایران را تجربه کرده باشید، آنچه می نویسم را از اعماق وجود درک خواهید کرد. کلا دیدن سبک زندگی مردمی که اعتقاد دارند تجربه خاصی است که البته برای ما بسیار عادی است ولی خلاء آن را در کشورهایی مثل اروپا خیلی حس می کنید. فقط باید مدتی زندگی کنید تا این خلاء درک شود و حتی به مرحله آزاردهنده برسد. مردمی که مناسبتی ندارند که برایش هزینه کنند. گردهمایی خاص مردمی داشته باشند. همدیگر را به شربت و شیرینی و شام و ناهار دعوت کنند. صلواتی! یعنی به رایگان! با عشق ببخشند حتی قرض کنند که به عشق یک باور و اعتقاد خرجش کنند و اینطور شود که همه برای یک سوم شخص مشترکی بر مبنای یک اعتقادی جشن برپا کنند. اما در کشورهایی مثل غرب... کل دین و دینداری محدود و محصور شده به کلیسا در یک روز خاص. که آن هم چیزی از آن نمانده جز کمی آوا و شعر و سرود... چه در فرانسه چه هلند به کلیساهای زیادی رفتم تا از نزدیک شاهد برنامه ها و دعا و مناجاتشان باشم. غالبا یک مراسم مشخص و کوتاه و غالبا با حضور سن و سال دارها.... و البته خیلی از این کلیساها هم غالبا تعطیل شده و از همه جانسوزتر اینکه برخی تغییر کاربری داده. برخی کتابفروشی و کافه و برخی حتی به محل خوردن مشروبات الکلی تبدیل شده... چیزی که باید از جمله موارد دیگر غرب به عنوان راه رفته مایه عبرت شود... اما حالا وقتی می آیی ایران... به هر مناسبت مذهبی جشن و سرور برپا می شود. مردم وسط میدان می آیند. از کوچک و جوان و بزرگسال با عشق خاصی هزینه می کنند... گردهمایی های خاص، شادی ها و کف زدن ها و سرودهای خاص و پر معنا. همه این شادی هم خالص است. چون در غرب حتی برای شادی نیاز به مشروبات الکلی هست... غالب افراد آن اندازه از شادی که دارند هم واقعی نیست و بیشتر خنده هایی است که مصنوعی بودن آن فریاد می زند... این را خودشان می گویند... گفته می شود تا نعمت از دست نرود قدرش دانسته نمی شود. مثل نعمت سلامتی یا امنیت... خدا نکند که این نعمت از مردم ایران گرفته شود. ما که زندگی در غرب را تجربه کردیم به نوعی آن را چشیدیم و جای خالی اش را در زندگی و تاثیرش را بر روح و روانمان تجربه کردیم... خداوند به برکت و لطف و تلاش و فداکاری و ایثار مومنین حقیقی، رفع بلا کند از سر جمیع مردم ایران. حتی آنان که قدر این نعمات را نمی دانند و زبانشان از کفر نعمت ساکت نمی شود... به معنی واقعی کلمه غرق نعمات الهی هستید مردم ایران و نمی دانید! از هر نعمتی سراغی بگیرید با اصالت ترینش پیش شماست. و به معنی واقعی کلمه اوج لذت را تجربه می کنید. لذت شادی، لذت دورهم بودن، لذت خندیدنهای ساده اما از صمیم قلب، لذت جشن های حلال، شادی های حلال، لذت اطعام و عیدی دادن و گرفتن... چیزی که در بسیاری از بخش های دنیا معنایی ندارد... چه زیبا در کتاب آسمانی اش گفت شما مولا دارید. آنها ندارند... و چه مولایی... نعم المولا و نعم النصیر... شما مولا دارید... از خود خداوند که میخوانیم انت المولی و انا العبد... و چه مولای متقیان، علی عالی اعلی تنها امیرمومنان علی که سلام و دورد خداوند بر ایشان و بر نسل او که حضرت رسول در خطبه غدیرش فرمود: من پیامبر خدایم و نسل من از علی ادامه یافت... خود خداوند به من ابلاغ کرد که با اعلام ولایت علی بر شما، دین کامل می شود، وقتی با رسالت من دین تمام شد... چه می توان گفت جز: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ... که همه این تعادلها و سلامتی های روحی و روانی، همه این گردهمایی ها، همه این لذت های بی گناه، همه این شادی های طبیعی و از صمیم قلب، به برکت وجود این خاندان طیب و طاهر است که نور وجودشان به زندگی ما معنا بخشیده، وقتی در جهان بحران معنای زندگی بیداد می کند و تمام روانشناسان و جامعه شناسان راه حلی برای آن نمی یابند... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
گفت: استادمان گفته: اگر در ایران بمانید، همه نهایت آرایشگر زنانه می شوید! این را به دختران در حال تحصیل در رشته ژنتیک گفته است! لطفا اگر کسی اطلاع دارد - بی زبان طعنه - خبر دهد که معلمین مدارس و اساتید دانشگاه های ما با چه معیارها و شاخص هایی انتخاب می شوند؟ فرمود: اگر یک انسان را بی گناه بکشی به منزله این است که تمام بشریت را کشته ای و اگر یک انسان را به حق احیا کنی به منزله این است که تمام بشریت را احیا کرده ای... و این کشتن و احیا کردن، فقط جسمانی نیست... از جمله کسانی که دستشان به خون انسانهای زیادی آغشته است. خون هویت و ارزش و امید و اعتماد به خود و کشور خود برخی استادنماهایی هستند که هرگز ما خبر نداریم در سرزمین ما به چه شکل استاد می شوند. از زمان دانشجویی خودم که متاسفانه تجربه های تلخی دارم تا امروز که دانشجویان زیادی وقت مشاوره میخواهند و با هم صحبت می کنیم یک موضوع آزاردهنده مشترک دارند بنام اساتیدشان! این مسئله برایم به بحران تبدیل شده که باید برایش فکری کرد. باید فکر کنیم که راه حل چیست! این چندمین بار است که دانشجویی می گوید خودش را باخته و دیگر علاقه ای به تحصیل ندارد. یا تصور می کند که تنها راه موفقیت رفتن از ایران است! مادرش با غصه آمده می گوید: ما را بیچاره کرده. می گوید من باید بروم خارج از کشور. وگرنه هیچی نمی شوم! وقتی هم علتش را می پرسم می گوید استادشان گفته اینجا بمانید هیچی نمی شوید! صدایش زدم و گفتم: چی شده؟ با اضطراب و غم خاصی گفت: من میخواهم درس بخوانم، علاقه دارم، استعداد دارم، هیچ وقت هم به خارج از کشور فکر نمی کردم، اما استادی داریم که مدام می گوید هر طور شده جمع کنید بروید! اگر اینجا بمانید به هیچ جا نمی رسید! با ناراحتی و خون به جوش آمده گفتم:‌ اصلا اینطور نیست! همین الان دستت را بگیرم ببرم پیش اساتید خوب و دانشجویان فعالی که در بهترین محیط ها با بهترین امکانات در حال فعالیت هستند؟ یا حتی دانشجویان و اساتیدی که با حداقل امکانات و شرایط اما با هدف رشد کشور در حال تلاش توام با صبر و تحمل سختی ها هستند و پر از دستاورد و ثمر برای کشور بودند؟ گره ها باز کردند. موانع زیادی را برطرف کردند و همه کس شدند! من در همین کشور درس خواندم، دانشگاه رفتم، شاغل شدم، کسب درآمدم شروع شد. ارتقا پیدا کردم... رفتن برای تجربه نظام آموزشی یا دیدن دنیا در مقاطع بالا اشکالی ندارد! اما با این نگاه و با این تلقینات در این مرحله از تحصیل، همین الان که باید با قوت و جدیت درس بخوانی، آنقدر امید و انگیزه و انرژی ات گرفته می شود که نتوانی خوب درس بخوانی و سابقه تحصیلی خوبی برای خودت بسازی حتی اگر بخواهی جایی بروی! ضمن اینکه همین الان افراد زیادی