eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
11.3هزار دنبال‌کننده
351 عکس
13 ویدیو
332 فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
۲ (ذکر حرکت امام حسین ع از مدینه به کربلا) عازم به شهر مکه شد،حسین عزیز مصطفی چون خواستند بیعت از او،بهر یزید بی حیا آمد کنار مضجع،نورانی ختم رسل بهر وداع آخرین،با قبر ختم الانبیا گفتا ایا جَدّا شدم،من سوی بیت الله روان بهر بقای دین تو،حاضر شدم گردم فدا در نزد قبر مادرش،قبر حسن برادرش بهر وداع رفت و گریست،بر مادر و بر مجتبی در نیمه شب خارج شد از،شهر مدینه آن امام شد سوی مکه رهسپار،با اهل بیت و اقربا یا رب به حق حضرت،ام الائمه فاطمه ما و مقدم را نما،اجر عزاداران عطا زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین @nohe_sonnati
۱ (حرکت امام حسین ع از مدینه به کربلا) بر حسین پیام آمدی از سوی حکومت،از برای بیعت حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون انکار و ابا نمود از این گونه تقاضا،نور ذات یکتا حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون عازم ز مدینه سوی مکه شد شبانه،حسین در یگانه حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون آمد به کنار تربت پاک نبوت،از برای رخصت حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون وان گه ز پی وداع مجتبی و مادر،در بقیع زد سر حسین با غم افزون،شد از مدینه بیرون زمینه:کافی @nohe_sonnati
۱ (حرکت امام حسین ع از مدینه به کربلا) عازم مکه شد از مدینه آن حسینی که بد بی قرینه رفتی اندر حریم پیمبر بر سر قبر مخفی مادر در بقیع در کنار برادر بهر تودیع و با سوز سینه برد همره علی اکبرش را شیرخواره علی اصغرش را هم اباالفضل آب آورش را تا کند در ره دین هزینه همسفر کرد با خود زنانش سید الساجدین جوانش خواهران و دگر دخترانش از رقیه برد تا سکینه آن که بودی چراغ هدایت رهرو راه عشق و شهادت باشد آن کنز لطف و کرامت بر نجات محبان سفینه زمینه:هر شب جمعه زهرای اطهر @nohe_sonnati
۱ (حرکت امام حسین ع از مدینه به کربلا) نیمه شب شد حسین،حجت کبریا از مدینه روان،سوی ام القری یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین خواست گیرد ولید،بیعتی از حسین از برای یزید،دشمن بی حیا یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین دست بیعت نداد،با ولید آن امام قصد هجرت نمود،زاده ی مرتضی یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین رفت نزد رسول،گفت با جد خود از مدینه روم،چون که خواهد خدا یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین کرد با مادر و،با برادر وداع دیده گریان شد از،قبر آن ها جدا یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین وارد مکه شد،حرم امن حق لیک ایمن نبود،از گروه دغا یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین خواست تا نشکند،کعبه را احترام زین جهت شد حسین،عازم کربلا یا حسین یا حسین،یا حسین یا حسین زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست @nohe_sonnati
(پاره دم حرکت امام حسین ع از مدینه به مکه) از وطن کرده حسین قصد سفر می رود سوی سفر با چشم تر باده نوش ساغر قالوا بلی آخرین قصدش بود کرب و بلا @nohe_sonnati
(دو دمه حرکت امام حسین ع از مدینه به مکه) سوی بیت الله عازم از مدینه شد حسین(دیده گریان شد روان،سوی خلاق جهان) همره اهل و عیالاتش ضیاء العالمین(دیده گریان شد روان،سوی خلاق جهان) در وداع جد و مادر با دلی پر رنج و غم(دیده گریان شد روان،سوی خلاق جهان) گفت یا جدا خدا حافظ روم سوی حرم(دیده گریان شد روان،سوی خلاق جهان) @nohe_sonnati
۱ (خروج امام حسین ع از مدینه) آن دم که حسین ابن علی ترک وطن کن زهرا ز جگر ناله چو مرغان چمن کرد حسین ترک وطن کرد جهان پر ز محن کرد در نیمه ی شب رفت سر تربت احمد غم های دل خویش بگفتا به محمد کای جد فلک مرتبه درد دلم از حد بگذشته ز بس ظلم به من قوم فتن کرد از بس که فغان کرد حسین از دل بی تاب آن غمزده را برد سر قبر نبی خواب در عالم رؤیا نبی آن سید اطیاب تکلیف مر او را به سوی دشت محن کرد گفتا تو اگر کشته نگردی که شفاعت فردا کند از امت عاصی به قیامت برخیز و بپوشان به تن احرام شهادت ایزد خبر قتل تو را وحی به من کرد چون بیش از اینش نبدی فرصت دیدار با قلب پر از خون شده و چشم گهربار برخاست در آن نیمه شب آن خامس اطهار وان گاه دگر رو به سوی قبر حسن کرد گفت ای خلف شیر خدا سید مسموم ای کشته ی زهر ستم جعده ی میشوم داری خبر آیا تو ز حال من مظلوم اعدا به تو صد جور و به من ظلم علن کرد خم شد ز غم داغ تو جانا کمر من خون شد ز فراق تو برادر جگر من خونابه همی می چکد از چشم تر من دور از تو مرا گردش این چرخ کهن کرد با سینه ی پر آهی و با چشم ز خون تر آمد به سوی مرقد زهرای مطهر بگذاشت رخ خود به روی تربت مادر آغاز غم دل بر بانوی زمن کرد مادر منم آن زینت آغوش کنارت خوش بود دلم بعد تو بر خاک مزارت نومید شدم من دگر از قرب جوارت ناچار حسین ترک از این شهر و وطن کرد من آمدم امشب که وداع تو نمایم عازم ز وطن چون به سوی کرب و بلایم رفتم که دگر من به وطن باز نیایم هجر تو جهان را به حسین دار محن کرد از بس که روان اشک غم از سوز درون کرد از غصه دل فاطمه را غرقه ی خون کرد بی تاب و دل افسرده و بی صبر و سکون کرد بر فاطمه فردوس برین بیت حزن کرد برخاست روان شد به سوی کعبه ی مقصود از بعد طواف حرم خالق معبود زان صوب دگر رو به سوی ماریه بنمود آن وادی تف را ز شرف رشک عدن کرد افکند در آن وادیه چون رحل اقامت بربست کمر تنگ چو از بهر شهادت برخاست ز اهل حرمش شور قیامت او چون به قد اکبر ناشاد کفن کرد از بس که دگر شوق شهادت به سرش بود هرگز تو مپندار که از خود خبرش بود مقصود شفاعت به خدا در نظرش بود او رخت عزا هاشمی اش را به بدن کرد زمینه:دست بالا @nohe_sonnati