فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ استاد #رائفی_پور
🔖 «هاتمی»
🔸 بررسی گفتمان دولتهای بعد از انقلاب
🔹 آیا دولت روحانی دارای گفتمان مختص به خود بود؟
📥 لینک دانلود سخنرانی کلیپ👇
🌐 https://t.me/Masafbox/3214
🔆 #پندانه
🔴 پنج خصلت مداد
🔹عالمی مشغول نوشتن با مداد بود.
🔸کودکی پرسید: چه مینویسی؟
🔹عالم لبخندی زد و گفت: مهمتر از نوشتههایم، مدادیست که با آن مینویسم. میخواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی!
🔸پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید.
🔹عالم گفت: پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آنها را به دست آوری.
1⃣ اول: میتوانی کارهای بزرگی کنی اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت میکند و آن دست خداست!
2⃣ دوم: گاهی باید از مدادتراش استفاده کنی، این باعث رنجش میشود ولی نوک آن را تیز میکند پس بدان رنجی که میبرى از تو انسان بهتری میسازد!
3⃣ سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاككن استفاده کنی پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست!
4⃣ چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون میآید!
5⃣ پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی میگذارد پس بدان هر کاری در زندگیت مىكنى، ردی از آن به جا مىماند.
پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ ستارگان زیادی در کربلا مدفونند که تحت شعاع نورِ خورشید ابا عبدالله علیه السلام کمتر به چشم میآیند
حق دارند!
در کنار حسین علیه السلام، به چشم آمدن سخت است.
فقط باید عباس باشی که در جوارِ حضرت خورشید، بدرخشی.
#قمر_بنی_هاشم
#قمر_العشيرة
🌐https://twitter.com/A_raefipur/status/1372255840112156676?s=19
Ostad_Raefipour_Abas_Olgoye_Montazeran(1).MP3
14.78M
🔊 #سخنرانی استاد #رائفی_پور
📝«حضرت عباس علیه السلام الگوی منتظران»
📅 ٢٠ فروردین ٩٨ - بابل
🎧 کیفیت 24kb
❇️ لینک فایل تصویری 👇
https://t.me/masaf/47700
🔅قال رسول الله(ص)
_ إنَّ فِي الجَنَّةِ داراً يُقالُ لَهَا دارُالفَرَحُ،
لا يَدخُلُها إلاّ مَن فَرَّحَ الصِّبيانَ...
همانا در بهـشت سَرايـى اسـت بہ نام
دارُالفَرَح ڪه تنها ڪـسانى به آن وارد
مےشوند ڪه #ڪودڪان را شاد ڪنند.
👦🧒👧👶
[📚ڪنزالعمال]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 استاد #رائفی_پور
حضرت موسی خورشید را برای خورشید پرستان 3 روز تاریک کرد!
این اتفاق در سال #ظهور هم رخ میدهد چون الان هم خورشید☀️ پرست داریم!
📝در کربلا خاندانی بودند به نام آل کُبّه ، مشهور بودند این طایفه. خدا بهش پسر نمی داد به آل کُبّه. دوست داشت خدا بهش پسری بدهد. علویه ای را گرفت خدا از آن علویه بهش پسر داد. پسر جوان رشید که شد بیماری سختی گرفت. رو به قبله اش کردند . مادرش که علویه بود آمد درب حرم عباس در زد ، کلید دار در را وا کرد گفت بله؟ گفت فلانی ام زن آل کبّه ام پسرم رو به قبله است می خواهم بروم حرم توسل کنم . رفت تو حرمنشست .
♦️ مرحوم آیت الله میرزاخلیل طبیب می فرمودند که دوستی داشتم از فقهای ربّانی او برای من نقل کرد که من همان شب وارد کربلا شدم. غسل زیارت کردم آمدم بروم حرم ابوالفضل کلیددار گفت زود آمدید یک ساعت دیگر ؛ چون خسته ی راه بودم رفتم تو منزل خوابم برد . در عالم رویا دیدم تو حرم سیدالشهدا علیه السلام یک مجلس مُعظمی است ، ملائکه حضور دارند وجود اقدس پیغمبر و امیرالمومنین شرف حضور دارند. دیدم که یک مَلکی از ملائکه الله وارد شد مودب مقابل پیغمبر ایستاد، گفت: السلام علیک یا رسول الله ! عباس ابن للی ابن ابیطالب برای شما سلام فرستاد و فرمودند: علویه ای آمده تو حرم من برای شفای بچه اش دارد گریه می کند شما دعا کنید خدا پسرش را شفا بدهد.
پیغمبر دعا فرمود ، فرمودند : سلاممن را به عباسم برسان ، بگو مرگ این جوان مقدر است عمرش تمام شده ، خوب شدنی نیست. مَلک رفت ،دفعه ی دوم برگشت حرف هارا تکرار کرد . پیغمبر دعا کرد جواب فرمود مرگش مقدر است عمر تمام شد.
🔷این فقیه ربانی می گوید: یک مرتبه دیدم صدای ناله ی ملائکه بلند شد ، نگاه کردم دیدم خود عباس وارد شد ، اما حالت حالتِ صحرای کربلاست ، دست در بدن ندارد، تیر در چشم فرو رفته ، بدن غرق به خون ، سلام کرد .
♦️گفت : یا رسول الله ! به خدا بگو یا لقب باب الجوائج را از رو عباس بردار یا این پسر را شفا بده.
🔷پیغمبر رویش را به مولا علی کردند فرمودند علی جان تو هم در دعا من را یاری کن . پیغمبر دعا کرد علی آمین گفت رویش را برگرداند به عباس فرمود: عباسم خدا فرمود نام باب الحوائجی روی عباسم بماند ، من این پسر را شفا دادم .
♦️این فقیه ربانی می گوید از خواب پریدم منقلب . آمدم در حرم عباس به کلیددار گفتم کسی تو حرم است ؟ گفت بله زن آل کُبّه نشسته شفای بچه اش را می خواهد. آمدم دیدم نشسته و می گوید عباس تا شفا ندهی نمی روم.
استاد هاشمی نژاد
🔅یا باب الحوائج🔅
📝 آن کسی که سر ابوالفضل العباس را از بدن جدا کرده بود...
وقتی می روید دمشق مقید باشید در زیارت رئوس شهدا😔🌷
خدا رحمت کند آیت الله مرعشی نجفی را فرمود دو چیز در دمشق قطعی است:
یکی حضرت رقیه سلام الله
یکی رئوس شهدا
اگر دقت هم بفرمایید وقتی می روید رئوس شهدا حال عجیبی آنجا پیدا می کنید من بیش از ده سفر رفتم در این قسمت آن حال حاکم بر آن فضای معنوی به انسان می گوید سر بریده عباس اینجا است سر بریده علی اکبر اینجاست . هجده راس از رئوس مطهر شهدا آنجا هست خیلی فضای با معنویتی است. ایشان می فرمود: این یقینی و مسلم است که رئوس شهدا آنجا مدفون هست.
♦️علامه مقرّم در کتاب العباسش میگوید:
کسی که سر ابوالفضل را جدا کرده بود یکی از کوفیان خیلی خوش سیما بود وقتی برگشت آمد به کوفه دیدند رویش سیاه شده مثل قیر، بهش گفتند تو مگر همانی نیستی که سر شهدا را از تن جدا کردی؟ گفت چرا ، گفتند تو خیلی خوش سیما بودی چطور انقدر سیاه شدی ؟ گفت من یک سری را از بدن جدا کردم صاحب آن سر می آید هر شب مرا می برد تا لبِ آتش جهنم و رهایم می کند به خاطر این رویاهای وحشتناک که من شب می بینم به این قیافه افتادم . آن سری که صاحبش می آید سراغم صورت خیلی قشنگی داشت و بالای پیشانی او یک علامت سجده بزرگ بود و در کربلا به او عباس می گفتند😔
استاد هاشمی نژاد
📝من هر وقت گرفتار می شوم می روم تو گلزار شهدا، سر قبر شهدا خصوصا سر قبر معلمم می روم نماز مغرب عشایم را می خوانم ، یک زیارت عاشورا می خوانم و بر می گردم. یک شب این کار را کردم سر یک مشکل و حاجتی که داشتم ، تجربه کنید ، یک بار بیایید شهدا را واسطه قرار دهید درِ خانه ی اهل بیت و اهل بیت را درِ خانه ی خدا و ببینید چی می شود؟
من رفتم زیارت عاشورا خواندم برگشتم خانه ساعت ۱۱ شب بود . یکی از رفقا درِ خانه را زد رفیق مدرسه مان بود. الان ایشان دکتر داروساز است داروخانه هم دارد تو قم . ما مدت ها بود همدیگر را ندیده بودیم یک هفته بابایش مرده بود؛ گفت : فلانی! امروز صبح سر قبر حاج عسگری رفتی ؟ گفتم آره چطور؟
🔷گفت من رفتم سر قبر بابایم و برگشتم خیلی گریه می کردم چون بابایم زیاد تو وادی و نماز و دین نبوده ، خواب حاج عسگری را دیدم از حاجی راجع به بابایم ازش سوال کردم گفت نماز قضا برایش بخوانید تا کارش راه بیفتد . وقتی داشتم از حاجی خداحافظی می کردم برگشت گفت که برو به فلانی بگو اگر می خواهد گره اش حل بشودبرود متوسل بشود به قمر منیر بنی هاشم ابوالفضل العباس.
گره اش دست #عباس علیه السلام است.
استاد مومنی
4_5949619840674179193.ogg
1.59M
زینب برای گفتن لالایی آمده
#میلاد_حضرت_ابوالفضل
🎤صابر خراسانی
💕✨ به شیر بیشه صحرای کربلا صلوات
💕به پاسدار و علمدار نینوا صلوات
💕✨به آنکه داد و ستدش به راه دین خدا
💕به دستگیر همه خلقِ بینوا صلوات
🌺الّلهُمَّ🎊💗
🌺صلّ🎊💗
🌺علْی 🎊💗
🍃محَمَّدٍ🎊 💗
🌺وآلَ🎊💗
🍃محَمَّدٍ🎊💗
🌺وعَجِّل🎊💗
🌺 فرَجَهُم🎊💗
#میلاد_حضرت_ابوالفضل(ع)✨❣️
#مبارڪـ_باد✨❣️
☀️ لشکر خورشید، قمر کم دارد
🌕 قرص ماه در آسمان مدينه تجلی کرد و بنی هاشم صاحب قمر شد. همان نازدانهای که حیدر او را در آغوش کشیده و زمین و زمان بی تاب گرفتنِ گوشهٔ قنداقهاش شدهاند ...
🌸 زینب از راه میرسد، خوشحالیش وصفناشدنی است. برای در آغوش گرفتن برادر بی تاب است اما ادب پیشه میکند در حضور حسنین.
🌼 علی اما لبخندی میزند و عباس را به دستان پُر مهر او میسپارد و زینب بیاختیار دستهای او را بوسه باران میکند. گویا از فردای این دستها خبر دارد. دستهایی که علمدارند و حامی حسین تا مبادا حرف امام زمان بر زمین بماند.
🔹عباس روایتگر راهیست که به ظهور ختم میشود و امروز هم این عباسها هستند که پرچم را به مهدی خواهند رساند.
🔺سالیانست من از خویش سؤالی دارم
که چرا لشکر خورشید، قمر کم دارد؟
💐 ولادت #حضرت_عباس مبارک باد.
#یا_قمر_بنی_هاشم_یا_ابوالفضل(ع)🌷
💥حضرت عباس (ع) در کلام حضرت زهرا (س) 👇
🌷روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر(ص) به مولا علی (ع) می فرمایند: که به زهرا بگو، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا (س) می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که: 👈 "یا امیر المؤمنین ! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس" 👈ای امیر المؤمنین! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی است.... کتاب معالی السبطین، جلد 1، ص 452
💠حضرت امام سجاد عليه السلام فرمودند: همانا برای (عمویم) عباس نزد پروردگار مقام و منزلتی ست که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند 📗بحار الأنوار: ج ۲۲ ، ص ۲۷۴
💥علامه طباطبایی: سرمایه و دارائی من این است که مانند ترکهای پشت کوه، صاف و بیغلّ و غشّ به حضرت ابوالفضل العباس(ع) ارادت و ایمان دارم
کتاب خورشید اهل دل
📍تلنگر: در کربلا فرمانده سپاه حسین (ع) یعنی حضرت عباس(س) امان نامه شمر را رد کرد و تا پای جان پای امامش ایستاد 🌹اما امام حسن(ع) زمانی صلح را پذیرفت که فرمانده سپاهش یعنی عبیدالله بن عباس با یک میلیون درهم رشوه، خود را به معاویه فروخت.📍تاریخ عوض میشود👈 وقتی علمدارت عباس باشد یا ابن عباس!😰
💥استادصمدی آملی، هرکسی که می خواهد سَربه سَروربدهد، دل رابه دلبر تقدیم بفرماید، به جناب ابوالفضل العباس توسل بفرماید. تمام انبیاء وائمه به وجود نازنین ابوالفضل افتخار می کنند.
❣️بچه محل بودیم حالا هم توی خیبر شده بودیم همرزم. صبح عملیات دیدمش. شده بودغرق خون.دوتا دستاش قطع شده بود.همه بدنش پربود از تیر و ترکش.
وصیت نامه اش توی جیبش بود همون اولش نوشته بود:"خدایا! دوست دارم همان طور که اسمم را گذاشته اند ابوالفضل، مثل ابوالفضل(ع) شهید شم.
شهیدشده بود و دو تا دستاش هم قطع شده بود... راوی مجید طوسی
🌷بیراه نبود که حامد بین مجروحان ایرانی معروف شده به شهید ابالفضلی... جلوی چشم امیر تمام روضههای ابوالفضلی که شنیده بود و تمام نوحه هائی که خوانده بود مجسم شدند؛ حامد سر تا پا زخم بود بیدست و بیچشم با سری مجروح و جسمی سر تا پا زخمیِ تیر و ترکش... یادش افتاد حامد همیشهی خدا عاشق روضهی ابوالفضل بود. یادش افتاد حامد همیشه میگفت من اگر روزی ریش سفید هیئت شوم، همهی نوحه خوانها را میگویم فقط روضهی ابالفضل بخونند...برشی از زندگی شهید مدافع حرم حامد جوانی
🌷علیرضا چهار سال مریض بود. کلی دوا و دکتر کردیم. فایده نداشت. آخرین بار بردیمش پیش بهترین متخصص اطفال تو اصفهان...😇 معاینه اش کرد و گفت:«کبدش از کار افتاده. شاید تا فردا صبح زنده نماند!».... پدرش سفره حضرت ابوالفضل (ع) را نذر کرد. آقا شفایش داد.✨ دفعه آخری که رفت جبهه ازش پرسیدم کی بر می گردی؟✨ جواب داد: هر وقت که راه کربلا باز شود. ✨توی عملیات والفجر یک شده بود مسئول دسته دوم گروهان حضرت ابوالفضل. ✨وقتی شهید شد شانزده سالش تمام شده بود، ✨شانزده سال بعد هم برگشت. ✨درست شب تاسوعا وقتی برگشت اولین کاروان زائرهای ایرانی رفتند کربلا....راه کربلا باز شده بود...
🍀راوی علی طاهری، پسرعموی شهید
#کتاب_شهداواهل_بیت #ناصر_کاوه