⭕دنیای شیرین ما/ روایت دورهمی بزرگ خانوادههای ۴+ فرزند
#قسمت_دوم
گیج و منگ دارم دنبال یک آشنا می گردم که از دور چند عمامه می بینم، سیاه و سفید؛ بعید میدانم پارک شادی یزد به عمر چند دههای خود این همه عمامه یک جا دیده باشد.
یکی از عمامه ها آشناست، سید یحیی از دور دست تکان می دهد، می روم سلام می کنم، دستم را با مدل خاص خودش فشار محبت آمیزی میدهد و یک پاکت نامه در دستم می گذارد.
بعد هم صفی را نشانم می دهد که انتهایش نامشخص است.
خانم ها بعد از اقامه نماز با بچه های کوچک تر روی قالی های پهن شده کف محوطه پارک گُله به گُله نشسته اند و آقایان با بچه های بزرگتر در صف ایستاده اند.
پاکت را باز می کنم، ۴ ژتون غذا و سه بلیط وسایل بازی داخل پاکت خودنمایی می کند.
از ایستادن در صف ناامید شدهام، با شکم خالی میروم نماز بخوانم، نگاهی به مسیر می اندازم، خانواده های مثبت چهار به مسیر رفت و آمد هم رحم نکردهاند و هر جا رسیده اند بساطشان را پهن کردهاند.
یاد اربعین می افتم، خیلی ساده و بی آلایش سبدهای وسایل را باز کرده اند و در حال افطارند.
#ادامه_دارد
@noghtewirgool
⭕دنیای شیرین ما/ روایت دورهمی بزرگ خانوادههای ۴+ فرزند
#قسمت_سوم
از فرط گرسنگی نماز را کلاغپر میخوانم و می روم به سمت صف غذا؛ در راه یک عمامه مشکی آشنای دیگر می بینم، آسید ناصر، نماینده شورای شهر که خودش هم مثبت چهاریست و کالسکه به دست منتظر عیالات (عیال) متحدهاش ایستاده. قبلا گفته بود اگر فرصت کردی یک بار برای دیدن جمع مثبت چهاری ها بیا و حالا با توفیق اجباری فرصت کرده بودم.
راستش از دیدن سید خوشحال شدم، حس کردم این دفعه هم از آن معدود دفعاتی است که جریان مردمی و حاکمیت خوب توانسته اند دستشان را توی دست هم بگذارند، این اتفاق در سالهای اخیر یکی دوبار دیگر هم در یزد چشم نوازی کرده بود، از جمله در ماجرای اجتماع سلام فرمانده و سیل یزد.
صف طولانی ده دقیقه پیش الان به نزدیک موکب غذا رسیده، مشعوف و مغرور از مقدم کردن نماز به غذا، ته صف میایستم. نزدیک موکب دکتر دهقان را می بینم، دبیر جبهه؛ خودش آستین بالا زده و مشغول توزیع غذاست. یکی از بچهها می گوید بنده خدا چند شب است نخوابیده، پیش می روم و خداقوتی می گویم؛
سر بحث را باز کرده و میگویم: چطوری این همه خانواده پرجمعیت را اینجا جمع کردید.
میگوید: تازه این نصفشان است، ۳۰۰ خانواده را امشب راه انداختیم، حدود ۱۸۰۰ نفر، ۲۰۰ خانواده دیگر قرار است بعدا بیایند!
سوال بعدیم را دکتر پیش پیش جواب میدهد: مدیر پارک موقع ورود گفت جمعیت را گزینش کردید؟
گفتم:نه، ما فراخوان دادیم، مردم خودشان آمدهاند،مدیر پارک گفت:پس خانواده های پرجمعیت مذهبیتر هستند.
گفتم:شاید هم مذهبی ها بیشتر تمایل به فرزنداوری دارند.
#ادامه_دارد
@noghtewirgool
⭕دنیای شیرین ما/ روایت دورهمی بزرگ خانوادههای ۴+ فرزند
#قسمت_چهارم
افطاری را گرفته ام و حالا ما هم شده ایم یک خانواده از صدها خانواده ای که نشستهاند روی گل های سرخ قالی.
اولین لقمه رشته پلو را که در دهانم میگذارم دوباره یاد اربعین و سادگیهای شاهانه اش میافتم. ناگهان صدایی از دور بلند میشود و حالوهوای اربعینیام را به هم میریزد؛
آهنگ شاد دالام دیمبو در پارک می پیچد، در دلم میگویم بیا، عروس تعریفی ... از آب در میآید؛ تقَّش درآمد و حاکمیتی ها دوباره فاز جذب حداکثری برداشتند، الان است که مردمیها بریزند جلوی دفتر مدیریت پارک و آقای مدیر را تذکر لسانی باران کنند.
در اضطراب شکراب شدن رابطه مردمیها و حاکمیتیها هستم که ناگهان صدای خانم دهقانپور صوت موسیقی را قطع کرده و به این اضطراب پایان می دهد:
سلام مردم خوب یزد، اینجا رادیو جوانی جمعیت، خوش اومدین به اجتماع خوش جمعیتها.
نفسی راحتی میکشم؛ مجری از مهمان هایش دعوت می کند؛ خانواده زارع، سه مادر که هر کدام چهار فرزند دارند. البته خودشان اقرار دارند که به پای مادرشان که ۸ فرزند دارد نخواهند رسید!
گوشم به صدای رادیو است که صدای بوق قطار پیر پارک شادی بلند میشود، گوش و چشم قدیمیترها ناخوداگاه به سمت قطار و بوقش میچرخد؛ انگار تمام خاطراتشان در بوق کهنه قطار پارک جاخوش کرده بوده و امشب مثل غول چراغ جادو از بوق کهنه رها شده است و آنها را به دنیای شیرین کودکی میخواند. پدر و مادرها از بچهها سبقت میگیرند تا به بهانه نقد کردن بلیطها و بازی بچهها بروند، با قطار خاطرات کوکیشان بازی کنند.
#ادامه_دارد
@noghtewirgool
⭕دنیای شیرین ما/ روایت دورهمی بزرگ خانوادههای ۴+ فرزند
#قسمت_پنجم
چرخی در پارک میزنم، ورودی پارک میز حجاب گذاشتهاند اما کسی پشت میز نیست؛ یک نفر کمی آن طرفتر ایستاده و به کم حجابها تذکر محترمانهای میدهد؛ تذکری که اثرگذار است و روسریهای پشتگردن را به روی سر سوق میدهد؛ اما تاثیرگذارتر از تذکر او، دیدن فضای متفاوت پارک است. پارکی که من و شاید خیلی از مهمانان دیگر امشب، برای اولین بار است که ریسک خانوادگی آمدن به آنجا را به جان خریدهام. دروغ چرا، تا همین امروز همیشه در مقابل درخواست خانواده برای آمدن به پارک شادی یک پاسخ داشتم: پارک شادی جای ما نیست؛ رفتنش به عذابوجدان، توبه و استغفار بعدش نمیارزد.
اما امشب برایم ثابت شد که پارک شادی هم میتواند جای ما باشد؛ به شرط اینکه ما واقعا ما باشیم؛ یعنی مای واقعی ایران، نه صرفا مایی که رسانهها روی آن موجسواری میکنند و نه حتی مای گزینش شده؛ مای واقعی جمهوری اسلامی که به قول رهبری شبهای قدر میآید و قرآن به سر میگیرد.
مایی که هرجای این کره خاکی باشد با دیدن عکس حرم امام رضا دلش هوایی میشود؛ مایی که محرم خودش یا دلش مشکیپوشمی شود.
مایی که امشب ساده و صمیمی دور هم جمع شده بود و فردای ایران متحد، جوان و امیدوار را تمرین می کرد.
و مایی که حالا من را هم به دنیای شیرینش جذب کرده، و از تشکیک در دوگانه رونق یا مهار، به سمت رونق سوق داده است.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
@noghtewirgool
⭕روایت محور است و برای اولین بار تابوی میز و صندلی گفتگو را در برنامه سحرگاهی شکسته.
میگویم: #فرزاد_جمشیدی اون همه پلاتوی طولانی روایی رو از چندماه قبل آماده کرده که اینجوری مسلط روایت میکنه؟
میگوید: از سحر امروز تا سحر روز بعد صفر تا صدش رو می بنده!!!
میگویم: ماجرای دکور برنامهتون چیه؟
میگوید: دوتا ثابت داشتیم، سه تا متغیر؛
اون سه تا رو هر روز به تناسب روایت تغییر میدادیم؛
یعنی درطول ماه #رمضان حدود ۹۰دکور متفاوت، روایتمحور، مفهومی و درعین حال ساده...
*بخشی از گفتگویم با یکی از عوامل برنامه
#صبح_روز_بعد
#رسانه_ملی
@noghtewirgool
هدایت شده از تسنیم مودت
سلام و نور 🌱
📝 کارگاه نویسندگی
《از صفر تا صد در سه جلسه》
💠 با حضور استاد علی اصغر مرتضائی راد
💠 ثبت نام از ۲ الی ۷ اردیبهشت
💠 شروع کلاس ۱۰،۱۲،۱۴ اردیبهشت ماه
ساعت ۱۹ الی ۲۰:۳۰
مکان دانشگاه علم و هنر انسانی
جهت ثبت نام به شماره 09103341807( دشتی) پیامک دهید.
https://eitaa.com/tasnim_mavaaddat
نقطه ویرگول؛ علی اصغر مرتضایی راد
سلام و نور 🌱 📝 کارگاه نویسندگی 《از صفر تا صد در سه جلسه》 💠 با حضور استاد علی اصغر مرتضائی
⭕جهت اطلاع مخاطبین کانال:
این کارگاه در واقع کارگاه یادداشت نویسی هست و نه نویسندگی کتاب و رمان.
هدایت شده از پلاک بهشتی🍃
سلام و درود 🍃
🔖کارگاه یادداشت نویسی رسانه ای🔖
📌چرا یادداشت بنویسم ؟
📌چگونه یادداشت رسانه ای بنویسم ؟
📌چگونه بیانیه و نشریه بنویسم ؟
💠با حضور استاد علی اصغر مرتضایی راد
📃مهلت ثبت نام تا جمعه۱۵اردیبهشت
تاریخ برگزاری :
۱۸,۱۶و۲۵,۲۳اردیبهشت ماه
ساعت برگزاری :
17:30الی 19
مکان دانشگاه یزد
جهت ثبت نام به شماره
09137801936(دهقان)پیامک دهید.
🍃🍃
@pelak_beheshti
چند فراز از نامه مولا علی(ع) به مالک اشتر پیرامون #انتصاب کارگزاران:
۱) کارگزارانت را پس از #آزمايش به كار بگمار، نه به سبب #دوستى با آنها.
۲) کارگزارانت را بى #مشورت ديگران به كار مگمار.
۳) كارگزاران شايسته را در ميان گروهى بجوى كه اهل #تجربه و #حيا هستند و از خاندانهاى صالح.
۴)در گزينش افراد بر فراست، اعتماد و #حسن_ظن خود تكيه نکن. زيرا عدهای با #ظاهرآرايى و #خوشخدمتى، خود را در چشم واليان عزيز میکنند. ولى در پس اين ظاهر آراسته و خدمت نيكو، نه نشانى از نيکخواهى است و نه امانت.
#دیگر_سکوت_جایز_نیست
@noghtewirgool
هدایت شده از یزد قهرمان
🔸️کارگاه مصاحبه و تحقیق
در تاریخ شفاهی
⏰️زمان برگزاری: پنجشنبه ۱۱ خرداد
🔹️زمان ثبت نام تا سهشنبه ۹ خرداد
@yazde_ghahraman
آقای شهرداری حمیدیا، پارک سرو را دریابید
پارک محله ما درست بین خانههای اهالی قرار دارد.
شده است پاتوق ارازل، شب که میشود صدای زوزه موتورهایشان بلند میشود، انگار این پارک پیست موتور سواریست؛ گاز گازشان که تمام میشود نوبت ارازل بازیشان است؛
پشت دیوار خانه اهالی، بساط می کنند، سیگار میکشند، پاسور بازی می کنند، سروصدا و دعوا به راه میاندازند و فحش رکیک میدهند، سگ بازی می کنند، همسایه ها دیده اند که گاهی زهرماری هم می خورند.
اهالی از ترس کینه و دشمنی و آزار نوامیسشان جرئت نمی کنند شخصی تذکر بدهند.
به پلیس زنگ می زنیم، اگر نیرو داشنه باشد سالی ماهی یک گشت ساعتی میفرستد. البته گله ای از پلیس نیست، بندگان خدا نه بودجه ای دارند و نه نیروی کافی.
استشهاد پر کردیم و به شهرداری بردیم؛ گفتیم بیایید پارک را جمعش کنید، میگویند فضای سبز است؛ (نمی دانم چهارتا درخت کج و کوله کاج مهم تر است یا امنیت ناموس مردم)
میگوییم بیایید حصارکشی کنید، نگهبان بگذارید و دوربین نصب کنید، بهانه می آورند؛ تهش هم ارجاعمان می دهد به فرمانداری و...
کار به جایی رسیده که آن هایی که در توانشان است خانه هایشان را به اتباع افغانستانی میفروشند و اجاره می دهند؛ مایی هم که نمیتوانیم باید بمانیم و بسوزیم.
کاش لااقل محله ما پایگاه بسیج فعالی داشت که میشد به آن تکیه کرد؛ لعنت به دست هایی کمیته را منحل کردند و بسیج را به این روز انداختند که دستمان از همه جا کوتاه باشد.
پ ن: آقای شهردار حمیدیا، آقایان عضو شورای شهر حمیدیا، این فقط شکواییه من نیست، شکواییه تمامی ساکنین اطراف پارک سرو است که امنیت خود و ناموسشان مورد خدشه قرار گرفته؛
لطفا تا دیر نشده و کار از کار نگذشته فکری کرده و کاری کنید...
اگر به شما امید نداشتیم همین چند خط را هم نمی نوشتیم؛ هنوز امید داریم که مطالبه می کنیم؛ پس خواهشا ناامیدمان نکنید...
پ ن۲: اگر گفته های بنده مورد قبول نیست، پیشنهاد می کنم یکی از نیروهای شهرداری را برای تحقیق به محل بفرستید، قطعا به نتایجی چندین برابر بدتر از این خواهید رسید.
#شهرداری_حمیدیا
#محله_اسد_آباد
#پارک_سرو
@noghtewirgool
مسئله #همیجان صرفا یک مطالبه محلی برای جلوگیری از استخراج معدن و نابودی یک روستا نیست، بلکه نماد مقاومت #جمهور_بیدارشده در برابر چپاولگری #بُت_بزرگ_توسعه است؛
پس پای این مقاومت باید ایستاد و خلیلوار به جنگ بُت بزرگ رفت.
@noghtewirgool
⭕زمانی زیر پوست شهر بودند و هویتمان را موریانهوار میجویدند، حالا اما رودررو مثل کفتار به جان هویتمان افتادهاند؛
این وسط عدهای لاشخور هم حمایتشان میکنند.
کاش شیری در این بیشه پیدا شود تا پوزه کفتارها را به خاک بمالد و گردن لاشخورها را بشکند.
#بلاگرهای_یزد
#پیجهای_زنجیرهای
#پایان_مدارا
@noghtewirgool
این چهار روز مدام به یاد دو شهید در خوف و رجا بودم؛
خوف از لحظهای که محمدحسین محمدخانی طفلش را دودستی تقدیم خاک کرد و رجا به لحظهای که مادر مصطفی صدرزاده بعد از تصادف، پسرش را نذر حضرت عباس (ع) کرد.
من هم نذرش کردم، زائر کوچک امام رضا (ع) بود، برایش روضه حضرت علیاصغر خواندم و نذر حضرت رضایش کردم.
الحمدلله امیدم ناامید نشد...
ممنونم از تمامی عزیزانی که این چند روز لطف کردند و برای شفای محمدهانی ما دعا کردند؛ انشاالله دستان کوچک بابالحوائج علیاصغر (ع) و حضرت معینالضعفا امام رضا (ع) در دنیا و آخرت دستگیرتان باشد.
خبری خوش برای طلاب با انگیزه📣
اگر دوست داری بیشتر از قبل، بدونی طلبگی یعنی چه ؟و طلبه تراز انقلاب اسلامی، دقیقا باید چه شاخصه هایی داشته باشه,شرکت در این دوره رو از دست نده 😉
🔰 اولین دوره معرفتی_تشکیلاتی
✨تحصین✨
«با رویکرد معرفی شاخصه های طلبه ی تراز انقلاب اسلامی»
🔷 با حضور اساتید برجسته
⭕️ ظرفیت فقط ۴۰نفر 🏃
اولویت با طلابی است که زودتر ثبت نام کنند🧕🏻
⏰ زمان: ۲۸ الی ۳٠ مرداد ماه، ساعت ۷:۳۰ الی ۱۳:۳٠
🏫 مکان: سالن اجتماعات، حوزه علمیه الزهرا سلام الله علیها
مزایای شرکت در دوره پس از کسب امتیازات لازم👇
✅اعطای گواهی در صورت قبولی در آزمون پایان دوره 📃
✅ امکان ثبت گواهی در رزومه فرهنگی از جمله سامانه ی نجم
✅ تخفیف ویژه جهت شرکت در دوره های آموزشی بعدی
✅ امکان حضور در طرح های تبلیغی و اجرایی حوزه مثل ناگهان باران و...
ثبت نام از طریق 👇👇👇
https://mm-7080.formaloo.com/tahsin
#مدرسه_علمیه_الزهرا_سلام_الله_علیها_یزد
#حسینیه_هنر_یزد
هدایت شده از موسسه دروازه دانش یزد
❇️موسسه دروازه دانش با همکاری حسینیه هنر یزد برگزار میکند:
✏️دوره روایت نویسی
🔺روایت بزرگترین اجتماع شیعیان جهان در اربعین حسینی
🔹مدرس: علیاصغر مرتضاییراد (مسئول محترم حسینیه هنر یزد)
🔍ویژه ردهسنی ۱۲ تا ۱۸ سال
🗓 تاریخ: سه شنبه- ۳۱ مردادماه
⏰ زمان: ساعت ۱۵ الی ۱۹
📍مکان: میدان شهیدبهشتی،خیابان امام ره،نرسیده به امیرچخماق،کوچه۱۳،اولین کوچه سمت راست، عمارت صادقیه
📞شماره تماس: ۰۹۱۶۸۶۸۴۴۶۲ (لیریایی)
📎لینک ثبت نام:
https://survey.porsline.ir/s/KPCfbyzP
#حسینیه_هنر_یزد
#موسسه_دروازه_دانش
〰〰〰〰〰〰〰
🌐https://eitaa.com/darvazeh_danesh
ممنون میشم کانال بنده رو در ایتا دنبال کنید.
--------------
اینجا، "امتداد" است.
امتدادِ حرف های یک طلبه از او تا نگاه تو __
حرف هایی مرکب از
نوشته ها،
خاطرات،
تأمّلات،
و...
--------------
https://eitaa.com/emtedadir
نقطه ویرگول؛ علی اصغر مرتضایی راد
ممنون میشم کانال بنده رو در ایتا دنبال کنید. -------------- اینجا، "امتداد" است. امتدادِ حرف های یک
سلام رفقا، این کانال مال رفیق طلبه کاردرست مهریزی ما، علی آقای اسماعیلی، داداش آقا سجاد هست، پیشنهاد میکنم دنبال کنید، قراره روایت ها و یادداشت های خوبش رو اینجا منتشر کنه.
⭕روششناسی انتصابات
به بهانه اعتراض برخی از نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان یزد به انتصاب اخیر
برای انتصاب هر فرد در هر جایگاه باید معیارهای متعددی لحاظ شود؛ یکی از روشهای سنجش این معیارها در افراد مختلف، مشورت با نخبگان و دلسوزان در حوزه مرتبط با انتصاب است.
این اتفاق دو فایده مهم برای مسئول منصوب کننده دارد، نخست این که انتخابش به صحت نزدیکتر میشود و دوم این که با این کار عقلها اقناع شده و دلها با او و شخص منصوبشده همراه میشود. البته کار دشواری است ولی در حکم همان یک سال نان ترهای است که پشتبندش صد سال نانوکره دارد.
البته ممکن است گاهی برخی از مسئولین از ترس حاشیههای احتمالی، با گفتن این جمله که "بگذار در سکوت و بدون سروصدا کار را پیش ببریم" مسئول مورد نظر را منصوب کنند؛ غافل از این که با این کار نه تنها به دام حاشیهها میافتند، بلکه چون از عقول نخبگان هم بهره نبردهاند احتمال این که مسئول نصبشده، مطلوب از آب در نیاید بیشتر خواهد بود.
مسئله دیگری که در روششناسی انتصابات قابل تامل است این که هرکس حتی یک مجموعه کوچک را مدیریت کرده باشد خوب میداند یکی از ملاکهای انتصاب مدیران زیردست، همدل بودن و همراه بودن مدیر است که اگر چنین نباشد قطعا کار قفل خواهد کرد.
اما تذکر این نکته بسیار مهم است که بدانیم این ملاک، ملاک اصلی یا نتها ملاک نیست، بلکه ملاکی است در کنار سایر ملاکها؛
نکته دیگر هم اینکه برای انتخاب نیروی دارای ملاکهای مناسب، نباید به شناخت محدودمان اکتفا کنیم، بلکه تا حد ممکن باید جستجو کنیم و افراد دارای صلاحیت را بیابیم؛ چه بسا این افراد در دایره آشنایی ما نباشند ولی در کار حکومت بسیار همراهتر و همدلتر از آشنایان هم باشند.
نکته آخر این که رسولالله (ص) میفرماید: "هركس مردى را بر ده تن رياست دهد و بداند كه ميان آنها كسى هست كه از او برتر است پس با خدا و رسول خدا و جماعت مسلمين تقلب كرده است."*
اگر مسئولین بالادستی در انتصابات، ملاکها را رعایت کرده و میکنند انشاالله نتیجه خیرش را در این دنیا و دنیای دیگر خواهند دید و اگر تاکنون از سر ناآگاهی نکردهاند انشاالله از این به بعد بکنند؛ اما اگر چناچه میدانستند و نکردهاند پاسخ خدا، رسولش و جماعت مسلمین را در دو دنیا بایستی بدهند.
*نهجالفصاحه، ج۱، ص۳۶۱
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
@noghtewirgool
• اینفو گرافی انتصابات •
| برداشتی از نامه حضرت امیر(ع) به مالک اشتر |
▪︎کارگزارانت را پس از آزمايش به كار بگمار.
▪︎کارگزارانت را بى مشورت ديگران به كار مگمار.
▪︎کارگزارانت را به سبب دوستی با انها به کار مگمار.
▪︎كارگزاران شايسته را در ميان گروهى بجوى كه اهل تجربه و حيا هستند.
▪︎در گزينش افراد بر فراست، اعتماد و حسن ظن خود تكيه نکن. زيرا عدهای با ظاهرآرايى و خوشخدمتى، خود را در چشم واليان عزيز میکنند. ولى در پس اين ظاهر آراسته و خدمت نيكو، نه نشانى از نيکخواهى است و نه امانت.
▪︎کسانی را انتخاب کن که در خوبیهای اخلاق از دیگران جامعترند(اصلح هستند).
▪︎کسانی را برگزین که پست و مقام آنها را مست نکند.
▪︎کسانی را انتخاب کن که منزلتشان باعث جرات آنها در مخالفت با تو در جمع نگردد.
▪︎کسانی را منصوب کن که بزرگی کارشان، آنها را عاجز نکند و کثرت کارها پریشانشان نسازد.
▪︎کارگزارانت را از میان خاندانهای صالح و باسابقه در اسلام برگزین، چرا که اخلاقشان شایستهتر، آبرویشان محفوظتر، عاقبتنگرند و از طمع رویگردانند.
▪︎جیره (حقوق) مناسب و فراوان به آنها بده تا به بیتالمال و امانتی که در دستشان است خیانت نکنند.
▪︎بازرسانی وفادار و راستگو را بر آنان بگمار، چرا که مراقبت پنهانی تو سبب امانت داری آنان می شود.
▪︎اگر خیانت کارگزاری برای محرز شد، او را بازخواست و تنبیه کن و سپس او را خوار و ذلیل کن و طوق بندنامی به گردنش بیفکن (تا عربت دیگران شود.)
■ چنانچه در منشیانت (کارگزارانت) عیبی باشد و تو از آن بیخبر بمانی مسئول آنهستی.
🖋 گردآوری : #علی_اصغر_مرتضایی_راد
@noghtewirgool
✔️نشریه #خیابان_قیام
⚫ https://eitaa.com/khiaban_ghiam
⚫ https://ble.ir/khiaban_ghiam
نقطه ویرگول؛ علی اصغر مرتضایی راد
⭕و خدا او را به ما بخشید
"روایت زوجی که میگفتند بچهدار نمیشوند؛
به بهانه تولد یکسالگی فرزندشان"
داشت باورمان میشد که بچهدار نمیشویم؛ گفتند باید بروید دنبال دارو و درمان. رفتیم، زیاد هم رفتیم؛ آن هم بعد از اینکه که دوتای قبلی، قلبشان تشکیل نشد و شادی یک ماههمان را عزا کردند.
دیگر محال بود تقریبا، گفتند بروید دست به دامن مرکز ناباروری بشوید، شاید فرجی بشود.
خسته شده بودیم؛ هردویمان؛ از شنیدن حرف و حدیثها، چه از سر طعنه و کنایه، چه از سر دلسوزی و چه حتی از سر فکر نکردن و پرسیدن سوالی بی مورد برای خالی نماندن عریضه...
"نمی خواهید بچهدار شوید؟"
و پاسخی که در گلویمان می خشکید؛
پاسخی که وقتی کودکی را در مجلسی میدیدیم از همین ترکهای خشیکیده در گلو به شکل بغض می جوشید...
چهار سال هرچه تفَاُل زدم به قرآن؛ هربار آیات صبر آمد؛ شب قدر سال پنجم به همسرم گفتم امشب موقع قرآن به سر گذاشتن نیت کن و قرآن را باز کن، بعد صفحاتش را رو به آسمان بگیر و دعاها را بخوان.
خودم هم همین کار را کردم، آیات وعده تولد اسماعیل آمد.
برای همسرم هم سوره مریم آمد و آیات مربوط به تولد یحیی...
گفتم امسال سال بچه است، خودش گفته میدهد، یعنی میدهد.
به این گزاره ایمان داشتم؛ بعد از دو سال دوباره سراغ دکتر دهقان پور را گرفتم. به دکتر گفتم برویم مرکز ناباروری؟ گفت نمی خواهد، تا اینجایش هم نباید خودتان را معطل چرخه پرپیچ و خم دارودرمانیهای کذا میکردید.
کمی به خود آمدیم.
دکتر برایمان نسخه پیچید، نسخهای که انگار خدا برایمان پیچیده بود؛ اصلا انگار فرستاده خدا بود تا آیات شب قدرمان را به ما تذکر بدهد.
البته او از شب قدر ما خبر نداشت، ولی حرفش همان بود، هربار نسخه درست زندگی کردن کردن و باور داشتن به خدا برایمان میپیچید.
با همین نسخه هم یک سال نشده خدا به وعدهاش عمل کرد و محمدهانی را به ما بخشید.
حالا من شدهام ابوهانی و مادرش ام هانی؛ ان شاالله خودش هم مثل هم نامش جناب هانی بن عروه فدایی حسین زمانش بشود.
پ ن: مشکلی که از آن نوشتم این روزها برای خیلی زوجهای جوان اتفاق میافتد.
اکثرا در چرخه غلط درمانی قرار می گیرند که گذر از هر مرحلهاش به معنای شکستی جدید و ناامیدتر شدن است.
البته منکر فرآیندهای پزشکی و ناباروری نمیشوم، اما ورود به این چرخه برای زوجهای جوان سالم اصلا ضروری نبوده که حتی خطرناک است.
بدبختی این است که این چرخه در فرآیند فرزندآوری برای همه پیش فرض است؛ بعضی همان اول قسر در می روند و بچهدار میشوند، اما اگر کمی طول بکشد حس شکست و ناامیدیاش شما را اتوماتیکوار به تسلیم وامیدارد.
لطف بزرگی که دکتر ابوالفضل دهقان پور، متخصص جوان طب ایرانی در حق ما کرد این بود که ما را به دو طریق از این چرخه خارج کرد؛
اول با ذکر این نکته که پروسه های پزشکی صرفا وسیله هستند و اصل کار دست خداست.
دوم هم با نسخه اصلاح مزاجی ساده اما معجزهوارش.
خدا ان شاالله در تمام مسیر زندگی دستگیرش باشد و عاقبت به خیر شود.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
@noghtewirgool
«Microsoft To Do: List, Task & Reminder - لیست کارهای روزانه» را در بازار اندروید ببین:
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.microsoft.todos&ref=share