eitaa logo
نیروی قدس (جبهه مقاومت)
42.4هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
17.5هزار ویدیو
924 فایل
﷽ 🔰وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ در خدمتم 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
غربت امام سجاد(علیه السلام) پس از عاشورا در مدینه 👈 گلهٔ حضرت زین‌العابدین(ع) به پروردگار از تنهایی 🖋 زین‌العابدین(ع) در دعای ابوحمزه زار می‌زنند، اشک می‌ریزند و به پروردگار می‌گویند: «إرْحَمْ فی هذِهِ الدُّنْیا غُرْبَتی»؛ خدایا! به این غریبی و تنهایی من رحم کن. کسی نمانده است! من بین 72 نفر از اولیای خاص تو بودم که همه را قطعه‌قطعه کردند؛ اما الآن در مدینه با یک مشت زن و دختر داغ‌دار مانده‌ام که باید به آنها برسم. کسی نیست که با او انس بگیرم، یک ساعت با او بنشیم و علومم را منتقل کنم. 🔹 زین‌العابدین(ع) که خدا و قرآن را داشتند؛ اما آدم در مدینه نبود که یک ساعت پیش او بنشیند! 🏴 شهادت امام سجاد(ع) تسلیت 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 پیوستن به امام زمان در ساعات پایانی عمر 🔹 «سعد بن حارث انصاری» و «ابو الحتوف حارث انصاری»، دو برادر کوفی و هر دو از خوارج بودند. این دو همراه عمربن سعد از کوفه برای جنگ با امام حسین به کربلا آمده و تا بعد از ظهر عاشورا نیز در سپاه کوفه بودند. 🔹 اما هنگامی که یاران  امام علیه السلام به شهادت رسیدند، امام حسین علیه السلام فریاد بر آورد:« آیا کسی هست که ما را یاری کند؟» زنان و کودکان با شنیدن صدای امام علیه السلام به شیون و زاری پرداختند.  🔹 سعد و برادرش، ابو الحتوف، که صدای امام و شیون اهل بیتش را شنیدند، ناگهان به خود آمدند و به گفتند:« این حسین، پسر دختر پیامبر، است و ما در روز قیامت از جدّ او امید شفاعت داریم، چگونه با او جنگ کنیم؟» آن‌گاه به  حمایت از امام علیه السلام با سپاه کوفه به جنگ پرداختند. این دو برادر با شعار « لا حُکْمَ إلاّ لِلّهِ وَلا طاعَةَ لِمَنْ عَصاهُ» یعنی همان شعار مشهور خوارج علیه امیرالمؤمنین (ع) به سپاه امام حسین(ع) پیوسته و با یزیدیان جنگیدند تا هر دو به شهادت رسیدند. 🔹 این اتفاق اشارات عجیبی دارد؛ اینکه صحرای کربلا، شهدایی با سابقه خوارج دارد و همگی شیعه به معنای مرسوم نبودند؛ اینکه این خوارج از بسیاری از شیعیان اسمی پیشی گرفتند؛ اینکه میشود در ساعات پایانی عمر هم عاقبت به خیر شد و به جبهه حق پیوست از جمله این اشارات است. 🔺 آری در پیوستن به سپاه امام عصر ارواحنا فداه هم شاهد ریزش ها و رویش ها حتی در ساعات پایانی خواهیم بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 ✍ برای کسانی که دردهای ناشناخته دارند، دعا کنیم 🔹بعضی آدما تو دنیا یک جور دردهای خاصی رو تجربه می‌کنند که در حالت عادی هیچ آدمی اون دردها رو تجربه نکرده. 🔸مثلاٰ لمس موی یک آدم باعث می‌شه بدنش تا مدت زیادی درد بگیره، یا وقتی نور به پوستش می‌خوره به‌شدت احساس درد می‌کنه. به این دردها می‌گن «آلودینیا» 🔹جالبه بدونید نه‌تنها درمانی ندارند بلکه تو خیلی موارد حتی نمی‌دونند این درد از کجا ناشی می‌شه و کدوم عصب این درد رو انتقال می‌ده! 🔸اخیراً متوجه شدند دردی که باعثش تابش نور به پوست هست، مربوط به کدوم عصبه و تازه شروع کردند ببیند می‌تونند درمانش کنند یا نه! 🔹همین شناسایی این عصب یک دستاورد بزرگ علمی شناخته شده! 🔸تصور کنید وقتی یک درد به‌وجود میاد چقدر زمان و هزینه صرف می‌شه تا بفهمند چیه و چه‌جوری درمان می‌شه. 🔺قدر سلامتی‌مون رو بیشتر بدونیم.
4_5992397607568149774.mp3
25.5M
🎧 «از مدینه تا نینوا» ◾️این کتاب به تاریخ و حوادث عزیمت امام حسین علیه‌السلام از مدینه تا کربلا پرداخته است. ◾️ فصل دوازدهم
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 5) ◾️عجب پرونده‌ای! کوچک‌ترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده بود. در آن لحظه تمام اعمالم را حاضر و ناظر می‌دیدم... 💠در فکر سبک و سنگین کردن اعمال خوب و بد بودم که رومان پرونده اعمالم را بر گردنم آویخت، بطوریکه احساس کردم تمام کوه‌های عالم بر گردنم آویخته‌اند. 💥چون خواستم سبب این کار را بپرسم گفت: اعمال هرکسی طوقی است بر گردنش. گفتم تا چه زمان باید سنگینی این طوق را تحمل کنم؟ گفت: نگران نباش. بعد از رفتن من نکیر و منکر برای سؤال کردن می‌آیند و پس از آن شاید این مشکل برطرف شود. 🍀رومان این را گفت و رفت.. ✅هنوز مدت زیادی از رفتن رومان نگذشته بود که صداهای عجیب و غریبی از دور به گوشم رسید. صدا نزدیک و نزدیک تر می‌شد و ترس و وحشت من بیشتر... 🔘 تا اینکه دو هیکل بزرگ و وحشتناک در جلوی چشمم ظاهر شدند. اضطرابم وقتی به نهایت رسید که دیدم هر یک از آن‌ها آهنی بزرگ در دست دارند که هیچ‌کس از اهل دنیا قادر به حرکت آن نیست، پس فهمیدم که این دو نکیر و منکراند. ☑️در همین حال یکی از آن دو جلو آمد و چنان فریادی کشید که اگر اهل دنیا می‌شنیدند، می‌مردند. ✨ لحظه‌ای بعد آن دو به سخن آمده و شروع به پرسش کردند: پروردگارت کیست؟ پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟ ⚜ از شدت ترس و وحشت زبانم بند آمده بود. و عقلم از کار افتاده بود.، هرچند فهم و شعورم نسبت به دنیا صدها برابر شده بود، اما در اینجا به یاریم نمی‌آمدند. ⚡️ سرم به زیر افتاد، اشکم جاری شد و آماده ضربت شدم. 💥درست در همین لحظه که همه چیز را تمام شده می‌دانستم، ناگهان دلم متوجه رحمت خدا و عنایات معصومین علیهم سلام شد و زمزمه کنان گفتم: ای بهترین بندگان خدا و ای شایسته‌ترین انسان‌ها، من یک عمر از شما خواستم که شب اول قبر به فریادم برسید، از کرم شما به دور است که مرا در این حال و گرفتاری رها کنید. 💠و این بار آن‌ها با صدای بلندتری سؤالشان را تکرار کردند. چیزی نگذشت که قبرم روشن شد، نکیر و منکر مهربان شدند، 🌺دلم شاد و قلبم مطمئن و زبانم باز شد. با صدای بلند و پر جرأت جواب دادم: پروردگارم خدای متعال(الله)، پیامبرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، امامم علی و اولادش، کتابم قرآن، قبله‌ام کعبه می‌باشد... 🔷نکیر و منکر در حالیکه راضی به نظر می‌رسیدند از پایین پایم دری به سوی جهنم🔥 گشودند و به من گفتند: اگر جواب ما را نمی‌دادی جایگاهت اینجا بود، 💐 سپس با بستن آن در، در دیگری از بالای سرم باز کردند که نشان از بهشت داشت. آنگاه به من مژده سعادت دادند. با وزش نسیم بهشتی قبرم پر نور و لحدم وسیع شد. حالا مقداری راحت شدم.🍀 🍂از اینکه از تنگی و تاریکی قبر نجات یافته بودم، بسیار مسرور و خوشحال بودم. سرور و شادمانیم ار اینکه در اولین امتحان الهی سربلند بیرون آمدم، چندی نپایید و رفته رفته نوعی احساس دلتنگی و غربت به من روی آورد. ❄️ با خود اندیشیدم: من کسی بودم که در دنیا دوستان، اقوام و آشنایان فراوانی داشتم؛ با آن‌ها رابطه و انس فراوان داشتم. اما اینک دستم از همه آن‌ها کوتاه است. ♦️سر به زیر گرفتم و بی اختیار گریه را آغاز کردم. چندی نگذشت که عطر دل انگیز و و روح نوازی به مشامم رسید، عطر بیشتر و بیشتر می‌شد. ✨در حالیکه پرونده اعمال بر گردنم سنگینی می‌کرد با زحمت سرم را بلند کردم و ... ✍ادامه دارد.. ♡••࿐ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
4_5978660627118294993.mp3
5.26M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ @Fanous ■ روضه 📝 سی سال فقط گریه می‌کرد... 🎤 حجت‌الاسلام دارستانی ؛ ▪️ شهادت علیه السلام علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ چرا ماهواره ایرانی خیام با همکاری روسیه پرتاب شد؟ ♨️ سازمان فضایی ایران و آژانس فضایی روسیه (روسکاسموس) چهارشنبه هفته گذشته، 12 مرداد ماه اعلام کردند که ماهواره "خیام" با مالکیت سازمان فضایی ایران روز سه‌شنبه، 18 مردادماه با همکاری روسیه از پایگاه قزاقستان پرتاب خواهد شد. این سازمان طی این مدت 3 اطلاعیه را در این زمینه منتشر کرده بود. 🔻ایران با توجه به سابقه و کارنامه خود در حوزه پرتاب‌های ماهواره‌ای با ماهواره‌برهای بومی، در تزریق ماهواره‌های زیر پنجاه کیلوگرم به مدار 500کیلومتری زمین موفق عمل کرد و سپس در گام بعدی تزریق ماهواره‌های تا 100 کیلوگرم به مدار 500کیلومتری زمین تا انتهای سال جاری هدف گذاری شد تا در ادامه کار، به امکان تزریق ماهواره‌های 200کیلوگرمی و بیشتر به مدار 500کیلومتری زمین تا پایان دولت سیزدهم برسیم. 🔴 اما در خصوص ماهواره «خیام»؛ اکنون این ماهواره حدود 600 کیلوگرم وزن دارد و شاید اصلی‌ترین علت همکاری ایران با روسیه در پروژه پرتاب ماهواره "خیام" وزن بیش از نیم‌تنی این ماهواره و نیز درصد بسیار بالای موفقیت پرتابگر سایوز باشد که مراحل ابتدایی و پرتاب خیام به کشور روسیه واگذار شده است. 💢 لازم به ذکر است با توجه به ضریب اطمینان بالای پرتابگر سایوز در پرتاب و در مدارگذاری ماهواره ها، بسیاری از کشورهای صاحب چرخه کامل فناوری فضایی که خود توانایی پرتاب ماهواره را دارند نیز از پرتابگرهای روسی استفاده می‌کنند. ‼️اما درنهایت بنا بر اعلام سازمان فضایی ایران، زیرساخت‌های لازم جهت کنترل و بهره‌برداری از این ماهواره در پایگاه‌های فضایی متعلق به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تعبیه شده است و از لحظه پرتاب، داده‌های فضایی حاصل از فعالیت این ماهواره تنها در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. 🔻سازمان فضایی ایران در اطلاعیه‌های خود اعلام کرد: همان‌طور که مسیر توسعه ماهواره‌های بومی در کشور یک مسیر غیر قابل حذف و غیر قابل انکار است، همکاری‌های بین‌المللی نیز نه‌تنها صنعت فضایی ایران را وارداتی نخواهد کرد، بلکه به‌زودی و با لطف الهی و عزم جدی محققین ایرانی، این صنعت در کشور تبدیل به یک صنعت صادرکننده خواهد شد. 🔴 ماهواره 600کیلوگرمی امروز در ساعت 10 و 22 دقیقه با ماهواره‌بر سایوز به‌عنوان یکی از قدرتمندترین ماهواره‌برها به مدار 500کیلومتری زمین پرتاب شد. عمر عملیاتی این ماهواره 5 سال اعلام شده است.
4_6012841488688351893.mp3
12.83M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌‌‌پور 📑 «شرح دعای ندبه» - جلسه ۹ 🗓 ۱۴ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران، هیئت مع امام منصور 🎧 کیفیت 32kbps (ویژه اشتراک‌گذاری در واتس‌اپ)
🔴 امام زمان(عج) در بیان امام سجاد (ع) 1⃣ برتری منتظران آخر الزمان از کل مردم همه دورانها: 🔵 امام سجاد (ع) در رابطه با ظهور و انتظار می فرمایند: 🌕 ای ابوخالد، آنانکه در عصر غیبت زندگی می کنند و به امامت حضرت مهدی عج عقیده دارند و در انتظار ظهور او به سر می برند، از مردم هر عصر و روزگاری برتر و بالاترند؛ چرا که خداوند از عقل و درک و معرفت به اندازه ای به آنها عطا فرموده که عصر غیبت برای آنان مانند عصر حضور امام است. خداوند، آنان را در آن زمان چون مجاهدان صدر اسلام که با شمشیر در رکاب حضرت رسول ص می جنگیدند قرار داده است. آنان در حقیقت برگزیدگان مخلص و شیعیان راستین و دعوت کنندگان مردم به سوی خدا در نهان و آشکارند». 📚 کمال الدین، شیخ صدوق، ص ۳۲۰ 2⃣ امام سجاد و دورنمای حکومت مهدوی: 🔵 امام سجاد علیه السلام فرمودند : 🌕 وقتی که قائم، قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان ما دور و قلب آنها را چون قطعات محکم آهن نموده و نیروی آنان را به اندازه چهل نفر می سازد. آنها حکومت و ریاست تمامی مردم جهان را به دست خواهند گرفت. 📚 بحارالانوار، ج ۵۲ ص ۳۲۷
سلامم بر حسین و بر همه اولاد و اصحابش به کل یاوران در رکاب پای اربابش سلامم بر علی ابن الحسین و یاوران او سلامم بر حسین و بر جمیع یار توابش سلامم بر دل خون از جفای روزگارانش سلامم بر لب عطشان و از خون گشته سیرابش سلامم بر همه ارواح پاک آن شهیدانی که مدفون گشته در ظلّ ضریح پر ز اعجابش سلامم بر حسین و بر همه دیوانگان او که گرد کعبه عشقش همه زوّار بی تابش به آن جنات تجری تحت الانهار در دنیا سلامم بر زمین کربلا درگاه و محرابش سلام ای ابن پیغمبر سلام ای زاده حیدر تو ای فرزند زهرا ای ز نسل پاک نایابش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امام سجاد(علیه السلام): 🔴يزْهَرُ اَلْكَوْكَبُ اَلدُّرِّيُّ بَيْنَ اَلْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ يَغْشَى نُورُهَا أَبْصَارَ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ جَمِيعاً وَ هِيَ تُنَادِي أَنَا أَرْضُ اَللَّهِ اَلْمُقَدَّسَةُ اَلطَّيِّبَةُ اَلْمُبَارَكَةُ اَلَّتِي تَضَمَّنَتْ سَيِّدَ اَلشُّهَدَاءِ وَ سَيِّدَ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ . 🔷اين زمين(کربلا) بين باغ‌هاى بهشت مى‌درخشد همان طورى كه ستاره درخشنده بين ستارگان نورفشانى مى‌نمايد، نور اين زمين چشم‌هاى اهل بهشت را تار مى‌كند و ندا میدهد: من زمين مقدّس و طيّب و پاكيزه و مباركى هستم كه سيد الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم. 📚بحارالانوار/ج۹۸ ص۱۰۸
🌺همنشین حضرت داوود علیه السلام در بهشت🌺 روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند. خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.» روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد. پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد: «کیست که هیزمهای مرا بخرد.» یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید. حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!» پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.» سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت. وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود. وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!» پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد. حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود. 📚(داستان‏های شهید دستغیب ص ۳۰- ۳۱)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 ✍ گاهی با یک... 🔹گاهی با یک قطره، لیوانی لبریز می‌شود. 🔸گاهی با یک کلام، قلبی آسوده و آرام می‌شود. 🔹گاهی با یک کلمه، انسانی نابود می‌شود. 🔸گاهی با یک بی‌مهری، دلی می‌شکند. 🔹مراقب این یک‌ها باشیم. در حالی که ناچیزند ولی خیلی اثرگذارند.
⭕️ ناگفته های از جنگ غزه / جنگ سه روز غزه و تغییر موازنه قدرت به سود مقاومت ♨️ کارشناسان امور خاورمیانه می گویند جهاد اسلامی نزدیک به هزار موشک به سمت شهرک های اطراف غزه و شهرهای کلیدی سرزمین‌های اشغالی از جمله تل‌آویو شلیک کردند. 🔻کارشناسان بر این باورند که مقاومت فلسطین توانست پاسخ تجاوز اشغالگران را با موشکباران سرزمین های اشغالی بدهد و موزانه قدرت را به سود خود تغییر دهد و به اشغالگران اعلام کرد بابت هر تجاوزی، بهای سنگینی خواهند پرداخت. 🔴 کارشناسان سیاسی نشان می دهند که دشمن با وجود به کار گیری همه امکانات برای دفع موشک‌های مقاومت نتوانست از شهرک های صهیونیست‌نشین خود محافظت کند که در پی حملات اخیر شهرک های اطراف نوار غزه برای اولین بار به طور کامل تخلیه شدند. 💢 کارشناسان سیاسی خاطرنشان کردند علیرغم شلیک هزار فروند موشک به سمت سرزمین های اشغالی توسط مقاومت، دشمن اشغالگر نتوانست انبارهای موشکی مقاومت را هدف قرار دهد. 🔻رهبران جهاد اسلامی تاکید کردند که سرایا القدس تنها در یک حمله خود 58 شهرک صهیونیستی را به طور همزمان هدف قرار داد و این یعنی اثبات قدرت مقاومت. ‼️کارشناسان نظامی توضیح می دهند که زندگی کردن اهالی بیش از 50 شهرک اسرائیلی به مدت 3 روز در حالت رعب و وحشت و نیز بمباران و همچنین تعطیل شدن فرودگاه بن گوریون به دلیل ناامنی، همگی دستاوردهای جدیدی در عرصه مقاومت است. ⭕️ کارشناسان نظامی خاطر نشان کردند مقاومت به صراحت اعلام کرده است که همه اینها تنها بخشی از توانایی مقاومت است نه همه آن✊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6017008508908604491.mp3
10.95M
کشف دانشمند انگلیسی درباره واقعه عاشورا و اثرش بر سرنوشت بشر / بسیاری از شرق شناسان به دنبال این هستند که تحلیل دقیقی از واقعه کربلا و شخصیت امام حسین(ع) داشته باشند بلکه بتوانند از همین طریق، ایران، محور مقاومت و پیروان حسین علیه الاسلام و رفتار آنها در شرایط سرنوشت ساز را بهتر تحلیل کنند / حالا یک شرق شناس انگلیسی گزارشی را به همین مهم اختصاص داده که قابل تأمل به نظر می‌رسد... / 🔹قسمت ۹۲۹
⚫️ هر صندلی مدیریتی معادل ۷۳ شهید سه هزار پست مهم در سه قوه وجود دارد برای نظام و ماندنش حدود ۲۱۹ هزار شهید داده‌ایم. یعنی برای هر صندلی ۷۳ شهید! به تعبيري ديگر براي هر صندلي مدیریتی يك كربلا بر پا شده! خوشا به حال مدیرانی که شرمنده شهدا نیستند.
4_6019607836001045660.mp3
11.22M
🔊 استاد 📑 «آیا قدرت نه گفتن دارید؟» 🗓 ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۱ - تهران (روز عاشورا) 🎧 کیفیت 64kbps
✨﷽✨ 🌼دو تکه نان خشک و دست با برکت زین‌العابدین علیه‌ السلام ✍️شیخ صدوق به سند خود از زهری نقل می‌کند که روزی در خدمت امام سجاد علیه‌السلام بودم که یکی از شیعیان آمد و اظهار پریشانی و عیال‌مندی نمود و گفت: چهارصد درهم بدهکاری دارم. حضرت از شنیدن سخنان وی بسیار متاثر شده و گریه کرد، وقتی علت را پرسیدند، فرمود: کدام محنت بالاتر از آن است که برادر مؤمنی را مقروض ببینی و نتوانی مشکل او را حل کنی؟ هنگامی که مردم متفرق شدند، یکی از منافقین گفت: عجیب است که ایشان یک بار می‌گوید آسمان و زمین در اختیار ماست و یک بار می‌گوید که از اصلاح برادر مؤمنی عاجزیم! آن مرد فقیر از شنیدن این سخن آزرده شد و خدمت امام سجاد علیه‌السلام رفت و گفت: شخصی چنان و چنین گفت و به من سخت آمد به گونه‌ای که رنج و محنت و پریشانی‌های خودم را فراموش کردم. حضرت فرمود: خداوند تو را فرج عطا فرمود؛ و دستور داد: آنچه برای افطار من آماده کرده‌اید بیاورید. دو قرص نان خشک شده را آوردند. حضرت فرمود: این نان‌ها را بگیر که در خانه ما به غیر از این‌ها وجود ندارد ولیکن خداوند به برکت این دو قرص نان نعمت و مال زیادی به تو می‌دهد. آن مرد دو قرص نان را گرفت و به بازار رفت و نمی‌دانست چه کار کند. نفس و شیطان وسوسه‌اش نمود که نه دندان بچه‌ها می‌تواند این نان‌ها را بخورد و نه شکم تو و خانواده‌ات را سیر می‌کند و نه قرض تو ادا خواهد شد. همان‌طور که در بازار راه می‌رفت، به ماهی فروشی برخورد کرد که یک ماهی در دستش مانده بود و کسی آن را نمی‌خرید. به ماهی فروش گفت: من دو نان جو دارم بیا با ماهی مبادله کنیم. ماهی فروش قبول کرد، مرد ماهی را گرفت و یک نان جو را به او داد و به راهش ادامه داد و بقالی را دید که مقداری نمک مخلوط با خاک دارد که هیچ کس از او نمی‌خرد، به او پیشنهاد کرد بیا این قرص نان را بگیر و آن نمک را بده تا این ماهی را کباب کرده و استفاده کنم. و نمک را نیز گرفت و به خانه رفت در فکر بود که ماهی را پاک کند کسی در زد. وقتی در را باز کرد، دید هر دو مشتری نان‌ها را پس آورده‌اند و گفتند: بچه‌های ما این نان‌های خشک را نمی‌توانند بخورند و ما فهمیدیم که تو از ناچاری این نان‌ها را به بازار آورده‌ای بیا و نان خود را بگیر، ما از تو راضی هستیم و آن ماهی و نمک را به تو حلال کردیم. آن مرد آن‌ها را دعا کرد و ایشان رفتند و چون کودکانش نمی‌توانستند آن نان‌ها را بخورند، تصمیم گرفت ماهی را کباب کند و به کودکانش بدهد. وقتی شکم ماهی را پاره کرد که آن را تمیز کند دید پر از در و مروارید است که نظیر ندارند، پس خداوند متعال را شکر کرد و در فکر بود که آن‌ها را به چه کسی بفروشد و چه کار کند که شخصی از طرف امام سجاد علیه‌السلام آمد و پیغام آورد که امام سجاد علیه‌السلام فرمود: خداوند متعال در کار تو گشایش ایجاد کرد و از پریشانی نجات داد. اکنون قرص‌های نان را به ما برگردان که آن‌ها را به غیر از ما کسی نمی‌خورد. 📚امالی شیخ صدوق، ص537؛ بحارالأنوار، ج46، ص20