مبهم شده مانند تصویرتو تصویرم
توکشته ی اشکی و من اشک است تقصیرم
آسان گرفتی امتحان عشق را از من
آغوش خود را باز کن، من سخت میگیرم
جز گیسوان سوخته شاهد نیاوردم
من شمع دنیا آمدم پروانه میمیرم
من با تو آخرسر، سریک سفره مهمانم
تو بوی نان داری و من از زندگی سیرم
شانه به مویم میزنم اما گره خورده
با گیسوان سوخته هرروز درگیرم
مثل غروب کنج ویرانه پدرجان از
دست بزرگ و کوچک این شهر دلگیرم
دیشب کسی خرما و نان آورد، رد کردم
گفتم به او خیلی کتک خوردم دگر سیرم
طی شد تمام کودکی هایم کنار شمر
حالا سراغم آمدی حاال که من پیرم؟!
من گریه کردم جای من عمه کتک خورده
خسته شدم از بس که اینجا دست و پا گیرم
هر جا سراغت را گرفتم زجر من را زد
خوب است اینجایی سراغت را نمیگیرم
من که گرفته گیسویم دست عوالم را
موی مرا پیچیده دستش محض تأخیرم
تا آمدم پیش خودت راحت شدم بابا
اما رباب آشفته شد هنگام تطهیرم
#یا_مظلوم
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
بشنوند امروز دختردارها..
قصه ی غمگین کوثردارها
از روی نیزه بیا بوست کنم
رفته ای بر نیزه با سردارها
به علی اکبر بگو سنگم زدند
سنگ خوردم از برادردارها
زجر که تنها به دنبالم نبود
در پی ام بودند لشکردارها!
معجرم را دستگردان میکنند
گوشه ی بازار، معجردار ها
نیشخندی زد به گوش پاره ام
این هم از آداب زیوردارها
حرف خدمتکار پیش من زدند..
من که خود هستم ز نوکردارها
#سید_پوریا_هاشمی
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
بهشت نوری و سرشار از ریاحینی
نسیم عطر دلانگیز عود سیمینی
به لفظ سادهٔ عامی تو شاهبانویی
به لفظ غامض عرفان مُنیَالمُحبیّنی
و در کلام و به منطق تمام تمجیدی
به لفظ فلسفهدانان تمام تحسینی
شهیده! وارث مکسور ضلعها! خاتون!
امام و اسوهٔ آزادگی و حقبینی!
تو شاعرانهترین آیههای تلمیحی
به بیتبیت غزلهای ناب تضمینی
تجسم همهٔ آیههای ایمانی
تمام معنی حُب، شاهد «هلِ الدّین»ی
فقیه شارح امالکتاب عشاقی
که واژه واژه به توضیح و بسط و تبیینی
سه ساله جلوهای از زینب علی هستی
چنین که زِینِ اَبی، بر حسین آذینی
به دستِ بسته زینب سپر نه تنها، که
به دستِ بسته زینُ العِباد زوبینی
هماره نام بلندت نوای ایتام است
و دین مشترک دختران غمگینی
صدای خسته هر دختر رُواندایی
نوای دخترکان یمن، فلسطینی
به خواهران برادر ندیده مدتها
انیس و سنگ صبوری، امید و تلقینی
نماد عاقبت گریه های هجرانی
تمام غبطه پروانگان ز دیرینی
که گشت بر سر تو آسیای دوران و
به هر جفا که شد اما تو سنگ زیرینی
تو فاطمی نسبی جلوهٔ شب قدری
تو برتراز همه القابی و عناوینی
زبان الکن من را ببخش ای بیبی
بلد نبودم از این بیشتر که میبینی
اشارتی که خرابم، شوم خراباتی
شبی زیارت دلبر به خواب نوشینی
بُوَد که جان بسپارم شبیه تو بانو
به پای بوسی او عاقبت به شیرینی
#محسن_عسکری
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
در جلوه، نور حضرت زهرا رقیه است
ریحانه ای از جنّت زهرا رقیه است
لولاک گفته عالمی مخلوق زهراست
در امتداد خلقت زهرا رقیه است
چون ممتحنه قبل خلقت بوده او هم
مُحرم، میان خلوت زهرا رقیه است
حتماً شنیدی زینت مولاست زینب
انگشتر بی قیمت زهرا رقیه است
کوثر سه آیه، عمر این گل هم سه سال است
تفسیر از چه؟! برکت زهرا رقیه است
تسبیح و مهر کربلا داریم اما
تسبیح و مُهر و تربت زهرا رقیه است
ما را نترسان از حساب و از قیامت
وقتی وزیر دولت زهرا رقیه است
با سر به روضه آمدم دستم بگیرد
چون علّت این دعوت زهرا رقیه است
آنکس که بین راه، سیلی و لگد خورد
شد صورتش چون صورت زهرا رقیه است
افتاد تا از ناقه مادر را صدا کرد
معلوم شد هم صحبت زهرا رقیه است
از درد پهلو با پدر چیزی نگفته
چون مطمئنم غیرت زهرا رقیه است
#رضا_دین_پرور
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
از حرم رفتی و آتش زده شد بال وپرم
بعد تو ریخته شد خاک یتیمی به سرم
چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم
در همین فاصله از زندگی مختصرم
چند روزی است که از حال دلم بی خبری
چند روزی است که از حال سرت بی خبرم
شانه ی سنگ شده جایِ سر دختر تو
جایِ آغوش تو ای کوه ترین مرد حرم
مو ندارم به سر و سوخته گیسویی که
می رسیده است زمانی قد آن تا کمرم
کاش میشد که دوباره به مدینه برویم
تا که انگشتر ی از شهر برایت بخرم
کفتر جلد سر و دوش عمویم بودم
حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم
سیلی و هلهله کم بود که با زخم زبان
هر کسی زد نمک طعنه به زخم جگرم
گر چه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا
معجر سوخته ای هست ببندم به سرم
کاش می شد که نخی از گل پیراهن تو
باخودم محض تبرک به مدینه ببرم
آبرو بود که از کاخ ستم می بردم
باهمین اسلحه ی اشک و همین چشم ترم
دست و پا گیر شدم مرحمتی کن بِبَرم
که در این قافله با تاول پا دردسرم
بین زهرا و رقیه چه شباهتهایی است!
کشته سیلیِ بعد از غم داغ پدرم
#منصوره_محمدی_مزینان
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
به دخترت که غم و غصه بیکران دارد
بگو که چند ستاره در آسمان دارد
تمام دخترکان رفته اند و خوابیدند
رقیه نیمه ی شب تازه میهمان دارد
بغل گرفتمت و از تو بوسه میخواهم
ولی چرا لب تو طعم خیزران دارد
تو تشنه کشته شدی من گرسنه ام امشب
سرت برای چه اینقدر بوی نان دارد
از آن شبی که زمین خوردم از روی ناقه
همیشه دختر تو درد استخوان دارد
بلایی بر سر شیرین زبانت آوردند
برای حرف زدن لکنت زبان دارد
در ازدحام سر کوچه ها مشخص شد
چقدر شام؛ زن و مرد بد دهان دارد
■
و دشمنان تو بابا به خویش میگفتند
مگر که دختر کوچک چقدر جان دارد
#محمد_حسن_بیات_لو
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
«روضهی گودال» این شبها رقیه
ارباً اربا دست و قلب و پا رقیه
دور تا دورش فرشته گریه میکرد
ذکر جبرائیل و فطرس «یا رقیه»
هر که با هر آنچه دارد می نوازد ...
سنگ و سیلی یک طرف، تنها رقیه
گوش رفت و گوشواره رفت و مو رفت ...
غارتت کردند چون بابا ... رقیه
پیرهن ... چادر ... معجر ... پاره پاره
دختران شام تحت امنیت اما رقیه
سوخته مو، چشم کم سو، دست بر پهلو گرفته
أشبه الناس است به زهرا ... رقیه
عمه زینب پیر شد از ناله هایت
گریه کم کن ناله کم کن «یا رقیه»
میشود از خاک تا عرش خدا رفت
با نماز شب نه، تنها با رقیه
#حسین_ایزدی
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
شب سرد خرابه آمد اما «سر» نمیآید
شده با سر بیا که بغضهایم سر نمیآید
به من گفتند با زور کتک بابا نگو اینقدر
ولی از دختران ، بابا نگفتن بر نمیآید
سرت با بوی نان آمد ولی خود نان نیاوردی
پدر جان از تنور کوفیان نان در نمیآید
پر از لاله شده پیراهنم از بس زمین خوردم
لباس گل گلی به دختر لاغر نمیآید
برای دیدنت از کربلای پر بلا تا شام
دویدم پس نفسهایم از این بهتر نمیآید
نخواه از من که موهایم رسد بر شانههای من
اگر زلفی به آتش خورد دیگر در نمیآید
حساب کوچکی داریم من با خیزران بابا
تو را بوسیده قبل از من ؟ مگر محشر نمیآید؟
#وحید_عظیم_پور
#حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
با سلام و عرض ادب
به لطف خدا نوحهها و اشعار ماه مُحَرَّم بارگزاری شد.
جهت دسترسی راحتتر و سریعتر به مناسبتها از طریق هشتگ (#) یا علامتگزاری اقدام شود.
شب اول محرم
#هلال_محرم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
شب دوم محرم
#ورود_کاروان_امام_حسین_ع_به_کربلا
شب سوم محرم
#حضرت_رقیه_س
#حر
شب چهارم محرم
#فرزندان_حضرت_زینب_س
#حبیب_ابن_مظاهر_مسلم_ابن_عوسجه
#وهب
شب پنجم محرم
#حضرت_عبد_الله_ابن_الحسن_ع
شب ششم محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
شب هفتم محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
شب هشتم محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع
شب نهم محرم
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
شب دهم محرم
#شب_عاشورا
دهم محرم
#روز_عاشورا
#امام_حسین_ع
شب یازدهم محرم
#شام_غریبان
#تنور_خولی
یازدهم محرم
#قتلگاه
دوازدهم محرم
#امام_سجاد_ع
#دفن_شهدای_کربلا
#کوفه
با سلام و عرض ادب
به لطف خدا نوحهها و اشعار ماه صفر بارگزاری شد.
جهت دسترسی راحتتر و سریعتر به مناسبتها از طریق هشتگ (#) یا علامتگزاری اقدام شود.
نوزدهم محرم به بعد
#دیر_راهب
یکم صفر
#شام
دوم صفر
#مجلس_یزید
چهارم صفر
#آمدن_هنده_در_خرابه_شام
پنجم صفر
#حضرت_رقیه_س
هفتم صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
بیستم صفر
#اربعین
حدود بیست چهارم صفر
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
بیست و ششم صفر
#طفلان_مسلم
بیست و هشتم صفر
#حضرت_رسول_اکرم_ص
#امام_حسن_مجتبی_ع
آخر صفر
#امام_رضا_ع
#آخر_ماه_صفر