📙داستان سرویس بهداشتی دردسرساز 🔷قسمت اول- بخش 1 بابک بلند بلند حرف میزد - اميرجون، توي کدوم یکی هستی؟ سومی یا چهارمی؟ خیلی تمیزه ها! آدم کیف میکنه! من به خودم باشه، دل نمیکنم!! حسابی دلبازه حیف که نمیشده براش پنجره بذارن! وگرنه اگه پنجره هاش باز میشد سمت به منظره ی زیبا، دیگه حرف نداشت!... چرا جواب نمیدی امیر جون؟ نکنه غش کردی؟ خوب کمتر بخور پسر جان!.... هستی یا رفتی؟ هیچ صدایی از امیر به گوش نمیرسید بابک ادامه داد - راستی چند وقته از مهندس نصیری خبری نیست .... فکر کنم مسافرت پسافرتی چیزی رفته ... کاشکی توی کارخونه بود میرفتم براش یه مقدار احکام تدریس میکردم چند روز قبل دیدم داره وضو میگیره؛ اما وضوش ایراد داشت به جای اینکه آخر وضو صورتش رو بشوره اوّل وضو صورتش رو میشست!!! الو؟! کجایی امیر؟! یکی دو دقیقه بعد بابک در سرویس بهداشتی را باز کرد و بیرون آمد؛ اما در جا خشکش زد!! مهندس نصیری توی راهروی دستشویی مشغول و وضو گرفتن ..بود... بابک حسابی خودش را باخت... به به جناب آقای جورابچی... خوبی آقا بابک؟ خداحافظ... یعنی بدرود... یعنی سلام جناب حاج آقای دکتر مهندس نصیری!!... شما خوبید؟ یعنی بهترید؟ خیلی خوبم بابک ،جان ممنون از لطف شما دستت چی شده؟ دوباره زخمی شدی؟! #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان سرویس بهداشتی دردسرساز 🔷قسمت اول- بخش 2 - دستم؟ کدوم دستم؟ آهان خوبه سلام میرسونه... یعنی ببخشید، میخواستم بگم سلامت باشید!! - امیر آقا خوبن؟ - امیر؟ آره نمرده هنوز یعنی منظورم اینه که خوبه ... خب، سلام برسون خدمتش من برم نماز اوّل وقت دیر نشه - تمنا دارم... يعني التماس میکنم راحت باشید یعنی خوش اومدید! مهندس نصیری خنده ای کرد و رفت و بابک هم که از شدّتِ خجالت خیس عرق شده بود آماده شد تا وضو بگیرد طولی نکشید که امیر هم از سرویس بهداشتی بیرون آمد... -چی شده بابک؟ چرا رنگت پریده؟! بابک که تازه متوجه حضور امیر شده بود جواب داد ای بابا تو یه ساعته کجایی؟ من این همه باهات حرف ،زدم یه کلمه هم جواب ندادی... منم هی چرت و پرت گفتم؛ وقتی اومدم ،بیرون دیدم مهندس نصیری داره وضو می گیره!! بله! صدای جنابعالی رو میشنیدم آخ آخ خیلی بد شد... یعنی تو میگی حرفای من شنیده؟ ان شاء الله که بعد از حرفای تو وارد دستشویی شده و نشنیده. - وای اگه شنیده باشه چی؟ لابد اخراجم میکنه نه فکر نمیکنم تا جایی که من ایشون رو شناختم اخلاق خوبی داره - البته اون قصه ی وضو رو جدی گفتم!ها بلد نیست درست و حسابی وضو بگیره - منظورت اینه که اشتباه میکنه برای وضو اوّل صورتش رو میشوره؟ - بله دیگه... مگه غلط نیست؟ امیر فقط لبخندی زد و سر تکان داد. #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان سرویس بهداشتی دردسرساز 🔷قسمت اول- بخش 3 چیه؟ چرا سر تکون میدی؟ !ببینم اصلاً این همه صدات کردم برای چی جواب ندادی؟ - برای این که صحبت کردن در وقت دستشویی رفتن، کراهت داره. معنای کراهت رو هم که حتماً میدونی و قبلاً در موردش تحقیق کردی - بله مکروه یعنی عملی که انجام ندادنش بهتر از انجام دادنشه وقتی گفته میشه فلان عمل مكروهه، یعنی بهتره که اون عمل رو انجام ندیم البته اگه انجام بدیم گناهی مرتکب نشدیم. بله درسته؛ اما از اونجا که خداوند همیشه خیر ما رو میخواد و تمام دستوراتش به نفع ماست بهتره که عمل مکروه رو هم انجام ندیم حالا مگه دستشویی رفتن هم احکام داره؟ بله! بهش میگن: «احکام تَخَلّی». احکام تخیلی دیگه چیه؟!! تَخَيُّلي نه تَخَلَّى احکام تخلی یعنی احکام دستشویی رفتن - آهان! حالا فهمیدم. پس چون حرف زدن موقع دستشویی رفتن کراهت داره، تو جواب حرفای من نمیدادی، درسته؟ بله درسته. آخ آخ ... کاشکی منم این میدونستم تا پیش نصیری اون خراب کاری نمیشد... البته باید توجه داشته باشی که حرف زدن در موارد ضروری و همینطور گفتن ذکر خداوند به آرومی، مشکلی نداره دستشویی رفتن احکام دیگه ای هم داره؟ #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان سرویس بهداشتی دردسرساز 🔷قسمت اول- بخش 4 - بله برای مثال رو به قبله یا پشت به قبله ادرار یا مدفوع کردن و همچنین دستشویی رفتن در جایی که صاحبش رضایت نداره، حرامه - عجب! این هم نمیدونستم یادمه چند سال قبل که دبیرستان میرفتم، وقتی بینِ راه احتیاج به دستشویی پیدا میکردم میرفتم توی باغی که همون نزدیکی بود و از توالتش استفاده میکردم - خب، ان شاء الله که صاحبش راضی بوده. فکر نکنم آخه هربار که از توالت بیرون می اومدم باغبونش با بیل می افتاد دنبالم امیر خندید و ادامه داد. احکام دیگه ای هم در این مورد .داریم مثلاً نگه داشتن ادرار و مدفوع و خودداری از دفع ،اون مکروهه - چیزی هم هست که توی احکام تخلّی مستحب باشه؟ - بله مثلاً قبل از نماز یا پیش از خواب ادرار یا مدفوع کردن مستحبّه. بابک در حالی که جورابهایش را می پوشید گفت - خوب شد اینا رو هم یاد گرفتم وگرنه ممکن بود نصیری به تلافی امروز، دفعه ی بعد توی همین دستشویی امتحان احکام تخلّی اَزم بگیره!! ... خب دیگه! حالا بریم که نماز دیر شد.... #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان سرویس بهداشتی دردسرساز 🔷قسمت اول- بخش 5 صبر کن ببینم کجا بابک خان؟ نماز دیگه میخوای نماز اول وقت رو از دست بدیم و هلاک بشیم؟ شلوغش نکن بابک شنیدم که یه چیزایی در مورد اشکال وضوي آقای نصیری گفتی. خب بله چطور مگه؟ به موقعش باید بهش یاد بدم که چطوری وضو بگیره نکنه تو هم بلد نیستی؟ میشه بگی برای گرفتن وضو اوّل باید کدوم عضو رو شست؟ - امیرجون تو که این اطلاعات اولیه رو نداری چطور تا حالا دینت رو حفظ کردی؟! جواب من بده بابک برای گرفتن وضو اوّل باید کدوم عضو رو شست؟ بابک قیافه حق به جانبی گرفت و جواب داد - معلومه دیگه از پا شروع میکنی میای تا فرق سر - جورابات در بیار جورابات در بیار که کُلّی کار داریم!! آخه برای چی؟ نماز اول وقت از دست میره ها - نماز با وضویی که تو گرفتی، از بیخ باطله!! #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان وضوی جریمه 🔷قسمت اول- بخش 1 امیر گفت: - بدون وضوی ،صحیح هر مقدار که نمازت درست ،باشه بازم باطله. مثل اینه که اصلاً نماز نخوندی پس باید طریقه ی درست وضو گرفتن رو خوب خوب یاد بگیری. بابک جواب داد: خودم بلدم تو هم دیگه خیلی داری مته به خشخاش میذاری چیزی که تو بلدی اسمش وضو نیست! حمام گرفتنه - خُب چه بهتر! آدم حموم کنه، تمیزتر میشه! بله ممکنه تمیزتر بشه؛ اما دستور خدا رو انجام نداده ما روش درست وضو گرفتن رو همون چیزی میدونیم که پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام فرمودن؛ پس هرچقدر هم که حمام کنی اسمش وضو نمیشه و نمیتونی با اون نماز بخونی - خیلی خب امیر خان باز افتادی به سخنرانی؟ حالا به دور درست و دقیق، روش وضو گرفتن رو بگو ببینم بلدی یا نه!! امیر آهی کشید و شروع به صحبت کرد #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان وضوی جریمه 🔷قسمت اول- بخش 2 .... و اما روش درست وضو گرفتن... بهترین راه یادگرفتن اینه که من انجام بدم و تو پشت سرم تکرار کنی؛ اما مشکل اینه که تو نمیتونی وضوی معمولی ...بگیری - چرا آخه؟ چون دوباره زخمی شدی و دستت پانسمان داره آره با یکی از بچه های خوابگاه بحثم ،شد یهویی مثل پلنگ پرید و دستم گاز گرفت!! تقصیر خودته موضوع رو از این و اون شنیدم؛ بیخودی سر به سرش گذاشتی... نخیر! تقصیر خودش بود توی صف غذاخوری دانشکده جا زد... حالا به هر حال همون طور که گفتم چون دستت پانسمان داره، نمیتونی وضوی معمولی بگیری مگه وضوی معمولی و مخصوص داریم؟! منظورم اینه که تو نمیتونی با اون دست باند ،پیچی مثل من وضو بگیری. تو باید «وضوی جبیره» بگیری و من وضوی معمولی با اون حرفایی که زدی متوجه شدم که وضوی معمولی رو هم درست انجام نمیدی؛ بنابراین مجبورم یه بار روش گرفتن وضو در حالت عادی و بار دیگه روش گرفتن وضوی جبیره رو بهت نشون بدم. - برو ببینم چیکار میکنی امیر جون اشتباه انجام نده که مچت رو میگیرم!!! بذار موبایلم رو در بیارم تا ازت فیلم بگیرم و بعداً بتونم با دقت بیشتری، حرکاتت رو چک کنم و اشتباهاتت رو در بیارم!!! از دست تو ..بابک فکر کنم اگه یه بار بگی بلد نیستم و میخوام یاد بگیرم میمیری شروع کن امیر خان این قدر وقت رو تلف نکن نماز دیر میشه بیدین میشیم ها!!! بسیار خوب شروع میکنیم روش انجام وضوی معمولی به این صورته خوب نگاه کن #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان وضوی جریمه 🔷قسمت اول- بخش 3 اولین مرحله ی ،وضو نیته یعنی این که بدونیم چه کاری میخوایم انجام بدیم و برای اطاعت از فرمان خدا و به قصد نزدیک شدن به او، یعنی«قُربَةً إِلَى الله» وضو بگیریم. در مرحله ی دوم، با دست بر روی صورت آب میریزیم و از بالای پیشونی، جایی که موی سر روییده تا انتهای چونه رو به پهنای انگشت شست تا انگشت وسط از بالا به پایین میشوریم حواست باشه که صورت رو حداکثر دو بار به طور کامل میشه شست و نه بیشتر. #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان وضوی جریمه 🔷قسمت اول- بخش 4 در مرحله ی سوم باید با دست چپ روی دست راست آب بریزیم و از بالای آرنج تا سر انگشتا رو بشوریم. فقط دقت کن که دست از بالا به پایین شسته بشه و جای خشکی روی دست باقی نمونه مرحله ی چهارم مثل مرحله ی قبله فقط فرقش اینه که این بار با دست راست روی دست چپ آب میریزیم بعدش هم مثل دست راست و با همون دقت دست چپ رو میشوریم #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان وضوی جریمه 🔷قسمت اول- بخش 5 حالا در مرحله ی ،پنجم با همون رطوبت باقی موندهی دست راست، باید سرمون رو مسح کنیم؛ یعنی قسمتی از روی سر رو با کف دست راست یا انگشتا، دست میکشیم. #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان وضوی جریمه 🔷قسمت اول- بخش 6 - مرحله ی ششم ،وضو مسح پای راسته الآن وقتشه که با دست راست روی پای راست رو از جلوی یکی از انگشتای پا تا مفصل مچ پا دست بکشیم. البته نباید مسح از روی ناخن شروع بشه؛ باید مسح پا رو از نوک انگشتت شروع کنی. مرحله ی هفتم هم درست مثل مرحله ی !ششمه این بار باید مشابه پای راست پای چپ رو با دست چپ مسح بکشی تا وضو تموم بشه. یادت باشه که مسح سر و پا باید با همون رطوبت باقی مونده از شستن دستها باشه و نباید قبل از مسح دستامون با شیء مرطوبی برخورد کنند #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان وضوی جریمه 🔷قسمت اول- بخش 7 امیر در میان وضو مرتب شیر آب را میبست... این کار او بابک را کنجکاو کرد؛ این بود که پرسید: ای بابا چرا هی شیر آب میبندی؟ باز بذار آب بره به قول قدیمیا آب روشناییه!! - اسراف از گناهان بزرگه در قرآن هم اومده: اسراف نکنید که خدا اسراف کاران را دوست ندارد. - عجب! نمیدونستم! مدتی بعد امیر وضویش را تمام کرد . بسیار خوب بابک جان حالا دیگه باید روش درست وضو گرفتن رو خوب خوب یاد گرفته باشی. از اولش بلد بودم! خب حالا وضوی جریمه» رو هم بگو! فقط نمیدونم چرا باید وضوی جریمه بگیرم من که کاری نکردم - بابک جان وضوی «جبیره» نه وضوی جریمه! حالا هرچی میخوای آموزش بدی یا نه؟ #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

محمد(ص) 💗 شــافع روز پسیـن است 🌸 محمد(ص) 💗 رحمــة للعـالمین اسـت 🌸 محمد (ص) 💗 هم بشیر و هم نذیر است 🌸 محمد(ص) 💗 در دو عالم بی نظیر است 🌸 💗 میلاد پیـامبـر رحمت و امام جعفرصادق علیه السلام مبارک باد 🌸 ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان وضوی جریمه 🔷قسمت دوم- بخش 1 حالا هرچی میخوای آموزش بدی یا نه؟ - اول از همه باید معنای جبیره رو بدونی گاهی وقتا به دلیل زخم یا شکستگی و این جور چیزا، قسمتی از اعضای وضو رو پانسمان میکنن یا میبندن. به چیزی که با اون زخم یا شکستگی رو پوشوندن یا بستن جبیره گفته میشه. به وضویی که در اون، به جای شستن و مسح کردن محل زخم یا شکستگی روی جبیره رو مسح میکنن، «وضوی جبیره» میگن. - آهان فهمیدم خُب حالا اگه تمام عضو بسته باشه چی؟ مثلاً اگه تمام دستم روگچ گرفته بودن باید چیکار میکردم؟ - سؤال خوبی پرسیدی فعلا که خدا رو شکر دستت رو گچ نگرفتن؛ بنابراین بهتره زودتر وضوي جبيرت رو بگیری و بریم نماز بخونیم بعدش هم باید بری و در این مورد تحقیق کنی و نتایج تحقیقاتت رو برای من بیاری. قبلاً هم گفته بودم که قرار نیست همیشه لقمه ی حاضر و آماده داشته باشی این احکام وضوی جبیره توی رساله آموزشی هست یا نه؟ شاید باشه برو دقیق بخون باشه این هم به چشم فقط یه سؤال دیگه هم .دارم اگه کسی کلا سرش قطع شده باشه چطوری باید وضو بگیره؟ باید روی چی رو مسح بکشه؟!!! باز مسخره بازی درآوردی بابک؟ عجله کن وضو بگیر... نماز دیر شد. #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان وضوی جریمه 🔷قسمت دوم- بخش 2 بابک در یک حرکت خودجوش تصمیم گرفت که اطلاعات بیشتری در مورد احکام وضو جمع آوری کند. امیر هم با دیدن تحقیقات تکمیلی ،بابک حسابی سر ذوق آمد و به عنوان جایزه او را به یک ساندویچ فلافل مخصوص دعوت کرد. نتیجه تحقیقات بابک در مورد وضوی جبیره را می توانید در ویدئو زیر ببینید👇👇👇 #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

آموزش تصویری وضو جبیره #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝

📙داستان نماز بابکی 🔷قسمت اول- بخش 1 بچه های کارخانه یکی یکی نمازخانه را ترک میکردند. بابک که دیرتر آمده بود مهر برداشت و به گوشه ای رفت تا نمازش را بخواند. مدتی بود که پانسمان دستش را هم باز کرده بود. امیر هنوز نشسته بود و داشت دعا می خواند اما زیر چشمی حرکات او را زیر نظر داشت. بابک الله اکبر را گفت و بلند بلند شروع به خواندن نماز کرد. چند نفر برگشتند و با تعجب به او نگاه کردند. صدای بلند بابک از یک طرف و غلط و اشتباه خواندن اذکار نماز طرف دیگر شانس آورد که همه رفتند و تنها خودش و امیر در نمازخانه باقی مانده اند. امیر لحظه سرش را میان دستهایش گرفت و با خودش فکر کرد که اگر الان آقای نصیری در نماز خوانه حضور داشت چه فاجعه ای رخ می داد? بابک حسابی حس گرفته بود و هر لحظه هم صدایش را بالاتر می برد. #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝ نوگلان فاطمی

📙داستان نماز بابکی 🔷قسمت اول- بخش 2 وقتی حمد و سوره اش در رکعت اول تمام شد یک دستش را روی سینه و دیگری را روی ران پایش گذاشت و تعظیم مختصری کرد و به سجده رفت. این مثلا رکوع نمازش بود در سجده هم مثل کلاغ ها نوک بر زمین زد و دوباره ایستاد و رکعت بعدی را این بار با صدای بلند تر شروع به خواندن کرد. آن رکعت را هم با حذف یکی دو تا از آیه های سوره حمد به پایان برد و قنوت گرفت. هنگام قنوت بود که تازه نگاهش به امیر افتاد. در همان حال سری هم برای او تکان داد. لبخندی زد و گفت : چاکریم امیرجون ! بعد هم نماز را ادامه داد و تمام کرد. در این مدت امیر هیچ نگفت و فقط حرکات او را تماشا کرد. بعد از تمام شدن نماز اول بابک بلافاصله ایستاد تا نماز بعدی را شروع کند.... #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝ نوگلان فاطمی

📙داستان نماز بابکی 🔷قسمت اول- بخش 3 میخوای چیکار کنی بابک جان ؟.. - معلومه دیگه امیرجون ! میخوام نماز بعدی را بخوانم. اولی که خیلی حال داد سرشار از معنویت شدیم رفت پی کارش امیر پس گردنش را خواراند و گفت معنویت که خیلی خوبه اما نمازت را باید دوباره بخوانید - یعنی چی باز شروع کردی? ببینم تو همیشه اینجوری نماز میخونی? آره مگه عیبی دارد که تا حالا ۱۰۰ بار نماز خواندن من را دیدی? بله اما تا به حال روی نماز دقیق نشده بودم. ن چیه نکنه انتظار داری نماز نخونم و بی دین بشم؟ نخیر بنده نگفتم بی دین بشو! نماز شما اشکالات زیادی دارد و باید اصلاح شود. نمازی که خواندی باطله! - چی داری میگی کلی احوالات معنوی به من دست داده اونوقت تو میگی باطله .... #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝ نوگلان فاطمی

📙داستان نماز بابکی 🔷قسمت دوم- بخش 1 - بله نماز شما به چند علت باطل است اول اینکه حمد و سوره نماز ظهر تو بلند بلند خوندی در حالی که بر مرد واجب است که حمد و سوره نماز ظهر و عصر را با صدای آهسته و حمد و سوره نمازهای عصر و مغرب و عشا را با صدای بلند بخواند.اونم صدای بلند متعارف نه به آن صورت که تو خواندی و کل کارخانه کارخانه بغلی را گذاشتی روی سرت. - عجب من این را نمیدانستم. خب بازم چیزی است. - بله که هست ....دوم اینکه حمد و سوره نمازت رو غلط و اشتباه خوندی. بعضی جاهاشم جا انداختی و اصلا نخوندی جدی می گی امیر؟ - بله!... اما هنوز تمام نشده. وقت رکوع به اندازه کافی خم نشدی سجده را هم گاهی یکی گفتی و گاهی در مسیر انجام دادی. خلاصه اینکه باید دوباره نماز را بخوانی قبلش هم باید چند نکته را بهت بگم تا این بار درست بخوانی. - خب مرد حسابی اشکالات نمازم را همان جا می گفت که بیخودی ادامش ندم دیگه .. #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝ نوگلان فاطمی

📙داستان نماز بابکی 🔷قسمت اول- بخش 5 - اگر نمازت رو تا آخر نمی خواندی اشکالاتش رو نمی فهمیدم حالا هم عیبی نداره با کمک هم درستش میکنیم نگران نباش - اخه دیر میشه از نهار ظهر جا میمونیم امروز چلوکبابه ها - باشه مهم نیست به قول خود دین و نماز مهمتره یا ناهار ظهرت؟ -باشه بابا قبول حالا بفرمایید چیکار باید بکنم - قدم به قدم عجله نکن ضمنا بگو ببینم تو واقعا نمیدونی که نباید وسط نماز صاف صاف با این اون حرف بزنی؟.. - کی حرف زدم؟ - چاکرم مخلصم چی بود که به من گفتی - اونکه سلام و احوالپرسی بود -باطل کننده نمازت هم بود امیر شروع کرد و یکبار به صورت کامل روش درست خواندن نماز را برای بابک شرح داد.... #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝ نوگلان فاطمی

برای اینکه تو هم یک بار نماز صحیح را به صورت کامل یاد بگیری می تونی این کلیپ رو تماشا کنی... #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝ نوگلان فاطمی

📙ماجرای فیل دست 🔷قسمت اول- بخش 1 بابک چای عصرانه را یک ضرب بالا رفت فرصت نداد که امیر هشدارش بدهد و بگوید که چای را تازه ریخته و داغ .است صدای نعره ی او تا دو کوچه بالاتر هم - سووووووووووووختم!!! امیر در حالی که لیوان آبی به دست او میداد گفت: چرا حواست جمع نمیکنی برادر من؟ ندیدی تازه ریختم؟! بابک در حالی که زبان سوختهاش را بیرون داده ،بود شکسته بسته جواب داد: - همش تقصیر این نیمای نامرده نیما اسم یکی از بچه های خوابگاه بود. امیر سری تکان داد و پرسید: - بابک جان بی احتیاطی تو چه ربطی به نیمای بدبخت داره؟! آخه داشتم به حرفاش فکر می کردم؛ یادم رفت که چای داغه یه دفعه هورت کشیدم بالا!! - مگه چی میگفت؟ میدونی که... زیاد اهل نماز و روزه نیست... دیروز وقتی داشتم وضو میگرفتم، رد شد و مسخره کرد. #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝ نوگلان فاطمی

📙ماجرای فیل دست 🔷قسمت اول- بخش 2 -:از مسخره کردنش ناراحت شدی؟ -:نه بابا اونی که دیگران مسخره میکنه شعور پایین خودش نشون میده؛ چرا باید ناراحت بشم؟ - پس قصه چیه؟ -کنایه زد و گفت حالا نمیشه از پایین به بالا وضو بسازید حضرت علامه؟ مثلاً اگه اول پاتُ بشوری، بعداً دستت چی میشه؟ آسمون میاد زمین یا زمین میره آسمون؟! تو چی جواب دادی؟ - چی باید جواب میدادم؟ کمربندم ،کشیدم افتادم دنبالش!!! رفت پناهنده شد به رئیس خوابگاه وگرنه دخلش می آوردم!! بچه پررو این چه برخوردیه بابک جان؟ راهش که این نیست باید جوابش میدادی تا بدونه که دین خدا همه چیزش روی حساب و کتابه این ایرادی هم که گرفته، جواب داره. چه جوابی امیرجون؟ راستش بخوای بعدش با خودم فکر کردم: خُب راست میگه!! مثلاً اگه بر عکس وضو بگیریم چی میشه؟ بالأخره قراره صورت و دستا شسته و سر و پاها و مسح بشه؛ حالا چه فرقی میکنه اوّل کدوم باشه و دوم کدوم؟ تازه خیلی از احکام دیگه هم همین طوره مثلاً چرا باید سی روز روزه گرفت؟ بیست و هشت روز به کجا برمیخوره؟! چرا باید نماز صبح دو رکعت خوند؟ مگه سه رکعت چه عیبی یه رکعت اضافه مگه چی میشه؟ چرا وقتی حال و حوصله ،نداری نمیتونی رکعتاي نمازت کم کنی؟ یا چرا برای پاک شدن چیز نجس با آب قلیل باید دو بار آب بریزی و با یه بار پاک نمیشه؟! #داستان_ادامه_داره ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝ نوگلان فاطمی