eitaa logo
تا انتهای افق
10.1هزار دنبال‌کننده
627 عکس
186 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
نیمه شعبانی که، زینبی شد... ایران @ninfrance
دعوت از یک مسلمان به دین مسیحیت همین چند روز پیش اتفاق جالبی برای دوستم افتاد که از او خواستم ماجرا را دقیق شرح دهد تا در کانال با شما به اشتراک بگذارم هرچند کلی حسرت خوردم که در این داستان کنارش نبودم. از اینجا به بعد داستان را از زبان دوستم نقل می‌کنم: روز میلاد حضرت عیسی علیه السلام بود. (به روایتی) کنار بانک بودم که از خودپرداز پول بردارم که یک دفعه سه دختر نوجوان سمتم آمدند و بی‌مقدمه گفتند: به مسیح اعتقاد داری؟ من هم لبخند زدم و با آرامش گفتم: بله. خوشحال شدند و گفتند: می‌دانی مسیح دوستت دارد؟ باز لبخند زدم و گفتم: بله من هم مسیح را دوست دارم. ذوق کردند اما هیجانشان وقتی کامل شد که ادامه دادم: من مسلمانم ولی ما به همه پیامبران اعتقاد داریم و معتقدیم همه‌ی آنها فرستاده یک خدا بوده‌اند برای اینکه پیغام خدا را به بشر برسانند. کمی سکوت ایجاد شد و بعد یک دفعه ادامه دادند: شما اعتقاد دارید که مسیح خدا بود یا یک انسان بود؟ گفتم: ما اعتقاد داریم که او هم مثل بقیه یک انسان بود. یکی‌شان گفت: می دانی که مسیح به خاطر گناهان ما کشته شد؟ گفتم: نه. ما اعتقاد داریم که هر کسی مسئول اعمال خودش است و عواقب گناهان خودش را در دنیای بعدی خواهد دید. نگاهی کرد و گفت: ولی هرکسی مسیح را دوست داشته باشد به بهشت می‌رود. گفتم: نه. این منطقی نیست! پافشاری کرد... گفتم: یعنی مثلا هیتلر که این همه انسان را کشت اگر فقط مسیح را دوست داشته باشد می رود بهشت؟! گفتند: بله. هرکس اگر فقط مسیح را دوست داشته باشد... گفتم: نه! هرکس که از گناهانش پشیمان شود و واقعا تصمیم بگیرد که آنها را تکرار نکند و سعی کند که جبران کند بهشتی می‌شود... باز کمی نگاه کردند و آن یکی گفت: مسیح دروازه بهشته! پاسخ دادم: بله. به شرطی که شخص، هم مسیح را دوست داشته باشد هم به دستوراتی که از طرف خدا آورده عمل کند. گفتند: ما به شما پیشنهاد می‌کنیم یک‌بار انجیل را بخوانید! گفتم: من به شما پیشنهاد می‌کنم یک بار قرآن را بخوانید. دلیلش هم این است که نسخه‌های انجیل خیلی خیلی زیاد و متنوع است... و در سالیان سال مدام تغییر کرده‌است. اما کتاب آسمانی ما از تغییر حفظ شده. نسخه امروز با نسخه چند قرن پیش برابری می‌کند و الان هرجای کره‌ی زمین بروید یک نسخه واحد را خواهید یافت. دیگر چیزی نمی‌گفتند... فقط نگاه... که ادامه دادم: در ضمن ما اعتقاد داریم که مسیح کشته نشده و زنده است و با امام دوازدهم ما برخواهد گشت تا دین خدا را در همه‌ی دنیا گسترده کند و عدل را برقرار. با تعجب و حیرت نگاهم کردند و بلند گفتند: زنده است؟!! و در نهایت، درحالی که مشخص بود کاملا خلاف انتظارشان رخ داده خداحافظی کردند و رفتند... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
وقتی خیابان شانزلیزه را دیدم؛ خیابان معروف پاریس؛ گفتم همین؟ انقدر خاص و ویژه از این خیابان همیشه شنیده بودیم و در تبلیغ ها و فیلم ها دیده بودیم که می گفتیم چه هست! آن شب این حرف ها در ذهنم گذشت... چند وقت پیش سرکلاس یادم نیست سر چی بحث پاریس رفتن شد. یک دفعه استاد خیلی راحت گفت که من عمرا در پاریس زندگی کنم. خیلی آلوده و شلوغ و گران است. بعد یکی از بچه ها گفت آخه همه از پاریس خاص تعریف می کنند. یک خنده ای کرد و گفت: خب این تبلیغی است حقیقتا، برای جذب توریست. وگرنه برای خود ما فرانسوی ها یک خیابان است صرفا که در هر دو طرفش پر از پاساژهای تجاری است. همین... برام جالب بود. اما در فکر فرو رفتم. که واقعا رسانه با مخاطب خود چه می کند. خیلی قابل تأمل است! در عموم فیلم های امریکایی مدام این تکرار می شود که فرانسه و پاریس خیلی خاص است و آرزو دارند یک سفر به فرانسه داشته باشند. و برعکس فیلم های فرانسوی، آمریکا را خاص نشان می دهد و همه دوست دارند به آنجا سفر کنند... عجب دنیایی شده... رسانه، همه را سر کار گذاشته. دید واقعی را گرفته؛ دید فانتزی و رویایی و غیرواقعی بخشیده... @ninfrance
عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم نامه‌ای را هدهد آورده‌ست آغازش تویی از است بسم الله الرحمن الرحیم سوره‌ی واللیل من برخیز و والفجری بخوان دل شبستان است بسم الله الرحمن الرحیم گیسویت را باز کن انا فتحنایی بگو دل پریشان است بسم الله الرحمن الرحیم بیدار می‌شوم و غوغای رسانه‌ای را می‌بینم؛ وضو می‌گیرم و رو به قبله قرآن را می‌گشایم: «وحشت بزرگ، آن‌ها را اندوهگین نمی‌کند؛ و فرشتگان به استقبالشان می‌آیند و می‌گویند: این همان روزی است که به شما وعده داده می شد.۱۰۳ روزی که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم، سپس همان گونه که آفرینش را آغاز کردیم، آن را باز می گردانیم؛ این وعده ای است بر ما، و به یقین آن را انجام خواهیم داد.۱۰۴ در زبور بعد از ذکر(تورات) نوشتیم: بندگان شایسته‌ام وارث (حاکم) زمین خواهند شد.۱۰۵ در این پیام روشنی است برای گروه عبادت کنندگان پرورگار» ۱۰۶ ✨✨✨✨✨✨✨سوره مبارکه انبیا 🏴🚩مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
«بیش از هزار و صد سال است که خورشید ولایت در پس ابر غیبت پنهان شده و انسانیت تا پایین ترین مراتب هبوط خویش پایین آمده است و شب ظلم و فساد در کره زمین حاکمیت یافته. اما همان سان که شب هر چه در تیرگی خویش عمیق تر می شود ستارگان درخشش بیشتری می یابند، هر چند خورشید ولایت در مغرب حقیقت غایب است، لکن نور قدسی اش از وجود ستارگانی که در ظلمت عصر جاهلیت ثانی مصباح هدایت گمگشتگانند، در جهان تلالو دارد. اگر به چشم حقیقت بنگری، جز آنان را که از ایمان نصیبی هست در تیرگی خواهی دید و اینچنین، سپاه نور برای این مردان خدا عجب نام مناسبی است. این نور ولایت حقه آل محمد است که از وجود آنان ساطع است و راه شیری کهکشان را به سوی قبله هموار ساخته. اگر در جست و جوی امام زمان هستی، او را در میان سربازانش بجوی. ملت مسلمان ایران اکنون آیینه ای است که نور حق در آن جلوه کرده است و همین نور می رود تا از مشرق وجود طلوع کند و آسمان تاریخ را به جلوه عدل بیاراید. ما آیینگی را از سید الشهدا علیه السلام آموخته ایم و هر چه داریم از حیات طیبه است. آیینگی نه کار هر شیشه شکسته غبار گرفته ای است، از خود گذشتن می خواهد، که تا از خود نگذری نور خدا در تو جلوه نمی کند. مبارک باد بر تو ای انسان رجعت دیگر باره ات به موطنی که از آن دور مانده بودی و در طلبش، در گمگشتگی کوچه پس کوچه ها بن بست شهر ظلمت، سرگردان بودی. اکنون بازگشته ای و به حقیقت الله اکبر واصل شده ای و در رکوعت جلوه عظمت حق را و در سجودیت مقام فقر خویش را در برابر علو او و غنای مطلق او بازیافته ای. به سپاه حق پیوسته ای و برای استقرار حاکمیت احکام خدا در کره زمین قیام کرده ای.» 🌷سید مرتضی آوینی @shahid_khalili_ali @ninfrance
اخبار ترور ژنرال ایرانی، قاسم سلیمانی در فرانسه @ninfrance
فیگارو: «ژنرال قاسم سلیمانی، رئیس سپاه قدس ایران، با یک حمله هوایی در فرودگاه پایتخت عراق به اعلام پنتاگون به دستور ترامپ کشته شد. چند ساعت بعد، رهبر عالی ایران، آیت الله علی خامنه ای ضمن اعلام سه روز عزای عمومی، قول داد که انتقام او را خواهند گرفت و به همین خاطر آمریکا به ترک فوری آمریکایی ها از عراق فراخوان داد.» از صبح دیروز تمام سایت ها و شبکه های خبری اولین خبرشان کشتن یک ژنرال ایرانی به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا به شکل ترور شبانه با حمله هوایی در حالیکه هنوز کاملا از فرودگاه خارج نشده بود، یعنی نه در لباس نظامی، نه در حال جنگ، انجام شد. تا دیشب انواع میزگردها، تحلیل ها را شاهد بودم. و تنوع نظرات اما به چشم آمدنی تر از همه، تحلیلگرانی بودند که به صراحت می گفتند در واقع یک دلیل اصلی بیشتر نداشته است این حرکت رئیس دولت امریکا و آن هم تحت الشعاع قراردادن استیضاحش بوده است... شاید باور این حقیقت سخت باشد اما اگر سریال خانه پوشالی که نامی است که خود آمریکایی ها بر کاخ سفید گذاشته اند و فیلمش را ساخته اند دیده باشید بهتر قابل درک است که هرکس آنجا رئیس دولت می شود، برای به دست آوردن و حفظ قدرت حاضر است دست به هر کاری بزند. اصلا هم مهم نیست مردم کشور خودش، مردم سایر کشورها یا هر انسان و جنبنده ای باشد. حتی تصور اینکه دغدغه منافع آمریکا و مردمش را هم داشته باشد هم فکر اشتباهی است. فقط و فقط بازی قدرت و حرصِ حفظ آن. این تحلیل نیست. نظر مستقیم خودشان است. مورد دیگری که به چشم آمد، اهمیت رو بازی کردن آمریکا در انجام یک حرکت تروریستی بود. حرکتی که همیشه خودش را در مقابل آن نشان می داد. حالا خیلی رک و مستقیم می گوید که به دستور مستقیم رئیس دولت یک کشور، یک ژنرال رسمی ایرانی که (به تعبیر آن ها) شخص دوم یک کشور است شبانه ترور می شود... زوایا و جنبه های مختلف خیلی مهمی دارد این واقعه ی کبیر، مثل اینکه طبق طبیعت معمول دنیا، همه، اهل حق گویی نیستند. برخی همه حقیقت را نمی گویند یا تحلیل ها غیر واقعی و فرمایشی است . آمریکا به عراق حمله کرده! کشته، ویران کرده... هنوز هم قلدرمآبانه و بی توضیح که در آن کشور دقیقا چی می خواهد مانده! آن وقت ایران، کشور همسایه اش از او کمک خواسته، جنگی را شروع نکرده، صرفِ دفاع رفته، جنگ را هم از مرزهای کشور خودش دور نگه داشته. بعد رئیس آن دولتی که کشورش در یک قاره دیگر! است، می گوید این برای این است که ایران دست از دخالتش بردارد! داستان واضح و تاسف آور است اما مردم دنیا دو دسته می شوند. دسته ای طرف حق را می گیرند، دسته ای طرف باطل . به این فکر می کردم که، طبق این قاعده، ایران جاذبه و دافعه را با هم دارد. سردارش هم همین طور و ما آموخته ایم که یک موجود سالم جاذبه و دافعه را همزمان دارد، اما برای شناختن اینکه آیا واقعا سالم و حق است یا باطل، باید ببینید چه کسانی را جذب کرده، چه کسانی را دفع... آن ها که جذب شده اند چه جور انسان هایی هستند، آنها که دفع شده اند چه سابقه ای دارند... داستان این دنیا که مشخص است؛ طبق اعتقاد ما که با برهان هم می شود اثبات کرد. دنیا یک دوره مشخصی است مثل یک دوره آموزشی که در پی هر آموزشش، آزمونی است. تمام حوادث و وقایع، هر آنچه می بینیم و می شنویم هم در آن درسی و به دنبالش امتحانی است. غیر از اینکه از منظر دیگران اثبات می شود ما که هستیم، قرار است برای خودمان هم ثابت شود که چه کسی هستیم! با جبهه گیری درباره هر آنچه پیرامونمان رخ می دهد. در حادثه اخیر هم دیدم کسانی طرف حق را گرفتند، کسانی طرف باطل را. در آیات قرآن دیده بودم که برخی با خواندن قرآن، کتاب هدایت، گمراه تر می شوند و کینه و خشم و نفرتشان بیشتر. درکش برایم سخت بود تا اینکه با حوادثی مواجه شدم که به عقل سلیم مثل روز، حق و باطلش مشخص بود اما کسانی را دیدم که نام حق را بر باطل گذاشتند و باطل را انتخاب کردند و و یک برگه آزمون دیگر را تحویل دادند. اینجاست که باز هم اهمیت تفکر کردن را در دینم می فهمم. وقتی می گوید یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است. کاش برخی انسانها انقدر خراب نکرده باشند که خدا اجازه دهد فکر کنند که چرا اینطوری فکر می کنند. و نکته نهایی ام اینکه همیشه اطلاع دادن به افراد فایده بخش نیست، چرا که از پس هر اطلاعی عقلشان توجیهی می سازد، باید به ترمیم عقل هایشان کمک کرد. در واقع عقل هایشان به دلایلی قدرت پردازش درست را از دست داده. می شنوند، می بینند اما نتیجه متفاوتی می گیرند. @ninfrance
کاپیتان مارول و منتقم ها (پایان بازی) چند وقت پیش فیلمی هالیوودی دیدم با نام کاپیتان مارول. در این فیلم آمریکایی ها در سیاره ای دیگر کنترل چند سیاره را به دست گرفته اند! که یکی از آن ها زمین است. در این میان خانمی است که مامور است با دشمنان عجیبی که در سیاره دیگر هستند و به او می گویند قصد نابودی زمین را دارند بجنگد. بعد از حوادثی متوجه می شود که بازی خورده و حافظه اش پاک شده و قبلا در زمین خلبان ارتش آمریکا بوده است. با تلاش فراوان و بازخوانی خاطراتش، افشاگری فرمانده سابقش که او هم یک خانم است را به یاد می آورد که به او می گوید که چهل سال اشتباه فکر می کرده و در واقع آن دشمنان دشمن نبوده اند، آن ها هیچ خواسته ای جز زندگی آرام در سرزمین خود نداشته اند. به آن ها برای نجاتشان کمک کن! این خانم بسیار متاثر می شود به زمین بر می گردد و در مقابل یاران سابق خود به کمک آن موجودات عجیب و فضایی می ایستد و با آن ها که به او دروغ گفته بودند و زندگی اش را نابود کرده بودند می جنگد. در نهایت با پیروزی بر آن دشمنان (همکاران سابقش) و آزادی آن موجودات فضایی با نمایش قهرمانی آن خانم، فیلم تمام می شود. در فیلم بعدی با عنوان ها تمام قهرمانان افسانه ای هالیوود که طرفدار حق بوده اند مقابل تمام باطل و نیروهای شیاطین در مقابل هم صف آرایی می کنند. نکته مهم برای من این است که در این فیلم، این خانم هم در صف سپاه حق ظاهر می شود..... 🏴🚩مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance https://www.imdb.com/title/tt4154796/?ref_=nv_sr_srsg_0 https://www.imdb.com/title/tt4154664/
.
قسمت اول اول دبیرستان بودم به گمانم که در کتاب جامعه شناسی فصلی بنام انواع حکومت ها را داشتیم. در تقسیم بندی اش در خاطر دارم که عنوان یکی حکومت خدا بر مردم بود و دیگری حکومت مردم بر مردم... نوع های دیگر حکومت هم ذکر شده بود که برای ما رد شده است و جای بحث نیست. و من بخاطر دارم آن زمان دچار چالش فکری شده بودم که ما کدام هستیم؟ اگر ما خدا را قبول داریم، پس باید زیرمجوعه حکومت خدا بر مردم باشیم. و اگر چنین است حکومت مردم بر مردم به چه معناست؟ نام حکومتمان جمهوری اسلامی بود. گفتند: جمهوری یعنی نظر مردم، اسلامی یعنی بر اساس دستورات خدا. اما من قانع نمیشدم. می گفتم خیلی فرق دارد حکومت خدا بر مردم تا حکومت مردم بر مردم. مثل این است که الان می گوییم خدا بر مردم وحی فرستاده و ما منبع اصلی شناخت را بر این اساس قرار داده ایم، به عنوان مجموعه ای از بایدها و نبایدها که عمل به آن ما را به سعادت، تعالی، رشد، نشاط و کمال می رساند. اما در علوم اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و انسانی، آنچه انسان برای انسان نوشته (بی اتصال به وحی) را تدریس می کنیم و یاد می گیریم و بر اساس آن سبک زندگی را تعریف می کنیم و ... نمی شود. جمعش در ذهنم جور در نمی آمد. مثل توجیه بود... انگار مجبور بودیم لفظ جمهوری را پررنگ کنیم. چون همه جامعه به این سطح از تشخیص نرسیده بودند و تصور می کردند باید چیزی شبیه عناوین جهانی باشد، وگرنه او که رهبری را به دست داشت و دکترینش را نوشته بود از اول نوشته بود حکومت اسلامی. کمی بعد از گذراندن آن کتاب بود که اصطلاح مردم سالاری پر رنگ شد. بعد، او که از حکومت اسلامی برخاسته بود گفت: مردم سالاری حرف بدی نیست به شرطی که پسوند دینی در نظر گرفته شود. مردم سالاری دینی. یعنی مردم ارزشمند هستند اما در طول حکومت خدا بر آن ها. این روزها که واقعه ای رخ داد که تاریخ را به قبل خود و بعد خود تقسیم می کند، باعث شد بسیار بیشتر از گذشته به نظرات و اعمال و رفتار و کردار سران حکومت های جهان توجه کنیم. عموم مصاحبه ها، نشست ها، عموم تحلیل ها و بررسی ها را از نظر گذراندیم و به یک شناخت عینی که تا دیروز صرفا نظری بود رسیدیم. هرچند در نظر هم، ثبات فکر داشتیم، اما از نزدیک و بی واسطه تجربه کردن، برای خودش تجربه جدید و بسیار بااهمیتی بود. ما از نزدیک حکومت های منهای خدا را درک کردیم. چه حکومتش را چه مردمی را که تحت این حکومت روزگار را می گذرانند. این حکومت ها ویژگی هایی دارند که در متن بعد به آن می پردازم. 🏴🚩مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
قسمت دوم خیلی مفاهیم هست که فکر می کنیم می فهمیم اما در اشتباهیم تا با تمام وجود درکش کنیم. و شاید دقیق تر این است که بگویم تا خدا اجازه دهد درکش کنیم. شاید خیلی از ماها قرآن زیاد خوانده باشیم. برای ثوابش! اما تابحال به عنوان کتابی که دستورالعمل راهنمایی رانندگی در دنیاست؛ یعنی با این نگاه، نخوانده باشیمش که آزمونی در پیش دارد و برای گرفتن گواهینامه و اجازه رانندگی نیاز به گذراندن آن است. در قرآن توضیح داده شده که انسانها از دو گروه خارج نیستند. یا به خدا ایمان دارند یا ندارند. اما عمق حساسیت مساله اینجاست که آن ها که به خدا اعتقاد ندارند معنایش این نیست که کلا خدایی ندارند. هرچند به زبان بگویند و در ذهن تصور کنند. قرآن این را محال شمرده است. حتما چیزی در زندگی خدای آن ها خواهد شد. یعنی چیزی که به آن گرایش و جهت خواهند یافت و بر اساس نظرات او عمل خواهند کرد. خداوند در قرآن نامش را طاغوت گذاشته است. یا خدا، منبع تمام خیرات و نورها. یا طاغوت منبع تمام شرارت ها و تاریکی ها. به صورت طبیعی عقل می گوید هیچ کس سمت شرارت و تاریکی دوست ندارد برود، مگر اینکه؟ خود قرآن جواب می دهد: مگر اینکه آن تاریکی و شرارت برایش تزئین شده باشد. تصور کند که دارد نور می بیند و خیرات جمع می کند. و این کار را شیطان به عهده گرفته است. شیطان هم که معرف حضور هست. خب با این نگاه، مردم دنیا از دو حالت خارج نیستند؛ یا خداباوران، یا طاغوت پذیران؛ چه خواسته، چه ناخواسته. یعنی برخی با اراده مسیر طاغوت را انتخاب کرده اند، برخی اصلا نمی دانند در چنین وضعیتی هستند و تزئین آنچه مقابل چشم می بییند آن ها را دچار انحراف دید و فکر کرده است. من قصد دارم این موضوع را با یک مصداق مشخص، یعنی بر اساس آنچه از بامداد 13دی ماه در جهان رخ داد از آنچه در اینجا (فرانسه) دیدم و شنیدم، روشن کنم. 🏴🚩مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
حکومت جهانی خدا قسمت سوم تا زمانی که ایران بودم، خیلی دقت به اخبار مستقیم خارجی، نشست ها و کیفیت صحبت هاشون نداشتم و بیشتر اخبار خودمان را به زبان فارسی دنبال می کردم. اما اینجا فرصتی شد که این اخبار را با زبان اصلی دنبال کنم؛ به انگلیسی و فرانسوی. و این یک تجربه خیلی مفید و البته شوک آور شد. از صبح وقوع ترور؛ که پیام ها و اخبار لحظه به لحظه منتشر می شد. یک اختلاف فاحش به چشمم آمد. همه گزارشگران به اتفاق از واژه کشتن استفاده می کردند. اصلا اشاره ای به این نبود که این حرکت ترور بوده است. اینکه شخص مشخصی را در کشور دیگری، هدف بگیری و نه در لباس جنگ بکشی، نامش ترور است که قانونی نیست. اما رسانه ها هیچ اشاره ای به این مسئله نمی کردند. من خیلی تعجب کردم! بعد کم کم نشست ها و مصاحبه ها شروع شد. خب ما سردار کشور خودمان را می شناختیم عمیقا. ایمانش را، اعمال صالح اش را، نورانیت و خیرخواهی اش را. فداکاری و از خودگذشتگی اش را، او که حتی یک نقطه خاکستری هم در پرونده انسانی اش نبود. دیدم برخی شروع کردند گفتند: علت کشتنش، قتل های بیشمارش بوده. مردم ایران هم دوستش نداشتند!!! حقیقتا تا این سطح را فکر نمی کردم! و این یک شوک بود! بعد دیدم باز انسانهای روی زمین دو دسته شده اند. یک دسته طرفدار حق، یک دسته طرفدار باطل. اما خب این باطل دیگر خیلی هویدا بود. به هیچ چیز هم اگر اعتقاد وجود نداشته باشد، در هر حال ترور، ترور است. اما آن ها کاری به کار این حرفها نداشتند. بعد با فارسی زبانان مواجه شدم. برخی پیام تشکر می گذاشتند! چرا؟ پرونده این ژنرال ایرانی با چه در جهان پررنگ شده؟ مبارزه با داعش. داعش هم که معرف حضور همه مردم جهان است. به اتفاق همه از داعش ترس دارند. مردی شجاعت و تدبیرش را برداشته به دل داعش زده، چندین سال جنگ را از رسیدن به مرزهای ایران حفظ کرده، خانواده اش را از لطف پدری و همسری محروم کرده تا پدران و همسران به خوشی در کنار خانواده خود روزگار را سپری کنند و گفته: حتی دوست ندارم در ایران کشته شوم که مشخص باشد امنیت در کشورم حفظ شده است؛ بعد به نظر شما چه می شود که آن برخی خوشحالی می کنند؟ اگر با آن ها مصاحبه کنی چه جوابی می دهند؟ جوابها چیزی بود که مدام در رسانه های اینجا می شنیدم و مدام تکرار می شد. او آدمهای زیادی کشته است... حالا مردم این کشورها هم دارند نگاه می کنند... واقعا؟! چه آدم بدی که آدمهای زیادی را کشته است. اما عقل ها چون زایل شده که قبلا درباره اش گفته بودم. اصلا به ذهنشان نمی رسد که چرا آدم کشته؟ کجا کشته؟ چه کسانی را کشته؟ فقط صرفا کشتن چه بد است! پس لابد مستحق مرگ بوده! شاید برای ما باورش سخت باشد. اما داستان به همین سادگی است. افکار عمومی با نشست ها و تحلیل هایی که از صبح تا شب با این حرفها بمباران مغزی می شوند، دیگر چیزی از عقلهایشان باقی نمی ماند؛ پوک می شود، خراب می شود و بعد این حکومت ها به مسیر خود ادامه می دهند... خب حکومتی که به خدا اعتقاد ندارد، گفتیم نمی تواند با بی خدایی مطلق هم سر کند، به همین خاطر به هرچه گرایش پیدا کند نور و خیر، که در یک کلمه حق است نمی تواند باشد. چون از ریشه اهداف و انگیزه حیات در این دنیا برای این دو گروه متفاوت تعریف می شود. اخلاق هم نمی تواند داشته باشد، چون اخلاق پشتوانه ایمان می خواهد. وگرنه برای چه شاخص اخلاقی مثل صداقت یا حفظ امانت در نشر خبر را رعایت کند؟ ایمان است که دغدغه حساب را از مقابل چشم انسان دور نمی کند تا مواظب کردارش باشد. ایمان به خداست که شان انسان را از ابتلا به رذایل اخلاقی در گفتار و کردار حفظ می کند. در ظاهر می گوید ما در جستجوی برپایی عدالت و مقابله با ظالم و مراقبت از امنیت هستیم. چون این کلید واژه ها فطری است و همه قبولش دارند، اما عموم مردم همین حرف ها برایشان کافی می شود که باور کنند و تن دهند. و مثلا نپرسند که شما یازده هزار کیلومتر آن ورتر در حال دفاع از امنیت ما هستی؟ یا اگر تو یک ژنرال رسمی یک کشور را بکشی ترور نیست؟ اینها دیگر به ذهن عموم نمی رسد!! چون مخدر و مشروبات الکلی که روزانه مصرف می شود و رسانه های فعال هدفمند، این توان را از آنها گرفته است تا سرد و بی تفاوت فقط دغدغه گذران زندگی خود را داشته باشند. البته... دنیا در حال تغییر است... و این یک روی ماجرا بود... این را از وجه دیگر اخبار و گفتگوها که شاهدش بودم می گویم. ما در دوره ی بین الطلوعین هستیم. وقتی بنیان گذار حکومت خدا بر مردممان گفت: ما منتظر طلوع خورشیدیم... ادامه دارد... 🏴🚩مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
قسمت چهارم و من دیدم وقتی حکومت الهی نباشد، کیفیت حکومت بر مردم چگونه می شود. معنای مردم بر مردم کاملا فانتزی و بی معنی است. حکومت قدرت بر مردم است. هرکس می خواهد به قدرت برسد، اول با انواع روش هایی که چهارچوب هم نمی تواند داشته باشد چون تعهدی به وجود حسابگری ندارد به قدرت می رسد و مرحله بعد می شود حفظ آن قدرت. و برای حفظ آن باز دست به هر کاری می زند. که یکی از آن ها همین در کما نگه داشتن مردمش از طریق رسانه است. مردم نمرده اند، زنده اند، اما در کما، زندگی نباتی پیدا کرده اند. الان مهم ترین نیروی موثر برای این کار ابزار رسانه است. به معنی واقعی کلمه رسانه همه کاره دنیا شده است. دیکته می شود، اجرا می کنند، مردم می بینند باور می کنند. البته این مطلق نیست. دیدم و شنیدم که بسیاری فهمیده اند سالیان سال است که در حال شنیدن دروغ هستند. و هر روز این برایشان روشن تر می شود و این روشن شدن زمانی است که دیگر برخی اتفاقات مثل این ترور، هرچه کنند امکان به کما بردن همه محقق نمی شود. و البته در کنار این همه تاسف اتفاق های خاص و شیرین نشان می دهد که همه چیز طبق برنامه خدا پیش می رود و «ما در بین الطلوعین ظهور هستیم. بین الطلوعین یعنی چه؟ یعنی سیاهی به منتها درجه اش رسیده و فجر طالع شده باشد. ما منتهاالیه ظلم را پشت سر گذاشته ایم...» مصادیقش: ـ دوستی ایرانی که می گفت به هیچ چیز اعتقاد ندارد تصویر سردار کشورمان را تصویر پروفایلش می کند و می گوید: جدا از بحث سیاسی و عقیدتی، همیشه به احترام در قلبمان می ماند بخاطر لطفی که در حق سرزمینمان کرد و جانی که از آن گذشت. ـ دوست تازه مسلمان شده کانادایی: تصویر پروفایلش را به تصویر سردارمان تغییر می دهد و می گوید: بعد از رهبر ایران ایشان دومین مردی بود که به نظرم بهترین بود و من دوستش داشتم و عمیقا ناراحتم. ـ دوستی ایرانی که قصد برگشت به ایران را نداشته و نگاه مثبتی به ایران نداشته می گوید: خوب درس می خوانم و به ایران بر می گردم تا دینم را به این انسانی که اینطور از خود گذشتی کرد این همه سال برای رفاه و امنیت ما ادا کنم. ـ دوستی از کشوری دیگر پیام می دهد و می گوید: باید به ایران برگردیم تا ما هم در این مسیر خدمتی کنیم به کشور و مردممان ـ دوستی که مذهبی است اما داستان های روزگار کمی سست و بیحالش کرده بوده، جان تازه می گیرد، خون شهید انگار در رگهای او جریان پیدا کرده باشد می گوید با تمام وجود درس می خوانم در رشته خودم متخصص شوم تا من هم بتوانم در این مسیر نقش موثری برای کشورم ایفا کنم. همچنین بخشی از رسانه ها که از کنترل حکومت های منهای خدا آزاد هستند. شروع به حق گویی می کنند از عظمت این تشییع می گویند، از عظمت مردم ایران می گویند، از با عقیده و با فکر و شعور بودن مردم ایران می گویند، از عرق ملی شان می گویند از غیرت دینی شان می گویند و از آینده ای که از آن اینهاست و واقعا جماعت متفاوتی در جهان هستند. ـ کارگردانش می گوید کدام یک از ما برای یک ژنرال نظامی کشورمان حاضریم چنین تشییع پیکر باشکوهی برگزار کنیم و در خیابان ها حاضر شویم؟ آیا حتی نامشان را می دانیم؟ ـ حتی مجریان چهره برنامه های طنز معروف به نقد رئیس جمهور آمریکا و سیاست ها، ضعف ها و اشتباهاتش می پردازند و ایران را بالا می برند و نگاهی تاسف بار به آمریکا می کنند. دیشب دیدم که مجری می گفت (با تیکه و کنایه و تمسخر که): بله مردم ایران بجز آن جمعیت میلیونی که در این تشییع در همه جا شرکت کردند بقیه این سردار بزرگ را دوست نداشتند... راست می گی کسی در ایران او را دوست نداشته... ـ یا مجری شبکه خبری که می گفت: انگار این ژنرال ایرانی، سلیمانی از قبر خود هم در حال فرماندهی سپاهش است و دارد به آرزویش که خروج نیروهای آمریکایی از منطقه است می رسد... (تصویر در انتها) ـ یا دوستی که پیام می دهد که در فلان شبکه اجتماعی با دوستی آمریکایی و برزیلی هم کلام شده و چند توضیح کافی بوده برای اینکه با حقیقت ماجرا آشنا شوند. آن ها هم تصویر صفحه خود را تغییر داده اند و نوشته اند سردار قاسم سلیمانی؛ رهبر مبارزه با داعش. امروز که حکومت ها خدایی نیست؛ ما مردم وظیفه بیداری جهانیان را داریم. نیاز به بحث و دعوا و ناراحتی هم نیست. فقط حق را بگوییم. حق را به گوششان برسانیم. آنچه ما را پر انرژی و با نشاط و با صلابت نگه داشته این است که ما طرفدار حق حقیقی هستیم، نه باطلی که رنگ حق بر آن می زنند. این خیلی مهم است. چون باطل مثل کف روی آب است. هرچقدر حجیم، از بین رفتنی است و حق مثل خود آب است. آبی که حرکت می کند، به همه جا ساری و جاری می شود و نشان حیات و احیای زمین است و این است که می ماند. بخش در گیومه از کتاب حکومت جهانی خدا؛ محی الدین حائری 🏴🚩مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
«اگر به جامی فلزی که رها باشد ضربه‌ای وارد شود، تا مدتی ارتعاش خواهد داشت؛ ولی اگر جام را با دست بگیریم و ضربه‌ای به آن وارد کنیم، دیگر ارتعاشی نخواهد داشت. انسانی که خدا را تکیه‌گاه خود قرار نداده است، با یک ضربه آرامش خود را از دست می‌دهد و تا مدت‌ها مضطرب و سردرگم و حیران خواهد ماند؛ اما کسی که متکی به خداست و دلش به او آرام شده و خدا او را گرفته است، در مقابل ضربات مضطرب نخواهد شد و آرامش خود را حفظ خواهد کرد.» 🌸برگرفته از کتاب حکومت جهانی خدا؛ محی الدین حائری @ninfrance
قسمت پنجم با خودمان گفتیم سربازان حافظ امنیت کشور شبانه روز در تلاش‌اند... ما در خواب راحت بودیم که سردار امنیتمان را به قتل عمد، کشتند. اما از آنجا که ما خداباوران، معتقدیم که هر حادثه و واقعه‌ای رخ دهد در طول اراده خداست، گفتیم: اگر حوادث غیرمنتظره هم رخ دهد، ولو به ظاهر شوک کننده و غمبار بی شک طبق حکومت خدا بر مردم رخ داده و حکمت‌ها دارد که بخشی را به مرور زمان در این دنیا و تکمیلش را در روز حساب، روز پرده برداشتن از همه اسرار خواهیم فهمید. اما در این میان و با نگاه عمیق‌تر، به ما آموختند که «ذهنتان به این سمت نرود که عالم شلوغ و بی صاحب و هرکی هرکی است! نه، این طور نیست. حکومت از آن خداست و تمام توانایی‌هایی که به ابلیس داده‌اند، از روی برنامه داده‌اند. عالم حساب‌کتاب دارد و از روی برنامه‌ای مدیریت شده و کاملا هدفمند ساخته شده است. ببینید در عاشورا با ذریه پیغمبر چه کردند. اما حالا آثارش چه شده است؟! پیشرفت تشیع از عاشوراست. ما هرچه داریم از برکت عاشوراست. خدا متین است و نقشه راه و برنامه دارد. شیطان هم در این برنامه خدا قرار دارد. به دلیل آن نافرمانی‌اش چوب می‌خورَد؛ اما خدا بهره‌ی لازم را از شیطان برای مومنان می‌گیرد...» چشمِ دل خداباوران می‌بیند که همه‌چیز به خدا برمی‌گردد؛ اما چشم سر آنان که دنیا را منهای اراده خداوند می‌بینند، در این کثرت حیران می‌شود. و هدایتگر خداباوران برای در امان ماندن از این حیرانی کتاب آسمانی‌شان و تذکرات خالقشان است: ✨سپس به دنبال این غم و اندوه آرامشی بر شما فرستاد . این آرامش، به صورت خواب سبکی بود که در شب بعد از حادثه احد، گروهی از شما را فرا گرفت؛ اما گروه دیگری در فکر جان خویش بودند و خواب به چشمشان نرفت. آن‌ها گمان‌های نادرستی_همچون گمان‌های دوران جاهلیت_ درباره خدا داشتند؛ و می‌گفتند: « آیا سهمی از پیروزی نصیب ما می‌شود؟!» بگو: «همه‌ی کارها و پیروزی‌ها به دست خداست.» آن‌ها در دل خود، چیزی را پنهان می‌دارند که برای تو آشکار نمی‌سازند؛ می‌گویند:« اگر ما سهمی از پیروزی داشتیم، در اینجا کشته نمی‌شدیم!» بگو اگر در خانه‌های خود نیز بودید، آن‌هایی که کشته شدن بر آن‌ها مقرر شده بود، قطعا به سوی قتلگاه‌های خود، بیرون می‌آمدند و کشته می‌شدند. و اینها برای این است که خداوند، آنچه در سینه‌هایتان پنهان دارید، بیازماید؛ و آنچه در دل‌های شما از ایمان است، خالص گرداند؛ و خداوند از آنچه در درون سینه‌هاست، آگاه است.» ۱۵۴ آیات مبارکه سوره آل‌عمران؛ بخش در گیومه برگرفته از کتاب حکومت‌جهانی‌خدا 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
اعتصابات بی پایان در فرانسه بیش از یک سال از اعتصابات هفتگی فرانسوی ها که به ژیله ژون ها (جلیقه زردها) مشهور شده اند بخاطر مشکلات اقتصادی می گذرد. برخی هفته ها هم خیلی داغ تر می شود و نتیجه اش تخریبی است که بعد از شنبه هر هفته در سطح شهر شاهدیم. مثل تخریب ویترین مغازه ها و خودپردازها. برخی از فروشگاه ها، هتل ها و بانک ها که با تخته های چوپ از ویترین های خود محافظت می کنند که در تصویر می بینید. اما این داستان کاهش حقوق بازنشستگی و طولانی تر شدن مدت بازنشستگی هم قوز بالا قوز شده است. یک اعتراض جدید و مستقل. وقتی هم که از همکلاسی قرانسوی ام پرسیدم که آخر چرا انقدر اعتصاب! می گفت: شما درک نمی کنید. پدر من در کارخانه کار می کند، همین الان هم که 60 سال دارد بیمار است بخاطر عوارض کار در کارخانه حالا اینها تاریخ بازنشستگی را از 63 سال به 65 سال رسانده اند! دیگر چه می ماند از پدر من؟ این اعتصابات مرتبط با بازنشستگی از سه هفته مانده به سال نو شروع شد و اثرش را بر دانشگاه ما هم گذاشت. کلاس ها معلق شد و بالا پایین زیادی داشتیم. بعد سال نو هم ادامه پیدا کرد و جز یکی دو مورد برگزاری کلاس در مکان های دیگر باز هم کلاس ها در حالت تعلیق درآمد. حتی امتحانات نیمسال اول دانشجویان هم تعلیق شده و یک دردسری شده برای دانشجویان واقعا. قرار بود این هفته کلاسهایمان شروع شود اما باز رئیس دانشگاه ایمیل همگانی ارسال کرده که همچنان بخاطر اعتراض به قانون جدید اعتصابات اساتید و کارکنان دانشگاه ادامه دارد و باز هم کلاس ها این هفته در حالت تعلیق خواهد بود. همین پنجشنبه ای که گذشت باز یک اعتصاب سراسری در فرانسه برقرار بود که صدای شعار و اعتراضش شهر را برداشته بود. این شنبه هم که شرکت های اتوبوس رانی و قطار اعتصاب داشتند و حرکت قطارها به پاریس و ... اعلام شد که لغو شده. نمی دانم آیا این اعتصابات نتیجه بخش خواهد بود یا نه. اما هست و ظاهرا حالا حالاها ادامه دارد... 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
اعتصابات و آثارش در شهر. فرانسه @ninfrance
انجیل بخوان! چند وقت پیش متنی را ارسال کردم از خاطره دوستم که چند دختر مسیحی او را دعوت به مسیحیت و خواندن انجیل کردند و دوستم هم به آن ها پیشنهاد کرده که آن ها یکبار قرآن را بخوانند! بعد یکی از اعضای محترم کانال پیام داد که اتفاقا بهتر بود به آن ها می گفتید انجیل بخوانند، چون آنها عموما خودشان اصلا انجیل نمی خوانند. من هم خودم تجربه اش را داشته ام. یکبار که در برنامه یکشنبه کلیسا به شکل کامل شرکت کردم دیدم که ورودی یک برگه کوچک می دهند که یک متن شعر گونه دارد که همه در حین مراسم و دعا آن را همخوانی می کنند. جملات دعاواری که شکل تذکری و باید و نبایدی نداشت به عنوان یک دستور العمل. البته یک مراسم ویژه بازکردن یک در و نمایش کتاب انجیل در اندازه بزرگ را داشتند که دور تا دور کلیسا می چرخاندند، اما این کتاب در دست مردم در اندازه کوچک نبود و به همان تک برگه اکتفا شده بود. مثل مساجد ما هم قفسه هایی نبود که مثلا پر از قرآن و مفاتیح باشد. همه همان یک برگ را با هم همخوانی می کردند و تمام. البته سخنران داشتند اما کتابی که خود افراد در دسترشان باشد و در حین مراسم بخوانند تا بحال در کلیساهایی که رفته‌ام، ندیده‌ام. این موضوع خیلی مرا به فکر فرو برد که کتاب آسمانی ما در دسترس هرکس با هر سن و جنس و عقیده‌ای هست که حتی اگر به محل عبادت ما سر می زند بداند عقاید و باورهای ما چیست و مامور به انجام چه مواردی هستیم و از چه نهی شده ایم. در خاطر دارم در یکی از این برنامه های تد، خانمی از تجربه اش بعد از قرآن خواندن گفته بود که چه تصوراتی بخاطر شنیده هایش داشته از متن قرآن که من حتی روی بیانش را ندارم... بعد یک روز تصمیم می گیرد خودش یکبار قرآن را بخواند و بعد با خواندن آن کاملا متحیر می شود و تمام پیش فرض ذهنش که به او القا شده بوده از بین می رود. حالا هر زمان که قرآن می خوانم، نه صرفا عربی اش را برای نیتی یا ختمی یا ثوابی؛ با معنایش. با خود می گویم احتمال خیلی زیاد مردم ما هم قرآن را نمی خوانند! اگر به میزانی که به تلفن همراه خود مراجعه می کنند و سوالاتشان را از گوگل می پرسند و در برنامه ها و شبکه های مجازی در پی رفع نیازهایشان هستند، قرآن را باز می کردند و می خوانند الان حس و حال و زندگی دیگری را تجربه می کردند. دیدم کسانی را که این روش را آزمون کرده اند. هر وقت خواستند تلفن همراه خود را طبق عادت بردارند، قرآن را برداشته اند و یک آیه را با توجه خوانده اند... گاهی وقتی همه در فشار روحی یا کلافگی هستند این آدمها در متانت و آرامش و امید لحظات را می گذرانند... به عنوان نمونه بخشی از این آیات را با هشتک خلاصه نویسی هایم در ادامه می آورم. 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
پنج هزار فرشته نشان دار ای کسانی که ایمان آورده‌اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید، آن‌ها از هرگونه شر و فسادی درباره شما، کوتاهی نمی‌کنند. آن‌ها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. نشانه های دشمنی از سخنانشان آشکار شده؛ و آنچه در دل هایشان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است، ما آیات و راههای پیشگیری از شر آن ها را برای شما بیان کردیم اگر بیندیشید. ۱۱۸ شما کسانی هستید که آن ها را دوست دارید؛ اما آنها شما را دوست ندارند. و شما به همه کتابهای آسمانی ایمان دارید ولی آن ها هنگامی که شما را ملاقات می‌کنند بدروغ می‌گویند ایمان آورده‌ایم. اما هنگامی که تنها می‌شوند از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را به دندان می‌گزند! بگو: با همین خشم بمیرید! خدا از اسرار درون سینه ها آگاه است.۱۱۹ اگر نیکی به شما برسد، آن ها را ناراحت می کند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می‌شوند. ولی اگر در برابرشان استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، توطئه آنان، به شما زیانی نمی‌رساند؛ زیرا خداوند بر آنچه انجام می‌دهند، احاطه دارد.۱۲۰ خداوند شما را در بدر یاری کرد و پیروز شدید؛ در حالی که شما، نسبت به آنها، ناتوان بودید. پس از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید، تا شکر نعمت او را به جا آورده باشید. ۱۲۳ در آن هنگام که به مومنان می‌گفتی: آیا کافی نیست که پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان، که از آسمان فرود می آیند، یاری کند؟! ۱۲۴ آری، امروز هم اگر استقامت و تقوا پیشه کنید و دشمن به سراغ شما بیاید، پروردگارتان شما را به پنج هزار از فرشتگان نشان دار، مدد خواهد داد. ۱۲۵ ولی این یاری فرشتگان را خداوند فقط برای بشارت و اطمینان خاطر شما قرار داده؛ وگرنه، پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است. ۱۲۶ سوره مبارکه آل عمران ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرکس از شما، از آیین خود بازگردد، به خدا زیانی نمی‌رساند؛ خدا گروهی را می‌آورد که آنها را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند؛ در برابر مومنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این فضل خداست که آن را به هرکس که بخواهد و شایسته ببیند می‌دهد؛ و فضل و احسان خداوند، گسترده و او به همه چیز داناست. ۵۴ سوره مائده 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
و باز فصلِ پایانِ خدمت رسانی کاج‌ها به انسان‌ها... @ninfrance
ایشون ریشه رازیانه هستند. سرش که مثل شوید است را جدا می‌کنند و قسمت سفیدش (که چیزی مثل کلم سفید دلمه‌ای است و اندازه کف دست است) مورد مصرف قرار می‌گیرد. البته برخی برگ‌هایش را هم استفاده می‌کنند اما عموما بدون برگ‌هایش به فروش می‌رسد. احتمال زیاد خواص فراوانش را می‌دانید. من در ایران یا دانه رازیانه را دیده‌ بودم یا عرقش را. اما تا بحال گیاهش را ندیده بودم و شکلش را نمی‌شناختم و از مصرف خوراکی‌اش بیخبر بودم. این گیاه در اینجا مورد استفاده هفتگی مردم است و عموما پخته به شکل سوپ یا خوراک سبزیجات مصرف می‌شود. @ninfrance
این متن را یک سال پیش نوشتم. کشته شدگان برای فرانسه در شهر نانت فرانسه به دیواری سنگی رسیدیم که نام تمامی کشتگان این شهر از زمان جنگ‌های جهانی بر آن حک شده بود. بالای این اسامی نوشته کشته شدگان برای فرانسه... دقیقا در روزی آنجا بودیم که یک روز مقدس برای مسیحیان است. روز گرامیداشت کشته شدگان در راه فرانسه که توسط کشیشی نام گذاری شده است و یک تعطیلی رسمی مذهبی است. برایم چند نکته جالب بود: ـ تعداد زیادی از این کشته ها در داخل فرانسه کشته نشده بودند، بلکه در خارج از مرزهای فرانسه جان داده بودند. مثلا بخشی را نوشته بود آفریقای جنوبی. حالا اینکه اینها در آفریقا چه می کردند و فرانسه با نگاه استعماری آنجا حضور داشته و آن کشورها را مستعمره خود قرار داده و در واقع سربازانش برای این اهداف جان دادند بماند... ـ این اسامی در سطح شهر قرار داده شده بود که مردم هر روز با آن مواجه شوند. ـ یک روز مشخص کنند برای گرامی داشت این کشته شدگان و شکل ارزشی به آن بدهند. در ایران با یک دیدگاه کلیشه ای، ناپخته و غیرجهانی، برخی با بیان اینکه چراغی که به ایران رواست به سوریه حرام است نخواستند یا نتوانستند دقت کنند که چه کار مهمی کردند آنها که از زندگی خود با همه دوست داشتنی هایش گذشتند و در اوج جوانی به فراتر از مرزها سفر کردند و با نثار جان خود، با یک تیر چند نشان زدند. حالا بماند که بین نیت ها و شخصیت های اینان و آنان فاصله ی آسمان تا زمین است... یک. جنگ را کیلومتر ها دور از مرز ایران نگه داشتند. دو. از حرم بهترین های روی زمین محافظت کردند و این نهایت زیبایی یک عقیده است که نه تنها از فکر و راه ارزشهایمان دفاع می کنیم، از مظاهر آن نیز دفاع می کنیم. سه. در نبرد بین حق و باطل که مرز پذیر نیستند، ثابت کردند که هرجا مقاومت و مبارزه با باطل باشد، ماهستیم. چهار. عملی نه شعاری مظلومیت و غربت مردم جهان برایشان مهم بوده است و به دفاع از زن و بچه های غریب شتافتند که انسانیت مرز نمی شناسد... اگر برخی مردم ما افق دیدشان جهانی شود، دیگر انقدر برایشان عجیب و تعجب آور نخواهد بود که چرا سربازان ما فراتراز مرزها نقش ایفا کنند. یعنی حتی اگر نگاه دنیایی صرف هم داشته باشند باز باید دایره دیدشان را وسیع تر کنند. به نظر باید بر مبانی فکر مردم کشورمان بیشتر کار کنیم، خیلی باید ذهنها بسته باشد که در جهانی که همه افقی جهانی دارند و جهانی می اندیشند، برخی فقط افق دیدشان حل مشکلات داخلی باشد و تصور کنند مشکلات محدود به همین چهارچوب می ماند. نمی دانم در سطح شهرهای کشورمان هم، چنین دیوارهایی داریم یا نه... اما در گوشه ای از این شهرها ابرمردانی آرام گرفته اند که دلواپس ترین های این مردم نسبت به ایمان، امنیت و آزادگی و استقلال کشورشان بوده اند. و مرد عمل بودند نه حرف. تصویر پیوست شده دیوار شهر نانت است و تصویر دیگر، بخشی از بهشت معصومه سلام الله علیهم قم است که سال ۱۳۹۵ چند ردیف بیشتر نداشت... همه ی اینها جان داده های راه خدا یعنی راه دفاع از حق و حقیقت و انسانیت و امنیت مردم کشور خود و مظلومین جهان هستند، به دور از اهداف استعماری... کدام یک بیشتر ارزش احترام دارد؟ باید نامشان، یادشان، کارشان و اهدافشان زنده نگه داشته شود، که رهبر فرزانه فرمود: این کار کم از شهادت نیست... 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
اسامی کشتگان برای فرانسه نقش بسته بر دیوار شهر نانت، فرانسه مزار کشتگان برای خدا ( شهدای مدافع حرم)، قم، ایران @ninfrance
برای ایران خیلی بهتر است... اینجا خیلی پیش میاد با دوستان ایرانی هرچه می‌بینیم مقایسه کنیم و بگوییم برای ایران خیلی بهتر است... نان می‌خوریم، می‌گوییم نان‌های ایران خیلی بهتر است... رستوران می‌رویم و غذا می‌خوریم، می‌گوییم رستوران‌ها و غذاهای ایران خیلی بهتر است. برنج می‌خریم، ادویه، خشکبار و... می‌گوییم برای ایران خیلی بهتر است... سبزی خوردن که اصلا موجود نیست مثل ایران و بجای آن ریحان‌های بی‌نظیر باید ریحان گلخانه‌ای که طعم اسانس می‌دهد بخوریم. خیار بوته‌ای ایران که یافت نمی‌شود و عطر آن خیارها حسرت شده... خلاصه دست بر هرچه می‌گذاریم دوستان می‌گویند، برای ایران خیلی بهتر است! و این تعارف و تمجید و صرفا دلتنگی نیست... واقعیت است! و فقط کسانی که تجربه‌ی زندگی در خارج از ایران را داشته باشند درک می‌کنند... فرودگاه ایران بودم و در حال برگشت به فرانسه؛ چمدان آقایی که جلویم بود بعد از گذشتن از دستگاه نگه داشته شد و خواستند چمدان را باز کند! مشکوک به نظر رسیده بود ظاهرا. آن آقا سختش بود انگار چمدانش را باز کند و مدام می‌گفت: چیز خاصی نیست... اما خب باید باز می کرد... چمدان که باز شد دو گونی برنج ده کیلویی و دو کیسه بزرگ نان تافتون تازه! که پلاستیکش بخار کرده بود نمایان شد... حالا من که با هیجان و نگرانی ایستاده بودم که ببینم چیه قضیه، خنده‌ام گرفته بود و نمی‌تونستم خیلی کنترلش کنم. آخه... من هم ۵ کیلو برنج ایرانی، نان خشک شده اصفهانی، سبزی خشک شده قورمه و پلو و آش، زردچوبه، زرشک، زعفران، چای لاهیجان، دو بسته پودر لیمو امانی، چند گیاه دارویی، عرق بیدمشک، گلاب، هل، بهار نارنج، رشته پلویی، گل گاو زبان، ترشی خانگی و... در چمدانم جاسازی کرده بودم و نفر بعدی بودم😅😄 البته خدا رو شکر چمدان من را نخواستند که باز کنم وگرنه دیگه حسابی برای مامورین فرودگاه خاطره می‌شد 😂 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
اینکه برخی بچه‌ها هم در فرانسه حجاب دارند خیلی خاص و شیرین و بانمک است... دوست ایرانی‌ام تعریف می‌کرد تا مدرسه با حجاب می‌آید، بخاطر قانون ممانعت از حجاب در مدرسه، مجبور است حجابش را بردارد. به محض خروج از مدرسه دوباره مقنعه‌اش را سر می کند... دوستم حجاب ندارد اما نماز می‌خواند. دخترش بهش گفته بوده: مامان این هم کلاسی‌ام شبیه تو می‌شود وقتی که می‌گویی داری با خدا صحبت می‌کنی... @ninfrance