eitaa logo
تا انتهای افق
10.1هزار دنبال‌کننده
627 عکس
186 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
برخی اعضای محترم کانال پیگیر شدند که آیا این مطلب وضعیت خشونت علیه زنان در فرانسه مستند است؟ بخش اول این خبر از روزنامه 20minutes را کلمه به کلمه ترجمه کردم که در ادامه می آید به علاوه ی پیوند خود سایت. تیتر: خشونت علیه زنان: یک بلا و آفت که در فرانسه ادامه دارد... یک زن در هر سه روز، زیر ضربات زوج یا *همراه زندگی اش در فرانسه از دنیا می رود. خشونت علیه زنان همچون یک بلا باقی مانده است. با وجود هزاران قربانی، آمار شکایات هنوز بسیار کم است که عواقب جدی اجتماعی دارد. در آستانه ی روز بین المللی از بین بردن خشونت علیه زنان، هر سال بیش از 216000 زن قربانی خشونت های انجام شده توسط همراهان خود می شوند. اما فقط 16درصد شکایت می کنند. علاوه بر این 86000 زن گزارش می دهند که قربانی تجاوز یا اقدام به تجاوز بوده اند. اما به گزارش وزارت امور اجتماعی و حقوق زنان، تنها 10 درصد آنها شکایت می کنند. به غیر از پیامدهای روانی و اجتماعی، این پدیده هزینه های اقتصادی هم دارد. با ارزیابی انجام شده توسط وزارت، هر سال 3.6 میلیارد یورو صرف کمک اجتماعی، مراقبت از این زنان و به ویژه از دست دادن ظرفیت های تولیدی می شود. در فرانسه وضعیت قانونی بد نیست اما این اراده ی سیاسی است که خیلی ضعیف است. یک سال پیش دولت متعهد شد که مبارزه علیه این آزار را در اولویت قرار دهد. اقدامات اگرچه مثبت است، اما کافی نیست... پ.ن یک: این خبر برای سال 2014 است. خبرهای جدیدتر هم به مرور ترجمه و ارسال خواهم کرد. پ.ن دو: از آنجا که در فرانسه قانونی است که یک زن و مرد با هم زندگی کنند و حتی بچه دار شوند اما با هم ازدواج نکنند و یا حتی یک زوج همجنس باشند متاسفانه البته، بدین خاطر کلمه های به کار گرفته شده برای رابطه زن و مرد متفاوت است. مثلا هم کلمه ای با ترجمه ازدواج کرده داریم، هم کلمه همراه و هم کلمه زوج. لذا در صورت کلی کلمه همراه و زوج را به کار می برند، چون ممکن است آن دو نفر ازدواج نکرده باشند. 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance https://www.20minutes.fr/france/1487410-20141124-violences-a-egard-femmes-fleau-persiste-france
به یادت و به نامت ای رحمة للعالمین... هفته ی گذشته سر کلاس بنا به دلایلی بحث های مختلفی در خصوص ایران و اسلام و... شد، یکی از بچه ها که کلمبیایی بود پرسید ایرانی ها هم مسلمان هستند؟ گفتم بله. اما عرب نیستند. پرسید: چه کشورهایی مسلمان هستند؟ گفتم: خیلی کشورها. عراق و ترکیه، افغانستان، آذربایجان و‌پاکستان و... در اطراف ما، آن طرف اندونزی و مالزی و... اینطرف سوریه، فلسطین، لبنان، عربستان، تا عموم کشورهای شمال آفریقا و... زیاد هستند... تعجب کرد. برایش جالب بود... هفته ای که گذشت میلاد پیامبر دین و مکتبم بود. پیامبر خاتم... از اینکه متاسفانه در این شهری که ما هستیم هیچ خبری نیست در رنج بودم... دیدم نمی توانم کاری نکنم. الحمدلله این ترم یک دوست خوب ایرانی خدا روزی ام کرده است. هرچند اختلاف نظر و گرایش داریم اما مشترکات خوبی داریم. به او گفتم: تصمیم دارم به مناسبت میلاد پیامبر در کلاس آبمیوه و کیک بدهم و یک معرفی کوتاه جهت آشنایی در کلاس بکنم. گفت: من هم شریک. من هم کمکت می کنم. خوشحال شدم و در فاصله بین دو کلاس با عجله به نزدیک ترین فروشگاه رفتیم و چند بسته کیک و آبمیوه خریدیم. در مسیر تمرین می کردم که چه توضیحی بدهم در کلاس. بعد از یک ساعت از شروع کلاس استاد چند دقیقه استراحت داد. بلند شدیم و کیک ها و آبمیوه را روی میز چیدیم. استاد با هیجان و تعجب پرسید، اینها به چه مناسبت است؟ من هم که چند بار جملاتم را تمرین کرده بودم شروع کردم: مانند میلاد حضرت مسیح که ۲۵ دسامبر است، میلاد پیامبر ما، پیامبر اسلام هم همین هفته ی اخیر بود. همه ی مسلمانان جهان این روز را جشن می گیرند. ما هم در ایران این روز را جشن می گیریم و مردم غذا و کیک و آبمیوه به رایگان توزیع می کنند. (این به رایگان را از آن جهت گفتم که خیلی برایشان این کار جالب است) استاد گفت: پس چرا اینجا هیچ خبری نیست. و ما تا بحال چنین جشنی را ندیده ایم و نشنیده ایم... سری تکان دادم و گفتم: نمی دانم... ( و در دل گفتم: این همه مسلمان و...) همه خیلی استقبال کردند. وقتی به آن نفری که هفته گذشته در خصوص اسلام سوال کرده بود رسیدم، گفت: من در خصوص اسلام مطالعه کردم، حتی کتاب قرآن را هم پیدا کردم و در حال خواندنم. برایم جالب است بدانم در آن چه نوشته که این همه پیرو دارد‌. من هم حسابی ابراز احساس کردم و آفرین گفتم و تشویقش کردم به ادامه دادن... 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
کشته شدگان برای فرانسه در شهر نانت فرانسه به دیواری سنگی رسیدیم که نام تمامی کشتگان این شهر از جنگ های جهانی بر آن حک شده بود. بالای این اسامی نوشته کشته شدگان برای فرانسه... دقیقا در روزی آنجا بودیم که یک روز مقدس برای مسیحیان است. روز گرامیداشت کشته شدگان در راه خدا که توسط کشیشی نام گذاری شده است و یک تعطیلی رسمی مذهبی است. برایم چند نکته جالب بود: ـ تعداد زیادی از این کشته ها در داخل فرانسه کشته نشده بودند، بلکه در خارج از مرزهای فرانسه جان داده بودند. مثلا بخشی را نوشته بود آفریقای جنوبی. حالا اینکه اینها در آفریقا چه می کردند و فرانسه با نگاه استعماری آنجا حضور داشته و آن کشورها را مستعمره خود قرار داده و در واقع سربازانش برای این اهداف جان دادند بماند... ـ این اسامی در سطح شهر قرار داده شده بود که مردم هر روز با آن مواجه شوند. ـ یک روز مشخص کنند برای گرامی داشت این کشته شدگان و شکل ارزشی به آن بدهند. در ایران با یک دیدگاه کلیشه ای، ناپخته و غیرجهانی، برخی با بیان اینکه چراغی که به ایران رواست به سوریه حرام است نخواستند یا نتوانستند دقت کنند که چه کار مهمی کردند آنها که از زندگی خود با همه دوست داشتنی هایش گذشتند و در اوج جوانی به فراتر از مرزها سفر کردند و با نثار جان خود، با یک تیر چند نشان زدند. حالا بماند که بین نیت ها و شخصیت های اینان و آنان فاصله ی آسمان تا زمین است... یک. جنگ را کیلومتر ها دور از مرز ایران نگه داشتند. دو. از حرم بهترین های روی زمین محافظت کردند و این نهایت زیبایی یک عقیده است که نه تنها از فکر و راه ارزشهایمان دفاع می کنیم، از مظاهر آن نیز دفاع می کنیم. سه. در نبرد بین حق و باطل که مرز پذیر نیستند، ثابت کردند که هرجا مقاومت و مبارزه با باطل باشد، ماهستیم. چهار. عملی نه شعاری مظلومیت و غربت مردم جهان برایشان مهم بوده است و به دفاع از زن و بچه های غریب شتافتند که انسانیت مرز نمی شناسد... اگر برخی مردم ما افق دیدشان جهانی شود، دیگر انقدر برایشان عجیب و تعجب آور نخواهد بود که چرا سربازان ما فراتراز مرزها نقش ایفا کنند. یعنی حتی اگر نگاه دنیایی صرف هم داشته باشند باز باید دایره دیدشان را وسیع تر کنند. با سریالی کره ای به نام "نسل خورشید" آشنا شدم که با این نگاه واقعا سریالی زیبایی است. سربازان کره ای حتی به افغانستان می روند که با داعش بجنگند با این شعار که آنها سربازان صلح هستند و هرجا کسی علیه صلح باشد فرقی ندارد کجا باشد خود را به آنجا می رسانند. به زیبایی سربازان خود را شجاع، فداکار و با نگاهی جهانی به تصویر می کشند و از آنان قهرمانان اسطوره ای و ستودنی می سازند...حتما برخی از دیالوگ های این سریال را در کانال قرار خواهم داد. به نظر باید بر مبانی فکر مردم کشورمان بیشتر کار کنیم، خیلی باید ذهنها بسته باشد که در جهانی که همه افقی جهانی دارند و جهانی می اندیشند، برخی فقط افق دیدشان حل مشکلات داخلی باشد و تصور کنند مشکلات محدود به همین چهارچوب می ماند. نمی دانم در سطح شهرهای کشورمان هم، چنین دیوارهایی داریم یا نه... اما در گوشه ای از این شهرها ابرمردانی آرام گرفته اند که دلواپس ترین های این مردم نسبت به ایمان، امنیت و آزادگی و استقلال کشورشان بوده اند. و مرد عمل بودند نه حرف. تصویر پیوست شده دیوار شهر نانت است و تصویر دوم بخشی از بهشت معصومه سلام الله علیهم قم است که سال 95 چند ردیف بیشتر نداشت... همه ی اینها جان داده های راه خدا یعنی راه دفاع از حق و حقیقت و انسانیت و امنیت مردم کشور خود و مظلومین جهان هستند، به دور از اهداف استعماری... کدام یک بیشتر ارزش احترام دارد؟ باید نامشان، یادشان، کارشان و اهدافشان زنده نگه داشته شود، که فرمود: این کار کم از شهادت نیست... 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
اسامی کشتگان برای فرانسه نقش بسته بر دیوار شهر نانت، فرانسه مزار کشتگان برای خدا ( شهدای مدافع حرم)، قم، ایران @ninfrance
به ایران نرو! در فرانسه دو گروه انسان وجود دارد؛ یک دسته که تصورشان در خصوص ایران جنگ و ویرانی و محرومیت و ناامنی است و اینها کسانی هستند که با ایران از طریق رسانه هایشان آشنایی پیدا کرده اند و گروه دوم کسانی هستند که فقط یک بار به ایران سفر کرده اند یا از دوستان و آشنایانشان کسی تجربه ی سفر به ایران را داشته است. در بین ازدحام محتواهای ساخته و پرداخته شده ضد ، تجربه ی دیدن این فیلم کوتاه شیرین بود. یک جوان غربی به ایران سفر کرده و از مشاهداتش فیلمی کوتاه ساخته است با عنوان : Don't go to Iran او با یک ابتکار جالب از جملات منفی و برعکس برای معرفی واقعیت ایران استفاده کرده است. مثلا می نویسد ایران امن نیست و خطرناک است بعد تصاویری از آرامش و امنیت مردم نشان می دهد. می نوسید: ایران معماران خیلی مبتدی ای دارد بعد هنر معماری ایران را در اصفهان و ... نشان می دهد. می نویسد: در ایران سلیقه ی غذایی وجود ندارد، بعد تنوع کیفیت غذاهای ایرانی را نشان می دهد. می نویسد: تاریخ ایرانی بسیار فقیر است و بعد آثار و نشانه های تمدن از زمان باستان را نشان می دهد. می نویسد: سنت های ایرانی کسل کننده هستند، بعد ورزش زورخانه ای را نشان می دهد و... جمله پایانی فیلم این است: تو می بایست بهترین سفر زندگی ات را تجربه کنی... این فیلم تا کنون در یوتیوپ 1.704.880 ببینده داشته و دارای زیرنویس فرانسوی نیز هست. 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance https://www.youtube.com/watch?v=nbjVrm6XS_A پیوند در آپارات: https://www.aparat.com/v/umaCU
داستان آشوب های اخیر در پاریس توسط جلیقه زردها داستان از اینجا شروع می شود که دولت مکرون افزایش قیمت در سوخت بنزین و گازوئیل و افزایش مالیات را اعلام می کند. برخی از رانندگان بین شهری که مجبور به طی مسافت طولانی روزانه بودند به این افزایش هزینه معترض می شوند. یکی از اینها در صفحه خود در شبکه اجتماعی اظهار نارضایتی و اعلام اعتصاب می کند. حدود دوهزارنفر از او حمایت می کنند و تشویق به ادامه اعتراض. (جلیقه زرد هم این لباس های شب نما است که طبق قانون فرانسه هر راننده ای باید در ماشین خود یکی از اینها برای مواقع خطر داشته باشد وگرنه بیش از 100 یورو جریمه دارد و این رانندگان از این جلیقه جهت معرفی خود استفاده کرده اند که همین نام گروهشان می شود.) کمی تجمع در پاریس انجام می شود. دولت مکرون به تجمع آنها توجهی نمی کند. اینها بیشتر شاکی می شوند و اعتراضاتشان به خشونت کشیده می شود، مکرون در یک سخنرانی آنان را غیرشهری می خواند و می گوید خشونت در فرانسه جایی ندارد و شرم بر کسانی که این حوادث را ایجاد کرده اند. این جملات آتش خشم معترضین را شعله ورتر می کند و کار به آشوب و سوزاندن ماشین ها و تخریب شهر و خیابان شانزلیزه و بخصوص ارک معروف در پاریس می کشد... همچنین آنها به شعارهای بزرگی تری مثل مکرون باید استعفا بدهد و باید برود روی می آورند. بیش از 600 نفر دستگیر، بیش از 200 نفر زخمی و ظاهرا یک نفر کشته می شود... طی یک نظرسنجی از مردم فرانسه بیش از 80 درصد با این طرح مکرون اعلام مخالفت می کنند و بیش از 70 درصد در رای گیری دیگری موافق با ادامه تحصن و اعتصاب بوده اند. اخبار تا امروز به اینجا رسیده است که مکرون از موضع خود کمی کوتاه آمده است، گفته است با مخالفین موافق نیست، اما فعلا این طرح را تا شش ماه به تعویق می اندازد... پیوند زیر شرح اخبار در روزنامه فرانسوی 20minutes است. https://www.20minutes.fr/societe/2385931-20181202-video-mobilisation-gilets-jaunes-veritable-insurrection-partie-durer پیوند مصاحبه با مردم جلیقه پوش که از هزینه های خیلی زیاد مالیات و شارژ و گرانی های بیش از حد می گویند که توان آنان را بریده است. به علاوه صحنه های اعتراض و درگیری ها در شانزلیزه https://www.youtube.com/watch?v=DxhxOwZHBVk پیوند زیر از یوتیوپ و گزارش مفصلی از وقایع اخیر در پاریس است. https://www.youtube.com/watch?v=G0fag-owOSY پیوند زیر فیلم های ضرب و شتم معترضین توسط پلیس است. https://www.francetvinfo.fr/economie/transports/gilets-jaunes/video-des-gilets-jaunes-passes-a-tabac-samedi-par-des-crs-dans-un-burger-king-a-paris-voici-ce-qui-s-est-passe_3085909.html 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
هر دم از این باغ بری می رسد... باخبرشدیم نخست وزیر فرانسه اعلام کرده است که هزینه ی تحصیل برای غیر اروپایی ها ده برابر افزایش پیدا کرده است! ۱۷۰ یورو برای لیسانس شده ۲۷۷۰ یورو! ۲۴۳یورو برای مستر و دکتری شده ۳۷۷۰یورو! تقریبا همه در شوک هستند و نمی دانند چه کنند. دو روز پیش برگه تجمع اعتراض آمیز بین دانشجویان پخش شد با این تیتر که «اگر اروپایی نیستی حق تحصیل هم نداری...» دیروز هم رئیس دانشگاه برایمان ایمیل فرستاده است که ما از این تصمیم بی اطلاع بودیم و مراتب اعتراض خود را به دولت اعلام می کنیم. الان در کتابخانه نشسته بودم که صدای هیاهو و فریاد دانشجویان و شعارهایشان بلند شد، رفتم ببینم چه خبر است که دیدم مسئول کتابخانه از ترس وارد نشدن آن ها به کتابخانه در را قفل کرده است و ما حبس شدیم😊 امروز هم استاد سرکلاس اعلام کرد که حواستان باشد فردا اعتصاب است و از صبح تا شب هیچ اتوبوسی کار نمی کند. خلاصه داستانی شده است زندگی در اینجا... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
تیتر: « اروپایی نیستی؟ حق تحصیل نداری!» هزینه ی تحصیل برای غیر اروپایی ها ده برابر افزایش پیدا کرده است! ۱۷۰ یورو برای لیسانس شده ۲۷۷۰ یورو! ۲۴۳یورو برای مستر و دکتری شده ۳۷۷۰یورو! @ninfrance
تو رفتی و گفتی که شرف مرز ندارد... سال های دوره ی راهنمایی را می گذراندم که پیرامونم در مدرسه دوستانی داشتم که هریک به یک بازیگر سینما که طبیعتا آقا بود و یا به یک فوتبالیست یا خواننده ابراز علاقه می کردند و دیگر خواب و خوراکشان می شد آن یک نفر. اخبارش را دنبال می کردند، انواع عکس های آتلیه ای او را به کتاب و دفتر و در اتاق خود می چسباندند و حتی هر مجله ای که حرفی از او به میان می آمد یا عکسی از او بر جلد مجله چاپ می شد را خریداری می کردند. شاید اثر فراگیر همین محیط پیرامونی بود که من هم یک بازیگر سینمایی را انتخاب کردم و اعلام علاقه به کیفیت بازیگری و نقش هایش کردم. همین شد که دوستان برای اینکه خوشحالم کنند، یک مجله ای را خریده بودند که عکسی از او بر روی آن نقش بسته بود و در آن مصاحبه ای مفصل از او شده بود. یادم می آید مجله را به خانه آوردم و دقایقی به عکس روی جلد خیره شدم، بعد صفحه مصاحبه را آوردم و شروع به خواندن کردم، هرچه بیشتر می خواندم بیشتر از هیجان و علاقه ساختگی ام کم می شد، احساس می کردم در حال ادا در آوردن هستم و در قلبم انقدر هیجان و تمایل و جدیت وجود ندارد... مصاحبه را نیمه کاره رها کردم، احساس می کردم آنچه می خواهم سطحش بیش از اینها باید باشد، همه ی علت محبوبیت یک بازیگر نقش هایی است که می پذیرد و در واقع همه به این خاطر به او علاقه مند می شوند و هیچکس معلوم نیست دقیق با کیفیت شخصیت حقیقی او آشنا باشد و اگر این آشنایی رخ دهد آیا همچنان او را به عنوان الگو و افق آرزوهای خودش انتخاب می کند یا نه.. اواخر دوره راهنمایی به دعوت دوستی راهی سفری شدم که نقطه ی عطف زندگی ام شد. هرچند من با هدف در کنار دوستم بودن و یک سفر تفریحی را تجربه کردن به این سفر رفتم، و هرچند که تا روز آخر از این انتخاب پشیمان بودم و فقط دوست داشتم که هرچه زودتر به خانه بر گردم، اما در آخرین ساعات سفر در آخرین لحظات که شرح عجیبی دارد که از آن می گذرم، انگار ارواح مقدسی که به نص صریح قرآن زنده اند مرا به خود آوردند و باب آشنایی با شخصیت هایی را باز کردند که از من چیز دیگری بسازند... در اولین متن این کانال فلسفه ی نام گذاری کانال را شرح داده ام. در جمع آن شخصیت های بی نظیری که نه در نقش و حرفه که حقیقتا از خود قهرمان و اسطوره و ابرمرد ساخته بودند نمی دانم چرا اما بیش از همه، شخصیت محکم ایمانی و اخلاقی و منش و افق دید مرا به خود جذب کرد و معنای حقیقی داشتن الگوی حقیقی، جامع و با کیفیت را به من چشاند. هر کتابی که درباره اش بود را می یافتم و می خواندم، جستجوگر هر خبری یا مطلب مرتبط با او بودم. صبح تا شب به عظمت شخصیت او فکر می کردم، چگونه می شود چنین شد... از انتخابم راضی بودم، چون این انتخاب انسان ساز بود و روح تعالی طلب من را به وجد می آورد... هرچند سایر دوستانم همچنان با آن الگوهای مصنوعی سر می کردند و دل خوش داشتند اما من روزی نمی دانم چندبار خدا را برای این عنایت شکر می کردم و برای این افق دیدی که بی در نظر گرفتن لیاقت به من بخشیده بود سپاسگزار بودم. چندی پیش با نماهنگی آشنا شدم به نام "خبری هست" که واقعا برای من جاری کننده اشک بود و عامل دست به قلم بردن و نوشتن این داستان کوتاه... در پیچ و خم عشق همیشه سفری هست خون دل و رد قدم رهگذری هست گفتی جگر شیر ندارید، نیایید گفتی که در این راه همیشه خطری هست شرم است در آسایش و از پای نشستن جرم است زمینگیری، اگر بال و پری هست از من اثری نیست که جامانده ام اما هرجا که نظر می کنم از تو اثری هست تو رفتی و گفتی که شرف مرز ندارد این سو در اگر بسته شد آن سو که دری هست رفتی و به زینب قسم از نسل تو امروز در شام و حلب لشگر فریادگری هست... 🌾 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance پیوند نماهنگ خبری هست در آپارات: https://www.aparat.com/v/Bo70d
چرا تا این حد زنان به جلیقه زردها پیوسته اند؟ در مطالعه اخبار روزانه فرانسه با مطلبی مواجه شدم که در خصوص نقش زنان در آشوب های اخیر فرانسه (که ادامه هم دارد) نوشته بود. رهبران فمینیستی که از زنان برای حضور در خیابان ها دعوت کرده بودند و این زمان را فرصت مناسبی برای احقاق حقوق خود و مبارزه با بی عدالتی علیه زنان دانسته اند. فیلم های منتشر شده از میزان خشم و ناراحتی زنان که خیلی جدی است و اصلا عادی نیست این سوال را برای من ایجاد می کند که بعد از بیش از هشتاد سال تلاش فمینیست ها در غرب آیا هنوز نتوانسته اند ابتدائی ترین نیازهای زنان را برآورده کنند که اینها انقدر خود را در فشار نشان می دهند؟ تیتر این سایت این است: چرا زنان زیادی در بین جلیقه زردها دیده می شوند؟ چند هفته پیش یک زن در شبکه اجتماعی یک ویدئو از خود می گذارد و از افزایش قیمت گاز و بنزین و مالیات شکایت می کند و به طرز عجیبی تا 5 میلیون بیننده پیدا می کند. و خودش اعلام می کند که اگر این قدر این پیام دیده شده است شاید بخاطر موی خاکستری و زن بودن من باشد... و زنی دیگر که باز در شبکه اجتماعی درخواست هایش را در خصوص گرانی و مشکلات موجود می نویسد و یک میلیون امضا جمع می کند... حالا زن ها که بیشتر از طبقه متوسط جامعه هستند حدود سه هفته است که در خیابان ها و جاده ها حضور دارند و با اینکه کار به دخالت پلیس کشیده شده است صحنه را ترک نکرده اند. طبق این نوشته تاکنون این حضور از زنان در اعتراضاتی به این شکل و جنبش ها دیده نشده و عموما مردانه بوده است. اما متاسفانه همین حضور هم حواشی داشته که عموما زنان آسیب پذیر هستند و در همین حوادث و آشوب ها در یک دسامبر یک زن مورد تجاوز قرار گرفته است. این ناآرامی ها باعث شده است که زنان هم صدایشان در بیایید و رهبران فمینیستی گفتند که این هزینه ها به زنان سرپرست خانواده فشار بیشتری می آورد به علاوه اینکه حقوق زنان از حقوق مردان کمتر است و این جنبش را عدالت خواهانه و ضد سرمایه داری و فاشیست و ... می دانند و خواهان از بین رفتن شکاف بین حقوق زنان و مردان و تبدیل قراردادهای پاره وقت به تمام وقت هستند. زنان در این تظاهرات با خشم و عصبانیت هستند و این برای همه شگفت آور شده است... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance https://information.tv5monde.com/terriennes/pourquoi-autant-de-femmes-en-gilets-jaunes-274434
شروع فروش کاج های بریده شده برای تبدیل شدنشان به درخت کریسمس نمی دانم سالانه چند درخت کاج برای این چند روز از جنگل ها حذف می شود. قیمت این کاج ها از ۱۴یورو به بالاست. @ninfrance
«إِنْ قَامَتِ السَّاعَهُ وَ فِی یدِ أَحَدِکمُ الْفَسِیلَهُ فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ لَا تَقُومَ السَّاعَهُ حَتَّی یغْرِسَهَا فَلْیغْرِسْهَا؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: اگر قیامت به پا شد، اگر در آن زمان یک درخت در دست داری، همان را بنشان» (مستدرک الوسائل/ ج ۱۳/ ص ۴۶۰) بنا به این منبعِ آماری، تنها در سال ۲۰۱۷ حداقل ۲۷ میلیون درخت کاج طبیعی فقط در ایالات متحده آمریکا برای کریسمس فروخته شده است. https://www.statista.com/statistics/209249/purchase-figures-for-real-and-fake-christmas-trees-in-the-us/ فروش کاج های بریده شده برای تبدیل شدنشان به درخت کریسمس آغاز شده است. نمی دانم سالانه چند درخت کاج برای این چند روز از جنگل ها در کل جهان، حذف می شود. قیمت این کاج ها از ۱۴یورو به بالاست. @pardarca 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
برکات کانال زدن از جمله برکات کانال زدنم،تا امروز، آشنایی با دوستان همفکری بوده که در سایر نقاط جهان حضور دارند. افتخار آشنایی با آنها، برای من توفیق و نشانه ای الهی است که شیرینی اش قابل توصیف نیست. یکی از این بزرگواران خانم محترمی است که در کانادا زندگی می کند، در ونکوور. چندی پیش ایشان هم تصمیم به نوشتن گرفت. از مشاهدات و تجارب گرفته تا افکار و دریافت ها و یادداشت ها از ایشان اجازه گرفتم تا کانالشان پا بگیرد، برخی مطالب زیبایشان را در اینجا به اشتراک بگذارم. @pardarcaاین نشانی فعلادر تلگرام فعال است. راستش بعد از تجربه واقعی و از نزدیک زندگی در یک کشور خارجی، و تجربه جالب تر صحبت و تبادل نظر با انواع ملیت ها، بی واسطه، و مطالعه سایت ها و دیدن فیلم ها و اخبار آن ها به زبان خودشان و حجم بالای تضادها و تناقضات یا یکسو نگری آنچه عموما در ایران از زندگی در خارج می شنیدم، من را به این نتیجه رساند که شاید این اخبار عموما از یک قشر خاص به مردم منتقل شده است. عموم افراد متعهد به حق گویی، یا کمتر سفر به خارج از کشور داشته اند، یا اگر هم داشته اند در گمنامی زندگی کرده اند و خیلی دست به قلم نشده اند تا بر اساس تعهدی که بین خود و خدا در همه ی کارهایشان حس می کنند دست به آگاهی بخشی بزنند و از واقعیاتی بدون دخل و تصرف بگویند که عموما از سوی دیگران یا گفته نمی شود، یا همه اش گفته نمی شود یا با دخل و تصرف گفته می شود... من فکر می کنم این اتفاق ارزشمندی است، و شاید یک رسالت مهم باشد، شاید اسمش را بشود یک وظیفه شرعی گذاشت، که خود را موظف بدانی که بخشی از زمانت در شبانه روز را به تحقیق و مطالعه و دقت در مشاهدات بگذاری تا آگاه کننده اذهانی باشی که شاید فرصت چنین سفری را پیدا نکنند، و این به اشتراک گذاشتن مشاهدات عینی، نقشی در بهتر و خوب تر اندیشیدن و بهتر و خوب تر عمل کردن ایشان در زندگی فردی و اجتماعی ایفا نماید. حتی به ذهنم زد که همین افراد متعهد به حق گویی در خود ایران هم باید بیش از این در فضای مجازی فعال شوند، باید هرکس می تواند با زدن یک کانال، وبلاگ یا سایت، مشاهدات، تجارب و یادداشت هایش را در ایران مکتوب کند و مسئولیت آگاهی بخشی را (برای هر تعداد فردی که می تواند) به عهده بگیرد. در این دنیای وارونه که خوب را بد و بد را خوب جلوه می دهند، و از مکر و روش شیطان که گناه را زینت نمایش می دهد پیروی می کنند، ما معتقدان و علاقه مندان به حق برای پاسداری از این داشته ی ارزشمند، باید در راهش برخیزیم و طبق نص صریح کتابش، در راه برحقش، گروه گروه و اگر نشد یک نفر یک نفر قیام کنیم (مثنی و فرادی)... این آیه ی قرآن بی شک همان معنای امروزی را تداعی می کند و مشوق خوبی برای حرکت هر تک نفر می شود. هر که دارد سر همراهی ما، بسم الله... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
از جمله مشاهدات جالبم، استفاده از ساکهای پارچه ای بجای کیف توسط دانشجویان است. @ninfrance
آجیل شب عید (سال نو) فرانسوی😊 @ninfrance
جنگ اراده ها قبلا تصورم در خصوص همه ی انسان های موفق در جهان حول موضوعات متنوعی می گشت. اما امروز به تجربه، به یقین رسیده ام که وجه اصلی و مشترک همه ی ایشان در یک عبارت است: "قدرت اراده". طبیعتا بسته به موضوع مشغول به آن، شکل و کیفیت اراده متفاوت می شود. از نگاه الهی، فرق تمایز انسان و حیوان، اراده داشتن انسان است و میزان امتیاز انسان ها نسبت به هم میزان اراده و عزم هریک نسبت به سایرین. در میان با اراده های هستی، آنان که علاوه بر تقویت اراده در شغل و حرفه خود، در ساختن شخصیت خود نیز خرج اراده می کنند، کسانی وجود دارند که خود را به بالاترین حد اراده داشتن نزدیک می کنند. آنان که اراده می کنند حتی در کوچکترین رفتارهای خود از اصولی مشخص عدول نکنند، و طبق آن پیش روند. امروز جنگ اراده هاست، در دنیا هرکس به هرجایی می رسد با کار بر روی اراده اش می رسد، اگر غرب از ما پیشی گرفت در مستی و ولنگاری و پاسخ به شهوات عنان گسیخته و جدایی دین از سیاست نبود، که دقیقا در این بخش ها به بدترین وضعیت فعلی خود رسیده است؛ تنها عامل موفقیت اینها خرج اراده است، ترسیم و تعیین یک هدف و برای رسیدن به آن اراده کردن و از خیلی از تفریحات و دوست داشتنی های معمول گذشتن. حالا اراده انسانی یک طیف بزرگ است. از او که برای هوشیاری در جلسه فردایش و موفقیت در آن اراده می کند که شبش مشروب نخورد، تا آن کس که برای حفظ دین بر حقش، انسانیت، عدالت، امنیت و ... اراده می کند که به روی ماه فرزند تازه متولد شده اش هم حتی نگاه نکند تا بتواند برود... این غیر از ایمان کار بر اراده می خواهد، اراده گذشتن از خواستن های کوچکتر برای اهداف بزرگتر! و همه می دانیم، این در حرف آسان اما در عمل بسیار سخت است... بسیار سخت... شاید بهترین راه برای سنجش میزان اراده مان فهرست کردن تعداد کارهایی است که دلمان می خواسته اما اراده به خرج داده ایم و انجام نداده ایم. به یقین پیشاپیش مشخص است چه کسانی زمین را به ارث خواهند برد اگر این اراده ها در رویارویی با هم قرار بگیرند که امروز قرار گرفته اند... چرا که اراده ی انسان اگر در طول اراده ی الهی قرار بگیرد و با آن گره بخورد دارای چنان قدرت عظیمی می شود که هیچ نیرویی در این دنیای فانی قدرت رویارویی با آن را ندارد... به قول سید مرتضی آوینی: " هیچ قدرتی در جهان نخواهد توانست با تسلیحات پیشرفته خویش بر ایمان ما چیره شود. قدرت حقیقی اینجاست. چرا که دست خدا با جماعتی است که بر محور حق گرد آمده اند." 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
در عموم مراکز اداری خودکار مورد استفاده، بیک فرانسوی است. @ninfrance
لائیسیته در 3 دقیقه شاید مفهوم لائیسیته در فرانسه برای برخی دقیق مشخص نباشد. در کلاس استاد یک فیلم سه دقیقه ای پخش کرد که در خلاصه ترین حالت ممکن این مفهوم در فرانسه را تشریح می کرد. فیلم را ترجمه کردم که در سه قسمت در کانال قرار می دهم. (پیوند فیلم در انتها آمده است). " از سال 1801 با یک توافق نامه شورایی، دولت به کلیسا متصل می شود. در طول قرن نوزدهم یک شکاف بین فرانسه مطلوب با سلطه ی کلیسای کاتولیک و یک فرانسه ی جمهوری خواه بی تفاوت به عقاید شهروندان ایجاد می شود. جمهوری خواهان در نهایت پیروز می شوند و بخصوص مدارس لائیک را در سال 1882 ایجاد می کنند.اما یکی از آن ها، امیل کمب از کنترل کیش و آیین ها دفاع می کند و به شدت با ادیان مخالف است. در سال 1902 در حالی که رئیس حکومت است، 2500 مدرسه ی کاتولیک را می بندد. در سال 1904 در پاسخ به این کار، واتیکان روابط دیپلماتیک اش را با فرانسه قطع می کند. شورا منحل می شود کشور و ملت عمیقا تقسیم شده است و وضعیت در حال انفجاری است. در سال 1905 جدایی کلیسا و دولت موضوع مناظرات آشفته در مجلس ملی است. امیل کمب و حامیانش از یک هدف لائیسیته در حذف کردن مذهب در فضای عمومی و کنترل ادیان دفاع می کنند. در حالی که نمایندگان دیگر جمهوری خواه به رهبری آرتیستید بقیان از قانون مصالحه محترمانه به آزادی های فردی و در کنارش جدایی سختگیرانه ی دولت از ادیان دفاع می کنند. طرح بقان در نهایت غالب می شود و نمایندگان پارلمان با اکثریت آراء به جدایی کلیسا و دولت رأی می دهند. متن تصویب شده قانونی است که به یک قرن درگیری، تضاد و تعارض پایان می دهد. جمهوری لائیسیته بر 4 ستون متکی است که از این قانون تصویب شده 1905 و اعلامیه حقوق بشر و شهروندی و قانون اساسی 1958 منشا می گیرد... ادامه دارد... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance https://www.youtube.com/watch?v=fx50d_aqaUo
نماز در‌ دانشگاه تا غروب کلاس داشتم، خانه هم نمی شد بروم. ساعت ناهار بود و برخی کلاس ها خالی. دانشگاهمان محل عبادت ندارد. کلاسی خالی پیدا کردم جانمازم را پهن کردم و یک قطعه کربلا را مقابلم گذاشتم. فلسفه ی نبرد حق و باطل را مرور کردم و الله اکبر... نماز که تمام شد سر بر سجده از زمین خواستم گواهی دهد که بر این قطعه از زمین خدا امرش را اطاعت کردم. سریع بلند شدم و در حال پوشیدن کفش هایم بودم که دخترخانمی محجبه آرام در کلاس را باز کرد که ببیند در کلاس کسی هست یا نه. که با هم چشم در چشم شدیم... گفت: السلام علیکم... لبخند زدم و جواب دادم. مکثی کرد و پرسید: اینجا کلاس داری؟ گفتم: نه. و شروع کردم به من من کردن که بگویم برای نماز آمده بودم یا نه... که خودش گفت: نماز می خواندی؟ سری به تایید تکان دادم... لبخند زد و گفت: من هم برای نماز آمدم. ظاهرا پایش مشکل داشت. روی صندلی نشست و گفت ولی باید این طوری بخوانم... لبخند زدم. تکبیر گفت و دست ها را مقابلش قفل کرد... کمی نگاهش کردم و بیرون آمدم... دوست داشتم بمانم بعد نمازش با او آشنا شوم و از اینکه حتی یک جای عبادت نداریم درد دل کنم. اما گفتم شاید معذب شود... امروز که وضع از این هم بدتر شد. هیچ کلاسی خالی نبود، در راهرو رو به قبله ایستادم و... امروز با خودم فکر می کردم از جمله آثار جدایی دین از حکومت، نبود مکان عبادت در همه جا و یا حتی ترس برپا داشتن عبادت خدا در ملا عام می تواند باشد... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
نماز در دانشگاه @ninfrance
لائیسیته در 3 دقیقه دقیقه دوم جمهوری لائیسیته بر 4 ستون متکی است که از قانون تصویب شده 1905، اعلامیه حقوق بشر و شهروندی و قانون اساسی 1958 منشا می گیرد... ستون اول: آزادی شهروندان آزاد هستند در اعتقاد داشتن یا نداشتن یا تغییر مذهب یا دیگر نداشتن آن و بیان آن در خانه و همچنین در فضای عمومی در حد احترام به نظم عمومی بنابراین آن ها آزاد هستند در پوشیدن حجاب یا صلیب در خیابان، یا کلاه یهودی و هندی برای رفتن برای رأی دادن در شهرداری یا مترو و ... ستون دوم: جدایی کلیسا و دولت مذاهب (ادیان) نمی توانند در مدیریت دولت و قانون مداخله کنند و این قانون فقط از سوی مردم به وجود می آید و متقابلا دولت در سازمان داخلی ادیان دخالت نمی کند. ستون سوم: بی طرفی دولت این بی طرفی مربوط به نمایندگان دولت و خدمات عمومی است، اما نه کاربران آن. به طور مثال، افسران پلیس، قضات یا معلمان نباید هیچ وابستگی به هیچ دینی نشان بدهند. البته بی طرفی به معنای بی تفاوتی نیست. مثلا وزیر کشور می تواند روابط خود را با نمایندگان مذاهب حفظ کند. ستون چهارم (آخرین ستون): برابری همه ی شهروندان در برابر قانون و خدمات عمومی برابرند با هر اعتقادی که داشته باشند. در نهایت لائیسیته به هرکس اجازه می دهد که عقایدش را در چهارچوب احترام به قانون و دیگران آزادانه بیان کند. البته جمهوری لائیسیته همچنان در مقابل عوارض بنیادگراییِ بر خلاف قانون و همچنین در مقابل کسانی که از مذاهب و معتقدان به آن ابراز تنفر می کنند، باقی می ماند. (البته در متن های بعدی با مثال شرح خواهم داد که آنچه به این زیبایی در کاغذ آمده با آنچه در عمل رخ می دهد فاصله دارد. یعنی ظاهر امر آزادی دادن است، باطن امر در چهارچوب تعریف شده قرادادن مردم و به نوعی محدودتر کردن ایشان جهت کنترل و مدیریت) ادامه دارد... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance https://www.youtube.com/watch?v=fx50d_aqaUo به زودی این فیلم در آپارات بارگذاری خواهد شد
گوشت حلال در مهمانی فرانسوی خب ما اینجا فقط گوشت حلال می خوریم، همچنین هر چیز خوراکی بخواهیم بخریم بررسی می کنیم که در موارد تشکیل دهنده آن الکل یا شراب استفاده نشده باشد. در شرکتی که همسرم مشغول به کار است، اخیرا مدیرشان، تیمش را به صرف شام در منزلش دعوت کرده بود. همسرم تعریف می کرد که مدیرش فقط به خاطر او گوشت حلال و نوشیدنی های غیر الکلی تهیه کرده بوده چون از قبل قوانین دینی ما را می دانسته. همچنین تعریف می کرد که قبل او هم همکار مسلمان دیگری داشته اند که حتی در جلسه اگر اذان می شده، برای نماز جلسه را ترک می کرده و یا در ماه رمضان تا ساعت ده شب منتظر او می شدند که اذان شود، بعد با هم شام بخورند. همچنین تعریف کرده بود که در دانشگاه هم یک همکلاسی یهودی داشته که مقید به مصرف مواد غذایی کوشر (طبق قوانین دینی یهود) بوده که بسیار سخت گیرانه تر از قوانین مسلمانان است و تقریبا هیچ چیز از غذاهای رستوران دانشگاه را نمی توانسته مصرف کند. یکی دیگر از همکاران همسرم وقتی می فهمد که او مشروب نمی خورد به او میگوید من اعتقادات دینی ندارم ولی من هم هیچ وقت نوشیدنی های الکلی نمی خورم و برایم قابل فهم است که چرا در ادیان مصرف الکل ممنوع شده است چون وقتی مردم الکل مصرف می کنند کارهای دیوانه واری انجام می دهند. دیروز هم یکی از دوستان ایرانی مان اینجا به اتفاق همسر، منزل استادشان دعوت شده و استاد در ایمیل ذیل دعوت و ارسال نشانی توضیح داده که در این میهمانی گوشت خوک و مشروب سرو نمی شود. این رفتارها و خرج احترام ها برایم جالب و ارزشمند و این میزان دقت نظرشان برایم درس است. 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر شنبه، پاریس، وعده حضور جلیقه زردها در خیابان شانزلیزه و درگیری با پلیس... دیشب، در حال پخش گزارش تصویری از شبکه خبری تلویزیون فرانسه @ninfrance
دانش آموزان بدون کتاب در فرانسه دبیر بود، با هم که هم صحبت شدیم از فرصت استفاده کردم و در خصوص وضعیت مدارس پرسیدم. در دبیرستان تدریس داشت، هشت کلاس داشت و با آه و ناله داشت از سختی کار معلمی می گفت. این که برای هرجلسه باید کلی تحقیق کند و محتوا آماده نماید و بعد هم باید برای هر کلاس حجم زیادی برگه کپی کند و... علتش را که پرسیدم، گفت: خب دانش آموزان کتاب ندارند، چون یک کتاب دانش آنها را محدود می کند. هر معلم موظف است طبق طرح درس از کتب مختلف مرجع تحقیق کند و و هر جلسه بخشی از آن را در قالب کپی در اختیار دانش آموزان قرار دهد. برای من که این مساله خیلی جالب و قابل توجه بود با هیجان توضیح بیشتر می خواستم، اما برای او که حجم زیاد کار کلافه اش کرده بود، بیشتر از دردسرهایش می گفت☺️ در دانشگاه هم به این شکل است، دانشجو کتاب ندارد، استاد به فراخور موضوع و طرح درس، هرجلسه از کتب مختلف کپی در اختیار دانشجو قرار می دهد. از این موضوع به تجربه، مطلع بودم، اما نمی دانستم این سیستم در مدارس هم در حال اجراست. خیلی خوشم آمد و در ذهنم کلی نقشه کشیدم☺️ 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
تا انتهای افق... @ninfrance