هستند که هیچ جا نرفتند و همینجا تا بالاترین مدارج علمی و تحصیلی را طی کرده اند و الان صاحب شغل و درآمد در فضای علمی و کاری هستند و خوش درخشیده اند. از رحمت خدا به دور باشند تک تک کسانی که در جایگاه استادی امید و انرژی را از قلب یک جوان پرنشاط و پر انگیزه می گیرند و رهایش می کنند... نوجوانی که با حمایت خانواده با خرج هزینه با تلاش و پشتکار خودش تصور می کرده باید وارد دانشگاه شود تا بتواند فرد مفیدی برای جامعه اش شود... و بعد در تله تلقینات منفی یک استادنما به دام می افتد... من خواهش می کنم افراد دغدغه مند کاری کنند! شاید نیاز به یک پویش باشد. شاید نیاز به یک مطالبه همگانی. شاید باید روند گزینش و انتخاب از طریق افراد بی طرف اما تحصیل کرده مرتبط مورد بررسی قرار بگیرد. به راحتی در حال به قتل رساندن امید و انرژی و انگیزه آینده سازان یک مرز و بوم هستند این افراد و کسی شاید حواسش نیست! این در حالی ست که دقیقا برعکس در فرانسه و هلند این تجربه را داشتم که مدرسین مدام امید و انگیزه می دهند و هرچقدر هم ضعیف عمل کنی یا امکانات لازم را نداشته باشی، می گویند نه تو می توانی و ادامه بده و هزار داستان انگیزشی می گویند که بهترین های دنیا در سخت ترین زمان ها و دوره ها به جایی رسیدند و کارهای بزرگی را به ثمر رساندند... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
«در یک کار تحقیقی به تعدادی از معلمان، اسامی بعضی از دانش آموزان معمولی را دادند و گفتند که این ها دانش آموزان با استعداد و استثنایی هستند و شما باید با سعی و تلاش استعداد آنان را شکوفاتر سازید. طبق انتظار، این دانش آموزان بعد از مدتی به صورت بهترین شاگردان کلاس در آمدند. نکته حائز اهمیت این است که این شاگردان برتری خاصی از نظر هوش و استعداد با دانش آموزان دیگر نداشتند، قبلا به بعضی از آنان، برچسب «ضعیف» زده بودند، معذلک همین باور «به ظاهر نادرست»‌ معلم ها باعث شد که آن عده به یاری معلمان تازه، نسبت به هوش و استعداد خود مطمئن شوند و به موفقیت چشمگیری دست یابند. میزان استعداد دانش آموزان بستگی به هویتی دارد که برای خود قائل هستند. این هویت در اثر اعتقاد معلمان به میزان هوش و استعداد تحصیلی دانش آموزان به وجود می آید...» برگرفته از کتاب فقط غیرممکن، غیر ممکن است. ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
ما باید بگیم... انقدر بگیم که بقیه هم که نمیگن بگن... همیشه همه یه فامیلی در خارج دارند که میاد و میگه همه چی اونجا عالیه... کجا؟ خارج از ایران... اما متاسفانه واقعیت در اکثر موارد چیز دیگس. خیلی ها واقعیت های زندگیشون در خارج را به دوست و فامیل و خانواده نمی گن، چرا؟‌ چون اگر اون فرد فامیل مشکلی هم داشته باشه، هرگز نمیاد به فامیلاش به خانوادش بگه من چه سختی هایی دارم می کشم. دلایل هم مختلف هست. یا ممکنه نخواد والدینش رو نگران کنه. یا ممکن است که با سرو صدا و بد و بیراه به کشورش رفته باشه و حالا خیلی سخت باشه بگه اینجا هم تعریفی نداره و همه چیز خیلی هم سخت تره... باز هم چرا؟‌ چون یا فامیل بخاطر پیش فرض های غلط باور نمی کنند. یا میگن تو همیشه همه جا ناراضی هستی، خلاصه توهم توست، یا جمله معروفِ اگر ناراحتی برگرد... از جمله تجارب آزار دهنده ما به شکل جدی دریافت خدمات در اروپا بوده. هم در فرانسه این تجربه را داریم هم در هلند. این تجربه هم فقط برای ما رخ نداده مثلا برای خود هلندی ها هم صادق هست. و وقتی ازشون می پرسیم چه طور تحمل می کنید، میگن ما دیگه عادت کردیم مگه جای دیگه غیر اینه؟؟ خاطرم هست تابستانی که در فرانسه بودم به قدری هوا گرم شده بود که تنگی نفس گرفته بودم. اما خونه ها کولر آبی یا گازی نداشتند که بتونی روشن کنی و خودت را خنک کنی. روزهای سختی را گذراندیم تا شدت گرما کم شود. زمستان هم که تا جای ممکن دیر سیستم گرمایشی مرکزی را روشن می کردند، چون میگن انرژی گران هست و تا جای ممکن که میشه زنده موند و تحمل کرد، لباس بپوش. اونهایی که تجربه دارند می دونن غالبا همیشه قبل از داستان کرونا همه سرما خورده و دستمال به دست بودند... خاطرم هست در فرانسه که مردم از شدت گرما و دمی که در خانه ها بود از خانه ها بیرون می زدند و زیر سایه درخت ها می نشستند یا به فروشگاه ها می رفتند یا محیط های کاری که آنجا سیستم خنک کننده دارد. همان سال خاطرم هست آمار عجیبی از میزان مرگ و میر فرانسوی ها به دلیل شدت گرما دادند... اما باز خبری از خرید کولر و تعبیه آن در خانه ها نبوده. چرا؟ چون گران است. هزینه بردار است... در هلند هم هر دو سال ما تجربه سنگین گرما را داشتیم. همین چند وقت پیش یخچال های یکی از فروشگاه های زنجیره ای هلند (آلبرت هاین) به دلیل گرما دچار مشکل شد و کلی غذاها فاسد شد و همه را دور ریختند... حالا این مساله یه طرف، مسئله دیگر هم کنار آن سختی کار را چند چندان کرده. مثلا پارسال بود که دوست هلندی مان گفت دیگر تحملش تمام شده و تصمیم گرفته کولر گازی بخرد. کولر را خریده و برای نصب با شرکت مرتبط تماس گرفته. آن ها هم گفتند وقت ندارند و سال دیگه امکان حضور برای نصب دارند! می دانم که باور نمی کنید... ظرفشویی منزل ما خراب شد و بیش از چند ماه که نزدیک به یکسال شد زمان برد تا فردی برای تعمیرش مراجعه کند. کاری که وقتی آمد کمتر از ده دقیقه زمان برد... سقف منزل ما نم داده و پوسته های رنگ در حال ریزش هست هرچه تماس و ایمیل و پیگیری انجام دادیم که بیایند و این مشکل را حل کنند در پاسخ گفته اند که منتظر باشیم تا برای ما وقت تعیین کنند... یعنی هنوز وقت هم نداده اند که مثلا چند ماه دیگه میان! دست ما به صاحبخانه هم نمی رسد! چون صاحبخانه ها منازل خود را به دست شرکت ها می سپارند و مستاجرها با این شرکت ها مرتبط هستند که همه چیز از طریق ایمیل و ربات انجام می شود. ایران که بودم پکیج گازی خراب شد. زمستان بود. با شماره روی پکیج تماس گرفتم که میشه لطفا امشب بیایید؟ واقعا منزل سرد است و سیستم گرمایشی دیگری جز شوفاژ نداریم. آقایی که مستقیم پاسخ داد بسیار صدای خسته ای داشت. آخرین منزلی هم که رفته بود فاصله زیادی با ما داشت. باز طاقت نیاورد. تماس گرفت و گفت میام... اما کمی دیر شاید ۱۱ شب برسم. آمد. کار را به نحو احسن انجام داد. فرزندش زنگ زد که بابا کجایی. گفت کار یه بنده خدا زمین مونده بود. الان میام بابا جان... حالا در غرب، خواهش می کنم، تقاضا می کنم، شرایطم را درک کنید... اصلا معنی ندارد... حتی دیگر انسان با انسان هم صحبت نمی کند. همه چیز با ایمیلی و ثبت اینترنتی و ربات و ماشین انجام می شود. نظم قشنگی است؟ نظمی که تحت مدیریت آن انسان ها میمیرند، رنج می کشند و با سختی زندگی را پیش می برند اما طبق یک نظم دقیق و شیک این اتفاق می افتد... هیچ جای اعتراض و اصرار هم وجود ندارد. چون همه چیز دست سیستم است... سیستم تعیین وقت می کند. سیستم فردی که قرار است بیاید تعیین می کند. سیستم اگر آن فرد به هر دلیل نتواند بیاید مجدد ایمیل می زند که قرار لغو و به قرار بعدی منتقل شد. سیستم که انسان نیست که بتوانی با او صحبت یا بحث کنی. این یعنی اینکه هیچ کس چاره ای جز صبر اجباری ندارد... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
برایم ارزشمند و شیرین است، این دست فعالیت‌ها. علاقه‌مندان می‌توانند به این جمع بپیوندند. تبلیغ خودشان را برای شما قرار می‌دهم. 📚 نخستین رویداد: "از میان کتاب ها" From Among Books 📖 دورهمی آنلاین کتابخوانش انگلیسی به مناسبت حلول ماه محرم 🖋 کتاب "After The Prophet" (بخش Hussain ) ▪️نوشته خانم هیزلتون، اسلام شناس غربی ▪️ویژه بانوان ▪️ سطح Intermediate و بالاتر ▪️ شنبه ۳۱ تیرماه و ۷ مرداد ماه (مصادف با ۴ و ۱۱ محرم) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️ مبلغ هدیه: ۱۲۵ هزار تومان ▪️ شماره حساب: 0308611333004 شماره کارت: 6037991932340320 شماره شبا: IR380170000000308611333004 بانک ملی به نام سیدمحمد زین العابدین ▪️ شهریه رویداد مستقیما صرف فعالیت های تبلیغی ایام عزاداری سالار شهیدان (ع) در مناطق کم برخوردار کشورمان خواهد شد. 🖋 کسب اطلاعات بیشتر: https://eitaa.com/LanguageLF 🖋 پیامک به: 09391596509 🖋آی دی بله: @llf_09391596509 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
تکنولوژی، تیغ دو لبه است. بستگی دارد چه کسی از آن چه استفاده‌ای بکند. هم می‌تواند بکُشد، هم زنده کند... خدا خیر دهد به دست‌اندرکاران همه هیأت‌هایی که فرصتِ برخط شرکت کردن در مراسمات اقامه عزا برای سید و سالار شهیدان و آزادگان جهان را از این مسیر فراهم کردند... چیزی که نیاز فطری هر انسانی است که به سمت حق و حقیقت و پاسداشت آن، گرایش قلبی دارد. نمی‌دانم چند هزار نفر حضوری در این مجلس شرکت کرده بودند، اما بیش از ۱۰۰۰ نفر شاید مثل منی از راه دور متصل شده بودند و دل‌هایشان را روانه کرده‌ بودند و حس می‌کردند بُعد منزل نبود در سفر روحانی... @MeysamMotiee خوشا به سعادت آنان که به هر شکل این مجالس را برپا می‌کنند و بستر حضور و بهره‌مندی را برای همه فراهم می‌سازند. نگاه حضرت زهرا سلام الله علیها روزی‌شان... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
این متن را یک پزشک آمریکایی به نام دکتر فردریک کوان نوشته... « من به عنوان رئیس بخشی از بیمارستانی در نیویورک، شاهد بدبختی بسیاری از انسانها هستم. این بدبختی نه تنها در بیماران روانی که برای درمان مراجعه می کنند، بلکه در کارکنان به ظاهر سالم و معمولی که عهده دار درمان بیماران هستند نیز مشاهده می شود. همین ناخشنودی را می توان در افراد بسیار فعال و نسبتا موفقی هم که بطور خصوصی به من مراجعه می کنند دید. این احساس درد و بدبختی در بیشتر مواقع ضرورت ندارد و سرانجام همین که فرد بر افکار، احساسات و اعمال خود مسلط شود و بتواند تغییری در جریان زندگی خود ایجاد کند از میان می رود. متاسفانه در اکثر موارد، افراد چنین نمی کنند، بلکه صبر می کنند و آنگاه می کوشند تا نتاج بدی را که به دست آ‌ورده اند تغییر دهند و غالبا میل شدیدی به ناله و شکایت درباره زندگی بی سامان خود پیدا می کنند و یا به عبارتی مایلند که فرد دیگری کار آنها را اصلاح کند. این اشخاص نمی دانند که دستاوردهای آنان، حاصل تصمیم های خودشان است و لذا تقویت روحیه و نیرومند گردانیدن این افراد همیشه ساده نیست، بلکه در واقع کاری دشوار و معمولا طاقت فرساست...» به چند دلیل این متن برایم مهم بود: ۱. این یک پزشک در ایران نیست در آمریکاست. پس نشان می دهد که در آمریکا هم این آدمها با این مشخصات و مشکلات وجود دارند. ۲. در آمریکاست. جایی که تصور برخی این است که بی نقص و مشکل است و مردم همه با حال خوب در حال زندگی هستند. ۳. پزشک کاملا منطقی مشکل را متوجه فرد می کند و دقیق مشخص می کند که ریشه مشکلاتش درونی است و اسمی از نظام و حکومت و شرایط بیرونی نمی آورد. کاری که به عادت غلط بسیار از پزشکان و اساتید ایران انجام می دهند. متاثر از آنچه در رسانه بمباران افکار و گفتار منفی می شوند و شاید هرگز متوجه تاثیر نابخشیدنی حرف ها و نصایح، ناله ها و ابراز تاسف های غلط خودشان را بر افراد، نباشند. همین می شود که همیشه فرد عوامل بدبختی خود را بیرونی و متوجه حکومت و دین و دیگران بداند. افسرده و ناامید بشود و خود را مسئول وضعیت موجود خود نداند و لذا تلاش مثمرثمری نکند. ۴. راهکار کلیدی برای تغییر خیلی ها در همین متن کوتاه موجود است. هم باور به اینکه همه جای دنیا سختی و مشکلات هست و تصور نکند جای دیگری رود معجزه می شود و هم اینکه بسیاری از بحران ها روحی است و نه واقعی و از خود فرد نشات می گیرد و هم اینکه قابل حل هست. ۵. توانمندان و آنها که حالشان خوب است باید کمک کنند که بسیاری از مردمی که فقط میل به ناله و شکایت درباره زندگی بی سامان خود دارند به خود بیایند، غر زدن را کنار بگذارند و برای تغییر اراده کنند و به سمت آموزش بروند... متن پزشک برگرفته از کتاب بسوی کامیابی (جلددوم) 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
و باز شبِ هشتم... به سال ۱۴۴۵ قمری، ۱۴۰۲ شمسی و ۲۰۲۳ میلادی یک جوان در غرب و شرق پیدا می شود که بگوییم الگوی جوانان ما بشود؟ در ایمان و عمل، شجاعت و دلاوری، غیرت دینی و اخلاق، پاکی و طهارت. خانواده داری و خانواده دوستی. ادب و مرام رفتاری... اما ما جوانی را می شناسیم و داریم که همه اینها و بیشترش را با هم داشته... نامش علی اکبر که جهاد اکبر کرد... فقط یک جمله: پدر مگر ما بر حق نیستیم؟ هستیم پسرم... و تمام... پس بیخیال مرگ... چه خوش است انسان در راه آرمانی معتبر جان دهد... داستان تاریخ انبیا در ادیان دیگر و کتب آسمانی شان آمده است. همه مردم جهان داستان حضرت ابراهیم و امتحان الهی اش را می دانند. خداوند در مسیر امتحان ایمان واقعی او از ابراهیم خواست که پسر جوان و رعنایش را در راه خداوند قربانی کند. ابراهیم شک به دل راه نداد، اسماعیل هم. اما هرگز چاقو نبرید. گوسفندی جایگزین شد و قربانی از او قبول شد... قرار بود وسعت روح ابراهیم سنجیده شود که از مقام پیامبری به مقام امامت ارتقا یابد. پیامبرها فقط موظف به انذار و تبشیر بودند... اما مسئولیت امامان بیشتر و سخت تر بود... باید دست مردم را می گرفتند تا رسیدن به هدف خلقت پیش می بردند... کار آسانی نبود و نیاز به وسعت و ظرفیت صبر بیشتری بود. اما امام سوم شیعیان. پسرِ دخترِ آخرین پیامبر اولوالعزم، به بلوغی از ظرفیت وجود رسیده بود که قربانی دادن تا پایان ادامه یابد... چون ماموریتی به عهده داشت عظیم تر از هر ماموریتی در جهان. در این مسیر مادر و پدر و برادرش رفته بود.. حالا نوبت او بود اما قبل خودش همه تعلقاتش باید می رفت... رسید به جوان رعنایش. امتحان بسیار بزرگتر و سنگین تر بود. خبری از جایگزین نبود. واقعا پسر عزیز دلش قربانی شد...نه فقط سرش را بریدند که قطعه قطعه کردند... در راهِ حفظ و زنده نگه داشتن ارزش های الهی، چنین فداکاری های عجیب و غریبی رخ داد. در راه ماندن انسانیت متصل به حق تا آخر الزمان و روز موعود... و زنان این قافله... در کتاب آسمانی آمده آسیه از رنج و فشار داستان فرعون مدام دعا می کرد خدایا مرا نجات بده... خدا هم نجاتش داد... اما زینب کبری... در یک روز پسرانش را ، برادرانش را، عزیزانش را به سخت ترین حالت از دست داد، اما فقط یک جمله گفت: خدایا این قربانی ها را از ما بپذیر... در آثار مکتوب آمده تا شهادت پسر برادرش علی اکبر، بالای سر برادرش آمد و کمک روحی داد که برادر بتواند تاب بیاورد... اما وقتی خبر شهادت دو پسرش آمد حتی از خیمه بیرون نیامد که برادر با او چشم در چشم نشود و نگاه به زمین ندوزد... و امروز همه آزادگان جهان، زن و مرد پراکنده در جهان، مشغول چنین آگاهی بخشی ای هستند... چون دنیا در دل جهل و جنایت به سمت خاصی در حال پیشروی است... همزمان که ظالمان جهان دست به هر نوع جنایتی می زنند و صف بندی و لشگرکشی می کنند، و انسانها را به پایین ترین حالت حیات در این دنیا رسانده اند. درگیر پست ترین فکرها و رفتارها، کسانی در حال بروز و ظهور هستند که پرورش پیدا کرده این مکتب و این اندیشه ها و این الگوها آزاده و متعالی، آماده نبرد پایانی حق و باطل می شوند... و این یارگیری جهانی است و متوجه یک منطقه خاص نمی شود... فیلمی که در ادامه می آید راهپیمایی عاشقان این مکتب و علاقه مندان این بزرگواران و این مکتب و این اندیشه حق خواه از هر ملیتی در است... شنیدم و دیدم که بعد از ۴۰ سال این راهپیمایی در فرانسه هم مجوز حرکت گرفته است... و اینها همه خبر از واقعه ای بزرگ و جهانی می دهد... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر سال بیشتر می‌شوند... چون جمعه روز عاشورا است و در هلند تعطیل نیست. قرار گذاشتند همه یکشنبه‌ای که گذشت جمع شوند و دسته راه بیندازند به یاد روز عاشورا... ؛ مرداد ۱۴۰۲ July 2023 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
شمار نامه ها تا آنجا افزایش یافت که امام از پاسخ ناگزیر شد. امام حسین بر همان پیمانی عمل کرد که خداوند از انبیا و اوصیای ایشان و علما در امر به معروف و نهی از منکر ستانده است. آری، حضور یاران حق حجت را تمام می کند... اما آیا امام مردم کوفه را نمی شناخته است؟ آیا او فراموش کرده بود که پدرش از مردم کوفه چه کشیده است؟ آن کدام رنج طاقت فرسایی است که چاه ها را رازدار ناله های علی علیه السلام کرده است؟ مگر امام فراموش کرده بود که کوفیان با برادرش امام حسن مجتبی چه کردند؟ از یک سو گرداگرد او را گرفتند و از دیگر سو برای معاویه نامه نوشتند که اگر میخواهی، حسن را دست بسته نزد تو می فرستیم! آری، امام کوفیان را می شناخت. اما امام، در ادای آن عهد ازلی، هرگز مأذون نیست که حجت ظاهر را رها کند. چگونه می توان همه آن هزاران نامه را نادیده انگاشت و حکم بر تأویل کرد؟ و از آن گذشته، اگر امام به دعوت کوفیان اعتماد نکند چه کند؟ آیا می توان با یزید دست بیعت داد و باز هم به جانب قبله نماز گزارد؟ مفهوم صلح با یزید چه می توانست باشد؟ معاویه بن ابی سفیان خلافت را با حکم شورای حکمیت غصب کرده بود، اما یزید چه؟ با این بدعت تازه که خلافت را به سلطنتی موروثی تبدیل می کرد چه باید کرد؟ آیا امام خود را به یمن برساند و آنجا، ایمن از شرّ یزید، دل به حیات دنیا خوش دارد و امت محمد را به بنی امیه واگذارد؟ چاره چیست؟ معاویه بن ابی سفیان یزید را توصیه کرده است که امام حسین را به خودش وا نگذارد. یا باید با یزید بیعت کرد و بر این بدعت تازه در حاکمیت اسلام مُهر تأیید نهاد و تاریخ آینده را سراسر به بی راهه ای ظلمانی و بی سرانجام کشاند، و یا از بیعت با یزید سر باز زد؛ و در این صورت، آیا باید رمه را به گرگی که خود را به چهره شبانان آراسته است واگذاشت و گریخت؟ خون حسین و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله می نماید... اگر نبود خون حسین، خورشید سر می شد و دیگر در آفاق جاودانه شب، نشانی از نور باقی نمی ماند... برگرفته از کتاب «فتح خون»؛ نوشته شهید سید مرتضی آوینی 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این آقا را یادتان هست؟ Joram van Klaveren سناتور که از اسلام تنفر داشته و با اظهارات ضد اسلامی اش مشهور شده بوده و قصد داشته کتابی ضد اسلام بنویسد تا زمینه ای شود که اسلام و مسلمانان را از هلند حذف کند که طی تحقیق برای اطلاعات بیشتر در خصوص اسلام، با حقیقت اسلام و معارف نجات بخش آن آشنا می شود و خودش مسلمان می شود! هر بار بخشی از این مصاحبه را برش داده ام و در کانال قرار داده ام. این بخش باید خوب توجه شود. افراد خیلی زیادی هستند که حتی یک خط درباره اسلام نخوانده اند. یکبار قرآن را مطالعه نکرده اند و یا یک بار سیره و سبک زندگی مسلمانان واقعی که در جایگاه الگو برای ما هستند مانند رسول اعظم محمد مصطفی یا فرزندانش یکی پس از دیگری را نخوانده اند... ما باید افراد را با معرفی آثار خوب، به خواندن و تفکر کردن دعوت کنیم. خارج از کشور که هیچ، در کشورهای خودمان افراد بسیار زیادی هستند که همین وضعیت این آقا را دارند و شاید با خواندن و آموختن و تفکر کردن مسیر زندگیشان تغییر کند و متحول شوند. او می گوید: « بعد از مسلمان شدن شادتر شدم. بخاطر همین می خواهم همه شما را به مسلمان شدن دعوت کنم... اسلام روح و دلت را آرامش می بخشد. سعی کنید زندگی پیامبر را بخوانید و تحقیق کنید. سعی کنید بفهمید مسلمانان به چه چیزهایی اعتقاد دارند. اگر متن قرآن برایتان سنگین است زندگی پیامبر اسلام را بخوانید. او قرآن زنده است. باید رفع سوء تفاهم درباره اسلام شود. اطلاعات را به اشتراک بگذارید و چهره حقیقی اسلام را نشان دهید...» 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance