قدرت های رو به افول
دو روز سفر به یکی دیگر از شهرهای فرانسه (نانت)، بر تجاربم افزود و دید من را منطقی تر، واقع گراتر و پخته تر کرد.
به زودی با نگاهی چندجانبه این تجارب مصور را در کانال قرار می دهم.
دیدن کشورهای از منظر ما پیشرفته اروپایی منهای سانسورهای طبیعی رسانه ها، فکری را در ذهن تقویت می کند، که با دنبال کردن فیلم ها و رسانه های آنها بعید است این فکر در ذهن شکل بگیرد. و آن رو به افول بودن برخی قدرت هاست...
پایان بخش برنامه این سفر دیدن فیلم 2018 آمریکایی به نام Mille 22 بود که وضعیت نظامیان امریکایی را در رقابت های سیاسی، نظامی در جهان نشان می داد...
رقابت بین روسیه و آمریکا در حفظ ابرقدرتی در جهان و محصول پر جنایت و پر آسیب این بازی بی قانون و قاعده بر مردم بی گناه ملت ها...
در حال دیدن فیلم با خودم می گفتم: واقعا اگر آمریکایی وجود نداشت، چه دنیای بهتری داشتیم...
نگاه به هر کشوری می اندازی یک تا چند دردسر و حاشیه و گرفتاری با حضور بی دعوتش دارد و البته ظاهرا عمق فاجعه فروپاشی از درونش انقدر زیاد شده که حتی در مکالمات و وقایع فیلم هایشان جاگذاری شده است...
مثل این فیلم که شاید برای اولین بار شکست نیروهای آمریکایی را به تصویر می کشد، چه شکست نظری چه شکست عملی. این چندمین فیلم است که یک سرباز آمریکایی از اشتباهی که در هروشیما کردند یاد می کند و یا از میزان جنایات و بلایی که در ویتنام بر سر مردم بی گناه و بی دفاع آوردند، می گوید...
و جدید تر از آن نا موفق بودن در عملیات های میدانی است که از پس ماجرا بر نمی آیند، دیدن این فیلم برای شخص من یادآور ماجرای طبس ایران بود...
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
https://www.imdb.com/title/tt4560436
کتاب مقدس به زبان فارسی
اینجا رایج است که دو نفر مذهبی ساعت ها با یک قفسه کوچک جزواتی از کتب مقدس کنار خیابان بایستند و اگر کسی به ایشان رجوع کرد، در خصوص معارف کتاب مقدس برایش توضیح دهند.
در شهر نانت هم شاهدش بودیم.
دو خانم کنار خیابان ایستاده بودند، در حال رد شدن از کنارشان بودیم، که دیدم یکی از کتب به زبان عربی است و نوشته است: بشاره من الله...
خیلی تعجب کردیم، چرا که خب اینها به دین خودشان دعوت می کنند، چرا نام الله نوشته شده بود؟! همین انگیزه شد که به عقب برگردیم و نگاهی به کتب بیندازیم. این اقدام ما باعث شد آن دو خانم با اشتیاق به سمت ما بیایند و شروع به تبلیغ داشته هایشان کنند.
سریع کتاب عرب زبان را به ما نشان داد و گفت: این کتاب، درس های خوبی برای بهتر زندگی کردن دارد.
گفتم: ما عرب نیستیم.
پرسید: کجایی هستید؟ گفتم: ایرانی. زبان ما فارسی است. کلی ابراز آشنایی و خرسندی کرد و از زیبایی های ایران تعریف کرد...
بعد گفت: اینجا کتابش را نداریم اما اگر در سایت مان بروید به زبان فارسی هم این مطالب ترجمه شده است.
تشکر کردم و علت رجوعم را گفتم که این نام الله برایم جالب بود...
گفت: خب ما همگی به یک خدای واحد اعتقاد داریم... مگر غیر این است؟ گفتم: نه. درست است.
گفت: خب پس باید با هم متحد شویم و بر اساس اشتراکات به هم نزدیک شویم... الان مکاتب و دین های ساختگی ایجاد شده که اصول و قواعد از خود ساخته دارند و این به حقیقت ادیان واقعی ضربه می زند... ما باید به هم نزدیک شویم و به هم کمک کنیم...
خیلی برایم نظرش جالب بود. اولین بار بود با این دیدگاه از سوی اینها مواجه می شدم. گفتم: شما تا به حال قرآن را خوانده اید؟ گفت: کامل نه. اما یکی تهیه کرده ام و در خانه دارم و در حال خواندنش هستم...
گفتم: حتما بخوانید، ما اشتراکات زیادی داریم ما به همه پیامبران پیش از پیامبر خودمان اعتقاد داریم و ...
حرفهای خوبی بینمان رد و بدل شد، جزوات عربی و فرانسوی اش را گرفتم که در خانه سر فرصت مطالعه کنم ببینم در خصوص چه مسائلی صحبت کرده است.
در حال گفتگو بودیم که خانم دوم سریع به سایتشان مراجعه کرد و با هیجان صفحه ای که به زبان فارسی بود به ما نشان داد، من هم ضمن تشکر از او خواستم دستش را نگه دارد تا یک عکس بیندازم...
به نظر می رسد بلایی که مکاتب و فرقه ها و عرفان های کاذب سر بشر آورده اند انقدر آسیب های عمیقی داشته است، که انسان های معتقد در سراسر جهان به تکاپو افتاده اند که برای حفظ دین حقیقی و آثار خوبش دست از تفاوت ها بردارند و با تشابه ها قدرت بزرگتری بسازند تا از حیات معنوی انسان حفاظت و حراست کنند...
#تجارب_در_شهر_نانت_فرانسه
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
#خلاصه_نویسی_هایم
#کشورم_ایران
در برنامه مطالعاتی ام در اینجا، خواندن کتاب گنجینه آسمانی سید مرتضی آوینی جای ثابتی دارد... نور می دهد و انرژی می بخشد. بر شما باد به خواندن آن.
✨"خیلی شگفت آور است که انسان در متن عظیم ترین تغییرات تاریخ جهان و در میان سردمداران این تحول زندگی کند و از غفلت هرگز درنیابد که در کجا و در چه زمانی زیست می کند.
اینجاست که تو به ژرفای این روایت عجیب پی می بری و در می یابی که چگونه معرفت امام زمان، شرط خروج از جاهلیت است. ببین که عصر جاهلیت ثانی چگونه در هم فرو می ریزد و ببین که چه کسانی راه تاریخ را به سوی نور می گشایند. بچه های محله تو و من...
این جوانان، نسل تازه ای هستند که در کره زمین ظهور کرده است و وظیفه دگرگونی عالم را پروردگار متعال بر گرده اینان گذاشته است.
عصر بعثت دوباره انسان آغاز شده است و اینان پیام آوران این عصرند و پیام آنان همان کلامی است که با روح الامین بر قلب مبارک رسول الله تجلی یافته و از آنجا بر زبان مبارکش جاری شده است.
چگونه است که پروردگار در طول همه این اعصار، اینان را برای امانتداری خویش برگزیده است؟".✨
این متن شامل جوانان کشورم در زمان دفاع مقدس است.
وقتی اربعین و سایر وقایعی از این دست را با افقی جهانی می بینی با خود می گویی:
آن نسل تا امروز و تا روز موعود ادامه دارد...
یک روز افق کربلا بود، امروز تا مسجدالاقصی است و فردا دور تر از آن...
این روزهای پایانی ماه صفر را هم تک نفره هیئت در دل برپا کردن حال سخت و خاصی دارد...
خوش به حال همه ی کسانی که دستشان به هیئت می رسد...
پ.ن: فایل ضمیمه شده فقط برای کسانی است که دستشان به هیئت نمی رسد اما دوست دارند عهد و آرمانشان را جایی فریاد زنند...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
Ganjineh Marefat 34.MP3
1.42M
این فایل فقط برای کسانی است که دستشان به هیئت نمی رسد اما دوست دارند عهد و آرمانشان را جایی فریاد زنند...
کانال آموزش زبان فرانسه
توسط نویسنده ی کانال "تا انتهای افق"
به لطف خدا کار کانال آموزش زبان فرانسوی، با حمایت معنوی و لطف دوستان آغاز شده است.
علاقه مندان به یادگیری زبان فرانسه، با روشی متفاوت از تمام روش های رایج آموزش زبان، می توانند به ما بپیوندند.
نشانی کانال:
@ninfrance2
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
یک همکلاسی آمریکایی در فرانسه
از بچه های کلاس است. فرصتی دست داد که با هم صحبت کنیم. خب من خیلی اشتیاق به صحبت کردن با آدم ها بخصوص از ملیت های مختلف برای شناخت واقعی آن ها دور از نمایش رسانه ها دارم. بخاطر همین واقعا فرصت ها را غنیمت می شمارم. مثل این بار.
گفتم: چرا به فرانسه آمدی؟ گفت: بخاطر شغل مادرم که باید چند سالی در فرانسه کار کند.
پرسیدم: چرا زبان فرانسه یاد می گیری؟ گفت: خب ما در دبیرستان زبان فرانسه خوانده بودیم، دوست داشتم تکمیلش کنم.
گفتم: یعنی قصد ادامه تحصیل نداری؟ گفت: نه برای چی ادامه تحصیل بدهم؟!. مدرک لیسانس دارم. کافی است.
گفتم: یعنی بعد از یادگیری زبان فرانسه می خواهی همین جا کار پیدا کنی؟ گفت: نه. ما به آمریکا بر خواهیم گشت و البته الان برای پول در آوردن در یک سوپرمارکت کار می کنم. و چون زبان هنوز خوب بلد نیستم، شغلی به من داده اند که با مردم سر کار نداشته باشم. تا آمدم بپرسم مثل چی؟ خودش ادامه داد: مثلا توالت ها را نظافت می کنم یا در پایان کار سوپر مارکت را تمیز می کنم...
پرسیدم: مادرت فرانسوی است؟ (با عمد پرسیدم. دوست داشتم واکنشش را ببینم)گفت: نه! به هیچ وجه. ما تا صد سال قبل این نسل در نسل آمریکایی بودیم... خیلی با جدیت و محکم گفت.
بحث را عوض کردم. پرسیدم: اینجا بهتر است یا آمریکا. گفت: بستگی دارد. از بعضی جهات اینجا، از بعضی جهات آمریکا. مثلا اینجا آرام تر است...
گفتم: دوست داری در فرانسه بمانی. گفت: نه. این فقط کسب تجربه است.
پرسیدم: تجربه برای چی؟
گفت: کسانی که در کشورهای مختلف زندگی می کنند دید بازتری به همه چیز پیدا می کنند. اما کسانی که یک جا می مانند معمولا محدوده کوچک فکری دارند...
بر خلاف آغاز ترم که اصلا تمایلی به سلام کردن هم نداشت. ظاهرا رفتار این چند هفته اثرخودش را گذاشته بود. یک ایرانی محجبه می تواند یک آدم معمولی باشد، بگوید، بخندد، صحبت کند، درک کند و هم کلام شود.☺️
یک ایرانی محجبه آن چه در فیلم های هالیوودی دیده می شود نیست...
امروز داشتم تنهایی در حیاط دانشگاه راه می رفتم که کسی اسمم را بلند صدا زد، دیدم اوست با یک چینی که او هم همکلاسی ام است. گفت: برای ناهار ما را همراهی می کنی؟ با اینکه برنامه دیگری داشتم، گفتم: با کمال میل.
یک ساعتی فرصت ناهار بود، بیشتر و بیشتر صحبت کردیم، خب همه علاقه دارند برای تقویت زبان فرانسه تا می توانند صحبت کنند. موارد مختلفی بحث شد، تا زمان کلاس بعدی رسید....
آنچه برایم اهمیت دارد، حتی بیش از شناخت آدمهای ملل مختلف، شناساندن خودم به عنوان یک ملتی است که به دلیل تنگ نظری و ترس قدرتهای جهان خوار و البته برخی هم وطن های ... نتوانسته صورت واقعی خود را به جهان بشناساند. گاهی که صحبت می کنم با اشتیاق گوش می دهند، گاهی چهره ای دارند که گویا خلاف این تصور می کردند یا شنیده اند، گاهی چهره شان فریاد می زند نظرشان درباره من به عنوان یک ایرانی مذهبی نسبت به اولین دیدار تغییر پیدا کرده است...
از جالب ترین چیزهایی که اینجا به چشمم آمده است، کار کردن همه دانشجویان در رستوران ها و هتل ها چه دختر چه پسر، به عنوان نظافت چی، برای امرار معاش است. این مسئله برایشان امری کاملا طبیعی و عادی است و هیچ ابایی از طرحش ندارند یا هیچ احساس خجالتی نمی کنند. خیلی راحت می گویند برای اینکه بتوانم زنده بمانم، پول برای خوردن داشته باشم، باید کار کنم... عموما پدر یا مادر یا هر دو را دارند اما خودشان باید خرج زندگی خود را در بیاورند...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
مردی در تبعید ابدی...
«مشقت را به خاطر خدا تحمل کنید، اما تسلیم مشقت نشوید. تحمل اندوه به معنای اندوه پرستی نیست. تحمل درد، غیر از قبول درد است. مشقت، آزمایشی است از سوی حق، و راهی است میان بر به جانب آرامش و شادمانی.
اصل آن است که ما بتوانیم از خود دور شویم، و این تبعیدی است ابدی برای آن کس که خواهان قربت است ...
مردان و زنان راه حق، چه سلاطین اراده کنند، چه نکنند، پیوسته در تبعید از خویش اند به قصد تقرب به بارگاه حق جل جلاله.»
برگرفته از کتاب مردی در تبعید ابدی؛ زندگی ملاصدرا. نادرابراهیمی
#خلاصه_نویسی_هایم
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
بازگشت به فرانسه و مرغ همسایه ای که دیگر غاز نیست...
قسمت اول
متن زیر نوشته ی یک فرانسوی است که ترجمه کرده ام. او پس از تجربه ی یک سال زندگی در کانادا به کشور خود بر می گردد با این تیتر که "چمنِ جای دیگر سبز تر نیست".
این ضرب المثل فرانسوی است ( البته انگلیسی ها هم همین را می گویند) که معادل همان ضرب المثل ایرانیِ مرغ همسایه غاز است می باشد. این فرد پس از یک سال تجربه به این نتیجه رسیده است که مرغ همسایه غاز نیست...
" من پس از یک سال به فرانسه برگشتم. چمنِ جای دیگر، سبزتر نیست.
ترک کردن یا ماندن؟ این سوالی است که بسیاری از فرانسوی ها از خود می پرسند. بین مشکلات برای پیدا کردن یک شغل و تمایل به رفتن به جای دیگر. تغییر کشور یک راه خوب می تواند باشد اما آیا چمن های دیگر واقعا سبزتر است؟
هلن الیانُ تصمیم گرفت و برگشت. امروز او مطمئن است. او فرانسه را با چشم دیگری می بیند.
(از اینجا به بعد از زبان هلن الیانُ است:)
حدود 2 سال و نیم پیش من و همسرم تصمیم گرفتیم از یک رویای قدیمی استفاده کنیم... رفتن به کانادا و دقیق تر بخواهم بگویم: رفتن به کِبِک.
آن زمان، من 25 سال داشتم. دارای یک دیپلم دولتی پرستاری و یک موقعیت در یک کلینیک خصوصی در بخش مورد علاقه ام با یک خانواده دوست داشتنی و رویاهایی در سر...
چرا بروم؟ خارج از ایده ام که یک روز یک پرستار متخصص بیهوشی بشوم، می خواستم برای پیشرفت حرفه ام کاری کنم.
در فرانسه غیر ممکن بود، در کِبِک همه چیز ممکن بود...
در ذهنِ تقریبا همه ی فرانسوی ها امروز این چیزها می گردد: خسته از بیکاری، خسته از پرداخت های بیش از حد زیاد، خسته از خفه شدن با هزینه ها و خرج ها وقتی کسب و کاری را شروع می کند...
بیایید ادای احترام کنیم: چمن در جای دیگر سبزتر است. مطئن باش!
کانادا رویای آمریکائی برای فرانسوی ها..."
پایان قسمت اول.
ادامه دارد...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
گاهی وسط خیابان توقف می کنی و می مانی به تنوع و زیبایی خلقت خداوند
سیب های بسیار کوچک با همان طعم و عطر سیب معمولی
فرانسه
@ninfrance
"می گفت: چون با آمریکا ارتباط نداریم این همه مشکل داریم...
می گفت: شما می گین اگر در کشور ما اسلام اجرا می شد الان پیشرفته بودیم، اما کشورهای خارجی که اسلام ندارن پس چرا پیشرفت کردن؟"
امروز داشتم یک بررسی در سایت های فرانسوی از میزان مطالعه فرانسوی ها می کردم که در نهایت با آمارهای مختلف جهانی مواجه شدم که ناراحتم کرد.
در نقشه جهانی، ایران گُم بود... سفید و خالی... وقتی کشورهای اهل مطالعه با رنگ های مختلف، مشخص شده بود.
هند با بیش از ده ساعت مطالعه رتبه یک جهان را دارد، و فرانسه نهمین کشور جهان با میانگین هفت ساعت مطالعه در هفته است.
آمریکا بیست و سومین رتبه را در جهان دارد با پنج ساعت و چهل دقیقه در هفته و پایین ترین رتبه در یک فهرست سی عضوی جهانی، کره است با میانگین هفته ای سه ساعت مطالعه!
گفته می شود این مطالعه شامل فقط کتاب می شود، آن هم کتب غیردرسی. مطالعات در فضای مجازی و مجله و روزنامه شاملش نیست. اما آمار ایران به صورت میانگین 13 تا 18 دقیقه در روز و چیزی حدود یک ساعت و نیم در هفته است که همه ی موارد فوق هم در این جمع بندی شامل شده است.
الان شاید بشود بهتر جواب این بنده خدا را داد... ما کشوری هستیم که دینش او را دعوت به علم و عقل کرده است، کسب علم را فریضه یعنی واجب دانسته است، آن هم بر هر زن و مرد مسلمان اما ما کسانی هستیم که قدر آموزه های دینمان را نمی دانیم و به آن کامل عمل نمی کنیم.
اگر کشورهای دیگر پیشرفت کرده اند بخاطر این است که عقلا به این نتیجه رسیده اند که برای رشد باید دانش داشت و برای کسب دانش باید کتاب خواند. آموزه های دین هم تایید هرچه عقلانی باشد است، غیر این است؟
از منظر دیگر هم این مسئله را پیش خودم بررسی کردم و آن اینکه کتب و معارفی که ما داریم کجا، آنچه ساخته دست جامعه بشری است کجا... ما معارفی داریم که فراتر از انسان (خدا) و انسان های کامل (امامان معصوم) در اختیار ما گذاشته اند، اگر کشور ما اهل مطالعه شود، سرعت رشدش خیلی بیشتر از سرعت رشد عموم کشورها خواهد شد و نه تنها رشد مادی اش که فهمش، کمالاتش و تعالی اش...
هرکس به خودش رجوع کند و ببینید در حوزه ای که فعالیت دارد چه میزان مطالعه دارد، در حوزه کسب معارف دینی اش، چند جلد توحید و عدل و نبوت و امامت و معاد که اصولش است خوانده است، در حوزه روابط انسانی، مهارت های زندگی، اخلاق و اعمال ظاهری اش، چند جلد کتاب خوانده است؟
برخی می گویند: از این رو سرانه مطالعه در ایران پایین است که عموم افراد خود را دانا در همه چیز می دانند، و در خاطرم هست که یک استاد جامعه شناس خارجی گفته بود: ایرانی ها هر یک، یک خدای کوچک هستند که در زمین زندگی می کنند کنایه از میزان احساس بلد بودن و خود را داری فضل دانستن و به راحتی در هر چیز اظهار نظر کردن...
در خاطرات ملاصدرا می خواندم که روز که هیچ، شب ها هم زمان زیادی بیدار بود و مطالعه می کرد و وقتی همسرش به این کارش اعتراض می کند می گوید: من باید به تعداد همه ی آدم هایی که الان خواب هستند هم بیدار بمانم و کتاب بخوانم...
گاهی فکر می کنم اگر کشور هرچند با سختی اما مسیر رشد و تعالی را پیش گرفته و متوقف نشده است، بخاطر آن تعداد خاص است که شب و روز ندارند و به جای خیلی ها که فقط حرف می زنند کسب علم می کنند و هر روز بر کیفیت عمل خود می افزایند...
پ.ن: سایت زیر سایت فرانسوی است که این آمار را منتشر کرده است.
نقشه جهانی این آمار به انگلیسی و فرانسوی به متن ضمیمه شده است.
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
https://www.livresdeproches.fr/blog/lecteurs-dans-monde.html
رتبه بندی میزان ساعت مطالعه مردم کشورهای مختلف در هفته
البته جایگاه و رتبه عربستان واقعا مشکوک است...
@ninfrance
تفاوت ها و تناقض ها
استاد از سیستم سیاسی کشور فرانسه گفت و معنی لائیسیته را کامل تشریح کرد که در پستی دیگر خواهم گذاشت.
اما در این بین دو مطلب توجه ام را جلب کرد که یکی خلاف شنیده های همیشگی بود و دیگری تناقضی که برای خود فرانسوی ها هم جای سوال است.
اول وضعیت زنان در فرانسه بود.
استاد گفت درست است که در قانون بین زن و مرد برابری است اما این فقط در نوشته است، در عمل غیر این را شاهد هستیم.
مثلا زنان در شرکت ها حقوقشان کمتر از مردان است، مگر موارد خاص. و این برخلاف قانون تساوی بین زن و مرد است.
و تناقض اینکه حکومت فرانسه با اینکه کامل دین را از سیاست جدا و حتی در مدارس نشان مذهب با خود داشتن را ممنوع کرده است، ۵ تعطیلی رسمی فرانسوی ها به دلایل اعتقادی کاتولیک هاست.
همچنین استاد می گفت: در فرانسه مسلمانان خیلی زیاد هستند اما حتی یک روز از این فهرست مربوط به مسلمانان نیست با اینکه ما در قانون می خوانیم که در فرانسه همه پیروان ادیان با هم برابرند.
من گفتم: چه تعداد هستند مسلمانان؟
با شدت گفت: خیلی، خیلی...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
وضعیت گرایش رشته ای و شغلی دانشجویان خانم و آقا در فرانسه
استاد گفت: اینجا اگر رشته ات فنی باشد، حتی اگر لیسانس (کارشناسی) داشته باشی می توانی کار پیدا کنی، بخصوص اگر در رشته انفورماتیک (رایانه) تخصص داشته باشی شرایط برای دانشجوی دکتری با تامین مالی شدن فراوان است.
اما برای رشته های علوم انسانی اینطور نیست. کمتر از مستر (ارشد) که اصلا شغلی نیست. بعد مثلا اگر مستر هم داشته باشی و بخواهی مثلا دبیر مدرسه بشوی، تازه باید جداگانه کنکور بدهی و دوره های آموزشی مخصوص آن را بگذرانی.
بعد خودش را مثال زد که ادبیات خوانده و اشاره کرد که مثلا چه کاری جز تدریس برایش هست؟
اینطور ادامه داد که مثلا اگر در شاخه علوم انسانی جامعه شناسی بخوانی یا روانشناسی، در جامعه شغلی متناسب با آن برایت یافت نمی شود و اگر بخواهی دانشجوی دکتری بشوی به دکتری با تامین مالی فکر نکن. چون کسی این رشته ها را پشتیبانی نمی کند...
خیلی تعجب کردم، تصورم این بود که غرب برای رشته های علوم انسانی اهمیت بیشتری قائل است، و علاقه مندان به این رشته را بیشتر تحویل می گیرد. نمی دانم، شاید فرانسه اینطور باشد...
همچین اشاره کرد که اینجا دختران بسیار کم سمت رشته های فنی و رایانه ای می روند و اصلا اعتماد به نفس رقابت با پسرها را ندارند، انواع دوره های تشویقی و ترغیبی برای دعوت دختران به رشته های فنی انجام می شود، اما دختران ترجیح می دهند همین رشته های علوم انسانی را بخوانند... چند وقت پیش یکی از دوستانم تعریف می کرد که به یک همایش دعوت شده است که در آن به دختران اصرار به شرکت در حوزه های فنی می شده و چند روز پیش یکی از دوستان دیگرم تعریف می کرد که ایمیلی دعوت نامه گونه با این عنوان برایش آمده است.
و خلاصه اینکه مثلا دانشگاه علوم انسانی خیلی پرجمعیت تر از دانشگاه فنی در فرانسه است. و این را اضافه کنید که عموم دانشجویان فنی از سایر کشورهای جهان هستند، و دانشجوی فرانسوی حتی از نوع پسرش هم در این رشته به نسبت خارجی ها کمتر دیده می شود...
حالا با این وجود دوست من که یک خانم است و در رشته فنی مستر می خواند، و دوست دیگرم که در شاخه ای دیگر در این رشته دانشجوی دکترا است بسیار تعجب همکلاسی ها و همکارانشان را برانگیخته اند که مگر در ایران دخترها به دانشگاه هم می روند؟ حالا اگر هم می روند مگر توان فنی خواندن دارند؟؟ چون فکر می کردند که او مسترش را هم در خارج از ایران گرفته است اما او گفته است که مستر را در ایران تمام کرده است و شیرین تر از همه بخش ها این است که هر دو دوستم محجبه هستند...
چه سفیران خوبی شده اند اینها برای نشر حقیقت ها و واقعیت های #کشورم_ایران به دور از دروغ رسانه ها، بی واسطه، به مردم جهان!
با خودم فکر می کردم، با تبلیغات فراوان برای ما و با در اختیار قرار دادن امکانات و مزایا، نخبگان جهان را به کشور خود جذب می کنند؛ چون امروز یکی از شاخه های اصلی قدرت در جهان، توان علمی، بخصوص در عرصه فنی است و این دست کشورها صرفا با دانشجویان خودشان نمی توانند جایگاه خود در جهان را حفظ یا بالا ببرند لذا از این طریق با جذب دانشجویان نخبه خارجی این موفقیت ها و پیشرفت ها را به نام و کام خود تمام می کنند.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
اینجا جارو به دستان مهربان نیستند که هر روز سحر صدای جارو زدنشان بیاید...
شاید ماهی یک بار یک ماشین پر صدای برگ جمع کن را در خیابان های اصلی شاهد باشی.
فرانسه
@ninfrance
تصویری از رئیس جمهور آمریکا بر صفحه اول یک مجله اقتصادی انگلیسی در کتابخانه دانشگاه فرانسه که نوشته:
Where next?
بی نیاز از شرح...
@ninfrance
روشن اما برای چشمانی تار
همیشه بیان همه چیز ساده نیست. که حقیقت یا واقعیت را بگویی و انتظار داشته باشی که مخاطبت همان را که گفتی بشنود و قلبا از راه عقل و منطق بپذیرد.
در واقع عوامل متعددی در طول زندگی هر فرد اثرگذار است که ورودی های وجودش چه و چگونه و به چه میزان دریافت کننده باشد.
کسانی که زندگی در غرب و شرق عالم را تجربه می کنند و شاهد عینی می شوند در خصوص واقعیت های پنهان مانده از دید مردم کشورشان که همه آنچه می دانند از فیلم ها و سریال ها و اخبار فارسی از شبکه های ماهواره ای خارجی است، یا از تجربه ای تفریحی است از سفرهای خارجی و زمان های کوتاه در بهترین قسمت های یک کشور که قسمت های توریستی آن و ویترین تزئین شده آن کشور است)، خیلی نمی شود انتظار داشت هرچه تو بگویی را بی کم و کاست بشنوند و بی کم و کاست بپذیرند و باور کنند.
ورودی های ذهن و دل اینها بدون فکر به صلاحیت منابعی که در اختیار داشته اند برای اینکه نگاهشان ساخته شود شکلی به خود گرفته که فقط چیزهایی را بشنوند و بپذیرند که زمان زیادی است به آنان القا شده است...
من این کار را انجام می دهم، نمی شود با تصور اینکه حرف حق در خیلی ها اثر ندارد، از گفتنش منصرف شد، چیزی که از ابا و اجداد عقیدتی ام به من رسیده است این است که تا آخرین لحظه حیاتت باورمند به حق، طرفدار آن و ارائه دهنده آن باش، حتما و بی شک هنوز دلها و عقل هایی هستند که روزنه های فطری وجودشان دست نخورده باقی مانده باشد.
یک مساله دیگر که کار نشر حقایق را برای انسان سخت می کند، جلوتر بودن این دست از کشورها به لحاظ توسعه مادی است. نمی گویم علمی، چون علم فقط رایانه و فیزیک و شیمی و زیست نیست و نمی گویم پیشرفت، چون پیشرفت انسان قرار نبود تک بعدی باشد.
وقتی در غرب در کنار خود مردم غرب زندگی می کنی، وقتی از حال و روز و دغدغه های زندگی و خلاء ها و افسردگی ها و تنهایی های آنها می شنوی، وقتی شانه بالا می اندازد و می گوید زندگی همین است و چاره ای جز گذراندنش نیست می بینی که نهایت تکنولوژی رفاه مادی به انسان بخشید. همین. بهتر بخور، بهتر بخواب، بهتر ...
این یک حقیقت تلخ بی نیاز به اثبات است که غرب بشریت را پایین نگه داشته است. ما که داشتیم به هدف خلقت می رسیدیم با متن کتاب آسمانی مان، با شرح امامان معصوممان و در بین کتب ملاصدرا و ابن سینا و ابوریحان بیرونی و شیخ طوسی و تا برسد به شخصیت عجیبی مثل امام خمینی رشد می کردیم و بالنده می شدیم و حس تعالی و چشیدن حقیقت این دنیا و دنیای قبل آن و بعد آن را تجربه می کردیم، داشتیم به معنای حیات طیبه نزدیک می شدیم و بهترین حس های عالم را تجربه می کردیم، کارمان به اینجا کشید که از این شخصیت ها جز نامی ندانیم، حتی بچه مذهبی های ما با کتابی چون شرح اربعین حدیث امام خمینی، با کتاب اسراالصلات اش که بیست و هشت سالگی نوشت و چون انقدر سطحش سنگین بود و برای عموم مردم قابل فهم نبود کتاب آداب الصلوه را نوشت که هرچند همان هم باز برای ما دشوار است، از بس با محتواهای سطح پایین و بی ارزش سر و کار داشتیم و انقدر ارتقا پیدا نکردیم که قد بکشیم با این محتواها، کارمان به اینجا کشیده که اثبات کنیم خدا وجود دارد یا نه، اثبات کنیم روابط همجنس بد است یا خوب، اثبات کنیم روابط جنسی آزاد حق است یا نیست، اثبات کنیم که سقط جنینی که از یک رابطه ازاد ایجاد شده بد است یا خوب.
در واقع هیچ مغایرتی نداشت که بشر در علوم مادی پیشرفت می کرد و کنار آن و بیش از آن در علوم معنوی هم پیشرفت می کرد اما این غرب بود که چون علوم معنوی اش دست خورده و تحریف شده بود و تصور کرد اگر حذفش کند زندگی بهتری را تجربه خواهند کرد جهان بشری را بدبخت کرد. از وقتی علم از شرق به غرب رسید جهان بشری بدبختی را تجربه کرد، چون این را به همه القا کرد که اصل دین و اصل کشف و کسب علوم معنوی بی ارزش است... ارزش را به ماده داد. حالا همه، شب با یاد همه آنچه مادی است می خوابند در خواب جز مسائل مادی نمی بینند و وقتی از خواب بیدار می شوند اولین چیزی که به یادشان می آید نیازهای مادی شان است...
من باور نمی کنم غایت فلسفه خلقتم خودشکوفایی با تعریف سلسله مراتب نیازهای مزلو باشد...
مثلا اگر استعداد مدیریت دارم، کمالم این باشد که بهترین مدیر جهان بشوم و تمام عمر برای همین تک مورد وقت بگذارم و تلاش کنم.
من هم میخواهم به خودشکوفایی برسم اما خودشکوفایی از نگاه علوم معنوی ما با خودشکوفایی از نگاه علوم مادی آن ها خیلی تفاوت دارد. ناظر به نظر و عمل و نتیجه...
شیطان غرب را پایین نگه داشته و غرب ما را. اما سرانجام تاریخ بشریت بر این کره خاکی به دست شیطان نوشته نشده، طبق نص صریح قرآن کتاب آسمانی ما حزب خدا پیروز نبرد نهایی و ارث برنده تمام آن خواهند بود.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
خشونت در شانزلیزه
این تیتر، زیرنویس خبری است که به صورت زنده از تلویزیون در حال پخش بود. چند روزی است که پاریس به دلیل طرح های اصلاحی مکرون، رئیس جمهور فرانسه، صحنه ی تظاهرات مردمی در مشاغل مختلف است. اعتراض مشترک همه ی آنها هم نه به گرانی است.
آنچه برایم جالب بود، پخش زنده ی اغتشاشات ایجاد شده در این تظاهرات در سطح خیابانهای پاریس از تلویزیون بود. صدای گزارش گر را نمی شنیدم و نمی دانم چه می گفت اما برایم جالب بود که به صورت زنده زد و خورد بین مردم و پلیس را نشان می داد... (تصویری از این صحنه ضمیمه کرده ام)
پلیس با گاز اشک آور و باتوم معترضین و مخالفین را متفرق می کرد و خیلی راحت تلویزیون هم در حال نشان دادن این صحنه ها بود...
با خودم فکر می کردم همیشه بخشی از افراد کشورم منتقد و معترض سیاست صداوسیما از نشان ندادن اعتراضات و اغتشاشات خیابانی هستند، بعد مثلا وقتی یک زد و خورد بین پلیسی با مردم توسط تلفن همراه یک نفر رسانه ای می شود برخی فعالان شبکه های داخلی و خارجی چه ها که در رد این حرکت خشونت آمیز نمی گویند و نمی نویسند و چه اتهاماتی که به حکومت و نیروی حفظ امنیت کشور نمی زنند...
واقعا من نمی دانم چه فرقی هست؟ چرا اگر پلیس در چنین کشورهایی به خیابان بریزد و با سگ و اسلحه و باتوم و گاز اشک آور معترضین را متفرق یا دستگیر کند، حافظ امنیت داخلی کشور شناخته می شود اما اگر در ایران چنین اتفاقی بیفتد کاری خلاف حقوق بشر و مدنیت معرفی می شود...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
#خلاصه_نویسی_هایم
"اکنون در سال های آغازین قرن پانزدهم هجری قمری، هم آنچنان که نبی اکرم صلی الله علیه و آله پیشگویی فرموده بودند، قوم سلمان فارسی ـ ایرانیان ـ علم قیام انبیاء را بر دوش گرفته اند و وجودشان همچون شمسی تازه در جاهلیت ثانی تولد یافته است.
شمسی که اشعه ی نورش اینک می رود تا دورترین نهایت های خلقتِ انسان گسترش یابد و آسمان های قلوب را تسخیر کند و مرزهای تفرقه و الحاد و شرک را از جغرافیای کره ی زمین بسترد و صورتی توحیدی به آن بخشد.
رو در رویی این شعاع های بلند نور با شیاطین ظلمت و عدم، به صورت جنگی بزرگ بین حق و باطل تحقق یافته است و پیشاپیش روشن است که پیروزی از آن جبهه های نور است و این قرن، آنچنانکه وعده داده اند، قرن غلبه ی حق بر باطل خواهد شد."
برگرفته از روایت فتح، بر ستیغ جبال فتح؛ شهید سید مرتضی آوینی
🎊میلاد خاتم پیامبران محمد مصطفی و ششمین تالی تلو او، امام صادق علیه السلام پر نور و پر برکت🎉
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
سه شنبه ها و پنجشنبه های اعتصابی در فرانسه
برخی دوستان پیام می دهند که بیشتر وجه منفی آنجا را می گویی، از مثبت هایش هم بگو. اما در واقع من هر چه در طول روز با آن مواجه می شوم را بازگو می کنم...
اینکه گاهی هر روز و یا روزی چند مورد تجربه منفی دارم، تقصیر من نیست☺️. دوست دارم منتقل کننده ی همه ی واقعیت باشم. اینکه زندگی در اینجا توام با دردسرها و سختی های خودش است.
رانندگان اتوبوس در اعتراض به حقوق و گرانی اعلام کرده اند که هر سه شنبه و پنجشنبه در ساعاتی مسافر جابجا نمی کنند...
خب این شهر تاکسی ندارد و اگر اتوبوس نیاید و دسترسی به خط مترو هم نباشد، خیلی شرایط سخت می شود.
اینجا مقابل بیمارستان، در هوای سرد و افراد مسن که منتظر اتوبوسی هستند که نمی آید...
نمی دانم دولت فرانسه در نهایت به این اعتصابات پاسخ مثبت می دهد یا نه اما آن گروهی که متضرر می شوند مردم عادی هستند.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance