eitaa logo
تا انتهای افق
10.3هزار دنبال‌کننده
703 عکس
227 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست جدید لبنانی مان، ما را به منزلش دعوت کرد. برای اقامه‌ی عزای کشته شدن سومین اماممان. به شکل مستقیم مراسم را از لبنان دنبال می‌کردند. خانم‌ها در یک خانه، مردها در خانه‌ای دیگر. صاحبخانه به پرچم نصب شده بر دیوار اشاره کرد و گفت: پرچم حرم حبیبی عباس است! پرچم دیگر که در اتاق فرزندانش نصب کرده بود و مزین به نام امام حسین بود را هم نشان داد و گفت: پرچم حبیبی حسین است. هرچند عربی بسیار کم متوجه می‌شدم اما به روضه خوانی که رسید انگار خیلی مهم نبود چه زبانی است... خوشا به حال ایران، لبنان و هر سرزمینی که مردمانی دارد که سرگرم بازی دین‌کُشِ دنیازده‌ها نشده‌اند. هرجای این سیاره خاکی که باشند. و همین‌ها فردای باعدالت و حق‌نگهدار جهان را خواهند ساخت. از تجربه ‌های زندگی در غرب، سوختن در ایام محرم و درک عمق داشته‌های مردم دین‌دار کشورم و مردم دین‌ندار دنیاست. مردمی که ۱۴۰۰ سال است برای بریده شدن سر حق با شور و شعور هیاهو می‌کنند و اینچنین از حق حراست می‌نمایند. و این مردم در جهان پراکنده‌اند تا روزی که همچون براده‌های آهن به دور «او»، که خواهد آمد، جذب و جمع شوند. فرانسه @ninfrance
شب هشتم... شب حضرت علی‌اکبرِ امام حسین مهمان دوست ایرانی‌ام شدم که هیئتی دو نفره برپا کرده بود😭✨ باخبر شده بود این شب چقدر برایم خاص است. به داد دلم رسیده بود... مستقیم وصل شدیم به هیئت میثاق با شهدای ایران انگار ما هم آنجا بودیم... هرچند با حسرت می‌گفتیم خوش به حال آن‌ها که در حال و هوای آنجا هستند... اما خوشحال بودیم از همین توفیق هم... همان‌طور که حسرت داشتیم که کاش این لحظات با عزاداران حسینی در ایران بودیم، زیر لب هم می‌گفتیم ای کاش سال ۶۱ هجری قمری در کربلا بودیم.😭😭😭😭 به یاد کلام امام در سال ۱۳۵۸: با عدد قلیل، و ایمان و عشقی بزرگ، در مقابل ستمگران کاخ‌نشین و مستکبران غارتگر بود. و دستور آن است که این برنامه سرلوحه زندگی است، در هر روز و در هر سرزمینی... فرانسه @ninfrance
شب تاسوعا، شب عاشورا، روز عاشورا، شب شام غریبان؛ در فرانسه منت گذاشت بر سر ما امسال حضرت اباعبدلله که با دو خانواده محترم ایرانی دوست شویم و برنامه ریزی کنیم برای این سه شب خاص. شب تاسوعا روزی ما شد. برشی از یک سخنرانی، برشی از یک فیلم مستند ارزشمند و برشی از روضه خوانی و بعد هم شام سر سفره آقا. شب عاشورا منزل دوست عزیزمان به همین ترتیب. روز عاشورا دسته دونفره با دوستی که شب هشتم میهمانش شدم. و شب شام غریبان در منزل خانواده عزیز دیگر که بهمان شکل برنامه ترتیب داده بودند. الحمدلله... اولین سال بود که در جمعی هفت نفره از دوستان ایرانی، در فرانسه، توفیق اقامه عزای اباعبدلله را پیدا کردیم. 🚩🏴 @ninfrance
قوانین کرونایی اجتماعی در فرانسه بعد از پایان قرنطینه، رستوران‌ها، کافه‌ها، بارها، استخر‌ها باز شد. داخل رستوران‌های سربسته هم باید ماسک داشته باشی اما اگر یکجا بنشینی می‌توانی برداری. در فضاهای سربسته مثل مترو و اتوبوس و فروشگاه‌ها هم ماسک زدن اجباری شد. اما نشستن در فضای باز بدون رعایت هیچ فاصله اجتماعی عملا آزاد بود و هست. فقط اگر بلندشوی و بخواهی راه‌بروی باید ماسک بزنی. کتابخانه‌های دانشگاه‌ها اما هنوز باز نشده. برخی مثل کتابخانه شهر هم که باز شده، حتی تمام مدتی هم که یکجا نشسته‌ای باید ماسک داشته باشی. چون مکان سربسته است. اما علت باز نشدن آن‌ها و تفاوت قائل شدن با رستوران‌ها و کافه‌های سربسته برایم سوال است! تجمع‌های بسیار زیادی در سطح شهر وجود دارد که افراد بدون فاصله و بدون ماسک کنار هم به گپ و گفت مشغولند. نمی‌دانم آیا صرفا فضای باز کافی است یا رعایت فاصله هم مهم است. اما اینجا رعایت فاصله اجتماعی را فقط در صف بستن شاهد بودم. دو روز پیش فرانسه اعلام کرد در یک ۲۴ ساعت ۷,۳۰۰ نفر مبتلا شده اند. که امروز به ۳,۳۰۰ نفر کاهش پیدا کرده. @ninfrance
انسان شایسته و سند 2030 اینجا در فرانسه، رفته بودم منزل یکی از دوستان، فرزند چهارساله‌اش دستش را به ببینی‌اش می‌گرفت و رو به بالا می‌برد و هی یک صدای خِرخِری می‌کرد. من حواسم بهش نبود، اما دیدم هربار که این کار را می‌کند، مادرش دعوایش می‌کند که این کار را نکن... مگه نگفتم این یک کار را نکن... بهش گفتم: چیه مگه؟ گفت: ادای خوک در میاره! گفتم: خوک کجا دیده؟! گفت: تو مهدکودک! اولین صدای حیوانی که بهشون یاد میدن صدا و حرکات خوکه! خب خوک حیوان عزیز و لذیذیه براشون... این گذشت... منزل دوست ایرانی دیگر دیدم، مادرِ کودک پنج ساله، ناراحته. گفتم: چه شده؟ گفت: واقعا وضعیت مهد کودک اینجا خیلی با فرهنگ ما متفاوت هست، چیزهایی که به بچه ها آموزش می‌دهند و برایشان کاملا عادی شده، برخیش نه تو فرهنگ دینی ما هست، نه ملی‌ما. ( این دوست ایرانی محجبه هم نبود) گفتم: چه‌طور؟ گفت: کتابچه‌های بچه گانه «کیتی» که شخصیت محبوب هست برای بچه ها، یک کتاب مجزا داره در خصوص رابطه دختر و پسر و عشق و عاشقی! گفتم: از دوران مهد؟؟ گفت: آره و تصاویر کتاب را بهم نشان داد... بعد هم گفت: همونجا در مهد یه پسر بچه اومده با دخترم دوست شده و بی مقدمه ـ عذر خواهی می کنم ـ لبش رو بوسیده... ان شا الله خدا کمک کنه در خصوص این سند و داستانش چند پست کار خواهم کرد، اما در یک نگاه کلی و مقدماتی، خیلی بخواهیم میدانی بحث کنیم می‌شود همین‌ها. اجرای سندی که یک کشور و کشورهایی بنویسند که برخی مسائل رفتاری که برای ما به جهت ریشه‌ی تربیتیِ سالم که با استدلال میشه ثابت کرد که آسیب جدی داره و رد شده است، عادی شده، نمی تونه در هر کشوری و یکیش ما، قابل اجرا باشه و محصول خوبی در مسیر تربیت سالم و متعالی داشته باشه. دقیقا مثل این است که به یکی بگوییم چرا باید ما هم این کار را بکنیم؟ و تنها استدلالش این باشد: همه می‌کنند... حقیقت حرکت های اصلی جهانی که دست گروه‌های مشخص و خاصی در جهان اداره می شود یکسان سازی رفتاری انسان ها از بدو زندگی است برای یک هدف مشخص که هزاران بار در فیلم و سریال خودشان به آن اشاره مستقیم و غیر مستقیم کردند و آن تسلط بر افکار و رفتار انسان های روی زمین برای کنترل جهان در مسیر باب میل قدرت طلبی و ثروت اندوزی آن‌هاست. ( یک نمونه اش، کارتن باب اسفنجی که پلنکتن که نقش منفی و باطل را در کارتن دارد با طراحی سطح زباله هایی در سر همه، مغز همه را یکسان سازی می‌کند که همچون رباط فقط شعار باطل او را تکرار کنند و در خدمت او باشند). این حرف به این معنا نیست که مثلا در همه موارد، بروید در یک موسسه ببینید که افکار شومی پشت آن است یا با نقشه حتما در حال انجام کاری یا نوشتن سندی هستند، شاید حقیقتا افراد دلسوزی که دغدغه رفع تبعیض‌ها و محرومیت‌ها و آموزش دادن برابر برای زندگی بهتر را دارند را مشاهده کنید، اما دو نکته بسیار بسیار مهم اینجا قابل توجه است: یک اینکه، هر انسانی که بخواهد برنامه‌ای بنویسد، تمام عقاید و باورها و جهت گیری‌های فکری و تربیتی‌اش بر برنامه نویسی‌اش اثر می گذارد. انسان بدون ایدئولوژی وجود ندارد. ایدئولوژی هم جهان بینی می‌سازد، جهان بینی هم در تک تک اعمال و گفتار انسان اثر می گذارد. دوم اینکه شاید یک مجموعه، با اخلاص کامل، قصد کار خیر نه فقط برای کشور خودش که برای جهان داشته باشد، اما کس و کسانی هستند که این مجموعه ها را خریداری می کنند و خط فکری خود را در تمام کارها و برنامه های آن ها تزریق می‌کنند. و وضعیت جهان در حال حاضر به این شکل است. به همین خاطر هم هست که همیشه حتی در فیلم های تخیلی‌شان لشگریان سپاه حق و سپاه باطل صف آرایی می‌کنند. یعنی خودشان هم می‌دانند که گروهی باطل همیشه وجود داشته که به حکم فطرت قابل تشخیص است که مرتکب همه کارهای زشت می‌شوند و قصد نابودی حق را برای تسلط و سیطره بر جهان و بشریت دارند و گروهی حق طلب هستند که واقعا در رنج هستند و برای مقابله و نابودی این حیات شیطانی تلاش می‌کنند. و البته که در نهایت همیشه سپاه حق پیروز شده است... ( مانند فیلم دکتر استرنج) ادامه دارد... مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«دنیا هرگز نمی تواند معنای این شور و اشتیاق را دریابد. ما با چشم دل به حیات دنیایی خویش می نگریم و با منطق ایمان وظائف خویش را در جهان درمی یابیم. اگر کسی با چشم سر به ما بنگرد و بخواهد اعمال ما را با منطق عقل ظاهربین تجزیه و تحلیل کند، هرگز از عهده شناخت ما برنخواهد آمد. آنچه ابر قدرت ها را در برابر ما به اشتباه می اندازد همین است. منطق ما منطق حسین علیه السلام است و اگر دشمن این حقیقت را دریابد، هرگز در انتظار خستگی ما نخواهد ماند. راه کاروان عشق از میان تاریخ می گذرد و هر کس در هر زمان به این صلا لبیک گوید از ملازمان کاروان کربلاست.» شهیدسید مرتضی آوینی لندن؛ محرم2020 @ninfrance
خیلی این سبک خانه‌های فرانسوی را دوست دارم. تمیزی، سادگی و زیبایی دوست داشتنی. هرچه از شهر فاصله می‌گیری این خانه‌ها تعدادش بیشتر می‌شود. حفظ سبک قدیمی حتی در الگوی پرده‌ها خیلی برایم جالب و چشم‌نواز است. @ninfrance
صرفه جویی به سبک فرانسوی در جمعی از دوستان ایرانی بحث سبک های رفتاری فرانسوی ها شد و هرکس به ذکر تجربه شخصی خودش پرداخت. تجربه های جالب و قابل تاملی مطرح شد که به نظرم رسید مکتوبش کنم: ـ چند روز پیش در کلاسی در دانشگاه نشسته بودیم و در حال صحبت بودیم که یکی از اساتید آمد و چراغ کلاس را خاموش کرد. ما که با تعجب نگاهش کردیم، گفت: فقط صحبت می کنید. نیازی به این چراغ که ندارید... ـ همیشه در کلاس دانشگاه وقتی هوا سمت غروب می رود یا هوا ابری است فقط منم که چراغ کلاس را روشن می کنم. اصلا تحمل کم نوری را ندارم. اما اگر این کار را نکنم هیچ وقت استاد یا بچه های کلاس چراغ را روشن نمی کنند. وقتی هم که روشن می کنم، پایان کلاس استاد تاکید می کند که بعد از خروج حتما چراغ را خاموش کنید. ـ همکار من سر کار خیلی اهل صرفه جویی است. حتی در خصوص یک برگه چرکنویس. حتی دور تا دور برگه را هم می نویسد. می گوید من از همه جاهای خالی برگه استفاده می کنم. ـ دوست من با یک مداد سر کلاس تمرین ها را حل می کرد که حتی کامل در دستش قرار نمی گرفت. انقدر که تراشیده بود و کوچک شده بود. اما حاضر نبود مداد نو بخرد و می گفت: هنوز می شود از این استفاده کرد. ـ در کل آزمایشگاهی که من در آن دوره دکتری را می گذرانم فقط اتاق ما کولر داشت. یک روز که ما خیلی گرممان شده بود کولر را روشن کردیم. مشغول کار بودیم که ناگهان مدیر گروه آمد و کولر را خاموش کرد و معترضانه گفت که چرا کولر را روشن کرده ایم؟؟ چون از نظر او هنوز می شد گرما را تحمل کرد و کولر برق زیادی مصرف می کند. ـ چون در فرانسه فقط یکی دو ماه در تابستان هوا گرم می شود، خانه ها اصلا دریچه کولر ندارند. واقعا تحمل بعضی روزها خیلی سخت می شود. برخی پنکه خریده ایم... اما خودشان می گویند برق زیادی مصرف می کند و این ایام را باید تحمل کرد. ـ روزهای زمستان اینجا واقعا تجربه های خاصی داشتیم. سیستم گرمایشی در هر ساختمانی مرکزی است و به دست مدیر ساختمان. هر سال زمان مشخصی از سال سیستم گرمایش روشن می شود تازه نه انقدر پر حرارت که ما در ایران تجربه داریم. انقدری روشن می کنند که فضا را گرمای نسبی بگیرد. در هر حال ما در خانه لباس گرم و جوراب و ... هم باید استفاده کنیم. ـ من در دانشگاه گاهی از شدت سرما خود را به شوفاژ دانشگاه می چسباندم که دقایقی گرمم شود. انقدر که دانشگاه سرد بود. تمام وقت در کلاس با کاپشن و گاهی حتی دستکش هایم را هم در نمی آوردم. ـ هم کلاسی من آلمانی بود. در خوابگاه دانشگاهی اش مدام سرما میخورد. می گفت شوفاژها را یا روشن نمی کنند یا روشن کردنش با نکردنش فرقی ندارد. رفته بود یک هیتر برقی خریده بود برای اتاق خودش. اما یک روز دیده بود مامورین خوابگاه بی خبر به اتاقش آمده اند و هیتر را برده اند. گفته بودند کار او ممنوع بوده چون هیتر خیلی برق مصرف می کند. ـ دوستم در یک ساختمان اجاره نشین است. بیش از 15 سال است که در فرانسه با همسر و فرزندش زندگی می کند. تعریف می کرد که قانون ساختمانشان اینطور است که شوفاژها در زمستان صبح تا شب روشن است. اما شب تا صبح خاموش می شود. من با تعجب زیاد گفتم: شب که سردتر است! می گفت: مسئول ساختمان گفته است: شب با لباس گرم بخوابید، پتو هم که دارید. هوای خنک برای خواب بهتر است... ـ من با فرانسوی ها رفت و آمد داشته ام. تقریبا می توانم بگویم در خانه هایشان اصلا چراغ روشن نمی کنند... کم نور... شوفاژها را هم. می گویند برق زیادی مصرف می شود. هزینه ها بسیار سنگین است. ـ فرانسوی ها عموما ساده پوش هستند. خیلی گران پوشی را نمی پسندند، سر داستان جلیقه زردها و دغدغه های اقتصادی مردم، از هم انتظار داشتند که خیلی نشان ندهند که توان خرج کردن دارند که مردم دیگر اذیت نشوند. ـ مالیات در اینجا بسیار زیاد است. مبلغ زیادی از حقوق افراد شامل مالیات می شود. به همین خاطر مردم نسبت به باقی مانده پول و دارایی خود صرفه جو هستند. ـ من عموما با دوستان فرانسوی ام به ناهار خوری سرکارم می روم. خیلی برایم جالب است که تا آخر غذای خود را همیشه می خورند حتی نون بر می دارند و ته بشقابشان را هم تمییز می کنند. اصلا هم این رفتار را بد یا بی کلاسی نمی دانند. ـ کیف استاد من انقدر قدیمی است که پوست پوست شده است. اما اصلا ابایی ندارد که با همان دانشگاه بیاید و کل سال ندیدم که کیف دیگری دست بگیرد. ـ دوست من همیشه یک کفش ثابت به پا دارد. مدت زیادی بود که کفشش پاره شده بود و اصلا خجالت نمی کشید و کفش نو نمی خرید و با همان به سر کار می آمد. 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
توهین نبوده! شوخی کردن... قسمت اول وقتی خبر انتشار مجدد کاریکاتورهای موهن در خصوص پیامبر اسلام، فرستاده والامقام خداوند را، از یک مجله فرانسوی شنیدم، بخصوص حمایت رئیس دولت فرانسه را. تصمیم گرفتم تحقیق کنم ببینم واقعا داستان از چه قرار است و چه پشتوانه فکری باعث می شود که یک نشریه چنین حرکت توهین آمیزی را به مقدسات یک جامعه بزرگ جهانی، تکرار کند؟ اول سراغ تصاویر منتشر شده این نشریه رفتم. عموم کاریکاتورها خیلی زشت و فجیع بود. خیلی شدید. کاریکاتورهای زیادی در سال های متمادی در خصوص مسلمانان و عموما نمایشی از مسائل جنسی. واقعا حالم بد شد. بعد رفتم سابقه این نشریه را در صفحات متعدد جستجو کردم. صفحات انگلیسی و فرانسوی، نه فارسی. شارلی ابدو، یعنی هفته نامه شارلی که هر چهارشنبه منتشر می شود. کلا خط مشی فعالیت خود را ضد نژادپرستی و ضد مذهبی معرفی کرده و این مذهب هم فقط شامل اسلام نمی شود. یهودیت و کاتولیک را هم شامل می شود. کاریکاتورهای بسیار زشتی در خصوص این دو مذهب هم وجود داشت. جالب بود برام که این هفته نامه کار تمسخر و توهین خود را اول با مسائل داخلی فرانسه شروع کرده است. اول تمسخر مذهبی‌های کاتولیک و بعد تمسخر برخی مسائل ملی کشور که مهم‌ترینش در خصوص تمسخر مرگ رئیس جمهور سابق فرانسه در سال 1970 است که همین هم باعث می‌شود که مجرم شناخته بشوند و کلا دفتر نشریه را ببندند. اما ده سال بعد برای دور زدن این توقیف، نام نشریه را تغییر می‌دهند و با نام شارلی (چارلی) که یک شخصیت کمیک بوده کار رو شروع می‌کنند که مجدد با طنز و تمسخری که باز در خصوص شاردوگل بوده در سال 1981 مجدد کار این نشریه متوقف می‌شود. از آنجا که در مذهب اسلامِ فراگیر شده در جهان - که اهل سنت آن را تشکیل می‌دهند- شخصیت محوری و اصلی و کلیدی، حضرت رسول اعظم است، و نماد اسلام در جهان غرب ایشان می‌باشد، این نشریه که هیچ خط قرمز اخلاقی و حرمت عقاید انسانی برایش معنا ندارد، اولین تصاویر توهین آمیز را منتشر می کند. باید بدانید که این نشریه بین خود فرانسوی‌ها به نشریه ی «تند و زننده» معروف است و ناشرانش در رقابت با نشریه طنز دیگر آن ها را غیرشجاع معرفی می کند که مثل اینها جرات این سبک طنزپردازی را ندارند. در توهینی که در سال 2007 به پیامبر اسلام و مسلمانان می کنند ( که در پست بعدی توضیح خواهم داد) با شکایت جامعه مسلمانان فرانسه دادگاهی می شوند که دبیر نشریه در دفاع از کارشان می گوید: کسانی که نمی توانند یک شوخی را درک کنند، رفتارشان نژادپرستانه است و ما هم فعالیتمان ضد نژادپرستی است. در واقع علاقه و احترام و ادب مسلمانان نسبت به منتخب و فرستاده خداوند را نژادپرستی برای مردمشان تعریف می‌کنند که هرکس نسبت به هرچیزی تعصب داشته باشد در واقع نوعی از نژادپرستی است و غلط است و باید نسبت به هیچ چیز تعصب و غیرت و حساسیت نداشته باشید. شوخی با هرکسی و هر چیزی باید مجاز باشد و هیچ چیز هیچ حرمت و شأن و تقدسی ندارد. برای درک مساله، گاهی باید حادثه رخ داده را با مثالی ساده و قابل درک برای همه تعریف کرد. مثلا اینکه اگر کسی با نظر و عقاید پدر و مادر عزیز شما، مشکل داشته باشد و برای ابراز این مخالفت کاریکاتورهای زشت جنسی با عبارت توهین آمیز بکشد و بین در و همسایه پخش کند و بگوید شوخی کردم جنبه داشته باش... شما چه واکنشی خواهید داشت؟ یا بگوییم چه واکنشی درست است که داشته باشید؟ برایم جالب بود که در معرفی اولیه این نشریه به زبان انگلیسی، کنار کلمه طنز، هتاک هم آمده بود. هتاک یعنی آدم پلید و بی‌شرم. در ویکی‌پدیای انگلیسی این مجله اینچنین معرفی شده: سکولار، شکاک، بی اعتقاد به خدا، هتاک. چپ گرا هستند. به همین خاطر از نظر ملی و سیاسی گروه راست گرا را مسخره می کنند. و چون بی‌دین و بی‌خدا هستند از نظر مذهبی گروه‌های دینی همچون کاتولیک‌ها، یهودی ها و مسلمانان را مسخره می کنند. این مسخره کردن هم تمسخر معمولی در خصوص مسائل معمولی نیست. تمسخر عقاید و باورها است که از طریق تصاویرسازی جسمی و جنسی صورت می گیرد. ادامه دارد... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
بعد از تجربه‌ی بارها سفرِ بین شهری در فرانسه، متوجه شدم که عموم جاده‌های فرانسه، چراغ ندارد! و فقط باید با نور چراغ ماشین پیش بری. @ninfrance
یه تجربه ای که با سفر به خارج از ایران بدست آوردم اینه که خیلی از تمسخرهایی که از طریق افراد ناشناس در فضای مجازی منتشر میشه و توسط عموم افراد بدون فکر برای هم ارسال میشه، انواع رفتارهای مردم کشورم با عنوان «ایرانی ها»ست. در حالی که خیلی از رفتارها در همه جهان یکسان و یک شکله. دیروز دوستم تصویری از دانشگاه فرستاد که دانشجویان بدون هیچگونه فاصله اجتماعی برای صرف ناهار مقابل سلف دانشگاه صف بسته اند و هنگام صرف غذا هم کاملا در صورت هم حرف می زدند و غذا می خورند. و البته خروجی اش هم اعلام شب گذشته سایت ها بود که ظرف 24 ساعت بیش از 40 نفر در این دانشگاه به ویروس کرونا مبتلا شده اند... دیدم رسانه های فارسی زبان انواع فیلم ها از مثلا صف بستن مردم برای تهیه نذری در ایام محرم در ایران را سوژه خبری کرده و به توهین و تمسخر پرداختند و می بینم که خبری از نشر چنین اخباری از سراسر جهان نیست. دیدم که کاریکاتور پخش کردند که برای ایرانیان کرونا اوایلش یه غول ترسناک در شب تاریک بوده اما الان براشون یه دایناسور بانمک شده که در دشت و دمن ازش سواری می گیرن. اما واقعیت اینه که در همه دنیا این ترس ریخته. فرانسه @ninfrance
«هجرت مقدمه جهاد است و مردان حق را هرگز سزاوار نیست که راهی جز این در پیش گیرند؛ مردان حق را سزاوار نیست که سرو سامان اختیار کنند و دل به حیات دنیا خوش دارند، آنگاه که حق درزمین مغفول است و جُهال و فُساق و قداره بندها بر آن حكومت می رانند.» شهید سید مرتضی آوینی کتاب فتح خون @ninfrance